این پژوهش با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراکشده و خودتنظیمی هیجانی با عود مصرف مواد در زنان انجام شد. این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش همه معتادان گمنام زن سمزدایی شده شهر مشهد در سال 1395 بودند. از میان آنان 103 نفر با روش نمونهگیری در دستر أکثر
این پژوهش با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراکشده و خودتنظیمی هیجانی با عود مصرف مواد در زنان انجام شد. این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش همه معتادان گمنام زن سمزدایی شده شهر مشهد در سال 1395 بودند. از میان آنان 103 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و همه آنها پرسشنامههای حمایت اجتماعی ادراکشده (زیمت و همکاران، 1988)، خودتنظیمی هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001) و وسوسه پس از ترک مواد (فدردی و همکاران، 2008) را تکمیل کردند. دادهها با روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل گامبهگام تحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد حمایت اجتماعی ادراکشده، راهبردهای تنظیم هیجان مثبت و راهبردهای تنظیم هیجان منفی با عود مصرف مواد در زنان رابطه منفی و معنادار داشتند. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد راهبردهای تنظیم هیجان مثبت و حمایت اجتماعی ادراکشده توانستند 1/12 درصد از تغییرات عود مصرف مواد در زنان را پیشبینی کنند (05/0P<). با توجه به نتایج پیشنهاد میشود مشاوران و روانشناسان مراکز ترک اعتیاد برای جلوگیری از عود مصرف مواد در زنان حمایت اجتماعی ادراکشده و خودتنظیمی هیجان آنها را بهبود بخشند.
تفاصيل المقالة
هدف: آموزش توانشهای مثبت اندیشی دانشآموزان، بهمنظور تقویت و بهبود ارتباط مثبت با خود، ارتباط مثبت با دیگران و زندگی و نیز افزایش حرمتخود و موفقیت تحصیلی آنان بسیار مفید و سودمند به نظر میرسد. با توجه به اهمیت مثبت اندیشی و جنبههای گسترده آن ازجمله نقش آن در سازشی أکثر
هدف: آموزش توانشهای مثبت اندیشی دانشآموزان، بهمنظور تقویت و بهبود ارتباط مثبت با خود، ارتباط مثبت با دیگران و زندگی و نیز افزایش حرمتخود و موفقیت تحصیلی آنان بسیار مفید و سودمند به نظر میرسد. با توجه به اهمیت مثبت اندیشی و جنبههای گسترده آن ازجمله نقش آن در سازشیافتگی نوجوانان، پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش توانشهای مثبت اندیشی و خودنظمجویی هیجانی بر میزان خلاقیت، کاهش اضطراب و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان سال دوم متوسطه تهران پرداخت.روش: نمرات متغیرهای آزمایشی در مراحل پیشآزمون و پسآزمون بررسی شد. جامعهآماری، دانشآموزان دبیرستانهای تهران بودند. نمونه آماری این پژوهش شامل 45 دانشآموز (15 نفر گروه اول) توانشهای مثبت اندیشی (15 نفر گروه دوم) خودنظمجویی هیجانی و 15 نفر گروه گواه میباشد.یافته ها: برای نمونهگیری ابتدا از روش نمونهگیری در دسترس دو دبیرستان گزینش و از بین دانشآموزان دوم دبیرستان بهصورت تصادفی 45 دانشآموز گزینش و در گروههای آزمایش و گروه گواه قرار گرفت. ابزار پژوهش، پرسشنامه اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه خلاقیت عابدی بود که قبل و بعد از ارائه آموزش توانشهای مثبت اندیشی بر گروه آزمایش، برای هر دو گروه گواه و آزمایش، اجرا گردید.نتیجه گیری: برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین و انحراف معیار و تحلیل کوواریانس و آزمون تحلیل اندازهگیری مکرر چند متغیره برای تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش توانشهای مثبت اندیشی و خودنظمجویی هیجانی برمیزان خلاقیت، کاهش اضطراب امتحان و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان تأثیر معناداری دارد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامهِ آموزش تنظیم شناختی هیجان وکفایت اجتماعی برخودتنظیمی هیجانی فراگیران انجام شد. طرح این پژوهش پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل نابرابر و روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که در آن از پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی استفاده شد. جامعه آمار أکثر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامهِ آموزش تنظیم شناختی هیجان وکفایت اجتماعی برخودتنظیمی هیجانی فراگیران انجام شد. طرح این پژوهش پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل نابرابر و روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که در آن از پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی استفاده شد. جامعه آماری، دانش آموزان پایه یازدهم در سال تحصیلی1399- 1398 شهرستان مرند بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 60 نفر در سه گروه آزمایشی 1 و گروه آزمایشی 2 و گروه کنترل جهت شرکت در پژوهش انتخاب و جایگزین گردیدند. به گروه آزمایشی اول تنظیم شناختی هیجان در 18جلسه (2 بار در هفته و هر جلسه 45 دقیقه) آموزش داده شد؛ به گروه آزمایشی دوم کفایت اجتماعی در 8جلسه(2 بار در هفته و هر جلسه 45 دقیقه) آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. پرسشنامه خود تنظیمی هیجانی گراتز و رومِر(2004) ابزار پژوهش بود. داده ها توسط نرم افزار SPSS 24 تحلیل شد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه ها در افزایش خودتنظیمی هیجانی(05/0>p) وجود دارد. این یافته ها نشان داد که دو روش آموزش کفایت اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان در بهبود عدم پذیرش پاسخ های هیجانی؛ دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه و عدم وضوح هیجانی اثر متفاوت دارند و این تفاوت به نفع آموزش تنظیم شناختی هیجان(35/32=F ، 05/0>p) است؛ اما این دو روش در بهبود فقدان آگاهی هیجانی و دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی اثر یکسان دارند. بر اساس این یافته ها نتیجه گرفته شد که آموزش برنامه تنظیم شناختی هیجان و برنامه کفایت اجتماعی باعث افزایش خودتنظیمی هیجانی در دانش آموزان می شود.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین عملکرد خانواده با وابستگی به شبکههای اجتماعی با توجه به نقش واسطهای خودتنظیمی هیجانی نوجوانان انجام شده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 ب أکثر
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین عملکرد خانواده با وابستگی به شبکههای اجتماعی با توجه به نقش واسطهای خودتنظیمی هیجانی نوجوانان انجام شده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بوده که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه عملکرد خانواده ﭘﺸﺘﺎﻳﻦ، ﺑﺎﻟﺪﻳﻮن و ﺑﻴﺸﺎب(1983) ، پرسشنامه خودتنظیمی هافمن و کاشدان(2010) و پرسشنامه وابستگی به شبکههای اجتماعی حقایق و همکاران(1395) استفاده شد. دادهها با استفاده از روش تحلیلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد بین عملکرد کلی خانواده به خودتنظیمی هیجانی و وابستگی به شبکههای اجتماعی تنها مسیر مستقیم با ضریب 64/0- و 32/0- وجود دارد اما اثر کلی بین عملکرد خانواده به وابستگی به شبکههای اجتماعی برابر با 37/0 است که از این مقدار 17/0 اثر مستقیم و 20/0 به اثر غیر مستقیم و نقش میانجی خودتنظیمی هیجانی مربوط بوده است. این یافتهها نشان داد که نوجوانان دارای بافت خانوادگی ناسالم و کارکرد ضعیف به دلیل نقصی که در مهارتهای تنظیم هیجان دارند و به جهت دوری از تنش و استرس ناشی از این مشکلات به شبکههای اجتماعی روی میآورند و همین امر به درک و بینش بهتر مربیان و متخصصان سلامت و سیاستگذاران از تأثیرات استفاده مفرط و آسیبزا از اینترنت در میان کاربران نوجوان و آگاهی خانوادهها در جهت نقش مهم در رفتارهای نابهنجار فرزندانشان و در نهایت تدوین مداخله مناسب از سوی متخصصان کمک میکند.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت خودآگاهی بر عزت نفس و خودتنظیمی هیجانی در دانش آموزان دختر 7-9 سال مقطع اول، دوم و سوم ابتدایی مدارس غیرانتفاعی شهر تهران بود. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری دانش أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت خودآگاهی بر عزت نفس و خودتنظیمی هیجانی در دانش آموزان دختر 7-9 سال مقطع اول، دوم و سوم ابتدایی مدارس غیرانتفاعی شهر تهران بود. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری دانش آموزان پایه های اول، دوم و سوم ابتدایی مدارس دخترانه غیرانتفاعی شهر تهران، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 30 دانش آموز انتخاب شد و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری میزان عزت نفس و خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان به ترتیب از دو پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه مدیریت هیجان کودک زیمن و همکاران استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش در طی 10 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 3 جلسه) در برنامه خودآگاهی شرکت داده شدند. برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت خودآگاهی به طور معناداری عزت نفس و خودتنظیمی هیجانی را در دانش آموزان افزایش داده است. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده در پژوهش مشخص شد که فعالیتهای انجام شده در پژوهش به کودکان کمک نموده است تا در مواجهه با رفتارهایی که از دیگران سر می زنند اما خوشایند آنها نیستند، تلاش کنند تا بر هیجانات خود کنترل داشته باشند و به شکل صحیحی هیجانات خود را بروز دهند.
تفاصيل المقالة
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی شفقت به خود و خود نظم جویی هیجانی بر اساس توانمندسازی روانشناختی است، جامعه موردبررسی عبارت است از کارکنان اداره کل بیمه سلامت استان تهران. حجم جامعه در این تحقیق 150 نفر بود و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران حجم 108 نفر تعیین شد و پرسشن أکثر
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی شفقت به خود و خود نظم جویی هیجانی بر اساس توانمندسازی روانشناختی است، جامعه موردبررسی عبارت است از کارکنان اداره کل بیمه سلامت استان تهران. حجم جامعه در این تحقیق 150 نفر بود و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران حجم 108 نفر تعیین شد و پرسشنامهها با استفاده از روش تصادفی توزیع و گردآوری شدند. در این تحقیق برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد شفقت به خود ریس و همکاران (2011)، پرسشنامه خود نظم جویی هیجانی شناختی گرنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر، 1995) استفاده شد. پایایی پرسشنامهها قبل از توزیع با روش آلفای کرونباخ محاسبه و تائید شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده در کنار آمار توصیفی استفاده شد. نتایج آزمون رگرسیون در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد توانمندسازی روانشناختی میتواند شفقت به خود را پیشبینی کند (p<0.05). همچنین سطح اطمینان 95 درصد توانمندسازی روانشناختی میتواند خود نظم جویی هیجانی را پیشبینی کند. (p<0.05). بنابراین و مسئولان سازمان بیمه سلامت کارگاهها و برنامههای توانمندسازی کارکنان و دورههای آموزشی در این زمینه را بهصورت دورهای برگزار نمایند تا کارکنان از مزایای آن بهرهمند شوند.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف مدلیابی خودتنظیمی هیجانی دانشآموزان بر اساس فرآیندهای ارتباطی خانواده، جو مدرسه و سرسختی رواشناختی با نقش واسطهای تابآوری انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر ، شامل کلیه د أکثر
این پژوهش با هدف مدلیابی خودتنظیمی هیجانی دانشآموزان بر اساس فرآیندهای ارتباطی خانواده، جو مدرسه و سرسختی رواشناختی با نقش واسطهای تابآوری انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر ، شامل کلیه دانشآموزان پسر مشغول به تحصیل در مقطع دوره دوم دبیرستانهای تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که نمونهای به حجم 385 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، عملکرد خانواده اپشتاین و همکاران (1983)، جو مدرسه زولیگ و همکاران(2009)، سرسختی روانشناختی کوباسا و همکاران (1982) و تابآوری کانرو دیویدسون (2003) پاسخ دادند. نتایج حاکی از آن بودند که مدل خودتنظیمی هیجانی براساس فرآیندهای ارتباطی خانواده، جو مدرسه و سرسختی روانشناختی با واسطه تابآوری از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم فرآیندهای ارتباطی خانواده بر تنظیم مثبت هیجان معنادار ولی بر تنظیم منفی هیجان معنادار نبود و اثر مستقیم جو مدرسه بر تنظیم مثبت و منفی هیجان معنادارنبودند ولی اثر غیرمستقیم جو مدرسه بر تنظیم مثبت هیجان معنادار بود. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم سرسختی روانشناختی بر تنظیم مثبت و منفی هیجان معنادار بودند.در نتیجه یافتههای این پژوهش، خانواده و مدرسه بر تنظیم مثبت هیجان دانشآموزان تاثیر دارند و ویژگی سرسختی روانشاختی بر تنظیم مثبت و منفی هیجان دانش آموزان تاثیر دارد.
تفاصيل المقالة
تنظیم هیجان، یک اصل اساسی در شروع، ارزیابی و سازماندهی رفتار سازگارانه، همچنین پیشگیری از بروز هیجانهای ناسالم و رفتارهای ناسازگارانه محسوب میشود وتصویر بدنی یک ساختار چند بعدی است که به برداشت فرد از ریخت و بدن خود، اطلاق میشود. هدف پژوهش حاضر مقایسهی اثربخشی درمان أکثر
تنظیم هیجان، یک اصل اساسی در شروع، ارزیابی و سازماندهی رفتار سازگارانه، همچنین پیشگیری از بروز هیجانهای ناسالم و رفتارهای ناسازگارانه محسوب میشود وتصویر بدنی یک ساختار چند بعدی است که به برداشت فرد از ریخت و بدن خود، اطلاق میشود. هدف پژوهش حاضر مقایسهی اثربخشی درمان شناختی ذهنآگاهی و درمان پذیرش و تعهد بر نگرانی از تصویر بدنی و خودتنظیمی هیجانی در بین زنان خانهدار بود. برای این منظور طی یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه، 36 نفر از بین زنان خانهدار، به روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گواه گمارش شدند. گروه درمان شناختی ذهن آگاهی و گروه درمان پذیرش و تعهد طی 8 جلسهی 90 دقیقهای در درمان شرکت کردند. گروهها قبل و بعد از درمان از نظر نگرانی از تصویر بدنی و خودتنظیمی هیجانی ارزیابی شدند. تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که هر دو درمان شناختی ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد موجب کاهش نگرانی از تصویر بدنی و افزایش خودتنظیمی هیجانی در زنان خانه دار شده است. از بین دو روش درمانی، درمان شناختی ذهنآگاهی موثرتر از درمان پذیرش و تعهد بود.
تفاصيل المقالة
تاکنون درمان های روان شناختی گوناگونی برای درمان اعتیاد ارایه شده اند. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی اثربخشی مدل سرپایی عمقی ماتریکس و مراحل تغییر بر کاهش مشکلات خودتنظیمی هیجانی و خودکارآمدی پرهیز از مواد در مردان وابسته به آمفتامین بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه آزمایشی أکثر
تاکنون درمان های روان شناختی گوناگونی برای درمان اعتیاد ارایه شده اند. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی اثربخشی مدل سرپایی عمقی ماتریکس و مراحل تغییر بر کاهش مشکلات خودتنظیمی هیجانی و خودکارآمدی پرهیز از مواد در مردان وابسته به آمفتامین بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه همراه با گروه کنترل، 45 مرد معتاد خود معرف از میان مردان وابسته به آمفتامین مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد رازی طب، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (یک گروه مداخله مبتی بر مدل سرپایی عمقی و گروه دیگر مداخله مدل مراحل تغییر) و گروه کنترل کاربندی شدند. گروهها قبل، بعد از اتمام درمان و 3 ماه بعد از اتمام درمان با پرسشنامه های خودتنظیمی هیجانی، خودکارآمدی پرهیز از مواد مورد ارزیابی قرار گرفتند. دو گروه آزمایش به مدت 16 جلسه و هفته ای دوبار درمان با رویکردهای مدل سرپایی عمقی و مدل مراحل تغییر را دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندگانه بیانگر اثربخشی هر دو مدل درمانی بر کاهش مشکلات خودتنظیمی هیجانی و افزایش خودکارآمدی پرهیز از مواد بود. نتایج مقایسه ای بیانگر اثربخشی بیشتر و پایدارتر مدل مراحل تغییر نسبت به مدل سرپایی عمقی هم در پس آزمون و هم پیگیری سه ماهه بر خودتنظیمی هیجانی و خودکارآمدی پرهیز از مواد بود. به نظر می رسد خودتنظیمی هیجانی برای درمان اعتیاد مهم بوده و باید خودتنظیمی هیجانی را به عنوان مکانیزم موثر بر تغییر در مداخلات بالینی در نظر گرفت.
تفاصيل المقالة
تنظیم هیجان به معنی تلاش افراد برای تاثیر گذاشتن روی نوع، زمان و چگونگی تجربه و بیان، تغییر طول دوره یا شدت فرایندهای رفتاری، تجربی و یا جسمانی هیجانها است و به طور خودکار یا کنترل شده، هشیار یا ناهشیار و از طریق به کارگیری راهبردهای تنظیم هیجان از جمله باز ارزیابی، نشخ أکثر
تنظیم هیجان به معنی تلاش افراد برای تاثیر گذاشتن روی نوع، زمان و چگونگی تجربه و بیان، تغییر طول دوره یا شدت فرایندهای رفتاری، تجربی و یا جسمانی هیجانها است و به طور خودکار یا کنترل شده، هشیار یا ناهشیار و از طریق به کارگیری راهبردهای تنظیم هیجان از جمله باز ارزیابی، نشخوار فکری، خوداظهاری، اجتناب و بازداری انجام میگیرد. خودتنظیمی هیجانی به تلاشهای خود برای تغییر موقعیت، شامل افکار، هیجانها، تکانهها، امیال و رفتارها و فرآیندهای توجهی گفته میشود. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خودتنظیمی هیجانی و تابآوری با سبک های مقابله با استرس در دانشجویان بود. برای این منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 236 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن به شیوه ی نمونهگیری در دسترس انتخاب و از نظر راهبردهای مقابلهای، تنظیم شناختی هیجان و تابآوری مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیری با رویکرد سلسله مراتبی نشان داد که تابآوری به صورت مثبت و معنادار سبک مقابله مسالهمدار را پیشبینی میکند. از بین راهبردهای خودتنظیمی هیجانی نشخوارگری و فاجعه سازی به صورت منفی و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت به صورت مثبت و معنادار سبک مقابله مسالهمداری را پیشبینی میکند. تابآوری به صورت منفی و معنادار سبک مقابله هیجانمداری را پیشبینی میکند. از بین راهبردهای خودتنظیمی هیجانی ملامت خویشتن و دیگران به صورت مثبت و پذیرش و دیدگاهگیری به صورت منفی و معنادار سبک مقابله هیجانمداری را پیشبینی میکند.
تفاصيل المقالة
بیماری وسواس یکی از مشکلات و اختلالات ناتوانکننده است که ماهیت پیچیده و ناهمگونی دارد. بنابراین پژوهش با هدف پیشبینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه های جسمانی-روانی اضطراب کرونا و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی انجام شد. روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود أکثر
بیماری وسواس یکی از مشکلات و اختلالات ناتوانکننده است که ماهیت پیچیده و ناهمگونی دارد. بنابراین پژوهش با هدف پیشبینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه های جسمانی-روانی اضطراب کرونا و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی انجام شد. روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. از بین زنان مبتلا به اختلال وسواس مراجعهکننده به مرکز مشاوره و رواندرمانی در شهر کرمانشاه در سال 1402 با روش نمونهگیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب شد و مقیاس وسواسی-جبری (هادگسون و راچمن، 1977)، اضطراب کرونا (علیپور و همکاران، 1398) و خودنظم بخشی هیجانی (گروس و جان، 2003) را تکمیل نمودند. تحلیل داده¬ها با روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با کمک نرم-افزار آماری SPSS 26 انجام شد. نتایج نشان داد اضطراب کرونا (29/0=r و 014/0=p) و مؤلفههای آن با عود نشانگان وسواس همبستگی مثبت و معناداری دارد (05/0>p). همچنین، خودنظم بخشی هیجانی (48/0-=r و 018/0=p) و ابعاد آن توانستند به طور منفی و معناداری عود نشانگان وسواس را پیشبینی کنند. تحلیل رگرسیون به روش همزمان نیز نشان داد که متغیرهای پیشبین با هم 31 درصد واریانس عود نشانگان وسواس را پیشبینی کردهاند. با درنظر گرفتن این نتایج، به نظر میرسد با بهبود خودتنظیمی هیجانی و کنترل اضطراب کرونا میتوان در جهت کاهش عود نشانگان وسواس در این بیماران سود جست.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications