هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای خودشفقت ورزی و خودمهارگری در رابطه بین روان سازه های سازش‎نایافته اولیه و کیفیت زندگی بود. تعداد 391 نفر (209 زن، 182 مرد) از جمعیت عمومی شهر شیراز به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. شرکت‎کنندگان فرم کوتاه پرسشنامه روان ساز چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای خودشفقت ورزی و خودمهارگری در رابطه بین روان سازه های سازش‎نایافته اولیه و کیفیت زندگی بود. تعداد 391 نفر (209 زن، 182 مرد) از جمعیت عمومی شهر شیراز به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. شرکت‎کنندگان فرم کوتاه پرسشنامه روان سازه یانگ (YSQ-SF؛ یانگ و براون، 1999)، فرم کوتاه مقیاس کیفیت زندگی (WHOQOL؛ سازمان جهانی بهداشت، 1996)، مقیاس خودشفقت ورزی (SCS؛ نف، 2003ب) و مقیاس خودمهارگری (SCS؛ تنگنی، بامیستر، و بون، 2004) را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند بین روان‎سازه های سازش‎نایافته اولیه و کیفیت زندگی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. خودشفقت ورزی در رابطه بین روان سازه های رهاشدگی/طرد و حدنارسایی با کیفیت زندگی و خودمهارگری نیز در رابطه بین روان سازه های رهاشدگی/طرد، حدنارسایی و بیش‎گوش به زنگی/بازداری با کیفیت زندگی نقش واسطه ای داشتند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت نخست روان سازه ها نقشی تعیین‎کننده بر کیفیت زندگی و سلامت روانی دارند؛ دوم آنکه این تأثیرگذاری تا حدودی به صورت غیرمستقیم و به واسطه متغیرهایی چون خودشفقت ورزی و خودمهارگری صورت می گیرد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمانگری فراشناختی با شناخت درمانگری در کاهش اضطراب امتحان انجام گرفت. روش پژوهش شبه‎ تجربی با طرح پیش‎آزمون‎ـ‎پس‎آزمون با گروه گواه بود. از بین دانشجویان دختر مقطع کارشناسی ارشد خوابگاه های دانشگاه تربیت مدرس 15 نفر ب چکیده کامل
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمانگری فراشناختی با شناخت درمانگری در کاهش اضطراب امتحان انجام گرفت. روش پژوهش شبه‎ تجربی با طرح پیش‎آزمون‎ـ‎پس‎آزمون با گروه گواه بود. از بین دانشجویان دختر مقطع کارشناسی ارشد خوابگاه های دانشگاه تربیت مدرس 15 نفر به شیوه دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه درمانگری فراشناختی، شناختی و گواه (در هر گروه 5 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایشی در خلال هشت جلسه تحت مداخله درمانگری قرار گرفتند. سیاهه اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980) قبل و بعد از مداخله توسط افراد سه گروه تکمیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند گروه ها تفاوت معناداری در کاهش اضطراب امتحان داشتند، در حالی‎که نتایج حاصل از آزمون حداقل تفاوت معنادار حاکی از یکسان بودن اثربخشی درمانگری فراشناختی و درمانگری شناختی در کاهش اضطراب امتحان بود. اما هر دو گروه فراشناختی و شناختی نسبت به گروه گواه کاهش بیشتری در اضطراب امتحان نشان دادند. با توجه به شیوع اضطراب امتحان استفاده از روی‎آورد‎ی تلفیقی از درمانگری های موجود (شناختی‎ـ‎فراشناختی) می تواند بسیار مؤثر واقع شود.
پرونده مقاله
به منظور دستیابی به هدف ساخت یک مقیاس هویت اخلاقی در دانشجویان عمدتاً بر اساس الگوی آکینو و رید (2002)، در این پژوهش دو مطالعة مقدماتی اجرا شد. در مطالعة اول برای شناخت رگه‎های اخلاقی، 122 دانشجو (56 درصد زن) در یک تکلیف فهرست آزاد که از آنها خواسته شده بود ویژگی&lr چکیده کامل
به منظور دستیابی به هدف ساخت یک مقیاس هویت اخلاقی در دانشجویان عمدتاً بر اساس الگوی آکینو و رید (2002)، در این پژوهش دو مطالعة مقدماتی اجرا شد. در مطالعة اول برای شناخت رگه‎های اخلاقی، 122 دانشجو (56 درصد زن) در یک تکلیف فهرست آزاد که از آنها خواسته شده بود ویژگی‎های یک شخص اخلاقی را فهرست کنند، شرکت کردند. تحلیل محتوای پاسخ‎ها با درنظر گرفتن پنج معیار (هاردی و دیگران، 2011) به 26 رگة غیرزائد منجر شد. در نمونة متفاوتی از مطالعة اول مشتمل بر 217 دانشجو (58 درصد زن) برای دستیابی به شواهد بیشتری از روایی این رگه‎ها، آنها از ابداً لازم نیست (یک) تا مسلماً لازم است (پنج) درجه‎بندی شدند. نتایج نشان دادند 24 رگه بالای میانگین مقیاس، درجه‎بندی شده‎اند. بررسی نتایج زنان و مردان دانشجو به شناسایی 9 رگه‎ای که بالاترین درجه‎بندی را در هر دو جنس داشتند، منجر شد: باادب، قابل ‎اعتماد، صادق، دارای احترام به خود، منطقی، وفادار، عادل، باایمان و صبور. این 9 رگه به عنوان محرک‎های فراخوانندة هویت برای ساخت مقیاس هویت اخلاقی در دانشجویان درنظر گرفته شدند. در مورد مضامین یافته‎ها بحث شد.
پرونده مقاله
بررسی حاضر با هدف آزمون روان سنجی مقیاس ارزیابی های کودکان خردسال از تعارض بین والدینی (CPIC-Y؛ مک‎دونالد و گریچ، 2006) در دانش آموزان 9 تا 11 سال انجام شد. 162 دانش آموز (104 پسر و 54 دختر) به مقیاس ارزیابی های کودکان خردسال از تعارض بین والدینی و سیاهه افسردگی بک چکیده کامل
بررسی حاضر با هدف آزمون روان سنجی مقیاس ارزیابی های کودکان خردسال از تعارض بین والدینی (CPIC-Y؛ مک‎دونالد و گریچ، 2006) در دانش آموزان 9 تا 11 سال انجام شد. 162 دانش آموز (104 پسر و 54 دختر) به مقیاس ارزیابی های کودکان خردسال از تعارض بین والدینی و سیاهه افسردگی بک ـ نسخة نوجوان (BDI-Y؛ بک، بک، جولی و استیر، 2005) پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی مقیاس ارزیابی های کودکان خردسال از تعارض بین والدینی از روش آماری تحلیل عاملی تأییدی و به منظور بررسی همسانی درونی آن از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی همگرای این مقیاس، ضریب همبستگی بین ابعاد تعارض بین والدینی با نمره های افسردگی گزارش شد. شاخص های برازش تحلیل عامل تأییدی، سه بْعد ویژگی های تعارض، تهدید و سرزنش خود را تأیید کردند. همچنین، نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان دادند در بین دانش آموزان ایرانی الگوی چندبعدی مقیاس ارزیابی های کودکان خردسال از تعارض بین والدینی، یک الگوی اندازه گیری قابل قبول است. ضرایب همبستگی مثبت و معنادار بین ابعاد سه گانة تعارض بین ‎والدینی با نمره های افسردگی از روایی همگرای این مقیاس به طور تجربی حمایت کرد. همسانی درونی مقیاس های آن نیز خوب بودند. در مجموع،نتایج مطالعة حاضر نشان دادند مقیاس ارزیابی های کودکان خردسال از تعارض بین والدینی برای سنجش ابعاد ویژة تعارض بین والدینی در یک نمونه از کودکان ایرانی مناسب است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه فرایندهای خانواده، خودکارآمدی تحصیلی و خودناتوان سازی دانشجویان دانشگاه انجام پذیرفت. شرکتکنندگان پژوهش شامل 335 نفر (208 دختر و 127 پسر) از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که براساس روش نمونهبرداری خوشهای چندمرحلهای تصادفی انتخاب شدند. چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه فرایندهای خانواده، خودکارآمدی تحصیلی و خودناتوان سازی دانشجویان دانشگاه انجام پذیرفت. شرکتکنندگان پژوهش شامل 335 نفر (208 دختر و 127 پسر) از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که براساس روش نمونهبرداری خوشهای چندمرحلهای تصادفی انتخاب شدند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش هر یک از شرکتکنندگان مقیاس فرایندهای خانواده نوجوان ازدمیر، وازسونی و کوک، 2013)، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی (گرین و دیگران، 2004)، و مقیاس خودناتوان سازی (جونز و رادوالت، 1979) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان نشان دادند: الف) ابعاد فرایندهای خانواده (نزدیکی و تأیید همسال) خودناتوان سازی را به طور منفی پیش بینی می کنند، ب) ابعاد خانواده (نزدیکی و تأیید همسال) پیش بینیکننده مثبت خودکارآمدی تحصیلی است، ج) خودکارآمدی تحصیلی به طور منفی پیش بینی کننده خودناتوان سازی است. در مجموع، نتایج نشان دادند خودکارآمدی تحصیلی می تواند به عنوان متغیر واسطه ای بین دو بعد فرایندهای خانواده (نزدیکی به والدین و تأیید همسال از سوی والدین) و خودناتوان سازی در نظر گرفته شود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سه سبک دلبستگی در اولویت‎های انتخاب همسر بود. 114 دانشجوی مجرد (68 دختر ،46 پسر) ازدانشگاههای دولتی شهر تهران با دامنه سنی 22 تا 40 به عنوان نمونه در دسترس انتخاب و به برنامه انتخاب همسر محققساخته به زبان برنامهنویسی C که یک برنامه رایانه چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سه سبک دلبستگی در اولویت‎های انتخاب همسر بود. 114 دانشجوی مجرد (68 دختر ،46 پسر) ازدانشگاههای دولتی شهر تهران با دامنه سنی 22 تا 40 به عنوان نمونه در دسترس انتخاب و به برنامه انتخاب همسر محققساخته به زبان برنامهنویسی C که یک برنامه رایانهای شامل ویژگیهای فردی، آزمون انتخاب همسر، و پرسشنامه دلبستگی هازن و شیور (1987) است، پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از آزمون t و مدل رگرسیون بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند هر دو گروه زنان و مردان دو ملاک جاذبه و عشق دوطرفه و وفاداری را به عنوان دو اولویت اول و دوم مطرح میکنند اما در ملاک سوم زنان شخصیت مستقل و مردان سازگاری را مهم دانستند. سبک دلبستگی اجتنابی با ملاک مطیع بودن رابطه مثبت معنادار داشت در حالی که سبک ایمن با ملاکهای مطیع بودن و آشپزی و خانهداری خوب رابطه منفی معنادار داشت.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روش یکپارچگی حسی بر کاهش رفتارهای کلیشه ای کودکان درخودمانده بود. 20 کودک درخودمانده با دامنة سنی 8 سال و دو ماه الی 14 سال از مرکز کودکان درخودمانده اردیبهشت اصفهان با روش نمونه‎برداری هدفمند، انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه آزما چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روش یکپارچگی حسی بر کاهش رفتارهای کلیشه ای کودکان درخودمانده بود. 20 کودک درخودمانده با دامنة سنی 8 سال و دو ماه الی 14 سال از مرکز کودکان درخودمانده اردیبهشت اصفهان با روش نمونه‎برداری هدفمند، انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. کودکان گروه آزمایش، 11 جلسه درمانگری یکپارچگی حسی را دریافت کردند. طرح پژوهش تحقیق از نوع شبه تجربی با پیش‎آزمون و پس‎آزمون بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس تجدیدنظرشده رفتارهای تکراری (بودفیش و دیگران، 2000) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند روش یکپارچگی حسی، رفتارهای کلیشه ای، وسواسی، آیینی، یکنواختی، محدود و خودآزاری کودکان درخودمانده را کاهش می دهد. با توجه به یافته های مذکور پیشنهاد می شود اثربخشی روش یکپارچگی حسی برای درمان ناتوانی های دیگر این کودکان مورد استفاده قرار گیرد. واژههای کلیدی: درخودماندگی، یکپارچگی حسی، رفتارهای کلیشه ای
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه‎ای هوش هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و تاب آوری در دانشجویان دانشگاه شیراز بود. بدین منظور 204 دانشجوی کارشناسی با استفاده از روش نمونه‎برداری تصادفی خوشه ای چندمرحله‎ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک‎های دلبستگی ( چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه‎ای هوش هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و تاب آوری در دانشجویان دانشگاه شیراز بود. بدین منظور 204 دانشجوی کارشناسی با استفاده از روش نمونه‎برداری تصادفی خوشه ای چندمرحله‎ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک‎های دلبستگی (هازن و شیور، 1987)، تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و هوش هیجانی (پترایدز و فارنهام، 2001) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند 1) بین سبک دلبستگی ایمن و هوش هیجانی و تاب آوری، رابطه مثبت وجود دارد، 2) بین دلبستگی ناایمن دوسوگرا و هوش هیجانی و تاب آوری، رابطه منفی وجود دارد، 3) ارتباط بین دلبستگی ناایمن اجتنابی و تاب آوری منفی معنادار است، و 4) بین هوش هیجانی و تاب آوری، همبستگی مثبت و معنادار است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند دلبستگی ایمن، پیش بینی کننده مثبت و دلبستگی ناایمن دوسوگرا، پیش بینی کننده منفی معنادار هوش هیجانی هستند. هوش هیجانی نیز پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری بود. این پژوهش، با تأیید نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و تاب آوری دانشجویان، اهمیت هوش هیجانی در زندگی فردی و تحصیلی دانشجویان را برجسته کرد.
پرونده مقاله