تاریخ الاکراد مستوره اردلان، از جمله آثار در زمینه تاریخ کردستان با موضوع وقایع سیاسی امرای اردلان است که به قلم مستوره کردستانی به نگارش درآمدهاست. در این مقاله تاریخ الاکراد معرفی و رویکرد، روش و بینش مستوره در نگارش آن بررسی شده است. بنابر یافته ها تاریخ الاکراد د أکثر
تاریخ الاکراد مستوره اردلان، از جمله آثار در زمینه تاریخ کردستان با موضوع وقایع سیاسی امرای اردلان است که به قلم مستوره کردستانی به نگارش درآمدهاست. در این مقاله تاریخ الاکراد معرفی و رویکرد، روش و بینش مستوره در نگارش آن بررسی شده است. بنابر یافته ها تاریخ الاکراد در تاریخی دودمانی است و اصول و الگوهای تاریخ ‍ نگاری سنتی اسلامی-ایرانی را بهخوبی میتوان در آن مشاهده کرد. نویسنده، در تحلیل رویدادها، به مشیت الهی معتقد بوده و کمتر به نقش اراده و تدبیر انسان در شکلگیری حوادث باور داشتهاست. مستوره همچنین اندکی به تحلیل رویدادها و وقایع پرداخته و در مجموع، به دلیل تفکر مشیتگرایانه، بیشتر مورخی تقدیرگراست تا عقلگرا. سبک نگارش کتاب نیز سبکی ساده، بی پیرایه و ادبی است.
تفاصيل المقالة
ایالت اردلان در عرصه رقابتهای دو رقیب صفوی (1501-1722م) و عثمانی (1280-1924م) با توجه به موقعیت جغرافیای سیاسی آن، فراز و فرودهای فراوانی را پشت سر گذاشت؛ بهگونهای که بر اثر منازعات طرفین قلمرو این ایالت به تدریج تحلیل رفت. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی در پی تبی أکثر
ایالت اردلان در عرصه رقابتهای دو رقیب صفوی (1501-1722م) و عثمانی (1280-1924م) با توجه به موقعیت جغرافیای سیاسی آن، فراز و فرودهای فراوانی را پشت سر گذاشت؛ بهگونهای که بر اثر منازعات طرفین قلمرو این ایالت به تدریج تحلیل رفت. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی در پی تبیین و تحلیل سیر تحولات ایالت و امارت اردلان در دوره صفوی و نوع نگاه و سیاست شاهان صفویه و سلاطین عثمانی به تختگاه این والینشین است و اینکه نقش و جایگاه این امارت و حاکمانش در قبال قدرتهای مذکور چه بوده و چه عواملی باعث شده تا این ایالت به کانون برخورد دو حکومت تبدیل گردد. بر اساس این پژوهش حکام قلمرو اردلان که به عنوان میدان رویارویی عقیدتی، سیاسی و نظامی دو قدرت شرقی، عثمانی و صفوی، اهمیت سوق الجیشی بسیاری داشت، ناگزیر بودند در جهت حفظ جایگاه و تحکیم موقعیت و استقلال خویش، در گرایش به یکی از این دو قدرت حتیالامکان محتاطانه و سیاستمدارانه عمل کنند.
تفاصيل المقالة
شیوع همه گیری کرونا به عنوان یکی از تاثیرگذارترین رویدادهای قرن حاضر، علاوه بر حوزه سلامت، تمامی جنبه های زندگی انسان معاصر را درگیر نمود. در واقع این همه گیری جامعه را در وضعیت مخاطره آمیزی قرار داد که پیش تر نمونه ای نداشت. هدف این پژوهش، فهم برساخت مسائل اجتماعی در ا أکثر
شیوع همه گیری کرونا به عنوان یکی از تاثیرگذارترین رویدادهای قرن حاضر، علاوه بر حوزه سلامت، تمامی جنبه های زندگی انسان معاصر را درگیر نمود. در واقع این همه گیری جامعه را در وضعیت مخاطره آمیزی قرار داد که پیش تر نمونه ای نداشت. هدف این پژوهش، فهم برساخت مسائل اجتماعی در ارتباط با همه گیری کرونا در ذیل پست های صفحات اجتماعی حکمرانان ایرانی در اینستاگرام است. بر این اساس، پژوهش حاضر به روش کیفی با رویکرد تحلیل محتوای عرفی به تحلیل نظرات کاربران ذیل مطالب مرتبط با کرونای حکمرانان پرداخته است. نمونه پژوهش به صورت هدفمند به تعداد هشت حکمران ایرانی که بیشترین ارتباط با بحران کرونا داشتند انتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده ها تا کسب اشباع نظری ادامه یافت. یافته های پژوهش نشان داد که در برساخت مسائل اجتماعی مرتبط با کرونا را می توان ذیل مقوله فرعی سرگشتگی در علت یابی، بی سرانجامی مخاطره، گسترش بی کرانگی مخاطره از بیماری به زندگی، تردید در اقتدار نهاد قدرت و حکمرانی، تردید در اقتدار نهاد دین، تردید در اقتدار نهاد سلامت و درمان و دو مضمون اصلی بیکرانگی مخاطره و آشفتگی ناشی از آن و تردید در اقتدار و مشروعیت نهادی طبقه بندی نمود که نشان دهنده محوریت مولفه های مرتبط با جامعه مخاطره آمیز در برساخت مسائل اجتماعی توسط جامعه است.
تفاصيل المقالة
در این مقاله آرای ساموئل آیزنشتاد در شرح ظهور بینشهای متعالی در ادیان عصر محوری، به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. آیزنشتاد مهمترین دگرگونی دینی در عصر محوری را ظهور بینشهای متعالی در ادیان یهودی، کنفوسیوسی، هندوئی و بودائی میداند. بنا به ارزیابیهای او، بینشهای أکثر
در این مقاله آرای ساموئل آیزنشتاد در شرح ظهور بینشهای متعالی در ادیان عصر محوری، به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. آیزنشتاد مهمترین دگرگونی دینی در عصر محوری را ظهور بینشهای متعالی در ادیان یهودی، کنفوسیوسی، هندوئی و بودائی میداند. بنا به ارزیابیهای او، بینشهای متعالی ناظر به تمایز میان دو عرصۀ نظم متعالی (پالوده) و نظم دنیوی (آلوده) بودند و کوشش برای رفع تنش میان آنها منجر به نهادینهشدن چند جهتگیری مختلف در ادیان عصر محوری شد: جهتگیری اینجهانی (انجام درست امورات دنیوی) در دین کنفوسیوسی؛ جهتگیری آنجهانی (کنارهگیری از امور دنیوی به منظور رستگاری) در ادیان هندوئی و بودائی؛ جهتگیری توامان اینجهانی و آنجهانی (قوانین شریعتمدار، جهتگیری نیایشی، دستورالعملهای آئینی و مَنهیات اخلاقی) در دین یهودی. در نظر آیزنشتاد نهادینهشدن این رویکردها منجر به بازسازی نظام دنیوی در برخی جنبهها شد: پدیدارشدن حاکمان سکولار که در برابر نظام متعالی پاسخگو و در برابر اَعمالشان مسؤول بودند؛ و مجزاشدن هویت جمعی مبتنی بر تقدّس از هویتهای مبتنی بر مدنیّت و خاستگاه مجزا.
تفاصيل المقالة
پیوند بسیار کهن ملت های عرب و ایران باعث شده که زبان فرهنگ و ادبیات عرب و فارسی در تعامل گسترده با یکدیگر قرار گیرند؛ و در عرصه های فرهنگی به ویژه فرهنگ عامه نمود یافته است. تلاش هایی که در زمینه ادبیات تطبیقی صورت گرفته بسیار نا چیز است . از این رو با بررسی مضمون فقر د أکثر
پیوند بسیار کهن ملت های عرب و ایران باعث شده که زبان فرهنگ و ادبیات عرب و فارسی در تعامل گسترده با یکدیگر قرار گیرند؛ و در عرصه های فرهنگی به ویژه فرهنگ عامه نمود یافته است. تلاش هایی که در زمینه ادبیات تطبیقی صورت گرفته بسیار نا چیز است . از این رو با بررسی مضمون فقر در اشعار معروف رصافی و پروین اعتصامی پژوهش ههایی تطبیقی در ادبیات عربی و فارسی صورت گرفته است. رصافی به دلیل آگاهیبه مسائل جامعه به ویژه فقر توجه خاصی نشان داده و حاکمان جامعه عامل را عامل فقر می داند. و هم چنین روین اعتصامی نیز سهل انگاری حاکمان را باعث پیدایش فقر جامعه می داند. اما به خاطر زن بودنش کمتر مورد پذیرش جامعه قرار گرفته ام مانند رصافی یتبمان - بیوه زنان و مستمندان جامعه را مورد ترجم قرار می دهد.
تفاصيل المقالة
ابوالحسن ماوردی یکی از نظریهپردازان سیاسی قرن پنجم است که نقش مهمّی در تنظیم مبانی قدرت سیاسی دولت اسلامی داشته است. اندیشههای سیاسی سیاستگذاران مسلمان در گذر زمان به متون تاریخی نیز راه یافته است. نویسندگان در این پژوهش کوشیدهاند به روش توصیفی ـ تحلیلی وجوه مشابهت آ أکثر
ابوالحسن ماوردی یکی از نظریهپردازان سیاسی قرن پنجم است که نقش مهمّی در تنظیم مبانی قدرت سیاسی دولت اسلامی داشته است. اندیشههای سیاسی سیاستگذاران مسلمان در گذر زمان به متون تاریخی نیز راه یافته است. نویسندگان در این پژوهش کوشیدهاند به روش توصیفی ـ تحلیلی وجوه مشابهت آراء سیاسی ماوردی در باب بایستههای حکومت و وظایف زمامداران در کتاب الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه را با تاریخ جهانگشا بررسی نمایند. یافتههای پژوهش نشان میدهد مؤلّفههای اصلی آراء سیاسی مشترک در دو کتاب الاحکامالسلطانیه و الولایات الدینیه و تاریخ جهانگشای جوینی در شش محور اصلی حاکمیت، وظایف امام و فرمانروا، برکناری امام و حاکم، فرمانروایان استیلا، سرکوبی مخالفان، دیوانسالاری و نهادهای دولتی قابل بررسی است. در نوشتههای هر دو نویسنده دستیابی به قدرت و دوام حکومت برای زمامدار به خواست و تأیید الهی است. سه وظیفة اصلی حاکم دینپناهی، جهاد و عدالت است. خلیفه و سلطان، در واجبالاطاعه بودن، حقوق و وظایف برابرند و سرکوبی دشمنان سیاسی به جهاد تعبیر میشود و کارگزاران و نهادهای دولتی کارآمد بر دوام دولت میافزایند.
تفاصيل المقالة
گرایش های صوفیانه در تاریخ عرفانی همواره وجود داشته است. اما ماهیّت و نسبت این گرایش ها با ساختار سیاسی و دینی متفاوت بوده است. از زمان پیدایش آیین و مسلک تصوّف، برخی از زمامداران و حکّام سیاسی به خاطر مقتضیات گوناگون، نسبت به صوفیان اهتمام خاصی داشته و در جلب و رضایت خ أکثر
گرایش های صوفیانه در تاریخ عرفانی همواره وجود داشته است. اما ماهیّت و نسبت این گرایش ها با ساختار سیاسی و دینی متفاوت بوده است. از زمان پیدایش آیین و مسلک تصوّف، برخی از زمامداران و حکّام سیاسی به خاطر مقتضیات گوناگون، نسبت به صوفیان اهتمام خاصی داشته و در جلب و رضایت خاطر آنان تلاش می کرده اند. بعضی از فرمانروایان و حکمرانان دوره ایلخانی و تیموری به دلیل داشتن مشرب عرفانی، به مشایخ توجه می کردند و به شکل های متفاوت با صوفیان در ارتباط بوده اند. این بررسی در پی آن است تا به محورهای اصلی ارتباط بین زمامداران و حکّام سیاسی دوره ایلخانی و تیموری با صوفیان بپردازد و یا: 1- دلایل حمایت زمامداران و حکّام سیاسی دوره ایلخانی و تیموری، از ساختن خانقاه ها، تأمین مایحتاج خانقاه ها و کمک مالی به صوفیان را مورد تحلیل قرار دهد. 2- تأثیرات دعا، کرامات و سماع صوفیان، در ایجاد ارتباط با زمامداران و حکّام سیاسی دوره ایلخانی و تیموری را بررسی نماید. 3- اهمیت پند و حاذق بودن صوفیان در برابر حاکمان دوره ایلخانی و تیموری را مشخص کند. 4- عوامل جانبداری حکمرانان دوره ایلخانی و تیموری از صوفیان را در سختی، جنگ و جهاد در نقش مشاور، مورد بررسی قرار دهد.
تفاصيل المقالة
گرایشهای صوفیانه در تاریخ عرفانی همواره وجود داشتهاست. اما ماهیّت و نسبت این گرایشها با ساختار سیاسی و دینی متفاوت بوده است.
از زمان پیدایش آیین و مسلک تصوّف، برخی از زمامداران و حکّام سیاسی به خاطر مقتضیات گوناگون، نسبت به صوفیان اهتمام خاصی داشته و در جلب و رضایت أکثر
گرایشهای صوفیانه در تاریخ عرفانی همواره وجود داشتهاست. اما ماهیّت و نسبت این گرایشها با ساختار سیاسی و دینی متفاوت بوده است.
از زمان پیدایش آیین و مسلک تصوّف، برخی از زمامداران و حکّام سیاسی به خاطر مقتضیات گوناگون، نسبت به صوفیان اهتمام خاصی داشته و در جلب و رضایت خاطر آنان تلاش میکردهاند. بعضی از فرمانروایان و حکمرانان دوره ایلخانی و تیموری به دلیل داشتن مشرب عرفانی، به مشایخ توجه میکردند و به شکلهای متفاوت با صوفیان در ارتباط بودهاند.
این بررسی در پی آن است تا به محورهای اصلی ارتباط بین زمامداران و حکّام سیاسی دوره ایلخانی و تیموری با صوفیان بپردازد و یا:
1- دلایل حمایت زمامداران و حکّام سیاسی دوره ایلخانی و تیموری، از ساختن خانقاهها، تأمین مایحتاج خانقاه ها و کمک مالی به صوفیان را مورد تحلیل قرار دهد.
2- تأثیرات دعا، کرامات و سماع صوفیان، در ایجاد ارتباط با زمامداران و حکّام سیاسی دوره ایلخانی و تیموری را بررسی نماید.
3- اهمیت پند و حاذق بودن صوفیان در برابر حاکمان دوره ایلخانی و تیموری را مشخص کند.
4- عوامل جانبداری حکمرانان دوره ایلخانی و تیموری از صوفیان را در سختی، جنگ و جهاد در نقش مشاور، مورد بررسی قرار دهد.
تفاصيل المقالة
کارگزاران ساسانی چون بنای بدعهدی و ستم را بر مردمان ولایات ایران گزاردنـد، اسـبابمیرایی و سقوط خویش را نیز فراهم ساختند. چنان که در تندباد هجـوم اعـراب مـسلمان، چنـدانطاقتی برایشان نماند و حیات خویش به زودی از کف دادند . لیکن طلعت فجر اسـلام بـر ولایـاتایران، به رغم حلا أکثر
کارگزاران ساسانی چون بنای بدعهدی و ستم را بر مردمان ولایات ایران گزاردنـد، اسـبابمیرایی و سقوط خویش را نیز فراهم ساختند. چنان که در تندباد هجـوم اعـراب مـسلمان، چنـدانطاقتی برایشان نماند و حیات خویش به زودی از کف دادند . لیکن طلعت فجر اسـلام بـر ولایـاتایران، به رغم حلاوت نخستین، با سختگیریهای امویان توأم گردید. پس از شـهادت امـام علـی(ع) چون ساختار خلافت، به شالوده های خشک و بی مغز سلطنت مبدل گردید، والیانی بر اریکـهزمامداری نواحی مختلف سرزمین ایران تکیه زدند که به جز مطامع و منافع فردی و قومی خود، برهیچ مقصود دیگری نظر نداشتند. عملکرد والیـان خلافـت امـوی در بـلاد عدیـده منجملـه ایـران،رهاوردی جز ناامنی، استبداد، ظلم و تباهی را در تاریخ این ملک و بوم رقم نزد. نژادپرستی امویان ،در یک فرآیند گسترده و روزافزون، چیزی جز محرومیـت از حقـوق انـسانی، اجتمـاعی و سـقوطدولت اموی در پی نداشت. این همه تمهید نامبارکی بود تا عـدالت، قربـانی بـی عـدالتی و ظلمـتجایگزین روشنی گردد.
مقاله حاضر تلاش دارد تا رویکردی موجز اما مستند از خلال اوراق تاریخ بر ایـن مـدخلداشته باشد.
تفاصيل المقالة
پس از شکلگیری حکومت اسلامی توسط پیامبر در یثرب، مدنیت اسلامی نیز پایهگذاری نمادین شد. درپی گسترش اسلام در جزیرهالعرب، بینالنهرین، ایران، روم، مصر، ماوراءالنهر، شمال آفریقا و سرانجام جنوب اروپا، تمدن نوپای اسلامی وارد مرحله جدیدی گردید. لذا تلاش بیشتر برای تعاملات ف أکثر
پس از شکلگیری حکومت اسلامی توسط پیامبر در یثرب، مدنیت اسلامی نیز پایهگذاری نمادین شد. درپی گسترش اسلام در جزیرهالعرب، بینالنهرین، ایران، روم، مصر، ماوراءالنهر، شمال آفریقا و سرانجام جنوب اروپا، تمدن نوپای اسلامی وارد مرحله جدیدی گردید. لذا تلاش بیشتر برای تعاملات فرهنگی و نیز شکوفایی، توسعه و انتقال تمدن اسلامی احساس شد. اسپانیای اسلامی قبل از ورود مسلمانان به لحاظ فرهنگی و تمدنی وضعیت مناسبی نداشت، با استقرار حکومت امویان(138-422ق)، حاکمان اموی با تدبیر، تسامح و عقلانیت مدنی در صدد شکوفایی تمدن اسلامی در این خطه برآمدند. آنچه در این نوشتار با تکیه بر روش تاریخی برآن تاکید میشود این است که؛ چه عواملی در تعاملات فرهنگی و تمدنی اسلام و مسیحیت در اندلس عصر امویان تاثیر داشته است؟ یافتههای تحقیق حاکی از آن است که راز موفقیت امویان اندلس، تکیه برآموزههای دینی، حاکمیت مبتنی بر عقلانیت، تلاش دانشمندان و تسامح و تساهل حاکمان بوده، که رشد و شکوفایی تمدن اسلامی را در پی داشته و به ثبات آن در این منطقه یاری رسانده است.
تفاصيل المقالة
قلمرو اسلامی در دوران امویان و عباسیان، بسیاری از مناطق مسیحی نشین کلیسای شرق را در بر میگرفت. مردم این سرزمینها دارای دانشمندان برجسته و کلیساهای سازمان یافتهای بودند، و به تدریج برخی از آنان توانستند به دربار خلفا راه یابند. در این دوران بسیاری از اطبای دربار، مسیح أکثر
قلمرو اسلامی در دوران امویان و عباسیان، بسیاری از مناطق مسیحی نشین کلیسای شرق را در بر میگرفت. مردم این سرزمینها دارای دانشمندان برجسته و کلیساهای سازمان یافتهای بودند، و به تدریج برخی از آنان توانستند به دربار خلفا راه یابند. در این دوران بسیاری از اطبای دربار، مسیحیانی بودند که میراث کهنی از دانش پزشکی داشتند. همچنین برخی از شعرا، مترجمین، منجمین و جاثلیقهای مسیحی نیز توانستند ارتباط تنگا تنگی با خلفا و نزدیکان ایشان پیدا کنند، و حتی به عنوان مشاور در کنار حاکمان مسلمان، ایفای نقش کنند. در این میان، برخی از خلفا بودند که تمایل به ارتباط با مسیحیان نداشتند و با وضع احکام سختگیرانهای بر ضد آنان، کوشیدند تا مسیحیان را از جامعه مسلمانان متمایز کنند، و محدودیتهایی در انجام مناسک عبادی و فعالیتهای اجتماعی آنان به وجود آورند؛ لیکن با بررسی گزارشهای تاریخی این دوره میتوان دریافت که حکومتهای اموی و عباسی، مسیحیان را مجبور به تغییر کیش و روی آوردن به اسلام نمیکردند.
تفاصيل المقالة
تعامل با اقلیتهای دینی در تمامی حکومتها امری مهم تلقی میگردد و حاکمان بویه (حک: 322-448 ق) و صفویه (حک: 907-1148 ق) نیز جهت تقریب ادیان و استفاده از علوم و دانش این مجموعه از ساکنین کشورهای اسلامی به این موضوع توجه ویژه داشتند یا خیر، پژوهش حاضر یک پژوهش تاریخی به شم أکثر
تعامل با اقلیتهای دینی در تمامی حکومتها امری مهم تلقی میگردد و حاکمان بویه (حک: 322-448 ق) و صفویه (حک: 907-1148 ق) نیز جهت تقریب ادیان و استفاده از علوم و دانش این مجموعه از ساکنین کشورهای اسلامی به این موضوع توجه ویژه داشتند یا خیر، پژوهش حاضر یک پژوهش تاریخی به شمار میرود بهصورت توصیفی، تحلیلی بوده و موضوعات مربوط به آن از منابع معتبر تاریخی به شیوه کتابخانهای گردآوریشده است. مقاله حاضر میکوشد چگونگی رفتار این دو دولت با اقلیتهای دینی را بررسی و تصویری واقعگرایانه از رفتار بویه و صفوی با اقلیتها ارائه نماید. نتایج حاصل از تحقیقات نشان میدهد که آلبویه و صفوی گرچه شیعهمذهب بودند و طبیعی بود که حاکمان شیعه با اقلیتهای دینی رفتاری مشابه داشته باشند، اما این دولت بویهیان بود که عدالت را بین مسلمانان و اقلیتها تحقق بخشید و در اکثر موارد در دیوانها از آنان استفاده میکرد؛ اما صفویان در بیشتر دوره حکومت خود نهتنها از اقلیتها در دربارشان استفاده نمیکردند، بلکه در بیشتر موارد به حقوق آنان احترام نمیگذاشتند حتی با آنها برخورد غیرانسانی نیز داشتند.
تفاصيل المقالة
حکومت پهلوی اول در جهت تقویت قدرت خود و تشکیل دولت مدرن، مجبور به رویارویی با سروران اجتماعی جامعه شبکهای ایران بود. از همین رو به مقابله همزمان با نهاد قدرتمند اجتماعی مسئولین محلی پرداخت. از آنجا که رابطه میان مردم و حکمرانان محلی بر مبنای زور بود، به سادگی این نهاد أکثر
حکومت پهلوی اول در جهت تقویت قدرت خود و تشکیل دولت مدرن، مجبور به رویارویی با سروران اجتماعی جامعه شبکهای ایران بود. از همین رو به مقابله همزمان با نهاد قدرتمند اجتماعی مسئولین محلی پرداخت. از آنجا که رابطه میان مردم و حکمرانان محلی بر مبنای زور بود، به سادگی این نهاد از میان برداشته شد اما در مواجه با روحانیون، دولت به سادگی نتوانست قدرت اجتماعی آنان را محدود سازد بلکه بر عکس با از هم گسستهشدن پیوند دیرین میان سلطنت و دیانت در دوره پهلوی اول، روحانیت بیش از پیش مورد پذیرش و اقبال اجتماعی قرار گرفت. در اصل از آنجا که روحانیون در میان طبقات شهری نفوذ بیشتری داشتند، سیاستهای ضد ایلی و دهقانی دولت سبب افزایش تغییر در فرماسیون اجتماعی و مهاجرت مردم به شهرها شد. این امر در تحلیل نهایی سبب ازدیاد جمعیت تحت نفوذ روحانیت و نقشآفرینی بیش از پیش آنان در تحولات جامعه ایرانی گردید.
تفاصيل المقالة
ایرانیان اولین قومی بودند که یک حکومتِ قانونمند را به وجود آوردند. در بین روایاتی که از ایران باستان ذکر شده نخستین بشر و نخستین شاه ایران کیومرث بوده است و از آن عهد تا کنون انتخاب شاه از چالش های جدی در تاریخ ایران محسوب می شده لذا رسیدن به پادشاهی مستلزم کسب مشروعیت أکثر
ایرانیان اولین قومی بودند که یک حکومتِ قانونمند را به وجود آوردند. در بین روایاتی که از ایران باستان ذکر شده نخستین بشر و نخستین شاه ایران کیومرث بوده است و از آن عهد تا کنون انتخاب شاه از چالش های جدی در تاریخ ایران محسوب می شده لذا رسیدن به پادشاهی مستلزم کسب مشروعیت بوده مشروعیت به افراد کمک می کرده که بر اورنگ شاهی بنشینند سبب پایداری سیاسی و ماندگاری شاه می شده، امّا اگر از بین می رفت نتیجه آن دگرگونی سیاسی و از دست رفتن تخت پادشاهی بوده است. دوره مغول و فرمانروایی ایلخانان از دوره های بحرانی و پر تناقض مشروعیت سازی در تاریخ ایران است. تکیه بر سنت های قبیله ای و قومی فاتحان، رویکرد به اندیشه های ایرانی و نظریه اسلامی حکومت، چالش های درونی حکومت ایلخانان را تشدید ساخت و در این دوره پر تلاطم بحران های پر دامنه ای را پدیدار کرد. پرسش اساسی مشروعیت این است که بایدو خان حق ایلخانی خویش را از کجا و بر اساس کدام موازین و ضابطه ها کسب کرده بود؟ و جامعه ی ایرانی و مغولی با چه ملاک هایی، تکلیف فرمانبری خود را توجیه می کردند؟ از این روی این مقاله پس از مقدمه به چگونگی تشکیل حکومت ایلخانان، رقابت بر سر ایلخانی، حکومت بایدو و نبرد بایدو با غازان می پردازد.
تفاصيل المقالة
قلمرو اسلامی در دوران امویان و عباسیان، بسیاری از مناطق مسیحی نشین کلیسای شرق را در بر میگرفت. مردم این سرزمینها دارای دانشمندان برجسته و کلیساهای سازمان یافتهای بودند، و به تدریج برخی از آنان توانستند به دربار خلفا راه یابند. در این دوران بسیاری از اطبای دربار، مسیح أکثر
قلمرو اسلامی در دوران امویان و عباسیان، بسیاری از مناطق مسیحی نشین کلیسای شرق را در بر میگرفت. مردم این سرزمینها دارای دانشمندان برجسته و کلیساهای سازمان یافتهای بودند، و به تدریج برخی از آنان توانستند به دربار خلفا راه یابند. در این دوران بسیاری از اطبای دربار، مسیحیانی بودند که میراث کهنی از دانش پزشکی داشتند. همچنین برخی از شعرا، مترجمین، منجمین وجاثلیقهای مسیحی نیز توانستند ارتباط تنگاتنگی با خلفا و نزدیکان ایشان پیدا کنند، و حتی به عنوان مشاور در کنار حاکمان مسلمان، ایفای نقش کنند. در این میان، برخی از خلفا بودند که تمایل به ارتباط با مسیحیان نداشتندو با وضع احکام سختگیرانهای بر ضد آنان، کوشیدند تا مسیحیان را از جامعه مسلمانان متمایز کنند، و محدودیتهاییدر انجام مناسک عبادیو فعالیتهای اجتماعی آنان به وجود آورند؛ لیکن با بررسی گزارشهای تاریخی این دوره میتوان دریافت که حکومتهای اموی و عباسی، مسیحیان را مجبور به تغییر کیش و روی آوردن به اسلام نمیکردند.
تفاصيل المقالة
کارگزاران ساسانی چون بنای بدعهدی و ستم را بر مردمان ولایات ایران گذاردند،اسباب میرایی و سقوط خویش را نیز فراهم ساختند.چنان که در تندباد هجوم اعراب مسلمان،چندان طاقتی برایشان نماند و حیات خویش به زودی از کف دادند.لیکن طلعت فجر اسلام بر ولایات ایران،به رغم حلاوت نخستین،با أکثر
کارگزاران ساسانی چون بنای بدعهدی و ستم را بر مردمان ولایات ایران گذاردند،اسباب میرایی و سقوط خویش را نیز فراهم ساختند.چنان که در تندباد هجوم اعراب مسلمان،چندان طاقتی برایشان نماند و حیات خویش به زودی از کف دادند.لیکن طلعت فجر اسلام بر ولایات ایران،به رغم حلاوت نخستین،با سخت گیریهای امویان توام گردید.پس از شهادت امام علی (ع)چوت ساختار خلاوت،به شالوده های خشک و بی مغز سلطنت مبدل گردید،والیلنی بر اریکه زمامداری نواحی مختلف سرزمین ایران تکیه زدند که به جز مطامع و منافع فردی و قومی خود،بر هیچ مقصود دیگری نظر نداشتند.عملکرد والیان خلافت اموی در بلاد عدیده منجمله ایران،رهاوردی جز ناامنی،استبداد،ظلم و تباهی را در تاریخ این ملک و بوم رقم نزد.نژاد پرستی امویان،در یک فرایند گسترده و روز افزون،چیزی جز محرومیت از حقوق انسانی،اجتماعی و سقوط دولت اموی در پی نداشت.این همه تمهید نامبارکی بود تا عدالت،قربانی بی عدالتی و ظلمت جایگزین روشنی گردد.مقاله حاضر تلاش دارد تا رویکردی موجز اما مستند از خلال اوراق تاریخ براین مدخل داشته باشد.
تفاصيل المقالة
اندیشه حکومت یکی از بنیادینترین مسائل و مباحثی است که انسان از زمانی که مفهوم اجتماع را درک و برای ایجاد آن تلاش کرد، با آن درگیر است. هر جامعه از زمان پدیداری به شیوه و گونهای از گونههای حکومت اداره شده است. ازاینرو مسئله حکومت و حاکمان امری شناختهشده در حوزه فرهن أکثر
اندیشه حکومت یکی از بنیادینترین مسائل و مباحثی است که انسان از زمانی که مفهوم اجتماع را درک و برای ایجاد آن تلاش کرد، با آن درگیر است. هر جامعه از زمان پدیداری به شیوه و گونهای از گونههای حکومت اداره شده است. ازاینرو مسئله حکومت و حاکمان امری شناختهشده در حوزه فرهنگ انسانی و جوامع بشری است. تنها تفاوتهای موجود که گاه بسیار اساسی و بنیادین است موجب میشود که حکومت و مفهوم آن با بازتابها و واکنشهای متعددی روبهرو شود و حتی برخی بهعنوان گروههای آنارشیسم ضرورت وجود حکومت را با چالش روبهرو سازند و خواهان جوامع بیدولت و حکومت شوند. نمونههایی از آن را در جوامع اسلامی میتوان به نگرش افراطی خوارج با شعار لا حکم الا لله ردگیری نمود. در برابر این گروههای افراطی برخی ضرورت وجود حکومت را آنچنان تأیید و بر حضور جدی آن پافشاری میکنند که حتی حوزه خصوصی و حریمهای شخصی را درمینوردند و چیزی به نام حریم خصوصی را محترم نمیشمارند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications