• فهرس المقالات مدیریت دانایی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - نقش مؤلفه های فرهنگی دراستقرار مدیریت دانایی در دانشگاه آزاد اسلامی 1
        اسماعیل کاوسی سید محمود هاشمی
        دراین تحقیق در راستای شناخت نقش مؤلفه های فرهنگی در استقرار مدیریت دانایی در دردانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق -قیام دشت دیدگاه های اندیشمندان مختلف مطرح و بررسی شده و سپس ضمن بررسی نظرات کلیه کارکنان و اعضائ هیئت علمیدانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق-قیام دشت، از د أکثر
        دراین تحقیق در راستای شناخت نقش مؤلفه های فرهنگی در استقرار مدیریت دانایی در دردانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق -قیام دشت دیدگاه های اندیشمندان مختلف مطرح و بررسی شده و سپس ضمن بررسی نظرات کلیه کارکنان و اعضائ هیئت علمیدانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق-قیام دشت، از دیدگاههای ارائه شده از سوی آنها، استفاده شده است. روش به کار گرفته شدهدر این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است.جامعه ی آماری مورد مطالعه در این پژوهش را کلیه کارکنان و اعضائ هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق -قیامدشت تشکیل می دهند که حدود 300 نفر می باشند. روش نمونه گیری در این تحقیق، هدفمند بود. روایی و پایایی پرسشنامه نیز بااستفاده از دیدگاه خبرگان و نیز آزمون آلفای کرونباخ 82 / مورد سنجش قرار گرفته و تایید شدند . در مرحله بعد بر اساس مدلمفهومی پژوهش، سوالات و فرضیه های پژوهش، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته, گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق(کارکنان و اعضائ هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق-قیام دشت) مورد پرسش قرار گرفت. در بخش آمارتوصیفی،توصیف داده ها در دو بخش متغیر های زمینه ای و متغیر های اصلی با استفاده از شاخص های فراوانی مطلق، فراوانی نسبی، میانگین،انحراف معیار و واریانس در جداول ارائه گردیده و در بخش استنباطی از آزمون کای اسکوئر استفاده شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - «تبیین فرایندهاى اصلى مدیریت استراتژیک متعادل در رسانه ملى»
        اسماعیل مرزبان محسن قدمی سیدرضا صالحی امیری عباس طلوعی
        مقدمه و هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تبیین فرایندهاى اصلى مدیریت استراتژیک متعادل در رسانه ملى است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع داده کیفی بود. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان علمی وتجربی در حوزه رسانه کشور بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند أکثر
        مقدمه و هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تبیین فرایندهاى اصلى مدیریت استراتژیک متعادل در رسانه ملى است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع داده کیفی بود. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان علمی وتجربی در حوزه رسانه کشور بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند و اصل اشباع 30 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش به‌ منظور گردآوری داده‌ها از روش کتابخانه‌ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه با خبرگان بیانگر روا بودن مصاحبه بود و به منظور محاسبه پایایی از روش پایایی بین دو کدگذار استفاده شد که نتایج بیانگر پایایی و روا بودن مصاحبه بود. برای تحلیل داده‌های پژوهش از طریق تحلیل محتوا و کدگذاری استفاده شد. یافته‌ها: نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که از میان 76 شاخص موجود، چهار مؤلفه اصلی قابل‌شناسایی است که عبارت‌اند از؛ بازسازی نظام زنجیره ارزش، مدیریت دانایی مخاطب محور، نوآوری و تعامل با مخاطب. نتیجه‌گیری: از این‌رو سازمان صدا و سیما نیز که وجود آن به مخاطب بستگی دارد، می‌بایست همانند سایر سازمان‌ها و رسانه‌ها که با بهره‌گیری از این فرایند و ابزارها توانسته‌اند در محیط پیچیده امروزی، پاسخگوی نیاز مخاطبان باشند و در مواجهه با تغییرات گسترده و سریع توانایی پاسخگویی به تغییرات را داشته و منعطف باشند، الگوبرداری نماید و با بهره گرفتن از این فرایند‌ها در مسیر بازآفرینی قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - «رابطه مدیریت دانایی و سواد رسانه ای با کنترل ابعاد یادگیری سازمان های رسانه ای» «مطالعه موردی شبکه 4 سیما»
        بهزاد آسمان نسب محسن قدمی مهناز ربیعی احمد سعیدی
        با توجه به سیر تحولات در دنیا و گذر از جامعة اطلاعاتی و ورود به عصر جامعـة دانـایی، افـزایش سـوادرسانه ای کارکنان با ابعاد یادگیری از جمله الزامات سازمان های رسانه ای برای تحقق جامعة دانایی محور است. در این راستا مدیریت دانایی پدید آمده و این پرسش مطرح شده که سازمان یاد أکثر
        با توجه به سیر تحولات در دنیا و گذر از جامعة اطلاعاتی و ورود به عصر جامعـة دانـایی، افـزایش سـوادرسانه ای کارکنان با ابعاد یادگیری از جمله الزامات سازمان های رسانه ای برای تحقق جامعة دانایی محور است. در این راستا مدیریت دانایی پدید آمده و این پرسش مطرح شده که سازمان یادگیرنده چه سازمانی و دارای چه ویژگی‌هایی است. از این‌رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت دانایی و سواد رسانه‌ای مبتنی بر ابعاد یادگیری در سازمان‌های رسانه‌ای (شبکه 4 سیما) با کنترل ابعاد یادگیری در سازمان به صورت میدانی به روش پیمایشی با تجزیه تحلیل توصیفی از نوع همبستگی تبیین آن انجام شد. نمونه آماری این تحقیق 162 نفر از کارکنان شبکه 4 بوده‌اند. این نمونه با روش تصادفی به صورت سیستماتیک از فهرست کارکنان شاغل در این شبکه انتخاب شده‌اند. پرسشنامه‌های مورد استفاده تلفیقی از پرسشنامه‌ استاندارد و محقق ساخته در سه مولفه عنوان پژوهش بوده است. مؤلفه‌های مورد بررسی مدیریت دانایی، سواد رسانه‌ای و یادگیری سازمانی است؛ پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مؤلفه‌های ذکر شده مقدار 9218/0به دست آمده است. داده ها بااستفاده از روش های آمارتوصیفی و استنباطی موردتجزیه و تحلیل قرار گرفتند.مؤلفه‌های مدیریت دانایی، سواد رسانه‌ای با کنترل یادگیری سازمانی در رسانه ملی رابطه معنی‌داری در سطح 1درصد وجود دارد. بین مدیریت دانایی و سواد رسانه‌ای رابطه مستقیم ومعنی‌داری وجوددارد؛ به گونه‌ای که کاربرد مدیریت دانایی در رسانه ملی سبب افزایش سواد رسانه‌ای با توجه به ابعاد یادگیری سازمانی، درسازمان صدا و سیما شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - رابطه مدیریت دانایی و سواد رسانه‌ای با کنترل ابعاد یادگیری سازمان‌های رسانه‌ای، «مطالعه موردی صداوسیما»
        بهزاد آسمان نسب محسن قدمی فاطمه عزیزآبادی فراهانی
        مقدمه و هدف پژوهش: با توجه به سیر تحولات در دنیا و گذر از جامعۀ اطلاعاتی و ورود به عصر جامعـۀ دانـایی، افـزایش سـواد رسانه‌ای کارکنان با ابعاد یادگیری از جمله الزامات سازمان‌های رسانه ای برای تحقق جامعۀ دانایی محور است. در این راستا مدیریت دانایی پدید آمده و این پرسش مط أکثر
        مقدمه و هدف پژوهش: با توجه به سیر تحولات در دنیا و گذر از جامعۀ اطلاعاتی و ورود به عصر جامعـۀ دانـایی، افـزایش سـواد رسانه‌ای کارکنان با ابعاد یادگیری از جمله الزامات سازمان‌های رسانه ای برای تحقق جامعۀ دانایی محور است. در این راستا مدیریت دانایی پدید آمده و این پرسش مطرح شده که سازمان یادگیرنده چه سازمانی و دارای چه ویژگی‌هایی است. از این‌رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت دانایی و سواد رسانه‌ای مبتنی بر ابعاد یادگیری در سازمان‌های رسانه‌ای (صدا و سیما) با کنترل ابعاد یادگیری در سازمان به صورت میدانی به روش پیمایشی با تجزیه تحلیل توصیفی از نوع همبستگی تبیین آن انجام شد. روش پژوهش: نمونه آماری این تحقیق 162 نفر از کارکنان شبکه 4 بوده‌اند. این نمونه با روش تصادفی به صورت سیستماتیک از فهرست کارکنان شاغل در این شبکه انتخاب شده‌اند. پرسشنامه‌های مورد استفاده تلفیقی از پرسشنامه استاندارد و محقّق ساخته در سه مولفۀ عنوان پژوهش بوده است. یافته‌ها: مؤلفه‌های مورد بررسی مدیریت دانایی، سواد رسانه‌ای و یادگیری سازمانی است؛ پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مؤلفه‌های ذکر شده مقدار 9218/0به دست آمده است. داده‌ها بااستفاده از روش‌های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مؤلفه‌های مدیریت دانایی، سواد رسانه‌ای با کنترل یادگیری سازمانی در رسانه ملّی رابطه معنی‌‌داری در سطح 1 درصد وجود دارد. نتیجه‌گیری: بین مدیریت دانایی و سواد رسانه‌ای رابطه مستقیم و معنی‌داری وجود دارد؛ به گونه‌ای که کاربرد مدیریت دانایی در رسانه ملّی سبب افزایش سواد رسانه‌ای با توجه به ابعاد یادگیری سازمانی، درسازمان صدا و سیما شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - ارائه الگوی توسعه پایدار ملی بر اساس مبانی مدیریت دانایی استراتژیک متکی بر تئوری نظم در آشفتگی
        محسن قدمی زهره محمدی مینا قدمی
        امروزه صاحب نظران معتقدند که هر گونه توسعه ای از طریق تعالی سرمایه‌های انسانی صورت می پذیرد. مدیریت دانایی سرمایه‌های انسانی را به عنوان ارزشمندترین دارایی سازمان تلقی می‌کند و معتقد است که توسعه در گرو داشتن سرمایه‌های انسانی توانمند و خود کارآمد خواهد بود. توسعه سازما أکثر
        امروزه صاحب نظران معتقدند که هر گونه توسعه ای از طریق تعالی سرمایه‌های انسانی صورت می پذیرد. مدیریت دانایی سرمایه‌های انسانی را به عنوان ارزشمندترین دارایی سازمان تلقی می‌کند و معتقد است که توسعه در گرو داشتن سرمایه‌های انسانی توانمند و خود کارآمد خواهد بود. توسعه سازمانی، توسعه محلی و در نهایت توسعه ملی را نیز به همراه خواهد داشت که از طریق درونی سازی فرهنگ توسعه در افراد محقق می‌شود. در این تحقیق از روش اسنادی به صورت توصیفی تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که توسعه جریانی چند بعدی است که مستلزم تغییرات اساسی در ساختار اجتماعی، طرز تلقی مردم، نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق چه در سطح ملی و چه در سطح سازمانی می‌باشد که باید در قالب فرهنگ توسعه درون افراد تجلی یابد تا پیاده سازی آن ممکن گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - اثر تعدیلی مدیریت دانایی سازمانی بر رابطه سرمایه فکری و پایداری مالی با رویکرد معادلات ساختاری
        آذر مسلمی مرضیه شریعتی سعید دربندی فراهانی
        عصر حاضر را می‌‌توان عصر مدیریت‌ها نامید. با توجه به اینکه آثار افشای ابعاد سرمایه‌‌های فکری در سطح جهانی در حال رشد است، شرکت‌‌ها مزیت رقابتی و متمایز خود را در میزان حاکمیت راهبرد مدیریت دانایی قرار داده‌‌اند و در این شرایط، مدیریت دانش باید از سرمایه فکری به عنوان من أکثر
        عصر حاضر را می‌‌توان عصر مدیریت‌ها نامید. با توجه به اینکه آثار افشای ابعاد سرمایه‌‌های فکری در سطح جهانی در حال رشد است، شرکت‌‌ها مزیت رقابتی و متمایز خود را در میزان حاکمیت راهبرد مدیریت دانایی قرار داده‌‌اند و در این شرایط، مدیریت دانش باید از سرمایه فکری به عنوان منبعی برای تولید ارزش و اولویت عملکرد سازمان‌‌ها استفاده کند. طبق رویکرد ذینفعان، تداوم فعالیت، رقابت شرکت‌‌ها و حفظ روابط پایدار با ذینفعان، وابسته به کارکردهای حسابداری پایداری است. لذا، شرکت‌‌ها عملیات خود را با استفاده از سازه‌‌های مربوطه، پایدارکرده و با گزارشگری پایداری، عملکرد خود را اندازه‌‌گیری و اطلاع‌‌رسانی می‌‌کنند. لذا، ارزشیابی و افشای سرمایه فکری به عنوان ارزشی نوآورانه، مورد توجه ذینفعان با منافع متضاد، قرار گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی نقش مدیریت دانایی بر رابطه بین سرمایه فکری و سازه‌‌های حسابداری پایداری شرکت‌‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال‌‌های 1394 تا1398 است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان مالی شرکت‌‌های مورد بررسی بوده و جهت گردآوری داده‌‌ها از پرسش نامه‌‌های استاندارد، پژوهشگر ساخته و صورت‌های مالی حسابرسی شده استفاده شده است. پس از انجام آزمون‌های پایایی و روایی داده‌‌ها، تحلیل داده‌‌ها و آزمون فرضیه‌‌ها با استفاده از رویکرد تحلیل مسیر معادلات ساختاری(SEM ) و نرم افزارsmart-pls صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سازه‌‌های پایداری حسابداری شرکت‌‌ها براساس رابطه‌‌ای مستقیم و معنادار تحت تأثیر سنجش و گزارشگری سرمایه فکری قرار می‌‌گیرد و مدیریت دانایی سازمانی رابطه مثبت و معنادار موجود را تقویت می‌‌کند. سنجش و افشای سرمایه فکری، منجر به دستیابی شرکت‌ها به سازه‌های حسابداری پایداری با کیفیت بالاتر می‌‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - ارتباط مؤلفه های هوش سازمانی با مدیریت دانایی محور
        علیرضا چناری صدف منصف پور
        هدف تحقیق حاضر شناسایی رابطه مؤلفه های هوش سازمانی با مؤلفه های مدیریت دانایی محور در واحدهای منطقه 8 دانشگاه آزاد اسلامی می‌باشد. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است.روش جمع آوری اطلاعات میدانی بوده که از دو پرسشنامه استاندارد استفاده شد یکی پرسشنامه هوش سازم أکثر
        هدف تحقیق حاضر شناسایی رابطه مؤلفه های هوش سازمانی با مؤلفه های مدیریت دانایی محور در واحدهای منطقه 8 دانشگاه آزاد اسلامی می‌باشد. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است.روش جمع آوری اطلاعات میدانی بوده که از دو پرسشنامه استاندارد استفاده شد یکی پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت( 2003) و دیگری پرسشنامه مدیریت دانش نیلی ونفیسی(1381)بودکه برای تعیین ویژگی‌های روان سنجی پرسشنامه‌ها، روایی محتوایی آن با نظرخواهی متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. علاوه بر آن به منظور برآورد همسانی درونی بین سؤال‌ها و مؤلفه ها از روش محاسبه آلفای کرونباخ استفاده شد. که اعتبار شاخص کلی هوش سازمانی (97/0) و شاخص کلی مدیریت دانایی محور (98/0) بدست آمد. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی اعضای هیأت علمی (غیر پزشکی) دانشگاه آزاد اسلامی است که در سال تحصیلی 90-1389 در واحدهای منطقه 8 دانشگاه آزاد غیرپزشکی اشتغال داشتند می باشد، که بالغ بر 6000نفر بودند. نمونه آماری از طریق نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انجام شد. حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 350 نفر تعیین شد. در مجموع نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفته 266 نفر می‌باشد.اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و آمار استنباطی (رگرسیون ،تحلیل واریانس)به کمک نرم افزار spssمورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل نشان داد که بین تک تک مؤلفه های هوش سازمانی با مؤلفه های مدیریت دانایی محور رابطه معنا داری وجود دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تأثیر تئوری نظم در آشفتگی در ایجاد تغییر جهت اساسی در مبانی علم اقتصاد
        زهره محمدی محسن قدمی
        ورود تئوری نظم در آشفتگی در رشته های مختلف علوم، درست در همان جهتی است که دیدگاه سیستمی در سال های قبل به این حیطه وارد شد. اساس این تئوری بر مبنای تئوری هالستیکیا تئوری سیستمی چند سویه است. بر اساس این تئوری و اصول آن، گرچه سیستم های پیچیده ظاهری پر آشوب و بی نظم دارن أکثر
        ورود تئوری نظم در آشفتگی در رشته های مختلف علوم، درست در همان جهتی است که دیدگاه سیستمی در سال های قبل به این حیطه وارد شد. اساس این تئوری بر مبنای تئوری هالستیکیا تئوری سیستمی چند سویه است. بر اساس این تئوری و اصول آن، گرچه سیستم های پیچیده ظاهری پر آشوب و بی نظم دارند ولی در واقع از یک نظم و جریان منظم غیر خطی و متناوب تبعیت می نمایند. این تئوری شالوده تمامی علوم را تغییر داده و روش های بدیعی را در مورد استفاده از رایانه، تصاویر و نمودارها به وجود آورده است. در این مقاله سعی گردیده ضمن مروری سریع بر مفاهیم اولیه و بررسی ادبیات موجود در این زمینه ، اهمیت و ضرورت توجه به تئوری مذکور و کاربردهای متنوع این نظریه در سایر علوم ، به بررسی تأثیر این تئوری به طور ویژه درعلم اقتصاد پرداخته شود و براساس تئوری های موجود و به روش اسنادی به ارائه مدل پرداخته شد.[i] Holistic تفاصيل المقالة