هدف از پژوهش حاضر، بررسی برهمکنش تنش شوری و کروم بر برخی شاخصهای بیوشیمیایی گیاه خرفه بود. این پژوهش درقالب طرح کاملا تصادفی گلخانهای و با 3 تکرارانجام شد. 4 سطح شوری (0، 4، 8 و 12 دسیزیمنس بر متر) بااستفاده از کلریدسدیم هر 4 روز ازطریق آبیاری و سطوح تیمار کروم (0 چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، بررسی برهمکنش تنش شوری و کروم بر برخی شاخصهای بیوشیمیایی گیاه خرفه بود. این پژوهش درقالب طرح کاملا تصادفی گلخانهای و با 3 تکرارانجام شد. 4 سطح شوری (0، 4، 8 و 12 دسیزیمنس بر متر) بااستفاده از کلریدسدیم هر 4 روز ازطریق آبیاری و سطوح تیمار کروم (0، 7، 14، 21 و 28 میلیگرم بر کیلوگرم وزن خشک خاک) فراهم شد و قبل از کشت بذر در خاک، سطوح مختلف تیمار کروم با افزایش دی کرومات پتاسیم به خاک، تهیه شد. مقادیر کربوهیدراتهای محلول و نامحلول در الکل، پروتئینها، پرولین، مالون دآلدئید و پراکسیدهیدروژن پس از 60 روز از کشت گیاهان اندازهگیری و سنجش شدند. نتایج نشان داد با افزایش سطوح مختلف کروم و شوری مقادیر پرولین، پراکسید، مالون دآلدئید، کربوهیدرات محلول روند افزایشی داشت، اما کربوهیدراتهای نامحلول و پروتئینها روند کاهشی داشت. کمترین میزان کربوهیدراتهای نامحلول و پروتئینها و بیشترین میزان پرولین، پراکسید، مالون دآلدئید، کربوهیدرات محلول در الکل در تنش ترکیبی سطوح شوری 12 دسیزیمنسبرمتر و کروم 28 میلیگرم بر کیلوگرم مشاهده گردید. تنش ترکیبی شوری و کروم باعث کاهش بیشتری در کربوهیدراتهای نامحلول و پروتئینها خرفه گردید.
پرونده مقاله
دونالیلا سالینا (Dunaliella salina)، یک ریزجلبک تولید کننده کاروتنوئید است که به دلیل توانایی فوق العاده آن در تجمع بتاکاروتن از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو آزمایشی به منظور بررسی تاثیر غلظتهای مختلف هورمون جیبرلیکاسید بر افزایش میزان رشد، تجمع رنگدانههای کل چکیده کامل
دونالیلا سالینا (Dunaliella salina)، یک ریزجلبک تولید کننده کاروتنوئید است که به دلیل توانایی فوق العاده آن در تجمع بتاکاروتن از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو آزمایشی به منظور بررسی تاثیر غلظتهای مختلف هورمون جیبرلیکاسید بر افزایش میزان رشد، تجمع رنگدانههای کلروفیل، محتوای کاروتنوئید، زیستتوده خشک، لیپید کل و جیبرلیکاسید درونی گونه ریزجلبک D. Salina در محیط کشت گیلارد انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظتهای مختلف جیبرلیکاسید (GA3) با سطوح صفر (شاهد)، 5/0، 5، 10 و20 میلیگرم بر لیتر بود. صفات مورد اندازهگیری در این آزمایش شامل نرخ رشد و زمان دو برابر شدن، میزان کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید کل، زیستتوده خشک، لیپید کل و جیبرلیکاسید درونی بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر غلظتهای مختلف هورمون جیبرلیکاسید بر تمام صفات مورد مطالعه درریزجلبک D. Salina در سطح آماری پنج درصد معنیدار شد. جیبرلیکاسید با غلظت 10 میلیگرم بر لیتر باعث افزایش نرخ رشد، محتوای کلروفیل a وb، میزان کلروفیل کل، زیستتوده خشک و لیپید کل در ریزجلبک مورد مطالعه شد. در حالی که بیشترین میزان تجمع کاروتنوئید کل مربوط به تیمار 5 میلیگرم بر لیتر جیبرلیکاسید بود. با توجه به یافتههای این پژوهش پیشنهاد می-گردد که اگر هدف از کشت این گونه ریزجلبک تولید کاروتنوئید باشد، غلظت 5 میلیگرم بر لیتر جیبرلیکاسید می-تواند کارایی موثری داشته باشد ولی در صورتی که هدف تولید زیستتوده خشک و لیپید کل باشد، استفاده از غلظت 10 میلیگرم بر لیتر جیبرلیکاسید باعث تحریک و افزایش تولید زیستتوده خشک و لیپید کل ریزجلبک D. Salina خواهد شد.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی سالیسیلیکاسید و کودهای زیستی بر عملکرد و برخی صفات بیوشیمیای ریحان در شرایط تنش کمآبی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1398 در شهرستان هوراند از توابع استان آذربایجانشرقی انجام شد. تیمار چکیده کامل
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی سالیسیلیکاسید و کودهای زیستی بر عملکرد و برخی صفات بیوشیمیای ریحان در شرایط تنش کمآبی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1398 در شهرستان هوراند از توابع استان آذربایجانشرقی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح تنش خشکی (70، 140 و 210 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیرکلاس A) فاکتور دوم شامل تلقیح بذر با باکتریها در 5 سطح (عدم تلقیح بهعنوان شاهد، تلقیح با ازوتوباکتر، سودوموناس، آزوسپریلیوم و کاربرد همزمان ازوتوباکتر، سودوموناس و آزوسپریلیوم) و فاکتور سوم شامل محلولپاشی با سالیسیلیکاسید در چهار سطح (عدم مصرف، 5/0، 1 و 5/1 میلیمولار) بود. نتایج نشان داد که اثرات اصلی تنش خشکی، کودهای زیستی و محلولپاشی سالیسیلیکاسید بر کلیه صفات مورد مطالعه معنیدار بود. فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II تحت تأثیر ترکیب تیماری تنش خشکی در کودهای زیستی، تنش خشکی در سالیسیلیکاسید در سطح احتمال پنج درصد معنیدار شد. با اعمال تنش کمآبی، پایداری غشای سلولی، حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II و عملکرد دانه در گیاه ریحان کاهش یافت و میزان تجمع کربوهیدرات، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی، محتوای مالون دیآلدئید و درصد اسانس افزایش یافت. نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تنش خشکی و کودهای زیستی نشان داد که بیشترین مقدار عملکرد دانه (11/917 کیلوگرم در هکتار) و حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II (713/0) از تیمار 70 میلیمتر تبخیر و کاربرد همزمان ازوتوباکتر، سودوموناس و آزوسپریلیوم حاصل شد. محلولپاشی سالیسیلیکاسید بهترتیب منجر به افزایش 33/41، 17/54، 43/24 و 98/38 درصدی فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز، کربوهیدرات محلول برگ، شاخص پایداری غشاء و درصد اسانس و کاهش 72/54 محتوای مالون دیآلدئید شد. طبق نتایج بهدست آمده، محلولپاشی با سالیسیلیکاسید و کاربرد توأم باکتریها (ازوتوباکتر، سودوموناس و آزوسپریلیوم) توانست تا حدی اثرات منفی تنش خشکی را بر طرف و منجر به بهبود عملکرد و کیفیت گیاه ریحان گردیده است.
پرونده مقاله
کیتوزان یکی از پلی ساکاریدهای نیتروژن دار است که با واکنش استیل زدایی کیتین به صورت طبیعی ایجاد می شود و به عنوان یکی از محرک های زیستی کارآمد در تولید متابولیت های ثانویه، در گیاهان دارویی زیادی تأیید شده است. در تحقیق حاضر، کاربرد کیتوزان در غلظت های مختلف (صفر، 100، چکیده کامل
کیتوزان یکی از پلی ساکاریدهای نیتروژن دار است که با واکنش استیل زدایی کیتین به صورت طبیعی ایجاد می شود و به عنوان یکی از محرک های زیستی کارآمد در تولید متابولیت های ثانویه، در گیاهان دارویی زیادی تأیید شده است. در تحقیق حاضر، کاربرد کیتوزان در غلظت های مختلف (صفر، 100، 200، 300 و 400 میلی گرم بر لیتر) بر رشد، رنگیزه های فتوسنتزی، متابولیت های ثانویه، ظرفیت آنتی اکسیدانی، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی، کمیت و کیفیت پروتئین و سطح بیان ژن های HMGS و HMGR گیاه دارویی آندروگرافیس پانیکولاتا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که کاربرد کیتوزان به طور معنی داری باعث افزایش رنگیزه های فتوسنتزی کلروفیل و کاروتنوئیدها و در نتیجه، افزایش رشد و بیومس گیاه دارویی آندروگرافیس پانیکولاتا شد. تیمارهای کیتوزان (300 و 400 میلی گرم بر لیتر) باعث افزایش بیان ژن های HMGS و HMGR در برگ گیاه شدند که با افزایش معنی دار تجمع ترکیبات فنل کل و فلاونوئیدها همراه بود. تیمارهای کیتوزان باعث بهبود فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز و افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی برگ های گیاه دارویی آندروگرافیس پانیکولاتا شدند. بررسی کمیت و کیفیت پروتئین ها نشان داد که شدت نوارهای پروتئینی با وزن مولکولی ۶۰ کیلو دالتون در غلظت های 3۰۰ و 400 میلی گرم بر لیتر کیتوزان و همچنین شدت نوارهای پروتئینی با وزن مولکولی 3۵ و 2۰ کیلو دالتون در غلظت 3۰۰ میلی گرم بر لیتر کیتوزان نسبت به غلظت های دیگر افزایش داشته است. بنابراین، این نتایج ثابت کردند که کاربرد کیتوزان می تواند باعث افزایش تجمع متابولیت های ثانویه و ظرفیت آنتی اکسیدانی گیاه دارویی آندروگرافیس پانیکولاتا شود.
پرونده مقاله
با توجه به اهمیت استفاده از نانوتکنولوژی در کشاورزی پایدار جهت افزایش عملکرد کمی و کیفی محصولات کشاورزی، این پژوهش با هدف بررسی اثر محلولپاشی نانوکلاتهای آهن، پتاسیم، کلسیم و منگنز بر برخی خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و عناصر غذایی گیاه نعناع فلفلی(Mentha piperita L.) که چکیده کامل
با توجه به اهمیت استفاده از نانوتکنولوژی در کشاورزی پایدار جهت افزایش عملکرد کمی و کیفی محصولات کشاورزی، این پژوهش با هدف بررسی اثر محلولپاشی نانوکلاتهای آهن، پتاسیم، کلسیم و منگنز بر برخی خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و عناصر غذایی گیاه نعناع فلفلی(Mentha piperita L.) که یکی از مهمترین گیاهان دارویی خانواده نعناعیان می باشد، بصورت طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در سال 1397 در گلخانهای واقع در شهرستان اسلامشهر انجام شد. تیمارهای محلولپاشی نانوکلاتهای آهن، پتاسیم، کلسیم و منگنز شامل سه سطح 2، 4 و 6 میلیگرم در لیتر بودند. محلولپاشی گیاهان در سه مرحله و با فواصل یک هفته اعمال گردید و دو هفته پس از آخرین مرحله محلولپاشی، نمونه برداری جهت ارزیابی صفات موردنظر انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد، کاربرد نانوکلاتها بطور معنیداری صفات مورد ارزیابی را نسبت به شاهد افزایش دادند، بطوریکه بیشترین وزن تر و خشک اندام هوایی، محتوای کلروفیل کل و میزان آهن در تیمار نانوکلات آهن 6 میلیگرم در لیتر و بیشترین وزن تر وخشک ریشه و میزان پتاسیم در تیمار نانوکلات پتاسیم 6 میلیگرم در لیتر بدست آمد، همچنین بیشترین میزان فنل و منگنز در تیمار نانوکلات منگنز 6 میلیگرم در لیتر، بیشترین میزان فلاونوئید و ویتامین ث در تیمار نانوکلات منگنز 4 میلیگرم در لیتر، بیشترین میزان کلسیم در تیمار نانوکلات کلسیم 6 میلیگرم در لیتر و بیشترین میزان اسانس در تیمار نانوکلات آهن 4 میلیگرم در لیتر مشاهده شد. بطورکلی با توجه به نتایج این پژوهش، کاربرد نانوکلاتهای آهن، پتاسیم، کلسیم و منگنز با غلظت 4 و 6 میلیگرم در لیتر اثر مثبتی بر افزایش بهرهوری نعناع فلفلی دارد.
پرونده مقاله
کاربرد تغذیه برگی در مراحل بحرانی میتواند در رفع نیاز غذایی گیاه در کوتاه مدت موثر باشد. به منظور بررسی تاثیر تقویت-کنندگان رشد در مرحله پنجهدهی گندم بر جبران کمی ترکیبات مورد نیاز از منابع ذخیرهای به دانه در فرآیند انتقال مجدد در هنگام قطع آبیاری آخر، آزمایشی به صور چکیده کامل
کاربرد تغذیه برگی در مراحل بحرانی میتواند در رفع نیاز غذایی گیاه در کوتاه مدت موثر باشد. به منظور بررسی تاثیر تقویت-کنندگان رشد در مرحله پنجهدهی گندم بر جبران کمی ترکیبات مورد نیاز از منابع ذخیرهای به دانه در فرآیند انتقال مجدد در هنگام قطع آبیاری آخر، آزمایشی به صورت کرتهای یک بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی کاشمر در سال زراعی 99-98 اجرا شد. دو رقم گندم سیروان و رخشان (رقم معمول منطقه) در کرتهای اصلی و تقویتکنندگان رشد شامل: T1: شاهد، T2: اوره فسفات (10 کیلوگرم در هکتار)+ سولوپتاس (8 کیلوگرم در هکتار)+ اسید آمینه (2 در هزار)، T3: اوره فسفات (10 کیلوگرم در هکتار)+ سولوپتاس (8 کیلوگرم در هکتار)+ ریزمغذی کامل (2 در هزار)، T4: اوره فسفات (10 کیلوگرم در هکتار)+ سولوپتاس (8 کیلوگرم در هکتار)+ اسید هیومیک (2 در هزار) بودند. نتایج نشان داد بیشترین ارتفاع بوته از اعمال تیمار T3 در رقم سیروان به دست آمد. در رقمهای سیروان و رخشان بیشترین طول پدانکل از محلولپاشی تیمار T3 حاصل شد. بیشترین وزن خشک بوته در متر مربع از کاربرد تیمار T2 در رقم سیروان حاصل شد. وزن دانه در رقم سیروان حاصل از اعمال تیمار T2 ، T3 و T4 به ترتیب 651، 582 و 462 گرم در مترمربع بود که از رقم رخشان در همین تیمارها بیشتر بود. بیشترین مقدار فتوسنتز در رقم سیروان (1/19میکرومول دی اکسید کربن بر مترمربع بر ثانیه)، هدایت روزنهای و CO2 بین سلولی (Ci) و از محلولپاشی تیمار T2 حاصل شد. به طور کلی روند تاثیر تیمار T2 بر فتوسنتز و عملکرد حاکی از جبران کمبود عملکرد دانه (افزایش 52 درصدی) و زیست توده (51 درصدی) در اثر قطع آب آخر در رقم سیروان است.
پرونده مقاله
شناسایی ژنوتیپهای مقاوم به تنش خشکی در هندوانه و ارزیابی پاسخ آنها با توجه به محدود بودن منابع آبی در کشور یک اولویت تحقیقاتی محسوب میشود. به منظور ارزیابی پاسخ فیزیولوژیک و زراعی تودههای هندوانه محلی علیآباد، سیستانی و تربت به تنش خشکی، آزمایشی به صورت کرتهای خرد چکیده کامل
شناسایی ژنوتیپهای مقاوم به تنش خشکی در هندوانه و ارزیابی پاسخ آنها با توجه به محدود بودن منابع آبی در کشور یک اولویت تحقیقاتی محسوب میشود. به منظور ارزیابی پاسخ فیزیولوژیک و زراعی تودههای هندوانه محلی علیآباد، سیستانی و تربت به تنش خشکی، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی دارای سه رژیم آبیاری 100، 70 و 40 درصد نیاز آبی که به ترتیب به عنوان تیمارهای عدم تنش، تنش خفیف و تنش شدید تقسیم بندی شدند، در بهار و تابستان 1397 در منطقه جیرفت اجرا شد. بیشترین مقدار عملکرد در سطوح 100 و 70 درصد نیاز آبی بود و کمترین آن در سطح 40 درصد نیاز آبی مشاهده شد. در تیمار عدم تنش و رژیم آبیاری 70 درصد بین تودهها از لحاظ عملکرد، محتوای رطوبت نسبی و مقدار پرولین تفاوت معنیداری وجود نداشت. با افزایش تنش و اعمال رژیم آبیاری 40 درصد نیاز آبی، توده سیستانی عملکرد فیزیولوژیک و زراعی بهتری از خود نشان داد. با افزایش مقدار تنش محتوای پرولین و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی سوپر اکسید دسموتاز و کاتالاز در تمامی تودهها افزایش یافت که این مقدار افزایش در هندوانه سیستانی بیشتر از تودههای دیگر بود. با توجه به نتایج این مطالعه میتوان اظهار داشت که توده سیستانی با حفظ عملکرد فیزیولوژیکی و زراعی در شرایط تنش نسبت به دیگر هندوانهها مقاومت بهتری نشان داد. استفاده از تودههای محلی و متحمل هندوانه در برنامههای اصلاحی و مدیریت بهینۀ آبیاری میتواند به کشاورزان در رویارویی با کمبود آب کمک کند.
پرونده مقاله
به منظور بررسی اثر نیتروژن و گوگرد بر عملکرد کمی و کیفی کلزا، آزمایشی به صورت فاکتوریل سه عاملی در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی شصت کلاته گرگان در سال 1397 انجام شد. فاکتور اول شامل چهار مقدار کود نیتروژن 25، 50، 75 و 100 کیلوگرم نیتر چکیده کامل
به منظور بررسی اثر نیتروژن و گوگرد بر عملکرد کمی و کیفی کلزا، آزمایشی به صورت فاکتوریل سه عاملی در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی شصت کلاته گرگان در سال 1397 انجام شد. فاکتور اول شامل چهار مقدار کود نیتروژن 25، 50، 75 و 100 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار (از منبع اوره)، فاکتور دوم شامل دو مقدار کود گوگرد به مقادیر صفر (شاهد) و 200 کیلوگرم در هکتار و فاکتور سوم شامل دو رقم هیبرید کلزای بهاره هایولا 50 و آرجیاس 003 بودند. نتایج بررسی نشان داد که عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، وزن هزار دانه، تعداد خورجین در مترمربع، تعداد دانه در خورجین، درصد پروتئین و درصد روغن تحت تأثیر رقم، نیتروژن و گوگرد قرار گرفت. مقایسه میانگین اثرات متقابل نیتروژن و رقم نشان داد که عملکرد بیولوژیک (8360 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد دانه (6/275 گرم در مترمربع)، وزن هزار دانه (1/4 گرم)، تعداد خورجین در مترمربع (43/5232)، تعداد دانه در خورجین (64/31)، پروتئین دانه (32/24 درصد)، قند محلول (35/33 میکرومول بر گرم) و کلروفیل کل (38/1 میلی گرم بر گرم) در سطح 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و رقم هیبرید هایولا 50 و بیشترین روغن دانه (65/41 درصد) در سطح 75 کیلوگرم نیتروژن و رقم هیبرید هایولا 50 مشاهده شد. هم-چنین مقایسه میانگین حاصل از اثر متقابل گوگرد و رقم نشان داد که بیشترین میزان تعداد شاخه جانبی (8/6)، تعداد خورجین در مترمربع (63/4345)، تعداد دانه در خورجین (43/30)یلی گرم بر گرم) در تیمار 200 کیلوگرم گوگرد و رقم هیبرید هایولا 50 بدست آمد. به نظر میرسد که رقم هیبرید هایولا 50 توانایی جذب و انتقال نیتروژن و گوگرد بهتری داشته و به همین دلیل عملکرد بیش-تری تولید نمود.
پرونده مقاله
آلودگی محیط زیست با فلزات سنگین یکی از جدی ترین مشکلات زیست محیطی است. روش های مختلفی برای حذف فلزات سنگین وجود دارد که به انرژی زیادی نیاز داشته و پر هزینه هستند. بنابراین استفاده از جاذب هایی نظیر جلبک ها مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش کارآیی سه گونه میکروجلبک چکیده کامل
آلودگی محیط زیست با فلزات سنگین یکی از جدی ترین مشکلات زیست محیطی است. روش های مختلفی برای حذف فلزات سنگین وجود دارد که به انرژی زیادی نیاز داشته و پر هزینه هستند. بنابراین استفاده از جاذب هایی نظیر جلبک ها مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش کارآیی سه گونه میکروجلبک های Scenedesmus acutus ، Scenedesmus incrassatulus وScenedesmus opliquus در جذب فلز سنگین سرب بررسی شد. بدین منظور پارامتر pH (3 تا 7)، تراکم جلبک (25/0 تا 2 گرم)، غلظت آلاینده (۲۰ تا 200 میلیگرم در لیتر)، زمان (30 تا 150 دقیقه) و دما (15 تا 35 درجه سانتیگراد) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان جذب فلزات سنگین توسط این سه گونه تفاوت معنی داری نداشت. اما میزان pH ، تراکم جلبک، غلظت آلاینده، زمان و دما تاثیر معناداری بر کارآیی جلبکها در حذف مواد آلاینده از محیط داشت. به نحوی که بیشترین میزان جذب سرب توسط میکروجلبکها در pH برابر با ۶، دمای ۲۵ درجه سانتیگراد، میزان جاذب برابر با 5/0 گرم، مدت زمان تماس ۱۲۰ دقیقه و تراکم ۱۵۰ میلی گرم در لیتر سرب رخ داد. جذب سرب بر تولید لیپید و بیودیزل توسط میکروجلبک ها تاثیری نداشت.
پرونده مقاله
سلنیوم با خواص آنتی اکسیدانی، اثرات مثبتی بر رشد و بهبود بسیاری از فعالیت های بیولوژیکی گیاه دارد، اما سطوح بیش از حد آن در خاک باعث بروز اختلالات فیزیولوژیکی در گیاهان میگردد. این مطالعه به منظور بررسی اثر سلنیوم (بالک) و نانوسلنیوم بر رشد و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی گ چکیده کامل
سلنیوم با خواص آنتی اکسیدانی، اثرات مثبتی بر رشد و بهبود بسیاری از فعالیت های بیولوژیکی گیاه دارد، اما سطوح بیش از حد آن در خاک باعث بروز اختلالات فیزیولوژیکی در گیاهان میگردد. این مطالعه به منظور بررسی اثر سلنیوم (بالک) و نانوسلنیوم بر رشد و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه وشا از خانواده Apiaceae به صورت آزمایش کاملا تصادفی اجرا گردید. سلنیوم به شکل سلنات سدیم در غلظت های (۰، ۵/۲، ۵ و ۱۰ میلی گرم بر لیتر) و نانوسلنیوم در غلظتهای (۰، ۵/۲، ۵، ۱۰ و۲۰ میلی گرم بر لیتر) به محلول غذایی اضافه شد. نتایج نشان داد کاربرد هر دو تیمار نانو سلنیوم و سلنات بالک به طور معنی داری بر شاخصهای رشد گیاه (طول ریشه و اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی) تاثیرگذار بود. بیشترین میزان محتوای رنگدانه فتوسنتزی (کلروفیلa، کاروتنویید)، کربوهیدرات، پرولین، فلاونوئید کل، آنتوسیانین و همچنین فنل کل به ترتیب در ۵/۲ و 10 میلی گرم در لیتر سلنیوم و نانوسلنیوم مشاهده گردید. همچنین بیشترین میزان کلروفیل a در غلظت 10 میلی گرم در لیتر نانوسلنیوم مشاهده شد که با افزایش غلظت سلنیوم نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. در غلظت های فوق افزایش چشمگیر میزان فعالیت آنتی اکسیدان گیاه مشاهده گردید. درنهایت، سطح مالون دی آلدئید در کلیه گیاهان تحت تیمار کاهش یافت. نتایج این پژوهش نشان داد که اثر مثبت سلنیوم بر رشد و افزایش ترکیبات فنلی بستگی به نوع و غلظت سلنیوم مصرفی دارد.
پرونده مقاله
بادامزمینی یکی از مهمترین گیاهان خانواده حبوبات و غنی از روغن و پروتئین است. به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کود گوگرد (S) و محلولپاشی روی (Zn) بر عملکرد و غلظت روغن و پروتئین بادامزمینی آزمایش مزرعهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک-کامل تصادفی با سه تکرار به مدت د چکیده کامل
بادامزمینی یکی از مهمترین گیاهان خانواده حبوبات و غنی از روغن و پروتئین است. به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کود گوگرد (S) و محلولپاشی روی (Zn) بر عملکرد و غلظت روغن و پروتئین بادامزمینی آزمایش مزرعهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک-کامل تصادفی با سه تکرار به مدت دو سال زراعی (1398 و 1399) در اراضی اطراف شهرستان آستانهاشرفیه، استان گیلان، اجرا شد. عاملهای مورد بررسی شامل کود گوگرد (از منبع گچ) در چهار سطح (صفر، 20، 40 و 60 کیلوگرم در هکتار) و محلولپاشی کود روی (از منبع کلات روی) در سه سطح (صفر، 1 و 2 در هزار) بود. نتایج نشان داد اثر برهمکنش کود گوگرد و روی اثر معنیدار بر عملکرد غلاف، عملکرد دانه، تعداد دانه و غلاف، غلظت پروتئین و روغن داشتند. مقایسه میانگین صفات مورد بررسی نیز نشان بیشترین عملکرد غلاف (1/156 گرم در بوته) و عملکرد دانه (3/92 گرم در متر مربع) در تیمار گوگرد 60 کیلوگرم + روی یک در هزار، بهدست آمد. بیشترین وزن هزار دانه (6/1283 گرم) متعلق به تیمار عدم استفاده از گوگرد + روی یک در هزار، بود. بالاترین غلظت پروتئین (94/17 درصد) از تیمار محلولپاشی روی دو در هزار + عدم استفاده از کود گوگرد، و غلظت روغن (09/46 درصد) در تیمار کود گوگرد 60 کیلوگرم در هکتار + محلولپاشی روی یک در هزار، مشاهده شد. بر اساس نتایج این آزمایش میتوان اظهار داشت که مصرف همزمان کود گوگرد و محلولپاشی روی بهطور چشمگیری باعث افز-ایش عملکرد دانه و بهبود صفات مرتبط با عملکرد در گیاه بادامزمینی میشود و میتواند برای شرایط اقلیمی گیلان قابل توصیه باشد.
پرونده مقاله