این پژوهش با هدف ارائه مدل ساختاری جهت تجاری سازی دانش در دانشگاه های آزاد صورت گرفت. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گرداوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. این تحقیق به روش آمیخته انجام شده است .در بخش کیفی و با استقاده از نظر خبرگان از طریق مصاحبه نیمه ساختار ی أکثر
این پژوهش با هدف ارائه مدل ساختاری جهت تجاری سازی دانش در دانشگاه های آزاد صورت گرفت. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گرداوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. این تحقیق به روش آمیخته انجام شده است .در بخش کیفی و با استقاده از نظر خبرگان از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و بر اساس نتایج حاصل از تحلیل محتوا مصاحبه پرسشنامه ای تدوین گردید و منجر به تبیین 109 شاخص برای تجاری سازی دانش شد.با انجام تحلیل عاملی اکتشافی تبیین واریانس عوامل مؤثر و ماتریس عوامل چرخش یافته ، 5 عامل همکاری بین بخشی ،خلق دانش ، سرمایه فکری ، گرایش استراتژیک ،عوامل برون سازمانی وثر بر تجاری سازی دانش شناسایی گردید . عوامل و شاخص های شناسایی شده به روش معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد تحلیل قرار گرفت و پس از مشخص شدن وزن هر عامل تاثیر ابعاد و مولفه ها بر تجاری سازی دانش مورد بررسی قرار گرفت . یافته ها نشان داد عوامل برون سازمانی، سرمایه فکری، خلق دانش، همکاری بین بخشی، گرایش استراتژیک و قابلیت تجاری سازی دانش با تجاری سازی دانش ارتباط مثبت و معناداری دارند.
تفاصيل المقالة
در این مطالعه ضمن بررسی تاثیرگذاری ساختار و جو سازمانی بر مدیریت دانش، ارتباط آنها با رفتارهای نوآورانه نیز بررسی شده است. سعی بر آن است تا تاثیر ساختار و جو سازمانی بر مدیریت دانش و رفتارنوآورانه در صنعت بیمه استان گیلان مورد مطالعه قرارگیرد. این تحقیق از نظر هدف کار أکثر
در این مطالعه ضمن بررسی تاثیرگذاری ساختار و جو سازمانی بر مدیریت دانش، ارتباط آنها با رفتارهای نوآورانه نیز بررسی شده است. سعی بر آن است تا تاثیر ساختار و جو سازمانی بر مدیریت دانش و رفتارنوآورانه در صنعت بیمه استان گیلان مورد مطالعه قرارگیرد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر تکنیک اجرا توصیفی و تحلیلی است. جامعهی آماری این پژوهش مشتمل بر تمامی کارکنان صنعت بیمه استان گیلان است که تعداد آنها 326 نفر است. حجم نمونه نیز به کمک جدول مورگان تعیین گردید و میزان حجم نمونه 181 نفر به دست آمد. برای جمع آوری اطلاعات جهت آزمون فرضیهها، از پرسشنامه استاندارد استفاده گردیده است. در نهایت فرضیههای پژوهش با استفاده از دادههای جمعآوری شده مورد آزمون قرار گرفتند که مشخص گردید بین مدیریت دانش و رفتار نوآورانه با در نظر گرفتن ساختار و جو سازمانی در صنعت بیمه استان گیلان رابطهی معنیدار و مثبت وجود دارد.
تفاصيل المقالة
این تحقیق با عنوان مقایسه میزان کاربست مدیریت دانش و با هدف تعیین میزان کاربست مدیریت دانش در مدارس راهنمایی نواحی 1 و 4 آموزش و پرورش تبریز انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- زمینه یابی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 392 نفر میباشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوک أکثر
این تحقیق با عنوان مقایسه میزان کاربست مدیریت دانش و با هدف تعیین میزان کاربست مدیریت دانش در مدارس راهنمایی نواحی 1 و 4 آموزش و پرورش تبریز انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- زمینه یابی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 392 نفر میباشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران و روش نمونهگیری طبقه ای استفاده شد که نهایتا" ٨٦ مدیر و 258 معلم انتخاب گردید. ابزار اندازهگیری، پرسشنامه مدیریت دانش بوکوویتز و ویلیامز میباشد. پایایی آن 89/0 بهدست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t و فریدمن استفاده گردید و نتایج بهدست آمده نشان داد که: بین مدارس راهنمایی نواحی 1 و 4 تبریز در میزان کاربست مدیریت دانش(بهدست آوردن دانش، بهکاربردن دانش، یادگیری از فرایند دانش، تسهیم و مبادله دانش، ارزیابی دانش، ایجاد و تثبیت دانش و استفاده بهینه از دانش) تفاوت معنیداری وجود ندارد. همچنین مؤلفههای استفاده بهینه از دانش، بهکار بردن دانش، ارزیابی دانش، ایجاد و تثبیت دانش، تسهیم و مبادله دانش، بهدست آوردن دانش و یادگیری از فرایند دانش به ترتیب بیشترین رتبه را در نواحی 1 و 4 داشتند.
تفاصيل المقالة
دانش همواره به عنوان یک عامل تعیین کننده در نوآوری شناخته شده است. اما دانش مورد نیاز برای نوآوری همواره به صورت آماده در اختیار سازمان قرا نمی گیرد و نیاز است تا سازمان بخش اعظمی از آن را خود خلق کند. دانش در سازمان می تواند از طریق سرمایه گذاری در نوآوری و توسعه محصول أکثر
دانش همواره به عنوان یک عامل تعیین کننده در نوآوری شناخته شده است. اما دانش مورد نیاز برای نوآوری همواره به صورت آماده در اختیار سازمان قرا نمی گیرد و نیاز است تا سازمان بخش اعظمی از آن را خود خلق کند. دانش در سازمان می تواند از طریق سرمایه گذاری در نوآوری و توسعه محصولات جدید خلق شود. هدف این مقاله بررسی ماهیت پویا و پیچیده ی رابطه بین خلق دانش و تصمیمات سرمایه گذاری در نوآوری و شناسایی مناسب ترین سیاست های سرمایه گذاری سازمان در نوآوری است. بدین منظور مقاله حاضر سعی دارد تا با نگاهی سیستمی و با استفاده از رویکرد پویایی سیستمی و ابزارهای آن همانند نمودار های علی- معلولی، نمودار جریان و شبیه سازی به مطالعه اثر سیاست های مختلف سرمایه گذاری در نوآوری بر انباشت دانش سازمان بپردازد. به منظور آزمون کاربردی بودن مدل ارائه شده در دنیای واقعی، یک مطالعه موردی ارائه شده است و نتایج شبیه سازی نشان می دهد که سیاست تخصیص منابع به هر یک از فعالیت های نوآوری رادیکال و تدریجی بر اساس شکاف میان انباشت دانش واقعی و هدف سازمان، مناسبترین سیاست تخصیص منابع در سازمان مورد مطالعه است.
تفاصيل المقالة
چکیده زمینه: در ادبیات معاصر سازمان و مدیریت، دو مفهوم "گرایش کارآفرینانه" و "مدیریت دانش"، هر یک به نوبۀ خود در عملکرد مطلوب کسب وکار، نقش آفرین بوده اند. هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد کسب وکارهای کوچک و متوسط با میانجی گری فرآیند خل أکثر
چکیده زمینه: در ادبیات معاصر سازمان و مدیریت، دو مفهوم "گرایش کارآفرینانه" و "مدیریت دانش"، هر یک به نوبۀ خود در عملکرد مطلوب کسب وکار، نقش آفرین بوده اند. هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد کسب وکارهای کوچک و متوسط با میانجی گری فرآیند خلق دانش در استان قزوین است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای رویکرد کمی؛ و از نظر روش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق را 392 نفر از مدیران کسب وکارهای کوچک و متوسط استان قزوین تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران، تعداد نمونه 196 نفر انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی 230 پرسشنامه توزیع و 201 پرسشنامه جمع آوری شد. به منظور گردآوری داده ها از سه نوع پرسشنامۀ استاندارد: خلق دانش، گرایش کارآفرینانه و عملکرد، استفاده شد. داده های گردآوری شده با به کارگیری نرم افزارهای SPSS وLISREL تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها، نقش میانجی گری خلق دانش (اجتماعی سازی، بیرونی سازی، ترکیب و درونی سازی دانش) را در تاثیر گرایش کارآفرینانه با مولفه های" نوآوری،ریسک پذیری، پیشگامی، کسب وکار جدید، نوسازی راهبردی" بر عملکرد رشد، بهره وری و سودآوری کسب وکارها نشان داد. نتیجه گیری: مهم ترین نتیجۀ پژوهش حاضر این است که گرایش کارآفرینانه و خلق دانش بر عملکرد، هم در سطح کسب وکار و هم در سطح آموزش اثر می گذارد.
تفاصيل المقالة
امروزه پویایی ،پیچیدگی عدم قطعیت از مشخصه های بارز محیطهای سازمانی است در چنین محیطی سازمانها برای پیشرفت و کسب رضایت مشتریان و یا ارباب رجوع خود نیازمند مدیریت صحیح دانش خود میباشند. چنانچه سازمانها بخواهند از منافع بیشمار مدیریت دانش بهره گیرند بایستی عوامل زیر ساختی أکثر
امروزه پویایی ،پیچیدگی عدم قطعیت از مشخصه های بارز محیطهای سازمانی است در چنین محیطی سازمانها برای پیشرفت و کسب رضایت مشتریان و یا ارباب رجوع خود نیازمند مدیریت صحیح دانش خود میباشند. چنانچه سازمانها بخواهند از منافع بیشمار مدیریت دانش بهره گیرند بایستی عوامل زیر ساختی مناسبی را فراهم آورند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل کلیدی زیر ساخت به منظور استقرار نظام مدیریت دانش در سازمانهای پروزه محور طراحی گردید در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و مبانی نظری و پیشینه تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده شد و به منظور استخراج زیر ساخت های لازم برای استقرار نظام مدیریت دانش در سازمانهای پروژه محور علاوه بر ا استفاده از مبانی نظری تحقیق مصاحبه ای باز با تعدادی از خبرگان صنعت معدنکاری مدیران ،پروژه اساتید دانشگاهی و تعدادی از شرکت ها و پیمانکارانی که درگیر فعالیتهای پروژه ای میباشند انجام گرفت نتایج حاصل از این مصاحبه ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوی بررسی شدند و شاخصهای مربوط به زیر ساختهای لازم برای استقرار نظام مدیریت دانش استخراج و در نهایت پرسش نامه ای حاوی 75 سوال به منظور اندازه گیری تاثیر پذیری شاخصهای استخراج شده و رتبه بندی آنها تدوین گردید و بین اعضای نمونه آماری تحقیق توزیع شدنتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق نشان میدهد عوامل زیر ساخت موثر بر استقرار نظام مدیریت دانش سازمانی را میتوان در قالب چهار زیر ساخت کلی شناسایی نمود که مهمترین آنها بر اولویت تاثیر گذاری بر استقرار نظام مدیریت دانش در سازمانهای پروژه محور عبارت است از ساختار و فرایندهای سازمانی سازمانی فناوری ،اطلاعات مأموریت و ارزش سازمان و فرهنگ سازمانی
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر مطالعهرابطهمدیریتدانشباهوشسازمانیدر میانمدیرانآموزشوپرورشغربوجنوبغربیشهرستانهایاستانتهران است.روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگیاست.جامعهآماریتحقیقشاملکلیهمدیرانآموزشوپرورشغربوجنوبغربیشهرستانهایاستانتهران میباشدکهبراساسآخرینآمارواطلاعاتتعداداینمدیران356نفرمی أکثر
هدف پژوهش حاضر مطالعهرابطهمدیریتدانشباهوشسازمانیدر میانمدیرانآموزشوپرورشغربوجنوبغربیشهرستانهایاستانتهران است.روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگیاست.جامعهآماریتحقیقشاملکلیهمدیرانآموزشوپرورشغربوجنوبغربیشهرستانهایاستانتهران میباشدکهبراساسآخرینآمارواطلاعاتتعداداینمدیران356نفرمیباشد.بااستفادهازروشنمونهگیریطبقهای،185نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.بهمنظورسنجشمتغیرهایمورداستفادهدرپژوهشازدوپرسشنامهمدیریتدانشزارعخلیلی)1390(،هوشسازمانی آلبرخت)2002(استفادهگردید.روایی هر دو پرسشنامه توسط صاحبنظران تأیید شد وپایایی پرسشنامه با توجه به محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای هوش سازمانی94/0، برای مدیریتانش87/0به دست آمد.برای تجزیه و تحلیل از روشهای آماری توصیفی و آمار استنباطی)ضریبهمبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام(استفاده شد.یافتههای پژوهش نشان داد که بین مدیریتدانش و هوش سازمانی رابطهی معناداری وجود دارد.نتایج همچنین نشان داد که بین تمامی ابعاد آن–خلق دانش، ذخیره دانش، تسهیم دانش و بکارگیری دانش-با هوش سازمانی رابطه وجود دارد.نتایجرگرسیون گام به گام همچنین نشان داد که سه بعد ذخیره دانش، تسهیم دانش و بکارگیری دانشتوانایی پیش بینی هوشسازمانی را دارند.
تفاصيل المقالة
در عصر اطلاعات، سازمان‌های خلق کننده و برخوردار از دانش، دارای مزیت رقابتی و شانس بیشتری برای بقاء هستند. این سازمان‌ها از دانش موجود (شامل دانش و تجربیات داخلی منابع انسانی خود و تجربیات سایر سازمان‌ها)، نهایت بهره را برده و دانش جدید خلق می نمایند. بازا أکثر
در عصر اطلاعات، سازمان‌های خلق کننده و برخوردار از دانش، دارای مزیت رقابتی و شانس بیشتری برای بقاء هستند. این سازمان‌ها از دانش موجود (شامل دانش و تجربیات داخلی منابع انسانی خود و تجربیات سایر سازمان‌ها)، نهایت بهره را برده و دانش جدید خلق می نمایند. بازاریابی درونی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر فرآیند دانش سازمانی، محور اصلی مطالعه این پژوهش است. در این تحقیق تأثیر شاخص‌های متغیر بازاریابی درونی (حمایت مدیریت ارشد، حمایت فرآیند کسب و کار و هماهنگی‌های میان‌وظیفه‌ای) بر پیاده سازی مدیریت دانش با تأکید بر خلق دانش مورد بررسی قرار گرفته است.
تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی می‌باشد. جامعه‌ آماری این تحقیق شامل 214 نفر از کارکنان واحد تحقیق، طراحی و تولید موتور ایران خودرو (ایپکو) است که با توجه به فرمول کوکران، 123 نفر به عنوان نمـونه آماری و جمع‌آوری اطلاعات انتخاب شـدند. نتایج داده ها به وسیله تکنیک های آزمون همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی میان متغیرهای مستقل و وابسته مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل ها نشان دهنده تأثیر مثبت و معنی‌دار سه شاخص اصلی بازاریابی درونی بر فرآیند پیاده‌سازی مدیریت دانش (با تأکید بر خلق دانش) می باشد. در این میان بیشترین تأثیر مربوط به شاخص هماهنگی‌های میان‌وظیفه‌ای می‌باشد. ضمناً نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که متغیرهای توصیفی تحقیق بر ارتباط میان متغیرهای مستقل و وابسته تأثیرگذار نمی‌باشند.
تفاصيل المقالة
هدف این مقاله بررسی میزان بکار گیری فرایند مدیریت دانش و پنج مرحله اصلی آن یعنی کسب دانش، ثبت دانش، انتقال دانش، خلق دانش و کاربرد دانش در سازمان با استفاده از تئوری مجموعه های فازی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را 75 نفر از پرسنل یک سازمان خدماتی تشکیل می دهد. به دلیل أکثر
هدف این مقاله بررسی میزان بکار گیری فرایند مدیریت دانش و پنج مرحله اصلی آن یعنی کسب دانش، ثبت دانش، انتقال دانش، خلق دانش و کاربرد دانش در سازمان با استفاده از تئوری مجموعه های فازی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را 75 نفر از پرسنل یک سازمان خدماتی تشکیل می دهد. به دلیل محدود بودن جامعه آماری، هیچ گونه نمونه گیری انجام نشده و کل جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور گرد آوری داده ها از اعضای جامعه آماری نیز از پرسشنامه استفاده شده است که روایی و پایایی آن مورد سنجش و تأیید قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان می دهد که در سازمان مورد بررسی میزان بکار گیری پنج مرحله اصلی (ابعاد فرایند) مدیریت دانش در حد متوسطی می باشد. همچنین بین وضع موجود و مطلوب پنج مرحله اصلی مدیریت دانش در سازمان مورد بررسی فاصله قابل توجهی وجود دارد.
تفاصيل المقالة
در دنیایی که به سرعت و به طور مستمر در حال تغییر است، الزامی است که سازمان ها نرخ بازگشت کلیه داراییهای خود را به حداکثر برسانند. یکی از دارایی های کمتر بکارگرفته شده دانش است که در افراد و گروههای سازمانی نهفته است. می توان سازمانی را خلق کرد که سیستم ها، ساختار، و فر أکثر
در دنیایی که به سرعت و به طور مستمر در حال تغییر است، الزامی است که سازمان ها نرخ بازگشت کلیه داراییهای خود را به حداکثر برسانند. یکی از دارایی های کمتر بکارگرفته شده دانش است که در افراد و گروههای سازمانی نهفته است. می توان سازمانی را خلق کرد که سیستم ها، ساختار، و فرهنگ مناسبی را برای باروری دانش داشته باشد و این همان چیزی است که مدیریت دانش در پی آن است. تشریح مفهوم مدیریت دانش و شناخت ابعاد آن، این فکر را القاء می کند که باید با رویکرد کلی در پی ایجاد سازمان دانشگر بود. در این مقاله یکی از ابعاد سازمان دانشگر یعنی فرهنگ دانایی و چگونگی سنجش آن واکاوی شده است. فرهنگ دانایی بیان کننده ارزشها و باورهایی است که فعالیتهای مدیریت دانش را در یک سازمان ایجاد، تسیهل و تشویق میکنند. یافته های پژوهش با استفاده از ابزار سنجش فرهنگ دانایی در سه موسسه آموزش عالی مورد مطالعه گویای آن است که باورها و ارزش های مشترک با محوریت دانش در حد متوسط حضور دارند. هرچند سطح فرهنگ دانایی در سه موسسه یکسان نیست، اما همگی آنها باتوجه به مولفه های سنجش فرهنگ دانایی از سطح پایینی از انگیزش، آزادی عمل افراد، تعاملات اجتماعی، اعتماد سازی، حمایت مدیریت ارشد، تعهد و مانند اینها برخودارند. بنابراین، لازم است سازوکارهای مناسب در جهت بالندگی فرهنگ دانایی در چنین موسسه هایی برداشته شود.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مدیریت دانش و مصرف کالاهای فرهنگی در میان معلمان و مربیان آموزشی دبیرستانهای فریدن به صورت پیمایشی در سال 1397 انجام گرفته است. از جامعه آماری 155 نفره این پژوهش به کمک جدول حجم نمونه مورگان 105 نفر برای تحلیل انتخاب شدند و نتایج گویای أکثر
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مدیریت دانش و مصرف کالاهای فرهنگی در میان معلمان و مربیان آموزشی دبیرستانهای فریدن به صورت پیمایشی در سال 1397 انجام گرفته است. از جامعه آماری 155 نفره این پژوهش به کمک جدول حجم نمونه مورگان 105 نفر برای تحلیل انتخاب شدند و نتایج گویای وجود رابطه معنادار بین دو متغیر اصلی پژوهش در دو بعد بررسی رابطه دو متغیره و در بعد مدلسازی معادله ساختاری هستند. به نحوی که هر دو ضریب به دست آمده مثبت و معنادار است. به عبارت بهتر میزان مدیریت دانش افراد تاثیر مثبت و معناداری بر میزان مصرف کالاهای فرهنگی آنان دارد.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف ارزیابی رابطه بین مدیریت دانش و مصرف کالاهای فرهنگی در میان کتابداران دانشگاهی شهر اصفهان (دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) از خانواده تحقیقات کاربردی و به شیوه همبستگی در سال 1392 انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، أکثر
این پژوهش با هدف ارزیابی رابطه بین مدیریت دانش و مصرف کالاهای فرهنگی در میان کتابداران دانشگاهی شهر اصفهان (دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) از خانواده تحقیقات کاربردی و به شیوه همبستگی در سال 1392 انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، 155 نفر شامل کتابداران سه دانشگاه بزرگ شهر اصفهان (دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) است که به کمک جدول حجم نمونه مورگان و بر اساس روش نمونه گیری سهمیهای و تصادفی تعداد 105 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه است. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از پرسش نامه نیز از نرم افزارهای آماری SPSS 19 و Amos Graphics برای تجزیه و تحلیلهای مدل سازی و معادلات ساختاری استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و استنباطی نظیر ضرایب همبستگی استفاده شده است. نتایج گویای وجود رابطه معنادار بین دو متغیر اصلی پژوهش در دو بعد بررسی رابطه دو متغیره و در بعد مدل سازی معادله ساختاری هستند. به نحوی که هر دو ضریب به دست آمده مثبت و معنادار است. به عبارت بهتر میزان مدیریت دانش افراد تأثیر مثبت و معناداری بر میزان مصرف کالاهای فرهنگی آنان دارد.
تفاصيل المقالة
در شرایط پیچیده و به حقیقت متغیر جهان امروز هیچ سازمانی قادر به ادامه حیات نخواهد بود، مگر آنکه با توجه به نقاط قوت و ضعف محیط داخلی و منابع و ظرفیتهای سازمانی خود از فرصتها و تهدیدهای محیط خارجی بالاترین بهرهوری را کسب کند. یکی از ابزارهای توانمندسازی کارکنان هر سا أکثر
در شرایط پیچیده و به حقیقت متغیر جهان امروز هیچ سازمانی قادر به ادامه حیات نخواهد بود، مگر آنکه با توجه به نقاط قوت و ضعف محیط داخلی و منابع و ظرفیتهای سازمانی خود از فرصتها و تهدیدهای محیط خارجی بالاترین بهرهوری را کسب کند. یکی از ابزارهای توانمندسازی کارکنان هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است و این فرایند به کمک دانش صورت میگیرد. در این بررسی که با هدف سنجش و تحلیل مولفههای مدیریت دانش با تاکید بر تسهیم دانش در میان کارکنان نیروی انتظامی شهرستان اصفهان به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل همه کارکنان نیروی انتظامی شهرستان اصفهان است که از میان آنها 105 نفر به صورت سهمیهای به عنوان نمونه انتخاب و بررسی بر روی آنها انجام شده است. این پژوهش در دوسطح اعتباریابی و توصیف تحلیلی انجام شده است. در بعد اعتباریابی برای برآورد روایی سازه مقیاس مدیریت دانش از تحلیل عامل تأییدی مرتبه اول به کمک نرمافزار اموس گرافیک استفاده شد. مقدار ضرایب همبستگی بین متغیرهای پنهان پژوهش به صورت استاندارد محاسبه شده و بیشترین ضریب همبستگی بین تسهیم دانش و بکارگیری دانش به میزان 92/0 مشاهده شد و بعد از آن مقدار 88/0 برای تسهیم دانش و ذخیره سازی دانش است. همچنین کمترین همبستگی بین دو متغیر خلق دانش و ذخیرهسازی دانش به مقدار 56/0 محاسبه شده است. در بعد توصیف مولفهها نیز شاهد حد متوسطی از مدیریت دانش در سازمان هستیم.
تفاصيل المقالة
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تاثیر قابلیت حسگری بازار بر نوآوری با توجه به نقش میانجی خلق دانش و تعدیلگر گرایش استراتژیک به کارآفرینی در شرکت بیمه نوین به انجام رسیده است.روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است.برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش أکثر
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تاثیر قابلیت حسگری بازار بر نوآوری با توجه به نقش میانجی خلق دانش و تعدیلگر گرایش استراتژیک به کارآفرینی در شرکت بیمه نوین به انجام رسیده است.روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است.برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه الشانتی و امیگوالی (2021) برای سنجش چهار مولفه قابلیت حسگری بازار،گرایش استراتژیک به کارآفرینی، خلق دانش و نوآوری استفاده شد.پایایی پرسشنامه در حالت کلی با استفاده از فرمول ضریب آلفای کرونباخ 781/ برآورد گردید. جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه کارشناسان و مدیران ستاد شرکت بیمه نوین به تعداد 414 نفر می باشد که با بهره گیری از فرمول حجم نمونه کوکران، 200 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه ها از روش تصادفی ساده استفاده شد.یافته های پژوهش: نتایج حاصل از بکارگیری مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل نشان داد که قابلیت حسگری بازار به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق نقش میانجی خلق دانش بر نوآوری تاثیرگذار است. همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که گرایش استراتژیک به کارآفرینی تاثیر قابلیت حسگری بازار بر خلق دانش را تعدیل می کند.نتیجه گیری: بدون تردید خلق دانش به عنوان یکی از ابعاد و عناصر مدیریت دانش نقش بسیار ارزشمندی در فعالیت انواع سازمان ها دارد و حس گری بازار سبب می شود تا سازمان ها با درک بهتر و دقیق تر نیازهای مشتریان خود، با آگاهی و شناخت بیشتری به دنبال تامین خواسته ها و انتظارات آنان باشند.
تفاصيل المقالة
هدف: هدف اصلی از پژوهش حاضر ارزیابی صفحات خانگی وب سایت های دانشگاه های آزاد اسلامی واحدهای مناطق 7، 14 و 15 از نظر رعایت معیارهای مدیریت دانش است که در نهایت به رتبه بندی این وب سایت ها بر اساس این سه عامل منجر شده است. روش پژوهش: این پژوهش پیمایشی تحلیلی و از نوع کارب أکثر
هدف: هدف اصلی از پژوهش حاضر ارزیابی صفحات خانگی وب سایت های دانشگاه های آزاد اسلامی واحدهای مناطق 7، 14 و 15 از نظر رعایت معیارهای مدیریت دانش است که در نهایت به رتبه بندی این وب سایت ها بر اساس این سه عامل منجر شده است. روش پژوهش: این پژوهش پیمایشی تحلیلی و از نوع کاربردی است. گردآوری داده ها با استفاده از روش مشاهده مستقیم و بر اساس سیاهه وارسی مبتنی بر مدل [1](K-ACT) می باشد. در این سیاهه وارسی، 3 فاکتور مهم مدیریت دانش که همان دسترس پذیری، خلق و اشاعه دانش است در قالب 13 عامل کلی(50 معیار) مورد ارزیابی قرار می گیرد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد در بخش عامل اصلی دسترس پذیری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سیرجان در بین تمامی دانشگاه های مناطق 7، 14 و 15 رتبه اوّل را به خود اختصاص داده است. در عامل اصلی خلق دانش، وب سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان که در منطقه 14 دانشگاهی قرار دارد، توانسته است نسبت به سایر واحدهای دانشگاهی در مناطق سه گانه معیارهای بیشتری از عامل خلق دانش را در طراحی وب سایت خود مدنظر قرار دهد. در آخرین عامل اصلی یعنی اشاعه دانش نیز واحد بردسیر در جایگاه برتر قرار دارد. همچنین در مجموع سه عامل نیز واحد زاهدان در رتبه نخست و واحد سیرجان در رتبه دوّم جای دارند و در آخرین رتبه نیز مرکز حاجی آباد از منطقه دانشگاهی 15 قرار دارد. نتیجه گیری: هر چند بسیاری از واحدهای دانشگاهی در منطقه های 7، 14 و 15 نسبت به استفاده از اینترنت و به طور کلی فناوری اطلاعات اقدام نموده اند، اما این عمل فاقد پشتوانه های علمی خاص می باشد و بیشتر به ارائه اطلاعات کلی از آن دانشگاه ها بسنده شده است و کارکردهای مختلف و خدمات گوناگونی که می توان از مقوله های مدیریت دانش در عرصه فناوری اطلاعات انجام داد، چندان مورد توجه نبوده است. 4. Knowledge Access Creation Transfer
تفاصيل المقالة
امروزه مدیریت دانش یکی از جدیدترین و کلیدی ترین مباحث مدیریت محسوب می شود.بسیاری از سازمانها،مدیریت دانش را برای تصرف سرمایه های فکری کارکنانشان به کار می گیرند.(مهر علی زاده،1388).این پژوهش با هدف بررسی وضعیت مدیریت دانش در حوزه ستادی وزارت علوم و تحقیقاتو فناوری،و ب أکثر
امروزه مدیریت دانش یکی از جدیدترین و کلیدی ترین مباحث مدیریت محسوب می شود.بسیاری از سازمانها،مدیریت دانش را برای تصرف سرمایه های فکری کارکنانشان به کار می گیرند.(مهر علی زاده،1388).این پژوهش با هدف بررسی وضعیت مدیریت دانش در حوزه ستادی وزارت علوم و تحقیقاتو فناوری،و با در نظر گرفتن وضعیت موجود مولفه های مدیریت دانش در حوزه ستادی به ارائه راهکارهای ارتقای مدیریت دانش پرداخته است.این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی و از نوع کاربردی می باشد.جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی،کارشناسان،روسای ادارات و مدیران حوزه ستادی که 594 نفر می باشد.برای جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته و برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از -t استودنت و آزمونهای آنالیز واریانس و جفت میانگین تیماری دانکن و نرم افزار Spssو Statistica 6.0 بهره گرفته شده است.روایی پرسشنامه توسط اساتید صاحب نظر در حوزه این تحقیق به تایید رسیده است.پایایی پرسشنامه نیز با انجام آزمون آلفای کرونباخ(0.961) اثبات شد.یافته های تحقیق نشان میدهد که وضعیت مدیریت دانش در معاونتهای پژوهشی و فناوری و فرهنگی و اجتماعی در وضعیت مطلوب،دفاتر حوزه وزیر و معاونت دانشجویی در حد متوسط و معاونتهای آموزشی و اداری مالی و مدیریت منابع در وضعیت نامطلوب قرار دارند.
تفاصيل المقالة
چکیده : این پژوهش با هدف آشنایی با مفهوم مدیریت دانش و تاثیر آن در موفقیت مدارس و استفاده از آن در عملکرد دبیران انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بود که از بین آنان 381 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه به صورت أکثر
چکیده : این پژوهش با هدف آشنایی با مفهوم مدیریت دانش و تاثیر آن در موفقیت مدارس و استفاده از آن در عملکرد دبیران انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بود که از بین آنان 381 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه به صورت تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. ابزار سنجش به منظور جمعآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز پژوهش پرسشنامة پژوهشگر ساخته بوده که به صورت 4 گزینه ای تنظیم گردید. اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که هر چه میزان آشنایی دبیران با مؤلفه های مدیریت دانش (کشف و خلق دانش ، به کارگیری مشارکت دانش آموزان توسط دبیران ، به اشتراک گذاشتن دانش دانش آموزان توسط دبیران ، استفاده از تکنولوژی ، ارزیابی دبیران از دانش آموزان) بیشتر باشد، میزان دستیابی آنها به مولفه ها بیشتر است و موجب افزایش عملکرد آنها می شود. همچنین محاسبه ضریب تبیین نشان داد که : 18 درصد واریانس عملکرد دبیران از طریق مؤلفه کشف و خلق دانش، 14 درصد از طریق مؤلفه مشارکت در دانش، 13 درصد سازماندهی دانش، 7 درصد کاربرد دانش ، 11 درصد عملکرد دانش و 15 درصد واریانس عملکرد دبیران از طریق مدیریت دانش تبیین می شود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications