• فهرس المقالات Subjective well-being

      • حرية الوصول المقاله

        1 - Role of Environmental Dimensions on well-being: Qualitative Approach
        Sakineh Maroofi Mojtaba Valibeigi Neda Safari Maryam Sereshti
        Environmental dimensions can be used as indicators of urban quality of life due to their potential contribution to subjective well-being. The environment is constituted by the interacting systems of physical, biological, and social elements interrelated in various ways, أکثر
        Environmental dimensions can be used as indicators of urban quality of life due to their potential contribution to subjective well-being. The environment is constituted by the interacting systems of physical, biological, and social elements interrelated in various ways, individually and collectively. This study aims to uncover qualitatively whether these two environmental elements, namely social and physical factors, are indeed predictors of subjective well-being and reliable indicators of quality of life in cities. The study presents and tests a model that examines a matrix of cross-effects between social and physical indicators with subjective well-being. Data are obtained through an expert survey in the city of Tehran. In this approach, a group of urban planners undertakes the effect of social and physical components on subjective well-being. First, the existing literature is studied, and the related components are identified. Then, some interviews are made, and the cross-section analysis effects are extracted in a cross-effect matrix. As the finding revealed, among physical factors, percapita and spatial justice can have the highest impact on subjective well-being in Tehran. This was followed by access to urban transportation networks depending on their type, quality, and amount. Also, commute, neighborhood, housing, and job satisfaction were predictors of subjective well-being. Among social factors, spending leisure time, continuous social interactions, and health status impact subjective well-being. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تأثیر آموزش بهزیستی روان شناختی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان)
        رویا فلاحیان اصغر آقایی سیدحمید آتش پور آذر کاظمی
        این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش بهزیستی روان شناختی بر سلامت روان دانشجویان اجرا شد. روش پژوهش از نوع نیمه‌‌ آزمایشی و با طرح پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان) در پا أکثر
        این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش بهزیستی روان شناختی بر سلامت روان دانشجویان اجرا شد. روش پژوهش از نوع نیمه‌‌ آزمایشی و با طرح پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان) در پاییز 1391 تشکیل دادند که از میان آنها 40 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی به دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سلامت روانی SCL-90-R (دراگوتیس و همکاران، 1973) بود. گروه آزمایش، طی 10 جلسه آموزش گروهی بهزیستی روان‌شناختی، (هر جلسه به مدت 90 دقیقه در طی 5 هفته و هر هفته 2 جلسه) قرار گرفتند که شامل آموزش بهزیستی روان‌شناختی مبتنی بر مدل ریف بود و گروه کنترل هیچ‌گونه آموزشی دریافت نکرد. نتایج تحلیل چندگانه کواریانس نشان داد که آموزش بهزیستی روان‌شناختی در همه ابعاد سلامت روان (شکایت جسمانی، وسواس و اجبار، حساسیت، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی، روانپریشی، ضریب کلی علایم مرضی، ضریب ناراحتی و جمع علایم مرضی) به استثنای افسردگی مؤثر واقع می‌شود و میانگین‌های نمرات دانشجویان گروه آزمایش نسبت به دانشجویان گروه کنترل به‌طور معناداری بیشتر بود (01/0P < ). در نهایت چنین نتیجه‌گیری می‌شودکه آموزش بهزیستی روان‌شناختی می‌تواند در بهبود سلامت روان دانشجویان تأثیر داشته باشد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تأثیر ادراک عدم تعادل تلاش - پاداش بر تعارض کار- خانواده با نقش میانجیگری بهزیستی ذهنی (مورد مطالعه: کارکنان و اعضای هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان))
        سید سعید نوابی منصوره پورمیری
        این پژوهش با هدف تأثیر ادراک از عدم تعادل تلاش - پاداش بر تعارض کار - خانواده با نقش میانجیگری بهزیستی ذهنی انجام گرفت. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل همۀ کارکنان رسمی و اعضای هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراس أکثر
        این پژوهش با هدف تأثیر ادراک از عدم تعادل تلاش - پاداش بر تعارض کار - خانواده با نقش میانجیگری بهزیستی ذهنی انجام گرفت. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل همۀ کارکنان رسمی و اعضای هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) به تعداد 700 نفر در سال 97 است که از طریق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 248 نفر انتخاب و پرسشنامه توزیع‌گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامۀ عدم تعادل تلاش - پاداش (Sigrist, 2013)، پرسشنامۀ تعارض ‌کار - خانواده (Carlson et al. 2000) و پرسشنامۀ بهزیستی ذهنی (Keyes et al. 2003) است. روش‌های تجزیه‌وتحلیل اطلاعات تحقیق با استفاده از نرم‌افزار Spss25 و PLS_WARP6 بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که عدم تعادل تلاش - پاداش بر تعارض کار - خانواده (18/0p=)، عدم تعادل تلاش - پاداش بر بهزیستی ذهنی (41/0 -p=) و تعارض کار - خانواده بر بهزیستی ذهنی (29/0 - p=) تأثیرگذار است و بهزیستی ذهنی نقش میانجی‌گری در رابطه بین ادراک از عدم تعادل تلاش - پاداش بر تعارض کار - خانواده دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - مقایسه ادراک از عدم تعادل تلاش- پاداش، تعارض کار- خانواده و بهزیستی ذهنی بین کارکنان رسمی و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)
        سید سعید نوابی منصوره پورمیری
        این پژوهش با هدف مقایسه ادراک از عدم تعادل تلاش- پاداش، تعارض کار- خانواده و بهزیستی ذهنی انجام گرفت. پژوهش از جهت هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی و بصورت علی-مقایسه ای بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان رسمی و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاداسلامی واحد اصف أکثر
        این پژوهش با هدف مقایسه ادراک از عدم تعادل تلاش- پاداش، تعارض کار- خانواده و بهزیستی ذهنی انجام گرفت. پژوهش از جهت هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی و بصورت علی-مقایسه ای بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان رسمی و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاداسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) در سال 1397 بود که از طریق جدول کرجسی و مورگان از این جامعه، نمونه ای به تعداد ۲۴۸ نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه عدم تعادل- تلاش پاداش(Siegrist, 2013)، پرسشنامه تعارض کار- خانواده (Carlson, Kacmar &amp; Williams, 2000)و پرسشنامه بهزیستی ذهنی (Keyes, Magyar-Mae, 2003) بود. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزازSpss25 و داده‌ها با آزمون هایt بررسی و برای مقایسه میانگین دو جامعه از آزمون مقایسه میانگین دو جامعه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان عدم عادل تلاش- پاداش در هیات علمی(381/2p=) و در کارکنان(385/2p=) و همچنین میزان بهزیستی ذهنی در هیات علمی (866/2p=) و در کارکنان(860/2p=) محاسبه شد که در هر دو مورد در سطحی پایین تر از میانگین قرار داشت. میزان تعارض کار- خانواده در هیات علمی(288/3p=) و در کارکنان(348/3p=) برآورد شد که بیشتر از سطح میانگین قرار داشت. همچنین در متغیرهای عدم تعادل تلاش- پاداش، تعارض کار- خانواده و بهزیستی ذهنی بین دو گروه کارکنان رسمی و اعضای هیات علمی، تفاوت معناداری مشاهده نشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهزیستی ذهنی و سازگاری فردی- اجتماعی زنان مطلقه
        شیما نصری کیوان کاکابرایی محمد شریفی
        هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهزیستی ذهنی و سازگاری فردی اجتماعی زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد شهرستان پاوه بود. از جامعه آماری تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد، و به طور تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. درم أکثر
        هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهزیستی ذهنی و سازگاری فردی اجتماعی زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد شهرستان پاوه بود. از جامعه آماری تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد، و به طور تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. درمان هیجان مدار به شکل گروهی در طی 9 جلسه ی ۴۵ دقیقه ای بر گروه آزمایش انجام شد و افراد گروه کنترل، در لیست انتظار قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (1953) و مقیاس بهزیستی ذهنی داینر و همکاران (1999) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر بهزیستی ذهنی و سازگاری فردی اجتماعی اثربخش است. به طوری که افزایش سازگاری فردی اجتماعی و بهزیستی ذهنی در گروه آزمایش منجر شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - رابطه اضطراب اجتماعی و حمایت اجتماعی با احساس ذهنی بهزیستی در دانشجویان زن
        پرویز عسگری فرح نادری هدا شرف الدین
        هدف از این پژوهش بررسی رابطه اضطراب اجتماعی و حمایت اجتماعی با احساس ذهنی بهزیستی در دانشجویان زن تحصیلات تکمیلی واحد علوم و تحقیقات خوزستان بود. نمونه این پژوهش شامل 207 نفر بودند که به صورت تصادفی طبقه ای از بین تمامی دانشجویان زن واحد علوم و تحقیقات خوزستان انتخاب شد أکثر
        هدف از این پژوهش بررسی رابطه اضطراب اجتماعی و حمایت اجتماعی با احساس ذهنی بهزیستی در دانشجویان زن تحصیلات تکمیلی واحد علوم و تحقیقات خوزستان بود. نمونه این پژوهش شامل 207 نفر بودند که به صورت تصادفی طبقه ای از بین تمامی دانشجویان زن واحد علوم و تحقیقات خوزستان انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از پرسشنامه‌های اضطراب اجتماعی و حمایت اجتماعی فیلیپس و رضایت از زندگی (SWLS) استفاده شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و نتایج تحلیل داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری در سطح معنی داری 001/0 نشان داد که بین اضطراب اجتماعی و احساس ذهنی بهزیستی رابطه منفی معنی‌داری وجود دارد و بین حمایت اجتماعی و احساس ذهنی بهزیستی رابطه مثبت معنی‌‌داری وجود دارد. یافته‌ها نشان داد که بین اضطراب اجتماعی و حمایت اجتماعی با احساس ذهنی بهزیستی رابطه چندگانه وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که حمایت اجتماعی بهترین پیش‌بینی‌کننده‌ی احساس ذهنی بهزیستی می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تاثیر آموزش مهارت‌های اجتماعی بر بهزیستی ذهنی، سازگاری بهداشتی و عملکرد اجتماعی دانش‌آموزان
        رضا سورانی
        هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارت‌های اجتماعی بر بهزیستی ذهنی، سازگاری بهداشتی و عملکرد اجتماعی دانش‌آموزان بود. این مطالعه نیمه-تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه‌های آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش دانش‌آموزان پسر دوره دوم متوسطه منطقه پنج تهران در سال تحصی أکثر
        هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارت‌های اجتماعی بر بهزیستی ذهنی، سازگاری بهداشتی و عملکرد اجتماعی دانش‌آموزان بود. این مطالعه نیمه-تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه‌های آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش دانش‌آموزان پسر دوره دوم متوسطه منطقه پنج تهران در سال تحصیلی 96-1395 بودند که از میان آنان 60 نفر با روش نمونه‌گیری داوطلبانه انتخاب و به‌صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه‌ای به‌صورت گروهی مهارت‌های اجتماعی را آموزش دید. گروه‌ها پرسشنامه‌های بهزیستی ذهنی (کی‌یز و ماگیار-مو، 2003)، سازگاری بهداشتی (بل، 1961) و عملکرد اجتماعی (فورسیس و همکاران، 1999) را در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون تکمیل کردند. داده‌ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد آموزش مهارت‌های اجتماعی باعث افزایش معنادار بهزیستی ذهنی، سازگاری بهداشتی و عملکرد اجتماعی دانش‌آموزان شد (01/0P&lt;). بنابراین نتایج حاکی از اهمیت آموزش مهارت‌های اجتماعی در افزایش بهزیستی ذهنی، سازگاری بهداشتی و عملکرد اجتماعی دانش‌آموزان می‌باشد. در نتیجه پیشنهاد می‌شود مشاوران و درمانگران بهبود ویژگی‌های روانشناختی دانش‌آموزان از روش آموزش مهارت‌های اجتماعی استفاده کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تاثیر بازی درمانی گروهی بر رفتارهای تکانشی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی روانی
        ریحانه ولی‌نقندر فریده هاشمیان‌نژاد
        هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر بازی درمانی گروهی بر رفتارهای تکانشی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی روانی بود. این پژوهش نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش‌آموزان پیش‌دبستانی شهر مشهد در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنها 40 نفر با أکثر
        هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر بازی درمانی گروهی بر رفتارهای تکانشی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی روانی بود. این پژوهش نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش‌آموزان پیش‌دبستانی شهر مشهد در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنها 40 نفر با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 45 دقیقه‌ای بازی درمانی گروهی دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی ندید. برای جمع‌آوری داده‌ها از ابزارهای مقیاس رفتارهای تکانشی (بارات، 1994)، خرده‌مقیاس سازگاری اجتماعی (بل، 1961) و پرسشنامه بهزیستی روانی (کییز و ماگیار-مو، 2003) استفاده که توسط مادران تکمیل شد. داده‌ها با روش‌های آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم‌افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که گروه‌های آزمایش و کنترل در مرحله پیش‌آزمون از نظر رفتارهای تکانشی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی روانی تفاوت معناداری نداشتند (05/0P&gt;)، اما در مرحله پس‌آزمون از نظر هر سه متغیر تفاوت معناداری داشتند (05/0P&lt;). به عبارت دیگر بازی درمانی گروهی باعث کاهش رفتارهای تکانشی و افزایش سازگاری اجتماعی و بهزیستی روانی دانش‌آموزان پیش‌دبستانی شد (001/0P&lt;). بر اساس نتایج توصیه می‌گردد که روانشناسان بالینی و درمانگران از روش بازی درمانی گروهی در کنار سایر روش‌های درمانی برای بهبود سلامت و به‌ویژه کاهش رفتارهای تکانشی و افزایش سازگاری اجتماعی و بهزیستی روانی دانش‌آموزان پیش‌دبستانی استفاده کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - رابطه سرمایه روان‌شناختی و تنبلی اجتماعی با نقش میانجی بهزیستی ذهنی
        علی نجفی بهرنگ اسماعیلی شاد
        هدف از پژوهش حاضر، تبیین رابطه سرمایه روان‌شناختی و تنبلی اجتماعی با نقش میانجی بهزیستی ذهنی بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه ی کارکنان آموزش ‌و پرورش شهر بجنورد به تعداد120 نفر بود که با استفاده از فر أکثر
        هدف از پژوهش حاضر، تبیین رابطه سرمایه روان‌شناختی و تنبلی اجتماعی با نقش میانجی بهزیستی ذهنی بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه ی کارکنان آموزش ‌و پرورش شهر بجنورد به تعداد120 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده 97 نفرانتخاب گردیدند. ابزار پژوهش عبارت بود از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)، تنبلی اجتماعی حسینی (۲۰۰۸) و بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003). جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار Spss نسخه 23و pls استفاده شد. نتایج نشان می دهد رابطه سرمایه روان‌شناختی با تنبلی اجتماعی منفی و رابطه آن با بهزیستی ذهنی مثبت بوده است. همچنین بهزیستی ذهنی با تنبلی اجتماعی رابطه منفی دارد و رابطه سرمایه روان‌شناختی با تنبلی اجتماعی منفی بود؛ بنابراین می توان گفت بین سرمایه روان‌شناختی و تنبلی اجتماعی با نقش میانجی بهزیستی ذهنی در کارکنان اداره آموزش‌وپرورش شهر بجنورد رابطه معناداری برقرار است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - اثر بخشی رفتار های حمایتی و غیر حمایتی مربیان بر خود کارآمدی و رفاه ذهنی ورزشکاران رشته ووشو
        امیر کریمی عاطفه تیموری نوید مهتاب
        هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان اثربخشی رفتارهای حمایتی و غیر حمایتی مربیان بر خودکارآمدی و رفاه ذهنی ورزشکاران رشته ووشو بود. لذا روش تحقیق از نوع توصیفی &ndash; همبستگی بود که داده‌های آن به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه جمع‌آوری گردید. جامعه آماری این پژوهش شام أکثر
        هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان اثربخشی رفتارهای حمایتی و غیر حمایتی مربیان بر خودکارآمدی و رفاه ذهنی ورزشکاران رشته ووشو بود. لذا روش تحقیق از نوع توصیفی &ndash; همبستگی بود که داده‌های آن به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه جمع‌آوری گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی ورزشکاران رشته ووشو بر اساس آمار ارائه‌شده توسط هیئت ووشو استان کردستان در سال 99 که در لیگ استان شرکت کردند و تعداد آن‌ها 110 نفر است. نمونه آماری این تحقیق بر اساس جدول مورگان و کرجسی برابر با تعداد 86 نفر می‌باشد که به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردیده‌اند. برای جمع‌آوری داده‌ها از سه پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه‌ها مورد تأیید اساتید بوده و پایایی پرسشنامه‌ها و خرده مقیاس‌های آن‌ها در آزمون ضریب آلفای کرونباخ در سطح مطلوب بوده است. شاخص‌های آماری نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار در تحلیل توصیفی داده‌ها استفاده شد. جهت آزمون فرضیه‌های تحقیق در بخش آمار استنباطی از آزمون‌های کلموگروف اسمیرنف و آزمون تحلیل واریانس ANOVA با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 22 انجام‌شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که: 2/47 درصد نمونه آماری دارای مدرک تحصیلی فوق‌دیپلم، 8/34 درصد در دامنه سنی 26 تا 30 سال سن قرار داشتند. نتایج آمار استنباطی نشان داد که رفتارحمایتی مربیان (05/0P&le;، 96/2=F) و رفتار غیرحمایتی مربیان (05/0P&le;، 59/4=F) بر خودکارآمدی ورزشکاران تأثیر دارند. همچنین رفتار حمایتی مربیان (05/0P&le;، 58/3=F) و رفتار غیرحمایتی مربیان (05/0P&le;، 34/10=F) بر رفاه ذهنی ورزشکاران تأثیر دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - اثربخشی آموزش پرما سلیگمن بر بهزیستی ذهنی، کیفیت و جهت‌گیری زندگی تک‌والد مادر
        آیدا جلائی پیمان یوسف زاده بیتا بهرامی
        هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مدل پرما سلیگمن بر بهزیستی ذهنی، کیفیت و جهت‌گیری زندگی تک‌والد مادر بود. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی زنان سرپ أکثر
        هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مدل پرما سلیگمن بر بهزیستی ذهنی، کیفیت و جهت‌گیری زندگی تک‌والد مادر بود. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی زنان سرپرست خانوار (تک‌والد مادر که به دلیل طلاق، سرپرستی خانواده را بر عهده دارد) مراکز مشاوره منطقه 5 شهر تهران در سال 1399 بود. نمونه پژوهش شامل 36 تک‌والد مادر بود که به شیوه در دسترس گزینش شد و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (18 نفر) و کنترل (18 نفر) همتا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه‌های بهزیستی ذهنی (کییز و ماگیارمو، 2003)، فرم کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1994) و جهت‌گیری زندگی (شییر و کارور، 1994) بود. آزمودنی‌های گروه آزمایش طی 10‌ جلسه 90‌ دقیقه‌ای تحت برنامه آموزش مدل پرما قرار گرفتند ولی گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون کوواریانس و نرم‌افزار SPSS انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مدل پرما بر بهزیستی ذهنی، کیفیت زندگی و جهت‌گیری زندگی تک‌والد مادر تأثیر دارد. بنابراین می‌توان استنباط کرد که آموزش مدل پرما، بهزیستی ذهنی تک‌والد مادر را افزایش داده، کیفیت زندگی و جهت‌گیری زندگی آنان را بهبود بخشیده است. ازاین‌رو با توجه به نتایج فوق می‌توان نتیجه گرفت که تمرینات پرما با تأکید و تمرکز بر پنج مؤلفه هیجانات مثبت، مجذوبیت، معنا، روابط مثبت و دستاورد بر مؤلفه‌های مزبور مؤثر واقع گردیده است.. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - رویکرد چند بعدی به رفاه ذهنی مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه ایلام
        باقر درویشی مهدی امیدی فرشته عصمت
        هدف این مقاله بررسی رویکرد چند بعدی به رفاه ذهنی با استفاده از مدل ون پراگ و همکاران (2003) است. بدین منظور، رضایت‌مندی از زندگی به‌ صورت تابعی از رضایت‌مندی شغلی، مالی، سلامت، مسکن، اوقات فراغت و محیط زندگی مدل‌بندی شده وبه روشCOLS و بر اساس داده‌های حاصل از پرسش‌نامه أکثر
        هدف این مقاله بررسی رویکرد چند بعدی به رفاه ذهنی با استفاده از مدل ون پراگ و همکاران (2003) است. بدین منظور، رضایت‌مندی از زندگی به‌ صورت تابعی از رضایت‌مندی شغلی، مالی، سلامت، مسکن، اوقات فراغت و محیط زندگی مدل‌بندی شده وبه روشCOLS و بر اساس داده‌های حاصل از پرسش‌نامه برای نمونه‌ای به حجم 180 نفر متشکل از کارمندان و اعضای هیأت علمی دانشگاه ایلام برآورد شد. نتایج بررسی برای کل نمونه و کارمندان نشان داد که رضایت‌مندی از زندگی تابعی از رضایت‌مندی در حوزه‌های مالی، سلامت و محیط ‌زندگی است، اما در مورد اعضای هیأت علمی تنها رضایت‌مندی مالی تأثیر معناداری بر رضایت‌مندی کل دارد. همچنین نتایج حاصل از مدل‌های رضایت‌مندی در ابعاد مختلف زندگی بیانگر آن است که عدم رضایت از زندگی را نمی‌توان تنها با مؤلفه‌های درآمدی تبیین کرد. بر این اساس به نهادهای حمایتی توصیه می‌شود که از برنامه‌های رفاهی صرفا مالی پرهیز نموده و به جای آنها بسته‌های حمایتی جامع‌تری را تدوین کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - بررسی رابطه بین تعلق به شهر و رفاه ذهنی شهروندان تهرانی (مطالعه‌ای در بین شهروندان بالای 18 سال شهر تهران)
        مینا شیروانی ناغانی افسانه ادریسی زهرا سادات مشیر استخاره
        این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعلق به شهر ورفاه ذهنی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق مستخرج از رویکرد هاجرتی و فیتزپتریک می‌باشد. روش تحقیق پیمایش کمی و از نوع توصیفی/تحلیلی می‌باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیة از شهروندان بالای 18 أکثر
        این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعلق به شهر ورفاه ذهنی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق مستخرج از رویکرد هاجرتی و فیتزپتریک می‌باشد. روش تحقیق پیمایش کمی و از نوع توصیفی/تحلیلی می‌باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیة از شهروندان بالای 18 سال شهر تهران بودند که بر اساس آخرین سرشماری 6750000 هزار می‌باشند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر تعیین شد که به دلایلی (پارگی، نقض، پاسخ‌های یکدست و غیره) این تعداد را به 400 مورد افزایش داده شد. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه بود که پایایی کل آن 89/0 محاسبه شد. شیوه نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌‌ای بود. ابتدا وضعیت نرما‌ل‌بودن داده‌ها با استفاده از آزمون کولموگروف &ndash; اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و پس از مشخص شدن نرمال بودن داده های تحقیق، رابطه بین متغیرها با ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم‌افزارspss 22 سنجیده شد. یافته‌ها نشان می‌دهد بین تعلق مکانی (49/0)، تعلق احساسی (24/0)، تعلق شناختی (46/0) و تعلق عملی (46/0) با رفاه ذهنی شهروندان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. یافته‌های رگرسیون چندمتغیره نشان می‌دهد که متغیر تعلق اجتماعی 31/0 از تغییرات متغیر رفاه ذهنی را تبیین می‌کند. نتایج این تحقیق حاکی از این است که تعلقات باعث می‌شوند افراد ترجیحات منطقی اتخاذ کنند، سرمایه‌گذاری اجتماعی کنند، حساس باشند و از این طریق به تعدیل انگیزه‌های منفی خود بپردازند و در نتیجه احساس رضایت و خوشبختی داشته باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - بررسی رابطه بین تعلق به شهر و رفاه ذهنی شهروندان تهرانی(مطالعه ای در بین شهروندان بالای 18 سال شهر تهران)
        مینا شیروانی ناغانی افسانه ادریسی زهرا سادات مشیر استخاره
        این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعلق به شهرو رفاه ذهنی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق مستخرج از رویکرد هاجرتی و فیتزپتریک است. روش تحقیق پیمایش کمی و از نوع توصیفی/تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش حاضر، کلیة شهروندان بالای 18 سال شهر تهر أکثر
        این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعلق به شهرو رفاه ذهنی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق مستخرج از رویکرد هاجرتی و فیتزپتریک است. روش تحقیق پیمایش کمی و از نوع توصیفی/تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش حاضر، کلیة شهروندان بالای 18 سال شهر تهران بودند که بر اساس آخرین سرشماری 6750000 هزارند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر تعیین شد که به دلایلی (پارگی، نقض، پاسخ های یکدست و غیره) این تعداد به 400 مورد افزایش داده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که پایایی کل آن 89/0 محاسبه شد. شیوة نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بود. ابتدا وضعیت نرما ل بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف &ndash; اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و پس از مشخص شدن نرمال بودن داده های تحقیق، رابطه بین متغیرها، با ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزارspss 22 سنجیده شد. یافته ها نشان می دهد بین تعلق مکانی (49/0)، تعلق احساسی (24/0)، تعلق شناختی (46/0) و تعلق عملی (46/0) با رفاه ذهنی شهروندان رابطة معنادار و مثبتی وجود دارد. یافته های رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که متغیر تعلق اجتماعی 31/0 از تغییرات متغیر رفاه ذهنی را تبیین می‌کند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تعلقات باعث می شوند افراد ترجیحات منطقی اتخاذ کنند، سرمایه گذاری اجتماعی کنند، حساس باشند و از این طریق به تعدیل انگیزه های منفی خود بپردازند و در نتیجه احساس رضایت و خوشبختی داشته باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - نقش واسطه‌ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین پدیدآورندگی - راکدماندگی و بهزیستی فاعلی در میانسالی
        بهاره امیری خدامراد مومنی کامران یزدانبخش
        هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش واسطه‌ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین پدیدآورندگی-راکدماندگی، با بهزیستی فاعلی در دوره میانسالی بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه‌ی آماری پژوهش شامل کلیه‌ میانسالان ساکن شهر کرمانشاه بود که از بین آنها 200 نفر (127 مرد و 73 زن) با ر أکثر
        هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش واسطه‌ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین پدیدآورندگی-راکدماندگی، با بهزیستی فاعلی در دوره میانسالی بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه‌ی آماری پژوهش شامل کلیه‌ میانسالان ساکن شهر کرمانشاه بود که از بین آنها 200 نفر (127 مرد و 73 زن) با روش نمونه‌گیری داوطلبانه انتخاب و به چهار ابزار مقیاس بهزیستی ذهنی (کانتریل ، 1965)، پدیدآورندگی لویولا (مک آدامز و دی سانت آوبین، 1992)، مقیاس راکد‌‌‌ماندگی (برادلی، 1997) و راهبردهای مدیریت زندگی (بالتس و دیگران، 1999) پاسخ دادند. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که پدیدآورندگی-راکدماندگی از طریق راهبردهای مدیریت زندگی با بهزیستی ذهنی رابطه دارد.بطور کلی افراد پدیدآورنده‌ای که از راهبردهای مدیریت زندگی استفاده می‌کنند در میانسالی از بهزیستی ذهنی بیشتری برخوردارند.همچنین افرادی که راکدماندگی در دوران میانسالی را تجربه میکنند کمتر از راهبردهای مدیریت استفاده میکنند که باعث کاهش بهزیستی ذهنی میشود.در نتیجه، با توجه به اهمیت بهزیستی ذهنی در میانسالان، روان‌شناسان می‌توانند با تکیه بر دو متغیر پدیدآورندگی_راکدماندگی و راهبردهای مدیریت زندگی و تلاش برای بهبود و اصلاح آنها در میانسالان و انجام مداخلات و درمان‌ها در جامعه ، گامی در جهت افزایش کیفیت این دوران بردارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - پنج رگه اصلی شخصیت و حرمت خود به عنوان پیش‌بینهای بهزیستی فضیلت‌گرا
        محسن جوشن لو پرویز رستگار
        هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی قدرت رگه‌های پنج‌گانه شخصیت (نوروزگرایی، برونگردی، وظیفه‌شناسی، مقبولیت و گشودگی نسبت به تجربه‌) در پیش‌بینی نمره‌های بهزیستی فضیلت‌گرای دانشجویان بود. نقش حرمت خود در پیش‌بینی بهزیستی فضیلت‌گرا، نیز افزون بر نقش رگه‌های پنج‌گانه شخصیت، بررسی أکثر
        هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی قدرت رگه‌های پنج‌گانه شخصیت (نوروزگرایی، برونگردی، وظیفه‌شناسی، مقبولیت و گشودگی نسبت به تجربه‌) در پیش‌بینی نمره‌های بهزیستی فضیلت‌گرای دانشجویان بود. نقش حرمت خود در پیش‌بینی بهزیستی فضیلت‌گرا، نیز افزون بر نقش رگه‌های پنج‌گانه شخصیت، بررسی شد. 240 دانشجوی دانشگاه تهران (89 پسر و 151 دختر) پرسشنامه‌های پنج رگه اصلی شخصیت (جان و سریواستاوا، 1999) ، مقیاسهای بهزیستی فضیلت‌گرا (ریف، 1989) و حرمت خود (روزنبرگ، 1979) را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که رگة وظیفه‌شناسی در هر دو گروه دختران و پسران و رگه‌های مقبولیت و برونگردی فقط در گروه پسران توانستند بهزیستی فضیلت‌گرا را پیش‌بینی کنند. حرمت خود نیز نقش معناداری در پیش‌بینی بهزیستی فضیلت‌گرا در هر دو جنس ایفا کرد. اما نقش حرمت خود در پیش‌بینی بهزیستی فضیلت‌گرا در دختران در مقایسه با پسران بسیار پررنگ‌تر بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - نقش رگه قدردانی در پیش بینی بهزیستی روان‌شناختی و فاعلی
        ناصر آقابابائی حجت‌اله فراهانی
        هـدف این پژوهش شناخت نقش قدردانی در بهزیستی روان‌شناختی و بهزیستی فاعلی بود. 200 دانشجو (171 زن، 29 مرد) به مقیاسهای بهزیستی روان‌شناختی ریف (ریف، 1989)، مقیاس شادکامی فاعلی (لیوبومرسکی و لپر، 1999)، مقیاس رضایت از زندگی (دینر، 2009)، پرسشنامة قدردانی (مکالخ و دیگران، 2 أکثر
        هـدف این پژوهش شناخت نقش قدردانی در بهزیستی روان‌شناختی و بهزیستی فاعلی بود. 200 دانشجو (171 زن، 29 مرد) به مقیاسهای بهزیستی روان‌شناختی ریف (ریف، 1989)، مقیاس شادکامی فاعلی (لیوبومرسکی و لپر، 1999)، مقیاس رضایت از زندگی (دینر، 2009)، پرسشنامة قدردانی (مکالخ و دیگران، 2002) و خزانة بین‌المللی مادّه‌های شخصـیت (گلدبرگ، 1999) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که قدردانی با همة مؤلفه‌های بهزیستی روان‌شناختی، بهزیستی فاعلی و شخصیت (به جز استقلال عمـل و برونگردی) همبستگی مثبتِ معنادار دارد. رابطة قدردانی و شخصیت، الگوی متمایزی به دست داد به گونه‌ای که قدردانی با عاملهای مرتبط با دینداری و عملکرد اجتماعی (یعنی مقبولیت و وظیفه‌شناسی) قوی‌ترین رابطه را داشت. قدردانی پس از کنترل عاملهای شخصیتی هم، مقادیر معناداری از واریـانس تسلط بر محیط، رشد شخصی، پذیرش خود، رضایت از زندگی و شادی را تبیین کرد. این یافته‌ها رابطة قدردانی را با مؤلفه‌های بهزیستی روان‌شناختی، بهزیستی فاعلی و شخصیت روشن ساخت و از این دیدگاه حمایت کرد که قدردانی، ارتباط یگانه‌ای با بهزیستی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - آیا دانشجویان ایرانی در حال شکوفایی هستند؟
        مسعود نصرت آبادی محسن جوشن لو فاطمه محمدی خدیجه شاه محمدی
        بر مبنای الگوی کیز (2002) سلامت روانی به سه مقوله در حال شکوفایی، در حال پژمردگی و سلامت روانی نسبی تقسیم می‌شود. این پژوهش با هدف بـررسی این الگو در جمعیت ایرانی انجام شد. یک نمونه 424 نفری (226 دختر، 198 پسر) از دانشجویان دانشگاه تهران، سه مقیاس بهزیستی هیجانـی (کیـز، أکثر
        بر مبنای الگوی کیز (2002) سلامت روانی به سه مقوله در حال شکوفایی، در حال پژمردگی و سلامت روانی نسبی تقسیم می‌شود. این پژوهش با هدف بـررسی این الگو در جمعیت ایرانی انجام شد. یک نمونه 424 نفری (226 دختر، 198 پسر) از دانشجویان دانشگاه تهران، سه مقیاس بهزیستی هیجانـی (کیـز، 2002)، بهزیستی روان‌شناختی (ریف و کیز، 1995) و بهزیستی اجتماعی (کیز، 1998) را تکمیل کردنـد. یافته‌ها آشکار ساخـت که در حـدود 16 درصد دانشجویان در حال شـکوفایی، 20 درصد در حال پژمردگی و 64 درصد از سلامت روانی نسبی برخوردار بودند. در الگوی سلامت روانی بین دو جنس تفاوت معناداری به دست نیامد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - سبکهای شوخ طبعی، بهزیستی فاعلی و هوش هیجانی در دانشجویان
        رستم علی نیا کروئی یار علی دوستی غلامرضا دهشیری محمد حسن حیدری
        نمونـه‌ای از 108 زن و 97 مـرد (میانگین سنـی : 27 سال، انحـراف استانـدارد: 5 سال) دانشجو که با روش نمونه‌بـرداری تصادفی چنـد مرحله‌ای انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های سبکهای شوخ‌طبعی (مارتین و دیگران، 2003)، مقیاس هوش هیجانی (شات و دیگران، 1998)، مقیاس رضایتمندی از زندگی (د أکثر
        نمونـه‌ای از 108 زن و 97 مـرد (میانگین سنـی : 27 سال، انحـراف استانـدارد: 5 سال) دانشجو که با روش نمونه‌بـرداری تصادفی چنـد مرحله‌ای انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های سبکهای شوخ‌طبعی (مارتین و دیگران، 2003)، مقیاس هوش هیجانی (شات و دیگران، 1998)، مقیاس رضایتمندی از زندگی (دینر و دیگران، 1985) و مقیاس عاطفه مثبت و منـفی (مروزک و کولارز، 1998) پاسخ دادند. نتایج همبستگی و تحلیل واریـانس چند متغیری نشان دادند که سبکهای شوخ‌طبعی پیوندجویانه و خودارزنده‌سازانه با رضایتمندی از زندگی، عاطفه مثبت و هـوش هیجانی رابطـه مثبـت معنـادار و بـا عاطفه منفی رابطه منـفی معنادار دارند. سبکهای شوخ‌طبعی پرخاشگرایانه و خود تحقیرگرایانه با رضایتمندی از زندگی، عاطفه مثبت و هوش هیجانی رابطه منفی معنادار و با عاطفه منفی رابطه مثبت معنادار دارند. همچنین مردان در مقایسه با زنان بیشتر از سبکهای شوخ‌طبعی سازش‌نایافته (پرخاشگرایانه و خودتحقیرگرایانه) استفاده کردند. یافته‌ها بـر نقش مؤثر سبکهای شوخ طبعی سازش‌یافته (پیوندجویانه و خودارزنده‌سازانه) بر هوش هیجانی و بهزیستی فاعلی تأکید داشتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - تحلیل کیفی بهزیستی فاعلی از دیدگاه دختران نوجوان
        نغمه تقوی پرویز آزاد فلاح فرشته موتابی ابراهیم طلایی
        سطوح مختلف اقتصادی‌ـ‌اجتماعی، پیشرفت تحصیلی و ادراک کلی از شادکامی و رضایت از زندگی) از جامعه دختران مقطع راهنمایی انجام شد. برای گردآوری داده&not;ها، چهار شیوه&not; مصاحبه نیمه&lrm;ساختاریافته (10 نفر)، بحث در گروه&not;های متمرکز (سه گروه شش نفری)، تکمیل جمله&lrm;های ن أکثر
        سطوح مختلف اقتصادی‌ـ‌اجتماعی، پیشرفت تحصیلی و ادراک کلی از شادکامی و رضایت از زندگی) از جامعه دختران مقطع راهنمایی انجام شد. برای گردآوری داده&not;ها، چهار شیوه&not; مصاحبه نیمه&lrm;ساختاریافته (10 نفر)، بحث در گروه&not;های متمرکز (سه گروه شش نفری)، تکمیل جمله&lrm;های ناتمام (140 نفر) و نوشتار روایتی (100 نفر) مورد استفاده قرار گرفت. بعد از مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی با درنظر گرفتن ملاک&not;های اعتبار در پژوهش کیفی، نتایج تحلیل کیفی طبقه&not;بندی شد. یافته&not;ها نشان دادند دختران نوجوان ایرانی، بهزیستی را در شش مقوله&not; روابط، خودپنداشت، فردیت، عواطف، برخورداری از رفاه و سلامت و ارزش&not;های معنوی‌ـ‌شخصیتی ادراک می&not;کنند. این یافته&not;ها بر اساس مبانی فرهنگی و روی&lrm;آورد روان&not;شناسی مثبت مورد بحث قرار گرفت. تفاصيل المقالة