• فهرس المقالات Safavid period

      • حرية الوصول المقاله

        1 - Comparative Comparison of Common Animal Motifs in the Sheikh Safi Al-Din Complex (Safavid Period) and the Shrine of Imam Reza (AS) (Qajar Period): An intertextual Approach
        Roya Esmi Habib Shahbazi Shiran
        Decorative motifs have evolved significantly in the architecture of the Islamic era in terms of form, s‌tructure, aes‌thetic, and doctrinal principles and represent the beliefs of the people in that era. In this s‌tudy, an attempt has been made to provide a new possibil أکثر
        Decorative motifs have evolved significantly in the architecture of the Islamic era in terms of form, s‌tructure, aes‌thetic, and doctrinal principles and represent the beliefs of the people in that era. In this s‌tudy, an attempt has been made to provide a new possibility for a deeper analysis of common animal motifs in the Islamic periods of Safavid and Qajar with an intertextuality approach (with the help of logical reasoning and the Delphi method) to perceive decorative motifs. Therefore, the intertextuality relations between the motifs of the two his‌torical tombs of the Sheikh Safi al-Din Ardabili complex (Safavid period) and the holy shrine Imam Reza (AS) (Qajar period) were analyzed. According to the findings, the animal motifs identified with intertextual relations included peacock (11 cases), cow (2 cases), pheasant (16 cases), duck (1 case), and dragon (16 cases). In all the motifs of the buildings, the pretext type was of the exclusive type, and the hypertext type was of the transformation type. In addition, in peacock, pheasant, and dragon motifs, the larges‌t number of additional subs‌titution, subs‌titution, and subs‌titutional -ellipsis types were observed, respectively. It seems that in selected buildings of the Safavid and Qajar periods, the change in the colors of animal motifs is more evident than in other dimensions of intertextuality. This change has had an impact on the spiritual and mys‌tical content of the motifs, and somehow, in addition to the mys‌tical and spiritual content, attention to material aspects (increase in wealth and abundance of blessings) has been considered in the use of various colors. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - Review Drawn Miniature of Tabriz City by Nasuh in 16th century
        Dariush Sattarzadeh Lida Balilan Asl
        Nasuh, Known as Matrakci was a miniature painter who accompanied King Suleiman Kanuni during hiscampaign to Iran in 940-42 AH/1533-36 AD and he has drawn many miniature from lots of Iranian cities including Khoy, Tabriz,Zanjan, Soltaniyeh, Hamedan, and Ghasre Shirin to أکثر
        Nasuh, Known as Matrakci was a miniature painter who accompanied King Suleiman Kanuni during hiscampaign to Iran in 940-42 AH/1533-36 AD and he has drawn many miniature from lots of Iranian cities including Khoy, Tabriz,Zanjan, Soltaniyeh, Hamedan, and Ghasre Shirin to Baghdad and Shahre Zur, Baneh, Bukan, Maraghe. Being capital during onepart of the Safavid dynasty and in the other part as the second most important political, economical, social, cultural and architecturalcity in Iran, Tabriz was considered a very important city. Unfortunately, the natural and artificial disasters such as incessantearthquakes and war with the powerful neighboring countries like ottoman had destroyed many parts of its structure. Thereforedrawn miniature from Tabriz is the most comprehensive visual documents of one of the powerful city of Iran in Safavid Era that it’sreviewing helps a lot to recognition lost elements of this city in the 16th century. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی گونه‌های تمثیل درمثنوی خلاصه الحقایق اثرنجیب الدین رضا تبریزی
        عزت نوروزی سده عطامحمد رادمنش مهرداد چترایی عزیزآبادی
        شاعران عارف ازشعر به عنوان ابزاری برای بیان اصول اعتقادی واخلاقی به مریدان ورهروان طریق حق استفاده کرده‌اند. لذا برای تفهیم اصطلاحات غامض فلسفه، منطق و عرفان ناگزیراز صنایع ادبیی مانندتشبیه، تلمیح، استعاره وتمثیل بهره جسته‌اند. مثنوی خلاصه الحقایق اثر نجیب الدین رضاتبری أکثر
        شاعران عارف ازشعر به عنوان ابزاری برای بیان اصول اعتقادی واخلاقی به مریدان ورهروان طریق حق استفاده کرده‌اند. لذا برای تفهیم اصطلاحات غامض فلسفه، منطق و عرفان ناگزیراز صنایع ادبیی مانندتشبیه، تلمیح، استعاره وتمثیل بهره جسته‌اند. مثنوی خلاصه الحقایق اثر نجیب الدین رضاتبریزی یکی ازآثارعرفانی و تعلیمی عصر صفویه است. نجیب الدین رضا از شاعران سدة یازدهم هجری، از معتقدان به سلسلة ذهبیه وازتالیان مولاناجلال الدین بلخی رومی بود. از آنجاکه تمثیل ازعناصر مهم ادبی درسبک هندی است، نگارندگان این مقاله برآنندتا بابکارگیری روش تحلیل اطلاعات ومنابع کتابخانه‌ای گونه‌های تمثیل مانند مثل، ارسال المثل، حکایت تمثیلی و تمثیل های قرآنی وهمچنین مواردی از نمادها و حکایت های رمزی را در این اثر عرفانی- تعلیمی بررسی نمایند. بررسی‌های به عمل آمده نشان می‌دهد که این منظومه یک اثرتمثیلی با مضامین عارفانه است وپربسامدترین نوع تمثیل دراین اثرحکایت تمثیلی (الیگوری) وارسال المثل است که باهدف تربیت انسان ورهنمون کردن او به سوی کمال بکارگرفته شده‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - مطالعه عناصر معماری فضاهای ورودی: موارد بررسی؛ کاروانسراهای صفوی خراسان رضوی
        مهدی تاتاری جواد نیستانی
        فضاهای ورودی در هر سازه معماری از اصلی‌ترین بخش‌های آن به شمار می‌روند؛ این فضاها در کاروانسراها از چند جزء تشکیل می‌شوند که برخی از آن‌ها عبارتند از ۱-پیش‌تاق ۲-درگاه ۳-هشتی. فضاهای ورودی را در وسط یکی از جبهه‌های بنا و یا در امتداد یکی از محورهای اصلی حیاط با طرحی متق أکثر
        فضاهای ورودی در هر سازه معماری از اصلی‌ترین بخش‌های آن به شمار می‌روند؛ این فضاها در کاروانسراها از چند جزء تشکیل می‌شوند که برخی از آن‌ها عبارتند از ۱-پیش‌تاق ۲-درگاه ۳-هشتی. فضاهای ورودی را در وسط یکی از جبهه‌های بنا و یا در امتداد یکی از محورهای اصلی حیاط با طرحی متقارن می‌ساختند. این فضاها از نظر امنیتی به نحوی ساخته می‌شد که از استحکام کافی برخوردار باشند و بر رفت و آمد کاروانیان و کالاها نظارت کنند فضای ورودی کاروانسراهای صفوی خراسان بیشتر به جهت شمال و شرق متمایل است. سردر این کاروانسراها بیش‌تر به جهت القاء عظمت، شکوه و زیبایی هم سطح بنا ساخته شده‌اند و تعداد کمی از آنها ایوان‌های ورودیشان به جلو کشیده شده است. بیش از نود درصد آنها در مسیرهای اصلی به ویژه در جاده خراسان بزرگ دارای شاه نشین هستند و وجود این تعداد کاروانسرا در این مسیر دلایل اقتصادی، مذهبی و جز آن دارد به طور کلی، فضاهای ورودی در این کاروانسراها به دو دسته تقسیم می‌شوند: نخست ورودی‌های ساده و هم سطح با نمای بیرونی به طوری که از فاصله دور قابل تشخیص نیست. دوم؛ ورودیهایی که از سطح نمای اصلی جلوتر بوده و کاملاً از نمای ساختمان قابل تفکیک‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - واکاوی تاریخی تحلیلی تأثیر مؤلفه های کالبدی، بر حس تعلق خاطر در مساجد دوره صفوی از دید نمازگزاران (مطالعه‌ موردی‌ مساجد امام‌خمینی(ره)، شیخ‌لطف‌الله، حکیم‌ و آقانور شهر اصفهان)
        مهدیه احمدی هیرو فرکیش وحید احمدی احمد میرزا کوچک خوشنویس
        یکی از درخشان‌ترین دوره‌های معماری ایران پس از ورود اسلام، دوره‌ صفوی است. اما شاید تاریخ معماری آن نسبت به دوره‌های سلجوقی، ایلخانی و تیموری ناشناخته مانده ‌است. شاید با معناترین بنا در شهراسلامی، مسجد باشد. معماری مسجد، علاوه بر رعایت اصول کاربردی وتزیینی، بر مفاهیمی أکثر
        یکی از درخشان‌ترین دوره‌های معماری ایران پس از ورود اسلام، دوره‌ صفوی است. اما شاید تاریخ معماری آن نسبت به دوره‌های سلجوقی، ایلخانی و تیموری ناشناخته مانده ‌است. شاید با معناترین بنا در شهراسلامی، مسجد باشد. معماری مسجد، علاوه بر رعایت اصول کاربردی وتزیینی، بر مفاهیمی دینی‌واعتقادی اشاره دارد. پژوهش حاضر ‌‌دنبال پاسخگویی ‌‌به ‌‌سوال، چه ارتباطی از طریق واکاوی تاریخی تحلیلی مابین حس تعلق‌خاطر و مؤلفه‌های کالبدی مساجد دوره صفوی ‌‌‌وجود دارد؟می‌‌‌باشد. هدف این تحقیق شناسایی ‌وتبیین مؤلفه‌‌های کالبدی در معماری مساجد صفوی، با انجام مطالعات کتابخانه‌ای ‌ومیدانی، و استفاده از روش آمیخته اکتشافی،وسنجش میزان تأثیر مؤلفه‌‌های کالبدی بر میزان تعلق‌خاطر افراد، است. پس از واکاوی تاریخی تحلیلی، شناسایی مؤلفه‌‌های شکل‌دهنده نظام‌کالبدی مساجد صفوی وتایید آنها توسط 73 استادتمام یا دانشیار دانشگاه‌های کشور در حوزه معماری اسلامی، دسته‌بندی نظام‌کالبدی در 5 دسته مؤلفهکالبدی-‌سازمان ‌فضایی-نور-کالبد و هندسه-سلسله ‌مراتب صورت گرفت و معیارهای موثر بر افزایش حس تعلق‌خاطر، ‌استخراج شد. دو مدل پرسشنامه طبق طیف ‌لیکرت تنظیم و با روش مدل‌یابی معادلات ساختاری، روابط بین متغیرها و میزان تأثیر آنها در مساجدامام‌خمینی، شیخ‌لطف‌الله، حکیم‌وآقانور بدلیل مشابهت چهار مسجد با یکدیگر از جهات مختلف، صورت گرفت. یافته‌‌های تحقیق وجود رابطه معنادار بین مؤلفه‌‌های نظام‌کالبدی با میزان حس تعلق‌خاطر نمازگزاران را نشان می‌‌‌دهد، که درآن میزان تأثیرگذاری مؤلفه‌کالبدی از 5 دسته مؤلفه ذکرشده، ‌بیشتر بود. همچنین وجود مؤلفه‌‌های نظام‌کالبدی درکنار هم، سبب ایجاد حس تعلق‌خاطر به آن مسجد شده؛ودر نهایت اگر در مساجد جدید، ‌مؤلفه‌های نظام کالبدی به صورت مناسب و هماهنگ با هم تعریف شوند، حس تعلق‌خاطر در نمازگزاران افزوده می‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بازخوانی تاریخی شهر خوی در دوره‌ی صفوی با استناد بر مینیاتور مطراقچی از دیدگاه سیاحان
        الهام جعفری لیدا بلیلان اصل
        شهر خوی با استعداد‌های طبیعی، موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای نظامی، یکی از سکونتگاههای ایرانیان باستان بوده است. دوره صفوی یکی از دوره‌های تاریخی مهم برای شهر خوی می‌باشد. لیکن به دلیل ضعف منابع تاریخی ابهامات و تناقضات زیادی دررابطه با ساختار و محل شهر در این دوره وجود دا أکثر
        شهر خوی با استعداد‌های طبیعی، موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای نظامی، یکی از سکونتگاههای ایرانیان باستان بوده است. دوره صفوی یکی از دوره‌های تاریخی مهم برای شهر خوی می‌باشد. لیکن به دلیل ضعف منابع تاریخی ابهامات و تناقضات زیادی دررابطه با ساختار و محل شهر در این دوره وجود دارد. قدیمی‌ترین سند تصویری بجا مانده از شهر خوی، مینیاتوری است که توسط نصوح، نقاش شناخته شدۀ سلطان سلیمان قانونی معروف به مطراقچی در طی لشکرکشیهای دولت عثمانی به ایران در حد فاصل سالهای 42-940 ه.ق/ 36-1533ماز شهر خوی ترسیم شده است. بازخوانی مینیاتور مذکور نیازمند مطابقت منابع تاریخی از جمله سفرنامه‌ها با عناصر ترسیمی می‌باشد. از اینرو هدف مقاله‌ی حاضر بازخوانی شهر خوی در دوره‌ی صفوی با استناد بر مینیاتور مطراقچی از دیدگاه سیاحان است. جهت نیل به هدف، جمع آوری اطلاعات اولیه به روش تاریخی- اسنادی و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیلی- تطبیقی انجام پذیرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شهر خوی در دورۀ صفوی دارای عناصر شاخص مهمی چون: مسجد جامع، کاخ شاهی، منار کله شاخ و بازار بوده است. همچنین کشیدگی شهر شرقی- غربی و از مسجد جامع شروع شده و تا قبل از منار شاخی تمام شده است که بازار و کاخ شاهی در محلی بین این دو عنصر قرار داشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - فواید ادبی و تاریخی جهانگشای خاقان
        مهدی نوریان جمشید مظاهری مهرداد چترایی عزیزآبادی
        متون نثر روزگار صفوی نسبت به دوره‌های پیش از آن چندان که باید از ارزش‌های ادبی و هنری بهره‌مند نیست و به همین دلیل توجه چندانی به آن نشده است. ولی در میان آن متون، گاه کتاب‌هایی یافت می‌شود که به جهات گوناگون درخور اعتناست. از این جمله است کتابی که به جهانگشای خاقان موس أکثر
        متون نثر روزگار صفوی نسبت به دوره‌های پیش از آن چندان که باید از ارزش‌های ادبی و هنری بهره‌مند نیست و به همین دلیل توجه چندانی به آن نشده است. ولی در میان آن متون، گاه کتاب‌هایی یافت می‌شود که به جهات گوناگون درخور اعتناست. از این جمله است کتابی که به جهانگشای خاقان موسوم است و با وجود ارزش‌های ادبی و تاریخی آن تاکنون چنان که باید، به چشم عنایت و توجه محققان ادب روزگار صفوی نیامده است. این متن- که تاکنون دو نسخة خطی از آن شناخته شده- علاوه بر گزارش‌های دقیق و مفصّلی که از زندگی و سلطنت شاه اسماعیل صفوی در بردارد از نظر شرح جزییات تاریخی و توصیف‌هایی از وقایع مهم دوران صفویه، که در منابع دیگر کمتر بدان پرداخته شده است، اهمیت فراوان دارد. همچنین شیوة حکایت‌پردازی و نقل حکایات با روشی شبیه به نقّالی، به کارگیری تعداد فراوانی اصطلاحات و ترکیبات دیوانی و استفاده از جملات توأم با آرایش‌های لفظی در سراسر کتاب دیده می‌شود. این نوشتار ضمن شناساندن این کتاب و بررسی ارزش‌های ادبی آن، دو تحریر دیگر آن را، که پس از تألیف جهانگشای خاقان، از روی همین متن نوشته شده، معرفی خواهد کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تحلیل تطبیقی آموزه‌های نظام شهرسازی دورۀ صفویه در ایران با نظام شهرسازی دورۀ رنسانس در اروپا
        علی علیمرادی حسن احمدی وحید قبادیان
        در دورۀ صفویه به واسطه امنیت، رونق اقتصادی وتفکرات اسلامی زمینه مناسبی برای اعتلای فرهنگ ایرانی - اسلامی فراهم شد. این مساله باعث تشخّص و بالندگی هنر ایرانی - اسلامی خاصه شهرسازی و معماری دورۀ صفوی نسبت به دیگر دوره‌ها در ایران شد، چنان که حاصل آن را می‌توان در شکل‌گیری أکثر
        در دورۀ صفویه به واسطه امنیت، رونق اقتصادی وتفکرات اسلامی زمینه مناسبی برای اعتلای فرهنگ ایرانی - اسلامی فراهم شد. این مساله باعث تشخّص و بالندگی هنر ایرانی - اسلامی خاصه شهرسازی و معماری دورۀ صفوی نسبت به دیگر دوره‌ها در ایران شد، چنان که حاصل آن را می‌توان در شکل‌گیری کالبدی نظام شهرسازی صفویه به صورت باغشهر، تمثیلی از بهشت روی زمین جست. نظام شهرسازی رنسانس نیز ریشه در مکتب اصالت انسان که الهام‌بخش و مبنای طراحی در همه سطوح کالبدی از اجزای معماری تا فضای شهری شد. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی آموزه‌های شهرسازی دورۀ صفویه و رنسانس و شناخت عناصر مؤثر در شکل‌گیری کالبدی شهر می‌باشد. لذا پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع از روش‌های ترکیبی اعم از تاریخی، تحلیل تطبیقی و پدیدارشناسی مورد استفاده قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده‌ها، روش کتابخانه‌ای می‌باشد.تجزیه و تحلیل داده‌های آن به شیوه کیفی و استنباطی صورت گرفته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد شهر آرمانی نظام شهرسازی دورۀ صفویه و رنسانس متأثر از نوع جهان‌بینی ناظر بر آن ها بوده است. تبلور کالبدی فضاهای شهری در معنا و شکل جدید از دل سازمان کهن در یک فرایند تاریخی و طبیعی پدیده آمده است. در حقیقت گذار از شهر - مکان به شهر - زمان بوده است. بنابراین نتیجه‌گیری می‌شود شهر مقوله‌ای فلسفی است چون ابعاد ذهنی - هویتی شهر در محدوده ارزش‌های فکری - اعتقادی مقام می‌گیرد. از سوی دیگر شهر پدیده‌ای "مکانی – زمانی" است که در هر مقطعی از تاریخ بتواند دگرگونی‌های کمی خود را با تغییرات کیفی موردنیاز عصر خویش تبدیل کند و مفهوم مکان و زمان را در همسویی با یکدیگر قرار دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - نکاتی نویافته دربارۀ هویّت راوی و زمان تألیف حماسۀ یتیم‌نامه
        میلاد جعفرپور
        چکیدهیتیم‌نامه، حماسۀ منثوری است که برای مدّت‌ها و بنا به غفلتی، تحت عنوان نامدلّل داستان حسین کُرد شبستری زبانزد اهل عصر بوده، امّا به رغم شهرت فراگیر آن در ایران، نه‌تنها پیکرۀ متنی اصیل و شگفت این روایت داستانی ناشناخته باقی مانده و منتشر نشده، بلکه در اندک تحقیقات م أکثر
        چکیدهیتیم‌نامه، حماسۀ منثوری است که برای مدّت‌ها و بنا به غفلتی، تحت عنوان نامدلّل داستان حسین کُرد شبستری زبانزد اهل عصر بوده، امّا به رغم شهرت فراگیر آن در ایران، نه‌تنها پیکرۀ متنی اصیل و شگفت این روایت داستانی ناشناخته باقی مانده و منتشر نشده، بلکه در اندک تحقیقات مرتبط با یتیم‌نامه نیز هیچ بحثی در شناسایی هویّت داستان‌پرداز آن ارائه نشده است. بر کنار از این موضوع مهم، در زمینۀ نسبت زمان تألیف یتیم‌نامه به دورۀ صفویّه یا قاجار، دو دیدگاه به صورت تبیین‌نشده و کلّی بیان شده که روشمند و مطلوب نبوده است. پژوهش حاضر، با توجّه به این فقر شناخت، در دو بخش به روش استقرایی و بر اساس جمع‌بندی اشارات و برآیندهای موجود در دست‌نویس‌های یتیم‌نامه، ابتدا دربارۀ هویّت فرضی داستان‌پرداز این حماسه به روشنگری پرداخته و سپس دلایلی را در انتساب قطعی زمان تألیف یتیم‌نامه به دورۀ صفویّه ذکر کرده است. تفاصيل المقالة