• فهرس المقالات زوج‌ها

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تأثیر آموزش هوش هیجانی و مهارت‌های زندگی بر سازگاری زناشویی زوج‌های جوان
        احمد یارمحمدیان نازنین بنکدار هاشمی کریم عسگری
        این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش هوش هیجانی و مهارت‌های زندگی بر سازگاری زناشویی زوج‌های جوان اجرا شد. پژوهش از نوع شبه‌آزمایشی سه‌گروهی (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) با پیش‌آزمون و پس‌آزمون و جامعۀ آماری شامل زوج‌های شرکت‌کننده در کارگاههای آموزشی یک فرهنگسرا بود. أکثر
        این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش هوش هیجانی و مهارت‌های زندگی بر سازگاری زناشویی زوج‌های جوان اجرا شد. پژوهش از نوع شبه‌آزمایشی سه‌گروهی (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) با پیش‌آزمون و پس‌آزمون و جامعۀ آماری شامل زوج‌های شرکت‌کننده در کارگاههای آموزشی یک فرهنگسرا بود. تعداد 60 نفر (20 نفر گروه آموزش هوش هیجانی، 20 نفر گروه آموزش مهارت‌های زندگی و20 نفر گروه گواه) به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب و از طریق گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزارهای سنجش، شامل آزمون سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976) و پرسشنامۀ جمعیت‌شناختی محقق‌ساخته بود. داده‌ها از طریق تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد که آموزش مهارت‌های زندگی و هوش هیجانی تأثیر معناداری بر سازگاری زناشویی و مؤلفه‌های آن (رضایت دوتایی، توافق دوتایی، همبستگی دوتایی و بیان محبت‌آمیز) در زوج‌های جوان دارد (01/0P )، ولی در رضایت زناشویی و همبستگی دو نفری بین دو گروه آموزش مهارت‌های زندگی و آموزش هوش هیجانی تفاوت معناداری به‌دست آمد (01/0P < ) . تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - مقایسۀ ویژگی‌های شخصیتی و سبک‌های اسنادی در زوج‌های عادی و متقاضی طلاق
        بهروز بهروز فرحناز محمدی شهرام علی ابادی محمدباقر کجباف نسرین حیدری زاده بهزاد بهروز
        هدف از این پژوهش، مقایسۀ ویژگی‌های شخصیت و سبک‌های اسنادی در زوج‌های عادی و متقاضی طلاق بود. حجم نمونه، شامل100 زن و مرد 23 تا 55 ساله (25 زوج عادی از میان کارکنان دادگستری و 25 زوج متقاضی طلاق، مراجعه‌کننده به دادگستری شهر کرمانشاه در سال 90ـ1389) بود که به روش نمونه‌گ أکثر
        هدف از این پژوهش، مقایسۀ ویژگی‌های شخصیت و سبک‌های اسنادی در زوج‌های عادی و متقاضی طلاق بود. حجم نمونه، شامل100 زن و مرد 23 تا 55 ساله (25 زوج عادی از میان کارکنان دادگستری و 25 زوج متقاضی طلاق، مراجعه‌کننده به دادگستری شهر کرمانشاه در سال 90ـ1389) بود که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌‌ها از فرم کوتاه پرسشنامۀ پنج‌عاملی شخصیت (کوستا و مک‌گری، 2004) (NEO-FFI) و پرسشنامۀ سبک‌های اسنادی پترسون و همکاران (1982) (ASQ) استفاده شد. پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع علّی ـ ‌مقایسه‌ای است. با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داده شد که متقاضیان طلاق از سبک اسنادی موقت و کلی و زوج‌های عادی از سبک اسنادی پایدار و اختصاصی استفاده می‌کنند، اما دو گروه از نظر سبک اسناد درونی ـ بیرونی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. همچنین یافته‌ها نشان داد که بین عامل نورزگرایی و رضایت زناشویی رابطه‌ای منفی (01/0P < )، و بین مقبولیت و رضایت زناشویی (03/0P < )، و گشودگی و رضایت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد (02/0P < ). بین دو گروه زوج‌های عادی و متقاضی طلاق از نظر استفاده از سبک‌های اسنادی و ویژگی‌های شخصیت تفاوت معناداری وجود داشت (01/0P < ). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تأثیر آموزش حل مسأله مبتنی بر نظریۀ انتخاب بر الگوهای ارتباطی زوج‌ها
        حسین کشاورز افشار مسعود اسدی زهرا جهان بخشی مهدی خاص محمدی
        این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش حل مسأله با تأکید بر نیازهای بنیادینِ نظریۀ انتخاب بر الگوهای ارتباطی زوج‌ها اجرا شد. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی دو گروهی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون و جامعۀ آماری شامل کلیۀ زوج‌های شهر کرج بودند که از میان آنها 12 زوج (6 زوج در گروه آزمایش و أکثر
        این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش حل مسأله با تأکید بر نیازهای بنیادینِ نظریۀ انتخاب بر الگوهای ارتباطی زوج‌ها اجرا شد. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی دو گروهی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون و جامعۀ آماری شامل کلیۀ زوج‌های شهر کرج بودند که از میان آنها 12 زوج (6 زوج در گروه آزمایش و 6 زوج در گروه گواه) به روش نمونه‌گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار سنجش شامل پرسشنامۀ الگوهای ارتباطی (کریستنسن و سالاوی، 1984) بود و داده‌ها از طریق تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه در الگوهای ارتباطی سازندۀ متقابل، اجتناب متقابل، توقع / کناره‌گیری کلی، توقع مرد/ کناره‌گیر زن و توقع زن / کناره‌گیر مرد وجود دارد (05/0P < ). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر رضایت جنسی و زناشویی در زوج‌های جوان
        سپیده پورحیدری فاطمه باقریان جواد بهادرخان محسن دوستکام
          این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر رضایت زناشویی و رضایت جنسی زوج‌های جوان اجرا شد. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی و طرح پژوهش دو گروهی (آزمایش و گواه) با پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود. جامعۀ آماری پژوهش همۀ زوج‌های مراجعه‌کننده به یک مرکز مشاوره در مشهد بودند ک أکثر
          این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر رضایت زناشویی و رضایت جنسی زوج‌های جوان اجرا شد. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی و طرح پژوهش دو گروهی (آزمایش و گواه) با پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود. جامعۀ آماری پژوهش همۀ زوج‌های مراجعه‌کننده به یک مرکز مشاوره در مشهد بودند که از میان آنان نمونه‌ای شامل 36 زوج (72 نفر) به‌صورت در دسترس انتخاب شدند. 36 زوج بر اساس چهار ملاک سابقۀازدواج،سطح تحصیلات، سن، و نمره سلامت روانشناختی انتخاب شدند . سپس، زوج‌ها به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش (18 زوج) و گواه (18 زوج) قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامۀ رضایت زناشویی انریچ (اولسون و همکاران، 1987) و پرسشنامۀ رضایت جنسی (برگ‌ـ کراس، 1997) بود. در مرحلۀ پیش‌آزمون، همۀ زوج‌ها این 2 مقیاس را تکمیل کردند. سپس، گروه آزمایش در 10 جلسۀ 3 ساعته، برنامۀ آموزش مهارت‌های زندگی و مهارت‌های جنسی شرکت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. در مرحلۀ پس‌آزمون، دوباره هر دو گروه به این دو مقیاس پاسخ دادند. داده‌ها از طریق تحلیل کوواریانس ( ANCOVA ) تحلیل شد. مقایسۀ نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون نشان داد که آموزش مهارت‌ها بر رضایت جنسی و رضایت زناشویی مؤثر است و نمرات گروه آزمایش پس از دریافت آموزش مهارت‌ها، در مقایسه با نمراتشان در مرحلۀ پیش‌آزمون و در مقایسه با گروه گواه، افزایش معناداری داشته است ( 01/0 > P ). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - مقایسه اثربخشی آموزش ازدواج موفق و آموزش نظریه انتخاب بر نوع انتخاب زوج‌های جوان
        محسن خانبانی محسن گل پرور اصغر آقایی جشوقانی
        هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش ازدواج موفق و آموزش نظریه انتخاب بر نوع انتخاب زوج های جوان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری کلیه زوج های تازه ازدواج کرده مراجعه کننده به مراکز مشاوره اصفهان در تابستان1398 بودند. 45 زوج أکثر
        هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش ازدواج موفق و آموزش نظریه انتخاب بر نوع انتخاب زوج های جوان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری کلیه زوج های تازه ازدواج کرده مراجعه کننده به مراکز مشاوره اصفهان در تابستان1398 بودند. 45 زوج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هرگروه15 زوج) گمارده شدند. از پرسشنامه نوع انتخاب (Khanbani et al, 2014) برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. گروه آموزش ازدواج موفق و آموزش نظریه انتخاب هر یک طی 5 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. نتایج نشان داد .در متغیر انتخاب هیجانی،در پس آزمون فقط بین گروه آموزش ازدواج موفق با گروه آموزش نظریه انتخاب(p&lt;0/05)ودر مرحله پیگیری نیز فقط بین دو گروه آموزش ازدواج موفق و آموزش نظریه انتخاب با گروه کنترل (p&lt;0/01)ودر متغیرانتخاب اجباری فقط در مرحله پیگیری بین دو گروه آموزش ازدواج موفق و آموزش نظریه انتخاب با گروه کنترل تفاوت معناداراست(p&lt;0/05).با توجه به تاثیر آموزش ازدواج موفق و آموزش نظریه انتخاب بر افزایش عقلانیت در نوع انتخاب زوج های جوان، استفاده از این آموزش ها در مراکز مشاوره پیشنهاد می شود،تا ازآسیب پذیری انتخاب های هیجانی و اجباری پیشگیری شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - تدوین مدل بومی کیفیت زناشویی: پژوهشی کیفی بر اساس نظریة زمینه‌ای
        ذبیح الله کاوه فارسانی غلامرضا رجبی عباس امان اللهی رضا خجسته مهر
        هدف این پژوهش، تدوین مدل بومی کیفیت زناشویی بود. روش این پژوهش، کیفیو برای اجرای آن از نظریة زمینه‌ای (Strauss &amp; Corbin, 1990) استفاده شد. مشارکت‌کنندگان این پژوهش 22 زوج از شهر اهواز بودند که به شیوة هدفمند انتخاب شدند. داده‌ها به طریق مصاحبه نیمه‌ساختاریافته جمع‌آ أکثر
        هدف این پژوهش، تدوین مدل بومی کیفیت زناشویی بود. روش این پژوهش، کیفیو برای اجرای آن از نظریة زمینه‌ای (Strauss &amp; Corbin, 1990) استفاده شد. مشارکت‌کنندگان این پژوهش 22 زوج از شهر اهواز بودند که به شیوة هدفمند انتخاب شدند. داده‌ها به طریق مصاحبه نیمه‌ساختاریافته جمع‌آوری و با استفاده از مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند.بر اساس مراحل کدگذاری، در کدگذاری باز 25 مقوله عمده، 6 مقوله اصلی و یک پدیدة مرکزی با عنوان درک کیفیت زناشویی در قالب احساسات مثبت استخراج گردید. نتیجه‌گیری شد: کیفیت زناشویی مسئله‌ای است که اولاً باید با توجه به بستر هر جامعه مورد بررسی قرار گیرد و در ثانی ضروری است کیفیت زناشویی به‌عنوان یک متغیر خرد، در سطح کنشگران اصلی خانواده یعنی زن و شوهر مورد بررسی قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - مقایسه اثربخشی زوج درمانی به روش خودنظم‌بخشی و پذیرش و تعهد بر بهداشت روانی زوج‌ها
        فاطمه فراهانی فریده دوکانه‌ای‌فرد علی دلاور
        این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی به روش خودنظم‌بخشی و پذیرش و تعهد بر بهداشت روانی زوج‌ها انجام شد. پژوهش حاضر نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوج‌های مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره منطقه شش شهر تهران در أکثر
        این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی به روش خودنظم‌بخشی و پذیرش و تعهد بر بهداشت روانی زوج‌ها انجام شد. پژوهش حاضر نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوج‌های مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره منطقه شش شهر تهران در سال 1396 بودند. در مجموع 45 زوج (90 نفر) با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 زوج) جایگزین شدند. گروه‌های آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه‌ای با روش‌های زوج درمانی به روش خودنظم‌بخشی و پذیرش و تعهد آموزش دیدند. گروه‌ها پرسشنامه بهداشت روانی را در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون تکمیل کردند و داده‌ها با روش‌های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که روش‌های زوج درمانی به روش خودنظم‌بخشی و پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه کنترل به‌طورمعناداری باعث بهبود اضطراب، افسردگی، علائم جسمانی و عملکرد اجتماعی زوج‌ها شدند، اما میان روش‌های زوج درمانی در بهبود بهداشت روانی تفاوت معناداری وجود نداشت (001/0P&lt;). بنابراین نتایج حاکی از اثربخشی دو روش زوج درمانی به روش خودنظم‌بخشی و پذیرش و تعهد بر بهداشت روانی زوج‌ها بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود صمیمت اجتماعی و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی زوج‌های ناسازگار
        سیده زهرا علوی عباس امان الهی یوسفعلی عطاری امین کرایی
        پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود صمیمیت اجتماعی و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی زوج‌های ناسازگار انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 100 زوج از زوج‌های مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره‌ی شهر اهواز در فصل پاییز 1396 بود. نمونه پژوهش شا أکثر
        پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود صمیمیت اجتماعی و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی زوج‌های ناسازگار انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 100 زوج از زوج‌های مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره‌ی شهر اهواز در فصل پاییز 1396 بود. نمونه پژوهش شامل 3 زوج (۶ نفر) از زوج‌های مراجعه‌کننده به این مراکز بودند که با توجه به نتایج مقیاس سازگاری زوجی (اسپانیر، 1976) با خط برش 101و با روش نمونه‌گیری هدف‌مند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم‌زمان استفاده شد. برای سنجش صمیمیت اجتماعی از خرده مقیاس‌صمیمیت اجتماعی مقیاس ارزیابی شخصی صمیمیت شافر و السون (1981) و برای سنجش انعطاف‌پذیری روان‌شناختی از مقیاس پذیرش و اقدام نسخه 2 (AAQII) استفاده شد. پروتکل زوج‌درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در سه مرحله خط پایه، مداخله‌ی 12 جلسه‌ای به صورت هفتگی (جلسه‌های 90 دقیقه‌ای) و پیگیری ۲ ماهه اجرا گردید. تحلیل داده‌ها به روش‌های تحلیل دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی انجام گردید. یافته‌ها نشان داد که زوج‌ها در مرحله درمان در صمیمیت اجتماعی 93/41% و در انعطاف‌پذیری روان‌شناختی 96/36% بهبود را تجربه کردند. یافته‌های پژوهش حاضر روشنگر این است که زوج‌درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با افزایش پذیرش، ذهن‌آگاهی و رفتارهای متعهدانه از کارایی لازم در بهبود صمیمت اجتماعی و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در روابط زوجی برخوردار است. لذا ‌درمانگران حوزه زوج و خانواده می‌توانند از این رویکرد جهت بهبود روابط زوجی استفاده نمایند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تدوین برنامه آموزشی صمیمیت همسران بر مبنای فرهنگ بومی و بررسی اثربخشی آن بر کیفیت روابط صمیمانه زوج‌ها
        میترا کلانتری فریبرز باقری منصوره‌السادات صادقی
        این پژوهش با هدف تدوین برنامه آموزشی صمیمیت همسران بر مبنای فرهنگ بومی و بررسی اثربخشی آن بر کیفیت روابط صمیمانه زوج‌ها انجام شد. پژوهش حاضر آمیخته (در بخش طراحی برنامه کیفی و در بخش مداخله کمی) از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. أکثر
        این پژوهش با هدف تدوین برنامه آموزشی صمیمیت همسران بر مبنای فرهنگ بومی و بررسی اثربخشی آن بر کیفیت روابط صمیمانه زوج‌ها انجام شد. پژوهش حاضر آمیخته (در بخش طراحی برنامه کیفی و در بخش مداخله کمی) از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش افراد متأهل ساکن شهر تهران در سال 1396 بودند که از میان آنها 48 نفر با روش در دسترس انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه (هر گروه 24 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 2 ساعته با برنامه صمیمیت همسران آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) بود و داده‌ها با روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که بین گروه‌ها از نظر کیفیت روابط صمیمانه زوج‌ها در مراحل پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر برنامه آموزشی صمیمیت همسران بر مبنای فرهنگ بومی در مرحله پس‌آزمون باعث افزایش کیفیت روابط صمیمانه زوج‌ها شد و این تاثیر در مرحله پیگیری باقی ماند (05/0&gt;p). بنابراین درمانگران برای بهبود کیفیت روابط صمیمانه زوج‌ها می‌توانند از برنامه آموزشی صمیمیت همسران بر مبنای فرهنگ بومی استفاده کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - اثربخشی آموزش مهارت‌های ارتباط صمیمانه بر شفافیت ارتباط زناشویی و میل به طلاق در زوج‌های متقاضی طلاق
        سارا مشتاقی علی اصغر اصغرنژاد فرید قدسی احقر
        پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت‌های ارتباط صمیمانه بر شفافیت ارتباط زناشویی و میل به طلاق در زوج‌های متقاضی طلاق انجام شد. مطالعه حاضر نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوج‌های متقاضی طلاق استان البرز بودند که به م أکثر
        پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت‌های ارتباط صمیمانه بر شفافیت ارتباط زناشویی و میل به طلاق در زوج‌های متقاضی طلاق انجام شد. مطالعه حاضر نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوج‌های متقاضی طلاق استان البرز بودند که به مرکز مشاوره حامی خانواده در سال 1398 ارجاع داده شدند. نمونه پژوهش 20 زوج بودند که پس از بررسی ملاک‌های ورود به مطالعه با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه‌ای مهارت‌های ارتباط صمیمانه را آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. داده‌ها با مقیاس‌های شفافیت ارتباط زناشویی (سعیدی‌فرد و همکاران، 1395) و میل به طلاق (رازبالت و همکاران، 1986) جمع‌آوری و در نرم‌افزار SPSS نسخه 20 با روش اندازه‌گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش مهارت‌های ارتباط صمیمانه باعث افزایش شفافیت ارتباط زناشویی و کاهش میل به طلاق در زوج‌های متقاضی طلاق و نتایج آموزش در مرحله پیگیری دو ماهه نیز حفظ شد (05/0P&lt;). بر اساس نتایج استفاده از روش آموزش مهارت‌های ارتباط صمیمانه برای بهبود زندگی زوج‌های متقاضی طلاق به‌ویژه افزایش شفافیت ارتباط زناشویی و کاهش میل به طلاق توصیه می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - پیش‌بینی خودتاب‌آوری زوج‌های متقاضی طلاق مبتنی بر مولفه‌های سبک زندگی ارتقا دهندة سلامت و سبک‌های دفاعی در شهر اهواز
        عبدالامیر گاطع زاده
        این پژوهش با هدف پیش‌بینی خود‌تاب‌‌آوری زوج‌های متقاضی طلاق مبتنی بر مولفه‌های سبک زندگی ارتقا دهندة سلامت و سبک‌های دفاعی در شهر اهواز اجرا شد. نمونة تحقیق شامل 130 نفر (65 زوج متنقاضی طلاق) بودند که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده‌ها از پرسشنا أکثر
        این پژوهش با هدف پیش‌بینی خود‌تاب‌‌آوری زوج‌های متقاضی طلاق مبتنی بر مولفه‌های سبک زندگی ارتقا دهندة سلامت و سبک‌های دفاعی در شهر اهواز اجرا شد. نمونة تحقیق شامل 130 نفر (65 زوج متنقاضی طلاق) بودند که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده‌ها از پرسشنامة سبک زندگی ارتقا دهندة سلامت والکر و پیلرکی (1996)، پرسشنامة سبک دفاعی اندروز و همکاران (1993) و مقیاس خودتاب‌آوری موبرای (2012) استفاده شد. طرح تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که بین مولفه‌های سبک زندگی با خودتاب‌آوری زوج‌های متقاضی طلاق رابطة مستقیم وجود دارد. بین سبک‌ دفاعی رشدیافته با خودتاب‌آوری رابطة مثبت و بین سبک دفاعی رشد نایافته و نوروتیک با خودتاب‌آوری رابطة منفی وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون مشخص نمود که از بین مولفه‌های سبک زندگی (مولفة ورزش 342/0=&beta; و مدیریت استرس 314/0=&beta;) و از بین سبک‌های دفاعی (سبک دفاعی رشد یافته 354/0=&beta; و سبک دفاعی رشد نایافته 172/0-=&beta;) پیش‌بین کنندة خودتاب‌آوری هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - نقش تمایز خود و سبک‌های دلبستگی در پیش بینی صمیمیت زناشویی
        یوسف قاسمی الهام فتحی
        پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تمایز یافتگی و سبک‌های دلبستگی در پیش بینی صمیمیت زناشویی زوج‌ها متأهل شهر زنجان انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. تمامی زوج‌های متأهل ساکن شهر زنجان در سال 1397 جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. نمونه نهایی شامل 278 نفر بود که به روش نمو أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تمایز یافتگی و سبک‌های دلبستگی در پیش بینی صمیمیت زناشویی زوج‌ها متأهل شهر زنجان انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. تمامی زوج‌های متأهل ساکن شهر زنجان در سال 1397 جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. نمونه نهایی شامل 278 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه‌ای مرحله‌ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001)، پرسشنامه تمایز یافتگی اسکورون(2000) و پرسشنامه سبک‌های دلبستگی دلبستگی هازن و شیور (1995) بودند. تجزیه و تحلیل با استفاده از رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام انجام شد. نتایج نشان داد که که یافتگی و ابعاد آن توان پیش بینی صمیمیت زناشویی را ندارند. از بین سبک‌های دلبستگی، فقط سبک دلبستگی اجتنابی توانست صمیمیت زناشویی را پیش بینی کند (02/0R2=). از یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان در راستای تدوین و اجرای برنامه‌های آموزشی و درمانی به منظور افزایش صمیمیت زناشویی زوج‌ها استفاده کرد.واژگان کلیدی: تمایز خود، سبک‌های دلبستگی، صمیمیت زناشویی، زوج‌های متأهل The purpose of this study was to investigate the role of self-differentiationand attachment styles in the prediction of marital intimacy in Zanjan city couples. The research method was correlation. All married couples living in Zanjan city in 2018 formed the statistical population of this study. The final sample consisted of 278 people selected by stepwise cluster sampling. The instruments of the Bagarozzi intimacy scale (2001), self-differentiated R-DSI revised questionnaire, Hazan and Shaver (1995), attachment style questionnaire. Data was analyzed by using p Stepwise multiple regression. The results showed that the outcomes and dimensions of it can not predict marital intimacy. Among attachment styles, only the avoidant attachment style could predict marital intimacy (R2 = 0.02). The findings of this study can be used to develop and implement educational and therapeutic programs in order to increase marital intimacy of couples. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - بررسی روابط بین عوامل فردی- خانوادگی و ترجیحات همسرگزینی با رضایت زناشویی زوج‌های هر دو شاغل در آموزش و پرورش
        روح اله رحیمی رحیمی مختار عارفی سهراب مرادی زاده
        این پژوهش با هدف تعیین نمودن روابط بین عوامل فردی- خانوادگی و ترجیحات همسرگزینی با رضایت زناشویی زوج‌های هر دو شاغل در آموزش و پرورش شهرستان دلفان انجام گرفته است. نمونه پژوهش مشتمل بر 238 آزمودنی (119زوج) بودند که جهت بررسی دقیق تر روابط مورد پژوهش از نمونه‌گیری جامع ا أکثر
        این پژوهش با هدف تعیین نمودن روابط بین عوامل فردی- خانوادگی و ترجیحات همسرگزینی با رضایت زناشویی زوج‌های هر دو شاغل در آموزش و پرورش شهرستان دلفان انجام گرفته است. نمونه پژوهش مشتمل بر 238 آزمودنی (119زوج) بودند که جهت بررسی دقیق تر روابط مورد پژوهش از نمونه‌گیری جامع استفاده شد و کلیه جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه انریچ، اطلاعات فردی- خانوادگی و ترجیحات همسرگزینی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها علاوه بر روش‌های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون t، تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی شفه مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که در بین عوامل فردی- خانوادگی؛ میزان درآمد ماهانه و سابقه طلاق با رضایت زناشویی رابطه مثبت داشت و عواملی چون تعداد فرزندان و طول مدت ازدواج رابطه منفی معنادار با رضایت زناشویی دارند. علاوه بر این، بین سایر عوامل مانند میزان تحصیلات، سن ازدواج، تفاوت سنی زن و شوهر، نوع ازدواج و رضایت زناشویی رابطه ای وجود ندارد. همچنین یافته‌ها نشان می‌دهد که بین ترجیحات همسرگزینی و رضایت زناشویی رابطه معنادار وجود دارد. با توجه به سطح پایین رضایت زناشویی در این گونه از زوج‌های هر دو شاغل، لزوم توجه بیش‌تر به عوامل فردی- خانوادگی قبل از ازدواج ضروری به نظر‌ می‌رسد. همچنین با توجه به رضایت زناشویی بالاتر در شیوه همسرگزینی آشنایی و رضایت خانواده، این شیوه جهت انتخاب همسر توصیه‌ می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - عوامل اجتماعی مرتبط با ناسازگاری زناشویی در بین زوج‌های مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگین‌شهر در سال 1391
        داود ابراهیم‌پور فیروز راد فریدون تقی‌پور
        در پژوهش حاضر به بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوج‌های مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگین‌شهر در سال 1391 پرداخته شده است. در این پژوهش از 900 نفر جامعه آماری 280 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده و از روش تحقیق پیم أکثر
        در پژوهش حاضر به بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوج‌های مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگین‌شهر در سال 1391 پرداخته شده است. در این پژوهش از 900 نفر جامعه آماری 280 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده و از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در چارچوب نظری پژوهش از نظریه‌های کارکردگرایی، همسان‌همسری، ناهمسانهمسری، نظریه شبکه و نظریه مبادله استفاده شده است. بر اساس یافته‌های پژوهش بین ناکامی زوج‌ها از زندگیمشترک، دخالت دیگران در زندگی زوج‌ها، اختلافطبقاتی زوج‌ها، اختلافعقاید زوج‌ها، اختلاف درمیزان دینداری زوج‌ها، اختلاف سنی زوج‌ها بامیزان ناسازگاری زناشویی رابطه معنی‌داری وجود دارد. میزان ناسازگاری زناشویی برحسب میزان درآمد خانواده و سطح تحصیلات و نوع شغل زوج‌ها تفاوت معنی‌داری وجود ندارد. میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوج‌های دارای اعتیاد بیش از زوج‌های غیرمعتاد می‌باشد. برای آزمون فرضیه‌ها از آزمون‌های آماری همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یکطرفه و t-test استفاده شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - تحلیل الگوهای غالب روابط موضوعی در زوج‌های ایرانی
        لیلی عباسی پرویز آزاد فلاح علی فتحی آشتیانی حجت الله فراهانی
        هدف این پژوهش تحلیل الگوهای غالب روابط موضوعی در زوج‌های ایرانی بود. این مطالعه کیفی و با روی آورد تحلیل درون مایه ای انجام شد. ارزیابی با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج مطالعه بر روی 10 نفر (8 زن و 2 مرد) انجام شد. روش نمونه‌برداری هدفمند بود و داده ها با استفاده از أکثر
        هدف این پژوهش تحلیل الگوهای غالب روابط موضوعی در زوج‌های ایرانی بود. این مطالعه کیفی و با روی آورد تحلیل درون مایه ای انجام شد. ارزیابی با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج مطالعه بر روی 10 نفر (8 زن و 2 مرد) انجام شد. روش نمونه‌برداری هدفمند بود و داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق بالینی جمع آوری و به روش تحلیل درون مایه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان دادند 3 درون مایه فراگیر شامل درون مایه خویشتن با دو زیرطبقه ارزش خویشتن ( شامل نابسندگی، صلاحیت و بسندگی) و نقش خویشتن (شامل مسئولیت پذیری ناروا، سردرگمی نقش)، درون مایه دیگری با دو زیرطبقه جایگاه دیگری ( شامل انفعال و بی مسئولیتی پدر، مادر فعل پذیر، والدین غایب، دیگران حمایت گر) و درون مایه طرحواره دیگری (شامل مقایسه گری، فزون مهارگری، والدین مضطرب، والدین پرخاشگر، والدین پرتوقع و والدین بی ثبات) و در نهایت درون مایه ارتباط، با دو زیرطبقه بازمانه هیجانی (شامل فضای سرد تعاملی، احساس فاصله و نادیده گرفته شدن، احساس رهاشدگی و احساس تنهایی) و بازمانه شناختی (شامل احساس کهتری و ناارزندگی و فزون مهارشدگی) مشخص شد. الگوهای به دست آمده بر اساس نظریه های روان پویشی به ویژه روی آورد روابط موضوعی به دست آمد. یافته‌ها حاکی از آن هستند که آنچه در فضای تعاملی زوج ها در قالب های آسیب شناختی تجلّی می یابد، مبتنی بر روابطی است که به نخستین مراقبان دوره کودکی مربوط می شود تفاصيل المقالة