هدف پژوهش حاضر بررسی جامعهشناختی عوامل موثر بر فرهنگ سیاسی، بر مبنای نظریه مارک تسلر است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر دانشجویان دانشگاههای فرهنگیان (سنندج، کرمانشاه، همدان، خرم آباد، ایلام) با جمعیت 6508 نفر بود که براساس فرمول کوکران، حجم نمونه آماری 362 نفر برآورد شد چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی جامعهشناختی عوامل موثر بر فرهنگ سیاسی، بر مبنای نظریه مارک تسلر است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر دانشجویان دانشگاههای فرهنگیان (سنندج، کرمانشاه، همدان، خرم آباد، ایلام) با جمعیت 6508 نفر بود که براساس فرمول کوکران، حجم نمونه آماری 362 نفر برآورد شد. روش نمونهگیری به صورت تصادفی طبقهای بوده و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود. یافتههای پژوهش با روشهای آماری کندال تاوb وc و گاما، کای- اسکور، خی دو و وی کرامرز، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای جنسیت و ترم تحصیلی رابطه معناداری با فرهنگ سیاسی دانشجویان دارد، ولی متغیر قومیت هیچ تاثیری بر فرهنگ سیاسی دانشجویان ندارد و همچنین طبق نتایج پژوهش اکثریت دانشجویان دانشگاه فرهنگیان غرب کشور، به دو نوع فرهنگ سیاسی بیتفاوت و دموکراتیک گرایش داشتند.
پرونده مقاله
یکی از مهمترین اهداف و شاخصههای نظام آموزشی، از زمان تحقق جمهوری اسلامی ایران، ایجاد و بسط گفتمان ایدئولوژیکی در ساحت جامعه بوده است. بهطوریکه تاریخ این نهاد، پس از انقلاب اسلامی، نشان میدهد تحولات گستردهای در آن صورت گرفته است. این تغییرات متأثر از تغییر و تحول گ چکیده کامل
یکی از مهمترین اهداف و شاخصههای نظام آموزشی، از زمان تحقق جمهوری اسلامی ایران، ایجاد و بسط گفتمان ایدئولوژیکی در ساحت جامعه بوده است. بهطوریکه تاریخ این نهاد، پس از انقلاب اسلامی، نشان میدهد تحولات گستردهای در آن صورت گرفته است. این تغییرات متأثر از تغییر و تحول گفتمانها در نظام جمهوری اسلامی ایران و در چارچوب گفتمان- ایدئولوژی غالب صورت پذیرفته است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و روش- نظریه لاکلائو و موفه، به مطالعهی گفتمان- ایدئولوژی آموزشوپرورش در دولت اعتدال پرداخته و با توصیف و تبیین ماهیت و عناصر گفتمانی آموزشوپرورش، رویکرد گفتمان غالب در نظام آموزشوپرورش بررسی گردید. یافتههای تحقیق نشان میدهد نظام آموزشوپرورش در دولت اعتدال از بعد گفتمانی به عناصر گفتمانی لیبرالیسم اسلامی نزدیک شده است. لذا بر مشارکت، حقوق شهروندی، انتقادگری، عقل محوری، تحولآفرینی، خلاقیت و نوآوری، شایستهسالاری تخصص محورانه، مهارتآموزی، قانونمحوری و قانونمداری و... در اسناد خود تأکید دارد. عناصر گفتمانی فوق در چهارچوب عناصر گفتمانی نظام نوین جهانی تعامل محورانه قابل طرح است. همچنین یافتهها نشان میدهد سوژه مدنظر دولت اعتدال، سوژه سیاسی است که با عناصر و دقیقههای گفتمانی نظام لیبرال دموکرات انطباق دارد و این امر در اسناد بالادستی و کتب درسی آموزشوپرورش در رابطه با دانشآموزان کاملاً مشهود بود
پرونده مقاله
نشريه روانشناسی اجتماعی
,
شماره5,سال
9
,
زمستان
1400
هویتها، صفات و خصوصیات، روابط اجتماعی، نقشها و عضویت در گروههای اجتماعی هستند که کیستی یک فرد را تعیین میکنند. هویت مدرن برخاسته از تحولات نوینی است که به همراه تحولات ناشی از جهانیشدن و پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک، در ابعاد مختلف زیستجهان کنشگران و عاملیتهای انس چکیده کامل
هویتها، صفات و خصوصیات، روابط اجتماعی، نقشها و عضویت در گروههای اجتماعی هستند که کیستی یک فرد را تعیین میکنند. هویت مدرن برخاسته از تحولات نوینی است که به همراه تحولات ناشی از جهانیشدن و پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک، در ابعاد مختلف زیستجهان کنشگران و عاملیتهای انسانی رخ داده است و هر روز شاهد گسترش این نوع از هویت در مناطق مختلف جهان هستیم. متناظر آن تلقی افراد از هویت خود، دیگران و جامعهی جهانی بهویژه بین جوانان در حال تغییر و دگرگونی است. این پژوهش به منظور بررسی عوامل تأثیرگذار بر افزایش گرایش به هویت مدرن بین جوانان شهر اهواز انجام شده است. از این رو 384 نفر از جوانان 42-18 سال ساکن شهر اهواز با استفاده از روش کمّی مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی محققساخته بود که بین این افراد توزیع شد و دادهها گردآوری شدند. یافتهها نشان میدهد که متغیرهای سن، جنس، تحصیلات، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سبکهای نوین گذران اوقات فراغت و کاربری شبکههای اجتماعی مجازی، بر تقویت هویت مدرن تأثیرگذار است. مطابق با نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره، قویترین رابطه، ارتباط موجود میان کاربری شبکههای اجتماعی مجازی و هویت مدرن با مقدار بتا 0.305 است. بر این اساس، به کار بردن شبکههای اجتماعی مجازی بر گرایش جوانان به هویت مدرن و ابعاد آن مؤثر بوده است؛ یعنی با افزایش یا کاهش استفاده از این شبکهها، گرایش جوانان به هویت مدرن و ابعاد آن تقویت و یا تضعیف خواهد شد. از بین ابعاد هویت مدرن، تنها متغیر ترقیخواهی با کاربری شبکههای اجتماعی مجازی، رابطهی معنیداری نداشته است. در مجموع عوامل فوق در مجموع 0.517 درصد از گرایش جوانان به هویت مدرن را تبیین میکنند.
پرونده مقاله
هویت یکی از اجزای اصیل واقعیت ذهنی است و در رابطه دیالکتیکی با جامعه قرار دارد و بر اثر فرایندهای اجتماعی تشکیل می شود، باقی می ماند و تغییر می کند، یا حتی در نتیجه روابط اجتماعی، از نو شکل می گیرد. با توجه به تنوع منابع هویتی، می توان چهار بعد مهم هویت جمعی در ایران چکیده کامل
هویت یکی از اجزای اصیل واقعیت ذهنی است و در رابطه دیالکتیکی با جامعه قرار دارد و بر اثر فرایندهای اجتماعی تشکیل می شود، باقی می ماند و تغییر می کند، یا حتی در نتیجه روابط اجتماعی، از نو شکل می گیرد. با توجه به تنوع منابع هویتی، می توان چهار بعد مهم هویت جمعی در ایران شامل هویت ملّی، هویت قومی، هویت دینی و هویت مدرن را برشمرد. هویت مدرن به ویژه در سال های اخیر در ایران شکل گرفته و بخشی از شخصیت فرد ایرانی را تشکیل می دهد. هدف پژوهش حاضر، شناخت وضعیت هویت های دینی و مدرن به عنوان دو بُعد مهم هویتی نسل پس از انقلاب و ارتباط میان این دو وجه هویتی و همچنین بررسی نقش برخی عوامل تأثیرگذار بر این اشکال هویتی است. روش مطالعه حاضر، پیمایش و جمعیت آماری آن شامل کلیه زنان 18 تا 42 سال شهر اهواز در سال 1399 و حجم نمونه تحقیق 191 نفر است. نتایج نشان می دهد که نسبت میان هویت مدرن و هویت دینی، به شکل معناداری معکوس است، بدین معنی که با تقویت هر یک، دیگری تضعیف خواهد شد. در تبیین هویت مدرن بر اساس هویت دینی و سایر متغیرهای تحقیق با توجه به مقدار ضریب (R2) می توان گفت 0.186 درصد از تغییرات هویت مدرن به وسیله متغیرهای مستقل تبیین می شود، و هویت دینی با مقدار بتا 0.281-، بهترین پیشگوی هویت مدرن به شمار می رود. همچنین در تبیین هویت دینی بر اساس هویت مدرن و سایر متغیرهای تحقیق با توجه به مقدار ضریب (R2) می توان گفت 0.365 درصد از تغییرات هویت دینی به وسیله متغیرهای مستقل تبیین می شود، و سرمایه اجتماعی با مقدار بتا 0.503، بهترین پیشگوی هویت دینی به شمار می رود.
پرونده مقاله
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تحول گفتمانی بین نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی در ایران است. برای تحقق این هدف، ویژگی گفتمان نیروهای سیاسی به عنوان کنشگران گفتمان ساز، مطالعه شده و نوع و میزان تحول این گفتمان در اول انقلاب(دوره تب انقلابی) تا سال 1363، دولت جنگ تا سال 136 چکیده کامل
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تحول گفتمانی بین نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی در ایران است. برای تحقق این هدف، ویژگی گفتمان نیروهای سیاسی به عنوان کنشگران گفتمان ساز، مطالعه شده و نوع و میزان تحول این گفتمان در اول انقلاب(دوره تب انقلابی) تا سال 1363، دولت جنگ تا سال 1368یعنی دوران حیات امام، دولت سازندگی و اصلاحات و آغاز دولت نهم و مشخص گردیده است. از نظریه گفتمان لکلائو و موفه به عنوان چهارچوب مفهومی، از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به عنوان روش تحقیق بهره گرفته شد. داده های این تحلیل، از مرام نامه ها و پاره ای از بیانیه ها و برخی از ارگان های رسمی به دست آمد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که، در مفصل بندی این گفتمان ها، تا سال 1363 که، وحدت در بین نیروهای اسلامگرا دیده می شود، جمهوری اسلامی و امام(ره) دال مرکزی است و اغیار گفتمانی شان نیروهای سیاسی سکولار(سوسیالیست ها و لیبرال ها) بودند. اما با انشعاب در کنشگران سیاسی اسلامگرا (حزب جمهوری اسلامی)، گفتمان نیروهای سیاسی راست(اصول گرایان) و چپ(اصلاح طلبان)، از سال 1367 تا سال1384 مشمول تحولاتی بوده است. مهمترین تحولات گفتمانی از چپ سنتی به چپ مدرن و از راست سنتی به مدرن از 68 تا 84 دیده می شود. گفتمان راست مدرن به دو خرده گفتمان، اصولگرایان میانه و رادیکال تحول پیدا کرد. دال مرکزی راست میانه، با محوریت ولایت مطلقه فقیه است لذا جزء حامیان مردم سالاری دینی نخبه گرا طبقه بندی هستند(مثل جامعه روحانیت). اما راست های رادیکال بر نقش مردم در کنار دین تاکید می کنند، بر عدالت اقتصادی، مبارزه با فساد، پاک دستی، تاکید می کنند.
پرونده مقاله
هدف اصلی مقالهی حاضر تبارشناسی جریان سیاسی اصلاحات و رابطه آن با قرائت روشنفکری دینی پس از انقلاب اسلامی ایراناست. برای تحقق این هدف دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی به اینسو موردبررسی قرار گرفت، اما تأکید بر نیروهای سیاسی پس از انقلاب و رابطه آن با روشنفکری دینی است. ب چکیده کامل
هدف اصلی مقالهی حاضر تبارشناسی جریان سیاسی اصلاحات و رابطه آن با قرائت روشنفکری دینی پس از انقلاب اسلامی ایراناست. برای تحقق این هدف دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی به اینسو موردبررسی قرار گرفت، اما تأکید بر نیروهای سیاسی پس از انقلاب و رابطه آن با روشنفکری دینی است. با استفاده از نظریهی لاکلاو و موفه به تبیین موضوع پرداخته شد. در طول تاریخ ایران، جدال دائمی سنت و تجدد موجد قرائتهای دینی و جریانهای سیاسی مختلفی شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که جریان اصلاحات بر مبنای قرائت روشنفکری دینی و در ادامه نهضت مشروطه شکل گرفت، در دههی سوم انقلاب اسلامی به قدرت رسید و سپس به حاشیه رانده شد. همچنین گفتمان اصلاحطلبی ریشه در گرایشهای تجددطلبانه و تحت تأثیر مدرنیسم بود؛ و بهنوعی در مقابل سنتگرایی برخاسته از اندیشههای سنتی و مذهبی در جامعه ایران قرار میگیرد. این گفتمان دال مرکزی مردم و دالهای جامعه مدنی، اصلاحات، توسعه سیاسی، آزادی و قانون را در زنجیرهی هم ارزی خود قرار داده و مفصلبندی جدیدی ارائه کرده است. اما این جریان در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری دچار تصلب معنایی شد و قابلیت اعتبار و دسترسی و درنهایت هژمونی خود را از دست داد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی(مدنی) در بین اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر با تاکید بر سرمایه اجتماعی است، برای تبیین نظری مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی از دیدگاههای کلاسیک جامعه شناسی از قبیل کارل مارکس و ماکس وبر و جامعه شناسان نو مثل چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی(مدنی) در بین اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر با تاکید بر سرمایه اجتماعی است، برای تبیین نظری مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی از دیدگاههای کلاسیک جامعه شناسی از قبیل کارل مارکس و ماکس وبر و جامعه شناسان نو مثل بوردیو، کلمن، گیدنز، پاتنام، فوکویاما و... استفاده شد. متغیرهای تأثیر گذار که در معادله رگرسیونی نیز باقی مانده اند؛ اعتماد اجتماعی، تعاملات احتماعی، عضویت گروهی، رسانه های جمعی، دیگرخواهی هستند. روش تحقیق، پیمایش با استفاده از تکنیک پرسشنامه بود حجم نمونه 231 نفر که بطور اتفاقی انتخاب شدند، پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی به رد و اثبات فرضیه ها در این سطح از تحلیل اشاره شد. متغیرهای فوق الذکر در مجموعR2=0/75 ، حدود 75درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. نتیجه تحقیق نشان میدهد هرچه سرمایه اجتماعی بالاتر باشد، میزان مشارکت اجتماعی بیشتر است و در این میان اعتماد اجتماعی بیشترین تأثیر را بر مشارکت اجتماعی دارد.
پرونده مقاله
مقاله حاضر به تحلیل گفتمان سیاستهای قومی پس از انقلاب اسلامی در خوزستان با تاکید بر دوره اصلاحات میپردازد. برای تحقق این هدف، ویژگیهای گفتمان حاکم بر سیاسی قومی در دولتهای سازندگی و اصلاحات مشخص شده است. برای این بررسی از نظریه گفتمان لاکلاو و موف به عنوان چهارچوب نظ چکیده کامل
مقاله حاضر به تحلیل گفتمان سیاستهای قومی پس از انقلاب اسلامی در خوزستان با تاکید بر دوره اصلاحات میپردازد. برای تحقق این هدف، ویژگیهای گفتمان حاکم بر سیاسی قومی در دولتهای سازندگی و اصلاحات مشخص شده است. برای این بررسی از نظریه گفتمان لاکلاو و موف به عنوان چهارچوب نظری و از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به عنوان روش تحقیق بهره گرفته شد. دادههایی که دراین تحلیل بدانها پرداخته میشود اسناد بالادستی و مذاکرات مجلس شورای اسلامی بوده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در دولت اصلاحات مفصل بندی گفتمان حاکم بر سیاست قومی به شرح ذیل بوده است: دال مرکزی سیاست گذاری قومی در دوره اصلاحات را توسعه سیاسی بود؛ در آن صورت دالهای شناوری نظیر همبستگی ملی، مشارکت سیاسی و برابری در زمره دالهای شناور بودند. در واقع توسعه سیاسی نگرش اقوام خوزستان(لر و عرب و فارس) را به همبستگی ملی تغییر داد و اقوام خود را به هویت ملی بشتر مرتبط میدانستند، علل تحول در این گفتمانها ناشی از تغییرات در ساختارهای اجتماعی در سطح ملی و بین المللی بود. با تغییر در گفتمان- ایدئولوژی سیاسی در دوران پس از انقلاب اسلامی به خصوص در دوران اصلاحات و گشایش در روابط بین قومی و بین المللی، اقوام خوزستان از بعد خاص گرایی خود به سوی عام گرایی(همبستگی ملی) سوق پیدا کردند. روش تحقیق این مقاله تحلیل گفتمان و روش گرداوری دادهها مصاحبه است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد