فهرست مقالات علی حیدری


  • مقاله

    1 - تأثیر سبک خاقانی بر حافظ در تبیین اصطلاح- مفهوم پیر مغان
    مطالعات ادبیات تطبیقی , شماره 2 , سال 15 , تابستان 1400
    پیر مغان اصطلاح - مفهومی است که همچون خرابات و کوی مغان از آیین مهری و دین زردتشت در زادبوم ایرانیان به یادگار مانده و بعد از انقلاب دینی در دواوین بعضی از شاعران برای افشای موضوعات ریایی به شکلی مقدس و برجسته جلوه نموده است که در این میان خاقانی را می‌توان پیش‌قراول اس چکیده کامل
    پیر مغان اصطلاح - مفهومی است که همچون خرابات و کوی مغان از آیین مهری و دین زردتشت در زادبوم ایرانیان به یادگار مانده و بعد از انقلاب دینی در دواوین بعضی از شاعران برای افشای موضوعات ریایی به شکلی مقدس و برجسته جلوه نموده است که در این میان خاقانی را می‌توان پیش‌قراول استفاده از آن دانست و حافظ با وام‌گیری از خاقانی و تقدس‌بخشی و جانمایی آن در کنار مفهوم غامض و وزین رند ، این اصطلاح – مفهوم را به گفتمان و ژانری دوپیر مغان اصطلاح- مفهومی است که همچون خرابات و کوی مغان از آیین مهری و دین زردتشت در زادبوم ایرانیان به یادگار مانده و بعد از انقلاب دینی در دواوین بعضی از شاعران برای افشای موضوعات ریایی به شکلی مقدس و برجسته جلوه نموده است که در این میان خاقانی را می‌توان پیش‌قراول استفاده از آن دانست. خاقانی (۵۹۵-۵۲۰ق) یکی از مهم‌ترین شاعرانی است که بعد از سنایی(۵۴۵-۴۷۳ق) و عطار (۶۱۸-۵۴۰ق) و قبل از مولوی(۶۷۲-۶۰۴ق) و حافظ به سرودن اشعار مغانه‌ای اهتمام ورزیده است و در لفظ، معنا و ایجاد ساختار بیرونی و درونیِ شعر مغانه‌ای بر حافظ (۷۹۲-۷۲۷ق) تأثیرِ مستقیم گذاشته است. حافظ نیز با وام‌گیری از خاقانی و تقدس‌بخشی و جانمایی آن در کنار مفهوم غامض و وزین رند، این اصطلاح- مفهوم را به گفتمان و ژانری دو وجهی تبدیل کرده است که بعد از عبور از صافیِ ذهن و زبان او از جهاتی شبیه و از جهاتی متفاوت از پیر مغانی است که خاقانی پیش‌تر با آن روشنگری کرده بود.تبدیل کرده است که از جهاتی شبیه و از جهاتی متفاوت از پیر مغانی است که خاقانی پیش‌تر با آن روشنگری کرده بود؛ زیرا جنبۀ هنری و رازآلودی و ایهامی پیرِ حافظ که صورت پیر را انتزاعی کرده، آنی نیست که خاقانی بی‌پرده و حقیقی با آن افشاگری و ستیهندگی نموده است. پس هر دو در راستای زمان به پیر مغان توجه داشته‌اند؛ با این تفاوت که پیر خاقانی حقیقی و شفاف است؛ امّا پیر حافظ انتزاعی و رندانه. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - بررسی انگیزه‌های جنگ در شاهنامه فردوسی و ایلیاد و ادیسه هومر
    مطالعات ادبیات تطبیقی , شماره 4 , سال 14 , پاییز 1399
    ادبیات تطبیقی، دانشی است که برخی آثار را با برخی آثار ادبی دیگر تطبیق می‌دهد یا ادبیات دو کشور یا چند کشور و معمولاً یک نوع ادبی را که در دو زبان مختلف پدید آمده است را با هم مقایسه می‌کند تا نقاط اشتراک و وجوه اختلاف فرهنگی آن‌ها را آشکار نماید. بنابراین ادبیات تطبیقی، چکیده کامل
    ادبیات تطبیقی، دانشی است که برخی آثار را با برخی آثار ادبی دیگر تطبیق می‌دهد یا ادبیات دو کشور یا چند کشور و معمولاً یک نوع ادبی را که در دو زبان مختلف پدید آمده است را با هم مقایسه می‌کند تا نقاط اشتراک و وجوه اختلاف فرهنگی آن‌ها را آشکار نماید. بنابراین ادبیات تطبیقی، چشم اندازی از افق‌های رنگارنگ هنر و ادبیات است که می‌تواند زمینه‌های فرهنگی ملت‌های گوناگون جهان را کشف کند و ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم آن‌ها را با یکدیگر نشان دهد. از آنجا که همه ملت‌ها خواسته یا ناخواسته از ادبیات یکدیگر الهام می‌گیرند، این ادبیات همواره همگانی‌تر و جهانی‌‌تر می‌شود. ادبیات شرق و ادبیات غرب مدام در حال تأثیر و تأثرند. این پژوهش به روش تحلیل کیفی، نگاهی تازه به متون کهن حماسی ایران و یونان دارد که برخی انگیزه‌های جنگ، در متن شاهنامه فردوسی و ایلیاد و ادیسه‌ هومر را نشان داده. کارکردهای اساطیر مشترک را در دو منظومه برجسته کرده است. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - تحلیل تناقض‌های بیناگفتمانی در شعر حافظ
    مطالعات ادبیات تطبیقی , شماره 2 , سال 13 , تابستان 1398
    یکی از موضوعاتی که در تأویل پذیری کلام حافظ نقشی اساسی دارد و کم‌تر مورد توجه محققان قرار گرفته تناقضات موجود در کلام اوست. این تناقضات از دو منظر قابل بررسی هستند؛ نخست از منظر ابیات و مفاهیم منفرد و دوم از منظر بیناگفتمانی. تناقض‌های بخش نخست تناقضاتی سطحی هستند که در چکیده کامل
    یکی از موضوعاتی که در تأویل پذیری کلام حافظ نقشی اساسی دارد و کم‌تر مورد توجه محققان قرار گرفته تناقضات موجود در کلام اوست. این تناقضات از دو منظر قابل بررسی هستند؛ نخست از منظر ابیات و مفاهیم منفرد و دوم از منظر بیناگفتمانی. تناقض‌های بخش نخست تناقضاتی سطحی هستند که در آثار بسیاری از شاعران به چشم می خورد، اما تناقضات بیناگفتمانی از ویژگی‌های خاص شعر حافظ و یکی از مهم‌ترین دلایل توفیق اوست. تناقضات بیناگفتمانی فراوانی در شعر حافظ به چشم می‌خورد که از آن جمله می‌توان به تناقض میان گفتمان انتقادی- اجتماعی و گفتمان کلامی و همچنین تناقض میان گفتمان عرفانی و گفتمان دینی و اخلاقی او اشاره کرد. علاوه بر اینکه در میان گفتمان‌های مذکور دو به دو تناقضات فراوانی دیده می‌شود، هر کدام از جهاتی دیگر با سایر گفتمان‌ها نیز مرز بندی‌های تناقض آمیز دارند، در این پژوهش سعی شده است با استفاده از شیوه تحلیل گفتمان ضمن معرفی گفتمان‌های مذکور و شناخت خاستگاه‌های تناقضات میان این گفتمان‌ها، به چگونگی مفصل‌بندی این گفتمان‌های متناقض در یک رابطه بیناگفتمانی و تولد یک گفتمان خاص به نام گفتمان عشق و رندی با دال مرکزی رند که به مبارزه ایدئولوژیکی با گفتمان‌های رقیب می‌پردازد اشاره شود. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - بررسی استعاره‌‌های مفهومی با مضمون عرفانی در "عبهرالعاشقین" روزبهان بقلی
    عرفان اسلامی , شماره 2 , سال 18 , تابستان 1400
    عبهرالعاشقین که یکی از کتب مهم تصوف به زبان فارسی است، کتابی است که نمود حرکت زبان در آن بر محور شباهت ها، بسیار قابل تأمل است. این ویژگی برجسته(حرکت زبان براساس شباهت که قطب استعاری زبان را برجسته می کند) باعث شده است تشخّص زبانی این متن چشمگیر باشد. استعاره در تبیین ا چکیده کامل
    عبهرالعاشقین که یکی از کتب مهم تصوف به زبان فارسی است، کتابی است که نمود حرکت زبان در آن بر محور شباهت ها، بسیار قابل تأمل است. این ویژگی برجسته(حرکت زبان براساس شباهت که قطب استعاری زبان را برجسته می کند) باعث شده است تشخّص زبانی این متن چشمگیر باشد. استعاره در تبیین اندیشه ها و ذهنیات روزبهان نقش اساسی دارد. روزبهان برای بیان مفاهیم انتزاعی و مجرد که بیان و توضیح و تبیین آنها ناگزیر به پیچیده گویی است، به بهترین صورت خیال؛ یعنی استعاره روی می آورد. هدف ما در نگارش این مقاله بررسی دو کلان استعارة مفهومی در عبهرالعاشقین است که در اندیشة جمال پرستانة روزبهان، بنیادین و اساسی است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری داده های پژوهش، کتابخانه ای است. نگارنده در میان استعاره های ابداعی و غیرابداعی روزبهان دو کلان استعارة شناختی، دو استعارة "معدن" و "افعال" را که متأثر از اندیشه و طریقت جمال پرستی روزبهان است مورد تدقیق قرار داده است. رنگ، بی رنگ و نیم رنگ نیز از متعلقات این دو استعاره است.استعارة شناختی معدن که انگاشت آن جهان اندیشگانی روزبهان را به نمایش می گذارد ریشه در دستگاه فکری وی و طریقت جمال پرستی دارد. معدن استعاره از حسن و عشق ازلی ابدی حق تعالی است که عموما روزبهان آن را در مقابل عالم حدث قرار می‌دهد. معدن اشاره به اصل صفات الهی دارد پیش از ظهور اشکال و صور جسمانی. رنگ و بی رنگی نیز دلالت بر عالم حدثان و حسن و عشق دارد. افعال نیز ریشه در مفهوم گستردة تجلیات الهی دارد که در عرفان سابقة دیرینه دارد، اما هنر نویسندگی و خلاقیت ذهن روزبهان در پرداخت این استعاره کلان به دلیل تصویرسازی های زبانی است که بازتولید شده است. پرونده مقاله

  • مقاله

    5 - نقش و جایگاه مار در قصّه‌های حیوان‌همسر
    ادبیات و زبان های محلی ایران زمین , شماره 36 , سال 12 , تابستان 1401
    یکی از مشهورترین خویش کاری قصه های پریان، که در اغلب این قصه‌ ها وجود دارد، ازدواج های آیینی و سمبولیک شاهزاده‌خانم‌ ها و مردان قهرمان است. در برخی از این قصه ‌ها برخلاف عرف، با حیوان‌همسری مواجهیم. یکی از مشهورترین حیوانات که در این قصه ها نقش داماد یا عروس را بازی چکیده کامل
    یکی از مشهورترین خویش کاری قصه های پریان، که در اغلب این قصه‌ ها وجود دارد، ازدواج های آیینی و سمبولیک شاهزاده‌خانم‌ ها و مردان قهرمان است. در برخی از این قصه ‌ها برخلاف عرف، با حیوان‌همسری مواجهیم. یکی از مشهورترین حیوانات که در این قصه ها نقش داماد یا عروس را بازی می کند، مار است. به نظر می ‌رسد مار، یکی از قدیمی ترین حیواناتی است که به دلایل گوناگون چنین نقشی را عهده‌دار شده و حیوانات و پرندگانی مانند قورباغه، خرس، قو و سگ متأخرند. مار در درازنای تاریخ، در فرهنگ آریایی و حتی جهان، نقش های مختلف و حتی متضادی را ایفا کرده است. گاهی تا مرحلۀ خدایی پیش رفته و گاهی موجودی پتیاره قلمداد شده است. تأثیر ادیان ابراهیمی بر تنزّل مقام مار، حائز اهمیت است. ازدواج با مار در قصه ها و باورهای عامیانه می‌تواند دلایل و کارکردهای مختلفی داشته باشد و هر دلیل در برهه‌ای از تاریخ عمل کرده باشد. علاوه بر دلایل مشترک برای قصه‌های مارهمسری؛ قدمت، تقدس، زایایی و نماد باروری مار از مهم ‌ترین دلایل پیدایش این قصه ‌هاست. در نمادشناسی قصه؛ مار، هم نماد جنس مؤنث است هم مذکّر. به همین دلیل، گاهی عروس و گاهی داماد است. وجود این حیوان خوش‌‌خط‌ و‌خال در قصه‌ ها به‌عنوان همسری که در ادامه به شکل انسانی تغییر شکل می ‌دهد، می‌تواند ترس کودک را از ازدواجی که اطرافیانش از آن تابویی ساخته‌اند، فرو ریزد. پرونده مقاله

  • مقاله

    6 - شرح و توصیف سـراپـانـامۀ ذوالفقار محمدی
    ادبیات و زبان های محلی ایران زمین , شماره 39 , سال 13 , بهار 1402
    سراپانامه یا پیکرسرایی، نوعی از شعر است که در آن شاعر به تصویرگری پیکر معشوق می‌ پردازد. هدف شاعر در این نوع از شعر علاوه بر بیان احساسات عاشقانه، تصویرگری پیکر معشوق است. شاعر همچون نقاشی زبردست به وسیلۀ کلمات، معشوق خیالی یا واقعی خود را به تصویر می‌کشد. این نوع از شع چکیده کامل
    سراپانامه یا پیکرسرایی، نوعی از شعر است که در آن شاعر به تصویرگری پیکر معشوق می‌ پردازد. هدف شاعر در این نوع از شعر علاوه بر بیان احساسات عاشقانه، تصویرگری پیکر معشوق است. شاعر همچون نقاشی زبردست به وسیلۀ کلمات، معشوق خیالی یا واقعی خود را به تصویر می‌کشد. این نوع از شعر، در بین شاعران کرد، لر و لک‌زبان، مرسوم بوده و معمولاً افرادی که به شاعری شهرت داشته‌ اند، یک یا چند نمونه از این نوع شعر را سروده ‌اند. وزن اکثر این اشعار ده‌هجایی بوده و غالباً در زبان معیار غرب ایران سروده شده ‌اند. اما شاعران بومی متأخر، به جای زبان معیار غرب کشور، به زبان محلی خود طبع‌ آزمایی کرده‌اند. مرحوم ذوالفقار محمدی، شاعر گمنام اما توانای ایلامی یکی از شاعرانی است که سراپانامه ‌ای نغز سروده است. این سراپانامه در قالبی نو و در وزن هجایی سروده شده است. تنوع تشبیهات بکر و واج‌ آرایی، ترکیب ‌سازی و تصویرگری از مهم‌ ترین ویژگی ‌های ادبی این سراپانامه است. توجه به طبیعت پیرامون، دلبستگی شاعر به آداب و سنّت ‌های بومی و ملی در انتخاب مشبهٌ‌ به‌ ها در این سراپانامه کم‌ نظیر است. پرونده مقاله

  • مقاله

    7 - بررسی جایگاه و نقش عصا در اساطیر و ادیان
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , شماره 5 , سال 14 , زمستان 1397
    عصا از عناصر مهم اساطیری و فرهنگی است که علاوه بر کارکردهای طبیعی و اولیه، در اسطوره‌ها و ادیان مختلف حضور گسترده‌ای داشته است. روزگاری ابزاری ساده برای انجام کارهای روزمره بود؛ اما به مرور زمان، کارکردهای اساسی و بنیادینی در زندگی مردم یافته است و در دوره‌های بعد، متنا چکیده کامل
    عصا از عناصر مهم اساطیری و فرهنگی است که علاوه بر کارکردهای طبیعی و اولیه، در اسطوره‌ها و ادیان مختلف حضور گسترده‌ای داشته است. روزگاری ابزاری ساده برای انجام کارهای روزمره بود؛ اما به مرور زمان، کارکردهای اساسی و بنیادینی در زندگی مردم یافته است و در دوره‌های بعد، متناسب با رشد عقلی بشر، به شکلی نمادین ظهور پیدا کرده است. نقش‌های نمادین عصا در ادوار مختلف اساطیری و دینی تغییر شکل داده، گاه بر اثر این دگرگونی‌ها، ارتباط و پیوند ظاهری خود را با فلسفۀ وجودی خویش قطع کرده، به شکل و شیوه‌ای متفاوت جلوه‌گر شده است. از طرف دیگر، همگام با پیشرفت‌های مادی بشر، بخشی از کارکردهای عصا به ابزارهای به نسبت پیشرفته‌تری مانند نیزه، کمان، شمشیر و سلاح‌های نوین واگذار شده است. در این مقاله با روش تحلیلی ـ توصیفی حضور عصا و اشکال گوناگون آن در دوران اساطیری و حماسی، در پیوند با خدایان، پادشاهان و پهلوانان، همراه با بازتاب آن در ادیان بررسی و نقش‌های مختلف نمادین عصا و علل تغییرات تدریجی آن تبیین شده است. پرونده مقاله

  • مقاله

    8 - بررسی تطبیقی اسطوره‌ها‌ی گناه در شخصیّت‌های اساطیری ایران و یونان
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , شماره 1 , سال 17 , بهار 1400
    اسطوره در کنار حماسه، افسانه و فرهنگ عامه، یکی از عناصر تشکل‌دهندۀ فرهنگ و هویّت قومی‌ و ملی جوامع است. بعضی از اسطوره‌شناسان آن را دینِ تمدن‌‌های اولیه و دوران پیش از گسترش ادیان توحیدی می‌‌‌دانند. گناه نخستین و مشابهت آن در اعمال و رفتار اساطیر جهان به گونه ای است که چکیده کامل
    اسطوره در کنار حماسه، افسانه و فرهنگ عامه، یکی از عناصر تشکل‌دهندۀ فرهنگ و هویّت قومی‌ و ملی جوامع است. بعضی از اسطوره‌شناسان آن را دینِ تمدن‌‌های اولیه و دوران پیش از گسترش ادیان توحیدی می‌‌‌دانند. گناه نخستین و مشابهت آن در اعمال و رفتار اساطیر جهان به گونه ای است که پژوهشگران آن را در سابقۀ تاریخی اساطیر جست‌وجو می‌‌‌کنند، گاهی آنقدر زیان‌بار است که در سرنوشت ملت‌ها تأثیری شگرف می‌‌‌گذارد. ارتکاب شخصیّت‌هایی به نخستین گناه، گاه خواسته و ارادی است، گاه ناخواسته و غیرارادی که این نیز بیانگر جنبه‌‌های فراطبیعی اساطیری است‌. پژوهش حاضر با روش تحلیلی ـ تطبیقی به بررسی اسطورۀ گناه در اساطیر ایران و یونان پرداخته است. هدف از آن نشان‌دادن انگیزه‌‌های نخستین گناه در ایران و یونان و بررسی وجوه افتراق و اشتراک در میان شخصیّت‌‌های اساطیری‌، حماسی ایران و یونان است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که علیرغم افتراقات بنیادی در شخصیّت‌های اساطیری ایران و یونان، عواملی چون شک و تردید، غرور، دخالت اهریمن و نیرو‌های پلید و نیز رسیدن به قدرت و پادشاهی دارای بیشترین بسامد در ارتکاب به گناه نخستین را دارند. برخلاف ایران، در یونان، خدایان در به وجود آمدن گناه نخستین دخالت‌‌های آشکاری دارند‌. پرونده مقاله

  • مقاله

    9 - نکته ای تازه در فرزندکشی گشتاسب
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , شماره 2 , سال 12 , تابستان 1395
    گشتاسب در متون دینی زرتشتی شخصیتی موجه و حتی مقدس دارد، اما در شاهنامة فردوسیو بیشتر کتاب های تاریخی بعد از اسلام، پادشاه منفور و تبه کاری است که پسر دلاور خوداسفندیار را آگاهانه به کام مرگ می فرستد. اغلب منتقدان معاصر نیز در تحلیل شخصیتگشتاسب، نظر فردوسی را پذیرفته و ت چکیده کامل
    گشتاسب در متون دینی زرتشتی شخصیتی موجه و حتی مقدس دارد، اما در شاهنامة فردوسیو بیشتر کتاب های تاریخی بعد از اسلام، پادشاه منفور و تبه کاری است که پسر دلاور خوداسفندیار را آگاهانه به کام مرگ می فرستد. اغلب منتقدان معاصر نیز در تحلیل شخصیتگشتاسب، نظر فردوسی را پذیرفته و تکرار کرده اند. در این مقاله ضمن نگاهی گذرا بهشخصیت گشتاسب و اسفندیار در متون دینی قبل از اسلام و شاهنامه و دیگر متون تاریخیبعد از اسلام و همچنین تحلیل نظر منتقدان معاصر، سعی شده است از منظر قصه که با اسطورهارتباطی تنگاتنگ و ناگسستنی دارد، شخصیت دوگانة گشتاسب در ارتباط با اسفندیار تحلیل وتوجیه شود. در یکی از مناسک و سنت های قصه که در سراسر جهان نمونه های فراوانی دارد،قربانی شدن پسر ارشد برای حفظ و بقای تخت و تاج پدر است. در این آیین پسر با طیبخاطر خود را قربانی پدر و تخت و تاج او می کند و به افتخاری بس بزرگ نائل می شود و پدرنیز مستوجب هیچ سرزنش و نکوهشی نمی شود. پرونده مقاله

  • مقاله

    10 - بررسی قصه‌ها و اساطیر راه‌یافته در آن‌ها با تأکید بر رویکرد اکوفمینیسم (با انتخاب موردی دوازده قصه)
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , مقالات زودآیند
    اکوفمینیسم با دغدغه طرفداری از حقوق زنان، به دنبال پاسخی قانع کننده برای بحران‌های زیست‌محیطی و مصائب زنان در جامعة مردسالار است و اساس کار خود را بر پایة اشتراکات زن و طبیعت بنانهاده است. این رویکرد نو معتقد است مردان در پیوند با قدرت و همچنین با اتکا بر ابزارهای فرهنگ چکیده کامل
    اکوفمینیسم با دغدغه طرفداری از حقوق زنان، به دنبال پاسخی قانع کننده برای بحران‌های زیست‌محیطی و مصائب زنان در جامعة مردسالار است و اساس کار خود را بر پایة اشتراکات زن و طبیعت بنانهاده است. این رویکرد نو معتقد است مردان در پیوند با قدرت و همچنین با اتکا بر ابزارهای فرهنگی، رویکردی سلطه‌محور بر زنان و طبیعت دارند. اکوفمینیست‌ها با پیش کشیدن اساطیر و نمادهای کهن در جست‌وجوی مجموعه بینش‌های تاریخی مسلط بر ذهنیت جوامع اولیه هستند که نمایان کننده‌ی یگانگی طبیعت و زنان است. ازاین‌رو قصه‌ها به‌عنوان ابزار فرهنگی و همچنین بستر‌ی مناسب برای نگهداری اسطوره‌ها و نمادها، محل و موضوع تحقیقاتی مناسب برای بازیافتن ریشه‌های مشترک زن و طبیعت هستند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بر آن است روایت و اساطیر به‌کاررفته در دوازده قصه انتخابی را طبق رویکرد اکوفمینیسم بررسی کند و می‌کوشد با نگاهی به گذشته، اهمیت جایگاه زنان در جامعه و صیانت از طبیعت را به انسان‌ها یادآور شود. الگوهای نمادین موجود در قصه‌ها در رابطه با زن-زمین، زن-آب، زن-درخت و زن-حیوانات خبر از ریشه‌های درهم‌تنیده‌ی زنان و طبیعت می‌دهند. رویکرد رفتاری و نحوة نقش‌آفرینی قدرت‌مردان در جامعه‌ی مردسالار، موجب تسلط و سرکوب زنان و به حاشیه راندن شأن حضور زنان در اجتماع می‌شود. پرونده مقاله

  • مقاله

    11 - تحلیل بیتی از رستم و سهراب بر مبنای روایت نقّالان و شاهنامة کُردی
    پژوهشنامه ادب حماسی (فرهنگ و ادب سابق) , شماره 1 , سال 13 , زمستان 1396
    چکیده داستان رستم و سهراب فردوسی یکی از مشهورترین داستان های حماسی جهان است. این داستان با همة زیبایی و ارزش هنری و ادبی، از سهوهای هنری و داستانی برکنار نمانده است. این سهوها خواه از منابع فردوسی، خود فردوسی یا نساخان شاهنامه بوده باشد، تفاوتی ندارد. در این مقاله مشخ چکیده کامل
    چکیده داستان رستم و سهراب فردوسی یکی از مشهورترین داستان های حماسی جهان است. این داستان با همة زیبایی و ارزش هنری و ادبی، از سهوهای هنری و داستانی برکنار نمانده است. این سهوها خواه از منابع فردوسی، خود فردوسی یا نساخان شاهنامه بوده باشد، تفاوتی ندارد. در این مقاله مشخصاً به نحوة پرسش سهراب از مادرش تهمینه، دربارة اصل و نسب خود، پرداخته شده است. سهراب بدون مقدّمه و درنهایت خشم، نام پدرش را از مادر می پرسد و با بی شرمی او را به قتل تهدید می کند. در نسخ مختلف شاهنامه جواب قانع کننده ای برای این پرسش نیامده است. امّا در روایت نقّالان و شاهنامة کُردی به بایستگی، دلیل اصلی این سؤال مطرح شده است. زور و توانایی فوق العادة سهراب در بین هم سالان، باعث می شود که هم بستری یک شبه و نامرسوم رستم و تهمینه را بهانه کنند و او را مولودی نامشروع بخوانند، سهراب از این انتساب به خشم می‌آید و با عصبانیّت و تهدید، راز تولّد خود را از مادر جویا می شود. کلیدواژه‌ها رستم، سهراب، فردوسی، روایت نقّالان، شاهنامة کُردی. پرونده مقاله

  • مقاله

    12 - بررسی رابطة زشتی و ویران‌گری در شاهنامة فردوسی
    پژوهشنامه ادب حماسی (فرهنگ و ادب سابق) , شماره 1 , سال 12 , تابستان 1395
    چکیده شاهنامۀ فردوسی دربردارندۀ باورها، اعتقادات و اندیشه‌های مردمان ایران است و می توان هویت ایرانی را در آن بخوبی جست‌وجو کرد. یکی از مسایل با اهمیّت، رابطۀ زشت‌رویی و ویران‌گری در شاهنامه است. از آن جا که این باور در شاهنامه بارها آمده است، نمی‌توان بسادگی از آن گذش چکیده کامل
    چکیده شاهنامۀ فردوسی دربردارندۀ باورها، اعتقادات و اندیشه‌های مردمان ایران است و می توان هویت ایرانی را در آن بخوبی جست‌وجو کرد. یکی از مسایل با اهمیّت، رابطۀ زشت‌رویی و ویران‌گری در شاهنامه است. از آن جا که این باور در شاهنامه بارها آمده است، نمی‌توان بسادگی از آن گذشت. با توجّه به اهمیّت این موضوع، در این مقاله سعی شده است ابتدا ژرف ساخت این رابطه بیان گردد، سپس بازتاب آن در شاهنامه بررسی شود. توأم بودن زشتی و ویران‌گری، ریشه در دین‌ها و کیش‌های مختلف ایران باستان دارد، زیرا وقتی اهریمنِ تیره و بدبو، در جای‌گاه خالق موجودات معرّفی می شود - آن هم موجودات موذی و مضر- به تبع آن، هر آن‌چه زشتی، بدی، نقص، کژی و کاستیست، به او بازمی‌گردد. بنابراین چون اهریمن ویران‌گر است، مخلوق او نیز ویران‌گر است. این بن مایه در شاهنامه بارها آمده است و در همه جا افراد زشت روی، اهریمنی و ویران‌گر شناسانده شده اند. این اندیشه آن چنان در شاهنامه عمیق است که در بسیاری از موارد ویران‌گران نیز زشت رو و اهریمنی معرّفی شده اند. پرونده مقاله