میدان مغناطیسی به­عنوان یک تیمار بیوفیزیکی برای تغییر شاخص­های رشد و نمو در گیاهان در نظر گرفته می­شود. تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر میدان­های مختلف مغناطیسی (0، 45، 60، 70 و 75 میلی­تسلا) در شرایط خشک و مرطوب به مدت 30 دقیقه روی جوانه­زنی بذر More
میدان مغناطیسی به­عنوان یک تیمار بیوفیزیکی برای تغییر شاخص­های رشد و نمو در گیاهان در نظر گرفته می­شود. تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر میدان­های مختلف مغناطیسی (0، 45، 60، 70 و 75 میلی­تسلا) در شرایط خشک و مرطوب به مدت 30 دقیقه روی جوانه­زنی بذر و برخی شاخص­های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی کوکب کوهی (Rudbeckia hirta L.) انجام شد. نتایج نشان داد که تیمار میدان مغناطیسی باعث افزایش درصد جوانه­زنی بذرهای خشک نسبت به بذرهای مرطوب و شاهد شد. شدت میدان مغناطیسی 70 میلی­تسلا باعث تحریک بیشترین میزان جوانه­زنی بذرهای خشک (40/95 درصد) گردید. میدان مغناطیسی، سرعت جوانه­زنی بذرها را در هر دو شرایط خشک و مرطوب کاهش داد، به­طوری­که بذرهای شاهد بیشترین سرعت جوانه­زنی (5/3 روز) را نشان دادند. بررسی همه­ی صفات مورفولوژیکی از جمله طول گیاهچه و شاخص بنیه و فیزیولوژیکی (وزن تر و خشک گیاهچه) آشکار کرد که میدان­های مغناطیسی باعث تحریک بیشتر رشد در این صفات نسبت به شاهد شدند. در مجموع، استفاده از شدت میدان مغناطیسی 70 میلی­تسلا روی بذرهای خشک برای رشد و نمو بهینه در کوکب کوهی توصیه می­گردد.
Manuscript profile
اخیراً کاربرد نانو ذرات (NPS) سوپرپارامغناطیسی اکسید آهن مگنتیت (SPIONS) به­عنوان منبع نوین و امیدبخش آهن در کشاورزی مطرح شده است که قبل از استفاده گسترده میدانی، نیازمند بررسی بیشتر می­باشد. در آزمایشی گلخانهای تاثیر نانو ذرات مگنتیت پوشش­دار شده با اسید ه More
اخیراً کاربرد نانو ذرات (NPS) سوپرپارامغناطیسی اکسید آهن مگنتیت (SPIONS) به­عنوان منبع نوین و امیدبخش آهن در کشاورزی مطرح شده است که قبل از استفاده گسترده میدانی، نیازمند بررسی بیشتر می­باشد. در آزمایشی گلخانهای تاثیر نانو ذرات مگنتیت پوشش­دار شده با اسید هیومیک (Fe3O4/HA NPs) بر کاهش کلروز ناشی از کمبود آهن و کارآیی فتوسنتز در مقایسه با کلات­های آهن Fe-EDTA(Fe-Ethylenediaminetetra acetic acid) وFe-EDDHA[Fe-Ethylenediamine di(O-hydroxyphenyl acetate)] به­عنوان تیمارهای شاهد در گل داوودی (Chrysanthemum morifolium) شاخه بریده تحت شرایط کشت هیدروپونیک بررسی شد. امکان جذب و انتقال نانو ذرات در گیاه توسط آزمایش مغناطیس سنجی ارزیابی شد. نتایج ردیابی Fe3O4/HA NPs به­وسیله مغناطیسسنجی نشان­دهنده ورود نانوذرات به ریشه و انتقال به اندام هوایی داوودی بود. آزمایش گلخانهای نشان داد ۲۰ میلی­گرم در لیتر Fe3O4/HA NPs در محلول غذایی موجب افزایش معنیدار میزان کلروفیلهای a،b ، کل وکاروتنوئیدها در برگ نسبت به تیمار Fe-EDTA به­ترتیب به میزان 80/14، 15/12، 90/13 و 98/13 درصد شد ولی با تیمار شاهد Fe-EDDHA تفاوت معنیدار نداشت. نسبت متعادل کلروفیل a/b در همه غلظتهای نانوذرات با تیمارهای Fe-EDTA و Fe-EDDHA به­عنوان منابع مرسوم آهن در محیط رشد، بیانگر عدم تفاوت معنیدار بر کارایی فتوسنتز بود. به­­طورکلی Fe3O4/HA NPs به اندام هوایی گیاه منتقل و باعث افزایش انواع رنگیزههای فتوسنتزی و رفع کلروز آهن شد.
Manuscript profile
تنش آب یکی از عوامل اصلی محدوده کننده تولید و آسیبهای شدید به گیاهان در ایران است. به­منظور بررسی و مقایسه اثر تنش کم آبیاری بر روی برخی خصوصیات فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی گل مریم، آزمایشی با دو رقم گل مریم (پرپر و کم پر) و سه سطح تنش More
تنش آب یکی از عوامل اصلی محدوده کننده تولید و آسیبهای شدید به گیاهان در ایران است. به­منظور بررسی و مقایسه اثر تنش کم آبیاری بر روی برخی خصوصیات فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی گل مریم، آزمایشی با دو رقم گل مریم (پرپر و کم پر) و سه سطح تنش کم آبیاری (بدون تنش W1= 90% FC، تنش متوسط W2=75% FCو تنش شدید W3=60% FC) به­صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. محتوای آب نسبی، نشت الکترولیت، کلروفیل کل، کاروتنوئید، پرولین، میزان مالوندیآلدهید، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی (سوپراکسیددیسموتاز، آسکوربات پراکسیداز و کاتالاز)، میزان فتوسنتز، میزان تعرق و مقاومت روزنهای مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ویژگیهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گل مریم تحت تأثیر تنش کم آبیاری قرار گرفتند. میزان مالوندیآلدهید و نشت یونی همبستگی معنیداری با اکثر خصوصیات فیزیولوژیکی نشان داد. محتوای آب نسبی، کلروفیل کل، میزان فتوسنتز، میزان تعرق، مقاومت روزنهای، فعالیت سوپراکسیددیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز در رقم کم پر نسبت به رقم پرپر افزایش معنی­داری نشان داد. همچنین میزان کاتالاز، مالوندیآلدهید و محتوای پرولین در رقم پرپر نسبت به رقم کم پر به­طور معنیداری بیشتر بود. نتایج این تحقیق نشان داد که رقم کم پر نسبت به رقم پرپر در شرایط تنش کم آبیاری، رشد بهتری داشت.
Manuscript profile
کاربرد کودهای بیولوژیک یکی از مهمترین اجزای مدیریت مواد مغذی است که نقش اساسی در کشاورزی پایدار و بهبود ویژگی­های کیفی گیاهان دارد. در این تحقیق، اثرات تیمارهای مختلفی از باکتری­های حل کننده فسفات از قبیل Pantoea agglomerans P5 و Pseudomonas putida P1 More
کاربرد کودهای بیولوژیک یکی از مهمترین اجزای مدیریت مواد مغذی است که نقش اساسی در کشاورزی پایدار و بهبود ویژگی­های کیفی گیاهان دارد. در این تحقیق، اثرات تیمارهای مختلفی از باکتری­های حل کننده فسفات از قبیل Pantoea agglomerans P5 و Pseudomonas putida P13 (تلقیح بذر، استفاده از کود زیستی 2، 4 و 6 هفته پس از سبز شدن گیاه و عدم تلقیح بذر به عنوان تیمار شاهد) و محلول­پاشی برگی ZnSO4 (شاهد، 1، 2، و 3 گرم بر لیتر) بر صفات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه همیشه بهار ارزیابی شد. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع گیاه و وزن تر گل در گیاهان تحت تیمار تلقیح بذر با کود بیولوژیک فسفر × 2 گرم بر لیتر سولفات روی و همچنین در گیاهان تحت تیمار با کود زیستی در 2 هفته پس از سبز شدن × 1 و 2 گرم بر لیتر از ZnSO4 مشاهده شد. همچنین بیشترین وزن خشک گل و درصد آنتوسیانین تحت تیمار کاربرد کود زیستی در 2 و 4 هفته بعد از سبز شدن گیاه × 1 و 2 گرم بر لیتر از ZnSO4 بدست آمد. بیشترین مقدار فسفر در تیمار کود زیستی 4 و 6 هفته پس از سبز شدن × 2 و 1 گرم بر لیتر ZnSO4 مشاهده شد. علاوه بر این، بیشترین مقدار عنصر روی تحت شرایط کاربرد کود زیستی در 6 هفته پس از سبز شدن گیاه × محلول­پاشی 3 گرم بر لیتر ZnSO4به­دست آمد. در مقابل، کمترین مقادیر در اکثر پارامترها تحت کاربرد سطوح مختلف کاربرد زیستی × عدم محلول­پاشی ZnSO4 و محلول­­پاشی 3 گرم بر لیتر ZnSO4 مشاهده شد. بنابراین محلول­پاشی برگی ZnSO4 و کاربرد خاکی کودهای حل کننده فسفات می­تواند بر صفات بیوشیمیایی و مورفولوژیک گیاه همیشه بهار موثر باشد.
Manuscript profile
پایداری تولید اسانس گل در ژنوتیپ­های گل محمدی به­عنوان یکی از مهمترین گیاهان دارویی و معطر ایران، هنوز کاملا بررسی و مستند نشده است. به­منظور مقایسه آماره­های تشخیص پایداری عملکرد اسانس، شش آماره متفاوت برای 35 ژنوتیپ گل محمدی (Rosa damascena) کشور، کاشت More
پایداری تولید اسانس گل در ژنوتیپ­های گل محمدی به­عنوان یکی از مهمترین گیاهان دارویی و معطر ایران، هنوز کاملا بررسی و مستند نشده است. به­منظور مقایسه آماره­های تشخیص پایداری عملکرد اسانس، شش آماره متفاوت برای 35 ژنوتیپ گل محمدی (Rosa damascena) کشور، کاشت شده به­صورت طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار در هفت استان (کردستان، مرکزی، اصفهان، خوزستان، فارس، کرمان و خراسان) و دو سال (2007 و 2008) ارزیابی شد. اختلاف معنی­داری (01/0P<) از لحاظ بازده اسانس بین ژنوتیپ­ها (G)، مکان­ها (L)، محیط­ها (E) و نیز برای اثرات متقابل ژنوتیپ × مکان (GL) و ژنوتیپ× محیط (GE) مشاهده شد. همبستگی مثبت بین واریانس محیطی (S2)، ضریب تغییرات (CV) و ضریب رگرسیون عملکرد بر محیط (b) با بازده اسانس دلالت داشت که فقط ژنوتیپ­های با اسانس پایین فنوتیپ مشابهی را در محیط­های مختلف دارند که این همان پایداری استاتیکاست. ژنوتیپ پایداری با مفهوم استاتیک رگرسیون(b ≈ 0) وجود نداشت و ژنوتیپ­های پایدار (Stable) با S2 هم اسانس بسیار اندکی داشتند، اما برخی ژنوتیپ­های سازگار با CV (مانند KM1) همزمان عملکرد بالا و پایداری­ عملکرد داشتند. ژنوتیپ­های پایدار با مفهوم دینامیک (b ≈ 1 و 0≈Sd2 واریانس انحرافات از خط رگرسیون برابر صفر) عملکرد اسانس متوسطی داشتند. شاخص برتری(P) ژنوتیپ­های با بالاترین اسانس را به­عنوان سازگار معرفی نمود. ژنوتیپ­های پایدار با کمترین واریانس سال در مکان (MSY/P)، حداقل اسانس را تولید کردند. می­توان نتیجه گرفت که ژنوتیپ گل محمدی می­تواند همزمان دارای پایداری استاتیک، دینامیک و عملکرد اسانس بالا باشد. در مجموع آماره ضریب تغییرات (CV)، جنبه دینامیک آماره­های رگرسیون (b ≈ 1, Sd2≈ 0) و شاخص برتری (P) به­عنوان پارامترهای مطلوب برای ارزیابی جنبه های مختلف (استاتیک و دینامیک) پایداری اسانس در گل­محمدی پیشنهاد می­شوند.
Manuscript profile
تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محیطی است که رشد گیاهان زینتی را در فضای سبز محدود می­سازد. اثر اسپرمیدین و سالسیلیک اسید بر ختمی تحت تنش خشکی مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا، گیاهان با چهار غلظت اسپرمیدین و اسید سالسیلیک (شاهد، 100، 200 و 400 میکرومولار) در سه روز متو More
تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محیطی است که رشد گیاهان زینتی را در فضای سبز محدود می­سازد. اثر اسپرمیدین و سالسیلیک اسید بر ختمی تحت تنش خشکی مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا، گیاهان با چهار غلظت اسپرمیدین و اسید سالسیلیک (شاهد، 100، 200 و 400 میکرومولار) در سه روز متوالی اسپری شدند، و سپس به مدت دو هفته تحت تنش خشکی (80، 60 و 40% ظرفیت زراعی) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنش خشکی تا 40 % ظرفیت زراعی سبب افزایش نشت الکترولیت، پرولین و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در مقایسه با گیاهان شاهد شد. همچنین کاربرد 100 میکرومولار اسپرمیدین و اسید سالسیلیک در بین غلظت­های مختلف به­طور معنی­داری سبب کاهش نشت الکترولیت و فعالیت آنزیم کاتالاز و افزایش محتوای نسبی آب، پرولین، پروتئین، فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز، تعداد گل و سطح برگ شد، اما غلظت­های بالاتر (400 میکرومولار) بی اثر و یا اثرات بازدارنده داشتند. تیمار با 100 میکرومولار اسپرمیدین و اسید سالسیلیک سبب افزایش مقاومت به تنش خشکی (تا 40 % ظرفیت زراعی) با کاهش نشت الکترولیت (5 %) و افزایش محتوای نسبی آب (11 و 9%)، مقدار پرولین (31 و 21 %)، شاخص کلروفیل (18 و 5 %) و وزن خشک (3 %) در مقایسه با گیاهان تیمار نشده تحت تنش خشکی 40 % ظرفیت زراعی شد. ختمی به­طور شدید تحت تنش خشکی آسیب می­بیند، اما کاربرد اسپرمیدین و اسید سالسیلیک سبب افزایش محتوای نسبی آب، پرولین و پروتئین در گیاهان تحت تنش خشکی شد. کاربرد اسپرمیدین و اسید سالیسیلیک می­تواند به­عنوان یک تمرین اقتصادی برای افزایش عملکرد ختمی در شرایط کمبود آب در نظر گرفته شود.
Manuscript profile