-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی روند تغییرات پوشش اراضی با استفاده از تکنیک سنجش از دور (مطالعه موردی، تحت واحد کتالان)
مریم ناظمی جلال مرضیه علی خواه اصل الهام فروتنزمینه و هدف: استفاده و مدیریت بهینه یک سرزمین نیازمند اطلاعات بهنگام و درست می¬باشد. یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی، نقشه¬های پوشش اراضی است. هدف از انجام این پژوهش، تهیه نقشه¬های پوشش اراضی منطقه کتالان برای بررسی تغییرات صورت گرفته طی 12 سال گذشته أکثرزمینه و هدف: استفاده و مدیریت بهینه یک سرزمین نیازمند اطلاعات بهنگام و درست می¬باشد. یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی، نقشه¬های پوشش اراضی است. هدف از انجام این پژوهش، تهیه نقشه¬های پوشش اراضی منطقه کتالان برای بررسی تغییرات صورت گرفته طی 12 سال گذشته می¬باشد. روش بررسی: در انجام این تحقیق داده¬های ماهواره لندست سنجنده OLI سال 2013 و سنجنده ETM سال 2001 به¬کارگرفته شد و پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر، از GPS و نقشه¬های توپوگرافی به منظور بازدید صحرایی منطقه و برداشت نقاط تعلیمی، استفاده شده ¬است. نقشه¬های پوشش اراضی با استفاده از روش¬ طبقه¬بندی نظارت¬شده با الگوریتم حداکثر احتمال تهیه گردید. یافته¬ها: بر اساس نتایج به¬دست آمده، منطقه مورد مطالعه دارای 6 طبقه شامل: اراضی زراعی آبی، اراضی زراعی دیم، اراضی زراعی رها شده، رخنمون سنگی، مرتع و معدن می¬باشد. دقت کلی و ضریب کاپا برای نقشه پوشش اراضی سال 2013، به ترتیب برابر 11/86% و 82/0و برای سال 2001 به ترتیب برابر با 26/78% و 71/0 به¬دست آمد. بحث و نتیجه¬گیری: نتایج تحقیق نشان می¬دهد که اراضی زراعی آبي، اراضی رها شده و طبقه مرتع از سال 2001 نسبت به سال 2013 به ترتیب 84/1 % و 29/1 % و 21/1% افزایش سطح داشته¬¬است و کلاس اراضی زراعی دیم و برو¬¬ن¬زد سنگی به ترتیب 09/5 % و 62/0% کاهش یافته¬است. همچنین طبقه معدن در سال 2001 وجود نداشته و در سال 2013، 3939/49هکتار معادل 36/1 درصد از مساحت منطقه را به خود اختصاص داده¬¬است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - ارزیابی تغییرات پوشش اراضی شهر ملایر با استفاده از سنجههای سیمای سرزمین
محمد جواد امیری افسانه عسگری پور محمود ذوقیزمینه و هدف: با توجه به آثار منفی ناشی از استفاده نامناسب از سرزمین و تغییر کاربری اراضی، آگاهی و شناخت روند تغییرپذیری، در ارزیابی آثار محیط زیستی ناشی از توسعه به منظور طرح ریزی و مدیریت پایدار سرزمین ضروری است. این مطالعه به منظور بررسی روند تغییرات سیمای سرزمین در ش أکثرزمینه و هدف: با توجه به آثار منفی ناشی از استفاده نامناسب از سرزمین و تغییر کاربری اراضی، آگاهی و شناخت روند تغییرپذیری، در ارزیابی آثار محیط زیستی ناشی از توسعه به منظور طرح ریزی و مدیریت پایدار سرزمین ضروری است. این مطالعه به منظور بررسی روند تغییرات سیمای سرزمین در شهر ملایر انجام شد. شهر ملایر به دلیل عوامل گوناگون مانند افزایش جمعیت، نوسازی محلات گسترش حومه نشینی و... دچار تغییراتی در پوشش اراضی شده است و عوامل وابسته به جمعیت و سیاست های مدیران از جمله موثر ترین آن ها هستند. روش بررسی: به منظور تهیه نقشه های پوشش سرزمین و تحلیل تغییرات، از تصاویر ماهواره ای لندست در فاصله زمانی بین 2000 تا 2014 استفاده شدو از سنجه های مساحت کلاس، تعداد لکه، تراکم لکه، بزرگترین لکه و شکل منظراستفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل سنجه های سیمای سرزمین بیانگر جایگزینی گسترده زمین باز در منطقه با مناطق سبز و ساخته شده بوده است. به گونه ای که جمع کل مساحت فضاهای سبز از حدود 396/8775 هکتار در سال 2000 به حدود 740/7900 هکتار در سال 2014 رسیده است و میزان افزایش آن حدود دو برابر بوده است. همچنین میزان اراضی باز نیز از حدود 1400/823 هکتار در سال 2000 به حدود 1400/467 هکتار در سال 2014 رسیده است و نشان دهنده کاهش 50 درصدی آن است و اراضی ساخته شده نیز دارای افزایش حدود 12 هکتاری می باشند. میزان افزایش تعداد لکه ها نیز بیش از دو برابر بوده است که نشان از ریزدانگی سیمای سرزمین در منطقه دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج نهایی نشان می دهد که تغییرات فضای سبز روند رو به بهبودی را پشت سر گذاشته که این امر میتواند ناشی از تمرکز مدیریت شهر بر روی مقوله ارتقا فضای سبز در شهر ملایر باشد، البته توصیه می شود که برای دستیافتن به توسعه پایدار این رویه در آینده نیز متداوم باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - پایش تغییرات پوشش اراضی با استفاده از سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز خوجین خلخال)
مهسا صفری پور داریوش ناصریزمینه و هدف: مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته می تواند در برنامه ریزی و استفادة بهینه از منابع و کنترل و مهار تغییرات غیر اصولی در آینده گام مهمی باشد و از آنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، تکنولوژی سنجش از دور می تواند ابزاری ض أکثرزمینه و هدف: مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته می تواند در برنامه ریزی و استفادة بهینه از منابع و کنترل و مهار تغییرات غیر اصولی در آینده گام مهمی باشد و از آنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، تکنولوژی سنجش از دور می تواند ابزاری ضروری و ارزش مند جهت پایش تغییرات باشد. هدف از تحقیق حاضر، پایش تغییرات پوشش اراضی در حوضه آبخیز خوجین خلخال در جنوب استان اردبیل با تکنیک سنجش از دور می باشد. روش بررسی: ابتدا تصاویر ماهواره لندست مربوط به تیر ماه سال های 1365، 1380 و 1395 تهیه و پس از تصحیح هندسی و ارتفاعی، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده یا خوارزمیک حداکثر احتمال انجام پذیرفت. به منظور افزایش دقت طبقه بندی تصاویر نیز از شاخص NDVI، لایه مدل رقومی ارتفاعی و لایه شیب استفاده شد و دقت طبقه بندی نیز با شاخص کاپا و صحت کلی بررسی گردید. یافته ها: بر اساس نتایج در دوره اول (1380-1365) 36/22 درصد، در دوره دوم (1395-1380) 73/20 و در دوره آخر یعنی (1395-1365) 08/28 درصد از منطقه دچار تغییر کاربری شده است که در هر سه دوره، تبدیل کاربری مرتع به زراعت دیم بیش ترین تغییرات را دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده این امر است که علی رغم بالا بودن قدرت تصاویر لندست در تهیه نقشه کاربری اراضی، می توان با استفاده از شاخص ها و لایه های جانبی نظیر NDVI، ارتفاع و درصد شیب، قدرت تفکیک کاربری ها از یکدیگر را بهبود بخشید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی پویایی زمانی و مکانی پوشش اراضی تالاب پريشان با استفاده از مدل درخت تصمیم و پردازش تصاوير ماهواره¬اي
گل آفرین زارع بهرام ملک محمدی حمیدرضا جعفری احمدرضا یاوری احمد نوحه گرزمینه و هدف: تالابها به عنوان یکی از مهمترین انواع اکوسیستمهای جهان به شدت در حال تهدید میباشند. تالاب پریشان علاوه بر اینکه جزء مناطق حفاظتشده ایران قرار دارد بلکه به عنوان تالاب بینالمللی و نیز ذخیرهگاه زیستکره نیز شناخته شده است. درک روند تغییرات این تالاب می أکثرزمینه و هدف: تالابها به عنوان یکی از مهمترین انواع اکوسیستمهای جهان به شدت در حال تهدید میباشند. تالاب پریشان علاوه بر اینکه جزء مناطق حفاظتشده ایران قرار دارد بلکه به عنوان تالاب بینالمللی و نیز ذخیرهگاه زیستکره نیز شناخته شده است. درک روند تغییرات این تالاب میتواند برای بهبود وضعیت آتی آن بسیار مفید باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر پايش تغييرات پهنه آبی تالاب پريشان در بازه زمانی 30 ساله میباشد. روش بررسی: در راستای هدف تحقیق تصاوير ماهواره¬ لندست براي چهار دوره زماني 13۶۶، 1377، 13۸۶ و ۱۳۹۵ به همراه سایر دادههای مورد نیاز تهیه گرديد. با انجام پردازشهای مورد نیاز در نرم¬افزار ENVI 4.7، نقشه¬هاي پوشش اراضي تالاب پریشان با بهرهگیری از شاخص تفاضلي نرمال شده پوشش گياهي و شاخص تفاضلي نرمال شده آب در قالب روش درخت تصمیم در سه طبقه پهنه آبی، پوشش گیاهی و سایر اراضی استخراج شد. یافتهها: نتایج نشان داد که در بازه بلندمدت سیساله (۱۹۸۷ تا ۲۰۱۶) از مساحت ۱۹۶۳ هکتاری پهنه آبی تالاب پریشان تنها ۱۳ هکتار در انتهای بازه باقیمانده است. پایش تغییرات نشان میدهد که پهنه آبی تالاب پریشان نسبت به سال 1366 حدود 1950، نسب به سال 1377 حدود 3605 و نسب به سال 1386 حدود 2272 هکتار کاهش مساحت داشته است. بحث و نتیجهگیری: استفاده از دادههای ماهوارهای و تکنیکهای سنجش از راه دور به همراه مدل طبقهبندی درخت تصمیم حاکی از قابلیت روش مورد استفاده برای شناسایی و طبقهبندی پوشش اراضی در محدودههای تالابی که پوشش گیاهی و آب درهم تنیدهاند، میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - پایش تغییرات سی ساله پوشش اراضی با استفاده از سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز قره سو، اردبیل)
فرشته نامدار شهلا محمودی اباذر اسمعلی عوری ابراهیم پذیرازمینه و هدف: مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته می تواند در برنامه ریزی جهت استفادة بهینه از آن و کنترل و مهار تغییرات غیر اصولی در آینده گام مهمی به شمار آید. از آنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، تکنولوژی سنجش از دور ابزاری ضروری أکثرزمینه و هدف: مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته می تواند در برنامه ریزی جهت استفادة بهینه از آن و کنترل و مهار تغییرات غیر اصولی در آینده گام مهمی به شمار آید. از آنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، تکنولوژی سنجش از دور ابزاری ضروری و ارزشمند جهت پایش تغییرات می باشد. هدف از تحقیق حاضر، پایش تغییرات پوشش اراضی در حوضه آبخیز قره سو در استان اردبیل با تکنیک سنجش از دور است. روش بررسی: دراین تحقیق تغییرات پوشش اراضی طی سی سال از سال 1365 الی 1395 مورد پایش قرار گرفت.ابتدا تصاویر ماهواره لندست مربوط به ماه جولای سال های 1985، 2000 و 2015 تهیه و پس از تصحیح هندسی و ارتفاعی، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده با متد حداکثر احتمال انجام پذیرفت. به منظور افزایش دقت طبقه بندی از شاخص NDVI، DEM و لایه شیب استفاده شد و دقت طبقه بندی با شاخص کاپا و صحت کلی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج در دوره اول (1380-1365) 43/20 درصد، در دوره دوم (1395-1380) 426/41 درصد و در سی سال (1395-1365) 99/27 درصد از منطقه دچار تغییر کاربری شده است که در هر سه دوره تغییرات کاربری زراعت دیم بیشترین مقدار را دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده این امر است که علیرغم بالا بودن قدرت تصاویر ماهواره لندست در تهیه نقشه کاربری اراضی، می توان با استفاده از شاخص ها و لایه های جانبی نظیر NDVI، ارتفاع و درصد شیب قدرت تفکیک کاربری ها از یکدیگر را بهبود بخشید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - بررسی اثر تغییرات پوشش اراضی بر مراتع حوزه آبخیز قوری چای با تکنیک سنجش از دور
مرضیه علی خواه اصل داریوش ناصری الهام فروتن لیلا غیرتی آرانیزمینه و هدف: در حال حاضر، بیشتر تغییرات کاربری اراضی، بدون برنامه ریزی روشن و منطقی و توجه به اثرات زیست محیطی آنها صورت می گیرد و از آنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، بنابراین تکنولوژی سنجش از دور ابزاری ضروری و ارزشمند جهت پایش تغییرات می باشد. أکثرزمینه و هدف: در حال حاضر، بیشتر تغییرات کاربری اراضی، بدون برنامه ریزی روشن و منطقی و توجه به اثرات زیست محیطی آنها صورت می گیرد و از آنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، بنابراین تکنولوژی سنجش از دور ابزاری ضروری و ارزشمند جهت پایش تغییرات می باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تغییرات پوشش اراضی بر مراتع حوزه آبخیز قوری چای در شمال استان اردبیل با تکنیک سنجش از دور می باشد.روش بررسی: ابتدا تصاویر ماهواره لندست مربوط به خرداد ماه سال های 1366 ، 1380 و 1394 تهیه و پس از پیش پردازش تصاویر، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده با الگوریتم حداکثر احتمال انجام پذیرفت. سپس، تصاویر هر سال در چهار طبقه کشت دیم، مرتع، اراضی مسکونی (روستا) و اراضی بایر طبقه بندی شد. به منظور افزایش دقت طبقه بندی تصاویر نیز از رقومی سازی دستی، شاخص NDVI و لایه شیب استفاده شد و دقت طبقه بندی نیز با شاخص کاپا و صحت کلی بررسی شد.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در طی دوره زمانی مورد بررسی 5885 هکتار (7/49%) از سطح حوزه دچار تغییر کاربری شده است که بیشترین تغییر مربوط به کاهش شدید مراتع حوزه به میزان 2540 هکتار (4/21%) بر اثر تبدیل به اراضی کشت دیم و بایر می باشد.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، استفاده از اطلاعات تکمیلی از جمله اطلاعات شیب و شاخص NDVI در کنار پردازش تصاویر ماهواره ای به روش نظارت شده برای تهیه نقشه های کاربری اراضی، موجب افزایش دقت طبقه بندی تصاویر می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - سنجه های سیمای سرزمین؛ ابزاری جهت بررسی ارتباط میان الگوهای سیمای سرزمین و دمای سطح زمین در مقیاس مناسب (مطالعه موردی: شهر تهران)
فاطمه عفتی عبدالرسول سلمان ماهینی فاطمه شفیعی خورشیدی سعید کریمیزمینه و هدف: شهر تهران در دهه های گذشته رشد گسترده جمعیت را تجربه کرده و منجر به سرعت بالای توسعه شهری شده است. از این رو الگوهای استفاده از زمین/پوشش زمین (LULC) به طرز چشمگیری به سطوح غیرمجاز تغییر یافته است که منجر به تغییر در شرایط حرارتی و تشکیل جزایر گرمائی در این أکثرزمینه و هدف: شهر تهران در دهه های گذشته رشد گسترده جمعیت را تجربه کرده و منجر به سرعت بالای توسعه شهری شده است. از این رو الگوهای استفاده از زمین/پوشش زمین (LULC) به طرز چشمگیری به سطوح غیرمجاز تغییر یافته است که منجر به تغییر در شرایط حرارتی و تشکیل جزایر گرمائی در این شهر شده است. بر این اساس این پژوهش درصدد است رابطه بین الگوهای سیمای سرزمین و دمای سطح زمین را با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در مقیاس مناسب در شهر تهران را بررسی نماید. روش بررسی: در این پژوهش، تصویر ETM+ ماهواره ی لندست شهر تهران مربوط به 28 فوریه 2013 انتخاب و از طریق آنالیز ترکیب طیفی و الگوریتم بیشترین شباهت، نقشه ی کاربری/پوشش اراضی با پنج کلاس تهیه گردید. همچنین، نقشه ی دمای سطح زمین (LST) در چهار پهنه با توجه به روش های موجود، از باند حرارتی ماهواره یاد شده تهیه شد. ارتباط بین دمای سطح زمین و کاربری/پوشش اراضی با استفاده از 7 سنجه سیمای سرزمین (نظیرMPS, PAFRAC, COHESION) مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: کاربری/پوشش اراضی مربوط به سطوح نفوذناپذیر بالاترین درصد کلاس و میانگین اندازه ی لکه، پیوستگی و تراکم را داشت و نتایج آن، مشابهت های زیادی با پهنه ی دوم حرارتی دارد که در آن سطوح نفوذناپذیر غالب است. همچنین اندازه پیکسل 30 متر به عنوان مناسب ترین مقیاس جهت بررسی الگوهای کاربری/ پوشش اراضی و رابطه آن با دمای سطح زمین در این تصویر برای شهر تهران مشخص شد. بحث و نتیجه گیری : نتایج به دست آمده نشان از موفقیت آمیز بودن روش بررسی ارتباط بین دمای سطح زمین و کاربری/ پوشش اراضی با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین دارند. نتایج این تحقیق می تواند برای برنامه ریزان شهری و مدیران محیط زیستی در زمینه مهار نسبی حرارت شهری ناشی از شهرنشینی مفید باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تهیه نقشه کاربری و پوشش اراضی با استفاده از دادههای ماهوارهای و سامانههای اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعه موردی پناهگاه حیات وحش موته)
وحید راهداری علیرضا سفیانیان سعیده ملکی سید جمال الدین خواجه الدین میثم راهداریزمینه و هدف : امروزه یکی از روش های تهیه نقشه به روز کاربری و پوشش اراضی استفاده از داده های ماهواره ای و تکنیک های GIS می باشد. مشخص کردن موقعیت هر کاربری و پوشش اراضی در کنار یکدیگر کمک شایانی به مدیریت سرزمین می کند. روش تحقیق: در این مطالعه به منظور تهیه نقشه به روز أکثرزمینه و هدف : امروزه یکی از روش های تهیه نقشه به روز کاربری و پوشش اراضی استفاده از داده های ماهواره ای و تکنیک های GIS می باشد. مشخص کردن موقعیت هر کاربری و پوشش اراضی در کنار یکدیگر کمک شایانی به مدیریت سرزمین می کند. روش تحقیق: در این مطالعه به منظور تهیه نقشه به روزکاربری و پوشش اراضی پناهگاه حیات وحش موته از تصویر ماهواره IRS-P6، سنجنده LISS III که به صورت برنامه ریزی شده همزمان با نمونه برداری های میدانی در خرداد 1387 برداشت شده بود، استفاده گردید. پس از تهیه داده ماهوارهای، ابتدا تصحیح هندسی با میانگین خطای مربعات 65/0 بر روی تصویر اعمال گردید. در مرحله بعد با توجه به کوهستانی بودن منطقه تصحیح توپوگرافی بر روی تصویر انجام شد. در نهایت نقشه کاربری و پوشش اراضی با استفاده از روش طبقه بندی ترکیبی تهیه گردید. در این مطالعه نقشه درصد تاج پوشش گیاهی با استفاده از شاخص گیاهی SAVI و نمونه برداری های میدانی بدست آمد. نقشه هر کاربری و پوشش منطقه با اعمال پردازش های گوناگون بر روی تصویر تهیه گردید. در انتها با استفاده از روش های GIS تمامی لایه های اطلاعاتی با یکدیگر ترکیب و نقشه کاربری و پوشش اراضی منطقه تهیه شد. دقت نقشه تولیدی محاسبه گردید و ضریب کاپا معادل92/0 و صحت کلی94% بدست آمد که دقت مناسب نقشه تولیدی را نشان می داد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که پوشش گیاهی با درصد تاج کمتر از 10 درصد، وسیع ترین پوشش این منطقه با مساحت 81690 هکتار می باشد. همچنین سطح کاربری معدن و مسکونی در پناهگاه حیات وحش موته به ترتیب 828 و 249 هکتار است. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که روش طبقه بندی ترکیبی برای تهیه نقشه دقیق کاربری و پوشش اراضی خصوصاً زمانی که به علت تشابه بازتابش کاربری های مختلف، امکان بکارگیری روش های متداول طبقه بندی تصاویر ماهواره ای وجود ندارد، از قابلیت بالایی برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - ارزیابی روند تغییرات پوشش اراضی حوزه آب خیز کفتاره با استفاده از روش سنجش از دور
مرضیه علی خواه اصل داریوش ناصریزمینه و هدف: آشکارسازی تغییرات پوشش اراضی، از جمله ابزارهای موثر برای مدیریت منابع طبیعی و ارزیابی تغییرات اکوسیستم به شمار می آید. هدف از انجام این پژوهش، پایش تغییرات پوشش اراضی با استفاده از تصاویر دور سنجی و GIS در حوزه آب خیز کفتاره استان اردبیل می باشد. روش بررسی أکثرزمینه و هدف: آشکارسازی تغییرات پوشش اراضی، از جمله ابزارهای موثر برای مدیریت منابع طبیعی و ارزیابی تغییرات اکوسیستم به شمار می آید. هدف از انجام این پژوهش، پایش تغییرات پوشش اراضی با استفاده از تصاویر دور سنجی و GIS در حوزه آب خیز کفتاره استان اردبیل می باشد. روش بررسی: در این تحقیق، تصاویر ماهواره ای لندست 5 سنجنده TM سال های 1366 و 1377 و نیز لندست 8 سنجنده OLI TIRS سال 1393 مورد پردازش و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بدین منظور، بعد از انجام تصحیحات اتمسفریک و هندسی، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده با الگوریتم حداکثر احتمال انجام پذیرفت. سپس، تصاویر هر سال در چهار طبقه کشت دیم، مرتع، کشت آبی، باغ و اراضی بایر طبقه بندی شد. از طرفی برای تفکیک بهتر اراضی مرتعی از بایر، از شاخص NDVI و برای تفکیک بهتر اراضی مرتعی از کشت دیم، از لایه شیب استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که در طول دوره 1393-1366، 91/68 درصد از منطقه تغییری نداشته است و 68/1970 هکتار از اراضی مرتعی تخریب و به اراضی بایر، کشت دیم وکشت آبی و باغ تبدیل شده است. هم چنین اراضی کشت دیم به میزان 26 درصد (20/1808 هکتار)، کشت آبی و باغ به میزان 97/6 درصد (54/43 هکتار) و اراضی بایر به میزان 99/33 درصد (78/100 هکتار) نسبت به سطح اولیه خود در منطقه، توسعه یافته است. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، استفاده از اطلاعات تکمیلی از جمله اطلاعات شیب و شاخص NDVI منطقه در کنار پردازش تصاویر ماهواره ای به روش نظارت شده برای تهیه نقشه های پوشش اراضی، موجب افزایش دقت طبقه بندی تصاویر می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - تعیین روش بهینه طبقه بندی و نقشه سازی کاربری/ پوشش اراضی با مقایسه الگوریتم های شبکه عصبی مصنوعی وماشین بردار پشتیبان با استفاده از داده های ماهواره ای (مطالعه موردی: تالاب بین المللی هامون)
امیرهوشنگ احسانی مجتبی شاکریاریزمینه و هدف: طبقه بندی تصاویر یکی از روش های مهم درتفسیرتصاویر ماهواره ای است که کاربرد زیادی در بررسی تغییرات زمین دارد. در این میان داده های ماهواره ای به دلیل ارایه اطلاعات به روز، ارزان بودن و تنوع اشکال بهترین وسیله برای آشکارسازی و ارزیابی تغییرات شناخته شده است. أکثرزمینه و هدف: طبقه بندی تصاویر یکی از روش های مهم درتفسیرتصاویر ماهواره ای است که کاربرد زیادی در بررسی تغییرات زمین دارد. در این میان داده های ماهواره ای به دلیل ارایه اطلاعات به روز، ارزان بودن و تنوع اشکال بهترین وسیله برای آشکارسازی و ارزیابی تغییرات شناخته شده است. از طرفی دیگر در سال های اخیر روش های شبکه های عصبی مصنوعی به طور وسیع و گسترده جهت طبقه بندی داده های ماهواره ای استفاده می شود. هدف از این پژوهش مقایسه سه روش مختلف جهت طبقه بندی پوشش اراضی با استفاده از تصویر سنجده OLI سال 2014 طی یک دوره 26 ساله می باشد. روش بررسی: در این مقاله تصویر سنجنده OLI (1393) از لحاظ هندسی و اتمسفری در نرم افزار ENVI تصحیح شد. سپس جهت طبقه بندی تصویر به سه روش شبکه های عصبی مصنوعی آرتمپ فازی، شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه و روش ماشین بردار پشتیبان با استفاده از نرم افزار IDRIS Selva، نقشه پوشش اراضی به پنج کلاس آب، پوشش گیاهی، نیزار، اراضی بایر و اراضی شور طبقه بندی گردید. در نهایت به منظور ارزیابی صحت با استفاده از صحت کاربر، صحت تولید کننده، صحت کلی، ضریب کاپا و ماتریس خطا، نقشه ایجاد شده با نقشه واقعیت زمینی ایجاد شده توسط GPS و تصاویر گوگل ارث و بازدیدهای صحرایی مورد مقایسه قرار گرفت. بحث و نتیجهگیری: نتایج نشان دادند که روش آرتمپ فازی بیش ترین میزان دقت را با صحت کل 94.68 و ضریب کاپای91/. نسبت به دو روش شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه با صحت کل 92.99 و ضریب کاپای 89/. و ماشین بردار پشتیبان با صحت کل 90.93و ضریب کاپای 85/. در طبقه بندی داده های ماهواره ای دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - بررسی تغییرات پوشش اراضی شهر اراک با استفاده از سنجش از دور و GIS
مژگان احمدی ندوشن علیرضا سفیانیان سید جمال الدین خواجه الدینزمینه و هدف: تغییرات پوشش اراضی از جمله مهم ترین تغییرات سطح زمین هستند که اثرات قابل توجهی روی محیط و فرایندهای محیطی میگذارند. مواد و روش ها: در این مطالعه برای بررسی تغییرات پوشش اراضی شهر اراک و حومه آن طی سال های 1335 تا 1385 از عکس های هوایی سال های 1335 و 1351، أکثرزمینه و هدف: تغییرات پوشش اراضی از جمله مهم ترین تغییرات سطح زمین هستند که اثرات قابل توجهی روی محیط و فرایندهای محیطی میگذارند. مواد و روش ها: در این مطالعه برای بررسی تغییرات پوشش اراضی شهر اراک و حومه آن طی سال های 1335 تا 1385 از عکس های هوایی سال های 1335 و 1351، تصویر سنجنده TM سال 1369، تصویر سنجنده LISS-III ماهواره IRS-P6 سال 1385 و روش آشکارسازی تغییرات مقایسه پس از طبقهبندی استفاده شد. در ابتدا، تصحیح هندسی بر روی کلیه عکس ها و تصاویر ماهوارهای با استفاده از نقشههای توپوگرافی و روش نمونه گیری مجدد نزدیک ترین همسایه اعمال شد و میزان خطای میانگین مربعات برای همه عکس ها و تصویر ماهواره ای کمتر از یک پیکسل برآورد گردید. پس از زمین مرجع کردن، کلیه عکس ها موزاییک شدند و با استفاده از تفسیر چشمی عکس های هوایی، نقشه پوشش اراضی با 4 طبقه شهر، اراضی بایر، پوشش گیاهی و کوه ایجاد گردید. پس از تصحیح هندسی و توپوگرافی تصاویر ماهوارهای، طبقهبندی به روش شبکه عصبی مصنوعی بر روی تصاویر اعمال شد. نتایج: نقشههای پوشش اراضی در 4 طبقه مشابه با طبقات پوشش اراضی در عکس های هوایی و با صحت کلی بالاتر از 90 درصد ایجاد شدند. برای آشکارسازی تغییرات طی 4 بازه زمانی بین سال های 1335 تا 1385، نقشههای پوشش اراضی دو به دو با هم مقایسه شده و نقشهها و جداول تغییرات به دست آمدند. نتایج بررسی روند کلی تغییرات نشان دهنده افزایش قابل توجه مساحت شهر، کاهش پوشش گیاهی و اراضی بایر و ثابت ماندن طبقه کوه بین سال های 1335 و 1385 بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - تهیه نقشه پوشش اراضی حوزه آبخیز قوری چای با پردازش تصاویر ماهواره ای
مرضیه علی خواه اصل داریوش ناصریزمینه: کاربری/پوشش اراضی، از دیرباز به منظور برنامه ریزی و مدیریت منابع طبیعی مد نظر قرار گرفته است و تکنیکهای سنجش از دور، بهترین وسیله برای تهیه نقشههای بهنگام کاربری و پوشش اراضی میباشد و روش های مختلفی برای تهیه نقشه کاربری اراضی وجود دارد. هدف: هدف از این تحقیق أکثرزمینه: کاربری/پوشش اراضی، از دیرباز به منظور برنامه ریزی و مدیریت منابع طبیعی مد نظر قرار گرفته است و تکنیکهای سنجش از دور، بهترین وسیله برای تهیه نقشههای بهنگام کاربری و پوشش اراضی میباشد و روش های مختلفی برای تهیه نقشه کاربری اراضی وجود دارد. هدف: هدف از این تحقیق، تهیه نقشه پوشش اراضی حوزه آبخیز قوری چای با استفاده از پردازش و طبقه بندی تصاویر ماهواره ای می باشد که از مهمترین حوزه های استان اردبیل محسوب می شود. روش بررسی: بدین منظور، تصاویر ماهوارهی لندست 8 مربوط به خرداد ماه سال 1394 با استفاده از روش های طبقه بندی نظارت شده ی حداکثر احتمال و فازی طبقه بندی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که به ترتیب اراضی مرتعی، بایر، کشت دیم و مسکونی (روستا) بیشترین سطح از منطقه را تشکیل می دهند. برای ارزیابی صحت و دقت طبقه بندیهای انجام شده، صحت کلی و ضریب کاپا تعیین گردید و نتایج نشان داد که روش طبقه بندی حداکثر احتمال با ضریب کاپا 82/0 و صحت کلی 88% نسبت به روش فازی با ضریب کاپا 81/0 و صحت کلی 87% از دقت بیشتری در فرایند طبقه بندی برخوردار است. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، علی رغم قابلیت بالای تصاویر ماهواره ای در تهیه نقشه کاربری اراضی، بایستی به منظور افزایش دقت طبقه بندی، از پارامترهای جانبی نیز استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - مقـایسهی روش های فازی و حداکثر احتمـال برای تهیه نقشه پوشش اراضی تالاب گندمـان با استفاده از تصاویر ماهواره لندست
لیلا سمیعی مرضیه علی خواه اصل محمد رضوانیتهیه نقشه های کاربری و پوشش زمین به منظور اطلاع از کاربری ها و برنامه ریزی در جهت مدیریت بهینه ی کاربری اراضی از جمله اقدامات اساسی برای دست یابی به توسعه پایدار است، این مساله در خصوص مناطق حساس و به خصوص تالاب ها به علت وابستگی عملکردهای هیدرولوژیکی و بیوژئولوژیکی آن أکثرتهیه نقشه های کاربری و پوشش زمین به منظور اطلاع از کاربری ها و برنامه ریزی در جهت مدیریت بهینه ی کاربری اراضی از جمله اقدامات اساسی برای دست یابی به توسعه پایدار است، این مساله در خصوص مناطق حساس و به خصوص تالاب ها به علت وابستگی عملکردهای هیدرولوژیکی و بیوژئولوژیکی آن ها به جریانات سطحی و زیرزمینی و موقعیت آن ها در سیمای سرزمین از اهمیت بیش تری برخوردار است. امروزه الگوریتم های زیادی جهت مقایسه نقشه های کاربری/ پوشش اراضی، توسعه یافته است. هدف از این مطالعه مقایسه دو روش حداکثر احتمال و فازی، جهت تهیه نقشه پوشش اراضی تالاب بین المللی گندمان و اراضی پیرامون با استفاده از تصاویر ماهواره لندست می باشد. برای این منظور، از تصاویر سال 2014 مربوط به سنجنده OLI ماهواره لندست 8 استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، منطقه ی مورد مطالعه به طبقات تالاب، اراضی کشاورزی، اراضی بایر و مرتع تقسیم گردید و دقت کلی و ضریب کاپا برای نقشه های کاربری اراضی محاسبه شد که بر اساس نتایج به دست آمده می توان بیان کرد نقشه ی کاربری اراضی حاصل از الگوریتم فازی با دقت کلی 70/86 و ضریب کاپای 79/0 نسبت به الگوریتم حداکثر احتمال با دقت کلی 20/81 و ضریب کاپای 71/0 از دقت بالاتری برخوردار بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - تهیه نقشه پوشش اراضی منطقه رودبار قصران (شهرستان شمیرانات) با تکنیک سنجش از دور
فاطمه کرمی قهی مرضیه علیخواه اصل محمد رضوانی فاطمه بکائیانیکی از مسایل مهم در فرایند توسعه شهری و منطقه ای در جهان، کاربری زمین و برنامه ریزی برای پایداری آن است. امروزه با توجه به توسعه روز افزون شهرها و عدم تعادل در پراکنش فضایی کاربری ها، ساماندهی کاربری اراضی و آگاهی از وضعیت پوشش اراضی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. ت أکثریکی از مسایل مهم در فرایند توسعه شهری و منطقه ای در جهان، کاربری زمین و برنامه ریزی برای پایداری آن است. امروزه با توجه به توسعه روز افزون شهرها و عدم تعادل در پراکنش فضایی کاربری ها، ساماندهی کاربری اراضی و آگاهی از وضعیت پوشش اراضی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. تکنیک های سنجش از دور بهترین وسیله برای استخراج نقشه ی کاربری اراضی می باشد. بنابراین در این تحقیق، برای تهیه نقشه کاربری اراضی از روش طبقه بندی نظارت شده و الگوریتم طبقه بندی حداکثر احتمال استفاده گردید. منطقه مورد مطالعه بخش رودبار قصران شهرستان شمیرانات است و در این تحقیق، از تصاویر ماهواره ای لندست 8 (خرداد ماه) سنجنده OLI سال2015 استفاده گردید . نتایج نشان داد که به ترتیب اراضی بایر، مرتع، انسان ساخت و زراعی بیش ترین مساحت کاربری را تشکیل می دهند. برای ارزیابی صحت و دقت طبقه بندی های انجام شده، صحت کلی وضریب کاپا تعیین گردید که به ترتیب %74/97 و 92/0 به دست آمد. که نشان دهنده ی قابلیت بالای تصاویر لندست برای تهیه ی نقشه ی کاربری اراضی می باشد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - آشکارسازی تغییرات کاربری/ پوشش اراضی با استفاده از طبقهبندی شئگرای تصاویر ماهوارهای (مطالعه موردی: حوزه آبریز قرهسو، استان اردبیل)
بهروز خدابنده لو حسن خاوریان نهزک اردوان قربانیدقت نقشه تغییرات کاربری بهدستآمده از دادههای سنجشازدور بهدقت نقشه های طبقهبندی کاربری اراضی در زمانهای مورد مطالعه بستگی دارد. در این مطالعه از تصاویر سنجندههای TM و OLI در سالهای 1368 و 1397 و روش طبقهبندی شئگرا برای بررسی روند تغییرات کاربری/ پوشش اراضی با أکثردقت نقشه تغییرات کاربری بهدستآمده از دادههای سنجشازدور بهدقت نقشه های طبقهبندی کاربری اراضی در زمانهای مورد مطالعه بستگی دارد. در این مطالعه از تصاویر سنجندههای TM و OLI در سالهای 1368 و 1397 و روش طبقهبندی شئگرا برای بررسی روند تغییرات کاربری/ پوشش اراضی با تأکید بر کاربری کشاورزی در حوزه آبریز قرهسو استفاده شد. پس از پیشپردازشهای لازم، پردازش شئگرا با اعمال فرایند سگمنتسازی چند تفکیک آغاز گردید. جهت دستیابی بهدقت بیشتر طبقهبندی کاربری اراضی علاوه بر باندهای طیفی از سایر اطلاعات نظیر شاخص نرمال شده تفاضل پوشش گیاهی NDVI، میانگین باندها، انحراف معیار باندها و ویژگیهای هندسی استفادهشده است. از بین این اطلاعات غیر طیفی استفادهشده، تعداد 15 ویژگی توسط روش بهینهسازی فضای ویژگی ها FSO انتخاب و بهعنوان اطلاعات جانبی در طبقهبندی الگوریتم نزدیکترین همسایگی مورداستفاده قرار گرفتند. ضریب کاپای حاصل از ارزیابی صحت طبقه بندی تصاویر سالهای 1368 و 1397 به ترتیب 85 و 96 درصد محاسبه شد که نشاندهنده قابلاعتماد بودن نتایج طبقهبندی شئگرا است. در مرحله بعد به کمک نقشههای طبقهبندیشده و روش مقایسه پس از طبقهبندی، نقشه تغییرات تهیه گردید. طبق نتایج حاصل از آشکارسازی تغییرات، کاربری کشاورزی طی این بازه زمانی حدود 73849 هکتار افزایش سطح را در برداشته است که علت اصلی آن تخریب مراتع و به زیر کشت بردن این کاربری است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - تحلیل و مقایسه تغییرات کاربری/پوشش اراضی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: اراضی تفت و مهریز)
علیرضا سپهری علی اکبر جمالی محمد حسن زادهعرصههای منابع طبیعی و پوشش گیاهی شهرهای تفت و مهریز در دهههای اخیر با توجه به ییلاقی بودن و نزدیک بودن به مرکز استان یزد دستخوش تغییرات شده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان و جهت و پیشبینی تغییرات اراضی و پوشش گیاهی در این دو شهر است. در این پژوهش از تصاویر ماهوا أکثرعرصههای منابع طبیعی و پوشش گیاهی شهرهای تفت و مهریز در دهههای اخیر با توجه به ییلاقی بودن و نزدیک بودن به مرکز استان یزد دستخوش تغییرات شده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان و جهت و پیشبینی تغییرات اراضی و پوشش گیاهی در این دو شهر است. در این پژوهش از تصاویر ماهواره لندست 5 (سال های 1377، 1383 و1387) و لندست 8 (سال 1396) اردیبهشت و خرداد استفاده شد. مدلسازی تغییرات کاربری/پوشش اراضی بر اساس طبقهبندی نظارتشده انجام شد. با استفاده از مدلسازی تغییرات زمین و روش شبکه عصبی چندلایه پرسپترون روند تغییرات تجزیهوتحلیل شد. نتایج نشان داد که %3 (558.8 هکتار) از اراضی و پوشش گیاهی شهر تفت به بایر و %1.3 (209.9 هکتار) به زمینهای شهری افزودهشده است و از اراضی باغها %4.3 (559.2 هکتار) کاسته شده است که این میزان بیشترین مقدار است. مقدار %2.8 (678.8 هکتار) از اراضی و پوشش گیاهی شهر مهریز به بایر و مقدار %1.7 (184 هکتار) به زمینهای مسکونی شهری تغییر کاربری دادهشده است. به لحاظ گسترش شهری (مساحت و تبدیل کاربریها) شهر مهریز دارای بیشترین مقدار در کاهش پوشش گیاهی بوده است. نتایج نشان داد که تغییرات کاربری و پوشش اراضی در شهر تفت بیشتر از شهر مهریز بوده است، به طوری که بیشترین این تغییرات مربوط به باغها بوده است اما به لحاظ گسترش اراضی ازلحاظ مساحت و تبدیل کاربریها، در شهر مهریز دارای بیشترین مقدار با شدت بیشتری بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - پایش و پیش بینی روند تغییرات اراضی مرتعی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل زنجیره مارکوف در حوزه آبخیز نوررود-استان مازندران
نعمت اله کوهستانی شفق رستگار قدرت اله حیدری شعبان شتایی جویباری حمید امیرنژادپیشبینی روند تغییرات کاربری و وضعیت پوششگیاهی در اکوسیستمهای مرتعی از طریق تصاویر ماهوارهای، به مدیران منابعطبیعی در تصمیمگیری کمک خواهد نمود. هدف از این مطالعه پایش و پیشبینی تغییرات کاربری و وضعیت پوشش اراضی مراتعی حوزه آبخیز نوررود با استفاده از مدل تلفیقی زنج أکثرپیشبینی روند تغییرات کاربری و وضعیت پوششگیاهی در اکوسیستمهای مرتعی از طریق تصاویر ماهوارهای، به مدیران منابعطبیعی در تصمیمگیری کمک خواهد نمود. هدف از این مطالعه پایش و پیشبینی تغییرات کاربری و وضعیت پوشش اراضی مراتعی حوزه آبخیز نوررود با استفاده از مدل تلفیقی زنجیره مارکوف در یک دورهی ۶۰ ساله (۱۳۶۷- ۱۴۲۷) میباشد. در این پژوهش بعد از پیشپردازش تصاویر ماهوارهای لندست از سنجندههای TM (۱۳۶۷، ۱۳۷۷ و ۱۳۸۷) و OLI (۱۳۹۷) از ماههای مشابه (تیر)، طبقهبندی تصاویر با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال انجام گرفت. نتایج با استفاده از نقشههای توپوگرافی با مقیاس 25000:1، عکسهای هوایی موجود و برداشتهای زمینی (1397) مورد ارزیابی صحت قرار گرفت. بطوریکه بیشترین و کمترین ضریب کاپا به ترتیب مربوط به تصاویر سالهای 1377 و1367 با مقادیر 86/0 و 81/0 بوده است. با استفاده از ماتریس احتمال تبدیل طبقات کاربری اراضی و اعمال مدل تلفیقی زنجیرههای مارکوف در سه مقطع دهساله طی سالهای (۱۳۹۷-۱۴۲۷)، پیشبینی گردید. نتایج این بررسی طی سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۹۷ نشان داد که مناطق جنگلی و مراتع درجه یک و سه در حوزه آبخیز نوررود روند کاهشی و مراتع درجه دو و اراضی سنگلاخی و مسکونی نیز روند افزایشی را داشته است. سطح کل مراتع از ۱۱۶۲۰۶ هکتار در سال ۱۳۶۷ به ۱۰۶۳۳۶ هکتار در سال ۱۳۹۷ کاهش یافته است. مدل پیشبینی مارکوف با دقت بیش از ۸۵ درصد نشان میدهد روند تغییرات کاربری اراضی طی سالهای ۱۳۹۷-۱۴۲۷، همانند دورههای قبل خواهد بود. به این صورت که کاربریهای وضعیت پوشش مرتعی درجه یک (پرتراکم)، روند کاهشی (کاهش ۳۵۳۷ هکتار) و کاربریهای نواحی سنگلاخی و مسکونی نیز روند افزایشی را تا سال ۱۴۲۷ خواهند داشت. پیشبینی روند تغییرات کاربری اراضی طی سالهای ۱۳۹۷-۱۴۲۷ (۳۰ سال) نیز به این صورت خواهد بود که کاربریهای وضعیت پوشش مرتعی درجه یک، روند کاهشی و کاربریهای نواحی سنگلاخی و مسکونی روند افزایشی خواهند داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - مطالعه و پیشبینی تغییرات دمای سطح زمین شهر یزد: بررسی اثر مجاورت و تغییرات پوشش اراضی
محمد منصورمقدم ایمان روستا محمدصادق زمانی محمد حسین مختاری محمد کریمی فیروزجایی سید کاظم علوی پناهپیشینه و هدف گسترش شهرنشینی مقیاس و شدت گسترش جزایر حرارتی در شهرها را گسترش داده است. بررسی و مطالعه نحوه تأثیرپذیری شهرها از این جزایر حرارتی نقش مهمی در آینده برنامه ریزی برای شهرها ایفا میکند. به همین منظور، این پژوهش اثر تغییرات پوشش اراضی شهر یزد در سه دسته مناط أکثرپیشینه و هدف گسترش شهرنشینی مقیاس و شدت گسترش جزایر حرارتی در شهرها را گسترش داده است. بررسی و مطالعه نحوه تأثیرپذیری شهرها از این جزایر حرارتی نقش مهمی در آینده برنامه ریزی برای شهرها ایفا میکند. به همین منظور، این پژوهش اثر تغییرات پوشش اراضی شهر یزد در سه دسته مناطق شهری، پوشش گیاهی و زمین های بایر بر دمای سطح زمین را برای شهر یزد طی 30 سال اخیر با استفاده از تصاویر لندست 5 و 8 بررسی میکند. این پژوهش همچنین نسبت مجاورت پیکسل های پوشش گیاهی و زمین های بایر به منظور بررسی نحوه تأثیرپذیری دمای سطح زمین ثبت شده توسط سنجنده را در همین دوره زمانی مورد ارزیابی قرار می دهد.مواد و روش ها ابتدا نقشه های پوشش اراضی شهر یزد با استفاده از الگوریتم طبقه بندی نظارت شده شبکه عصبی برای سال های 1990، 2000، 2010 و 2020 به دست آمد. از داده های زمینی، گوگل ارث و نقشه های واقعیت زمینی به منظور تهیه داده های تعلیمی استفاده شد. نقشه های دمای سطح زمین شهر یزد از تصاویر باند حرارتی لندست 5 و 8 محاسبه شد. سپس نقشه های دمای سطح زمین به 6 کلاس دمایی موجود ازجمله؛ 16-20، 21-25، 26-30، 31-35، 36-40 و 41-46 درجه سانتی گراد طبقه بندی شد که نشان داده شد که چهار کلاس انتهایی، نقش عمده ای در دمای سطح زمین این شهر طی 30 سال اخیر داشت. به منظور ارزیابی اثر مجاورت کلاس های پوشش اراضی بایر و پوشش گیاهی بر دمای سطح زمین ثبت شده توسط سنجنده، ابتدا نسبت مجاورت هر یک از پیکسل ها در یک پنجره (کرنل) 5×5 محاسبه شد. سپس میانگین دمای سطح زمین محاسبه شد. میانگین دمای سطح زمین بر اساس نسبت مجاورت با هریک از کلاسهای پوشش گیاهی و زمینهای بایر به دست آمد.نتایج و بحث بر اساس نتایج به دست آمده، در شهر یزد، از سال 1990 تا 2020، مساحت منطقه شهری بهطور فزاینده ای رشد داشته است. به طوری که این منطقه طی 30 سال اخیر 91.5 درصد (33.6 کیلومترمربع) رشد داشته است. زمین های بایر و پوشش گیاهی اما، در این منطقه و در دوره زمانی یکسان با رشد منفی همراه بوده اند. به گونهای که زمین های بایر، از سال 1990 تا 2020، در شهر یزد، رشد -79.4 درصدی (21.3 کیلومترمربع) را تجربه کرده اند که رشد شدید مناطق شهری، این رشد منفی در زمین های بایر، را توجیه می کند. طبقات پوشش گیاهی شهر یزد از سال 1990 تا 2020، رشد -68.5 درصدی (12.2 کیلومترمربع) را نشان داد. میانگین دمای سطح زمین این شهر طی همین دوره 30 ساله به صورت مداوم افزایشی بوده است. به طوری که تا سال 2020، شهر یزد با رسیدن به میانگین 38.1 درجه سانتی گراد نسبت به 29.2 درجه سانتی گراد در 1990، افزایش 30.4 درصدی را در میانگین دمای سطح زمین خود تجربه کرده است. کلاس های دمایی این شهر نیز در این 30 سال به سمت کلاس های دمایی گرم تر حرکت کرده اند. به گونهای که عمده ترین بخش مساحت های دمایی سطح زمین شهر یزد، در سال 1990 در وهله نخست، در کلاس 26-30 درجه با 47 کیلومترمربع سانتی گراد و در وهله دوم در کلاس 31-35 درجه با 26.4 کیلومترمربع طبقه بندی می شوند. این در حالی است که در سال 2000، در روندی معکوس، کلاس دمایی 35-31 درجه سانتی گراد با 52.8 کیلومترمربع در وهله نخست و کلاس دمایی 26-30 درجه سانتی گراد با 20 کیلومترمربع در وهله دوم قرار دارد. با یک کلاس افزایش، کلاس دمایی 36-40 درجه سانتی گراد برای هردو سال 2010 و 2020 با به ترتیب 40.2 و 63 کیلومترمربع به عنوان بزرگترین کلاس دمایی ثبتشده است. کلاس دمایی 31-35 درجه سانتی گراد نیز به عنوان کلاس دمایی دوم هر دو سال به ترتیب با 33.2 و 9.7 کیلومترمربع ثبت شده است. تفاوت این دو سال، در رشد -70.7 درصدی (23.5 کیلومترمربع) مساحت کلاس 31-35 درجه سانتی گراد و افزایش رشد 10.3 درصدی (0.8 کیلومترمربع) گرمترین کلاس کل دوره آماری، 41-46 درجه سانتی گراد، در سال 2020، نسبت به سال 2010 است. نتایج این مطالعه نشان داد بیشترین میانگین دمایی در تمام سال ها برای زمینهای بایر با 37.3 درجه سانتی گراد ثبت شده است. همچنین همبستگی مثبت (میانگین همبستگی 0.95) بین مجاورت با پوشش اراضی بایر و میانگین دمای سطح زمین نیز نمایش داده شد. با این وجود، روند شدید افزایشی مناطق شهری در کل دوره آماری (91.5 درصد با 33.6 کیلومترمربع) به عنوان دومین کلاس با بیشترین میانگین دمایی پس از زمین های بایر با میانگین 34.1 درجه سانتیگراد در مقابل روند کاهشی 79.4 درصدی (21.3 کیلومترمربع) زمین های بایر موجب افزایش میانگین دمای سطح زمین طی دوره آماری 30 ساله شده است. چراکه کاهش 68.5 درصدی (12.2 کیلومترمربع) مناطق پوشش گیاهی بهعنوان کلاس پوشش اراضی با کمترین میانگین دمای سطح زمین (32.2 درجه سانتیگراد) در همین دوره، اثر کاهش زمینهای بایر را خنثی، و روند افزایش میانگین دمای سطح زمین را تشدید کرده است. این در حالی است که همبستگی منفی (میانگین همبستگی -0.97) میان نسبت مجاورت با پوشش گیاهی و میانگین دمای سطح زمین به اثبات رسید. نتایج حاصل از پیشبینی تغییرات پوشش زمین در سال 2030 برای شهر یزد بیانگر آن است که در روندی مشابه با دوره های قبل، پوشش مناطق شهری با افزایش روبرو خواهد بود. این رشد، نسبت به سال 2020، با 1.6 درصد (1.1 کیلومترمربع) چشمگیر نخواهد بود. اما کاهش چشمگیر مناطق سبز (پوشش گیاهی) با -19.6 درصد (1.1 کیلومترمربع) در همین دوره، به همراه ناچیز بودن کاهش زمینهای بایر (-1.8 درصد با 0.1 کیلومترمربع) سبب گرمتر شدن زمین، و رشد مساحت کلاس های دمای سطح زمین در سال 2030 خواهد شد. بر این اساس، عمده ترین مساحت کلاس دمای سطح زمین در سال 2030 برای شهر یزد، همانند سال 2020، 36-40 درجه سانتیگراد با 58.2 کیلومترمربع (-7.6 درصد رشد نسبت به دوره 2020) پیشبینیشده است. اما رشد فزاینده و چشمگیر گرمترین کلاس دوره آمار (41-46 درجه سانتیگراد) با 166.3 درصد (14.3 کیلومترمربع) رشد مثبت به عنوان دومین کلاس عمده دمای سطح زمین در این سال (2030)، و نیز رشد منفی و چشمگیر کلاس نسبتاً خنکتر 31-35 درجه سانتیگراد با -97.9 درصد (9.5 کیلومترمربع) در این سال بیانگر گرمتر شدن دمای سطح زمین در سال 2030 خواهد بود.نتیجه گیری نتایج این پژوهش نشان می دهد که در یک دوره 30 ساله در شهر یزد، کاهش پوشش گیاهی در وهله نخست، به همراه افزایش مناطق شهری در وهله دوم، سبب افزایش دمای سطح زمین شده است. بدین ترتیب، کلاس پوشش گیاهی به دلیل اثر خنککننده خود به دلیل دارا بودن آب، سبب کاهش دمای سطح زمین می شود. در این پژوهش نشان داده شد که با ثابت در نظر گرفتن تمام عوامل، کاهش زمین های بایر به کاهش دمای سطح زمین منجر خواهد شد و همچنین افزایش مناطق شهری با ضریب تأثیر کمتر از زمین های بایر، دمای سطح زمین را افزایش می دهند. با این حال کاهش مساحت زمین های سبز (پوشش گیاهی) در سال های اخیر، به همراه افزایش شدید مساحت زمین های مناطق شهری موجب افزایش دمای سطح زمین در این شهر شده است. همچنین رابطه منفی بین مجاورت با پوشش گیاهی رابطه مثبت بین مجاورت با زمین های بایر با میانگین دمای سطح زمین ثبتشده یافت شد. افزایش مجاورت با پوشش گیاهی از طریق ایجاد زمین های سبز با افزایش میزان نسبت پوشش گیاهی در مجاورت پوشش های مختلف و نیز کاهش مساحت زمین های بایر، می تواند راهکار مناسبی در مقابله با تأثیر گسترش شهرنشینی در سال های اخیر بر روی دمای سطح زمین باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - تحلیلی بر تغییرات کاربری/پوشش اراضی تالاب بین المللی شادگان در دوهۀ اخیر
اسما رافعی افشین دانه کار مهدی زندبصیری مسعود باقرزاده کریمیپیشینه و هدف تالاب ها بهعنوان یکی از حساسترین زیستبومهای کره زمین، همواره در گسترش گاه خود با تحولات متعددی روبرو هستند که تغییرات پوشش و کاربری از مؤثرترینهای این تغییرات محسوب میشود. گستره زمین همواره تحت اثر فعالیتها و کاربریهای انسان قرارگرفته است. آن دسته أکثرپیشینه و هدف تالاب ها بهعنوان یکی از حساسترین زیستبومهای کره زمین، همواره در گسترش گاه خود با تحولات متعددی روبرو هستند که تغییرات پوشش و کاربری از مؤثرترینهای این تغییرات محسوب میشود. گستره زمین همواره تحت اثر فعالیتها و کاربریهای انسان قرارگرفته است. آن دسته از فعالیتهای انسان که به مکانهای مشخصی محدود میشود و موقعیت به بالنسبه ثابتی پیدا میکند، کاربری های انسانی را پدید می آورد..ازاینرو تجزیهوتحلیل در زمینه تغییر تالاب ها تبدیل به یک اولویت مدیریتی تبدیل شده است. تغییرات کاربری/ پوشش سرزمین نقشی اساسی در مطالعات تحولات محیطی در سطح محلی، منطقه ای و جهانی دارد. فعالیت و تغییرات انسانی در سطح زمین منجر به تغییراتی در ساختار و فرایندهای بومشناختی سامانههای طبیعی زمین میشود. این تغییرات بهطور عمده جنبههای اصلی عملکردهای سرزمین (ازجمله تعادل انرژی، آب، خاک، شبکه غذایی) را تحت تأثیر قرار میدهد. علاوه بر این، فشار بر منابع طبیعی، که ناشی از نیاز انسان به منابع محیطی و اغلب تحت اثر پیشران افزایش جمعیت است، به تغییر در زمین سیمای سطح زمین می انجامد. تغییرات سیمای سرزمین تحت اثر مداخلات انسانی به تحولات و روندهای مختلف سیمای کاربری/ پوشش زمین منجر می شود. بنابراین تحلیل های پوشش/کاربری در بازه های زمانی، برای درک و روندیابی تغییرات مکانی گذشته تا حال و برنامهریزی برای آینده، اهمیت بسیار دارد. امروزه، داده های ماهواره ای چند طیفی و چند زمانی با وضوح بالا بهعنوان ابزاری اساسی برای تخمین جنبه هایی ازجمله پوشش گیاهی، تخریب جنگل و گسترش شهری مورد استفاده قرار می گیرند.سنجشازدور و GIS بستری برای مطالعه تغییر شکل چشمانداز در سراسر سطح زمین فراهم می کنند. داده های سنجشازدور اطلاعات ارزشمندی را در یک زمان نسبتاً کوتاه و بهصورت مقرون به صرفه ارائه می دهند. تصاویر ماهواره ای یا عکس های هوایی با وضوح بالا برای مطالعه تغییرات کاربری/پوشش اراضی در اکوسیستم ها و محدوده های متفاوت قابل بهره برداری هستند. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اینکه تالاب شادگان یکی از تالاب های بینالمللی کشور است که در حال حاضر به سبب مداخلات انسانی، در فهرست مونترو قرار دارد، سنجش تحولات پیرامون تالاب، به ویژه درروند و نوع تغییرات پوشش/کاربری میتواند، در شناخت پیشران های اصلی تأثیر بر این تالاب با اهمیت کاربردی و کمک به خروج این تالاب از فهرست مونترو همراه باشد، این مطالعه با چنین هدفی و برای یک دوره 20 ساله به انجام رسیده است تا با انطباق با سایر اطلاعات موجود، مانند تغییرات جمعیت و تنوع پرندگان آبزی و کنار آبزی بتواند برای تنظیم لایحه خروج این تالاب از فهرست مونترو به کار آید. در این مطالعه از روشهای یکپارچه سنجشازدور و GIS برای تشخیص تغییرات کاربری/ پوشش زمین در محدوده محاط و مؤثر بر تالاب شادگان استفاده شد.مواد و روش ها محدوده مورد مطالعه در ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﯽ اﯾﺮان، در جلگه ﺧﻮزﺳﺘﺎن و محاط بر تالاب شادگان قرار دارد. این محدوده با توجه به عوارض انسان ساخت بلافصل تالاب شادگان، به ویژه نقش راهها و آبراهههای پیرامونی بر روی آخرین تصاویر ماهواره ای گوگل ارث بسته شد و سپس به لایه های مورد استفاده منتقل شد. در این محدوده ﺗﺎﻻب بینالمللی ﺷﺎدﮔﺎن حدفاصل طول شرقی 48 درجه و 19 دقیقه و 16 ثانیه تا 49 درجه و 3 دقیقه و 44 ثانیه و عرض شمالی 29 درجه و 55 دقیقه 44 ثانیه تا 38 درجه و 28 دقیقه و 42 ثانیه در فاصله حدود 60 کیلومتری جنوب شهر اهواز مرکز استان و 5 کیلومتری جنوب شهر شادگان واقع شده است. در این پژوهش از تصاویر دوره 20 ساله ماهواره لندست طی سال های 1999-2019 استفاده شده است. همچنین جهت طبقه بندی تصاویر از نرمافزار ENVI استفاده شد. پس از پیشپردازش و انجام تصحیحات مربوطه با استفاده از روش طبقهبندی نظارت شده و الگوریتم حداکثر احتمال پردازش و بارزسازی تصاویر صورت گرفت و همچنین صحت و ضریب کاپا هر لایه به منظور دقت بررسی برآورد شد. در ادامه تهیه نقشه پوشش و کاربری مشتمل بر طبقات مختلف پوشش های طبیعی سطح زمین و کاربریهای انسانی بود که طبقات آن با توجه به نیاز مطالعه و باهدف شناسایی تغییرات مؤثر بر تالاب شادگان مورد و سنجش تغییرات پوشش و کاربری، باهدف شناسایی و آشکارسازی، مهمترین تغییرات صورت گرفته پیرامون تالاب شادگان به انجام رسید، بنابراین در این فرایند، تغییرات عمده در طبقات موجود محور توجه قرار گرفت. جهت آشکارسازی تغییرات از روش پایش تغییرات (Change detection) در نرمافزار ENVI استفاده شد که قادر است اطلاعات کاملی از تغییرات انواع کاربری/پوشش اراضی به یکدیگر ارائه دهد. تغییرات کاربری اراضی در 5 دوره با بازه زمانی 20 (2019-1999) انتخاب شد.نتایج و بحث پنج دوره زمانی داده های ماهواره ای کاربری و پوشش تالاب شادگان در سالهای 1999، 2001، 2014، 2017 و 2019 تهیه و پس از پیشپردازش و انجام تصحیحات مربوطه با استفاده از روش طبقهبندی نظارتشده و الگوریتم حداکثر احتمال پردازش و بارزسازی تصاویر صورت گرفت. بهمنظور ارزیابی صحت نقشههای تولیدشده ضریب کاپا و ضریب صحت کلی استفاده شد و مطابق نتایج بهدستآمده و دادههای سال 2019 با بیشترین مقدار ضریب کاپا و بالاترین دقت صحت کلی برخورد دار بود. طبقات پوشش و کاربری اراضی، نقشه پوشش/کاربری محدوده موردمطالعه برای پنج دوره زمانی مورداشاره تهیه شد. یافتههای این تحقیق نشان داد اراضی تالابی شادگان طی 20 سال ختم به سال 2019، از حدود 90 هزار هکتار در سال 2001 تا حدود 150 هزار هکتار در سال 1999 تغییر وسعت داشته است، درواقع طی دو سال وسعت تالاب حدود 40 درصد کاهش داشت. پسازآن اراضی تالابی افزایش داشته که این افزایش تا به امروز نیز بهتدریج ادامه داشته است، بااینوجود بهرغم این افزایش هنوز وسعت تالاب در سال 1999، تأمین نشد و نسبت به این سال حدود 16 درصد کاهش مساحت نشان میدهد.نتیجه گیری با توجه به روند اراضی لخت بدون پوشش و اراضی شور میتوان نتیجهگیری کرد که این دو نمودار روندی معکوس نسبت به یکدیگر دارند که در این نقطه و یا تلاقی دو پوشش موردنظر تبدیل پوشش به پوشش دیده میشود. به این منظور ابتدا باید پوشش موردنظر حاصل شود که با رواناب ایجاد میشود به صورتی که در یک دورهای اراضی شروع به از دست دادن پوشش خودکرده و تبدیل به اراضی شور و حوضچه نمکی شدند. همچنین با توجه به افزایش اراضی لخت بدون پوشش در سال 2001 و با توجه به روند آب میتوان نتیجهگیری کرد که این افزایش به دلیل کاهش آب سطحی بوده است. با توجه به روند اراضی شور در بازه مربوطه و همسو بودن با روند آب اگر حقابه تالاب تأمین شود شورهزارها به اراضی طبیعی تبدیل میشود. همچنین با افزایش نسبی آب در سالهای اخیر و کاهش اراضی لخت بدون پوشش و افزایش اراضی شور نشاندهنده این موضوع است که آبی که جایگزین اراضی لخت بدون پوشش شده ،آبشور است. دو گروه کاربری اراضی ساختهشده و فعالیت کشاورزی تغییرات شدیدی در محدوده زمانی موردبررسی ایجاد نکردهاند و با توجه به جدول 4 میانگین درصد تغییرات این دو کاربری به ترتیب برابر با %4.5 و بیش از %1 درصد بوده که انتظار میرود تأثیر چشمگیری بر روند تخریب و نابودی اراضی اطراف تالاب نداشته باشد و درنتیجه نمیتواند بهعنوان یک عامل بحرانزا تلقی شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - مقایسة روش های شبکه عصبی مصنوعی، ماشین بردار پشتیبان و شیءگرا در استخراج کاربری و پوشش اراضی از تصاویر لندست 8
فرنوش اسلمی اردوان قربانی بهروز سبحانی محسن پناهندهتهیة نقشه کاربری/پوشش اراضی، برای برنامه ریزی و مدیریت مکانی ضروری است. امروزه تصاویر ماهوره ای و تکنیک های سنجش از دور،به دلیل فرآهم آوردن داده های بهنگام و قابلیت بالای آنالیز تصاویر، کاربرد گسترده ای در تمامی بخش ها از جمله بخش های کشاورزی و منابع طبیعی دارند. در پژو أکثرتهیة نقشه کاربری/پوشش اراضی، برای برنامه ریزی و مدیریت مکانی ضروری است. امروزه تصاویر ماهوره ای و تکنیک های سنجش از دور،به دلیل فرآهم آوردن داده های بهنگام و قابلیت بالای آنالیز تصاویر، کاربرد گسترده ای در تمامی بخش ها از جمله بخش های کشاورزی و منابع طبیعی دارند. در پژوهش حاضر طبقه بندی کننده های شبکه عصبی مصنوعی، ماشین بردار پشتیبان و شیءگرا جهت تهیه نقشةکاربری/پوشش اراضی شهرستان های اردبیل، نیر و نمین مورد ارزیابی قرار گرفت. تصویر سنجندة (OLI) Operational Land Imager لندست 8 (سال 2013) پس از تصحیحات هندسی و توپوگرافیکی تحت این الگوریتم ها قرار گرفته و به 9 طبقة کاربری و پوشش اراضی شامل پهنه های آبی، زراعت آبی، زراعت دیم، چمنزار، برونزدگی سنگی، جنگل، مرتع، عرصه های مسکونی و انسان ساخت و فرودگاه طبقه بندی شد. پس از ارزیابی صحت، صحت کلی برای نقشة حاصل از شبکه عصبی مصنوعی، ماشین بردار پشتیبان و شیءگرا به ترتیب برابر با 91/89، 68/85 و37/94 درصد و مقدار کاپای آن ها به ترتیب 88/0، 82/0 و 93/0 برآورد شد که نشان دهنده برتری روش شیءگرا در مقایسه با دو روش دیگر است. هر سه روش توانستند صحتی قابل قبول برای نقشه ها ی کاربری/پوشش اراضی ارائه دهند. در کل، سه روش طبقه بندی پیشرفته، در منطقة ناهمگن با تغییرات ارتفاعی بیش از 3600 متر با استفاده از نسل جدید تصاویر سنجنده لندست 8 آزمون و مناسب ترین روش تهیه نقشة کاربری/پوشش اراضی معرفی شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - کاربرد تصاویر ماهواره ای برای تهیه نقشه کاربری اراضی حوضه آبخیز قزل اوزن با استفاده از تکنیک فیوژن و پردازش شی گرا
محمد خضری احمدآباد کریم سلیمانیمدیریت بهینه منابع طبیعی نیازمند اطلاعات به هنگام و صحیح است. در این راستا نقشه های کاربری اراضی یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی محسوب می شود. در حقیقت نقشه های کاربری اراضی در برگیرنده روش استفاده از سطح زمین برای نیازهای مختلف است. امروزه، روش های أکثرمدیریت بهینه منابع طبیعی نیازمند اطلاعات به هنگام و صحیح است. در این راستا نقشه های کاربری اراضی یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی محسوب می شود. در حقیقت نقشه های کاربری اراضی در برگیرنده روش استفاده از سطح زمین برای نیازهای مختلف است. امروزه، روش های تشخیص تغییر بصورت دیجیتال با استفاده از چند دوره تصاویر ماهواره ای به درک پویایی چشم انداز کمک می کند. تحقیق حاضر با هدف طبقه بندی پوشش اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تکنیک فیوژن با رویکرد پردازش شی گرای تصاویر در حوضه آبخیز قزل اوزن انجام شد. برای انجام این تحقیق از تصویر ماهواره ای لندست 8، سنجنده OLI/TIRS استفاده شد. که پس از انجام تصحیحات مورد نیاز در مرحله پیش پردازش، اقدام به بارزسازی یا فیوژن تصویرمورد نظر با استفاده از باند پانکروماتیک نمودیم. و قدرت تفکیک مکانی تصویر مورد استفاده را از 30 متر به 15 متر ارتقاع دادیم. سپس با طبقه بندی از نوع شی گرا در محیط نرم افزار eCognition، نقشه پوشش/ کاربری اراضی تهیه و نتایج نهایی ارائه شد. همچنین ضرایب ارزیابی صحت استخراج شده (دقت کلی 89.41% و ضریب کاپای 87/0) نشان دهنده دقت بالای این روش طبقه بندی می باشد. باتوجه به نتایج بدست آمده در این تحقیق پیشنهاد می شود که برای تهیه نقشه های پوشش/کاربری اراضی و آشکار سازی تغییرات از تصویر به روز و مناسب، تکنیک افزایش قدرت تفکیک مکانی تصاویر(فیوژن) و همچنین روش دقیق طبقه بندی شی گرا استفاده شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - مقایسه روشهای مختلف تهیه نقشه کاربری/ پوشش اراضی با روشهای رایج مطالعات منابع طبیعی (مطالعه موردی، حوزه آبخیز گردنه قوشچی ارومیه)
اردوان قربانی آزاد کاکه ممی محمود حسن پور فرنوش اسلمی سحر غفاری آرش رئوفی ماسولهشرکتهای خصوصی با عنوان مهندسین مشاور در مطالعات بخش منابع طبیعی، نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند. نقشه کاربری اراضی بهعنوان یکی از اطلاعاتپایه تولیدشده در مطالعات توسط مهندسی مشاور است و صحت این اطلاعات بر نتیجه نهایی، هزینههای صرف شده در بخش منابع طبیعی و برنامهریز أکثرشرکتهای خصوصی با عنوان مهندسین مشاور در مطالعات بخش منابع طبیعی، نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند. نقشه کاربری اراضی بهعنوان یکی از اطلاعاتپایه تولیدشده در مطالعات توسط مهندسی مشاور است و صحت این اطلاعات بر نتیجه نهایی، هزینههای صرف شده در بخش منابع طبیعی و برنامهریزیهای آتی بسیار مؤثر است. هدف از این مطالعه، ارزیابی قابلیت تفسیر چشمی تصاویر موجود در Google Earth (GE) در مقایسه با نقشه تولیدشده توسط مهندسین مشاور و تفسیر رقومی شیءگرای تصاویر مورداستفاده نظیر لندست بهعنوان روشی نوین و کمهزینه در تهیه نقشههای کاربری/ پوشش اراضی در مطالعات منابع طبیعی کشور است. برای این منظور نقشه کاربری/ پوشش اراضی تهیهشده توسط مهندسین مشاور (1386) و نقشهی کاربری/ پوشش اراضی حاصل از پردازش شیءگرای تصویر سنجنده TM (1386) در محیط نرمافزار eCognition با نقشه کاربری/ پوشش اراضی تهیه شده در نرمافزار ArcGIS با استفاده از تفسیر چشمی تصاویر GE (1388) ازنظر صحت باهم مقایسه شدند. صحت کلی و ضریب کاپای نقشه تولیدی از GE بهترتیب 99 درصد و 99/0 و صحت کلی و ضریب کاپای نقشه کاربری/ پوشش اراضی تهیهشده توسط مشاور و شیءگرا بهترتیب 59 درصد، 32/0، 89 درصد و 86/0 برآورد گردید که نشاندهنده برتری تصاویر موجود در GE است. درمجموع نقشه تولیدشده از تصویر GE صحت بسیار مناسب و بهتری نسبت به دو نقشه دیگر داشت و نقشه تولیدشده توسط مهندسین مشاور با صحت غیرقابلقبول و ضریب کاپای پایین، غیرقابل استناد است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - تهیه نقشه کاربری اراضی حوزه آبخیز کفتاره اردبیل با استفاده از تفسیر چشمی و رقومی تصویرETM+
اردوان قربانی فرنوش اسلمی سعید احمدآبادی سحر غفاریقابلیت استفاده از اطلاعات کاربری اراضی در مدیریت حوزه های آبخیز به تصمیم گیران کمک می کند تا طرح و برنامه های کوتاه و بلند مدتی برای حفاظت، توسعه و استفاده پایدار از منابع طبیعی و آبخیزها داشته باشند. در این مطالعه از داده های سنجنده[1]ETM+(1385)، GPS[2] و GIS[3] برای پ أکثرقابلیت استفاده از اطلاعات کاربری اراضی در مدیریت حوزه های آبخیز به تصمیم گیران کمک می کند تا طرح و برنامه های کوتاه و بلند مدتی برای حفاظت، توسعه و استفاده پایدار از منابع طبیعی و آبخیزها داشته باشند. در این مطالعه از داده های سنجنده[1]ETM+(1385)، GPS[2] و GIS[3] برای پردازش تصاویر، برداشت داده های زمینی و تهیه نقشه استفاده شد. تصحیحات لازم و پیش پردازش های اولیه صورت گرفت. پس از بازدید میدانی و کنترل زمینی، کلاس های مختلف کاربری تعریف، ابتدا تفسیر چشمی انجام و سپس نمونه های تعلیمی انتخاب و با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال طبقه بندی نظارت شده صورت گرفت. با توجه به عدم قابلیت در تفکیک کاربری های مسیله و مسکونی در تفسیر رقومی، تلفیقی از تفسیر چشمی و رقومی (نظارت شده) و همچنین طبقه بندی شیءگرا استفاده شد. نتایج نشان داد در تفسیر چشمی تقریباً امکان تفکیک کاربری های مرتع از زراعت دیم وجود ندارد، ولی کاربریهای باغ، مسکونی و مسیله قابل تفکیک است. نتایج همچنین نشان داد تفکیک کاربری ها به صورت طبقه بندی نظارت شده نیز با مشکلاتی روبرو است، ولی با تلفیق دو روش تفسیر چشمی و رقومی می توان از تصویر لندست در تفکیک کاربری های مختلف در مناطقی مانند حوزه آبخیز کفتاره و منطقه ارشق استان اردبیل استفاده کرد. نتایج حاصل از ارزیابی صحت طبقه بندی شیءگرا بالاترین صحت کلی را نشان داد، چون در این روش از پارامترهایی نظیر مقیاس، شکل، تن و بافت نیز علاوه بر مقدار پیکسل در طبقه بندی استفاده شد و از این رو با سگمنت سازی مناسب قادر به تفکیک دقیق تر کاربری ها نظیر دیمزارهای و اراضی مسکونی می باشد. توصیه می گردد، با توجه به اهمیت این نقشه در مطالعات منابع طبیعی، آبخیزداری و کشاورزی از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک بالا و روش هایی نظیر شیء گرا در این ارتباط استفاده گردد. تفاصيل المقالة