در این بررسی مطالعات انجام یافته در زمینه آلودگی گوشت و فرآورده های آن در ایران جمع آوری شده و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در ارتباط با باسیلوس سرئوس کار تحقیقاتی بسیار کمی انجام گرفته است. یکی از دلایل عمده آن می تواند میزان آلودگی کمی باشد که در این فرآورده ها چکیده کامل
در این بررسی مطالعات انجام یافته در زمینه آلودگی گوشت و فرآورده های آن در ایران جمع آوری شده و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در ارتباط با باسیلوس سرئوس کار تحقیقاتی بسیار کمی انجام گرفته است. یکی از دلایل عمده آن می تواند میزان آلودگی کمی باشد که در این فرآورده ها دیده می شود. در مورد بروسلا نیز همین طور، زیرا در عضلات دام های کشتاری به ندرت مشاهده شد و انتقال بیماری از راه خوردن گوشت خطر آفرین نمی باشد. در مورد کمپیلو باکتر ژوژنی اکثر تحقیقات، بدون هدف مشخصی انجام پذیرفته است و گوشت مرغ بیشترین میزان آلودگی را دارا می باشد. کلستریدیوم پرفرینجنس مهمترین عامل آلودگی در ماهی و فرآورده های آن و هم چنین گوشت های کنسرو شده می باشد. در زمینه اشریشیا کلی کارهای تحقیقاتی نسبتاً زیادی انجام پذیرفته است. مطالعات نشان می دهند که هر چه قطعات گوشت بزرگتر باشند میزان آلودگی کمتر می باشد. بیشترین آلودگی در گوشت های چرخ شده مشاهده شده است. در سوسیس و کالباس معمولاً آلودگی به صورت ثانویه و پس از تولید ایجاد می شود. در سال های گذشته میزان آلودگی به اشریشیا کلی به مراتب بیشتر از امروز بوده است. این مطلب نشان دهنده بهبود وضعیت بهداشت در کشتارگاه ها و کارخانه های صنایع گوشت می باشد. در مورد لیستریا تحقیقات محدودی در ایران انجام گرفته است. نتایج نشان می دهند که گوشت و فرآوردههای آن کما بیش آلودگی به لیستریا مونوسیتوژنز دارند. مهمترین مورد در ارتباط با پیشگیری، دقت در بازرسی قبل از کشتار و حذف دام های بیمار می باشد. در مورد آلودگی های سالمونلایی، اکثر آلودگی ها به صورت ثانویه بودند و آلودگی های اولیه ناشی از سالمونلوز در دام کشتار شده کمتر دیده می شود. از آنجا که وجود این میکروارگانیسم در غذای انسان بسیار خطرناک بوده و از نظر اپیدمیولوژیک حائز اهمیت می باشد، به ویژه هنگام واردات گوشت بایستی کنترل بهداشتی با دقت زیادی انجام پذیرد. در زمینه استافیلوکوک بیماری زا نیز کارهای تحقیقاتی نسبتاً زیادی انجام گرفته است. از تحقیقات چنین بر می آید که بیشتر آلودگی های استافیلوکوکی مربوط به کباب کوبیده و طی فصول گرم سال بوده است.
پرونده مقاله
هدف اصلی از این مطالعه تعیین تأثیر استفاده از آغازگر الحاقی تضعیف شدهلاکتوباسیلوس پلانتاروم بر فرآیند لیپولیز در پنیر سفید فراپالایشی(UF) از طریق اندازهگیری اندیس اسیدیته،پروفیل اسیدهای چرب،ویژگیهایشیمیایی،میکروبی وحسیدر طول دوره رسیدن بود. نتایج حاصل نشان دادپنیر UF چکیده کامل
هدف اصلی از این مطالعه تعیین تأثیر استفاده از آغازگر الحاقی تضعیف شدهلاکتوباسیلوس پلانتاروم بر فرآیند لیپولیز در پنیر سفید فراپالایشی(UF) از طریق اندازهگیری اندیس اسیدیته،پروفیل اسیدهای چرب،ویژگیهایشیمیایی،میکروبی وحسیدر طول دوره رسیدن بود. نتایج حاصل نشان دادپنیر UF حاوی لاکتوباسیلوس پلانتاروم تضعیف شده در مقایسه با پنیرهای شاهد از نظر ترکیب شیمیایی درطول 60 روز دوره رسیدن اختلاف معنیداری نداشتند. شمارش کلی باکتریها و شمارش لاکتوباسیلهای مزوفیل در پنیرهایUFتولید شده باآغازگر الحاقیتضعیف شده بعد از 45 روز رسیدن به طور معنیداری (01/0>p) از نمونههای شاهد بالاتر بود.نتایج حاصل از پروفیل اسیدهای چرب پنیر سفید فراپالایشی (UF) نشان دادبه علت افزایش روند لیپولیزدر 30 روز اول رسیدن در نمونههای حاویلاکتوباسیلوس پلانتاروم تضعیف شدهدرصد اسیدهای چرب با زنجیر کوتاه و متوسط (C14:0- C4:0) در مقایسه با گروه شاهد به صورت معنیدار (01/0>p) کاهش و درصد اسیدهای چرب با زنجیر بلند (C18:3- C16:0) افزایش یافت. اندیس لیپولیزی که بوسیله مقدار کل اسیدهای چرب آزاد نشان داده میشود در پنیرهای تولید شده با لاکتوباسیلوس پلانتاروم تضعیف شده به صورت معنیداری(01/0>p) بالاتر بود. به علاوه در ارزیابی حسی، پنیرهای UFتولید شده باآغازگر الحاقیتضعیف شده به طور معنیداری(01/0>p) به مجموع نمرات بالاتری نسبت به پنیرهای شاهد در روز 45 رسیدند. درنهایتباتوجهبهایننتایجبهنظرمیرسدکهپنیرهایUFتولید شده با لاکتوباسیلوس پلانتاروم تضعیف شده درمقایسهباپنیرهایشاهدازکیفیتتغذیهایبالاتری برخوردار باشند.
پرونده مقاله
در این پژوهش نظر به اهمیت تاثیر سوء غلظت بیش از حد مجاز عناصر سنگین در منابع غذایی، غلظت عناصر آهن، روی، مس، کادمیوم و سرب موجود در 180 نمونه از بافت های کبد، کلیه و ماهیچه گاو و گوسفند عرضه شده در بازار مصرف شهر همدان در سال 1390 به روش هضم مرطوب و توسط دستگاه نشر اتمی چکیده کامل
در این پژوهش نظر به اهمیت تاثیر سوء غلظت بیش از حد مجاز عناصر سنگین در منابع غذایی، غلظت عناصر آهن، روی، مس، کادمیوم و سرب موجود در 180 نمونه از بافت های کبد، کلیه و ماهیچه گاو و گوسفند عرضه شده در بازار مصرف شهر همدان در سال 1390 به روش هضم مرطوب و توسط دستگاه نشر اتمی بر حسب ppb وزن مرطوب تعیین شد. نتایج نشان داد بالاترین نرخ تجمع فلزات مربوط به بافتهای کبد و کلیه و پایین ترین آن مربوط به بافت ماهیچه بود. در بین عناصر، بیشترین میانگین غلظت مربوط به آهن بافت کبد گاو (ppb879±25507) و کمترین میانگین غلظت مربوط به کادمیوم بافت ماهیچه گوسفند (ppb54±192) بود. مقایسه آماری میانگین غلظت تجمع یافته فلزات در بافت های مورد مطالعه دامها با یکدیگر بیانگر وجود اختلاف معنی دار بود (001/0>P). مقایسه میانگین غلظت تجمع یافته فلزات در بافت های مختلف با حداکثر غلظت مجاز کمیسیون اروپا بیانگر آن بود که به استثنای عناصر کادمیوم و سرب، میانگین غلظت سایر عناصر زیر حد مجاز بوده است. همچنین مقایسه میانگین غلظت تجمع یافته فلز کادمیوم با حد مجاز WHO نشان داد که به استثنای بافت ماهیچه در هر دو دام گاو و گوسفند، غلظت این عنصر در سایر بافت ها بطور معنیدار بیش از حد مجاز بوده است (001/0>P). بدین ترتیب میانگین غلظت تجمع یافته اکثر فلزات مورد ارزیابی در بافتهای بدن گاو بیشتر از گوسفند و میانگین غلظت تجمع یافته عناصر آهن و مس در بافت کبد بیش از سایر بافت ها بود. این موضوع با توجه به نقش بافت کبد به عنوان "اندام ذخیره احشام"، قابل توجیه می باشد. همچنین میانگین غلظت تجمع یافته عناصر سمی کادمیوم و سرب در بافت کلیه بالاتر از سایر بافت ها بود، که این موضوع نیز با توجه به نقش بافت کلیه به عنوان "عضو دفع فضولات"، قابل توجیه است.
پرونده مقاله
سالمونلا یکی از مهمترین عوامل عفونت غذایی است که میتواند عوارض مختلفی را در دستگاه گوارش ایجاد کند. گوشت به عنوان یکی از مهمترین عوامل انتقال عفونت سالمونلایی در انسان شناخته شده است. در این مطالعه برای بررسی میزان آلودگی سالمونلایی، 60 نمونه گوشت گاو تازه توزیع شده در چکیده کامل
سالمونلا یکی از مهمترین عوامل عفونت غذایی است که میتواند عوارض مختلفی را در دستگاه گوارش ایجاد کند. گوشت به عنوان یکی از مهمترین عوامل انتقال عفونت سالمونلایی در انسان شناخته شده است. در این مطالعه برای بررسی میزان آلودگی سالمونلایی، 60 نمونه گوشت گاو تازه توزیع شده در سطح قصابیها و فروشگاههای عرضه گوشت سنندج در شرایط استریل نمونهبرداری شده و برای جداسازی سالمونلا کشت داده شده و نتایج با استفاده از PCR مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور تشخیص تائیدی کلنیهای جداسازی شده به عنوان جنس سالمونلا و تفریق گونههای تایفی موریوم و انتریتیدیس با استفاده از روش Multiplex-PCR از سه جفت پرایمر شامل 138S،S141 اختصاصی ژن InvA، پرایمرهای Flil5، Tym اختصاصی ژن fliC و پرایمرهای Prot6e-5 ، Prot6e-6 اختصاصی ژن Prot6E به ترتیب اختصاصی جنس سالمونلا، گونههای تایفیموریوم و انتریتیدیس مورد استفاده قرار گرفت. در مجموع نتایج حاصل از کشت میکروبی 12 نمونه (20%) آلوده به سالمونلا بودند، در حالی که بر اساس آزمایش PCR روی جدایههای حاصله در نهایت 7 مورد (6/11%) از نمونهها آلوده به سالمونلا تشخیص داده شدند. 4 مورد (6/6%) از نمونهها آلوده به سالمونلا تایفی موریوم تشخیص داده شدند و از هیچکدام از نمونهها سالمونلا انتریتیدیس جدا نشد (0%). این مطالعه نشان داد که میزان شیوع آلودگی سالمونلایی در گوشت تازه گاو توزیع شده در سطح سنندج بالا میباشد.
پرونده مقاله
در این تحقیق به بررسی ارتباط تجمع مقدار آرسنیک با میزان پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت عضله هشت گونه ماهی کپور معمولی، قزل آلای رنگین کمان، کپور سرگنده، کپور نقرهای، کپور علفخوار، شیر، قباد و شوریده پرداخته شد. تعداد 72 نمونه ماهی کپور معمولی، کپور سرگنده، کپور نقرهای چکیده کامل
در این تحقیق به بررسی ارتباط تجمع مقدار آرسنیک با میزان پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت عضله هشت گونه ماهی کپور معمولی، قزل آلای رنگین کمان، کپور سرگنده، کپور نقرهای، کپور علفخوار، شیر، قباد و شوریده پرداخته شد. تعداد 72 نمونه ماهی کپور معمولی، کپور سرگنده، کپور نقرهای، کپور علفخوار از مجتمع پرورش ماهی آزادگان اهواز، ماهی قزل آلای رنگین کمان از مجتمع پرورش ماهی چشمه دیمه شهرکرد و نمونههای ماهی شیر، قباد و شوریده از بندر هندیجان توسط تور گوشگیر صید شدند.آمادهسازی نمونهها بر اساس روش هضم مرطوب صورت گرفت و اندازهگیری غلظت آرسنیک با روش جذب اتمی انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد میانگین میزان آرسنیک در عضله ماهیان 020/0± 269/0 میلیگرم در کیلوگرم وزن مرطوب بود. بالاترین میزان عنصر آرسنیک در عضله ماهی قباد (019/0± 294/0 میلیگرم در کیلوگرم وزنتر) و پایینترین میزان این عنصر در عضله ماهی شوریده (024/0± 175/0 میلیگرم در کیلوگرم وزنتر) به دست آمد. همچنین میزان پروتئین، چربی، خاکستر در عضله ماهیان به ترتیب 78/0± 67/19، 45/0± 45/2، 23/0± 49/1 گرم در 100 گرم و میزان رطوبت 89/1± 78 درصد بود. نتایج نشان داد بین میزان تجمع آرسنیک در عضله ماهیان مورد مطالعه با میزان پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت همبستگی مثبت وجود دارد (05/0p<).
پرونده مقاله
در این تحقیق تاثیر فعالیت باکتری های لاکتیکی از قبیل لاکتوباسیلوس بولگاریکوس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس (استارتر ترموفیل)، لاکتوکوکوس لاکتیس (زیرگونه های لاکتیس و کرموریس، لوکونوستوک مزنتروئیدیس زیرگونه سیترووروم به همراه لاکتوکوکوس لاکتیس زیرگونه دی استی لاکتیس (استارتر چکیده کامل
در این تحقیق تاثیر فعالیت باکتری های لاکتیکی از قبیل لاکتوباسیلوس بولگاریکوس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس (استارتر ترموفیل)، لاکتوکوکوس لاکتیس (زیرگونه های لاکتیس و کرموریس، لوکونوستوک مزنتروئیدیس زیرگونه سیترووروم به همراه لاکتوکوکوس لاکتیس زیرگونه دی استی لاکتیس (استارتر مزوفیل)، هم چنین لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم لاکتیس به صورت مجزا و نیز مخلوط با هم بر روی میزان اسیدهای چرب اشباع، اسید لینولئیک کنژوگه و اندیس آتروژنیک کره مورد بررسی قرار گرفت. خامه های تخمیرشده با این باکتریها برای تهیه کره استفاده شد و آنالیز اسیدهای چرب با گاز کروماتوگرافی نشان داد، که کاربرد استارتر ترموفیل و مخلوط منجر به کاهش نسبت اسیدهای چرب اشباع به غیر اشباع گردید. در صورتی که که اسید لینولئیک کنژوگه در کره تهیه شده با لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بالاتر بود. کره های تهیه شده با استارتر ترموفیل پایین ترین میزان اندیس آتروژنیک را دارا بودند. ارزیابی حسی تفاوت معنی داری (05/0p>) در رنگ و وضعیت ظاهری نشان نداد. اما کرههای تهیه شده با استارتر ترموفیل و مزوفیل طعم مناسب تری در مقایسه با نمونههای تهیه شده با لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم لاکتیس داشتند. نتایج نشان داد، امکان کاهش تأثیرات نامطلوب تغذیهای کره با بهکارگیری باکتریهای لاکتیک وجود دارد.
پرونده مقاله
آلایندهها از جمله عوامل مختل کننده زیستبومها به شمار می آیند و از این میان فلزات سنگین به دلیل مشکلات سمیت، پایداری و تجمع زیستی در محیط زیست حتی در غلظتهای کم نیز حائز اهمیت شناخته شدهاند. استان کردستان با تولید سالانه 30 هزار تن توتفرنگی، 88 درصد کل محصول ای چکیده کامل
آلایندهها از جمله عوامل مختل کننده زیستبومها به شمار می آیند و از این میان فلزات سنگین به دلیل مشکلات سمیت، پایداری و تجمع زیستی در محیط زیست حتی در غلظتهای کم نیز حائز اهمیت شناخته شدهاند. استان کردستان با تولید سالانه 30 هزار تن توتفرنگی، 88 درصد کل محصول ایران را تولید میکند. در این مطالعه از خاک (عمق صفر تا 30 سانتیمتری)، برگ و محصول توتفرنگی هر پنج مزرعه موجود در جاده سنندج به کامیاران تعداد 25 نمونه بطور تصادفی جمع آوری شد. سپس نمونهها به آزمایشگاه منتقل و عملیات هضم اسیدی و قرائت فلزات سنگین کادمیوم، آرسنیک، سرب، روی و مس با استفاده از دستگاه نشر اتمی، صورت گرفت. طبق نتایج مطالعه، غلظت کادمیوم، روی و مس در محصول توتفرنگی مزارع نمونهبرداری شده (01/0، 03/6 و 67/13 میلیگرم در کیلوگرم) پایینتر و غلظت فلزات سنگین آرسنیک و سرب در محصول توتفرنگی مزارع نمونهبرداری شده (88/36 و 57/3 میلیگرم در کیلوگرم) بالاتر از حد استاندارد FAO/WHO بود (با حدود اطمینان 95 درصد). احتمالاً علت اصلی آلودگی فلزات سنگین استفاده نابجا از کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات نباتی در مزارع مورد بررسی باشد.
پرونده مقاله
شیر خام یکی از فساد پذیرترین غذاهایی است که پس از دوشش در معرض آلودگی های محیطی قرار می گیرد. در این بررسی با هدف بررسی نقش عوامل مختلف در افزایش بار میکربی شیر، از شیر خام تولیدی یکصد گاوداری اطراف شهرستان اسفراین به صورت تصادفی در اواسط فصول بهار، تابستان و پاییز1389 چکیده کامل
شیر خام یکی از فساد پذیرترین غذاهایی است که پس از دوشش در معرض آلودگی های محیطی قرار می گیرد. در این بررسی با هدف بررسی نقش عوامل مختلف در افزایش بار میکربی شیر، از شیر خام تولیدی یکصد گاوداری اطراف شهرستان اسفراین به صورت تصادفی در اواسط فصول بهار، تابستان و پاییز1389 نمونه برداری گردید. نمونه های شیر در سه مرحله: بلافاصله پس از دوشش، هنگام خروج از دامداری و هنگام تحویل به ایستگاه جمع آوری شیر خام اخذ گردید. نمونه ها از نظر شمارش کلی باکتریایی مورد آزمایش قرار گرفت. جهت تعیین ارتباط بین شمارش کلی باکتریایی با فاکتورهایی که احتمالاً در تغییر آن موثر می باشند پرسشنامه ای طراحی گردید. آنالیز آماری با استفاده از روش رگرسیون لوجستیک (Logistic regression) و روند genmod بهوسیله نرم افزارآماری SAS انجام شد. به طور کلی در این بررسی عوامل مؤثر در حفظ زنجیره سرما، پیشگیریکننده از ورم پستان، عوامل مؤثر در بهداشت ظروف و تجهیزات؛ سن و نژاد و نیز عوامل غیرمستقیم نظیر سطح سواد دامداران و فاصله دامداری از مرکز جمع آوری، رابطه معنی داری (05/0(p< با افزایش بار میکربی شیر نشان دادند. با توجه به نتایج این بررسی، جهت کاهش بار میکروبی شیر، حفظ زنجیره سرما، ضدعفونی سرپستانکها پس از دوشش، رعایت بهداشت ظروف و تجهیزات و نیز تجدید نظر در کیفیت آموزش بهداشت دامداران توصیه میگردد.
پرونده مقاله