ناتوانی عقل در وصول به ذات باریتعالی و حیرت در برابر آن، از مفاهیم مشترک عرفان اسلامی و مسیحی است. کتاب کلاسیک ابر ندانستن که به تدبیر یکی از عارفان ناشناس مسیحی در قرن چهاردهم میلادی به نگارش درآمده، سیر و سلوک انسان عارف را، به حرکت از خویشتن بهسوی خداوند در ابری از أکثر
ناتوانی عقل در وصول به ذات باریتعالی و حیرت در برابر آن، از مفاهیم مشترک عرفان اسلامی و مسیحی است. کتاب کلاسیک ابر ندانستن که به تدبیر یکی از عارفان ناشناس مسیحی در قرن چهاردهم میلادی به نگارش درآمده، سیر و سلوک انسان عارف را، به حرکت از خویشتن بهسوی خداوند در ابری از تاریکی و جهالت تعبیر مینماید؛ در این سیر، سالک با قرار دادن ابری از فراموشی میان خویش و کل هستی، با پیکان تیز عشق بهسوی حقیقت متعال پرواز میکند. نوشتار حاضر به تحلیل مضامین محوری این کتاب، بهویژه ابر ندانستن(The Cloud of Unknowing) و ابر فراموشی(The Cloud of Forgetting) میپردازد و به منظور ژرفا بخشیدن به این تحلیل، آن را با نمونه ای از عرفان ایرانی-اسلامی، منطقالطیر عطار مقایسه مینماید. از این رهگذر، ضمن کوشش در درک منظر عارف انگلیسی، دیدگاه مشترک میان این دو عارف تأثیرگذار بررسی میگردد. فرجام آنکه، عطار نیشابوری، اشتیاق آدمی برای وصول به حضرت حق را گذشتن از بادیهها و بیابانهای سوزان و سرانجام رسیدن به مرتبه حیرت میداند و عارف مسیحیِ زیسته در میدلَندزِ پُربارانِ انگلستان، این وصول را پرواز و گذر از میان انبوه ابرهای تیره ندانستن میداند.
تفاصيل المقالة
الهیات سلبی به عنوان یکی از موضوعات محوری در رویکردهای الهیاتی، در دوره های اخیر توجه بسیاری از اندیشمندان را به خود معطوف داشته است. این مسأله در عرصة کلام و فلسفه مورد توجه است، اما با توجه به رویکردی که عارفان در بحث شناخت حق تعالی دارند، مسأله ای درخور تأمل و بررسی أکثر
الهیات سلبی به عنوان یکی از موضوعات محوری در رویکردهای الهیاتی، در دوره های اخیر توجه بسیاری از اندیشمندان را به خود معطوف داشته است. این مسأله در عرصة کلام و فلسفه مورد توجه است، اما با توجه به رویکردی که عارفان در بحث شناخت حق تعالی دارند، مسأله ای درخور تأمل و بررسی در حوزة عرفان نیز هست. این رویکرد بر دو عنصر اصلی، یکی عدم توانایی عقل در شناخت خداوند، و دیگری عدم امکان سخن گفتن از خدا استوار است. اگر چه این دو رکن به یکدیگر وابستهاند، اما هدف نوشتار حاضر که با روش تحلیلی و توصیفی به کند و کاو این موضوع می پردازد، بررسی این مسأله است که اصولاً سخن گفتن از خدا (با تکیه برالهیات سلبی) در تفکرسنایی غزنوی چه جایگاهی دارد.
تفاصيل المقالة
در این مقاله، سوره یوسف با دقت تمام مورد بحث و تحقیق قرار گرفته و بیشتر براساس تئورى هفت مرحله اى عطار نیشابورى درخصوص سیر و سلوک عرفانى و رسیدن به قرب پروردگار و اتصال با معشوق حقیقى تطبیق داده شده است. مراحل و منازل هفتگانه ترتیب عبارت اند از: طلب، عشق، معرفت، استغنى، أکثر
در این مقاله، سوره یوسف با دقت تمام مورد بحث و تحقیق قرار گرفته و بیشتر براساس تئورى هفت مرحله اى عطار نیشابورى درخصوص سیر و سلوک عرفانى و رسیدن به قرب پروردگار و اتصال با معشوق حقیقى تطبیق داده شده است. مراحل و منازل هفتگانه ترتیب عبارت اند از: طلب، عشق، معرفت، استغنى، توحید، حیرت، فقر و فنا. اما در اثناى کار، از رموز و اصطلاحات خاص عرفا که در این گونه مسائل کاربرد مى یابند، استفاده شده است. سالک و قهرمان این منازل، یوسف (ع) است که گردنه ها و دشوارى هاى دریاى پرتلاطم سیر و سلوک را با ارشادات پدر و اشارات معشوق پس پشت مى نهد. این عقبه ها و دشوار یها، خدعه هاى برادران و داستان گرگ و بردگى یوسف (ع) و حیله هاى زلیخا است. اما یوسف (ع) با سرافرازى مى کوشد سر از چاه طبیعت برآورد و به عرش عظیم الهى در قرب معشوق ازلى به مرتبه اتصال و فناء فى الّله برسد.
تفاصيل المقالة
بنای جهان بر هاله ای از اسرار پنهان استوار است که سالک را در وادی عرفان با چالش های بزرگی رو در رو می سازد و او را قدم به قدم در این منزلگاه با چراغ های روشنی که به نور معرفت افروخته به سرمنزل مقصود می رساند. بی گمان حاصل مواجهه او با رازها و اسرار نهفتۀ جهان هستی أکثر
بنای جهان بر هاله ای از اسرار پنهان استوار است که سالک را در وادی عرفان با چالش های بزرگی رو در رو می سازد و او را قدم به قدم در این منزلگاه با چراغ های روشنی که به نور معرفت افروخته به سرمنزل مقصود می رساند. بی گمان حاصل مواجهه او با رازها و اسرار نهفتۀ جهان هستی حیرت خواهد بود. عجز و ناتوانی او در حلقۀ سرگردانی تا به کشف و شهود و تجلی نیانجامد معرفت و فنا حاصل نخواهد شد و سالک همواره طالب افزونی حیرت خویش است و مصداق این کلام مشهور پیامبر (ص) که ربّ زدنی تحیراًفیک، در این میان ششمین درگاه عرفان که سالک را در مسیر پر تلاطم عشق و حقیقت به ذات حقیقت لایتناهی وصل خواهد کرد، حیرت است. بسیاری از عرفا از مقام حیرت و نقش آن در خلق اندیشه های عمیق به شکل های متفاوت سخن گفته اند. مولانا در مثنوی نگاه عاشقانه و ژرفی به حیرت دارد و تنها به چشم یک مسیر به آن نگاه نمی کند بلکه آن را از مهم ترین راه ها در سلوک عرفانی برای وصال معشوق می داند. در منطق الطیر عطار یکی از وادی هایی که سالک و عارف در سلوک عرفانی خود برای رسیدن به خودشناسی و خداشناسی باید آن را طی کنند حیرت است و شاید به تعبیری سی مرغ عاشق از سر حیرت است که در کوچه پس کوچه های هفت شهر عطار سیمرغ را می آفرینند.
تفاصيل المقالة
یکی از مهمترین مباحث در عرفان و فلسفه اسلامی، بی شک، نفس ومراتب و حالات آن است. این مسأله آن چنان حائز اهمیت است که حتی بارها نویسندگان بزرگ حوزة عرفان و تصوّف؛ به نگارش کتابهایی مستقل در زمینه نفس پرداخته اند. اگرچه درباره نفس تاکنون مطالب فراوانی بیان و نوشته شده، هن أکثر
یکی از مهمترین مباحث در عرفان و فلسفه اسلامی، بی شک، نفس ومراتب و حالات آن است. این مسأله آن چنان حائز اهمیت است که حتی بارها نویسندگان بزرگ حوزة عرفان و تصوّف؛ به نگارش کتابهایی مستقل در زمینه نفس پرداخته اند. اگرچه درباره نفس تاکنون مطالب فراوانی بیان و نوشته شده، هنوز جای تحلیل و شناسایی برخی موضوعات در این زمینه، خالی است از جمله این مباحث، رابطه میان نفس و حیرت محمود در عرفان است. حیرت به دو نوع محمود و مذموم نقسیم می شود. حیرت محمود برخلاف مذموم، علاوه بر اینکه باعث تعالی سالک در راه سلوک می شود، سالکی که به آن مقام دست مییابد، به بالاترین مقام در عرفان و حقیقت، دست یافته است و در واقع، این حیرت است که به فنا فی الله و فنای صوفیانه میانجامد. در این مقاله، چگونگی دستیابی به حیرت محمود از گذرگاه پرورش و تزکیه نفس پرداخته میشود و با توجه به آرای عرفای بزرگ اسلام، متوجه می شویم که تربیت نفس چگونه منجر به رسیدن به مقام حیرت محمود می گردد. دیگر اهمیت این تحقیق، شناسایی و تحلیل آراء مشابه سه تن از بزرگترین عرفای تاریخ ایران، عبدالله انصاری، احمد غزالی و نجم رازی دربارة نفس است. بیان شباهت ها و تفاوت ها و ریشة آنها، در مطالعات در زمانیِ یک مفهوم، بسیار مفید و روشن کننده است.
تفاصيل المقالة
دنیای عرفان، مملو از تقابل هاست؛ این عناصر متقابل که برگرفته از ویژگیِ کلِ هستی و جلوه های متفاوت آن و نیز حالات و تجربیات روحانی شدید و متفاوت عرفا در شرایط روحی مختلف می باشد، زبان عرفان را برای بیان این حالت متناقض، به سوی تقابل سوق داده است. حیرت و یقین، از جمله تقا أکثر
دنیای عرفان، مملو از تقابل هاست؛ این عناصر متقابل که برگرفته از ویژگیِ کلِ هستی و جلوه های متفاوت آن و نیز حالات و تجربیات روحانی شدید و متفاوت عرفا در شرایط روحی مختلف می باشد، زبان عرفان را برای بیان این حالت متناقض، به سوی تقابل سوق داده است. حیرت و یقین، از جمله تقابل های عرفانی و یکی از مراحل سیر و سلوک عارفانه است که در آثار شعرا و عرفا به گونه های مختلف تجلّی یافته است. عطار نیز به عنوان شاعری عارف، با کوله باری سرشار از تجارب عرفانی این دو موضوع مهم را به گونه ای صریح و روشن در آثارش منعکس کرده است. این مقاله کوشیده است تقابل حیرت و یقین را در انواع غزلیات عطار به تصویر بکشد. حاصل جستجو این است که نزد عطار، حیرت و یقین دارای حرکتی دایره وار است که در سیر از یقین به حیرت، یقین حاصل شده برای عارف، در نهایت او را به حیرت می کشاند. زیرا، آخرین مرتبة یقین الهی، اعتراف به حیرت در برابر آن هستی مطلق و بی بدیل می باشد. داده های پژوهش به شیوة کتابخانه ای گرد آمده و با روش تحلیلی و توصیفی پردازش شده است.
تفاصيل المقالة
مقالۀ حاضر به تأثیرپذیری متون عرفانی از قرآن و نهج البلاغه، در مقولۀ حیرت (ششمین وادی از وادیهای سیر و سلوک عارفانه) میپردازد. قرآن معجزۀ بزرگ پیامبر اکرم (ص) هم از جنبۀ خارقالعاده بودن و هم از جنبههای لفظی و شیوایی ظاهری و هم زیبایی الفاظ، باعث شگفتی همۀ ادیان جهان أکثر
مقالۀ حاضر به تأثیرپذیری متون عرفانی از قرآن و نهج البلاغه، در مقولۀ حیرت (ششمین وادی از وادیهای سیر و سلوک عارفانه) میپردازد. قرآن معجزۀ بزرگ پیامبر اکرم (ص) هم از جنبۀ خارقالعاده بودن و هم از جنبههای لفظی و شیوایی ظاهری و هم زیبایی الفاظ، باعث شگفتی همۀ ادیان جهان شده است. تصوّف و متون عرفانی- اسلامی از کلام الهی نشأت میگیرد. حیرت و مصادیق آن نیز از این مقوله مستثنی نیست. این مرحله از عرفان، واپسین گدار سالک در نشئۀ عبودیست. به عبارت دیگر عاقبت حیرانی، حیرانی است. تجلّیّات الهی معمّاهای هستی، شگفتیهای آفرینش، زیبایی و... از مصادیق و انگیزههای حیرت محمود، و تفکّر در ذات خداوند، جهل و نادانی، دور افتادن از مراتب معنوی و... از مصادیق حیرت مذموم در قرآن و نهج البلاغه است. به علّت تعدّد متون و کثرت مصادیق، در این جستار به ذکر نمونههایی از آثار عرفا از قبیل؛ کشف المحجوب هجویری، آثار عطّار، مولانا و ...بسنده شده است.
تفاصيل المقالة
موحد واقعی همان انسان کامل است که به مقام شهود و تجلی رسیده که بالاترین مرتبه آن متعلق به حضرت ختمی مرتبت (ص) است. یکی از افرادی که به این موضوع پرداخته در عین عدم به کارگیری اصطلاح «انسان کامل» آن را به صورت محوری در اشعار خود بیان نموده، سنایی غزنوی، شاعر و عارف قرن ش أکثر
موحد واقعی همان انسان کامل است که به مقام شهود و تجلی رسیده که بالاترین مرتبه آن متعلق به حضرت ختمی مرتبت (ص) است. یکی از افرادی که به این موضوع پرداخته در عین عدم به کارگیری اصطلاح «انسان کامل» آن را به صورت محوری در اشعار خود بیان نموده، سنایی غزنوی، شاعر و عارف قرن ششم هجری قمری است. وی در بیان مرتبه انسان کامل از پیامبران الهی و نقش آنان در هدایت بشر به سوی معرفت الهی بسیار سخن گفته و راه رسیدن به مقصد نهایی را در پیروی از آنان میداند. ایشان به مقام «حیرت» به عنوان خواسته انبیاء الهی در معرفت و وصول به حق و مقام فناء فی الله و بقاء بالله و نقش عقل بشر در رسیدن به این مقام اشعار پر محتوایی دارد. همچنین ایشان معتقد به پیروی از شریعت در مسیر طریقت تا وصول به حقیقت میباشد و آن را روش انسان کامل در رسیدن به حق میداند
تفاصيل المقالة
مقالة حاضر، با هدف تببین توصیف ناپذیری جمال از منظر غزلیات شمس تهیه و تنظیم شده است. بر این مبنا ضمن رجوع به مطالعات استتیک و بهره مندی از نظریات فلاسفه قدیم، متفکران و محققان علم الجمال، دربارة جمال و زیبایی، با نگاهی گذرا به منشأ و درک زیبایی، به زیبایی شناسی مولانا پ أکثر
مقالة حاضر، با هدف تببین توصیف ناپذیری جمال از منظر غزلیات شمس تهیه و تنظیم شده است. بر این مبنا ضمن رجوع به مطالعات استتیک و بهره مندی از نظریات فلاسفه قدیم، متفکران و محققان علم الجمال، دربارة جمال و زیبایی، با نگاهی گذرا به منشأ و درک زیبایی، به زیبایی شناسی مولانا پرداخته و در آن از تجاذب زیبایی، زیباشناسی معنوی، بی مانندی زیبایی مطلق، شناخت ناپذیری زیبایی مطلق انسان و زیبایی، زیبایی سخن و بیان، سخن گفتهایم. در نهایت وصف ناپذیری جمال و انعکاس زیبایی مطلق، در زیباییهای محسوسات را در تصویرهای شاعرانة دیوان کبیر پی گرفتهایم. سرانجام به این نکته دست یافتهایم که اولاً مولانا، در کنار فلاسفه و محققان از زیبایی در چارچوب حکمت ذوقی سخن گفته و ثانیاً باور ندارد که انسان بتواند زیبایی را، آن چنان که هست وصف نماید او این ناتوانی را به دلیل مطلق بودن زیبایی از سویی و از دیگر سوی به دلیل در اختیار نداشتن ابزار مناسب برای شناخت زیبایی میداند.
تفاصيل المقالة
خورشید نجفی جویباری [1]-حسن شمسینی غیاثوند [2]- سید اسد الله اطهری مریان[3]- صمد قائم پناه[4] تاریخ دریافت: 28/10/1398- تاریخ پذیرش:1/12/1398 چکیده: شریعتی در آثار و دیدگاه های خود نظریاتی در مورد برداشت های هویتی، اخلاقی و دینی برای زیست این جهانی ارایه می کند. به همی أکثر
خورشید نجفی جویباری [1]-حسن شمسینی غیاثوند [2]- سید اسد الله اطهری مریان[3]- صمد قائم پناه[4] تاریخ دریافت: 28/10/1398- تاریخ پذیرش:1/12/1398 چکیده: شریعتی در آثار و دیدگاه های خود نظریاتی در مورد برداشت های هویتی، اخلاقی و دینی برای زیست این جهانی ارایه می کند. به همین دلیل با توجه به اینکه جهان اسلام از جمله ایران تحت تاثیر بحران های همه جانیه جهانی شدن و رسانه ها قرار گرفته است، بازاندیشی در آرا شریعتی می تواند به بخشی از این چالش ها اجتماعی و اخلاقی پاسخ دهد. به همین دلیل در دهه های اخیر مفاهیم و آرا خاص شریعتی درباره انسان بی خویشتن، دموکراسی متعهد، برابری، عدالت خواهی، دین معنا بخش، فردگرایی، مسئولیت پذیری همگان بسیار افزایش یافته است، چرا که این قبیل مفاهیم در راستای پاسخگویی به بحران انسان رها شده، بحران هویت، افزایش نزاع های اجتماعی، انزواگرایی شهروندان، سبک زندگی نوین، ناکارامدی دموکراسی سیاسی و چالش های مدرنیته بوده است. به عبارت دیگر تحلیلگران و متفکران کنونی تلاش می کنند که با بازاندیشی از اندیشه های شریعتی و تطبیق این آرا با سده بیست و یکم، پاسخگوی وضعیت و نیازهای کنونی شهروندان در ابعاد اجتماعی باشند. [1]- دانشجوی دوره دکتری، علوم سیاسی (اندیشه سیاسی)، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، واحد تاکستان، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران kh.najafi58@gmail.com [2] - استادیار و عضو هیئت علمی، علوم سیاسی، گروه علوم سیاسی، واحد تاکستان، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین ایران: نویسنده مسئول Shamsini_h@yahoo.com [3] - استادیار و عضو هیئت علمی، گروه علوم سیاسی، واحد تاکستان، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران athariy.asadolah@yhoo.com [4]- استادیار و عضو هیئت علمی، گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، واحد تاکستان ، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران sghaempanah89@gmail.com
تفاصيل المقالة
عصر ابن بابویه از دورههای پرالتهاب در تاریخ مذهب شیعۀ امامیه بهحساب میآید. خروج امام از دسترس مستقیم در کنار تردیدافکنی دیگر فرقْ مردم را با حیرتی فراگیر مواجه کرد. در چنین وضعیتی ابن بابویه با نگارش کتاب کمال الدین تلاش نمود مهمترین چالشهای گفتمانی عصر خویش را که أکثر
عصر ابن بابویه از دورههای پرالتهاب در تاریخ مذهب شیعۀ امامیه بهحساب میآید. خروج امام از دسترس مستقیم در کنار تردیدافکنی دیگر فرقْ مردم را با حیرتی فراگیر مواجه کرد. در چنین وضعیتی ابن بابویه با نگارش کتاب کمال الدین تلاش نمود مهمترین چالشهای گفتمانی عصر خویش را که موجب شکلگیری حیرتی گسترده پیرامون امام عصر (ع) شده بود بررسی کند. به دلیل عدم انعکاس مستقیم این گفتمانها در آثار تاریخی مختلف، لازم است با تحلیل و دستهبندی دادههای مندرج در کتاب کمال الدین، مهمترین جریانهای فکری شیعیان دورۀ حیرت و چالشهای گفتمانی ایشان را بازشناسیم. به نظر میرسد ابن بابویه خود را با سه مسئلۀ اصلیِ اثبات وجود حجت الٰهی و تعیّن یافتنش در فرزند امام عسکری (ع)، غیبت امام و عدم تنافی آن با شئون امامت، و طول عمر امام روبهرو میدیده است. مطالعۀ پیشرو برای آزمون همین فرضیه صورت میگیرد. میخواهیم دریابیم هریک از این قبیل مسائل از جانب کدام دسته از مخالفان مطرح میشده، و پاسخهای ابن بابویه در مقام رویارویی با هرکدام چه بوده است.
تفاصيل المقالة
شاهنامة حیرتی تونی با عنوان کتیب معجزات از حماسههای کمیاب ادب فارسی است. این حماسة دینی در سال ۹۵۳ هجری، در بحر هزج مسدس مقصور یا محذوف، به نام شاه طهماسب اول سروده شد. این منظومه در بیش از بیست هزار بیت، دربردارندة جنگهای پیامبر و بزرگان شیعه است. این اثر افزونبر اه أکثر
شاهنامة حیرتی تونی با عنوان کتیب معجزات از حماسههای کمیاب ادب فارسی است. این حماسة دینی در سال ۹۵۳ هجری، در بحر هزج مسدس مقصور یا محذوف، به نام شاه طهماسب اول سروده شد. این منظومه در بیش از بیست هزار بیت، دربردارندة جنگهای پیامبر و بزرگان شیعه است. این اثر افزونبر اهمیت ادبی و مذهبی و تاریخی، برای شناخت بیشتر مذهب و ادبیات دورة صفویه بسیار سودمند است؛ همچنین واقعیتهای مهمی از آغاز اسلام ارائه میکند. نسخهشناسان تاکنون نه نسخة خطی از این اثر معرفی کردهاند. باتوجهبه ویژگیهایی که بیان شد، معرفی و تصحیح دقیق این اثر بسیار اهمیت دارد. هدف این پژوهش معرفی نسخههای خطی و بررسی موضوع و سبک شاهنامة حیرتی است. در این جستار برای بررسی محتوا و ویژگیهای سبکی این منظومه، چهار نسخة مهم آن در نظر گرفته شد که در مقاله بهترتیب معرفی میشود. در این بررسی میتوان دریافت سبک زبانی و ادبی سادة این اثر و شیوة تفکر تعصبآلود شاعر درخور اهمیت است؛ همچنین ویژگیهای عمومی شاهنامة حیرتی، نمایندة شیوة ادبی دورة صفوی است و احساسات مذهبی شاعر، بازگوکنندة گفتمان حاکم در همان روزگار است. گفتنی است منظومة حیرتی در معرفی سیر اندیشة مذهبی و دگرگونی حماسههای دینی نقش مؤثری دارد.
تفاصيل المقالة
عقلاءالمجانین یا فرزانگان دیوانهنما بهرغم رفتارهای عجیبشان، دارای شخصیت و نبوغ شگفتانگیزی هستند که بیانگر عمق نگرش آنها به انسان و جهان است. ابنعربی در فتوحات مکیّه عقلاءالمجانین را بهالیل نامیده است و منشأ جنون آنها را وارد غیبی ناگهانی میداند که موجب حیرت ابدی آ أکثر
عقلاءالمجانین یا فرزانگان دیوانهنما بهرغم رفتارهای عجیبشان، دارای شخصیت و نبوغ شگفتانگیزی هستند که بیانگر عمق نگرش آنها به انسان و جهان است. ابنعربی در فتوحات مکیّه عقلاءالمجانین را بهالیل نامیده است و منشأ جنون آنها را وارد غیبی ناگهانی میداند که موجب حیرت ابدی آنان گردیده است و ارتعاشی درونی در آنان پدید آورده است. از نظر ابنعربی تجلی ناگهانی الهی، عقل این طایفه را با خود برده است و در عالم لاهوت زندانی کرده است. آنان پس از صعود عقلشان به عالم لاهوت، هیچگونه تدبیر و فکری نسبت به عالم ناسوت و کارهای دنیوی خود ندارند، اما سخنانی بسیار عمیق و حکیمانه بر زبان میرانند که خود هیچگونه قصدی از بیان آن ندارند، بلکه خداوند آن سخنان را بر زبانشان جاری میسازد. از نظر ابنعربی این طایفه خردمندانِ بدون خردی هستند که در ظاهر دیوانه یا همان مستوران از تدبیر عقل شناخته میشوند و به همین دلیل آنان را عقلای مجانین نام نهادهاند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications