The Effect Marketing Activities on Corporate Brand Relationship Quality in Banking Sector (Case of Study: Private Bank of Yazd(
Subject Areas : Jounal of Marketing ManagementSeyed Mehdi Mirahmadhi Baba Heydari 1 , Seyed Mohammad Tabatabaii Nasab 2
1 - MA of Business Management, Financial Management Trend, Faculty of Management, Yazd University, Yazd, Iran
2 - Assistant Professor, Department of Business Administration, Faculty of Management, Yazd University, Yazd, Iran
Keywords: Relationship Quality, Banking, Marketing Actions,
Abstract :
The population of this study is the clients of private banks in all three areas of Yazd. 512 questionnaires were collected from the population, and finally, using structural equation modeling (SEM), and SPSS and PLS software, the hypotheses were examined. This study tries to investigate the theoretical foundations of the motivators of relationship brand quality, in order to present dimensions and components, zoning and conceptual research model, and in the next stage, the impact of dimensions of marketing activities such as customer-orientation on brand relationship quality, relationship-orientation on brand relationship quality, providing information on the brand relationship quality, relationship quality on the quality of brand relationship, the characteristics of service providers on the quality of brand relationship, flexibility on brand relationship quality, reputation on the quality of brand relationship, empathy on the quality of brand relationship were studied by using the customers' comments of private Bank of Yazd city. Based on the results, variables such as the providing information, relationship quality, flexibility, empathy and reputation on the quality of brand relationship have positive and significant relationship, and variables such as customer orientation, relationship orientation, and quality of service on the quality of brand relationship has not 98significant relationship.
_||_
4
تأثیر اقدامات بازاریابی بر کیفیت رابطه برند سازمانی در صنعت بانکداری
مورد مطالعه: بانکهای خصوصی شهر یزد
چکیده
امروزه با گسترش روز افزون صنایع خدماتی، موضوع اقدامات بازاریابی برای حفظ و جذب مشتریان و برآورد نیازها و خواستههای آنها به مسئله مهمی برای سازمانها و از جمله بانکها تبدیل شده است. برای بررسی این ادعا در تحقیق حاضر تلاش شده است تا تأثیر اقدامات بازاریابی بر کیفیت رابطه برند سازمانی در بانکهای خصوصی شهر یزد مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. برای این منظور تعداد 512نفر از مشتریان بانکهای خصوصی هر سه منطقه شهر یزد را به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. با توجه به اینکه تحقیق حاضر بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری دادهها توصیفی و از نوع همبستگی است از ابزار پرسشنامه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. نهایتا با استفاده از نرمافزارهای PLS و SPSS فرضیات تحقیق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
در این مطالعه سعی شد تا با بررسی مبانی نظری در خصوص محرکهای کیفیت رابطه برند، ابعاد و مؤلفهها، مدل مفهومی پژوهش ارائه شود و در مرحله بعد تاثیر ابعادهای اقدامات بازاریابی بر کیفیت رابطه برند مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت که بر اساس نتایج بدست آمده، مؤلفههایی نظیر ارائه اطلاعات،کیفیت رابطه، انعطافپذیری، شهرت و همدلی بر کیفیت رابطه برند، رابطه مثبت و معنادار دارند و متغیرهایی نظیر مشتری مداری، رابطه مداری کیفیت ارائه خدمات، بر کیفیت رابطه برند، رابطهی معنادار مشاهده نشد.
کلمات کلیدی: کیفیت رابطه، بانکداری، اقدامات بازاریابی
مقدمه
در محیط رقابتی کسب و کار امروز، مشتری به کالایی کمیاب تبدیل شده که شرکتها و فروشندگان برای بدست آوردن آن هزینههای بسیاری متحمل میشوند، چرا که مشتری اولین و آخرین راه موفقیت آنهاست. اگر سازمانها در حوزه خود بهترین باشند اما دریافتکنندهای نباشد که آن محصول (کالا یا خدمت) را بخرد و بابت آن پولی بپردازد، آنها به سرعت از این رقابت کنار زده خواهند شد(فلامبارد، رواد، 2005)1.
امروزه از برندها به عنوان مکانیزمی برای دستیابی سازمانها به مزیت رقابتی یاد میشود (وود، 2000)2. از آنجا که برندها ارزشی نمادین دارند میتوانند خود را به عنوان یک فرد به مصرف کننده معرفی کنند(آلبرت و همکاران، 2012)3. در زمینه بازاریابی ادعا شده است که مصرفکنندگان رابطهای را با برند میسازند و آن را حفظ میکنند. یک برند میتواند به عنوان شریک بالقوه یک رابطه محسوب شود. مفهوم رابطه برند همواره از موضوعات مهم برای تحقیق در زمینه بازاریابی بوده است، زیرا مزیتهای بسیاری دارد که برخی از آنها عبارتند از: کاهش هزینههای بازاریابی، جذب مشتریان جدید، حفظ مشتریان، سهم برند و... (اسمیت؛ برونر؛ تولمبون، 2006) 4
امروزه برندها نقش زیادی را ایفا میکنند که در راستای بهبود زندگی مصرفکنندگان و افزایش ارزش برای سازمانها میباشد. کیفیت رابطه برند به علت سادهتر کردن تصمیم خرید و کاهش ریسک خرید بالا میرود. برند یا آن سیگنالهایی از کیفیت، تصمیم خرید را آسان میکند (کاتلر و کلر، 2007؛ 378)5. مصرفکنندگان کیفیت رابطه برند محصول یا خدمت را به برند آن نسبت میدهند. زمانی که یک برند، موقعیت (جایگاه) قوی در ذهن مشتری داشته باشد، می تواند باعث احساس اطمینان و راحتی در مشتری شود. در نتیجه مشتریان به آسانی رفتار خریدشان را از یک برند به برند دیگر تغییر نمیدهند(لی،2007)6.
در بین این چارچوب کیفیت رابطه برند در سال 1998 توسط فورنیر7 مطرح شده و به بیان نقش برند در زندگی مشتریان میپردازد و به نوعی رابطه برند با مصرفکننده را به تعاملات انسانی تشبیه میکند(هنوج و ایکسی، 2011)8. این چارچوب از شش وجه تشکیل شده است که عبارتند از کیفیت رابطه برند از شش وجه تشکیل شده که عبارتند از: عشق، ارتباط با خود، تعهد، وابستگی درونی، کیفیت شراکت برند و صمیمیت(فورنیر، 1998).
مبانی نظری
کیفیت رابطه9
مفهوم کیفیت رابطه بر گرفته از تئوری تحقیقات بازاریابی رابطهمند است که هدف نهایی آن تقویت رابطههای محکم و تبدیل مشتریان بیعلاقه به مشتریان وفادار است. با وجودی که تحقیقات گذشته در زمینه کیفیت رابطه این موضوع را در زمینههای تحقیقی متعددی مورد بحث و بررسی قرار دادهاند (بجو و همکاران، 2001،کراسبی و همکاران 1990، دورسج و همکاران 1998، والتر و همکاران 2003، دوالف و همکاران 2001).
هنوز تعریف مشخص و عملیاتی از کیفیت رابطه در این تحقیقات وجود ندارد. این نویسندگان معتقدند که مفهوم کیفیت رابطه ساختاری مرتبه بالا است و شامل عناصر متعدد و متمایز اما به هم مرتبط است. این عناصر عبارتند از فرصتطلبی، مشتریگرایی، تضاد، اعتماد به ارائه دهنده محصول یا خدمت، اعتماد، رضایت، تعهد و کیفیت ادراک شده.
کیفیت رابطه اشاره به ادراک مشتری و ارزیابیهای وی از خدمت ارائه شده توسط پرسنل، ارتباطات و نحوه رفتار آنان مانند احترام، ملایمت و کمکرسانی آنان دارد که شامل احساسات و حالات عاطفی در تعاملات بین مشتری و ارائهدهنده خدمت میگردد. انتظار میرود که کیفیت بالای ارتباط با مشتریان و تلاشهای بازاریابی رابطهمند مانند مشتریگرایی و فراهم کردن خدمت باعث ایجاد اعتماد و تعهد در روابط با مشتریان گردد. هر چه کیفیت رابطه افزایش مییابد تاثیرگذاری قابل توجهی بر رفتار مشتریان از طریق افزایش خرید خدمت، روابط مداوم و تبلیغات دهان به دهان آنان خواهد داشت. کیفیت بالای روابط به این معنی است که مشتری قادر به تکیه کردن به عملکرد آتی فراهم کننده خدمت در سطحی مشابه با خدمت دریافتی رضایتبخش است، کیفیت رابطه ساختاری ترکیبی از اعتماد و رضایت است.(فاطمی زهرا، 1391)
ناود و باتلر در سال 2000 ساختارهای عمده کیفیت رابطه را شناسایی کردهاند. در بازاریابی، ابعاد عمده کیفیت رابطه عبارتند از رابطه، اعتماد، رضایت مشتری و تعهد ارتباطی، کیفیت رابطه همچنین شامل فاکتورهای میان فردی (نزدیکی، ارتباطات، کیفیت ارتباط، توجه خاص)و بعد سازمانی (تعهد، رضایت، اعتماد) است(بوجی، آلوی، 2014).10
رضایت در تحقیقات متعددی به عنوان یکی از ابعاد اصلی در کیفیت رابطه مطرح شده است. تحقیقات مرتبط با کیفیت رابطه بر ادراک مشتری با هدف درک اینکه تا چه اندازهای ارتباط ایجاد شده انتظارات مشتری و خواستههای او را برآورده ساخته تاکید دارد (وانگ سوهال، 2002).11 نتیجه اینکه تحقیقات مختلف با توجه به نوع و محیط مورد بررسی ابعاد مختلفی را برای کیفیت رابطه در نظر میگیرند، با این وجود بیشتر مطالعات دو بعد اعتماد و رضایت را از بین ابعاد اصلی کیفیت رابطه معرفی میکنند و عقیده دارند که این دو بر تعهد ارتباطی موثر است(کیم، چا، 2002).
واژههای زیادی در ادبیات مربوط به بازاریابی رابطهای به عنوان نشانگری از میزان رابطه، استفاده شده است مانند قوت، نزدیکی و کیفیت رابطه . باو و جانسون (2001) به خوبی در مورد تفاوت این سه بحث کردهاند. به عقیده این محققین هنگامی که مقدار و اندازه رابطه بین دو فرد(مثلا مشتری و نیروی فروش یا کارمند خدمات) مورد بحث قرار میگیرد مناسبترین واژه قوت رابطه است، هنگامی که روابط خانوادگی، دوستانه یا احساساتی مورد نظر است واژه نزدیکی رابطه مناسبترین است و هنگامی که از روابط دو طرفه خریدار – فروشنده صحبت میشود.
بازاریابی رابطه مند
بازاریابی رابطهمند ساختاری است چند بعدی که شامل شش مولفه زیر میباشد (سین و همکاران، 2006).12
اعتماد
ایجادپیوند
ارتباط
ارزش مشترک
همدلی
رابطه متقابل
در این تجارت در جهت به حداکثر رساندن قابلیت اجرای بلندمدت آن در جنبههایی مانند نگهداری مشتری، رشد فروش، قابلیت سوددهی، باید روابط مفید دو جانبه و بلندمدت را با خریداران مورد هدف خود ایجاد، حفظ و تقویت نمایند. شکل زیر شش مولفه بازاریابی را نشان میدهد.
اعتماد
اعتماد به صورت تمایل برای تکیه کردن بر شریک مبادلهای که شخص به او اطمینان دارد تعریف شده است (مورگان و هانت، 1994) اعتماد به عنوان بعدی از روابط تجاری تصور گردیده، که سطحی را تعیین میکند که هر طرف احساس میکند، که میتواند به صحت قولهای پیشنهاد شده از طرف شریک دیگر اطمینان کند. لزوما اعتماد، باور این موضوع است که شخص مقابل میتواند چیزی را که قول به عمل آن داده است را به انجام برساند. جایگاه اعتماد به صورت متغییری مرکزی در تبادل روابط، به طور گستردهای در ادبیات بازاریابی مورد آزمون قرار گرفته است. بهعنوان مثال، در بازاریابی خدمات،«روابط مشتری – شرکت نیازمند اعتماد است»به صورت جزئی بری 1983تاکید میکند که«اعتماد پایه وفاداری و ثابت قدم بودن است» به علاوه هانت و مورگان در سال 1994، نیز اعتماد را به عنوان ساختار کلیدی در مدل خود در حوزه بازاریابی رابطهمند نشان دادهاند(سین و همکاران، 2002).
ایجاد پیوند
ایجاد پیوند به عنوان بعدی از رابطه تجاری تعیین میشود که موجب میشود تا هردو طرف (فروشنده و خریدار) تحت یک روش واحد به سمت هدف مورد نظر فعالیت کنند (کالاقان و همکاران، 1995).13
ابعاد ایجاد پیوند که بر بازاریابی رابطهمند اعمال میگردد، منجر به افزایش وفاداری در مشتری گشته که مستقیما باعث احساس علاقه، حسی از تعلق به روابط، و به طور غیر مستقیم حس تعلق به سازمان میشود، لویت در سال 1983 یک فروش را در عمل، تقابل فروشنده خریدار شرح داد با عنوان «برقراری علاقهمندی» در مفهوم یک رابطه و ایجاد تمایز بین مبادلههای انفرادی درست مانند آنچه در زندگی مدرن وجود دارد. ایجاد یک معاقشه و قصد ورود به رابطهای بلندمدت«رابطهای مقید(مانند ازدواج) ». در مقایسه با اعتماد، ایجاد پیوند، به عنوان یک ساختار نسبتا میزان متوسطی از توجهات را از جانب محققان بازاریابی رابطهمند در غرب به خود اختصاص داده است.
ارتباط
ارتباط به صورت رسمی درست مانند تبادل و تقسیم اطلاعات معنیدار و به موقع ما بین خریداران و فروشندگان است.
ارتباط، به ویژه ارتباط به موقع، اعتماد را به واسطه کمک در حل مباحثهها و همتراز ساختن ادراک و توقعات پرورش میدهد. تحقیق در مورد بازاریابی رابطهمند نیز اهمیت تبادل اطلاعات را در روابط تجاری مورد تاکید قرار میدهد.
موهر و نوین(1990) ارتباط را چسبی نامیدهاند، که کانال های توزیع را به هم متصل نگه میدارد (سین و همکاران، 2002).
[1] Flambard-Ruaud
[2] Wood
[3] Albert
[4] Smit, Brooner, Xie,Tolboom 5
[5] katler
[6] lei
[7] Fournier
[8] Heung & Xie
[9] relationship quality
[10] Bojei, Alwei
[11] Wong Sohal
[12] Sin et al
[13] Calaghan et al
ارزش مشترک
ارزش مشترک به صورت یک حد تعریف شده است، به شکلی که طرفین چه حدی از عقاید مشترک در مورد رفتارها، اهداف و سیاستهای مهم یابی اهمیت، مناسب با مناسب و درست یا غلط دارند (مورگان و هانت، 1994).
ارزش مشترک برای مدتهای طولانی به صورت بعدی مهم در ساخت و ایجاد روابط خریدار و فروشنده مورد توجه بوده است.
بهعنوان مثال، لوی و زالمتن(1975) بازاریابی را به عنوان سیستمی معرفی کردهاند که در آن افراد با گروهها به به یکدیگر وابسته هستند و در آن، برای رسیدن به هدفی مشترک و داشتن روابطی الگومند با یکدیگر مشارکت دارند.
ایوانس و لسکین در سال 1994 بازاریابی رابطهمند را فرآیندی تعریف میکنند که به وسیله آن یک موسسه اتحاد بلندمدتی با مشتریان آینده و حال ایجاد میکند.
بنابراین هر دو یعنی هم فروشنده و هم خریدار برای رسیدن به مجموعهای از هدفهای مشترک فعالیت میکنند. بنابراین، هنگامی که شرکا، تبادل اهداف یا ارزشهای مشترک داشته
باشند به روابطشان متعهدتر خواهند بود (سین و همکاران، 2002).
همدلی
همدلی بعدی از روابط تجاری است که دو طرف را قادر میسازد تا شرایط را از دیدگاه شخص مقابل ببینند. به عبارت دیگر، همدلی تلاشی در جهت درک علایق و اهداف شخصی دیگر تعریف شده است. در تجارت این اشخاص دیگر، اغلب غریبهای نسبی یا در بهترین حالت، رابطی، تجاری میباشد. در ادبیات فروش شخصی، تواناییهای همدلی افراد فروشنده توسط تعدادی از تئوریها به عنوان پیش نیازی برای فروش موفق تعریف میشود (سین و همکاران، 2002).
رابطه متقابل
رابطه متقابل بعدی از روابط تجاری است که موجب میشود هردو طرف مساعدتها و مزایایی برای طرف مقابل ارائه دهند تا مساعدتها و مزایای مشابهی را در آینده دریافت کنند. رابطه متقابل میتواند توسط سه جنبه وابسته از بر هم کنش اجتماعی بین دو شخص خلاصه گردد. رابطه دو جانبه، وابستگی به منظور منافع دو طرفه و برابری ارزشهای تبادل شده. ابتدا، هنگامی که شخصی، مساعدتی مینماید، وی شخص دریافتکننده را متعهد به جبران نماید. این همان وابستگی دوجانبه است، دوم اینکه، منطقا اینکه شخصی چیزی را به شخص دیگری میبخشد، ممکن است این کار را به منظور دریافت چیز دیگری که مورد نیاز اوست از شخص دریافتکننده باشد، سوم اینکه، فرآیند دو جانبه سرانجام به ارزشی مشترک نزدیک میشود. بهعبارتدیگر، چیزی که شخصی میبخشد برابر با چیزی خواهد بود، که او از شخص دریافتکننده در دراز مدت دریافت میکند (سین و همکاران، 2002).
مدل فورنیر
از بین این مدلها، مدل کیفیت رابطه برند فورنیر مؤثرترین چارچوب در این زمینه است. او در مدل مفهومی خود تفکر رابطهای را به نتایج منطقیرسانده است، و توانسته مدل خود را به عنوان یکی از عناصر پایهای در تحقیقات مصرفکننده و برند تبدیل سازد (ایکسی و هیونج، 2012).1فورنیر اشاره میکند که رابطه بین برند و مصرفکننده چهار شرط روابط میان فردی را دارا میباشد که عبارتند از:
- وابستگی متقابل طرفین
- قصدی بودن رابطه
- فراهم آوردن طیفی از مزایا از طریق مختلف
- ماهیت موقت رابطه و تغییر تعاملات در مراحل مختلف
این تئوری از روابط بین افراد ریشه میگیرد که در مباحث روانشناختی اجتماعی و شخصیت به مطالعه آن پرداخته میشود. کیفیت رابطه برند شاخصی مشتری محور است که عمق و قدرت رابطه بین مشتری – برند را نشان میدهد. به طور کلی چهارچوبی که فورنیر برای کیفیت رابطه برند ارئه داده است از شش وجه تشکیل شده است که بهصورت زیر میباشد (نوبر، 2008).
[1] Xie & Heung
شکل 1: چهارچوب شش وجهی کیفیت رابطه برند
کیفیت رابطه برند بازتاب پیوندی انگیزشی و احساسی با برند است و به عنوان مفهومی چند وجهی شامل چندین جزء ارتباطی است که در دسته های زیر طبقهبندی میشوند:
- پیوند عاطفی و احساسی – اجتماعی (عشق، ارتباط باخود)
- پیوندهای رفتاری (وابستگی درونی، تعهد)
- باورهای حمایتی – شناختی (صمیمیت، کیفیت شراکت برند)ترکیب این اجزا باعث روابط قوی و پایدار بین برند و مصرف کننده میشود (کیم و همکاران، 2013).
در تحقیق انجام شده توسط فورنیر نیز قدرت و دوام رابطه برند بر حسب ابعاد فوق ارزیابی شده است و در پژوهش خود وجوه این چهارچوب را به صورت زیر شرح میدهد:
عشق/ اشتیاق
در مرکز تمام رابطههای برند کنشهای عاطفی قویای وجود دارد که یادآور مفاهیم مرتبط با عشق و علاقه در افراد میباشد. علاقهای که از دوام و عمق رابطه برند حمایت میکند بسیار عمیقتر از آن چیزی است که در مفاهیم سادهای که به
ارجحیت برند مربوط است وجود دارد. کسانی که رابطه قوی با برند دارند زمانی که از آن برند استفاده نمیکنند احساس میکنند چیزی را گم کردهاند. برندهای قوی به گونهای این ارتباط را ایجاد میکنند که گویا شخصیتی غیر قابل جایگزینی دارند حتی در برخی موارد چنان پیش میروند که فرد در اثر کنار گذاشتن آنها دچار نوعی اضطراب جدایی میشود.
احساساتی که این دسته قرار میگیرند، از وجود علاقه، محبت، اشتیاق، شیفتگی و وابستگی وسواسی متغیرند. این عشق و اشتیاق در برخی موارد میتواند منجر به چنان برداشت مثبت متعصبانهای از برند شود که حتی مقایسه آن با سایر گزینههای موجود را نیز کاری دشوار میکند.
همچنین (ریمن و دیگران، 2011).1 بیان میکند که "عشق را می توان درجهای از احساس شیفتگی و پیوندهای ایجاد شده به واسطه آن دانست که توسط مصرفکننده راضی از برند بروز میکند و می تواند منجر به رابطهای پایدار، وفاداری و تبلیغات دهان به دهان مثبت برای آن برند گردد."
ارتباط با خود
این بعد از کیفیت رابطه بیانگر درجهای است که برند میتواند نمایانگر بعد هویتیای باشد که یک ویژگی برجسته از شخصیت مصرفکننده را توضیح میدهد. رابطههای برند در نوع و هسته ویژگیای که موجب ایجاد اتصال میشود با یک دیگر متفاوتاند.
اتصالهای بین فرد و برند در افقهای زمانی گسترده میشوند و محدوده این گستردگی از گذشته تا حال و آینده امتداد دارد. تحقیقات به عمل آمده در این زمینه حاکی از آن است که اتصالات شخصی قوی به حفظ و نگهداری رابطه کمک میکند، زیرا احساساتی مانند بیهمتا بودن و وابستگی برند را به فرد القا میکند. هم چنین در صورت بروز رخدادهای نامطلوب در نحوه ارائه محصولات یا خدمات از جانب برند حد تحمل فرد را بالا میبرد.
وابستگی متقابل
یکی از راههای شناسی رابطه برند قوی میزان بالای وابستگی درونیای است که مصرفکننده و برند را به هم متصل میسازد. وابستگی متقابل شامل استفاده مداوم و تعامل متعدد با برند است که میزان و تنوع فعالیتهای مرتبط با برند افزایش میدهد. استفاده از برند مورد نظر در این حالت به نوعی آیین و مراسم خاص مبدل میشود و خود این امر راهی برای تقویت این وابستگی متقابل است.
تحقیقات میان فردی حاکی از آن است که رابطهای که به طور جدا ناشدنی وارد تار و پود زندگی روزانه شود حتی با وجود میزان کمی از احساسات عاطفی باز هم توانایی دوام و بقا را خواهد داشت.
تعهد
میزان بالایی از تعهد که به نحوی از رابطه حمایت میکند در رابطه قوی برند با مصرفکننده دیده میشود. در بررسیهای انجام شده میتوان تعهد عاطفی بالایی را در نقل قولهای افراد درباره برند مشاهده کرد. "خیلی به این برند وفادارم" یا "من هرگز از برند دیگری در کنار این برند استفاده نخواهم کرد"در رابطه برندهای قوی نوعی تعهد مشاهده میشود که فرد را تشویق میکنند حتی با وجود موانع ساختاری به راه خودش ادامه دهد تا جایی که فداکاری خود به برند را ثابت کرده باشد. مانند شخصی که اذعان میکند: "من نمیتوانم دست از خوردن کوکاکولا بردارم هر چند همه به من میگویند به زودی به چاقی ناشی از مصرف زیاد آن مبتلا خواهم شد"
تعهد در اشکال گوناگون خود با درگیر کردن فرد در نتایج رابطه و نیز با تشویق به عدم استفاده از گزینههای جانشین موجب تقویت ثبات رابطه میشود.
در تحقیق (اریکس و دیگران، 2012)2 نیز اینگونه بیان شده است تعهد به خواست مداوم برای ادامه ارتباط با برند اشاره میکند. مصرف کنندهگان تمایل دارند تا پیوندهای عاطفی با برند را که موجب رضایت و دل گرمی آنان است حفظ کرده و بهبود بخشند. اغلب مصرفکنندهگانی که تعهد بالای به برند دارند، پیوندهای عاطفی بیشتری به آن ایجاد میکنند. تعهد جزیی بسیار مهم در تضمین جهتگیریهای بلندمدت به یک برند است و بر خرید مجدد تاثیر میگذارد. تعهد مصرفکنندگان را به ادامه رابطهشان با برند در آینده بر میانگیزد.
[1] Reimann,Castano,Zaichkowsky,Bekara,2011
[2] Erics,umal,candan,yildirim,2012
صمیمیت
در مرکز یک رابطه برند قوی این باور وجود دارد که برند مورد نظر عملکرد عالی و بالایی دارد. باور های این چنینی راجعبه عملکرد عالی برند گاهی با داستانهایی تقویت میشوند که می گویند برند مورد نظر بسیار عالی و غیر قابل جایگزینی است و حتی دیگر برندها توانایی رقابت با آن را ندارند.
معنای برند گاهی از طریق اشارههای تبلیغاتی زیباتر جلوه داده میشود. مانند کاربرد شعارها و تکیه کلامهای تبلیغاتی و یا استفاده از اسامی مستعاری که افراد روی برندها میگذارند و غالبا ریشه در خاطرات و گذشته ی آنها دارد. این فرایندها برای مصرفکننده در حکم نوعی بر حسب است که با مشاهده آن اطلاعات برند شخصیسازی شده و در ذهن فرد باقی میمانند. خاطرههایی که از رابطه با برند در ذهن فرد باقی مانده است در طی زمان و با تکرار مجدد انباشته میشود و موجب توسعه و تقویت تصویر برند برای او میشود. صمیمیتی که ناشی از این ساختهای ذهنی است به ایجاد فرهنگی میانجامد که با وجود ادراکهای متعصبانه فرد از ثبات رابطه حمایت میکند.
کیفیت شراکت برند
سهم کیفیت شراکت برند در اینجا انعکاسی از برآورد مصرفکننده از عملکرد برند در نقش یک شریک است. نقل قولهایی که در امور مصرف برندهای قوی وجود دارد وجود پنج عنصر مرکزی را برای کیفیت رابطه شراکت به اثبات میرسانند:
1. برند در مصرف کننده احساسات مثبتی به وجود میآورد و به او القا میکند که فرد مهمی نیست یا شایسته احترام یا مراقبت است.
2. قضاوت در مورد قابلیت اطمینان و قابل پیش بینی بودن برند و اجرای نقش خود به عنوان یک شریک.
3. قضاوت در مورد این که برند چگونه با ترکیب چندین نقش میتوانند نوعی قرارداد ارتباطی ایجاد کند.
4. باور و اطمینان به این که برند، فرد را به مطلوبیت مورد انتظارش میرساند.
5. اطمینان خاطر از اینکه میتوان روی برند برای کارهایی که انجام میدهد حساب کرد.
کیفیت شراکت از برند در برابر کلیه تعصبهای خدمت به رابطه محافظت میکند (فورنیر، 1998).1
[1] .Fournier
مدل مفهومی و فرضیات پژوهش
مدل پیشنهادی پژوهش(برگرفته از مطالعات فورنیر 1998، بشیرالالک2014، دی پرایر2015)
با توجه به مفهوم پیشنهادی پژوهش برگرفته از مدل ارائه شده درمقاله ای با عنوان تاثیر فعالیت های بازاریابی بر روی کیفیت روابط در بخش بانک داری مالزی آقای بشیرالالک که در سال 2014 نوشته است و همچنین این مدل برگرفته از مقاله ای با عنوان تاثیر منابع شخصی کارگر خدماتی روی کیفیت رابطه در راه حل های تجاری که توسط آقای دنییل دی پرایر در سال 2015نوشته شده است و همچنین این مدل برگرفته از مدلی که توسط آقای فورنیر1998 ارائه شده و در مقاله ای که توسط آقای دن هانگ وین سنت نوشته شده است ارائه شده است. در این مدل پیشنهادی پژوهش چهار متغیر آن که شامل: مشتری مداری، رابطه مداری، ارائه اطلاعات و ویژگی ارائه دهندگان اطلاعات برگرفته از مطالعه ی اقای بشیرالالک 2014 گرفته شده است و همچنین متغیرهایی نظیر انعطاف پذیری، شهرت و همدلی(همدردی) برگرفته از مطالعه ی آقای دنییل دی پرایر 2015 استخراج شده و همچنین متغیرهایی نظیر کیفیت رابطه با برند سازمانی، عشق/احساس، ارتباط شخصی، تعهد، وابستگی بین نا بین، صمیمیت و کیفیت شریک برند برگرفته از مطالعه ی آقای فورنیز 1998 است.
فرضیههای پژوهش
فرضیه یک: مشتریمداری بر کیفیت رابطه با برند سازمانی تاثیر مثیت و معناداری دارد.
فرضیه دوم: رابطهمداری بر کیفیت رابطه با برند سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد.
فرضیه سوم: ارائه اطلاعات بر کیفیت رابطه با برند سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد.
فرضیه چهارم: ویژگی ارائه دهندگان خدمات بر کیفیت رابطه با برند سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد.
فرضیه پنجم: انعطافپذیری بر کیفیت رابطه با برند سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد.
فرضیه ششم: شهرت بر کیفیت رابطه با برند سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد.
فرضیه هفتم: همدردی یا همدلی بر کیفیت رابطه با برند سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد.
فرضیه هشتم: کیفیت رابطه بر کیفیت رابطه برند سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
روش شناسی پژوهش
تحقیق حاضر بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی است. جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخوانی و میدانی استفاده شده است. از روش کتابخوانی برای تدوین مبانی نظری، پیشینه و طراحی مدل مفهومی استفاده شده و از روش میدانی برای گردآوری داده های اولیه تحقیق از نمونه آماری با استفاده از ابزار پرسشنامه بهره گرفته شده است. جهت تعیین متغیرهای مشتری مداری، رابطه مداری، ارائه اطلاعات، ویژگی های ارائه دهندگان اطلاعات، کیفیت رابطه، از پرسشنامه بشیرالاک (2014) و برای سنجش کیفیت رابطه برند سازمانی از پرسشنامه ارائه شده توسط فورنیر(1998)، جهت بررسی انعطاف پذیری و همدلی از پرسشنامه ارائه شده توسط دی پرایر(2015)و جهت سنجش شهرت از پرسشنامهی کرتاس (2012) بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق تمامی مشتریان بانکهای خصوصی هر سه منطقه شهر یزد میباشد.با توجه به نبود اطلاعات صحیحی درمورد مشتریان بانکهای خصوصی شهر از فرمول کوکران برای جوامع نامحدود مورد استفاده قرار گرفت به منظور تعیین حجم نمونه، ابتدا تعداد 30 پرسشنامه به صورت تصادفی بین مشتریان بانکهای خصوصی شهر در هر سه منطقه پخش شد. سپس مقدار واریانس دادهها محاسبه شد که مقدار را نشان داد به دلیل این که حجم نمونه در سطح اطمینان 95 درصد و دقت برآورد 05/0 بسیار زیاد میشود، با قرار دادن عدد 96/1 به عنوان مقدار در سطح اطمینان 95 درصد و دقت برآورد 05/0، حجم نمونهای پژوهش 487 برآورد شد تا پژوهش با سطح اطمینان بالاتری قرار داشته باشد.
بنابراین تعداد 530 پرسشنامه تهیه شد و بین مشتریان بانک های خصوصی در هر سه منطقه شهر یزد توزیع شد و مقدار 512 عدد پرسشنامه صحیح جمعآوری شد و جهت تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه از نظر افراد آگاه و صاحب نظر به موضوع و برای تعیین روایی سازه از روایی همگرا و واگرا استفاده گردید.
همچنین جهت تعیین پایایی ابزار از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است. و همانطور که در جدول بالا مشاهده میکنید تمامی متغیرها از آلفای بالا 0.7 برخوردار هستند که این نشان از پایایی بسیار خوب سازهها دارند بجز متغیر ارائه اطلاعات که آلفای کرونباخ آن 0.666است که میتوان تعداد کم سؤالات را دلیل این امر دانست.
تجزیه و تحلیل داده ها – یافته های اصلی پژوهش
بررسی مدل پژوهش طی سه مرحله انجام میشود. در مرحله اول مدل بیرونی پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد. در مرحله دوم نوبت به بررسی مدل درونی میرسد و مرحله سوم نیز به بررسی مدل کلی پژوهش اختصاص دارد.
ارزیابی مدل اندازهگیری (مدل بیرونی)
برای بررسی برازش مدل اندازهگیری سه مورد استفاده میشود. پایایی شاخص، روایی همگرا و روایی واگرا. پایایی شاخص نیز خود توسط سه معیار مورد سنجش واقع میگردد: آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی (CR) و ضرایب بارهای عاملی (داوری و رضازاده، 1392). در این بخش ابتدا بار عاملی سؤالات (یا شاخصهای) پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد. سپس پایایی و به دنبال آن روایی مدل درونی بررسی میشود.
ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ، ضریب پایایی ترکیبی، میانگین واریانس شاخصها (سؤالات پرسشنامه)
بارهای عاملی از طریق محاسبه مقدار همبستگی شاخصهای یک سازه با آن سازه محاسبه میشوند که اگر این مقدار برابر و یا بیشتر از مقدار 4/. شود (هولاند، 1999)، مؤید این مطلب است که واریانس بین سازه و شاخصهای آن از واریانس خطای اندازهگیری آن سازه بیشتر بوده و پایایی در مورد آن مدل اندازهگیری قابل قبول است. البته برخی از نویسندگان مانند ریوارد و هاف (1988)، عدد 5/. را به عنوان ملاک بارهای عاملی ذکر نمودهاند. نکته مهم این است که اگر محقق پس از محاسبه بارهای عاملی بین سازه و شاخصها آن با مقادیری کمتر از 4/. مواجه شد، باید آن شاخصها (سؤالات پرسشنامه) را اصلاح نموده و یا از مدل پژوهش خود حذف نماید (داوری و رضازاده، 1392). همانطور که ملاحظه میشود بار عاملی، ضریب پایایی ترکیبی، آلفای کرونباخ، میانگین واریانس استخراجی تمامی شاخصها به ترتیب بیشتر از 5/. ،0.7 ، 0.5 میباشد که نشان از مناسب بودن این معیار دارد.
جدول شماره 1: بارعاملی، ضریب ترکیبی، آلفای کرونباخ و میانگین واریانس سؤالات (شاخص ها)
سازه | ابعاد | شماره سؤال | بارعاملی | ضریب پایایی ترکیبی | آلفای کرونباخ | میانگین واریانس استخراجی | منبع |
مشتری مداری | درک نیاز مشتری | 1 | 0.705 | 0.878342 | 0.825 | 0.6 | بشیر الالک (2014) |
2 | 0.809 | ||||||
حل تعارض | 3 | 0.756 | |||||
4 | 0.821 | ||||||
5 | 0.748 | ||||||
رابطه مداری | تمایل به همکاری | 6 | 0.776 | 0.860642 | 0.794 | 0.56 | بشیر الالک (2014) |
7 | 0.772 | ||||||
تمایل به ارتباط | 8 | 0.765 | |||||
9 | 0.741 | ||||||
10 | 0.659 | ||||||
ارائه اطلاعات |
| 11 | 0.762 | 0.817749 | 0.666 | 0.6 | بشیر الالک (2014) |
12 | 0.825 | ||||||
13 | 0.744 | ||||||
ویژگی ارائه دهندگان خدمات(نگرش کارمند بانک) | راهنمایی تخصصی | 14 | 0.740 | 0.904265 | 0.881 | 0.52 | بشیر الالک (2014) |
15 | 0.688 | ||||||
16 | 0.732 | ||||||
17 | 0.759 | ||||||
تجربه | 18 | 0.773 | |||||
19 | 0.741 | ||||||
سیمای ظاهری | 20 | 0.687 | |||||
21 | 0.613 | ||||||
22 | 0.701 | ||||||
کیفیت رابطه | رضایت | 23 | 0.785 | 0.930000 | 0.915 | 0.6 | بشیر الالک (2014) |
24 | 0.820 | ||||||
25 | 0.837 | ||||||
26 | 0.743 | ||||||
اعتماد | 27 | 0.736 | |||||
28 | 0.756 | ||||||
29 | 0.778 | ||||||
30 | 0.764 | ||||||
31 | 0.725 | ||||||
کیفیت رابطه برند | عشق/ احساس | 32 | 0.740 | 0.956532 | 0.936 | 0.52 | فورنیر(1998) |
33 | 0.760 | ||||||
34 | 0.759 | ||||||
ارتباط شخصی | 35 | 0.680 | فورنیر(1998) | ||||
36 | 0.803 | ||||||
37 | 0.756 | ||||||
وابستگی رفتاری | 38 | 0.762 | |||||
39 | 0.565 | ||||||
40 | 0.785 | ||||||
صمیمیت | 41 | 0.811 | |||||
42 | 0.710 | ||||||
43 | 0.710 | ||||||
44 | 0.746 | ||||||
کیفیت شریک | 45 | 0.702 | |||||
46 | 0.556 | ||||||
47 | 0.693 | ||||||
48 | 0.657 | ||||||
تعهد شخصی | 49 | 0.572 | |||||
50 | 0.755 | ||||||
51 | 0.783 | ||||||
52 | 0.657 | ||||||
انعطاف پذیری |
| 53 | 0.908 | 0.904393 | 0.788 | 0.83 | دی پرایر (2015) |
54 | 0.905 | ||||||
شهرت |
| 55 | 0.857 | 0.900310 | 0.834 | 0.75 |
|
56 | 0.870 | ||||||
57 | 0.872 | ||||||
همدلی |
| 58 | 0.798 | 0.894618 | 0.852 | 0.63 | دی پرایر (2015) |
59 | 0.765 | ||||||
60 | 0.801 | ||||||
61 | 0.809 | ||||||
62 | 0.794 |
ارزیابی مدل ساختاری
پس از برازش مدلهای اندازهگیری نوبت به پردازش مدل ساختاری پژوهش میرسد. بخش مدل ساختاری بر خلاف مدلهای اندازهگیری، به سؤالات (متغیرهای آشکار) مربوط نیست و تنها متغیرهای پنهان همراه با روابط میان آنها بررسی میشود (داوری و رضازاده، 1392).
انداره و معناداری ضرایب مسیر
ضرایب معناداری Z (مقادیر(t- value و ضریب رگرسیونی مسیرها
برای بررسی برازش مدل ساختاری پژوهش از چندین معیار استفاده میشود که اولین و اساسیترین معیار، ضرایب
معناداری Z است. برازش ساختاری با استفاده از ضرایب t به این صورت است که ضرایب باید از 96/1 بیشتر باشند تا بتوان در سطح اطمینان 095/0 معنادار بودن آنها را تأیید ساخت. البته باید توجه داشت که اعداد t فقط صحت رابطهها را نشان میدهند و شدت رابطه بین سازهها را نمیتوان با آنها سنجید (همان منبع، ص 143-145).
با توجه به جدول زیر، ضریب رگرسیونی کلیه مسیرها مثبت بوده است و قویترین مسیر، انعطافپذیری به کیفیت رابطه برند با ضریب 245/0 و ضعیفترین مسیر، رابطهمداری به کیفیت رابطه برند با ضریب 048/0 میباشد.
جدول شماره2: ضرایب معناداری Z (مقادیر t- value) و ضریب رگرسیونی مسیرها
مسیر | T | ضریب مسیر |
ویژگی ارائه دهندگان خدمات کیفیت رابطه برند | 1.478 | 0.059 |
مشتری مداری کیفیت رابطه برند | 1.767 | 0.065 |
همدلی کیفیت رابطه برند | 5.143 | 0.226 |
انعطاف پذیری کیفیت رابطه برند | 5.779 | 0.245 |
ارائه اطلاعات کیفیت رابطه برند | 1.975 | 0.068 |
رابطه مداری کیفیت رابطه برند | 1.362 | 0.048 |
کیفیت رابطه کیفیت رابطه برند | 4.040 | 0.243 |
شهرت کیفیت رابطه برند | 3.550 | 0.147 |
شکل 2: مدل اولیه در حالت ضرایب معناداری Z (مقادیر t-value)
با توجه به جدول فوق میتوان اینگونه اظهار نظر کرد که در سطح اطمینان 95 درصد تنها تأثیر معنادار، مشتری مداری، رابطه مداری و ویژگیهای ارائهدهندگان خدمات بر کیفیت رابطه برند رد میشود، در حالی که سایر تأثیر گذاری ها تایید میگردد.
شکل شماره3: مدل اولیه در حالت ضرایب استاندارد
ضریب تعیین (R Square) R
R معیاری است که برای متصل کردن بخش اندازهگیری و بخش ساختاری مدل سازی معادلات ساختاری به کار میرود و نشان از تأثیری دارد که یک متغیر برونزا بر یک متغیر درونزا میگذارد. نکته ضروری این است که مقدار R تنها برای سازههای وابسته (درونزا) مدل محاسبه میگردد و در مورد سازههای برونزا، مقدار این معیار صفر است. هر چه مقدار R مربوط به سازههای درونزای یک مدل بیشتر باشد، نشان از برازش بهتر مدل است. چایین (1998) سه مقدار 19/0 ، 33/0 و 67/0 را به عنوان مقدار ملاک برای مقادیر ضعیف، متوسط و قوی بودن برازش بخش ساختاری مدل به وسیله معیار R در نظر میگیرد.
جدول شماره4: ضریب تعیین R2 (R Square)
سازه(متغیر پنهان برونزا) | R |
کیفیت رابطه برند | 0.744 |
اندازه اثر F2
این معیار شدت رابطهی میان سازههای مدل را تعیین میکند. معیار اندازهی تأثیر از شاخص R برای تحلیل رابطهی میان سازهها کمک میگیرد. کوهن فرمول معیار اندازه تأثیر را به صورت زیر بیان نموده و اضافه کرد که مقادیر 02/0، 15/0 و 35/0 به ترتیب نشان از اندازه تأثیر کوچک، متوسط و بزرگ یک سازه بر سازهی دیگر است. این معیار در مدل هایی کاربرد دارد که متغیرهای درونزایی داشته باشند که بیش از یک متغیر برونزا بر آنها تأثیرگذار باشد (داوری و رضازاده، 1392). از این رو این معیار برای تمامی متغیرها مورد استفاده قرار میگیرد.
جدول شمار5: اندازه اثر F2
مسیر |
|
مشتریمداری کیفیت رابطه برند سازمانی | 0.0079 |
رابطهمداری کیفیت رابطه برند سازمانی | 0.0039 |
ارائه اطلاعات کیفیت رابطه برند سازمانی | 0.0079 |
ویژگی ارائه دهندهگان خدمات کیفیت رابطه برند سازمانی | 0.039 |
کیفیت رابطه کیفیت رابطه برند سازمانی | 0.051 |
انعطافپذیری کیفیت رابطه برند سازمانی | 0.090 |
شهرت کیفیت رابطه برند سازمانی | 0.032 |
همدلی کیفیت رابطه برند سازمانی | 0.075 |
کیفیت پیش بینی کنندگی (Q2)
این معیار قدرت پیش بینی مدل را مشخص میسازد. مدل هایی که دارای برازش بخش ساختاری قابل قبول هستند، باید قابلیت پیش بینی شاخصهای مربوط به سازههای درونزای مدل را داشته باشند (استون و گریز، 1975). هنسلر و همکاران (2009) سه مقدار 02/0، 15/0 و 35/0 را برای نشان دادن قدرت پیشبینی ضعیف، متوسط و قوی سازه یا سازههای برونزای مربوط به آن تعریف کردهاند. ذکر این نکته ضروری است که این مقدار تنها برای سازههای درونزای مدل که شاخص های آنها از نوع انعکاسی میباشد، محاسبه میگردد (داوری و رضازاده، 1392).
جدول شماره 6: کیفیت پیش بینی کنندگی (Q2)
سازه | Q2 |
ویژگی ارائه دهندگان اطلاعات | 0.513 |
کیفیت رابطه برند | 0.378 |
مشتری مداری | 0.951 |
همدلی | 0.629 |
انعطاف پذیری | 0.825 |
ارائه اطلاعات | 0.600 |
رابطه مداری | 0.554 |
کیفیت رابطه | 0.597 |
شهرت | 0.751 |
معیار Redundancy
این معیار نشانگر مقدار تغییرپذیری شاخص های یک سازهی درونزا است که از یک یا چند سازهی برونزا تأثیر میپذیرد. هر سازه حاصل ضرب مقدار اشتراکی آن سازه در مقدار R2 همان سازه است. هر قدر که مقدار این معیار بیشتر باشد،
برازش مدل ساختاری مدل نیز بیشتر است (داوری و رضازاده، 1392).
جدول شماره7: معیار Redundancy
سازه(متغیر پنهان برونزا) | Red |
کیفیت رابطه برند | 0.38688 |
جدول شماره8: نتایج حاصل از آزمون فرضیهها
نتایج آزمون فرضیه های پژوهش به روش حداقل مربعات جزئی | ||||
فرضیه های تحقیق | ضریب مسیر | آماره t | سطح معناداری | نتیجه آزمون |
مشتریمداری کیفیت رابطه برند | 0.065 | 1.767 | 0.05˂ | رد فرضیه |
رابطه مداری کیفیت رابطه برند | 0.048 | 1.362 | 0.05˂ | رد فرضیه |
کیفیت رابطه کیفیت رابطه برند | 0.243 | 4.040 | 0.05˂ | پذیرش فرضیه |
ارائه اطلاعات کیفیت رابطه برند | 0.068 | 1.990 | 0.05˂ | پذیرش فرضیه |
همدلی کیفیت رابطه برند | 0.226 | 5.143 | 0.05˂ | پذیرش فرضیه |
ویژگی ارائه خدمات کیفیت رابطه برند | 0.059 | 1.478 | 0.05˂ | رد فرضیه |
انعطافپذیری کیفیت رابطه برند | 0.245 | 5.779 | 0.05˂ | پذیرش فرضیه |
شهرت کیفیت رابطه برند | 0.147 | 3.550 | 0.05˂ | پذیرش فرضیه |
نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها در سطح اطمینان 95 درصد تایید کننده ارتباط مثبت (0.243) و معنادار (4.040) بین کیفیت رابطه و کیفیت رابطه برند، ارتباط مثبت (0.068) و معنادار (1.990) بین ارائه اطلاعات و کیفیت رابطه، ارتباط مثبت (0.226) و معنادار (5.143) بین همدلی و کیفیت رابطه برند، ارتباط مثبت (0.245) و معنادار (5.779) بین انعطاف پذیری و کیفیت رابطه برند، ارتباط مثبت (0.147) و معنادار (3.550) بین شهرت و کیفیت رابطه برند و در نتیجه پذیرش این فرضیهها است. همچنین نتایج آزمون فرضیه ها نشان از مثبت اما نامعنا بین مشتری مداری و کیفیت رابطه برند، رابطه مداری و کیفیت رابطه برند و ویژگی ارائه خدمات به ترتیب با ضرایب مسیر (0.065)، (0.048) و (0.059) و آماره t (1.767)، (1.362) و (1.478) و در نتیجه رد این سه فرضیه می باشد.
بحث و نتیجه گیری
اهمیت کیفیت رابطه با برند در ایجاد وفاداری بین مشتریان تاثیر به سزایی دارد و کیفیت رابطه برند در حقیقت استراتژی نگهداشت و وفادار سازی مشتریان است. با توجه به کنکاش های صورت یافته در مبانی نظری پژوهش متغیرهایی که بر کیفیت رابطه برند تاثیر میگذارند عبارتند از: مشتری مداری، رابطهمداری،ارائه اطلاعات،ویژگی ارائهدهندگانخدمات، انعطافپذیری، کیفیت رابطه، شهرت و همدلی که بعد از بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها تاثیر متغیرهایی از قبیل ارائه اطلاعات، انعطاف پذیری، کیفیت رابطه، شهرت و همدلی بر کیفیت رابطه برند تایید گردید.
از میان متغیرهای فوق، متغیر انعطافپذیری، ارائه اطلاعات، همدلی و کیفیت رابطه وابستگی زیادی به عملکرد کارکنان شرکت دارد و مستقیما از نحوه رفتار و سلوک کارکنان با مشتری تأثیر میپذیرید لذا بکارگیری اصول و استراتژیهای بازاریابی داخلی میتواند منجر به بهبود متغیرهای فوق گردیده و در نهایت به ارتقای کیفیت رابطه با برند کمک نماید. ازمیان متغیرهای فوق متغیر انعطافپذیری و کیفیت رابطه دارای بالاترین ضرایب مسیر میباشند و لذا میبایست در اولویت مدیران اجرایی قرار گیرد. متغیر شهرت ناشی از عملکرد کلی سازمان است و متأثر از فعالیتهای بازاریابی خارجی است و میبایست متناسب با اهداف کیفیت رابطه با برند طراحی و پیاده سازی گردد.
ضروری است که کارمندان از اهمیت نقش خود در ایجاد تصور قدرتمند از نام تجاری آگاه باشند. به کارمندان باید آموزش دادکه هویت مطلوب نام تجاری چیست، چگونه یک نام تجاری عرضه می شود، چگونه ارزش های کلیدی را در ارتباط با نام تجاری در یابند و نیز نقش آنها در این میان چیست. بانک ها باید استراتژی های بازاریابی را بر اساس درک و فهم و به کارگیری یک سبک پردازش اطلاعاتی از افراد حاضر در درون سازمان توسعه دهند. نام های تجاری خدماتی باید علاوه بر رفتار افراد درون واحد بازاریابی یا مدیران ارشد، اقدامات همه کارمندان را نیز در بر گیرند. همچنین، کارمندان هم باید به ابزارهای لازم برای پاسخگویی به نیازهای معمول یا غیر منتظره مشتریان تجهیز شوند.
بانک ها باید با برآورده کردن انتظارات مشتریان، ارائه خدمات با هزینه مناسب نسبت به رقبا، طراحی داخلی مناسب شعب بانک، یکپارچه سازی فرایند ارائه خدمات، آموزش کارمندان برای بر خورد مناسب با مشتریان و داشتن عملکرد مناسب هنگام ارائه خدمات، تحت تأثیر قرار دادن احساسات مشتریان و ایجاد تصویری مطلوب از برند خود در ذهن مشتریان باعث ایجاد و نگهداری ساختار برند خود در ذهن مشتری شوند.
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که متغیرهایی که برکیفیت رابطه برند تاثیر مستقیم و غیر مستقیم به سزایی دارند و در کل میتوان بیان نمود که کیفیت رابطه در این تحقیق نقش بسزایی در افزایش کیفیت رابطه برند دارد. یعنی هر چه بانک بتواند رابطه بهتری با مشتریان خود ایجاد نماید تا این رابطه منجر به ساخت رابطه برند یا مشتری گردد در صورت بروز بحران، میتواند از اثرات سو حاصل از آن تا حد زیادی در امان باشد. از آنجا که کیفیت رابطه برند یک ساخت ذهنی است که مشتری در اثر مراودههای مکرر با برند به آن دست پیدا میکند و تا حدودی به طور ناخود آگاه این چارچوب در ذهن او میگردد. لذا اگر توسعه مدیریت به عنوان یک برند مطرح بانکی میتواند با تاکید بر جنبههای مختلف این چارچوب نسبت به ایجاد آن در ذهن مشتری اقدام نماید و از مزایای آن بهره ببرد.
منابع و ماخذ
1.داوری، علی؛ رضازاده، آرش. (1392). مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار نمونه سازی معادلات ساختاری PLS. تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
2. فاطمی، سیدهزهرا، (1391). "بررسی نقش واسط ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در تاثیر ارتباط موفق با مشتری و تصویر برند، مورد مطالعه هتل های پنج ستاره شهر مشهد"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی مشهد.
3. Al-Alak, B. A. (2014). Impact of marketing activities on relationship quality in the Malaysian banking sector. Journal of Retailing and Consumer Services,21(3), 347-356.
4. Albert, A. (2012). The determination of ionization constants: A laboratory manual. Springer Science & Business Media.
5. Ahn, M. H., Aoki, S., Bhang, H., Boyd, S., Casper, D., Choi, J. H., ... & Hasegawa, M. (2003). Indications of neutrino oscillation in a 250 km long-baseline experiment. Physical Review Letters, 90(4), 041801.
7. Bejoy, N. (2001). Hydrotalcite. Resonance, 6(2), 57-61.
8. Bojei, J., & Abu, M. L. (2014). The underlying dimensions of relationship marketing in the Malaysian mobile service sector. Journal of Relationship Marketing, 13(3), 169-190.
9. Bove, L. L., & Johnson, L. W. (2001). Customer relationships with service personnel: do we measure closeness, quality or strength?. Journal of Business Research, 54(3), 189-197.
10. Crosby, L. A., Evans, K. R., & Cowles, D. (1990). Relationship quality in services selling: an interpersonal influence perspective. The journal of marketing, 68-81.
11. Dorsch, M. J., Swanson, S. R., & Kelley, S. W. (1998). The role of relationship quality in the stratification of vendors as perceived by customers. Journal of the Academy of marketing Science, 26(2), 128-142.
12. Flambard-Ruaud, S. (2005). Relationship marketing in emerging economies: some lessons for the future. Vikalpa, 30(3), 53.
13. Fournier, S., 1998. Consumers and their brands: developing relationship theory in consumer research. Journal of Consumer Research 24 (4), 343–373.
14. Henzler-Wildman, K. A., Lei, M., Thai, V., Kerns, S. J., Karplus, M., & Kern, D. (2007). A hierarchy of timescales in protein dynamics is linked to enzyme catalysis. Nature, 450(7171), 913-916.
15. Kelly, D. P., & Wood, A. P. (2000). Reclassification of some species of Thiobacillus to the newly designated genera Acidithiobacillus gen. nov., Halothiobacillus gen. nov. and Thermithiobacillus gen. nov. International Journal of Systematic and Evolutionary Microbiology, 50(2), 511-516.
16. Kim, D., Pertea, G., Trapnell, C., Pimentel, H., Kelley, R., & Salzberg, S. L. (2013). TopHat2: accurate alignment of transcriptomes in the presence of insertions, deletions and gene fusions. Genome biology, 14(4), 1.
17. Kim, W. G., & Cha, Y. (2002). Antecedents and consequences of relationship quality in hotel industry. International Journal of Hospitality Management, 21(4), 321-338.
18. Kotler, P., Keller, K. L., & Bliemel, F. (2007). Marketing-management: Strategien für wertschaffendes Handeln. Pearson Studium.
19. Miller, B. P., Callaghan, M. D., Cargille, J. M., Hollingsworth, J. K., Irvin, R. B., Karavanic, K. L., ... & Newhall, T. (1995). The Paradyn parallel performance measurement tool. Computer, 28(11), 37-46.
20. Morgan, R. M., & Hunt, S. D. (1994). The commitment-trust theory of relationship marketing. The journal of marketing, 20-38.
21. Prior, D. D. (2016). The impact of service worker personal resources on relationship quality in business solutions. Industrial Marketing Management, 53, 216-225.
22. Reimann, C., Filzmoser, P., Garrett, R., & Dutter, R. (2011). Statistical data analysis explained: applied environmental statistics with R. John Wiley & Sons.
23. Sin’Ko, G. V., & Smirnov, N. A. (2002). Ab initio calculations of elastic constants and thermodynamic properties of bcc, fcc, and hcp Al crystals under pressure. Journal of Physics: Condensed Matter, 14(29), 6989
24. Smit, B., & Wandel, J. (2006). Adaptation, adaptive capacity and vulnerability. Global environmental change, 16(3), 282-292.
25. Wong, A., & Sohal, A. (2002). Customers’ perspectives on service quality and relationship quality in retail encounters. Managing Service Quality: An International Journal, 12(6), 424-433.
26. Wong, A., & Sohal, A. (2002). An examination of the relationship between trust, commitment and relationship quality. International Journal of Retail & Distribution Management, 30(1), 34-50.
27. Wulf, K. D., Odekerken-Schröder, G., & Iacobucci, D. (2001). Investments in consumer relationships: A cross-country and cross-industry exploration. Journal of marketing, 65(4), 33-50.
28. Xie, D., & Heung, V. C. (2012). The effects of brand relationship quality on responses to service failure of hotel consumers. International Journal of Hospitality Management, 31(3), 735-744.
The effect marketing activities on corporate brand relationship quality in banking sector
(case of study: Private bank in Yazd )
*Seyed Mahdi Mirahmadi Babaheidari
Dr. S.M. Tabatabaeinasab
Abstract
The population of this study is the clients of private banks in all three areas of Yazd. 512 questionnaires were collected from the population, and finally, using structural equation modeling (SEM), and SPSS and PLS software, the hypotheses were examined. This study tries to investigate the theoretical foundations of the motivators of relationship brand quality, in order to present dimensions and components, zoning and conceptual research model, and in the next stage, the impact of dimensions of marketing activities such as customer-orientation on brand relationship quality, relationship-orientation on brand relationship quality, providing information on the brand relationship quality, relationship quality on the quality of brand relationship, the characteristics of service providers on the quality of brand relationship, flexibility on brand relationship quality, reputation on the quality of brand relationship, empathy on the quality of brand relationship were studied by using the customers' comments of private Bank of Yazd city. Based on the results, variables such as the providing information, relationship quality, flexibility, empathy and reputation on the quality of brand relationship have positive and significant relationship, and variables such as customer orientation, relationship orientation, and quality of service on the quality of brand relationship has not 98significant relationship.
Key Words: Relationship Quality, Banking, Marketing Actions.
*Corresponding Author: smehdi.mirahmadi@gmail.com
-
-
Empirical Study about the Effect of Stress on Compulsive Buying With Moderating Role of Gender
Print Date : 2017-08-23 -