• فهرس المقالات عناصر برنامه درسی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - طراحی الگوی برنامه درسی مدیریت اقتصاد خانواده در دوره متوسطه دوم
        سعیده طاهری طیبی سید احمد هاشمی عباس قلتاش علی اصغر ماشین چی
        هدف کلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامه درسی مدیریت اقتصاد خانواده در دوره متوسطه دوم بود. روشپژوهش،ازنوعتحقیقاتکیفیوازنظرهدف، اکتشافیاست. راهبردمورداستفاده،نظریۀداده بنیاداستوبرایارائۀمدلنهایی،ازساختارمدلپارادیمیاشتراوس وکوربیناستفادهشدهاست. دراینراستابا استفادهازرویکرده أکثر
        هدف کلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامه درسی مدیریت اقتصاد خانواده در دوره متوسطه دوم بود. روشپژوهش،ازنوعتحقیقاتکیفیوازنظرهدف، اکتشافیاست. راهبردمورداستفاده،نظریۀداده بنیاداستوبرایارائۀمدلنهایی،ازساختارمدلپارادیمیاشتراوس وکوربیناستفادهشدهاست. دراینراستابا استفادهازرویکردهدفمندوبه کارگیریمعیاراشباعنظری،مصاحبه هایی نیمهساختاریافتهبا20نفرازاساتیدگروه علوم تربیتیو اقتصاد دانشگاه های آزاد اسلامی و سرگروه های آموزشی دروس مطالعات اجتماعی استان فارس با حداقل مدرک فوق لیسانس انجامشد. برای به دست آوردن روایی داده ها از راهبردهای بازبینی مشارکت کنندگان و بررسی همکار و برای تعیین پایایی، از روش های توافق بین دوکدگذار و بازآزمون استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله، کدگذاریباز،محوریوانتخابیبه مفاهیم مجزا تفکیک و مفاهیم در 56 مقوله اصلی براساس مدل تایلر در قالب چهار عنصر اهداف(14مقوله)، محتوا(14مقوله)، راهبرهای یاددهی یادگیری(14مقوله) و ارزشیابی(14مقوله) طبقه بندی شدند که در نتیجه ارتباط بین مقولات اصلی و سه بعد (دانش، نگرش و مهارت) مشخص شد و با ترکیب این عناصر و ابعاد، مدل مفهومی برنامه درسی مدیریت اقتصاد خانواده شکل گرفت. الگوی تهیه شده می تواند در تربیت مدیریت اقتصاد دانش آموزان نقش به سزایی داشته باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - پدیدارشناسی تجربیات زیسته دانشجویان تربیت مربی پیش از دبستان از عناصر برنامه درسی رویکرد وارونه مبتنی بر مسئله
        نسرین اسدنژاد جهانگیر یاری یوسف ادیب صادق ملکی آوارسین
        پژوهش حاضر درصدد شناسایی ویژگی های عناصر نه گانه برنامه درسی رویکرد وارونه مبتنی بر مسئله است. رویکرد پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی است. مشارکت‌کنندگان 13 نفر (4 نفر مرد و 9 نفر زن) از دانشجویان تربیت مربی پیش از دبستان بودند که درس آموزش به روش بازی را انتخاب کرده بو أکثر
        پژوهش حاضر درصدد شناسایی ویژگی های عناصر نه گانه برنامه درسی رویکرد وارونه مبتنی بر مسئله است. رویکرد پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی است. مشارکت‌کنندگان 13 نفر (4 نفر مرد و 9 نفر زن) از دانشجویان تربیت مربی پیش از دبستان بودند که درس آموزش به روش بازی را انتخاب کرده بودند. برای اجرا، ابتدا موافقت مدیر گروه، استاد و دانشجویان حاصل شد. برای اجرای رویکرد وارونه مبتنی بر مسئله، از راهنمای گروه ژنتیک پزشکی دانشگاه گلاسکو استفاده گردید. این رویکرد در ده گام پیاده سازی و اجرا شد. برای گرد آوری داده ها با رعایت قاعده اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در تجزیه‌وتحلیل از رویکرد چهار مرحله ای گئورگی (1970) استفاده شد. این چهار مرحله عبارت‌اند از: 1) مرور داده‌ها، 2) تدوین راهنمای کدگذاری، 3) سازمان‌دهی داده‌ها، 4) طبقه‌بندی و کدگذاری داده‌ها. برای تحلیل، کدگذاری متن مصاحبه ها و رسم الگوی اولیه از محیط نرم افزار MAXQDA10 استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان دادند، ویژگی های عناصر نه‌گانه برنامه درسی کلاین با ملاحظه تجربیات دانشجویان به صورت زیر بودند: عنصر اهداف دست کم دو ویژگی، عنصر محتوا سه ویژگی، عنصر روش های تدریس سه ویژگی، دست کم چهار ویژگی برای عنصر فعالیت های یادگیری فراگیران، برای عنصر گروه‌بندی فراگیران شش ویژگی، چهار مضمون برای عنصر فضای آموزشی، ویژگی عنصر زمان آموزش حول دو مضمون، ویژگی عنصر مواد و منابع در سه مضمون و ویژگی عنصر ارزشیابی را می توان در حول پنج مضمون فرعی تقسیم بندی نمود. نتیجه تحقیق حاضر حاکی از آن بود که این رویکرد در بعضی عناصر قدرتمند بوده و ویژگی های آن در عناصری مانند اهداف، محتوا، گروه‌بندی، و مواد و منابع آموزی چالش زا است. در مجموع دانشجو-مربیان از یادگیری و آموزش با رویکرد وارونه مبتنی بر مسئله رضایت داشتند چراکه صلاحیت های علمی و عملی آنان را بهبود بخشیده است. علاوه بر این ازنظر دانشجویان عناصر راهبردهای یاددهی-یادگیری، فعالیت‌های یادگیری، فضای آموزشی و ارزشیابی این رویکرد رضایت‌بخش بودند. ویژگی‌های عنصر زمان رضایت-بخش نبودند، بعضی از ویژگی‌های عناصر اهداف، محتوا، گروه‌بندی، و مواد و منابع آموزی چالش زا بوده و بعضی دیگر رضایت‌بخش بودند. بدین‌ترتیب دانشجو-مربیان از یادگیری و آموزش با رویکرد وارونه مبتنی بر مسئله رضایت داشتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - شناسایی سبک‌های یادگیری: بازنگری در طراحی برنامه درسی نظام آموزشی فنی و حرفه‌ای
        علی غنایی اعظم محمدزاده قصر حمیده پاکمهر الهه حجار
        مطالعه حاضر با هدف بررسی سبک‌های یادگیری دانش‌آموزان پیرامون طراحی برنامه درسی نظام آموشی فنی و حرفه‌ای صورت پذیرفت. روش مورد استفاده توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری کلیه دانش‌آموزان فنی و حرفه‌ای شهر مشهد سال 91 ـ 1390 هستند. بدین منظور، تعداد 193 دانش‌آموز فنی و حرف أکثر
        مطالعه حاضر با هدف بررسی سبک‌های یادگیری دانش‌آموزان پیرامون طراحی برنامه درسی نظام آموشی فنی و حرفه‌ای صورت پذیرفت. روش مورد استفاده توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری کلیه دانش‌آموزان فنی و حرفه‌ای شهر مشهد سال 91 ـ 1390 هستند. بدین منظور، تعداد 193 دانش‌آموز فنی و حرفه‌ای با استفاده از فرمول حجم نمونه و به شیوه نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب و پرسشنامه سبک‌های یادگیری وارک را تکمیل نمودند که روایی و پایایی آن احراز شده بود. داده‌های حاصل با استفاده از شاخص‌های آمار توصیفی و آزمون‌های آماریِ تحلیل واریانس یک‌ طرفه دورن آزمودنی‌ها، تحلیل واریانس چند متغیری، همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده تفسیر شدند. یافته‌ها نشان داد که بین سبک‌های یادگیری دانش‌آموزان فنی و حرفه‌ای تفاوت معناداری وجود دارد (000/0p < ) و سبک غالب گروه مورد بررسی سبک شنیداری است. دانش‌آموزان دختر به سبک دیداری و دانش‌آموزان پسر به سبک‌های خواندنی ـ نوشتنی و شنیداری گرایش داشتند (05/0p < )دانش‌آموزان پایه دوم به سبک دیداری و دانش‌آموزان پایه سوم به سبک‌های خواندنی ـ نوشتنی و شنیداری گرایش داشتند (05/0p < ) و از بین سبک‌های یادگیری تنها بین سبک دیداری و موفقیت تحصیلی رابطه معناداری وجود داشت. به نظر می‌رسد با توجه به ماهیت رشته‌های فنی و حرفه‌ای و حاکمیت سبک شنیداری بر این نظام، عناصر برنامه‌های درسی نیاز به بازنگری داشته باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی نقش عناصر برنامه درسی کلاین در افت تحصیلی درس ریاضی سال اول دوره متوسطه از دیدگاه شرکای برنامه درسی
        کیمیا ابراهیم کافوری حسن ملکی علی اکبر خسروی بابادی
        پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عناصر برنامه درسی کلاین در افت تحصیلی درس ریاضی سال اول متوسطه از دیدگاه شرکای برنامه درسی با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. داده‌های پژوهش از طریق پرسشنامه‌ای برای 368 دانش‌آموز و 120 دبیر ریاضی پایه اول دبیرستان‌های شهر تهران و مصاح أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عناصر برنامه درسی کلاین در افت تحصیلی درس ریاضی سال اول متوسطه از دیدگاه شرکای برنامه درسی با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. داده‌های پژوهش از طریق پرسشنامه‌ای برای 368 دانش‌آموز و 120 دبیر ریاضی پایه اول دبیرستان‌های شهر تهران و مصاحبه‌ای با 15 کارشناس برنامه ریزی درسی و تألیف کتاب ریاضی سال اول متوسطه جمع‌آوری شدند. تحلیل داده‌های کمی از طریق آزمون‌های t تک نمونه‌ای، t دو گروه مستقل و فریدمن و تحلیل داده‌های کیفی به وسیله کدبندی استقرایی انجام شد. نتایج بررسی نشان داد که از نظر هر سه گروه، همه عناصر نه گانه برنامه درسی کلاین بر افت تحصیلی ریاضی دانش‌آموزان مؤثرند. از نظر دبیران فعالیت‌های یادگیری، راهبردهای یاددهی ـ یادگیری، مواد و منابع آموزشی و زمان آموزش و از نظر دانش‌آموزان، زمان آموزش، ارزشیابی، فعالیت‌های یادگیری، و راهبردهای یاددهی ـ یادگیری در اولویت‌های اول تا چهارم قرار گرفتند. از لحاظ تأثیر عناصر مواد و منابع آموزشی، فضای آموزش و گروه‌بندی دانش‌آموزان بر افت تحصیلی ریاضی، بین نظر دبیران و دانش‌آموزان تفاوت معناداری دیده نشد ولی بین نظر آنها درباره تأثیر عناصر اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی ـ یادگیری، فعالیت‌های یادگیری، زمان و ارزشیابی بر افت تحصیلی ریاضی تفاوت معنادار بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - مطالعة ویژگی‌های عناصر برنامه درسی در مدارس دورة ابتدایی عشایری
        فیروز محمودی احد عظیمی آقبلاغ سیدهادی مدنی
        این پژوهش با هدف مطالعة ویژگی‌های عناصر برنامه درسی در مدارس عشایری، از منظر معلمان ابتدایی، انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 98-1397 با رویکرد کیفی، از نوع تحلیل محتوای کیفی هدایت شده با نمونه‌گیری هدفمند و از طریق مصاحبة عمیق نیمه‌ساختاریافته با 15 نفر از معلمان شا أکثر
        این پژوهش با هدف مطالعة ویژگی‌های عناصر برنامه درسی در مدارس عشایری، از منظر معلمان ابتدایی، انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 98-1397 با رویکرد کیفی، از نوع تحلیل محتوای کیفی هدایت شده با نمونه‌گیری هدفمند و از طریق مصاحبة عمیق نیمه‌ساختاریافته با 15 نفر از معلمان شاغل در مدارس عشایری انجام گرفت. تجزیه‌وتحلیل متن مصاحبه‌ها به‌صورت دستی و همزمان با جمع‌آوری داده‌ها انجام شد. اعتمادپذیری یافته‌ها با استفاده از غوطه‌وری و مطالعه مکرر و بازنگری توسط مشارکت‌کنندگان و خبرگان به دست آمد. با استناد به عناصر برنامة درسی پیشنهادی Maleki (2015)، هفت عنصر در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفت. ویژگی‌های عناصر برنامه درسی عشایری با طبقه‌های اصلی شامل هدف (هدف از تحصیل اکتفا به سوادآموزی در حد ابتدایی)، محتوا (محتوای نظام متمرکز؛ چالشی برای دانش‌آموزان و معلمان عشایری)، مواد آموزشی (کمبود امکانات و ملزومات آموزشی)، راهبردهای یاددهی- یادگیری (چالش‌های پیش روی راهبردهای یاددهی- یادگیری؛ نقش چندگانة حرفه‌ای معلم)، زمان (غیبت‌های غیرموجه زیاد و از دست رفتن زمان)، فضا (نبود تعامل بین خانه و مدرسه؛ مشکلات فضای فیزیکی مدرسه)، ارزشیابی (موانع ارزشیابی توصیفی - کیفی)، از داده‌ها استخراج شد. نتایج حاصل نشان داد، علی‌رغم تأکید اسناد بالادستی و اساسنامه‌های آموزش‌وپرورش، مبنی بر منطبق کردن برنامه‌های درسی با بستر زندگی عشایری، این مهم اتفاق نیفتاده است؛ لذا اقدامات عملی از سوی متصدیان امر ضرورت دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر پروژه در دوره ابتدایی و اعتبار بخشی آن: یک مطالعه کیفی
        اکبر سعیدنیا فیروز محمودی علی ایمان زاده کیومرث تقی پور
        پژوهش حاضر با هدف بررسی عناصر اصلی برنامه درسی مبتنی بر پروژه در دوره ابتدایی، طراحی و اعتباربخشی الگوی آن با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. جهت شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره ابتدایی و برنامه درسی مبتنی بر پروژه و د أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی عناصر اصلی برنامه درسی مبتنی بر پروژه در دوره ابتدایی، طراحی و اعتباربخشی الگوی آن با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. جهت شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره ابتدایی و برنامه درسی مبتنی بر پروژه و دیدگاه های متخصصان برنامه درسی و آموزش ابتدایی استفاده شد. روش تحلیل داده ها، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی در این برنامه بر ارتقا مهارت‌های تفکر و ایجاد یادگیری مادام العمر و پرورش دانش علمی و عملی همراستا با زندگی واقعی دانش آموزان متکی است. در زمینه محتوا بر غنا و فعالیت محوری و سازماندهی تلفیقی آن؛ در بخش راهبردهای یاددهی-یادگیری بر استفاده از روش های پژوهش و اکتشاف گروهی و حل مساله تاکید شد. استفاده از ارزشیابی مستمر و متنوع و روش های فرآیندمدار، چندگانه و مبتنی بر عملکرد در بخش ارزشیابی مورد توجه این الگو بود. روایی الگوی پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاوشه مورد بررسی و تایید قرار گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - بررسی تاثیر فناوری‌های نوین بر عناصر برنامه درسی مطلوب مدارس آینده
        یوسف نامور برات سلیمی اعظم راستگو توران سلیمانی
        هدف اصلی این پژوهش، بررسی مولفه‌های عناصر برنامه درسی مطلوب مدارس آینده متاثر از فناوری‌های نوین بود. در اجرای پژوهش، از رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شد. تعداد 20 نفر از صاحب نظران در حوزه تعلیم و تربیت در استان اردبیل با روش نمونه‌گیری هدفمند، به شیوه قضاوتی و بر أکثر
        هدف اصلی این پژوهش، بررسی مولفه‌های عناصر برنامه درسی مطلوب مدارس آینده متاثر از فناوری‌های نوین بود. در اجرای پژوهش، از رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شد. تعداد 20 نفر از صاحب نظران در حوزه تعلیم و تربیت در استان اردبیل با روش نمونه‌گیری هدفمند، به شیوه قضاوتی و براساس اصل اشباع نظری انتخاب گردید. در مرحله اول، برای جمع‌آوری داده‌ها، از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد و تحلیل داده‌ها، با روش کدگذاری سیستماتیک سه مرحله‌ای (گراند تئوری) صورت گرفت ویژگی‌ها و مولفه‌های عناصر برنامه درسی مطلوب مدارس آینده متاثر از فناوری‌های نوین و محدودیت‌های فعلی، از نگاه مصاحبه شونده‌ها، در شش طبقه ساختاری نظریه مذکور (شرایط علی، مداخله‌گر، پدیده اصلی، زمینه، راهبردها و پیامدها) مقوله بندی شده است. در مرحله دوم با جامعه آماری کلیه مدیران مدارس متوسطه دوره دوم شهر اردبیل، داده‌های کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته از روی داده‌های کیفی، گردآوری شده که در این مرحله‌ی فرآیند اجرا و تجزیه و تحلیل از روش تحقیق توصیفی پیمایشی و همبستگی تبعیت می‌کند. نتایج تحلیل داده‌ها نشان داد انجام اصلاحات مستمر درباره عناصر برنامه درسی (اهداف، محتوا، فعالیت، گروه بندی، زمان بندی و...) همراه با تغییر و تحول، در فناوری‌های نوظهور، از نظر صاحب نظران برای آینده نظام آموزشی ضرورت داشته و نتایج پژوهش نشان دهنده تاثیر معنادار عناصر برنامه درسی بر مدارس آینده است و تفاوت معناداری بین وضع موجود و وضع مطلوب وجود دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - بررسی کاربرد قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقاءکیفیت برنامه درسی دانشگاهی
        فرامرز ملکیان سوزان عارضی مریم اسلام پناه
        پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد قابلیتهای فناوری اطلاعات وارتباطات در ارتقاء کیفیت برنامه درسی دانشگاهی از دیدگاه متخصصین بااستفاده از الگوی کیفیت برنامه درسی فرانسیس کلاین 4طراحی و اجرا شدهاست. این پژوهش به روش توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماریاین تحقیق شامل کلی أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد قابلیتهای فناوری اطلاعات وارتباطات در ارتقاء کیفیت برنامه درسی دانشگاهی از دیدگاه متخصصین بااستفاده از الگوی کیفیت برنامه درسی فرانسیس کلاین 4طراحی و اجرا شدهاست. این پژوهش به روش توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماریاین تحقیق شامل کلیه اعضای هیات علمی و دانشجویان دکتری در رشتههایبرنامهریزی درسی و تکنولوژی آموزشی دانشگاههای تهران )شهید بهشتی،علامه طباطبائی، تربیت مدرس، تربیت معلم، دانشگاه تهران و دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم و تحقیقات( میباشد که از بین آنها تعداد پنجاه و چهارنفر به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار پژوهشپرسشنامه محقق ساختهی نه مولفهای بوده که شامل )هدف، محتوی،فعالیتهای یادگیری، نقش معلم، مواد و منابع، گروهبندی، مکان، زمان،سنجش( و چهل و دو گویه در مقیاس لیکرت میباشد که پس از تدوین، روایی آن مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز از طریق فرمول آلفای کرونباخ0/960محاسبه گردید. جهت تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی واستنباطی )فراوانی، درصد، میانگین، آزمونهای خیدو، fفیشر وآزمونتعقیبی دانکن( استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در هر نهمولفه، میانگین پاسخهای شرکت کنندگان بیشتر از حد متوسط بوده و مولفهاول با میانگین 4/1852و مولفه دوم با میانگین 3/6806به ترتیب دارایبیشترین و کمترین کاربرد میباشند و نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان دادکه بین کاربرد قابلیتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در نه مولفه آزمونشده اختلاف معناداری وجود دارد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - آسیب‌شناسی شبکه شاد بر اساس میزان اثربخشی عناصر برنامه درسی از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی
        مجید کهرازهی عباس اناری نژاد
        پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی و تحقق عناصر برنامه درسی در شبکه شاد از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی پرداخته است. مطالعه حاضر، پژوهشی آمیخته با رویکرد (کیفی-کمی)، از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلمان دوره ابتدایی سال تحصیلی 1400_13 أکثر
        پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی و تحقق عناصر برنامه درسی در شبکه شاد از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی پرداخته است. مطالعه حاضر، پژوهشی آمیخته با رویکرد (کیفی-کمی)، از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلمان دوره ابتدایی سال تحصیلی 1400_1399 بخش مرکزی شهرستان میرجاوه استان سیستان و بلوچستان می‌باشد.روش انتخاب نمونه نیز به‌صورت هدفمند بوده است؛بدین صورت که از هر10 مدرسه دوره ابتدایی3 معلم و در مجموع30نفر جهت مصاحبه انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات در بخش کیفی استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته با معلمان دوره ابتدایی ودر رویکرد کمی نیز استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بود.روش تجزیه و تحلیل داده‌های کیفی انجام مراحل سه‌گانه کدگذاری و برای داده‌های کمی استفاده از آمار توصیفی بود. بعد از تجزیه و تحلیل داده های حاصل با تاکید بر عناصر اصلی برنامه درسی، 4 مقوله کلی (اصلی)، 29مقوله فرعی و81مقوله پایه ازمهمترین مولفه-های کلیدی برای آسیب شناسی شبکه شاد مشخص شدند.نتایج پژوهش نشان داد که میزان اثربخشی و تحقق عناصر برنامه درسی (شامل اهداف، محتوا،روش‌های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) در شبکه شاد نسبتا مطلوب می‌باشد؛ هرچند برای رسیدن به شرایط مطلوب به‌ویژه در بخش روش‌های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی هنوز فاصله بسیاری وجود دارد. تفاصيل المقالة