هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی رفتاری-ارتباطی بر شادمانی زناشویی و خودگویی های مثبت زنان دارای تجربه دلزدگی زناشویی بود. روش: طرح پژوهش حاضر بر اساس طرح های نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺁﻣﺎﺭﻱ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ ﮐﻠﻴﻪ ی ﺯﻧﺎﻥ چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی رفتاری-ارتباطی بر شادمانی زناشویی و خودگویی های مثبت زنان دارای تجربه دلزدگی زناشویی بود. روش: طرح پژوهش حاضر بر اساس طرح های نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺁﻣﺎﺭﻱ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ ﮐﻠﻴﻪ ی ﺯﻧﺎﻥ متأهل ﻣﺮﺍﺟﻌﻪﮐﻨﻨﺪﻩ ﺑﻪ کلینیک ها و مراکز مشاوره ی ﺳﻄﺢ ﺷﻬﺮ تبریز بود که ﺟﻬﺖ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ کمک های ﺗﺨﺼﺼﻲ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ و ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ به این مراکز مراجعه کرده بودند. در فرآیند انتخاب نمونه ی تحقیق، بعد از اجرای پرسشنامه ی دلزدگی زناشویی در مرحله غربالگری اولیه، 24 نفر از زنانی که در این پرسشنامه نمراتی بالاتر از میانگین بدست آورده بودند، به شیوه ی روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شده و به ﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓﻲ در دو ﮔﺮوه آزﻣﺎﻳﺶ و ﻛﻨﺘﺮل ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ گردیدند. شرکت کنندههای گروه آزمایش طی 8 جلسهی 90 دقیقهای، تحت گروه درمانی رفتاری – ارتباطی قرار گرفتند و گروه کنترل، در لیست انتظار قرار گرفت. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز، شادمانی زناشویی آرزین، ﻧﺎﺳﺘﺮ و ﺟﻮﻧﺰ و مقیاس خودگویی کالوت و همکاران بود. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل آماری تحلیل کوواریانس یک راهه و تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که گروه درمانی رفتاری- ارتباطی، میزان شادمانی زناشویی و خودگویی های مثبت زنان را بطور معناداری افزایش داده است(05/0> p). نتیجه گیری: همچنین، بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که روانشناسان و مشاوران خانواده می توانند از مداخله ی گروه درمانی رفتاری-ارتباطی در افزایش شادمانی زناشویی و خودگویی های مثبت در زنان استفاده نمایند.
پرونده مقاله
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده
,
شماره2,سال
3
,
تابستان
1402
مقدمه: طلاق یکی از تجارب تنش زای خانواده است که می تواند منجر به بروز تعارضات و ناسازگاری در بین زوجین شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر تحمل ابهام زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی بود. روش: روش این پژوهش نیمه تجربی با چکیده کامل
مقدمه: طلاق یکی از تجارب تنش زای خانواده است که می تواند منجر به بروز تعارضات و ناسازگاری در بین زوجین شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر تحمل ابهام زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی بود. روش: روش این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر تبریز در شش ماهه دوم سال 1402-1401 تشکیل میدهد که از این بین تعداد 60 نفر به روش نمونهگیری تصادفی و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شد. پیش آزمون و پس آزمون بعد از مداخلات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تحمل ابهام مکلین (1993) و برای تحلیل فرضیه ها نیز از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که هر دو مداخله بر روی متغیر تحمل ابهام اثربخشی داشتند (05/0>p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر بین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی در متغیر وابسته تفاوت وجود داشت که میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر از طرحواره درمانی بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل ابهام و بهبود وضعیت زنان مطلقه تاثیر دارد.
پرونده مقاله
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش انگیزه درونی مراجع و سبک بین فردی درمانگر بر پیامد درمان با میانجی گری همراهی مراجع انجام شد. روش: افرادی که در سال 1398 برای دریافت خدمات مشاوره روانشناختی به مراکز مشاوره بهزیستی، شرکت نفت و شهرداری تبریز مراجعه کرده بودند؛ جامعه این تح چکیده کامل
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش انگیزه درونی مراجع و سبک بین فردی درمانگر بر پیامد درمان با میانجی گری همراهی مراجع انجام شد. روش: افرادی که در سال 1398 برای دریافت خدمات مشاوره روانشناختی به مراکز مشاوره بهزیستی، شرکت نفت و شهرداری تبریز مراجعه کرده بودند؛ جامعه این تحقیق را تشکیل دادند. نمونه تحقیق حاضر، 324 نفر از مراجعانی بودند که شرایط شرکت در مطالعه را دارا بودند. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سبک بین فردی درمانگر، همراهی مراجع، انگیزه درمان و پیامد درمان برای مراجع و برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که سبک بین فردی درمانگر با میانجی گری همراهی مراجع قادرند تغییرات پیامد درمان را تبیین نمایند. همچنین نتایج نشان داد که انگیزه مراجع به طور مستقیم بر پیامد درمان تاثیر ندارد و تنها به طور مستقیم و از طریق همراهی مراجع می تواند بر پیامد درمان تاثیر مثبت داشته باشد. نتایج شاخص های نیکویی برازش نشان داد که مدل اندازه گیری شده با مدل نظری تحقیق برازش مناسبی دارد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که همراهی مراجع یک متغیر میانجی در تبیین پیامد درمان است و باید درمانگران علاوه بر انتخاب رویکردهای درمانی مناسب، به نقش همراهی مراجع در اثربخشی درمان توجه ویژه ای داشته باشند.
پرونده مقاله
در سالهای اخیر، توجه روانشناسان بالینی به تحقیق در زمینه بررسی، علل، ماهیت و درمان اضطراب اجتماعی نوجوانان افزایش یافته است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی گروهی بر میزان اضطراب اجتماعی نوجوانان شهر تبریز انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی با پیشآ چکیده کامل
در سالهای اخیر، توجه روانشناسان بالینی به تحقیق در زمینه بررسی، علل، ماهیت و درمان اضطراب اجتماعی نوجوانان افزایش یافته است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی گروهی بر میزان اضطراب اجتماعی نوجوانان شهر تبریز انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش شامل 24 آزمودنی (12 دختر و 12 پسر) بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و در 2 گروه 12 نفره (آزمایش و کنترل)، به شیوه تصادفی قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان استفاده گردید. ابتدا همه نمونهها به پرسشنامه مذکور پاسخ دادند. سپس برنامه روایتدرمانی گروهی بر روی گروه آزمایش در 10 جلسه اجرا شد؛ و در نهایت پسآزمون از گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و آزمون تحلیل کواریانس یکطرفه استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که فرایند جلسات روایتدرمانی گروهی باعث کاهش میزان اضطراب اجتماعی نوجوانان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (05/0 < P).
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان خودکارآمدی، اضطراب اجتماعی و سرسختی روان شناختی در دانشآموزان دبیرستانی با سطوح شادکامی بالا و پایین بود. روش پژوهش این مطالعه از نوع علی– مقایسهای میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان دبیرستانی شهر مهاباد بود، بدین منظور به چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان خودکارآمدی، اضطراب اجتماعی و سرسختی روان شناختی در دانشآموزان دبیرستانی با سطوح شادکامی بالا و پایین بود. روش پژوهش این مطالعه از نوع علی– مقایسهای میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان دبیرستانی شهر مهاباد بود، بدین منظور به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و بر اساس جدول مورگان، 313 دانشآموز از بین دبیرستانهای متوسطه پسرانه شهر مهاباد انتخاب شدند. پس از جلب رضایت دانشآموزان از آنان خواسته شد پرسشنامههای شادکامی آکسفورد، سرسختی روانشناختی لانگ و گولت، خود کارآمدی شرر و اضطراب اجتماعی کانور را تکمیل کنند. دادهها با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تی گروههای مستقل در 2 گروه شادکامی بالا و پایین تحلیل شد. یافتهها نشان داد بین دانشآموزان دارای شادکامی بالا و پایین، از لحاظ میزان خودکارآمدی، اضطراب اجتماعی(مؤلفه ی ناراحتی فیزیولوژیک) و سرسختی روان شناختی(مؤلفه ی کنترل) تفاوت معنادار وجود دارد. بین آزمودنیهای دارای شادکامی بالا، از لحاظ سرسختی روان شناختی (مؤلفهی کنترل) تفاوت بیشتری را نسبت به گروه دارای شادکامی پایین گزارش میکنند همچنین اضطراب اجتماعی کمتری را نسبت به گروه دارای شادکامی پایین نشان میدهند که این تفاوت از نظر آماری معنادار بوده است. در سایر مؤلفهها این تفاوتها معنادار نبودهاند. براساس نتایج می توان گفت شادکامی نقشی تعیین کننده و اثرگذار بر سایر ویژگیها و رفتارها دارد به طوریکه افرادی با شادکامی بالاتر از خودکارآمدی و سرسختی روانشناختی بالاتری برخوردارند؛ و به تبع آن میزان اضطراب اجتماعی در آنان کاهش مییابد
پرونده مقاله
هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی تحصیلی و خودتنظیمی انگیزشی بر اضطراب امتحان بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه عبارت از کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه نواحی پنج گانه آموزش و چکیده کامل
هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی تحصیلی و خودتنظیمی انگیزشی بر اضطراب امتحان بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه عبارت از کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه نواحی پنج گانه آموزش و پرورش شهر تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۰ – ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد ۷۷ دانشآموز که نمره بیشتری از نمره برش مقیاس اضطراب امتحان داشتند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای اندازهگیری داده ها پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون بود. بسته آموزش مهارت های زندگی تحصیلی در گروه آزمایشی اول و بستة آموزش راهبردهای خودتنظیمی انگیزش بر روی گروه آزمایشی دوم انجام شد. بر روی گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر مهارت های زندگی تحصیلی و راهبرد های خودتنظیمی انگیزش بر اضطراب امتحان (01/0P< ، 67/8 = (48 و 1)F) متفاوت بوده است. می توان نتیجه گرفت که تأثیر راهبردهای خودتنظیمی انگیزش بر اضطراب امتحان بیشتر از آموزش مهارت زندگی تحصیلی بوده است.
پرونده مقاله
هدف کلی از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای خودتنظیمی انگیزشی و آموزش مهارتهای هیجانی- اجتماعی بر سرزندگی تحصیلی، تابآوری و درگیری تحصیلی در دانشآموزان مقطع متوسطه دوره اول دارای عملکرد تحصیلی پایین ناحیه پنج تبریز میباشد. روش تحقیق نیمه آزمایشی از نو چکیده کامل
هدف کلی از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای خودتنظیمی انگیزشی و آموزش مهارتهای هیجانی- اجتماعی بر سرزندگی تحصیلی، تابآوری و درگیری تحصیلی در دانشآموزان مقطع متوسطه دوره اول دارای عملکرد تحصیلی پایین ناحیه پنج تبریز میباشد. روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان متوسطه دوره اول آموزش و پرورش ناحیه 5 تبریز میباشد از بین کل مدارس ناحیه 5 تعداد 19 مدرسه دارای عملکرد تحصیلی پایین بودند که از آنها به صورت نمونهگیری هدفمند سه مدرسه دارای کمترین میانگین پیشرفت تحصیلی انتخاب و از هر مدرسه 25 نفر دانشآموز بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای اندازهگیری شامل آزمون سر زندگی تحصیلی، آزمون تابآوری، آزمون درگیری تحصیلی میباشند. دو بسته آموزشی مهارتهای خودتنظیمی انگیزشی و مهارتهای هیجانی – اجتماعی بر روی دو گروه آزمایش اجرا شد. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که آموزشهای مبتنی بر مهارتهای خود تنظیمی انگیزشی بر سرزندگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانشآموزان مقطع متوسطه دوره اول تأثیر دارد. آموزشهای مبتنی بر مهارتهای هیجانی – اجتماعی بر سرزندگی تحصیلی، تابآوری و درگیری تحصیلی دانشآموزان مقطع متوسطه دوره اول تأثیر دارد.
پرونده مقاله
روانشناسی سلامت و رفتار اجتماعی
,
شماره5,سال
2
,
بهار
1401
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صفات تاریک و روشن شخصیت و تمایز یافتگی عاطفی با رضایت از زندگی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری افراد مراجعه کننده به مراکز بهداشتی (سلامت) شهر تبریز در سال 1400 بودند که به روش نمونهگیری در دسترس تعداد 400 نفر چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صفات تاریک و روشن شخصیت و تمایز یافتگی عاطفی با رضایت از زندگی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری افراد مراجعه کننده به مراکز بهداشتی (سلامت) شهر تبریز در سال 1400 بودند که به روش نمونهگیری در دسترس تعداد 400 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 1985)، پرسشنامه صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010)، پرسشنامه سه گانه روشن شخصیت کافمن و همکاران (2019)، پرسشنامه خودمتمایزسازی DSI-SF اسکورن و فردلندر (1998) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کاربرد نرم افزارSPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل آزمون همبستگی پیرسون نشان داد؛ بین صفات تاریک شخصیت با رضایت از زندگی رابطه مستقیم و منفی وجود دارد. بین صفات روشن شخصیت و تمایز یافتگیعاطفی با رضایت از زندگی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارند. نتایج تحلیل مدل رگرسیون نشان داد که 0/68 تغییرات رضایت از زندگی به وسیله متغیرهای پیش بین تبیین می شود که در این میان صفات روشن شخصیت توان بیشتری از سایر متغیرها در پیشبینی رضایت از زندگی دارد. بنابراین نتایج این تحقیق می تواند کاربردهای عملی برای استفاده مشاوران وروانشناسان داشته باشد تا با انجام مداخلات روانشناختی تاثیر قابل توجهی بر افزایش میزان رضایت از زندگی داشته باشند.
پرونده مقاله
اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینی
,
شماره4,سال
15
,
پاییز
1399
افسردگی در کودکان و نوجوانان به دلیل و ایجاد اختلال در کارکردهای مختلف اجتماعی، تحصیلی، حرفهای و غیره، شیوع آن موضوعی است که به توجه جدی نیاز دارد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر روایت درمانی گروهی بر بهبود علایم افسردگی و بازدههای هیجا چکیده کامل
افسردگی در کودکان و نوجوانان به دلیل و ایجاد اختلال در کارکردهای مختلف اجتماعی، تحصیلی، حرفهای و غیره، شیوع آن موضوعی است که به توجه جدی نیاز دارد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر روایت درمانی گروهی بر بهبود علایم افسردگی و بازدههای هیجانی در دانشآموزان دارای نشانگان افسردگی بود. برای این منظور در طی یک پژوهش نیمهآزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و گروه کنترل، 40 نفر از دانشآموزان با نشانگان افسردگی، ساکن شهر تبریز به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره، آزمایش و کنترل کارگماری شدند. علایم افسردگی و بازدههای هیجانی آزمودنیها قبل و بعد از اتمام مداخله مورد ارزیابی قرار گرفت. مداخله ذهنآگاهی مبتنی بر روایت درمانی گروهی بر روی گروه آزمایش در 16 جلسه اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد فرایند جلسات مداخلات برنامه ذهنآگاهی مبتنی بر روایتدرمانی گروهی باعث بهبود علایم افسردگی و بازدههای هیجانی در دانشآموزان دارای نشانگان افسردگی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. با توجه نتایج به دست آمده از این پژوهش، میتوان از برنامه مداخله ذهنآگاهی مبتنی بر روایت درمانی گروهی به عنوان یک برنامه مداخلهای موثر در بهبود علایم افسردگی و بازدههای هیجانی در دانشآموزان دارای نشانگان افسردگی استفاده کرد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد