فهرست مقالات فیروز محمودی


  • مقاله

    1 - Investigating the Effectiveness of Jigsaw 2 Model and Traditional Learning on Reading Comprehension of Iranian Learners
    Research in English Language Pedagogy , شماره 1 , سال 4 , بهار 2016
    This study aims at investigating the effect of using cooperative learning (jigsaw2) and traditional learning on the reading comprehension achievement. In the present study, experimental research model consisting of pre-test, post-test with a control group was applied. T چکیده کامل
    This study aims at investigating the effect of using cooperative learning (jigsaw2) and traditional learning on the reading comprehension achievement. In the present study, experimental research model consisting of pre-test, post-test with a control group was applied. The sample of the study consisted of 64 participants in grade three in Bonab high schools. To determine the effect of cooperative learning method on achievement in reading comprehension and the significance of difference between the scores of groups at 0.05 level were applied by analysis of covariance. the results of the analysis of covariance shows the effect of Jigsaw 2 ( control and experiment) on reading comprehension in post-test. The differences between means based on group members ( control and experiment) in post-test stage (the significant level α = .05) is significant. The amount of interaction effect is 18%. So these results confirm that Jigsaw2 learning method has significant effect on experiment group. Additionally, cooperative learning appeared to be more favourable for overcrowded classes. furthermore, the results indicated that cooperative learning enhanced student- student interaction. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - یادگیری خدمات‌رسانی: کاربست نظریه تربیتی در عمل
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , شماره 5 , سال 15 , زمستان 1397
    یادگیری خدمت‌رسانی (Service Learning) به‌عنوان یکی از رویکردها و گفتمان‌های جدید یادگیری، تاریخچه‌ای در حدود یک قرن دارد. یادگیری مفاهیم درسی از طریق مشارکت در یک طرح خدمت‌رسانی اجتماعی را یادگیری خدمات‌رسانی می‌گویند. این رویکرد آموزشی که یکی از انواع یادگیری تجربی است چکیده کامل
    یادگیری خدمت‌رسانی (Service Learning) به‌عنوان یکی از رویکردها و گفتمان‌های جدید یادگیری، تاریخچه‌ای در حدود یک قرن دارد. یادگیری مفاهیم درسی از طریق مشارکت در یک طرح خدمت‌رسانی اجتماعی را یادگیری خدمات‌رسانی می‌گویند. این رویکرد آموزشی که یکی از انواع یادگیری تجربی است، فرصتی برای یادگیرندگان فراهم می‌کند تا نیازهای اجتماعشان را بشناسند، برای رفع یکی از آن نیازها برنامه‌ریزی کنند و حین مراحل مختلف کار (از برنامه‌ریزی تا اجرای طرح و ارزیابی آن) مفاهیم مندرج در کتاب درسی را یاد بگیرند. یادگیری خدمات‌رسانی تجربه آموزش سنتی را با زندگی واقعی پیوند می‌دهد و امکان مواجهه با چالش‌ها و مسائل زندگی روزمره را برای یادگیرندگان مهیا می‌کند. این گفتمان آموزشی، بر برنامه درسی و محتوای آموزشی متمرکز است و نه‌تنها کتاب درسی را فراموش نمی‌کند بلکه از طریق تجربه عملی و به‌کارگیری آموزه‌های مدرسه برای خدمت به گروهی از جامعه که به آن خدمت نیاز دارند، درک یادگیرندگان از محتوای آموزشی را عمیق‌تر و ملموس‌تر می‌کند.آیزنر (Eisner.W.Elliot) این نوع یادگیری را به‌عنوان یکی از ضروریات مدارس و دانشگاه‌های امروز تلقی می‌کند و لزوم توجه به تربیت دانشجویان و دانش‌آموزانی متبحر با مهارت‌های فنی "بررسی و شناخت"، "تفکر انتقادی" و "برقراری ارتباط مؤثر"را تأکید می‌کند. در این پژوهش کیفی از جستار نظرورزانه به‌عنوان روش پژوهش و از بررسی مستندات به‌عنوان ابزار جمع‌آوری اطلاعات استفاده شده است. با توجه به هدف مطالعه مباحثی مانند تعریف، مبانی فلسفی، مدل‌های این نوع از یادگیری، برنامه درسی مبتنی بر آن، اصول، مزایا و معایب این نوع آموزش به‌منظور ببین ضرورت توجه به یادگیری خدمات‌رسانی در طراحی برنامه‌های درسی نظام آموزشی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - تجارب معلمان دورة ابتدایی از آزادسازی برنامه درسی: یک رویکرد پدیدارشناختی
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , شماره 1 , سال 17 , بهار 1399
    پژوهش حاضر در جستجوی کشف تجارب آموزشی مشترک معلمان دورة ابتدایی از وضعیت موجود آزادسازی برنامه درسی بوده است. هدف پژوهش نشان دادن تمهیدات و اقداماتی بود که در راستای آزادسازی برنامه درسی صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و به شیوة پدیدارشناسی تفسیری بوده و ج چکیده کامل
    پژوهش حاضر در جستجوی کشف تجارب آموزشی مشترک معلمان دورة ابتدایی از وضعیت موجود آزادسازی برنامه درسی بوده است. هدف پژوهش نشان دادن تمهیدات و اقداماتی بود که در راستای آزادسازی برنامه درسی صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و به شیوة پدیدارشناسی تفسیری بوده و جامعة آماری پژوهش، همة آموزگاران مدارس دورة ابتدایی شهرستان‌های خوی و چایپاره را در سال تحصیلی 96-95 شامل شده است که به‌صورت نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. در این راستا مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته‌ای با 23 نفر از آموزگاران صورت گرفت. داده‌های به‌دست‌آمده با استفاده از روش پدیدارشناسی اسمیت (1995) مورد تجزیه‌وتحلیل قرارگرفت. یافته‌های این تحقیق دارای 4 مضمون اصلی شامل موانع و محدودیت‌ها، نقش معلمی، نوآوری‌ها و مشارکت ذینفعان بود که هرکدام دارای چندین مضمون فرعی بودند که جمعاً در 20 مؤلفه فرعی قرار گرفتند و عبارت‌اند از: تمرکززدایی متمرکز، دیدگاه حاکم بر برنامه درسی ملی، آموزش ضمن خدمت، ماهیت دورة ابتدایی، پذیرش اجتماعی، هویت حرفه‌ای، فرهنگ معلمی، معلم به‌عنوان محقق، گروه‌های معلمان، جایگاه معلمی، تولید محتوای الکترونیکی، برنامه درسی تلفیقی، طرح‌های آموزشی، نظریه سازنده‌گرایی، دبیرخانه‌های استانی، همایش‌ها، راهبران برنامه درسی، سرگروه‌های معلمان، شورای معلمان، انجمن اولیا و مربیان. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - مطالعة ویژگی‌های عناصر برنامه درسی در مدارس دورة ابتدایی عشایری
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , شماره 2 , سال 17 , تابستان 1399
    این پژوهش با هدف مطالعة ویژگی‌های عناصر برنامه درسی در مدارس عشایری، از منظر معلمان ابتدایی، انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 98-1397 با رویکرد کیفی، از نوع تحلیل محتوای کیفی هدایت شده با نمونه‌گیری هدفمند و از طریق مصاحبة عمیق نیمه‌ساختاریافته با 15 نفر از معلمان شا چکیده کامل
    این پژوهش با هدف مطالعة ویژگی‌های عناصر برنامه درسی در مدارس عشایری، از منظر معلمان ابتدایی، انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 98-1397 با رویکرد کیفی، از نوع تحلیل محتوای کیفی هدایت شده با نمونه‌گیری هدفمند و از طریق مصاحبة عمیق نیمه‌ساختاریافته با 15 نفر از معلمان شاغل در مدارس عشایری انجام گرفت. تجزیه‌وتحلیل متن مصاحبه‌ها به‌صورت دستی و همزمان با جمع‌آوری داده‌ها انجام شد. اعتمادپذیری یافته‌ها با استفاده از غوطه‌وری و مطالعه مکرر و بازنگری توسط مشارکت‌کنندگان و خبرگان به دست آمد. با استناد به عناصر برنامة درسی پیشنهادی Maleki (2015)، هفت عنصر در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفت. ویژگی‌های عناصر برنامه درسی عشایری با طبقه‌های اصلی شامل هدف (هدف از تحصیل اکتفا به سوادآموزی در حد ابتدایی)، محتوا (محتوای نظام متمرکز؛ چالشی برای دانش‌آموزان و معلمان عشایری)، مواد آموزشی (کمبود امکانات و ملزومات آموزشی)، راهبردهای یاددهی- یادگیری (چالش‌های پیش روی راهبردهای یاددهی- یادگیری؛ نقش چندگانة حرفه‌ای معلم)، زمان (غیبت‌های غیرموجه زیاد و از دست رفتن زمان)، فضا (نبود تعامل بین خانه و مدرسه؛ مشکلات فضای فیزیکی مدرسه)، ارزشیابی (موانع ارزشیابی توصیفی - کیفی)، از داده‌ها استخراج شد. نتایج حاصل نشان داد، علی‌رغم تأکید اسناد بالادستی و اساسنامه‌های آموزش‌وپرورش، مبنی بر منطبق کردن برنامه‌های درسی با بستر زندگی عشایری، این مهم اتفاق نیفتاده است؛ لذا اقدامات عملی از سوی متصدیان امر ضرورت دارد. پرونده مقاله

  • مقاله

    5 - بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر پروژه در دوره ابتدایی و اعتبار بخشی آن: یک مطالعه کیفی
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , شماره 2 , سال 19 , تابستان 1401
    پژوهش حاضر با هدف بررسی عناصر اصلی برنامه درسی مبتنی بر پروژه در دوره ابتدایی، طراحی و اعتباربخشی الگوی آن با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. جهت شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره ابتدایی و برنامه درسی مبتنی بر پروژه و د چکیده کامل
    پژوهش حاضر با هدف بررسی عناصر اصلی برنامه درسی مبتنی بر پروژه در دوره ابتدایی، طراحی و اعتباربخشی الگوی آن با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. جهت شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره ابتدایی و برنامه درسی مبتنی بر پروژه و دیدگاه های متخصصان برنامه درسی و آموزش ابتدایی استفاده شد. روش تحلیل داده ها، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی در این برنامه بر ارتقا مهارت‌های تفکر و ایجاد یادگیری مادام العمر و پرورش دانش علمی و عملی همراستا با زندگی واقعی دانش آموزان متکی است. در زمینه محتوا بر غنا و فعالیت محوری و سازماندهی تلفیقی آن؛ در بخش راهبردهای یاددهی-یادگیری بر استفاده از روش های پژوهش و اکتشاف گروهی و حل مساله تاکید شد. استفاده از ارزشیابی مستمر و متنوع و روش های فرآیندمدار، چندگانه و مبتنی بر عملکرد در بخش ارزشیابی مورد توجه این الگو بود. روایی الگوی پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاوشه مورد بررسی و تایید قرار گرفت. پرونده مقاله

  • مقاله

    6 - تاثیر الگوی طراحی آموزشی بایبی بر خلاقیت دانش آموزان پایه ششم
    ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی , شماره 4 , سال 9 , پاییز 1398
    چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر الگوی طراحی آموزشی بایبی یا 5E بر خلاقیت دانش آموزان در درس علوم پایه ششم انجام گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان چکیده کامل
    چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر الگوی طراحی آموزشی بایبی یا 5E بر خلاقیت دانش آموزان در درس علوم پایه ششم انجام گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پایه ششم در مدارس شهرستان شبستر بودند. از میان آن ها دانش آموزان پایه ششم دو مدرسه به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده و به عنوان گروه کنترل ( 20 نفر) و گروه آزمایش ( 20 نفر) جایگزین شدند. پیش از اجرای متغیر مستقل (روش تدریس بایبی) میزان خلاقیت گروه ها به وسیله آزمون تورنس اندازه گیری شد. سپس آزمودنی های گروه آزمایش، به مدت هشت جلسه به یادگیری از طریق الگوی طراحی آموزشی بایبی پرداختند. و پس از اتمام مداخلات پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. یافته های پژوهش: نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داده است که، استفاده از الگوی طراحی آموزشی بایبی در آموزش درس علوم بر میزان خلاقیت دانش آموزان تاثیر معنی دار و مثبتی داشته است ( 001/0 ≥P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داده است که استفاده از روش تدریس بایبی می تواند در افزایش خلاقیت دانش آموزان پایه ششم موثر باشد. پرونده مقاله

  • مقاله

    7 - اثربخشی برنامه‌درسی مبتنی بر درک طراحی‌محور بر پیشرفت تحصیلی و ادراک حل مسئله دانش‌آموزان پایه ششم دوره ابتدایی
    آموزش و ارزشیابی , شماره 500 , سال 1 , بهار 2050
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه‌درسی مبتنی بر درک طراحی‌محور بر پیشرفت تحصیلی و ادراک حل‌مسئله دانش‌آموزان در درس علوم تجربی پایه ششم دوره ابتدایی بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی دانش‌آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان شبستر بود که در سالتحصیلی 1402-1401 چکیده کامل
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه‌درسی مبتنی بر درک طراحی‌محور بر پیشرفت تحصیلی و ادراک حل‌مسئله دانش‌آموزان در درس علوم تجربی پایه ششم دوره ابتدایی بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی دانش‌آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان شبستر بود که در سالتحصیلی 1402-1401 مشغول تحصیل بودند و حجم نمونه آماری پژوهش با توجه به ماهیت نیمه‌آزمایشی بودن آن و بر اساس حداقل حجم نمونه در مطالعات نیمه‌آزمایشی 60 نفر برای دو گروه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) برآورد شد که با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده از بین دانش‌آموزان پسر پایه ششم ابتدایی انتخاب و به صورت کاملاٌ تصادفی در گروه‌ها جایگزین شدند. به منظور سنجش آزمودنی‌ها، آزمون پیشرفت تحصیلی معلم‌ساخته و پرسشنامه ادراک حل‌مسئله هپنر و پترسون (۱۹۸۲) مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین پایایی آزمون پیشرفت تحصیلی از روش دو نیمه کردن استفاده شد، که مقدار آن 87% به دست آمد. پایایی پرسشنامه ادراک حل‌مسئله نیز بر اساس آلفای کرونباخ 85% بود. در این پژوهش، گروه آزمایش (یک کلاس 30 نفری) بر اساس الگوی درک طراحی‌محور و گروه کنترل (یک کلاس 30 نفری) به شیوه مرسوم آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل داده‌های جمع‌آوری شده از آماره‌های توصیفی (جداول توزیع فراوانی، کمینه، بیشینه، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک‌متغیره) تحت نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. نتایج نشان داد الگوی برنامه‌درسی مبتنی بر درک طراحی‌محور با تمرکز بر نتایج مطلوب یادگیری و ساختارمند کردن فعالیت‌های یادگیری و نیز ایجاد یک چرخه مستمر شناسائی و اصلاح مشکلات یادگیری دانش‌آموزان، به طور معناداری بر افزایش پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان تاثیر می‌گذارد. همچنین تاکید درک طراحی‌محور بر استفاده از ارزشیابی‌های اصیل و معتبر، دانش‌آموزان را به استفاده از مهارت‌های حل‌مسئله در دنیای واقعی و موقعیت‌های عملی تشویق کرده و بر افزایش ادراک حل‌مسئله دانش‌آموزان تاثیر می‌گذارد. پرونده مقاله

  • مقاله

    8 - رابطه نگرش به درس کار و فناوری با نگرش فناورانه دانش‌آموزان مقطع متوسطه ناحیه یک تبریز
    آموزش و ارزشیابی , شماره 1 , سال 13 , بهار 1399
    هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه نگرش به درس کار و فناوری با نگرش فناورانه دانش‌آموزان متوسطه ناحیه یک تبریز در سال تحصیلی 98-97 بود. برای تحقق این هدف از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. از بین 15386 نفر جامعه‌ی آماری، کلیه‌ دانش‌آموزان مشغول به تحصیل در دوره متوسطه در سال تح چکیده کامل
    هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه نگرش به درس کار و فناوری با نگرش فناورانه دانش‌آموزان متوسطه ناحیه یک تبریز در سال تحصیلی 98-97 بود. برای تحقق این هدف از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. از بین 15386 نفر جامعه‌ی آماری، کلیه‌ دانش‌آموزان مشغول به تحصیل در دوره متوسطه در سال تحصیلی 98-97 بودند. تعداد 415 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از هر سه پایه (هفتم، هشتم، نهم) انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده ها از پرسشنامه‌ نگرش به فناوری(لی آ و کوآ، 2014) و پرسشنامه محقق ساخته نگرش به درس کار و فناوری استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) نرم‌‌‌‌‌‌افزار Smart PLS3.2.8 استفاده شد. یافته‌ها نشان داد نگرش به درس کار و فناوری (44/0 خودکارآمدی فناوری، 56/0 ارزش یادگیری فناوری، 56/0 راهبردهای یادگیری فناوری، 63/0 جهت‌گیری هدف فناوری، 64/0 محرک محیطی فناوری، 54/0 ایجاد خودتنظیمی، 68/0 پیاده‌سازی خودتنظیمی) را در نگرش فناورانه دانش‌آموزان تبیین می کند. اهمیت بالای نگرش مثبت به درس کار و فناوری در داشتن رابطه مثبت با مؤلفه‌های ارزشمند (خودکارآمدی، ارزش یادگیری، راهبردهای یادگیری، جهت‌گیری هدف، محرک محیطی، ایجاد و پیاده‌سازی خودتنظیمی) یادگیری فناوری می‌باشد. با توجه به این روابط، پیشنهاد می‌شود برنامه درسی کار و فناوری بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و اهداف و محتوا و راهبردهای یاددهی-یادگیری آن به طور کاربردی و عملی تهیه و اجرا شود. پرونده مقاله

  • مقاله

    9 - تحلیل محتوای کتاب‌های درسی فارسی دوره‌ی ابتدایی براساس مؤلفه‌های هوش‌های چندگانه: روش آنتروپی شانون
    آموزش و ارزشیابی , شماره 4 , سال 11 , پاییز 1397
    هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی دوره ی ابتدایی از منظر تأکید بر مؤلفه های هوش های چندگانه(زبانی-کلامی، ریاضی- منطقی، تصویری- فضایی، جنبشی- بدنی، میان فردی، درون فردی، طبیعت گرایانه، موسیقیایی و هستی گرایانه) است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا با چکیده کامل
    هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی دوره ی ابتدایی از منظر تأکید بر مؤلفه های هوش های چندگانه(زبانی-کلامی، ریاضی- منطقی، تصویری- فضایی، جنبشی- بدنی، میان فردی، درون فردی، طبیعت گرایانه، موسیقیایی و هستی گرایانه) است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش" آنتروپی شانون" است. جامعه آماری شامل کلیه کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی است. نمونه آماری برابر با جامعه آماری است. ابزار پژوهش چک لیست مؤلفه های هوش های چندگانه مبتنی بر مبانی علمی هوش های چندگانه(گاردنر و فلیتهم) بود که محقق آن را تدوین کرد و روایی محتوایی آن توسط 5 نفر از متخصصان احراز شد. پایایی به دست آمده با استفاده از تکنیک اجرای مجدد، برای چک لیست مذکور 86/0 می باشد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که در کتاب های فارسی، ضریب اهمیت هوش زبانی- کلامی و طبیعت گرایانه (115/0)، هوش تصویری- فضایی، ریاضی- منطقی، جنبشی- بدنی، درون فردی، میان فردی و هستی گرایانه (111/0) و هوش موسیقیایی (103/0) بود. به عبارتی، هر یک از مؤلفه های هوش های چندگانه در کتاب های درسی فارسی به صورت متوازن مورد توجه قرار نگرفته و کتاب های درسی فارسی به یک نسبت، مؤلفه های هوش های چندگانه را پوشش نداده اند. با توجه به نقش هوش های چندگانه که در زندگی دانش آموزان دارد و با عنایت به تأکید پژوهشگران بر این سازه، ضروری است که مؤلفان کتاب های درسی فارسی، در ویرایش های بعدی به این امر توجه لازم را داشته باشند. پرونده مقاله