• فهرس المقالات Chemical industries

      • حرية الوصول المقاله

        1 - الگوی راهبردی برندسازی خدمات پژوهشی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی
        محمد واشقانی فراهانی منوچهر نیکنام نادر غریب نواز هرمز مهرانی
        هدف: هدف اصلی این تحقیق طراحی الگوی راهبردی برندسازی خدمات پژوهشی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در ایران بود. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این مطالعه با توجه به فرایند تحقیق از نظر جهت گیری از نوع بنیادین، از نظر صیغه پژوهش از نوع کیفی، از نظر نوع پژوهش میدانی و کتابخانه أکثر
        هدف: هدف اصلی این تحقیق طراحی الگوی راهبردی برندسازی خدمات پژوهشی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در ایران بود. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این مطالعه با توجه به فرایند تحقیق از نظر جهت گیری از نوع بنیادین، از نظر صیغه پژوهش از نوع کیفی، از نظر نوع پژوهش میدانی و کتابخانه ای از نظر هدف پژوهش از نوع اکتشاف و فهم بیشتر مفاهیم است. روش گراندد تئوری با هدف استخراج مفاهیم و الگوها از درون داده های زمینه ای است که با استفاده از مستندات، مصاحبه ها و مشاهده ها صورت گرفت، روش نمونه گیری گلوله برفی بود و با تعداد 15 نفر از صاحب نظران تا حد اشباع نظری مصاحبه شد، جهت جمع آوری داده ها از دو بخش مطالعات اسنادی و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. فرایند گردآوری داده ها به وسیله مصاحبه های انجام شده به صورت دیداری و شنیداری انجام شد و سپس متن مصاحبه ها بر روی کاغذ پیاده شد و مورد تحلیل قرار گرفت. در این تحقیق برای سنجش اعتبار مصاحبه از نظرات استاد راهنما، متخصصین بازاریابی و نظرات دو تن از اساتید رشته مدیریت و بازاریابی استفاده شده است، در این تحقیق با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و با روش کدگذاری باز تحلیل داده ها انجام شده است. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها نشان داد عمده مقوله های جزئی سیستم اطلاعات بازاریابی، محیط فیزیکی، محصول/ خدمات قابل ارائه، هوش بازاریابی، فناوری سازمان ها، پرسنل و نیروی انسانی بوده است، مقوله هسته ای عمده استخراج شده برندسازی در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی بود، بر اساس رهیافت نظام مند (استراوس و کوربین، 1998) مجموع مقوله های مستخرج از داده های خام، در قالب شرایط علی (ثبات ساختاری شرکت و هوش بازاریابی)، راهبرد (سیستم اطلاعات بازاریابی)، زمینه (محیط فیزیکی)، شرایط مداخله گر (کیفیت مدیر، کیفت همکاران، عوامل سازمان) و پیامدها (برندسازی خدمات پژوهشی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی) دسته بندی شدند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - حذف آمونیاک از پساب با استفاده از کنسرسیوم باکتری‌های بومی جداسازی شده از پساب پتروشیمی کرمانشاه
        مهدی گودینی حاتم گودینی فرهاد سلیمی
        زمینه و هدف: نیتروژن آمونیاکی یکی از مهم ترین آلاینده های محیط زیستی محسوب می شود که میزان آن در پساب صنایع پتروشیمی خصوصاً واحدهای تولید کننده آمونیاک و اوره بالا می باشد. در این مطالعه از روش بیولوژیکی با استفاده از کنسرسیوم باکتری های بومی جداسازی شده از صنعت پتروشیم أکثر
        زمینه و هدف: نیتروژن آمونیاکی یکی از مهم ترین آلاینده های محیط زیستی محسوب می شود که میزان آن در پساب صنایع پتروشیمی خصوصاً واحدهای تولید کننده آمونیاک و اوره بالا می باشد. در این مطالعه از روش بیولوژیکی با استفاده از کنسرسیوم باکتری های بومی جداسازی شده از صنعت پتروشیمی برای حذف آمونیاک و نیترات استفاده شده است. روش بررسی: مطالعه به صورت ناپیوسته انجام شده و اثر غلظت اولیه، pH و زمان ماند مورد بررسی قرار گرفته است. غلظت اولیه باکتری های نیتریفایر و دنیتریفایر 108×3CFU/ml در نظر گرفته شده است. میزان غلظت اولیه آمونیاک و نیترات 200-50 میلی گرم بر لیتر و زمان ماند 168-3 ساعت، pH های 5، 6، 7، 8 و 9 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که باکتری های بومی جداسازی شده از پساب پتروشیمی کرمانشاه با جمعیت میکروبیCFU/ml 108×3 در pH8، قادر به حذف آمونیاک و نیترات با راندمان 5/99 درصد با غلظت اولیه تا 200 میلی گرم بر لیتر با زمان تماس 4 روز برای باکتری های نیتریفایر و 6 روز برای باکتری های دنیتریفایر بوده است. بحث و نتیجه گیری: باکتری های بومی جداسازی شده توانایی بالایی جهت فرآیندهای نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسیون داشته ، لذا با استفاده از باکتری های بومی جداسازی شده می توان آمونیاک موجود در پساب تولیدی را با راندمان بالا حذف نمود و نیازهای استاندارد محیط زیستی مربوط به تخلیه پساب به محیط را فراهم نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی اثرات زیست محیطی صنایع پتروشیمی تولید کننده PET-PTA (مطالعه موردی: منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر)
        سعید ملماسی سید علی جوزی سید مسعود منوری الهه جعفریان مقدم
        صنایع پتروشیمی با توجه به ترکیبات متنوع آن و نیز به واسطه دارا بودن فلزات سنگین، از پتانسیل ایجاد آثار سوء بر بهداشت و سلامت افراد و تخریب محیط زیست را برخوردارند. در این مطالعه اثرات زیست محیطی ناشی از فعالیت صنعت پتروشیمی تولید کننده PET- PTA واقع در منطقه ویژه اقتصاد أکثر
        صنایع پتروشیمی با توجه به ترکیبات متنوع آن و نیز به واسطه دارا بودن فلزات سنگین، از پتانسیل ایجاد آثار سوء بر بهداشت و سلامت افراد و تخریب محیط زیست را برخوردارند. در این مطالعه اثرات زیست محیطی ناشی از فعالیت صنعت پتروشیمی تولید کننده PET- PTA واقع در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اینکه عمده صنایع پتروشیمی موجود در این منطقه در مجاورت خورها احداث شده اند، آلودگیهای ناشی از این صنایع، خورهای موجود در منطقه را بعنوان مهمترین اکوسیستمهای دارای تنوع زیستی بالا تحت تاثیر قرار می دهد. جهت بررسی آثار سوء ناشی از صنعت پتروشیمی مورد مطالعه از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. در این روش دو معیار اثر بر سلامت و بهداشت افراد و تخریب زیست محیطی مورد سنجش قرار گرفته است. معیار اثر بر سلامت و بهداشت افراد با اولویت بندی اثر انتشار آلاینده ها بر کارکنان منطقه ویژه و افراد بومی پیرامون آن و معیار تخریب زیست محیطی از طریق اولویت بندی دو معیار میزان آلودگی و حساسیت محیط پذیرنده نمره دهی و ارزشگذاری شده است. بر اساس نتایج اندازه گیریهای دوره ای و ماهیت فعالیتهای صنعت پتروشیمی مورد مطالعه، 9 نوع آلاینده عمده شامل فلزات سنگین، ترکیبات نفتی،COD ، TSS،H2S ، CO، NOx ، SOx و ذرات معلق ارزشگذاری و مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که آلودگی آب، مهمترین عامل آلاینده محیطی ناشی از فعالیت صنعت مذکور می باشد. همچنین آلودگی زیست محیطی ناشی از تخلیه پساب خروجی سیستمهای تصفیه مجتمعهای صنعتی به خورهای اطراف به ویژه خور زنگی قابل تامل است. میزان TSS و ترکیبات نفتی با وزنهای بترتیب 326/0 و 235/0 مهمترین آلاینده های آب به لحاظ میزان آلودگی و آثار سوء وارده بر محیط پذیرنده شناسایی شده و می بایست کنترل گردد. تاثیرگذاری آلودگی هوا ناشی از انتشار آلاینده های گازی شکل و ذرات معلق نیز در اولویت دوم اهمیت شناخته شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - Economic geology of the carbonate rocks from Mesozoic Alpurai group, Peshawar basin, Pakistan
        Muhammad Anjum Muhammad Ishfaq Sibghat Ullah Muhammad Yaseen Liaqat Ali Jaroslav Prsek Gohar Rehman
        This study aims at evaluating the utilization of carbonate rocks from the Bampokha (Nikanai Ghar Formation) and Sawaldher (Kashala Formation) areas in different industries. Two varieties from the Nikanai Ghar Formation, known under the trade names as Super-white and Sun أکثر
        This study aims at evaluating the utilization of carbonate rocks from the Bampokha (Nikanai Ghar Formation) and Sawaldher (Kashala Formation) areas in different industries. Two varieties from the Nikanai Ghar Formation, known under the trade names as Super-white and Sunny-grey, are selected for petrographic and geochemical analysis to evaluate these as a source of calcite (CaCO3), in chemical industries. Petrographically, both the varieties from Bampokha area, are calcitic marbles that exhibit heteroblastic mosaic texture. Geochemical data coupled with X-ray diffraction and petrographic analysis confirms that the Super-white variety is very high purity marble and hence meets the specifications for different chemical industries such as iron and steel industry, glass manufacturing, flue gas desulphurization, soda ash manufacturing and water purification and effluent treatment. In contrast, the high silica (4.1 wt.%) and low calcite contents (<95 wt.%), render the Sunny-grey unsuitable for chemical industries. The rock from Sawaldher quarry, exhibiting an interlocking mosaic pattern, is calcitic marble. Minor amounts of quartz, muscovite and opaque minerals also occur. Comparing the physico-mechanical properties of the aggregate from Sawaldher marble with time-honoured international standards suggests its suitability in concrete work with ordinary portland cement and asphalt. The concrete mix, designed for Class D2 concrete, has an average 28-days compressive strength value of 518 kg/cm2 and thus well above the minimum targeted strength of 425 kg/cm2 for the mentioned class, and hence further endorses that the aggregate can produce strong concretes. This study also suggests the utilization of the studied carbonate resources on industrial scale. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - A System Dynamics Approach to Designing Technological Innovation Management Model in Downstream Petrochemical Industries
        Hamid Doulabi Abbas khamseh Taghi Torabi
        Special attention to the relative advantages of the economy is the best way toward economic development in every country. Owing to its considerable natural oil and gas resources, Iran has a high potential for the development of these industries. In the value chain proce أکثر
        Special attention to the relative advantages of the economy is the best way toward economic development in every country. Owing to its considerable natural oil and gas resources, Iran has a high potential for the development of these industries. In the value chain process of these God-given resources, a wide diversity of final downstream petrochemical products has a significant charm and scope for technological innovation and development. In the absence of a systematic perspective, all the planning and costs in this field will fail. Therefore, the purpose of this study is to design and analyze the dynamic model of technological innovation management in petrochemical downstream industries in Iran. A questionnaire was designed by analyzing the research literature and the opinions of the experts; then, the factors were investigated using verification factor analysis and structural equations with Smart PLS; the final 26 indicators were categorized in four domains including firm, industry, national, and international. Next, using system thinking and Vensim PLE 6.4, the technology innovation management structure was designed in the downstream industries. The behavior of key variables was also predicted for a 7-year time horizon. Finally, it was used to formulate the technology innovation management scenario. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - عوامل مؤثر بر جذب واستخدام ویژه کارکنان نسل z
        داریوش دهقان سید رسول آقاداود جلفایی محمدرضا دلوی اصفهانی
        پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی– تحلیلی ،نظر هدف، کاربردی است .جامعه ی آماری پژوهش شامل 12 نفر از خبرگان پتروشیمی که بر اساس روش نمونه گیری همگن انتخاب شدند. روش پژوهش آمیخته است که مبتنی بر سه روش تحلیل دلفی فازی و معادلات تفسیری- ساختاری(ISM) و سناریو پردازی ا أکثر
        پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی– تحلیلی ،نظر هدف، کاربردی است .جامعه ی آماری پژوهش شامل 12 نفر از خبرگان پتروشیمی که بر اساس روش نمونه گیری همگن انتخاب شدند. روش پژوهش آمیخته است که مبتنی بر سه روش تحلیل دلفی فازی و معادلات تفسیری- ساختاری(ISM) و سناریو پردازی است. در این پزوهش 22 شاخص از طریق روش تحلیل مضمون شناسایی وبا روش دلفی فازی تایید و شاخص ها با استفاده از روش معادلات ساختاری- تفسیری، تحلیل سناریو در مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش 6 سطح دارای اهمیت در شناسایی عوامل موثر در جذب و ا ستخدام کارکنان نسلZ را مشخص نمود. در سطح اول 5 شاخص(شاخص شایسته گزینی، شاخص بهبود سیستم گزینش سازمانی، شاخص جذابیت سازمانی، شاخص برجسته کردن اهداف و ارزش ها، شاخص ایجاد محیط پاسخگویی و پذیرش مدیران تحولی) تعیین شد و در آخر متغیر‌های نیازسنجی و اطلاع رسانی همگانی،جذاب کردن شغل برای نسل z، سنجش ضریب ظرفیت و کارایی فرد هنگام استخدام، سنجش مهارت رایانه‌ای افراد، استخدام بااستفاده از شبکه های اجتماعی، درخواست شغلی آنلاین و ساخت برند شخصیتی به عنوان زیربنایی‌ترین عناصر مدل شناسایی شدند سرانجام بر اساس تحلیل سناریو میک‌مک، 6 شاخص و 21 زیر شاخص شناسایی شدند که سناریوهای سنجش ضریب ظرفیت و کارایی فرد هنگام استخدام، درخواست شغلی آنلاین و ساخت برند شخصیتی، دادن مزایای متناسب با توانمندی های علمی و، برنامه ریزی طراحی شغل های جاذب بر ، تقسیم کار با توجه به توانایی‌های نسل سیاست های آموزشی در رشته های مدیریت وافزایش مهارت آموزی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - واکاوی عوامل مؤثر بر فرهنگ سازمانی در صنایع پتروشیمی کشور
        امیررضا علیزاده مجد محبوبه پرگو عارفه داودی
        فرهنگ‌سازمانی در صنعت نفت و به‌ویژه در صنایع پتروشیمی اغلب به موضوعی در میان کارکنان در مواجهه با فرهنگ در دستیابی به رضایت شغلی تبدیل می‌شود. مسئله مهم آن است که نحوه اداره کردن چنین موقعیتی می‌تواند آن را به یک فرصت یا تهدید در فرهنگ‌سازمانی صنعت پتروشیمی تبدیل کند. ل أکثر
        فرهنگ‌سازمانی در صنعت نفت و به‌ویژه در صنایع پتروشیمی اغلب به موضوعی در میان کارکنان در مواجهه با فرهنگ در دستیابی به رضایت شغلی تبدیل می‌شود. مسئله مهم آن است که نحوه اداره کردن چنین موقعیتی می‌تواند آن را به یک فرصت یا تهدید در فرهنگ‌سازمانی صنعت پتروشیمی تبدیل کند. لذا با استناد به بررسی‌های انجام‌شده مشخص گردید که ارتقای کیفی فرهنگ‌سازمانی در صنایع نفت و پتروشیمی دارای الگوی پارادایمی است. پژوهش حاضر ازلحاظ رویکردی کیفی می‌باشد. در رویکرد کیفی از مدل سیپ استفاده شده است و ابزار جمع‌آوری داده‌ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که از روش نمونه‌گیری گلوله برفی با 17 نفر از خبرگان و متخصصین انجام شد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در سه مرحله انجام و مدل کیفی پژوهش از دل الگوهای ذهنی و نظرات افراد استخراج شد، نتیجه بخش کیفی این تحلیل نشان‌دهنده این است که مدل پارادایمی استخراجی، بخش کیفی با اجرای راهبرد مستنتج شد. نتایج نشان داد که صنعت نفت به رویکردی مستمر و آگاهانه‌تر برای ایجاد یک فرهنگ سازمانی نیاز دارد تا برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت خود را سازمان داده و خود را برای رویارویی با بازار سرشار از تحول و رقابت آماده کرده و احتمال موفقیت و ضریب ماندگاری در بازار را افزایش دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - Removal of Ortho-Toluidine from Industrial Wastewater by UV/TiO2 Process
        Aref Shokri Kazem Mahanpoor
        In this research degradation and mineralization of Ortho-Toluidine (OT) in the wastewater of petrochemical industries was investigated by UV/TiO2 process in a batch recirculating photo reactor. The influence of different variables such as initial pH, amount of TiO2 and أکثر
        In this research degradation and mineralization of Ortho-Toluidine (OT) in the wastewater of petrochemical industries was investigated by UV/TiO2 process in a batch recirculating photo reactor. The influence of different variables such as initial pH, amount of TiO2 and initial concentration of OT on the reaction rate was investigated. In optimum conditions (1.75 g/l of catalyst, pH at 7 and initial concentration of OT at 20 mg/l), 93.5% of pollutant and 57% of COD were removed in 180 min of reaction. The reaction rate represented by the mechanism of Langmuir-Hinshelwood was found to follow pseudo first-order kinetics. Degradation and mineralization of the OT were tested by HPLC and COD tests. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - Sources and Seasonal Variance of Ambient Volatile Organic Compounds in the Oil-Based Chemical Industry from 2020 to 2021: A Case Study of Iraq
        Amir Fadhil Al-Tu'ma Enas Abdulgader Hassan Ali Taha Ibrahim Mourad Mohammed Zahraa Muhammed Mahdi Ali Abdul Hassan Rasuol
        The measurement and analysis of pollutants is undoubtedly the first step in controlling them because, without complete knowledge of the quality and quantity of pollutants, it will not be possible to compare them with the permitted limits and ultimately control them. Thi أکثر
        The measurement and analysis of pollutants is undoubtedly the first step in controlling them because, without complete knowledge of the quality and quantity of pollutants, it will not be possible to compare them with the permitted limits and ultimately control them. This descriptive-analytical study focused on the oil refineries and chemical industries. Approximately 279 air samples from 18 complexes in an industrial area were collected for this study in the winter of 2020 and 334 samples in the summer of 2021. In this study, 14 volatile organic compounds (VOCs) were examined, measured, and sampled using procedures recommended by the National Institute for Occupational Safety & Health (NIOSH). Finally, GC/FID and GC/MS devices were used to analyze the samples. SPSS version 22.0 was used to analyze the results. In this study, it was determined that the mean of the majority of the compounds in all of the complexes was higher in the summer than in the winter (p<0.05). Additionally, according to the findings, in both the winter and summer seasons, the average ratio of benzene to BTX, BTEX, and all VOCs showed the highest percentage (67.2%) and the average ratio of xylene concentration to these three variables showed the lowest percentage (3.15-7.35%). The findings of this study indicate that the multiplicity of pollution sources and the accumulation of numerous complexes in this area have increased the amount of pollution spread throughout the region's air. As a result, it is advised to use engineering solutions to reduce the amount of pollution. تفاصيل المقالة