-
حرية الوصول المقاله
1 - تأثیر عصاره گیاه پنج انگشت (Vitex Agnus.Castus) بر غلظت سرمی کورتیزول، پروژسترون و هورمون لوتئینه کننده (LH) در گاوهای شیری
مهران فرهودیمقدم، سیدمحمدعلی خلفی .گیاه پنج انگشت (Vitex agnus-castus L.) از بین گیاهان دارویی، گیاهی با اثرات تولید مثلی کاملا شناخته شده است. در مطالعه حاضر، عصاره گیاه با نام تجاری ویتاگنوس، به صورت خوراکی به گاوهای ماده نژاد هلشتاین سیکلیک تجویز شد. ابتدا گاوها به دو گروه تیمار (7 راس) و شاهد (7 راس) أکثرگیاه پنج انگشت (Vitex agnus-castus L.) از بین گیاهان دارویی، گیاهی با اثرات تولید مثلی کاملا شناخته شده است. در مطالعه حاضر، عصاره گیاه با نام تجاری ویتاگنوس، به صورت خوراکی به گاوهای ماده نژاد هلشتاین سیکلیک تجویز شد. ابتدا گاوها به دو گروه تیمار (7 راس) و شاهد (7 راس) تقسیم و با تزریق پروستاگلاندین (αPGF2)به فاصله 11 روز همزمانی چرخه تولید مثلی انجام شد و پس از طی یک چرخه با شروع چرخه جدید، خوراندن 50 میلیلیتر عصاره گیاهی ویتکس آگنوس (90-80 میلیگرم در میلیلیتر) به گروه تیمار انجام پذیرفت و گاوها مجددا همزمان شده و خوراندن دارو تا پایان چرخه ادامه یافت. گاوها در روزهای 5، 9، 13 و 18 چرخه مورد معاینه قرارگرفتند (لمس مقعدی و سونوگرافی)، همچنین بطور روزانه خونگیری صورت گرفت و میزان غلظت کورتیزول، پروژسترون و LH تعیین شد. غلظت کورتیزول سرم در گروه تیمار پس از درمان نسبت به قبل از درمان روند کاهشی داشته است (05/0 P>). اختلاف در میزان پروژسترون سرم خون در گروه تیمار پس از درمان نسبت به قبل از درمان در روزهای 13 و 18 چرخه روندی افزایشی داشته، همچنین غلظت پروژسترون در روزهای مختلف چرخه در گروه تیمار نسبت به شاهد روندی افزایشی داشته است. مقایسه دقیق نشان میدهد که میانگین غلظت LH سرمی در گروه تیمار بعد از درمان نسبت به قبل آن تنها در روز 13 چرخه افزایش یافته است. با توجه به نتایج این مطالعه به نظر میرسد که احتمالا عصاره گیاه ویتکس آگنوس میتواند بر کاهش کورتیزول و افزایش پروژسترون در سرم خون گاو اثر داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی نوسانات ﺷﻮری ﺑﺮ سطح سرمی برخی الکترولیت ها، ﻛﻮرﺗﻴﺰول و ﮔﻠﻮﻛﺰ بچه ﻣﺎﻫﻲ شیربتArabibarbus grypus
پروین آقامحمدپور حدیده معبودی نرگس جوادزادهشناخت دقیق وضعیت شاخص های خونی ماهی شیربت می تواند حفظ، تکثیر و پرورش این ماهیان ارزشمند اقتصادی را افزایش دهد. هدف ﺗﺤﻘﻴﻖ حاضر ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺎﺛﻴﺮ استرس ﺷﻮری ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ( 1<، 5، 10 و 15 قسمت در هزار) ﺑﺮ ﻣﻘﺎدﻳﺮ برخی پارامترهای الکترولیتی و ﻫﻮرﻣﻮن ﻛﻮرﺗﻴﺰول و ﮔﻠﻮﻛﺰ خون در ﻣﺎﻫﻲ ش أکثرشناخت دقیق وضعیت شاخص های خونی ماهی شیربت می تواند حفظ، تکثیر و پرورش این ماهیان ارزشمند اقتصادی را افزایش دهد. هدف ﺗﺤﻘﻴﻖ حاضر ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺎﺛﻴﺮ استرس ﺷﻮری ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ( 1<، 5، 10 و 15 قسمت در هزار) ﺑﺮ ﻣﻘﺎدﻳﺮ برخی پارامترهای الکترولیتی و ﻫﻮرﻣﻮن ﻛﻮرﺗﻴﺰول و ﮔﻠﻮﻛﺰ خون در ﻣﺎﻫﻲ شیربت Arabibarbus grypus می باشد تا شرایط مناسب رشد و حد تحمل فیزیولوژیک آن به هنگام سازش پذیری در انتقال به آب با شوری های مختلف معین گردد. بدین منظور، 120 قطعه ماهی در 4 تیمار و سه تکرار ﺑﺎ ﻃﻮل ﻛﻞ 5±0/15 ﺳﺎﻧﺘﻲ ﻣﺘﺮ و وزن 5±30ﮔﺮم در ﻳﻚ دوره 30 روزه پرورش یافتند. در اﻧﺘﻬﺎی دوره آزمایش، میزان الکترولیت ها (سدیم، پتاسیم، فسفر و کلسیم)، ﻛﻮرﺗﻴﺰول و ﮔﻠﻮﻛﺰ خون سنجیده ﺷﺪ. طبق نتایج، مقدار املاح خون و هورمون کورتیزول و گلوکز با افزایش میزان شوری در خون ماهی افزایش یافت ضمنا، در هر سه تیمار شوری بی قراری و پرش ماهی از مخازن مشاهده گردید. بیشترین و کمترین میزان سدیم، پتاسیم، کلسیم، فسفر، گلوکز و کورتیزول به ترتیب در شوری 15 و تیمار شاهد مشاهده گردید. نتایج نشان می دهد فاکتورهای بیوشیمیایی خون ماهی شیربت تحت تأثیر شوری محیط بوده و غلظت یون ها در خون وابسته به غلظت یون های محیط می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تأثیر برد و باخت بر نیمرخ کیفیت خلق و خو و غلظت کورتیزول بزاق هندبالیستهای زن
پروین فرزانگی سید علیرضا افشانی بابیسان عسکری زینب ابراهیمپور غلامرضا شریفی ابوالفضل شکیبایی سید محمد مرندیهدف این پژوهش مطالعه تأثیر برد و باخت بر کیفیت نیمرخ خلق و خو و غلظت کورتیزول بزاق در هندبالیستهای زن بود. این پژوهش یک مطالعه نیمهتجربی است. آزمودنیهای این پژوهش را 10 دانشجوی دختر هندبالیست شرکتکننده در مسابقات سراسری دانشگاهی به ترتیب با میانگین و انحراف معیار أکثرهدف این پژوهش مطالعه تأثیر برد و باخت بر کیفیت نیمرخ خلق و خو و غلظت کورتیزول بزاق در هندبالیستهای زن بود. این پژوهش یک مطالعه نیمهتجربی است. آزمودنیهای این پژوهش را 10 دانشجوی دختر هندبالیست شرکتکننده در مسابقات سراسری دانشگاهی به ترتیب با میانگین و انحراف معیار سن، قد و وزن 78/1 ± 80/22 سال، 90/4 ± 87/163 سانتیمتر و 21/6 ± 97/59 کیلوگرم تشکیل دادند. نمونههای بزاقی 30 دقیقه و فوراً قبل، بین دو نیمه، بلافاصله بعد و 30 دقیقه پس از پایان رقابت جمعآوری شد. ورزشکاران قبل و بعد از مسابقه پرسشنامه مربوط به حالات خلقی را تکمیل کردند. وضعیت کیفیت خلق و خوی آزمودنیها با پرسشنامۀ 65 سؤالی خلق و خوی ورزشکاران (POMS) که مکنیر و همکاران (1992) تهیه و استاندارد کردهاند و کورتیزول بزاقی ورزشکاران به روش الایزا اندازهگیری شد. از طرح تحقیق تکگروهی و آزمونهای تحلیل واریانس یکراهه با اندازهگیریهای مکرر و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح کورتیزول و نمره مجموعه اختلالات خلقی آزمون POMS بهطور معناداری در طی مسابقه با قبل اختلاف معنادار داشت (05/0 P < ). دادهها نشان داد برد و باخت بر هورمون کورتیزول که از شاخصهای استرس است تأثیرگذار است و شرکت در رقابت موجب افزایش نمره مجموعه اختلالات خلقی هندبالیستهای زن میگردد که این افزایش در بازی باخت مشهودتر بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - ارزیابی میزان کارایی بنزوکایین و اثرات بیهوشی با آن بر فاکتورهای خونی ماهی قرمز (Carassius auratus)
حسین رحیمی پردنجانی فردین شالوییزمینه و هدف : عملیات معمول در حین تکثیر و پرورش یا در طی مطالعات تحقیقاتی اغلب موجب پاسخهای استرس و فیزیولوژیکی در ماهی میگردد که متعاقباً اثرات نامطلوبی مانند سرکوب ایمنی، تعویق رشد و مرگ را به دنبال خواهد داشت هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کارایی بنزوکائین به عنوان ماد أکثرزمینه و هدف : عملیات معمول در حین تکثیر و پرورش یا در طی مطالعات تحقیقاتی اغلب موجب پاسخهای استرس و فیزیولوژیکی در ماهی میگردد که متعاقباً اثرات نامطلوبی مانند سرکوب ایمنی، تعویق رشد و مرگ را به دنبال خواهد داشت هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کارایی بنزوکائین به عنوان ماده بیهوش کننده در ماهی قرمز (Carassius auratus) بود. همچنین تاثیر بیهوشی با غلظت های موثر بنزوکائین و استرس ناشی از دستکاری بر شاخص های خون شناسی مطالعه شد.مواد و روش ها : 10 قطعه ماهی بهصورت انفرادی در معرض هر یک از غلظتهای 50، 75، 100، 125، 150 و 200 میلیگرم در لیتر بنزوکائین قرار گرفتند و زمان رسیدن به بیهوشی عمیق و برگشت از بیهوشی ثبت شد. در قسمت دوم آزمایش، 7 قطعه ماهی بهصورت انفرادی با یک از غلظتهای 125 و 150 میلیگرم در لیتر بنزوکائین بیهوش شدند. سپس ماهیان به مدت دو دقیقه بیرون از آب تحت استرس حاد ناشی از دستکاری بیومتری، وزنکشی و خونگیری شدند. برای بررسی اثر استرس حاد ایجاد شده توسط دستکاری از 7 قطعه ماهی بدون بیهوشی خونگیری شد.نتایج: غلظت 50 میلیگرم در لیتر بنزوکائین بعد از 10 دقیقه باعث القای بیهوشی عمیق نشد درحالیکه در غلظتهای 125، 150 و 200 میلیگرم در لیتر ماهیان کمتر از 3 دقیقه به بیهوشی عمیق رسیدند. زمان رسیدن به بیهوشی عمیق و بازگشت از بیهوشی بهطور معنیداری وابسته به غلظت بنزوکائین بود (05/0 >P). طبق نتایج خونشناسی، استرس حاد باعث افزایش تعداد گلبول قرمز، هموگلوبین و میزان گلوکز و کورتیزول سرم در مقایسه با ماهیان بیهوش شده و تیمار کنترل شد (05/0 >P).نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که بیهوشی سریع ماهی قرمز با غلظت نسبتاً بالای بنزوکائین (125 میلیگرم در لیتر) باعث جلوگیری محور استرس ناشی از انتشار کورتیزول میشود و میتوان این غلظت را بهعنوان غلظت مطلوب برای مطالعات خونشناسی و دستکاری ماهی قرمز توصیه کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - The effect of aerobic training with two different intensities on body composition, aerobic capacity, and salivary hormones of overweight men
Ebrahim Safari Alireza Elmieh Maryam Safari mina safariIntroduction:The main aim of this study was to investigate the effect of aerobic exercise with two different intensities on body composition, aerobic capacity, and salivary hormones of overweight men.Materials and Methods: 35 overweight male volunteers (mean age 31.3 &p أکثرIntroduction:The main aim of this study was to investigate the effect of aerobic exercise with two different intensities on body composition, aerobic capacity, and salivary hormones of overweight men.Materials and Methods: 35 overweight male volunteers (mean age 31.3 ± 3.3 years, height 170.5 ± 4, weight 77.42 ± 6.2) were randomly divided into three groups of high-intensity aerobic exercise (HIAT, 12 people) and low-intensity exercise. (LIAT, n=12) and control group (CG, n=11). Body composition (WHR, BMI, fat percentage, lean body mass), VO2 max, salivary cortisol, testosterone, and lactate dehydrogenase were evaluated before and after the 8-week training program. Paired t-test and ANOVA were used for statistical analysis (P<0.05).Results: The results of this study showed that high-intensity aerobic training significantly decreased weight, BMI, and fat percentage and increased cortisol and lactate dehydrogenase hormones in this training group. Low-intensity aerobic exercise led to an increase in testosterone (P<0.05).Conclusion: The results of our research revealed that high-intensity aerobic exercise induces weight loss, enhances body composition, and elevates cortisol and lactate dehydrogenase hormones in overweight men. while low-intensity aerobic exercise increases testosterone levels. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - The effect of aerobic-resistance exercise on body composition, physical fitness, resting metabolism rate, serum cortisol and leptin of female with hypothyroidism
masoumeh amani mohadeseh dadmaneshIntroduction: Hypothyroidism is a common condition where the thyroid doesn’t create and release enough thyroid hormone into your bloodstream. This makes your metabolism slow down. So, the purpose of this study was to compare the effect of aerobic-resistance traini أکثرIntroduction: Hypothyroidism is a common condition where the thyroid doesn’t create and release enough thyroid hormone into your bloodstream. This makes your metabolism slow down. So, the purpose of this study was to compare the effect of aerobic-resistance training on body composition, physical fitness, resting metabolism rate, cortisol and leptin of female with hypothyroidism. Material & Methods: This research was a clinical trial with a statistical sample of 20 volunteers with hypothyroidism who were referred to a 17th shahrivar hospital clinical in Rasht city, and were randomly divided into two groups of exercise (EG) and control (CG). Before and after 8 weeks of resistance aerobic exercise (3Session, 75Min). Serum cortisol, leptin and body composition indices and physical fitness components were measured. Analysis of the obtained data was done through SPSS version 26. Results: The results of the present study showed that 8 weeks of aerobic-resistance training caused a significant decrease in waist-to-hip ratio, increased anaerobic power, agility, balance, and muscle strength (P<0.05), but no significant were seen on resting metabolism rate, serum cortisol and leptin of female with hypothyroidism (P<0.05). Conclusions: It seems that aerobic-resistance training may improve some of physical fitness and body composition of females with hypothyroidism, but it has no effect on resting metabolism rate, serum cortisol and leptin of these patient. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - Effect of aerobic exercise on dehydroepianderestrone and cortisol in in female patients with multiple sclerosis
Fatemeh ZareIntroduction: The aim of this study was to examine the effects of 8 weeks aerobic training on dehydroepianderestrone sulfate (DHEA-S) and cortisol in female patients with multiple sclerosis disease. Material & Methods: Twenty seven women with MS disease in a range o أکثرIntroduction: The aim of this study was to examine the effects of 8 weeks aerobic training on dehydroepianderestrone sulfate (DHEA-S) and cortisol in female patients with multiple sclerosis disease. Material & Methods: Twenty seven women with MS disease in a range of 20-47 year of old and EDSS lower than 5.5 participated in this study as the subject. Subjects were divided into control group (n=14) or training group (n=13) randomly. The training group performed aerobic training program, 3 days a week for 8 weeks according to 55-60 percentage of VO2max. The control group was in absolute rest at the same time. Serum level of DHEA-S and cortisol were measured by ELISA kits before and after training. Results: The results showed that cortisol and DHEA-S concentrations did not change significantly after the intervention. Conclusions: In conclusion, the results suggest aerobic training with specific intensity and duration utilized in this study had not effects on cortisol and DHEA-S levels in female patients with MS. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - Comparison the effect of short vs. long rest period between the sets in resistance training on testosterone to cortisol ratio
Tanaz Abbasi Mehrzad MoghadasiIntroduction: There is a little information about the effect of rest period length on hormonal adaptation. The purpose of this study was to investigate the effect of short vs. long rest period between the sets in resistance training on testosterone to cortisol ratio (Ts أکثرIntroduction: There is a little information about the effect of rest period length on hormonal adaptation. The purpose of this study was to investigate the effect of short vs. long rest period between the sets in resistance training on testosterone to cortisol ratio (Ts / Co ratio). Material & Methods: Sixteen experienced, weight trained men volunteered to participate in the study. Subjects were randomly assigned to either a short (30 second; P30) or long (120 second; P120) rest period group. During the first 2 weeks of training, 3 sets of 10-12 repetition maximum (RM) with 120 second rest intervals between sets and exercises (hamstring with machine, squat, dead lift and leg press) were performed by both groups. During the next 6 weeks of training, the P120 group trained using 120 second between sets and exercises (4 sets of 8-10RM), and the P30 group trained using 30 second between sets and exercises as the 6 weeks of training progressed (4 sets of 8-10RM). Blood samples were taken at baseline, immediately and 30 min after the last session of training for measurement serum Ts and Co concentrations. Results: The results indicated that Ts / Co ratio had tendency to increase immediately after last session of resistance training in P30 and P120 group however no significant differences were observed between these groups. The Ts / Co ratio at post exercise was higher but not significance in the P120 in compare to the P30. Conclusion: Our results suggested that there is no significant difference in Ts / Co ratio after short or long rest period between the sets in resistance training. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - Mini-Review: Effect of exercise on cortisol synthesis, release, metabolism, and clearance
Majid Mufaqam Syed-AbdulCortisol is a glucocorticoid, synthesized in response to the action of adrenocorticotropic releasing hormone (ACTH) on adrenal glands (AG) and released from zona fasciculata. Increased cortisol is associated with psychological and physical stress. Several strategies hav أکثرCortisol is a glucocorticoid, synthesized in response to the action of adrenocorticotropic releasing hormone (ACTH) on adrenal glands (AG) and released from zona fasciculata. Increased cortisol is associated with psychological and physical stress. Several strategies have been used in the past to overcome stress in an athletic and healthy population. Among these strategies, exercise has been shown to beneficial for the management of stress. However, it is unknown if these benefits are due to the direct effect of exercise on cortisol levels. In this brief review, we have outlined the benefits of exercise and how exercise in previous literature has shown to affect cortisol levels in two ways. First, by directly activating the hypothalamus-pituitary axis (HPA) and second, by releasing ACTH which acts on AG and stimulates the release of cortisol. This mini-review will discuss the effects of type of exercise (aerobic and resistance) on cortisol synthesis and release, metabolism, and clearance. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - Effect of a session training on serum concentration of immunoglobulin A, cortisol and lipoprotein in the morning and the afternoon in elite male Taekwondo
Mohammad Hassan Boostani Mohammad Ali Boostani Fateme Khodaie KhodaieIntroduction: Studies show that our body follows a daily cycle so-called circadian rhythm which affects a large number of physiological and psychological actions such as body temperature, metabolism, blood pressure, hormone secretion and athletic performance. The purpos أکثرIntroduction: Studies show that our body follows a daily cycle so-called circadian rhythm which affects a large number of physiological and psychological actions such as body temperature, metabolism, blood pressure, hormone secretion and athletic performance. The purpose of this study was to investigate the effect of a training session on serum concentrations of immunoglobulin A, cortisol and lipoprotein at different hours of the day in elite male Taekwondo athletes. Material & Methods: Twenty eight elite male sport of Taekwondo athletes with 23.7±2.7 years old and 10.2±5.4 years experience in sports were divided into two groups as experimental group (n=14) and control group (n=14) randomly. The experimental group did a steady training program for 60 min corresponded with 70-90 percentage of their heart rate reserve at 08:00 A.M and 08:00 P.M in two different days. The control group rested at the same time and place. Blood samples were collected before and after training. Results: Serum cortisol concentrations before and after training was higher in the morning significantly (P<0.05) and there was no significant difference between serum immunoglobulin A concentrations before training in the morning and at the afternoon. Serum cholesterol concentrations after the training in the afternoon were lower than after exercise in the morning significantly (P<0.05), serum HDL concentrations in the morning were higher than in the afternoon (P<0.05), serum vLDL and TG concentrations were higher in the afternoon than the morning (P<0.05). Conclusions: Results show that a training session is effective on concentrations of serum lipids and lipoproteins and is associated with circadian changes in some of factors, so that a training session in the morning was leading to increased in serum cortisol concentrations of the elite Taekwondo athletes. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - The effect of an eight-week Pilates exercise regimen on stress management and cortisol levels in sedentary women
Hamideh Ahmadi Mohammad Reza MehravarIntroduction: The aim of the present study is to examine the effect of eight weeks of Pilates exercise on stress management and cortisol levels in sedentary women. Material & Methods: Twenty-two sedentary women aged between 25 and 40 years old participated in this s أکثرIntroduction: The aim of the present study is to examine the effect of eight weeks of Pilates exercise on stress management and cortisol levels in sedentary women. Material & Methods: Twenty-two sedentary women aged between 25 and 40 years old participated in this study. The subjects were randomly divided into the Pilates group (n=11) or the control group (n=11). The subjects in the Pilates group performed 60 minutes of Pilates exercise 3 times a week for 8 weeks. Body composition parameters, resting heart rate (HR), blood pressure (BP), cortisol levels and perceived stress were measured before and after the intervention. Results: The results showed that body fat percentage, cortisol levels, and perceived stress score were reduced after Pilates exercise (p <0.05); however for resting HR, systolic blood pressure (SBP) and diastolic blood pressure (DBP) no significant changes were observed. Conclusions: In summary, the results suggest that the Pilates exercise utilized in this study is a useful strategy for stress management in sedentary women. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - Immune responses to exercising in a hot environment in soccer players
Koorosh Mardani Mehrzad Moghadasi Eskandar RahimiIntroduction: Hot temperature and exercise independently lead to metabolic changes in the human body and depress the immune system. Changes on immunoglobulin A (IgA) and cortisol in response to an intensive exercise in hot environment especially in the soccer players ar أکثرIntroduction: Hot temperature and exercise independently lead to metabolic changes in the human body and depress the immune system. Changes on immunoglobulin A (IgA) and cortisol in response to an intensive exercise in hot environment especially in the soccer players are not well known. Thus, the aim of this study was to investigate the effect of an intensive exercise in thermoneutral and hot conditions on salivary IgA (s-IgA) and cortisol concentrations in soccer players. Material & Methods: Twelve elite male soccer players (age, 21 to 34 years) participated in this study as the subject. Total unstimulated saliva samples were collected before, immediately and 30 min after the exercise training in thermoneutral (HT: 20 ○C and 20% RH) and hot environments (HT: 30 ○C and 20% RH). Water was available ad-libitum. Results: s-IgA and cortisol levels were increased after an intensive exercise at both environments and their levels were significantly higher than baseline until 30 min after the exercise (P<0.05). Total protein concentration was increased 30 min after the exercise in the heat (P<0.05), however no significant differences were observed between two occasions. Salivary flow rate was not affected by 2 conditions or differed at any time-point post-exercise. No significant differences were observed in s-IgA and cortisol levels between two environments. Conclusions: In conclusion, enduring hot temperature intensified stressful responses elicited by intensive exercise. This study advocates that hot temperature deteriorates exercise performance under exhaustive stress and effort conditions in soccer players. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - اثر ترتیب حرکات طی یک جلسه فعالیت مقاومتی بر پاسخ هورمون های تستوسترون و کورتیزول و نسبت بین آنها در مردان جوان تمرین نکرده
یاسر کاظم زاده پگاه هوشنگی حدیث حدادهدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آرایش مختلف حرکات در تمرین مقاومتی بر پاسخ هورمون های کورتیزول و تستوسترون به یک جلسه فعالیت مقاومتی بود.روش شناسی: تعداد 12 مرد جوان سالم 19 تا 25 سال که هیچ گونه سابقه تمرین با وزنه را نداشتند به صورت تصادفی در 3 جلسه فعالیت مقاومتی با أکثرهدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آرایش مختلف حرکات در تمرین مقاومتی بر پاسخ هورمون های کورتیزول و تستوسترون به یک جلسه فعالیت مقاومتی بود.روش شناسی: تعداد 12 مرد جوان سالم 19 تا 25 سال که هیچ گونه سابقه تمرین با وزنه را نداشتند به صورت تصادفی در 3 جلسه فعالیت مقاومتی با اعمال یکسان متغیرهای تمرین شرکت کردند. با فاصله 1 هفته آزمودنی ها سه جلسه فعالیت مقاومتی را اجرا کردند. در اولین جلسه حرکات به صورت بالاتنه-پایین تنه، جلسه دوم با ترتیب عکس و جلسه سوم به صورت یک درمیان انجام شد. 15 دقیقه قبل و بلافاصله پس از پایان هر سه جلسه فعالیت ورزشی مقاومتی از آزمودنی ها نمونه گیری خون به عمل آمد و مقادیر هورمونهای کورتیزول و تستوسترون اندازه گیری و نتایج با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری در سطح 0.05 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد تغییر در ارایش حرکات تغییری در پاسخ کورتیزول و تستوسترون به یک جلسه فعالیت مقاومتی ایجاد نمی کند (به ترتیب، P=0.118 و P=0.344) اما تغییر در ترتیب حرکات در زمانی که آرایش حرکات به صورت یک درمیان از حرکات بالا تنه و پایین تنه بود، دارای بهترین نسبت بین کورتیزول و تستوسترون بود (P=0.028).نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد تغییر در ترتیب حرکات به صورت انجام حرکات به صورت یک حرکت بالاتنه و یک حرکت پایین تنه میتواند نسبت بین غلظت های تستوسترون به کورتیزول را در پایان یک جلسه تمرین بهبود بخشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - اثر سلنیوم بر شاخصهای آنتی اکسیدانی و غلظت هورمونهای موثر بر متابولیسم در موش صحرایی در معرض تنش گرمایی
حمید اشرفی علی اصغر صادقی محمد چمنیهدف: دمای محیطی بالا سبب ایجاد تنش اکسیداتیو در بدن حیوانات میشود. سلنیوم ماده معدنی است که در شرایط تنش بر سلامتی و عملکرد بدن اثر دارد. مطالعات محدودی در زمینه اثر سلنیوم در شرایط تنش گرمایی بر فراسنجههای فیزیولوژیکی و شاخصهای سلامتی وجود دارد. پژوهش کنونی به منظور أکثرهدف: دمای محیطی بالا سبب ایجاد تنش اکسیداتیو در بدن حیوانات میشود. سلنیوم ماده معدنی است که در شرایط تنش بر سلامتی و عملکرد بدن اثر دارد. مطالعات محدودی در زمینه اثر سلنیوم در شرایط تنش گرمایی بر فراسنجههای فیزیولوژیکی و شاخصهای سلامتی وجود دارد. پژوهش کنونی به منظور تعیین اثرات دوزهای مختلف سلنیوم از مکمل سلنیوم-متیونین بر وضعیت آنتیاکسیدانی )غلظت گلوتاتیون، فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز)، شاخص سلامتی کبد و کلیه (فعالیت آنزیمهای ترانسفرازی و غلظت کراتینین) و غلظت هورمونهای موثر بر متابولیسم (انسولین، کورتیزول، تری یدوتیرونین و تترا-یدوتیرون) انجام شد. مواد و روش ها: در طرح کاملا تصادفی، 25 سر موش صحرایی ماده (سن 4 هفته، وزن بدن 56/1 ± 70 گرم) نژاد ویستار به پنج گروه و هر گروه پنج سر موش صحرایی تقسیم شدند. تعداد 5 سر موش صحرایی در کل دوره آزمایش در دمای استاندارد و بقیه موشهای صحرایی در تنش گرمایی (دمای 2±38 درجه سلسیوس به مدت 6 ساعت در روز) قرار داده شدند. موشهای صحرایی گروه کنترل منفی (بدون تنش گرمایی) و کنترل مثبت (تنش گرمایی) پلت استاندارد بدون افزودنی و سه گروه دیگر به ترتیب پلت استاندارد به اضافه 15/0، 30/0 و 45/0 میلیگرم بر کیلوگرم سلنیوم از مکمل سلنیوم-متیونین به مدت 30 روز دریافت کردند.نتایج: موشهای صحرایی تحت تنش گرمایی و دریافتکننده سلنیوم به طور معنیداری هموگلوبین و فعالیت آنزیم آلانین ترانس آمیناز بیشتری در مقایسه با گروه کنترل مثبت داشتند(001/0=P). غلظت کورتیزول در موشهای گروه کنترل مثبت نسبت به کنترل منفی بیشتر بود (001/0=P). افزودن سلنیوم به جیره موشهای تحت تنش گرمایی سبب کاهش غلظت کورتیزول، افزایش غلظت انسولین و تری یدو تیرونین در مقایسه با گروه کنترل مثبت شد(001/0=P). مالون دی آلدئید سرم موشهای کنترل مثبت به طور معنیداری بیشتر از کنترل منفی و سایر گروههای آزمایشی بود (001/0=P). افزودن سلنیوم به جیره سبب کاهش معنیدار غلظت مالون دی آلدئید شد و موشهای دریافتکننده سلنیوم در دوز 45/0 میلیگرم بر کیلوگرم کمترین غلظت مالون دی آلدئید داشتند. بیشترین غلظت گلوتاتیون و گلوتاتیون پراکسیداز به گروه دریافتکننده سلنیوم در دوز 45/0 میلیگرم تعلق داشت.نتیجه گیری: بنابر نتایج این پژوهش تنش گرمایی سبب ایجاد تنش اکسیداتیو در بدن میشود و تغییراتی را در غلظت هورمون-ها و فعالیت آنزیمهای بدن ایجاد میکند. به طور کلی، میتوان نتیجه گرفت که مکمل سلنیوم با غلظت 45/0میلی bگرم بر کیلوگرم موجب بهبود شاخصهای کبدی وکلیوی، غلظت هورمونها و پاسخ آنتی اکسیدانی در موش های صحرایی تحت شرایط تنش گرمایی میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - مقایسه ی اثر دو شیوه ریکاوری فعال و غیر فعال پس از یک فعالیت HIIT بر پاسخ CRP، IL6 و کورتیزول
مریم ناصرالاسلامی ندا موسوی نیری ناهید ابوطالب جعفر گودرزیچکیده: هدف پژوهش: استرس و پاسخ های ایمنی ناشی از افزایش شدت و مدت زمان فعالیت های ورزشی فرد را مستعد بیماری های عروقی می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه دو شیوه ی ریکاوری فعال و غیر فعال پس از یک جلسه فعالیت دورهای با شدت زیاد بر پاسخ پروتئین واکنشی C (CRP)، کورتیزو أکثرچکیده: هدف پژوهش: استرس و پاسخ های ایمنی ناشی از افزایش شدت و مدت زمان فعالیت های ورزشی فرد را مستعد بیماری های عروقی می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه دو شیوه ی ریکاوری فعال و غیر فعال پس از یک جلسه فعالیت دورهای با شدت زیاد بر پاسخ پروتئین واکنشی C (CRP)، کورتیزول و اینترلوکین6 (IL6) می باشد. روش پژوهش: نمونه آماری پژوهش شامل 20 نفر فوتبالیست با میانگین سنی 0/5 ± 9/18سال، وزن 7/1 ± 1/70 کیلوگرم، قد 2/2 ± 176 سانتیمتر، شاخص توده بدنی 1 ± 4/22 کیلوگرم بر متر مربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 5/2 ± 3/51 میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن که بهصورت تصادفی از میان بازیکنان تیم فوتبال استقلال نوین در جنوب شهرتهران انتخاب شدند. آزمودنیها در دو گروه با دو آزمون، ریکاوری فعال و ریکاوری غیر فعال شرکت داده شدند. در هر دو گروه قبل از فعالیت و بلافاصله پس از ریکاوری، نمونه خونی گرفته شد. سپس میزان فاکتورهای کورتیزول، اینترلوکین6 و CRP با استفاده از تکنیک الایزا مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بین ریکاوری فعال و غیر فعال پس از فعالیت HIIT بر پاسخ CRP و IL6 تفاوت معناداری وجود نداشت.در حالی که بین ریکاوری فعال و غیر فعال پس از فعالیت HIIT بر پاسخ به کورتیزول اختلاف معناداری وجود داشت(05/0 ( P≤. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد، بازیافت فعال پس از فعالیت HIIT میتواند بر پاسخ کورتیزول تاثیر گذار باشد.از این رو ریکاوری فعال نسبت به ریکاوری غیرفعال موثرتر خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - بررسی رخداد مسمومیت آبستنی با تعیین سطوح برخی از عناصر، متابولیتها و کورتیزول خون در میشهای نژاد قزل
سکینه حسینی غلامعلی مقدم سیدعباس رافت آیتک بخشایش خیابانیمسمومیت آبستنی در میش یکی از بیماری های متابولیکی است که در اثر کمبود گلوکز مادر در پاسخ به افزایش احتیاجات تغذیه ای سریع جنین ایجاد می شود. این مطالعه بهمنظور بررسی سطوح برخی از عناصر و متابولیت ها و کورتیزول خون در میش های آبستن قزل ایستگاه تحقیقاتی خلعت پوشان انجام أکثرمسمومیت آبستنی در میش یکی از بیماری های متابولیکی است که در اثر کمبود گلوکز مادر در پاسخ به افزایش احتیاجات تغذیه ای سریع جنین ایجاد می شود. این مطالعه بهمنظور بررسی سطوح برخی از عناصر و متابولیت ها و کورتیزول خون در میش های آبستن قزل ایستگاه تحقیقاتی خلعت پوشان انجام گرفت. در این بررسی از 50 رأس میش در سه نوبت قبل از آبستنی، دوره آبستنی و قبل از زایش خون گیری شده و غلظت گلوکز، کلسیم، فسفر، اوره، پروتئین تام سرم خون با استفاده از روش اسپکتروفتومتری و غلظت هورمون کورتیزول سرم خون با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. اثر شکم زایش روی غلظت گلوکز سرم خون تأثیر معنی دار داشت (01/0>p). غلظت فسفر در همه میش ها در یک سطح بوده و اختلاف معنی داری در بین میش ها از نظر غلظت این عنصر خونی وجود نداشت. اثر تیپ زایش روی همه موارد اندازه گیری شده غیر معنیدار بود. تاریخ خون گیری روی همه موارد اندازه گیری شده بهجز فسفر تأثیر معنی دار داشت (01/0>p). وزن تولد بره سبب افزایش معنی دار غلظت سرمی هورمون کورتیزول شد (01/0>p). همبستگی بین گلوکز و اوره منفی بود (16/0-=r). میان پروتئین تام و اوره سرم همبستگی (٤٢/0=r) وجود داشته و ارتباط معنی داری داشتند (01/0>p). همچنین میان پروتئین تام و فسفر سرم همبستگی (٢١/0-=r) وجود داشته و ارتباط معنی داری داشتند (01/0>p). به طورکلی می توان نتیجه گرفت که با اندازه گیری و بررسی متابولیت های خونی و هورمونی در طول آبستنی دام می توان از وقوع بیماری مسمومیت آبستنی با استفاده از راهکارهای مدیریتی و جیره های مناسب پیشگیری کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - مقایسه دو شیوه تمرین ترکیبی و مصرف زنجبیل بر کاهش وزن و هورمونهای انوروکسی نرژیک بانوان فعال
هدیه حسن پور شاهین ریاحی ملایری معصومه حسینیمقدمه و هدف:پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه دو شیوه تمرین ترکیبی و مصرف زنجبیل بر کاهش وزن و هورمون های انوروکسی نرژیک بانوان فعال انجام گرفت.مواد و روش ها: 32 نفر از زنان دارای اضافه وزن با میانگین سنی 30-45 سال و شاخص توده بدن 25-30 به صورت تصادفی در چهار گروه 8 نفره ش أکثرمقدمه و هدف:پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه دو شیوه تمرین ترکیبی و مصرف زنجبیل بر کاهش وزن و هورمون های انوروکسی نرژیک بانوان فعال انجام گرفت.مواد و روش ها: 32 نفر از زنان دارای اضافه وزن با میانگین سنی 30-45 سال و شاخص توده بدن 25-30 به صورت تصادفی در چهار گروه 8 نفره شامل گروه 1-گروه اول با پروتکل تمرینی مقاومتی و مصرف زنجبیل ، 2-گروه دوم پروتکل تمرینی مقاومتی + تمرین تناوبی شدید و مصرف زنجبیل، 3-گروه سوم پروتکل تمرینی تناوبی شدید + تمرین مقاومتی و مصرف زنجبیل و 4- گروه چهارم پروتکل تمرینی تناوبی شدید و مصرف زنجبیل تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه تمرین تناوبی شدید به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت ٣٥ دقیقه در برنامه تمرینی شرکت کردند. شدت تمرین ٨٠ % تا ٩٠ % ضربان قلب هدف و بین هر وهله ٦٠ ثانیه استراحت به شکل پیاده روی بود. آزمودنی ها در گروه مقاومتی به مدت 8 هفته تمرینات را انجام دادند. شدت تمرین 40 تا 50 درصد یک تکرار بیشینه در 4مرحله با 20-35 تکرار بود. تمامی آزمودنی ها مصرف زنجبیل را به مدت 8 هفته با حفظ رژیم غذای ثابت، روزانه عصاره خشک 1 گرم زنجبیل را (به صورت کپسول های 250 میلیگرمی) در چهار وعده غذایی مصرف کردند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد هشت هفته تمرین ترکیبی و مصرف زنجبیل بر مقادیر لپتین، کورتیزول و پروفایل چربی و شاخص توده بدن زنان اختلاف معنی داری نداشت (05/0p> ). با این وجود بر نسبت WHR و انسولین مقاومت به انسولین زنان دارای اضافه وزن اختلاف معناداری داشت (05/0p< ). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد شیوه تمرین ترکیبی (مقاومتی + تناوبی) نسبت به سایر پروتکل های تمرینی بر WHR تاثیر معناداری دارد و پیشنهاد می شود از تمرین ترکیبی برای کاهش وزن استفاده گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - Cortisol and Postpartum Luteal Function in Cattle
A. Ezzat Ahmed M.N. Ismail M.S. Aref A. Zain El-Abedin A.Y. KassabThe present study investigated serum cortisol in response to postpartum ovarian resumption and luteal function. Postpartum ovarian resumption was detected based on a rise in progesterone (P4) concentrations during three weeks after calving. Twenty two Holstein cows in a أکثرThe present study investigated serum cortisol in response to postpartum ovarian resumption and luteal function. Postpartum ovarian resumption was detected based on a rise in progesterone (P4) concentrations during three weeks after calving. Twenty two Holstein cows in a semi-closed dairy farm in Qena city, Egypt were used. The study was carried out from late March to early June; the period characterized by a good temperature humidity index (THI) and absence of heat stress. According to the concentrations of P4 in serum (P4 >1.0 ng/mL), 11 of the 22 cows resumed the ovarian activity within three weeks after calving (ovarian resumption cows). No effect of THI was found during the postpartum period of study on the concentrations of P4, cortisol and cholesterol in the ovarian resumption or non-ovarian resumption group. In the former, cholesterol showed a significant correlation with both P4 (r=0.405, P<0.05) and cortisol (r=0.393, P<0.05). However, in the latter, cholesterol had a significant correlation with P4 (r=0.289, P<0.05) but showed no correlation with cortisol. In addition, cortisol showed a significant correlation with P4 (r=0.329, P<0.05) in the ovarian resumption group but showed no correlations in the non-resumption group. Our study suggests that cortisol plays a role in the function of corpus luteum and maintenance of luteal life span during this period. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - اثر تنش شوری بر سلولهای کلراید و هیستوپاتولوژی آبشش ماهیان کپور دریایی (Cyprinus carpio) انگشت قد تغذیه شده با کورتیزول خوراکی vvvvvر
آذر بیک زاده تاکری محمدرضا ایمانپور وحید تقی زادهکورتیزول کورتیکواستروئیدی است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم نقش مهمی در جنبه های مختلف فیزیولوژی ماهی شامل تنظیم یونی و اسمزی، رشد، استرس و عملکرد ایمنی بازی می کند. گیرنده های کورتیکواستروئیدی بیش ترین غلظت را در آبشش، روده و کلیه دارند و فراوانی آن ها اغلب تحت تاثیر أکثرکورتیزول کورتیکواستروئیدی است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم نقش مهمی در جنبه های مختلف فیزیولوژی ماهی شامل تنظیم یونی و اسمزی، رشد، استرس و عملکرد ایمنی بازی می کند. گیرنده های کورتیکواستروئیدی بیش ترین غلظت را در آبشش، روده و کلیه دارند و فراوانی آن ها اغلب تحت تاثیر شوری محیط تغییر می کند.در این مطالعه اثر کورتیزول خوراکی بر بافت آبشش ماهیان کپور دریایی Cyprinus carpio انگشت قد تحت تاثیر استرس شوری بررسی شد. برای این منظور، کپور معمولی با میانگین وزنی (g12/0 36/1) به مدت 8 هفته با غذای تجاری حاوی 0 (شاهد)، 50 ، 100 و 200 میلی گرمبر کیلوگرم غذای هیدروکورتیزون تغذیه شدند (4تیمار و 3 تکرار) سپس مقاومت در برابر تنش شوری، طی 7 روز مقابله با شوری ppt12 بررسی شد و بافت آبشش مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج بررسی بافت آبشش نشان داد، میزان آسیب های بررسی شده (هایپرپلازی، هایپرتروفی، پرخونی و ادم) در گروه شاهد بیش تر از ماهیان تحت تیمار کورتیزول بود و در تیمار کورتیزول آسیب های کم تری مشاهده شد و با اعمال استرس شوری تعداد سلول های کلراید افزایش یافت که می تواند ناشی از عملکرد بهتر تنظیم اسمزی این ماهیان در برابر تنش شوری باشد. vvv تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - تاثیر یک وهله فعالیت رکاب زدن همراه و بدون محدودیت جریان خون بر غلظتهای سرمی تستوسترون، کورتیزول و فاکتور نکروز توموری آلفا در مردان سالم
عیدی علیجانی مهسا محسن زاده فاطمه آقاسیهدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر یک وهله فعالیت رکاب زدن همراه و بدون محدودیت جریان خون بر غلظت های سرمی هورمون تستوسترون، کورتیزول و فاکتور نکروز توموری آلفا در مردان سالم بود. بدین منظور 16 نفر از اعضای باشگاه آر 8 نیاوران انتخاب شدند. آزمودنیها بر اساس توان به دو گروه أکثرهدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر یک وهله فعالیت رکاب زدن همراه و بدون محدودیت جریان خون بر غلظت های سرمی هورمون تستوسترون، کورتیزول و فاکتور نکروز توموری آلفا در مردان سالم بود. بدین منظور 16 نفر از اعضای باشگاه آر 8 نیاوران انتخاب شدند. آزمودنیها بر اساس توان به دو گروه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا و رکاب زدن بدون انسداد تقسیم شدند. جلسه تمرین شامل 3 وهله سه دقیقه ای رکاب زدن با شدت 50 درصد Wmax بود که بین هر وهله 30-45 ثانیه استراحت وجود داشت. گروه بدون انسداد نیز همین پروتکل را انجام داد با این تفاوت که در این گروه هیچ محدودیت جریان خونی وجود نداشت. خونگیری 24 ساعت قبل از شروع دوره تمرینی و 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون T مستقل و T وابسته در سطح معناداری (05/0 p <) استفاده شد. نتایج نشان داد تغییرات درون گروهی تستوسترون و TNF-α در گروه انسداد و گروه بدون انسداد تغییرات معناداری را نشان نداد (05/0p ≥ ). همچنین تغییرات بین گروهی نشان دهنده عدم تفاوت بین دو گروه بود (05/0p ≥ ). تغییرات درون گروهی کورتیزول در گروه انسداد (05/0p ≤ ) بطور معناداری افزایش و در بدون انسداد (05/0p ≥ ) تغییر معناداری نشان نداد. تغییرات بین گروهی نشان دهنده تفاوت بین دو گروه بود (05/0p ≤ ). پژوهش حاضر نشان داد که فعالیت انسدادی به نسبت همان فعالیت بدون انسداد در پاسخ بر سطح سرمی تستوسترون و TNF-α در مردان سالم تاثیر معناداری نداشته است ولی این تفاوت در میزان کورتیزول معنادار بود. در نتیجه افرادی که تمایلی به انجام تمرینات شدید و طولانی ندارند می توانند جهت افزایش تستوسترون و کاهش عوامل التهابی با استفاده از تمرین محدودیت جریان خون و با یک شدت کمتر، به این امر نائل شوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، کیفیت زندگی و میزان کورتیزول سرم در افراد افسرده
زهرا علیایی مسعود محمدی کاظم انوری سید ابراهیم حسینیافسردگی در حال حاضر یک بیماری مزمن شایع در اغلب جوامع سراسر جهان است که میتواند عملکرد نرمال را مختل کند، افکار افسردگی ایجاد کرده و بر کیفیت زندگی تاثیر منفی بگذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر کیفیت زندگی، افسردگی و میزان کورتی أکثرافسردگی در حال حاضر یک بیماری مزمن شایع در اغلب جوامع سراسر جهان است که میتواند عملکرد نرمال را مختل کند، افکار افسردگی ایجاد کرده و بر کیفیت زندگی تاثیر منفی بگذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر کیفیت زندگی، افسردگی و میزان کورتیزول در افراد مبتلا به افسردگی است.۳۰ زن مبتلا به افسردگی به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی(15نفر) و کنترل (15نفر) تقسیم شدند. برای آزمودنی های گروه تجربی جلسات درمانی به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای در هفته برگزار گردید و گروه گواه هیچ درمانی دریافت نکردند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسش نامه های افسردگی بک ((BDI-II و کیفیت زندگی SF36 در دو نوبت (قبل و بعد درمان) استفاده شد و به منظور بررسی اندازه گیری سطح کورتیزول، نمونه گیری خون بین ساعت 8 الی 10صبح قبل از شروع اولین و بعد از آخرین جلسه درمان به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مرحله پیش آزمون- پس آزمون باعث کاهش افسردگی و کورتیزول به ترتیب از میزان 87/23 و 48/14 به 13/10 و 95/11 و افزایش کیفیت زندگی از میزان 90/32 به 52/83 در گروه آزمایش شد (001/0 > p). بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی می تواند وضعیت روانی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به افسردگی را بهبود بخشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - تعیین دوز مؤثر بیهوشی دو ماده MS-222 و 2- فنوکسی اتانول و مقایسه اثر آنها بر برخی شاخصهای بیوشیمیایی خون ماهی شیربت (Barbus grypus)
محسن عباسی دوبندار حدیده معبودی نرگس جوادزادهبا توجه به عوارض اجتناب ناپذیر داروهای بیهوش کننده در آبزی پروری، بررسی های خونی و بیوشیمیایی یکی از راه های بسیار مناسب برای شناسایی اثرات جانبی آنها است. هدف از این مطالعه مقایسه اثر غلظت و زمان دو ماده بیهوشی 2- فنوکسی اتانول و MS-222 بر شاخصهای استرس )گلوکز و کورتی أکثربا توجه به عوارض اجتناب ناپذیر داروهای بیهوش کننده در آبزی پروری، بررسی های خونی و بیوشیمیایی یکی از راه های بسیار مناسب برای شناسایی اثرات جانبی آنها است. هدف از این مطالعه مقایسه اثر غلظت و زمان دو ماده بیهوشی 2- فنوکسی اتانول و MS-222 بر شاخصهای استرس )گلوکز و کورتیزول) خون ماهی شیربت (Barbus grypus) بود. برای این منظور تعداد 100 قطعه ماهی شیربت با میانگین وزن 5±50 گرم برای بیهوشی با ماده 2-فنوکسی اتانول با غلظتهای 200، 300 و 400 میکرو لیتر در لیتر و برای ماده بیهوشی MS222 با غلظتهای 40، 50 و 80 میلیگرم در لیتر و یک گروه نیز بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد. برای هر ماده پس از رسیدن ماهیان به مرحله 4 و 5 بیهوشی، زمان بیهوشی ثبت و سپس در غلظت مؤثر خونگیری در فواصل زمانی 3 دقیقه، 6 ساعت، 12 ساعت و 24 ساعت انجام شد. با توجه به نتایج بهدستآمده دوز مؤثر بیهوشی برای 2-فنوکسی اتانول 300 میکرو لیتر/لیتر و برایMS222 50 میلیگرم/لیتر محاسبه شد. همچنین نشان داده شد ماده بیهوشی MS222 و 2-فنوکسی اتانول از دقایق اولیه پس از بیهوشی ماهی با افزایش هورمون کورتیزول سبب افزایش میزان گلوکز خون میشوند این اثرات افزایشی تا 24 ساعت پس از بیهوشی نیز در خون ماهی دیده میشود. مقایسه دو ماده بیهوشی بر فاکتورهای استرس نشان داد تأثیر هر دو ماده سبب افزایش فاکتورهای استرس شده اما اثرات افزایشی 2-فنوکسی اتانول بیشتر است و بین کورتیزول و گلوکز همبستگی مستقیمی وجود دارد. لذا دو ماده بیهوشی بکار رفته سبب القاء استرس در گونه موردمطالعه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - Comparison of small-sided games and sprint training program on the testosterone, cortisol, blood cell count, and physical fitness indices in teenage soccer players
Mona Sebghati Shiraz Ramin Shabani Mojtaba MohammadiIntroduction: The purpose of this study was to comparison of SSG and sprint on testosterone, cortisol, blood cell count, and physical fitness indices in teenage soccer players. Material & Methods: In this experimental study, thirty-six teenage athletes (13.55±0.53) wer أکثرIntroduction: The purpose of this study was to comparison of SSG and sprint on testosterone, cortisol, blood cell count, and physical fitness indices in teenage soccer players. Material & Methods: In this experimental study, thirty-six teenage athletes (13.55±0.53) were randomly divided into control, SSG, and sprint groups. The subjects in the sprint group underwent 45-minutes short bursts of sprinting. The SSG group exercise program 45-minutes consisted of 8×3 minutes with 3 minutes of active recovery between sets was performed on a small Football pitch without a goalkeeper. In contrast, the control group continued their usual routine activities for 4 weeks (3days/week). Basal levels of K-TEST, RSA, and YO-Y0 tests, as well as blood indices of testosterone and cortisol and blood cells, were measured before commencement and after 4 weeks of training. Results: The results indicate that sprint training led to a significant increase in testosterone, T/C ratio, RBC, and WBC compared to the control group and significantly decrease in cortisol and agility performance. SSG also caused a significant increase in testosterone, testosterone to cortisol ratio, RBC, WBC, SII, and aerobic performance, with a significant decrease in cortisol and agility performance. Additionally, in the control group, cortisol showed a significant increase, and the testosterone to cortisol ratio was significantly decreased (p<0.05). Conclusion: The present study revealed that both sprint and SSG training individually can have desirable effects on testosterone, cortisol, T/C ratio, WBC, and RBC and agility test. Sprint and SSG were found to be effective for these factors. The SSG training program increases WBC, SII and aerobic performance. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - Comparison of two methods of high-intensity aerobic and strength training on the levels of testosterone, cortisol, insulin-like growth hormone (IGF1) and immunoglobulin (IgG) in professional taekwondo athletes
kaveh babaei mohadeseh dadmanesh مهتاب دهقان زادهIntroduction: The purpose of this study was to determine the difference between two methods of high-intensity aerobic and strength training on the levels of testosterone, cortisol, (IGF1) and immunoglobulin (IgG) in professional taekwondo athletes. Material & Methods: أکثرIntroduction: The purpose of this study was to determine the difference between two methods of high-intensity aerobic and strength training on the levels of testosterone, cortisol, (IGF1) and immunoglobulin (IgG) in professional taekwondo athletes. Material & Methods: The present research method was semi-experimental and had a pre- and post-test approach. The statistical population of this research was the professional taekwondo athletes of Rasht city with an average age of 22 ± 1.5 years. To collect information on testosterone and cortisol levels by immunoassay method (GMB kit; (IGF1) by ELISA method and serum immunoglobulin G (IgG) values by nephlometry method (blood sampling) in three stages and three consecutive weeks (24 One hour after specialized Taekwondo training (pre-test), 24 hours after high-intensity strength training and 24 hours after high-intensity aerobic training (post-tests) in the fasting state from the subjects' brachial vein by a laboratory science specialist. was received and then two aerobic exercise protocols (80% Vo2Max) and high intensity strength (80% 1RM) were implemented on the sample people during two different sessions and for 45 minutes. Results: The findings showed that there is a difference between the effect of two methods of high-intensity aerobic training and high-intensity strength training on the levels of testosterone, cortisol, insulin-like growth hormone ( IGF1) and immunoglobulin (IgG) of professional Taekwondo athletes, there is a significant difference (p < 0.05). Conclusions: According to the findings, serum testosterone levels may increase slightly after high-intensity strength training and then high-intensity aerobic training. find Serum cortisol levels decrease after high-intensity aerobic training but increase after high-intensity strength training, and it is possible that insulin-like growth factor-1 (Igf1) serum levels decrease after high-intensity strength training. But after the high-intensity aerobic training test, there should not be many changes. Serum levels of immunoglobulin G have little changes and decrease after high-intensity aerobic and strength training. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - مقایسهی اثربخشی معنویت درمانی و درمان شناختی رفتاری بر کاهش سطح کورتیزول خون در زنان مبتلا به سرطان پستان
زهرا جمشیدی فر فرح لطفی کاشانیابتلا به سرطان، از استرس بالایی برخوردار است. استرس بالا در افراد مبتلا به سرطان، از طریق هورمون کورتیزول باعث پیچیده شدن مشکلات جسمی دیگری در این بیماران میشود. درمانهای روانشناختی مختلفی برای مداخله در کاهش سطح استرس و به طبع آن کمک به بهبودی این بیماران معرفی شده أکثرابتلا به سرطان، از استرس بالایی برخوردار است. استرس بالا در افراد مبتلا به سرطان، از طریق هورمون کورتیزول باعث پیچیده شدن مشکلات جسمی دیگری در این بیماران میشود. درمانهای روانشناختی مختلفی برای مداخله در کاهش سطح استرس و به طبع آن کمک به بهبودی این بیماران معرفی شده است. هدف پژوهش حاضر، مقایسهی اثربخشی معنویتدرمانی و درمان شناختی رفتاری بر کاهش سطح کورتیزول خون در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. بدین منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه کنترل و پیگیری، 60 نفر (20 نفر آزمایش اول و 20 نفر گروه آزمایش دوم و 20 نفر گروه کنترل) از زنان مبتلا به سرطان پستان بیمارستان شهدای تجریش شهرتهران به روش نمونهی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و کنترل کاربندی شدند. دوگروه آزمایش طی 8 جلسهی 90 دقیقه ای تحت درمان معنوی و درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند ولی گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. گروهها قبل، بعد و 2 ماه پس از اتمام مداخله، از نظر سطح کورتیزول خون مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد هر دو درمان معنوی و شناختی رفتاری بر کاهش سطح کورتیزول بیماران تحت آموزش، موثر بوده و درمان معنوی موثرتر ارزیابی شده است و همجنین این تاثیر درآزمون پیگیری پایدار بوده است. این پژوهش از تاثیر بیشتر مداخلات معنوی در کاهش سطح استرس بیماران حمایت میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - اثرات هم افزایی مرکزی هیستامین و آدرنالین بر اخذ غذا و کورتیزول پلاسما در جوجه های گوشتی
مصطفی دانشور مرتضی زندهدل بیتا وزیر احمد اصغریزمینه و هدف: سالها پژوهش پیرامون مسیرهای فیزیولوژیک تنظیمکننده اشتها، منجر به شناسایی دهها میانجی عصبی دخیل در این فرآیند شده است. بر پایه این مطالعات، نقش سیستمهای هیستامینرژیک و آدرنرژیک در تنظیم اخذ غذا نیز به اثبات رسیده است. هدف از مطالعه کنونی، بررسی اثرات هم أکثرزمینه و هدف: سالها پژوهش پیرامون مسیرهای فیزیولوژیک تنظیمکننده اشتها، منجر به شناسایی دهها میانجی عصبی دخیل در این فرآیند شده است. بر پایه این مطالعات، نقش سیستمهای هیستامینرژیک و آدرنرژیک در تنظیم اخذ غذا نیز به اثبات رسیده است. هدف از مطالعه کنونی، بررسی اثرات هم افزایی مرکزی هیستامین و آدرنالین بر اخذ غذا و کورتیزول پلاسما در جوجههای گوشتی میباشد. مواد و روشها: به منظور دستیابی به این هدف، سه آزمایش هر یک شامل یک گروه کنترل و سه گروه تیمار طراحی گشت. در آزمون اول محلول کنترل و هیستامین با دوزهای 75، 150 و 300 تجویز شد. در آزمون دوم محلول کنترل و آدرنالین با دوزهای 75، 150 و 300 نانومول تزریق گشت و در آزمون سوم علاوه بر محلول کنترل، هیستامین (75 نانومول)، آدرنالین (75 نانومول) و هیستامین + آدرنالین تزریق شد. سپس، جوجهها به قفسهایشان بازگردانده شدند و میزان اخذ غذای آنها به عنوان درصدی از وزن بدن ثبت گشت. پس از پایان آزمایشات، از طریق بریدن سر، خونگیری انجام و سطح کورتیزول پلاسما در تمامی گروهها ارزیابی شد. نتایج: بر اساس یافتهها، تجویز همزمان دوزهای تحت اثر هیستامین و آدرنالین سبب کاهش معنی دار اخذ غذا (P≤ 0.05) و افزایش معنی دار سطح کورتیزول پلاسما گشت (P≤0.01). نتیجهگیری: با توجه به نتایج، به نظر میرسد یک اثر همافزایی میان هیستامین و آدرنالین در کنترل اخذ غذا و سطح کورتیزول پلاسما وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - تعامل تمرین تناوبی و پروتئین وی بر نسبت تستوسترون به کورتیزول
ضیاء عبدالله کریم الشماری عبدالعلی بنائی فر اردشیر ظفری سجاد ارشدیاگرچه مکانیسم اثر پروتئینها یا مکملهای پروتئینی نظیر پروتئین وی بر فرایند سنتز پروتئین عضلانی در خلال یا متعاقب تمرینات ورزشی مشابه است، اما سوال اینجاست که آیا مکمل سازی پروتئین وی به عنوان یک مکمل پروتئینی مهم در روزهای پس از فعالیت مقاومتی شدید توسط افراد غیر ورزشک أکثراگرچه مکانیسم اثر پروتئینها یا مکملهای پروتئینی نظیر پروتئین وی بر فرایند سنتز پروتئین عضلانی در خلال یا متعاقب تمرینات ورزشی مشابه است، اما سوال اینجاست که آیا مکمل سازی پروتئین وی به عنوان یک مکمل پروتئینی مهم در روزهای پس از فعالیت مقاومتی شدید توسط افراد غیر ورزشکار قادر به تغییر یا بهبود نسبت تستوسترون بر کورتیزول است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تعامل هشت هفته تمرین تناوبی توام با مصرف پروتئین وی بر نسبت تستوسترون به کورتیزول در مردان جوان غیر ورزشکار انجام گرفت. در این مطالعه نیمه تجربی، 48 مرد جوان غیر ورزشکار به شیوه تصادفی در چهار گروه 12 نفری کنترل، پروتئین وی، تمرین تناوبی و ترکیبی قرار گرفتند. پس از اندازهگیری شاخصهای آنتروپومتریکی، از آزمودنیها، بعد از 10 تا 12 ساعت ناشتایی و 15 دقیقه استراحت، مقدار 5 سی سی خون از ورید بازویی چپ جهت اندازهگیری تستوسترون و کورتیزول گرفته شد. مداخلههای مذکور برای مدت 8 هفته روی گروههای مورد مطالعه انجام گرفت. آنالیز دادهها توسط آزمون آنکوا آشکار نمود که در مقایسه با گروه کنترل، تمرینات تناوبی توام با مصرف پروتئین وی به افزایش نسبت تستوسترون به کورتیزول در گروه ترکیبی نسبت به گروه کنترل منجر شد. اجرای تمرینات تناوبی توام با مصرف پروتئین وی با اثرات آنابولیکی بیشتری نسبت به اثر هر یک از آنها به تنهایی در مردان جون غیر ورزشکار همراه است. با این وجود، درک بیشتر مکانیسمهای عهده دار اثر انابولیکی تمرینات تناوبی و پروتئین وی نیازمند مطالعات بیشتر است. تفاصيل المقالة