فرهنگ سازمانی یکی از جدیدترین موضوعات مطرح در مدیریت است که اغلب به آن شخصیت سازمان گفته می شود. فرهنگ سازمانی نقش مهمی در تحولات و مدیریت تغیر در سازمان ها دارد. بر این اساس هدف این تحقیق، بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با توانمندسازی نیروی انسانی است.
در این تحقیق از روش أکثر
فرهنگ سازمانی یکی از جدیدترین موضوعات مطرح در مدیریت است که اغلب به آن شخصیت سازمان گفته می شود. فرهنگ سازمانی نقش مهمی در تحولات و مدیریت تغیر در سازمان ها دارد. بر این اساس هدف این تحقیق، بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با توانمندسازی نیروی انسانی است.
در این تحقیق از روش نمونهگیری خوشهای استفاده شده است. به این ترتیب که 14 روزنامه از 58 روزنامه سراسری چاپ تهران انتخاب شدند و بین خبرنگارانشان پرسشنامه توزیع شد که در نهایت 256 پرسشنامه تکمیل شد و مبنای تحقیق قرار گرفت و از نرم افزار SPSS برای تحلیل دادهها استفاده شد.
در این تحقیق مشخص شد بین فرهنگ سازمانی و توانمندسازی رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین یافته های توصیفی نشان داد بر اساس الگوی سانی فیلد می توان گفت نوع فرهنگ سازمانی روزنامه های سراسری از نوع فرهنگ سنگری است.
تفاصيل المقالة
مقدمه و هدف پژوهش: هدف نوشتار حاضر شناسایی نقش فرهنگسازمانی در اثربخشی اخلاق حرفهای در سازمانهاست.
روش پژوهش: پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. نمونه آماری از بین هشت مرکز پژوهشی دینی استان قم و از پژوهشگران و اعضاء هیئتعلمی آنها أکثر
مقدمه و هدف پژوهش: هدف نوشتار حاضر شناسایی نقش فرهنگسازمانی در اثربخشی اخلاق حرفهای در سازمانهاست.
روش پژوهش: پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. نمونه آماری از بین هشت مرکز پژوهشی دینی استان قم و از پژوهشگران و اعضاء هیئتعلمی آنها به تعداد 200 نفر انتخاب شده است. روایی ابزار تحقیق (پرسشنامه) از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 90% محاسبه گردید.
یافتهها: 60 درصد، فرهنگسازمانی را متوسط به بالا و 56 درصد، اخلاق حرفهای را زیاد و خیلی زیاد ارزیابی کردهاند. بین فرهنگسازمانی و کیفیت اخلاق حرفهای همبستگی مثبت و معنیداری وجود داشته است. بین پایگاه اجتماعی و کیفیت اخلاق حرفهای همبستگی معنیداری وجود ندارد. طبق نتایج رگرسیون، متغیر فرهنگسازمانی به میزان 47% بر کیفیت اخلاق حرفهای تأثیر داشته است.
نتیجهگیری: فرهنگسازمانی مبتنی بر خدا ناظری و توکل به خداوند، منجر به تقویت روحیه مقاومت شده، علقه به کار و سازمان را تقویت نموده، روحیه تیمی تقویت شده و در نهایت منجر به پذیرش ارزشها و هنجارها از سوی افراد شده و کیفیت اخلاق حرفهای افزایش مییابد.
تفاصيل المقالة
نظام فرهنگی جامعه بر اساس ساختار و عناصر تشکیل دهندهاش، نحوه اشتغال و میزان دستیابی زنان به سطوح مدیریتی را تعیین میکند. نظام فرهنگی جامعه را باورهای عمیق و قالبی، فرهنگسازمانی و فرهنگ خرد اجتماعی تشکیل میدهند. از آنجایی هر کدام از عوامل مزبور از ترکیب دو متغیر ساخت أکثر
نظام فرهنگی جامعه بر اساس ساختار و عناصر تشکیل دهندهاش، نحوه اشتغال و میزان دستیابی زنان به سطوح مدیریتی را تعیین میکند. نظام فرهنگی جامعه را باورهای عمیق و قالبی، فرهنگسازمانی و فرهنگ خرد اجتماعی تشکیل میدهند. از آنجایی هر کدام از عوامل مزبور از ترکیب دو متغیر ساخته شدند در مجموع شش متغیر مستقل از طریق مؤلفهها و شاخصهای خود، مسئله پژوهش را در جامعه آماری شهرداری تهران توصیف، تبیین و تحلیل میکنند. با کشف واقعیت بر اساس یافته علمی پژوهش حاضر، میتوان برنامهریزی فرهنگی کرد تا زنان شرایط مشارکت پویا در فرایند توسعه کشور را کسب و سهم شایستهی خود را در تحقق آن ایفا نمایند و این موضوع بهعنوان دغدغهی جامعه، از ضرورتها و اهداف پژوهش حاضر هم است. از ترکیب نظریههای فرهنگی توسعه، فرهنگ و شبکهی سازمانی با نظریههای روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی خرد مرتبط با ساختار شخصیتی و مهارتهای فردی و اجتماعی، چهارچوب نظری ساخته شده است که موضوع و مسئله پژوهش را پشتیبانی نظری و مفهومی مینماید.
فرضیههای برآمده از دل چهارچوب نظری پژوهش حاضر با گزینش 300 نمونه از جامعه آماری 4347 نفری شهرداری تهران و با بهرهمندی از روشها و تکنیکهای کارآمد پژوهش، بررسی و آزمون شدند. نتایج و یافتههای پژوهشی در قالب، توصیف بافت جمعیت نمونه پژوهش، تشریح فرضیههای توصیفی، تبیین فرضیههای مقایسهای ترجیحی، فرضیههای ترجیحی جنسیتی، فرضیههای ترجیحی دو وجهی و بالاخره تبیین فرضیهی اصلی پژوهش، گزارش و تأیید میگردد. نتایج نشان میدهد که فرهنگ، شبکه و ساختار سازمانی از اولویت بیشتری در دستیابی زنان ایرانی به سطوح مدیریتی برخوردار است. همچنین باور و ایمان فرهنگی زنان و مردان در مورد موانع و چالشهای فرهنگی مرتبط با مسئله پژوهش متفاوت است.
تفاصيل المقالة
نقش عمده فرهنگ سازمان، همچون فرهنگ اجتماعی که موجب همبستگی و همنوایی افراد جامعه میگردد، هویت بخشیدن به سازمان، یگانگی و هماهنگی اعضا و فعالیتهای آن است. این مقاله به طراحی مدل فرهنگسازمانی بازارمحور و رابطه مدار با استفاده از روش دلفی به منظور بررسی عملکرد مدیریت أکثر
نقش عمده فرهنگ سازمان، همچون فرهنگ اجتماعی که موجب همبستگی و همنوایی افراد جامعه میگردد، هویت بخشیدن به سازمان، یگانگی و هماهنگی اعضا و فعالیتهای آن است. این مقاله به طراحی مدل فرهنگسازمانی بازارمحور و رابطه مدار با استفاده از روش دلفی به منظور بررسی عملکرد مدیریت مالی در شرکت ملی گاز ایران میپردازد. در یک رویکرد آمیخته، ابتدا با روش دلفی، معیارها و زیرمعیارها استخراج شدند. جامعه آماری این مطالعه در بخش کیفی مدیران و خبرگان ستاد شرکت ملی گاز ایران و جامعه بخش کمی شامل کارکنان (350نفر) میباشد. برای تعیین حجم نمونه در بخش کمی نیز از فرمول کوکران استفاده و 184 پرسشنامه بهصورت تصادفی در دسترس توزیع شد. در بخش کیفی با مصاحبه با 10 خبره به اشباع نظری و انجام 3 مرحله فن دلفی منتج به ارائه ی مدل گردید. الگوی نهایی فرهنگسازمانی شامل 4 بعد، ۱۴ مؤلفه و 41 شاخص طراحی گردید که به اختصار فرهنگ رابطهمداردر بخش (رهبری،عملکرد مالی سازمان، تعهد، توسعه منابع انسانی)، فرهنگ بازارمحور (جمعگرایی، ماموریتگرایی، رقابتپذیری) در این مقاله ارائه میگردد. شرکت ملی گاز ایران با بهرهمندی از فرهنگی رابطه محور به حفظ روابط ساختارمند در حوزه ی مدیریت مالی،مدیریت منابع انسانی و رقابت پذیری اهتمام میورزد، و با نوآوری و تأکید بر ایدهپردازی، فرهنگ دانشمحور را در رأس امور خود قرار داده است.در تمامی ابعاد خویش، مدیریت مالی را قلب سازمان دانسته و در تلاش برای حضوری بازارمحور با رویکرد منابع انسانی و روابط انسانی است.
تفاصيل المقالة
این مطالعه تأثیر فرهنگسازمانی بر مدیریت منابع انسانی را با استفاده از روش توصیفی- نبینی تحلیل میکند. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دستگاههای اجرایی شهرستان کرمانشاه (64 دستگاه) تشکیل داده و (274 نفر) از مدیران عالی و میانی این دستگاهها با استفاده از روش نمونهگیری ا أکثر
این مطالعه تأثیر فرهنگسازمانی بر مدیریت منابع انسانی را با استفاده از روش توصیفی- نبینی تحلیل میکند. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دستگاههای اجرایی شهرستان کرمانشاه (64 دستگاه) تشکیل داده و (274 نفر) از مدیران عالی و میانی این دستگاهها با استفاده از روش نمونهگیری احتمالی خوشهای انتخاب و پژوهش بر روی آنان به اجرا درآمد. دادهها با استفاده از پرسشنامه استاندارد (جِروم، 2013) با ضریب آلفای کرونباخ (6/92 درصد) جمعآوری و با استفاده از آزمون رگرسیون و ضریب همبستگی تحلیل گردید. یافتهها حاکی از آن است که بین فرهنگسازمانی و عملکرد مدیریت منابع انسانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. یافتههای این مطالعه رهبران سازمانها و مدیران منابع انسانی را قادر میسازد با توجه به فرهنگ حاکم بر سازمان راهبُردهای مناسبی را برای برنامهریزی منابع انسانی طرحریزی نمایند. دادهها با استفاده از پرسشنامه استاندارد (جِروم، 2013) با ضریب آلفای کرونباخ (6/92 درصد) جمعآوری و با استفاده از آزمون رگرسیون و ضریب همبستگی تحلیل گردید. یافتهها حاکی از آن است که بین فرهنگسازمانی و عملکرد مدیریت منابع انسانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. یافتههای این مطالعه رهبران سازمانها و مدیران منابع انسانی را قادر میسازد با توجه به فرهنگ حاکم بر سازمان راهبُردهای مناسبی را برای برنامهریزی منابع انسانی طرحریزی نمایند.
تفاصيل المقالة
هدف از این انجام این پژوهش بررسی و تحلیل مزیت رقابتی در وزارت ورزش و جوانان بوده است. تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری بوده که به روش پیمایشی انجامگرفته است. نمونه آماری این پژوهش را کلیه کارکنا أکثر
هدف از این انجام این پژوهش بررسی و تحلیل مزیت رقابتی در وزارت ورزش و جوانان بوده است. تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری بوده که به روش پیمایشی انجامگرفته است. نمونه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان وزارت ورزش و جوانان (965=N) تشکیل دادند. 286 نفر از کارکنان وزارت ورزش و جوانان با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس مقیاسهای فرهنگسازمانی دنیسون (2000)، سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1999)، مدیریت دانش همتی (1389)، یادگیری سازمانی گومز و همکاران (2005)، نوآوری سازمانی جیمز و همکاران (2008) و مزیت رقابتی هیل و جونز (2010) را تکمیل کردند. روایی محتوایی ابزار اندازهگیری با استفاده ازنظر متخصصان مدیریت ورزشی (7 نفر)، پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (78/0=α) و روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی و تأیید گردید. برای بررسی و تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS و PLS استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد فرهنگسازمانی و سرمایه اجتماعی بر مدیریت دانش تأثیر مثبت و معناداری دارند. بررسی مدل پیشنهادی تحقیق نیز از برازش مطلوبی (GOF=0.56) در جامعه موردنظر برخوردار بود. نتیجه کلی تحقیق نشان داد مدل حاضر میتواند بهعنوان معیاری برای مدیران وزارت ورزش و جوانان مورداستفاده قرار گیرد تا از این طریق بتوانند بهصورت به مزیت رقابتی نسبت به سایر سازمانها دست یابند.
تفاصيل المقالة
فرهنگ سازمانی پیش برنده الگویی از ارزشهای مشترک، اعتقادها و عادت ها و هنجارها در سازمان میباشد که بر استراتژی سازمان تأثیرگذار است. در عصر دانایی، با افزایش نوآوری و توسعه بازارهای نوظهور، رواج فناوری های برتر و زنده و گسترش کسب و کار الکترونیکی، شرط توفیق، بهرهگیری أکثر
فرهنگ سازمانی پیش برنده الگویی از ارزشهای مشترک، اعتقادها و عادت ها و هنجارها در سازمان میباشد که بر استراتژی سازمان تأثیرگذار است. در عصر دانایی، با افزایش نوآوری و توسعه بازارهای نوظهور، رواج فناوری های برتر و زنده و گسترش کسب و کار الکترونیکی، شرط توفیق، بهرهگیری از فرصتها و رویارویی با چالشهای پیشرواست. تمام این موارد ایجاب مینماید که فرهنگسازمانی و استراتژی آن به خوبی شناخته و بررسی شوند تا بتوان با شناخت فرهنگ و همسویی آن با استراتژی های مناسب در سازمان در دنیای رقابتی پیروز گردید. این پژوهش رابطه فرهنگسازمانی با استراتژیهای سازمان در شرکت راهسازی گوهررود مورد بررسی قرار گرفته است که در این رابطه یک مدل مفهومی ارائه شد و جهت آزمون آن یک فرصیه اصلی با عنوان رابطه فرهنگ با استراتژی و چهار فرضیه جانبی رابطه فرهنگ با جهانی شدن، رابطه فرهنگ با مشتری مداری، رابطه فرهنگ با مدل های چندوجهی کسب و کار و رابطه فرهنگ با اشتراک مساعی در سازمان تدوین و مورد بررسی قرار گرفت که سه فرضیه اول با امتیاز بالا و فرضیه آخر با امتیاز بسیار ضعیف مورد تایید قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی است، جامعه آماری تحقیق کارکنان شاغل در سازمانهای گوهر رود و شرکتهای تابعه آن میباشد. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه است که روایی و پایایی آن سنجیده شد. در مرحله اول 317 پرسشنامه در سطح کارکنان شرکت و در مرحله دوم 30 پرسشنامه در سطح مدیران عالی توزیع گردید. این پژوهش شامل یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه جانبی میباشد. برای ارزیابی فرهنگسازمانی از مدل پیشنهادی گلوب استفاده گردید. با استفاده از تحلیل پرسشنامه اول مشخص شد که فرهنگ غالب سازمان مورد مطالعه فرهنگ مشارکتی میباشد. همچنین نتایج نشان داد که رابطه فرهنگ سازمانی با استراتژی سازمان بیشتر از میزان متوسط میباشد، پیشنهاد گردید با توجه به بالا بودن میزان تفاوت قدرت در سازمان گوهررود، شاخص هایی برای شناسایی و کاهش آن در سازمان شناسایی گردد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرهنگسازمانی دانشگاه بر اساس ابعاد هافستد (مردسالاری/ زنسالاری، فردگرایی/ جمعگرایی، تحمل ابهام و فاصله قدرت) با سبکهای رهبری تحولآفرین (رفتارهای آرمانی، ویژگیهای آرمانی، انگیزش الهامبخش، تحریک فرهیختگی و ملاحظات فردی) است. روش اجرای ای أکثر
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرهنگسازمانی دانشگاه بر اساس ابعاد هافستد (مردسالاری/ زنسالاری، فردگرایی/ جمعگرایی، تحمل ابهام و فاصله قدرت) با سبکهای رهبری تحولآفرین (رفتارهای آرمانی، ویژگیهای آرمانی، انگیزش الهامبخش، تحریک فرهیختگی و ملاحظات فردی) است. روش اجرای این پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) و طرح پژوهش همبستگی با استفاده از روشهای مدل یابی معادلات ساختاری است. بدین منظور،209 نفر از اساتید دانشگاه تهران با استفاده از نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه فرهنگسازمانی بر اساس مقیاس ابعاد فرهنگی هافستد و پرسشنامه رهبری تحولآفرین پاسخ دادند.. یافته های بهدستآمده با استفاده از روش تحلیل همبستگی نشان داد بهجز بعد فاصله قدرت که رابطه منفی و معنی داری با سبکهای رهبری تحولآفرین دارند بقیه ابعاد فرهنگی هافستد رابطه مثبت و معنی داری با سبکهای رهبری تحولآفرین دارند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که ابعاد فرهنگسازمانی هافستد تأثیر معنیداری روی سبکهای رهبری تحولآفرین اساتید دارند؛ بنابراین درک روابط میان رهبری و فرهنگسازمانی موجب افزایش اثربخشی رهبری و درنتیجه اطلاعات ارزشمند برای سازمان میشود؛ زیرا تعریف سبکهای رهبری خاص و تطبیق این سبکها بافرهنگ سازمان را میتوان استراتژی بالقوه برای افزایش عملکرد سازمان دانست.
تفاصيل المقالة
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش بر چابکی سازمانی در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بود. روش تحقیق، توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران شامل 1684 أکثر
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش بر چابکی سازمانی در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بود. روش تحقیق، توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران شامل 1684 نفر و نمونه آماری 318 نفر بر اساس فرمول کوکران محاسبه شد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقهای متناسب با حجم هر یک از واحدهای دانشگاهی انتخاب شد. ابزار اصلی گردآوری دادهها پرسشنامه بوده است. پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش (بر اساس ابعاد زیرساختی و فرایندی) بوکویتز و ویلیامز (2002) و فرهنگ سازمانی دنیسون و میشرا (1995) محقق ساخته چابکی سازمانی بود. روایی پرسشنامهها به صورت صوری تأیید شد و پایایی پرسشنامه مدیریت دانش 87/0، پرسشنامه فرهنگ سازمانی 83/0 و چابکی سازمانی 82/0 به دست آمد. دادههای تحقیق پس از جمعآوری با روشهای آماری و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS20 و LISREL8.5 تحلیل شدند. نتایج تحقیق تأثیر مستقیم مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی را بر مدیریت دانش نشان داد، همچنین نقش مدیریت دانش بهعنوان میانجی فرهنگ سازمانی و چابکی سازمانی مورد حمایت قرار گرفت. یافتههای این پژوهش ایجاد یک فرهنگ مؤثر سازمانی از طریق فراهم کردن محیطی مناسب برای مبادله دانش و حمایت فعالیتهای دانشمحور را مورد تأکید قرار میدهد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سیستم پنجاس بر بهرهوری سازمانی از طریق فرهنگ سازمانی میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوۀ گردآوری دادهها، توصیفی– همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیه کارکنان اداره مخابرات شهرکرد میباشند که تعداد آنها 215 أکثر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سیستم پنجاس بر بهرهوری سازمانی از طریق فرهنگ سازمانی میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوۀ گردآوری دادهها، توصیفی– همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیه کارکنان اداره مخابرات شهرکرد میباشند که تعداد آنها 215 نفر می باشد که از بین آنها با استفاده از جدول مورگان به روش نمونهگیری تصادفی در دسترس تعداد 138 نفر برای شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شدند و برای سنجش متغیرهای مدل پنجاس، از پرسشنامه طباطبایی (1395)، همچنین برای سنجش متغیرهای فرهنگ سازمانی، از پرسشنامه کویین (2006) و نهایتاً برای سنجش متغیرهای بهرهوری سازمانی، از پرسشنامه اولسانیا و همکاران (2012) استفاده شده است. پرسشنامههای مذکور، پس از سنجش روایی منطقی و همچنین روایی سازه، پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ، که مقدار آن بالای 7/0 برآورد شد، روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، در دو سطح توصیفی و استنباطی بوده است و از طریق نرمافزارهای SPSS 21، WarpPls6 و Lisrel 8.9 اجرا شد. یافتههای پژوهش نشان داد، سیستم پنج اس، با مقدار ضریب تعیین 489/0 از طریق فرهنگ سازمانی بر بهرهوری اداره مخابرات شهرکرد، تأثیر بسیار قویای داشته است، که مبین قدرت پیشبینیکنندگی بالای مؤلفههای سیستم پنجاس میباشد و فرهنگ سازمانی نیز با مقدار ضریب تعیین 562/0 تأثیر بسیار قویای بر بهرهوری داشته است.
تفاصيل المقالة
در مواجهه با تنوع فرهنگی، کاملترین مواجهه و برخورد همافزایی فرهنگی است. همافزایی فرهنگی رویکردی در مدیریت تأثیرات تنوع فرهنگی است که مدیران در استراتژیها، رویهها، ساختارها و اعمال سازمان بر الگوهای فرهنگی اعضای سازمان تکیه میکنند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و رتبهب أکثر
در مواجهه با تنوع فرهنگی، کاملترین مواجهه و برخورد همافزایی فرهنگی است. همافزایی فرهنگی رویکردی در مدیریت تأثیرات تنوع فرهنگی است که مدیران در استراتژیها، رویهها، ساختارها و اعمال سازمان بر الگوهای فرهنگی اعضای سازمان تکیه میکنند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و رتبهبندی متغیرها و مؤلفههای تأثیر نهادینهسازی فرهنگسازمانی بر همافزایی در هلدینگ سیاحتی گروه هتلهای پارسیان با استفاده از روش AHP میباشد. در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (اکتشافی متوالی) با اولویت زمانی و وزن بیشتر دادهها و شیوه کیفی نسبت به دادههای کمّی استفاده شده است. بدین ترتیب، ابتدا از روشهای کیفی، برای شناسایی ابعاد و عوامل مؤثر در ایجاد مدل نهادینهسازی فرهنگسازمانی مبتنی بر همافزایی استفاده گردید و سپس برای کشف روابط علت و معلولی و تأیید یافتهها، از روشهای کمّی بهره گرفته شد. نتایج حاصل از وزن دهی به متغیر همافزایی نشان میدهد که بین شاخصهای شناسایی شده سازگاری وجود دارد. همچنین، یافتههای حاصل از وزن دهی به متغیر نهادینهسازی فرهنگی نشان میدهد که کمتر بودن نرخ ناسازگاری از ۱/۰ که معیار سازگاری شاخصها میباشد، حاکی از این است که بین شاخصهای شناسایی شده سازگاری وجود دارد.
تفاصيل المقالة
هدف: آگاهی از وجود رابطه بین فرهنگسازمانی و انگیزش شغلی با رضایتمندی شغلی کتابداران کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی استانهای مرکزی و همدان میباشد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی - تحلیلی انجامگرفت و با توجه به ماهیت اهداف و سؤالهای پژوهش أکثر
هدف: آگاهی از وجود رابطه بین فرهنگسازمانی و انگیزش شغلی با رضایتمندی شغلی کتابداران کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی استانهای مرکزی و همدان میباشد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی - تحلیلی انجامگرفت و با توجه به ماهیت اهداف و سؤالهای پژوهشی دارای رویکردی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کتابداران کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی استانهای همدان و مرکزی است. ابزار مورد استفاده جهت جمعآوری اطلاعات پرسشنامه فرهنگسازمانی دفت، پرسشنامه انگیزش شغلی هَکمَن و اُلدهام و پرسشنامه رضایت شغلی میباشد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که از میان مؤلفههای 6 گانه فرهنگسازمانی در بین کتابداران کتابخانههای وابسته بهطور مشترک بیشترین میانگین مربوط به مؤلفه تأکیدهای استراتژی بود. از میان مؤلفههای 11 گانه انگیزش شغلی در بین کتابداران دانشگاه آزاد اسلامی استان همدان بیشترین میانگین مربوط به مؤلفه ارتباط بوده و در بین کتابداران دانشگاه آزاد اسلامی مرکزی بیشترین میانگین مربوط به مؤلفه ماهیت کار است. از میان مؤلفههای 6 گانه رضایتمندی شغلی در بین کتابداران کتابخانههای وابسته بهطور مشترک بیشترین میانگین مربوط به مؤلفه مسئول مستقیم بوده است. در بین متغیرهای فرهنگسازمانی و انگیزش شغلی از دیدگاه کتابداران کتابخانههای دانشگاهی استان همدان میانگین متغیر فرهنگسازمانی از میانگین انگیزش شغلی بیشتر است ولی در بین کتابداران کتابخانههای دانشگاهی استان مرکزی میانگین متغیر فرهنگسازمانی از میانگین انگیزش شغلی کمتر است. نتیجهگیری: بین فرهنگسازمانی و انگیزش شغلی با رضایتمندی شغلی و همچنین با سابقه خدمت کتابداران کتابخانه های وابسته رابطه مثبت و معنیداری به دست آمد. بین متغیرهای سن و تحصیلات با رضایتمندی شغلی از دید کتابداران کتابخانههای وابسته بهطور مشترک ارتباط معنی داری موجود نمیباشد.
تفاصيل المقالة
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش فرهنگسازمانی بر بهبود رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان دادگستری شیراز است. پژوهش حاضر، ازنظر ماهیت و روش توصیفی همبستگی و ازنظر هدف کاربردی است و بهصورت پیمایشی انجامشده است. جامعه آماری پژوهش، کلیهی کارکنان دادگستری شیراز ( 300 أکثر
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش فرهنگسازمانی بر بهبود رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان دادگستری شیراز است. پژوهش حاضر، ازنظر ماهیت و روش توصیفی همبستگی و ازنظر هدف کاربردی است و بهصورت پیمایشی انجامشده است. جامعه آماری پژوهش، کلیهی کارکنان دادگستری شیراز ( 300 نفر) در سال 1400 بودند؛ که از این تعداد، 251 نفر (66/83 درصد) در این پژوهش مشارکت کردند. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامهی فرهنگسازمانی دنیسون[i] )2000 ( با پایایی(959/0 (α=و پرسشنامهی رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوفسکی[ii](1996) با پایایی (714/0 (α= استفاده شد. جهت تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی و استنباطی ) شامل آزمونهای همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره، تحلیل مسیر (و برای ارائهی مدل از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین فرهنگسازمانی و رفتار شهروندی سازمانی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد (01/0(P ≤. نتایج رگرسیون خطی چند متغیره نیز نشان داد از بین ابعاد فرهنگسازمانی به ترتیب مشارکتی )41/0(β= و انعطافپذیری (31/0 (β= -مهمترین عوامل پیشبینی کنندهی شهروندی سازمانیاند(01/ 0.(P≤ همچنین نتایج پژوهش نشان داد بین فرهنگ مأموریتی بهعنوان یکی از ابعاد فرهنگسازمانی رابطهی معناداری با رفتار شهروندی سازمانی وجود ندارد. بنابرنتایج بهدستآمده مدیران دادگستری میتوانند با ایجاد تأثیرات مطلوب در فرهنگسازمانی موجب بهبود و افزایش بروز رفتارهای شهروندی سازمانی از سوی کارکنان این سازمان شوند.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر خرد رهبران بر رفتار شهروند سازمانی با نقش میانجی فرهنگ سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران انجام شد.روش پژوهش برحسب هدف کاربردی، از نظر روش گرداوری داده ها توصیفی- همبستگی و همین طور از نظر نوع داده کمی بود.جامعه آماری پژوهش اساتید هیئت أکثر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر خرد رهبران بر رفتار شهروند سازمانی با نقش میانجی فرهنگ سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران انجام شد.روش پژوهش برحسب هدف کاربردی، از نظر روش گرداوری داده ها توصیفی- همبستگی و همین طور از نظر نوع داده کمی بود.جامعه آماری پژوهش اساتید هیئتعلمی دانشگاه های آزاد شهر تهرانبودند که با استفاده از محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای، تعداد 700 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد که همگی اعضای هیئتعلمی تماموقت بودند. به منظور گرداوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد خرد آردلت (2003)،رفتار شهروند سازمانی اورگان و کانوسکی (1996) و فرهنگسازمانی دنیسون (2000) استفاده شد.پس از جمع آوری پرسشنامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار و ... از طریق نرم افزار Spss-21 و استنباط آماری داده ها از طریق مدلسازی معادلات ساختاری و به کمک نرمافزار LISREL-v8.80 انجام پذیرفت.ویژگی های فنی پرسشنامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی گردید.ضرایبمسیر و ضرایب معناداری نرمافزار برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند.نتایج نشان داد، درجه تناسب مدل ارائه شده با توجه به مؤلفه های پژوهش مناسب بود؛ هم چنین خرد رهبران بر رفتار شهروند سازمانی با نقش میانجی فرهنگسازمانی تأثیر داشت.
تفاصيل المقالة
مفهوم تابآوری طی تحقیقات سه دهه گذشته علوم اجتماعی به مثابه یک پدیده چندبعدی شناختهشده است که در بافتهای مختلف اجتماعی و درونی متفاوت هستند. تابآوری در مورد کسانی بکار میرود که در معرض خطر قرار میگیرند ولی دچار اختلال نمیشوند. فرهنگسازمانی موضوعی است که بهتازگی أکثر
مفهوم تابآوری طی تحقیقات سه دهه گذشته علوم اجتماعی به مثابه یک پدیده چندبعدی شناختهشده است که در بافتهای مختلف اجتماعی و درونی متفاوت هستند. تابآوری در مورد کسانی بکار میرود که در معرض خطر قرار میگیرند ولی دچار اختلال نمیشوند. فرهنگسازمانی موضوعی است که بهتازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، فرهنگسازمانی دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است.هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر فرهنگسازمانی بر تابآوری نیروی انسانی در دانشگاه شریف تهران میباشد.تحقیق حاضر از لحاظ روش گردآوری دادهها، توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان دانشگاه شریف تهران به تعداد 1352 نفر است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 300 نفر از کارکنان انتخاب شد. در تحقیق حاضر از دو پرسشنامه استفاده شده است. الف –پرسشنامه فرهنگسازمانی دنیسون (2000) و ب- پرسشنامه تابآوری (کانر و دیویدسون). این پرسشنامهها استاندارد میباشد و روایی آنها توسط محققین مختلف مورد تأیید قرار گرفته است. تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی می باشد. نتایج یافتههای تحقیق با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرمافزار Spss و Lisrel مشخص شد که فرهنگسازمانی بر تابآوری نیروی انسانی در دانشگاه شریف تهران تأثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که مشارکت (درگیر شدن در کار)، یکپارچگی (سازگاری یا همانندی)، انطباقپذیری و رسالت یا مأموریت بر تابآوری نیروی انسانی در دانشگاه شریف تهران تأثیر دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications