با وجود این که شاهنامه فردوسی سراسر رزم و بزم و جوشش است، اما اشارات تعلیمی فراوانی، پیرامون عبرت گرفتن از دنیا در آن وجود دارد. این شاه کار سترگ، در قالب توصیف زندگانی شهریاران و پهلوانان، زیباترین و آموزنده ترین وصفها را دربارۀ مرگ و زندگانی بیان نموده است. این کتاب أکثر
با وجود این که شاهنامه فردوسی سراسر رزم و بزم و جوشش است، اما اشارات تعلیمی فراوانی، پیرامون عبرت گرفتن از دنیا در آن وجود دارد. این شاه کار سترگ، در قالب توصیف زندگانی شهریاران و پهلوانان، زیباترین و آموزنده ترین وصفها را دربارۀ مرگ و زندگانی بیان نموده است. این کتاب، از سر تا به بُن، نفس گرم حکیمی را با خود دارد که با هنرمندی تمام، خردورزی ایرانیان را با باورهای اسلامی پیوند زده، ترکیبی متوازن از اندیشههای انسانی در امر تعلیم و تربیت خلق نموده است. در جای جای این اثر جاودان، شکوفایی و سپس پرپر شدن زندگی پادشاهان با دیده عبرت نگریسته شده است. حکیم توس، در لابلای شرح حال آنها، خوشی ها را با نا کامی ها در هم آمیخته است و از آنجا که نگرش او ملهم از بینش دینی است، مرگ برای او به منزله نردبان انتقال از جهان فانی به سرای باقی است. علاوه بر این، نگاه او به دنیا، به منزله دار مکافات، از ویژگیهای بارز اندیشه حاکم بر شاهنامه است و غالب قهرمانان او، در همین دنیا به سزای کردار خویش میرسند.
تفاصيل المقالة
تحلیل با رویکرد بینامتنیت ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی میکند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسة تعالیم اخلاقی کیمیای سعادت و طب القلوب است. اخلاق، بخش مهمی از ادب تعلیمی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. بهگونهای که در زبان فارسی آثاری همچون کیمیای سعادت و ط أکثر
تحلیل با رویکرد بینامتنیت ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی میکند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسة تعالیم اخلاقی کیمیای سعادت و طب القلوب است. اخلاق، بخش مهمی از ادب تعلیمی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. بهگونهای که در زبان فارسی آثاری همچون کیمیای سعادت و طب القلوب، با موضوع ادب تعلیمی و سرشار از آموزههای اخلاقی به وجود آمدهاند. در بررسی پارهای از فضایل و رذایل اخلاقی این دو کتاب، درمییابیم تعالیم اخلاقی در این دو اثر بهخوبی نمایان و چشمگیر است. غزالی و نقشبندی در آثار خود بهصراحت پیام های اخلاقی خود را به نوع بشر عرضه می کنند. انسان عصر حاضر، به عامل کنترلکننده و بازدارنده از سقوط در منجلاب فساد، بیشتر از روزگاران گذشته نیازمند است. درنتیجه نیاز جهان معاصر به اخلاقیات، برای برونرفت از فسادهای اخلاقی موجود، حیاتی است. بر این اساس با شناخت فضیلت ها و رذیلتهای اخلاقی از نگاه این دو نویسنده، می توان به جهانبینی آنها پی برد و با تعمّق در اندیشه هایشان، درراه معرفت اخلاقیات و نیز معرفی پیامهای اخلاقی آنها در راستای اِعمال آنها در زندگی فردی و اجتماعی برای نجات نوع بشر از تباهی و فسادهای دنیای کنونی، گام برداشت، نگارنده با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با بهرهگیری از روش کتابخانهای موضوع حاضر را در قالب مقالهای علمی -پژوهشی بررسی و تحلیل کرده است.
تفاصيل المقالة
در گسترۀ ادب فارسی، مسائل تعلیمی و اندرزی از جایگاه مهمی برخوردار است، به طوری که نفوذ و سیطرۀ آن را در همۀ گونه های ادبی شاهد هستیم. در این بین، برخی آثار کاملاً بر این مبنا نوشته شده اند که مجموعه ای از اخلاقیات را در قالب داستان به مخاطب انتقال دهند که در این بین، رو أکثر
در گسترۀ ادب فارسی، مسائل تعلیمی و اندرزی از جایگاه مهمی برخوردار است، به طوری که نفوذ و سیطرۀ آن را در همۀ گونه های ادبی شاهد هستیم. در این بین، برخی آثار کاملاً بر این مبنا نوشته شده اند که مجموعه ای از اخلاقیات را در قالب داستان به مخاطب انتقال دهند که در این بین، روضه العقول و مرزبان نامه قابل توجه اند. در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی -تحلیلی و استناد به منابع کتاب خانه ای، حکایت مناظرۀ دیو گاوپای با مرد دینی از روضه العقول با حکایت دیو گاوپای و دانای دینی از مرزبان نامه به لحاظ بازنمایی آموزه های تعلیمی، تحلیل و مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو نویسنده بیش از همه بر آموزه های خردورزی و علم آموزی و نکوهش دنیا و دنیاستیزی تأکید کرده اند. همچنین، ملطیوی به مسائلی چون: نکوهش غرور و خودبرتربینی؛ نیکوسخنی؛ زهدگرایی و پرهیزگاری؛ خدامحوری و توکل به حق تعالی؛ قناعت ورزیدن و اهمیت راست گویی و راست کرداری اشاره کرده و وراوینی هم، از اندرزهایی چون: نکوهش گرایش به هوی و هوس؛ ممکن الخطا بودن حواس آدمی و نکوهش تقدیرگرایی و تسلیم بودن سخن گفته است. این بررسی مشخص نمود که تنوع و فراگیری اخلاقیات در روضه العقول افزون تر است که این امر می تواند ناشی از حجم بیشتر تألیف ملطیوی باشد.
تفاصيل المقالة
در این پژوهش، با هدف آشنایی بیش تر با فرهنگ عامیانۀ مردم جهرم، آموزه های تعلیمیِ ضربالمثلهای لهجۀ جهرمی با تکیه بر سیصدوپنجاه مثل، بررسی گردیده است. ضرب المثل ها نخست به روش میدانی و با گوش دادن به سخنان تعدادی از افراد بومی و کهنسال و کمک گرفتن از افرادی که مجموعه أکثر
در این پژوهش، با هدف آشنایی بیش تر با فرهنگ عامیانۀ مردم جهرم، آموزه های تعلیمیِ ضربالمثلهای لهجۀ جهرمی با تکیه بر سیصدوپنجاه مثل، بررسی گردیده است. ضرب المثل ها نخست به روش میدانی و با گوش دادن به سخنان تعدادی از افراد بومی و کهنسال و کمک گرفتن از افرادی که مجموعه ای از ضرب المثل ها را در اختیار داشته اند و نیز با مراجعه به منابع مکتوبی که برخی نمونه ها در آن ثبت گردیده، گردآوری و به روش توصیفی- تحلیلی به اختصار تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که این مثل ها در گذر زمان بر اساس بینش، خوی جمعی و واقعیت های زندگی مردم این منطقه و به زبانی آهنگین، حکیمانه و برساخته از واژه های فارسی، پدید آمده و بازتابی از موضوعات گوناگون و گاه متناقضِ مرتبط با زندگی مردم جهرم است. همچنین آموزه های گوناگونی همچون لزوم هوشیاری در شناخت افراد، رعایت سنخیت در کارها، اهمیت دادن به کار و تربیت فرزند، آینده نگری، وظیفه شناسی، صبر، دقت در معاملات، اعتماد به نفس و نه گفتن در جای لازم و نکوهش رفتارهایی چون ادعا، تازه به دوران رسیدگی، ناسپاسی، بی اصالتی، خسّت، تنبلی، تن پروری، افشای راز، تکبّر، پرگویی و رفتار دوگانه با بسامدهای متفاوت از این ضرب المثل ها قابل یادگیری است.
تفاصيل المقالة
مثنوی بهرام و بهروز از وقار شیرازی، منظومهای تعلیمی و عرفانی در 1440 بیت است که در سدۀ سیزدهم هجری سروده شده و محتوایی تعلیمی و عرفانی دارد. از این مثنوی تاکنون یک نسخۀ خطی به کتابت میرزا ابراهیم، مشهور به آقا و متخلّص به صفا به دست آمده است. شاعر هدف خود را از سرودن ا أکثر
مثنوی بهرام و بهروز از وقار شیرازی، منظومهای تعلیمی و عرفانی در 1440 بیت است که در سدۀ سیزدهم هجری سروده شده و محتوایی تعلیمی و عرفانی دارد. از این مثنوی تاکنون یک نسخۀ خطی به کتابت میرزا ابراهیم، مشهور به آقا و متخلّص به صفا به دست آمده است. شاعر هدف خود را از سرودن این منظومه، بیان مسائل حکیمانه به زبان شعر بیان کرده و برای تحقق این هدف، از شیوۀ عطار و مولانا و نظامی تأثیر پذیرفته است. گسترۀ این تتبع در دو حوزۀ لفظ و معنا قابل شناسایی است. مثنوی بهرام و بهروز در سطوح فکری و زبانی و ادبی دارای ویژگیهای قابل تأملی است که این موضوع، نشان از احاطۀ علمی و ادبی وقار شیرازی دارد. در مقالۀ حاضر، با تکیه بر روش توصیفیتحلیلی، ضمن معرفی مختصر شاعر، ویژگیهای گوناگون تنها نسخۀ خطی بهدستآمده از مثنوی بهرام و بهروز در سطوح یادشده بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که مثنوی مذکور از دید فکری، در پی تبیین آموزههای تعلیمی و عرفانی به مخاطبان خویش است و روساختی عاشقانه و ژرفساختی آموزهای دارد. از دید زبانی، وقار با تکیه بر سادهگویی و ویژگیهای سبک خراسانی بهویژه روش مولانا، اثرش را به رشتۀ نظم درآورده است. در سطح ادبی نیز، شاعر بیش از همه به صورتهای خیالی تشبیه و استعاره نظر داشته که این امر بیانگر جنبههای خیالانگیزی و شاعرانگی برجستۀ مثنوی بهرام و بهروز است.
تفاصيل المقالة
ادبیات تعلیمی سابقۀ طولانیمدت در ادبیات ایران دارد. هدف از نگارش آثار تعلیمی، آموزش و تعلیم مسائل و نکات اخلاقی برای ارتقای اخلاق مخاطب است. قابوسنامه اثر عنصرالمعالی و سیاستنامه نوشتۀ خواجه نظامالملک طوسی، که هر دو مربوط به قرن پنجم هجریاند، جزء ادبیات تعلیمی به ش أکثر
ادبیات تعلیمی سابقۀ طولانیمدت در ادبیات ایران دارد. هدف از نگارش آثار تعلیمی، آموزش و تعلیم مسائل و نکات اخلاقی برای ارتقای اخلاق مخاطب است. قابوسنامه اثر عنصرالمعالی و سیاستنامه نوشتۀ خواجه نظامالملک طوسی، که هر دو مربوط به قرن پنجم هجریاند، جزء ادبیات تعلیمی به شمار میروند. این مقاله با شیوۀ توصیفی و تحلیلی سعی دارد با رویکردی مقایسهای، آموزههای تعلیمی این دو متن را در دو زمینۀ آموزههای مربوط به سیاست و کشورداری و اخلاق فردی بررسی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا بین این آموزهها در دو متن یادشده تفاوتی میتوان قائل شد. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته که در قابوسنامه بیشتر به آموزههای اخلاق فردی تأکید شده؛ ضمن آنکه از آموزههای مربوط به سیاست و کشورداری غفلت نشده است. در مقابل در سیاستنامه بیشتر در جهت هدف نویسنده و موضوع اثر بر آموزههای مربوط به سیاست و کشورداری، تأکید بیشتری صورت گرفته است.
تفاصيل المقالة
شیخ عبدالقادر گیلانی از عارفان قرن پنجم که در علوم فقه، حدیث، تفسیر و ادب، سرآمد روزگار خویش بود و سبک نگارش او در آموزههای تعلیمیاش بهگونهای بود که بزرگانی چون محییالدین ابنعربی را تحتتأثیر قرار داده بود. در بغداد کار وعظ را برگزید و گفتاری شیرین داشت. در مجلس أکثر
شیخ عبدالقادر گیلانی از عارفان قرن پنجم که در علوم فقه، حدیث، تفسیر و ادب، سرآمد روزگار خویش بود و سبک نگارش او در آموزههای تعلیمیاش بهگونهای بود که بزرگانی چون محییالدین ابنعربی را تحتتأثیر قرار داده بود. در بغداد کار وعظ را برگزید و گفتاری شیرین داشت. در مجلس تعلیم او بیش از چهار هزار نفر گرد میآمد که سهروردی، مقدسی و ابن جوزی از شاگردان تحت تربیت او بودهاند. مبنای روش تربیتی وی هماهنگی طریقت با شریعت و اطاعت از قرآن و سنت است و لازمۀ سیروسلوک را تربیت اخلاقی میداند. فتوح الغیب اثری تعلیمی از عبدالقادر گیلانی است. نویسنده با نگاهی شریعتمدارانه، مفاهیم معرفتشناسی، نکات تربیتی و اخلاقی را برای تعلیم مخاطب تبیین میکند. در این نوشتار بر آنیم تا با روش توصیفی و رویکرد تحلیلی بر مبنای یافتهها، اصول تربیتی شیخ را که به سالک متربی برای تبدیل نفس اماره به نفس مطمئنه توصیه میکند، بررسی کنیم و تأثیر تعلیمات وی را در نکات بیدل از مریدان عبدالقادردر شبهقارۀ هند نشان دهیم. لزوم این تحقیق آنکه گیلانی مؤسس سلسلۀ تصوف قادریه، در شبهقاره، طرفداران بسیاری دارد و مریدانش بسیاری از سیرههای تعلیمی او را برای تزکیۀ نفس به کار میبرند اما تعلیمات او ناشناخته است. در این تحقیق، سعی شده جلوهای روشنتر از اصول تربیتی او برای محققان ارائه شود. نتایج پژوهش بیانگر این است که بیدل در نگارش نکات علاوه بر قالب و محتوا، با بهرهگیری از آموزههای تعلیمی گیلانی به اثر خود ارزش و غنای بیشتری بخشیده است. بیدل و عبدالقادر در مبانی و مباحث اخلاقی و تعلیمی خود مشترکات فراوانی دارند، اما در برخی موارد تفاوت دیدگاه نیز دارند که در این مقاله بررسی شده است.
تفاصيل المقالة
شعر در بین ایرانیان از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ چنان که اغلب فرمان روایان در گذشته از شعر و شاعر به عنوان سلاحی برای منافع خود استفاده می کردند؛ با آغاز جنبش مشروطیت نگرش شاعران به حکمران و مسائل اجتماعی دگرگون شد. ملکالشعرای بهار برجسته ترین شخصیت ادبی – سیاس أکثر
شعر در بین ایرانیان از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ چنان که اغلب فرمان روایان در گذشته از شعر و شاعر به عنوان سلاحی برای منافع خود استفاده می کردند؛ با آغاز جنبش مشروطیت نگرش شاعران به حکمران و مسائل اجتماعی دگرگون شد. ملکالشعرای بهار برجسته ترین شخصیت ادبی – سیاسی و بهترین نمونة این دگرگونی به شمار می رود. شعر او آکنده از آموزه های اخلاقی و تعلیمی است؛ آموزههایی همچون دادگری، بخشش، ایثار و مهربانی و امثال آن که به قصد بیداری فرمان روایان از خواب غفلت و برحذر داشتن آنان از خودسری و ستم سروده شده است. این آموزهها آن چنان متنوع و گسترده اند که زوایای گوناگون عرصة حکمرانی را در بر می گیرند. شاعر بر اساس فرهنگ الهی و اسلامی، دادگری و عدالت را محور تعالیم خود قرار میدهد و آن را مایة سعادت دو جهان معرفی می کند؛ همچنین وی تحقق ارزشهای معنوی و کمال انسان را در فضای استبداد امکان پذیر نمی داند. ریشة آموزه های تعلیمی بهار را باید در تعالیم دین مبین اسلام و فرهنگ و تاریخ ایران باستان جست که با درایت، دل سوزی، شجاعت و هنر او همراه است.
تفاصيل المقالة
قابوسنامه یکی از متون اندرزمحور در گسترۀ ادب فارسی است. عنصرالمعالی گاهی با سنتشکنیهای آگاهانه، کلام را پیچیده و دیریاب میکند و رمزهایی را در لایههای زیرین متن میگنجاند که مخاطب جزئینگر را بهسوی معنا راهنمایی میکند. در دوران معاصر، یکی از متغیرهای مهم علم نشانه أکثر
قابوسنامه یکی از متون اندرزمحور در گسترۀ ادب فارسی است. عنصرالمعالی گاهی با سنتشکنیهای آگاهانه، کلام را پیچیده و دیریاب میکند و رمزهایی را در لایههای زیرین متن میگنجاند که مخاطب جزئینگر را بهسوی معنا راهنمایی میکند. در دوران معاصر، یکی از متغیرهای مهم علم نشانهشناسی ـ روشی برای تحلیل ابعاد جدیدی از یک اثر ـ رمزگان نام دارد. رولان بارت پژوهشهایی را در این باره انجام داده و رمزگان را به پنج نوع کنشی، هرمنوتیکی، نمادین، معنابُنی و فرهنگی تقسیم کرده و برای هرکدام کارکردی را شرح داده است. در مقالۀ حاضر، با استناد به منابع کتابخانهای و روش توصیفی ـ تحلیلی، مبانی اخلاقی روابط والدین ـ فرزند در دو باب از قابوسنامه (نهم و بیستوهفتم) براساس مبانی نظریۀ رمزگان بارت کاویده شده است تا اغراض ثانویۀ عنصرالمعالی از بازگویی حکایتهای تعلیمی بررسی شود. نتایج کلی پژوهش نشان میدهد که در سطح رمزگان فرهنگی، ایدئولوژی و بینامتنیت دینی برای تبیین آموزهها نمودی فراگیر داشته است. رمزگان هرمنوتیکی در بازنمایی زوایای مبهم روایت تعلیمی مؤثر بوده است. تقابلهای دوگانی در رمزگان نمادین، بر تقابل پیوسته میان خیر و شر تأکید دارد. با بررسی رمزگان معنابنی مشخص شد که عنصرالمعالی با بهرهگیری از کلمات و عبارتهای دینی، نظام دلالتی اخلاقبنیاد خود را تبیین کرده و با هدف تقویت آگاهی مخاطب، به تشریح نکات تعلیمی مدّنظر خود پرداخته است. همچنین، استفاده از رمزگان کنشی در عینیّتنمایی روابط اخلاقی میان فرزندان و والدین تأثیری بسزا داشته است.عنصرالمعالی، قابوسنامه، آموزههای تعلیمی، رولان بارت، رمزگانهای پنجگانه
تفاصيل المقالة
آموزههای تعلیمی- اخلاقی از مؤلفههای مهم آثار ادبای بزرگ هستند که در شکلگیری صحیح مبانی تعلیمی- اخلاقی در جوامع انسانی نقش اساسی ایفا میکنند. ژاندو لافونتن از شاعران کلاسیک قرن هفدهم فرانسه ادبیات تعلیمی را محدود به تلقین و تبلیغ نصایح خشک نکرد و مسائل گوناگون تعلیم أکثر
آموزههای تعلیمی- اخلاقی از مؤلفههای مهم آثار ادبای بزرگ هستند که در شکلگیری صحیح مبانی تعلیمی- اخلاقی در جوامع انسانی نقش اساسی ایفا میکنند. ژاندو لافونتن از شاعران کلاسیک قرن هفدهم فرانسه ادبیات تعلیمی را محدود به تلقین و تبلیغ نصایح خشک نکرد و مسائل گوناگون تعلیمی- اخلاقی را حسب شرایط مخاطب ارزیابی نمود و آن چه را در نگاهش سدّ راه تکامل جامعه انسانی بود، در قالب افسانه بازنمایی کرد تا به مخاطبانش (کودکان) عرضه کند. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی برای تبیین اندیشههای تعلیمی- اخلاقی لافونتن در مجموعة افسانههایش انجام شدهاست تا به مخاطب بنمایاند، گونههای آموزههای تعلیمی در افسانههای لافونتن کدامند؟ و رویکرد وی در بیان این آموزهها چگونه است؟ بررسیها نشان میدهد، لافونتن اندیشههای تعلیمی- اخلاقی خود را مانند علمآموزی، دعوت به کار و تلاش، نکوهش تملق، نهی خودپسندی، دعوت به نرمخویی و ملایمت، نوع‎دوستی و دیگرگزینی در قالب فابلها و پارابلهای داستانی- تخیّلی تبیین کردهاست.
تفاصيل المقالة
مثنوی آفریننامۀ ابوشکور بلخی از آثار تعلیمی قرن چهارم و موضوع آن اخلاق و پند و اندرز است. هرچند بخشهای زیادی از این مثنوی از میان رفته، همین مقدار اندک، گواه بر استادی و مهارت شاعر آن در عرصۀ ادبیات تعلیمی است. در جستار پیش رو، ابتدا ناظر به دلالتها و نشانههای زبانی أکثر
مثنوی آفریننامۀ ابوشکور بلخی از آثار تعلیمی قرن چهارم و موضوع آن اخلاق و پند و اندرز است. هرچند بخشهای زیادی از این مثنوی از میان رفته، همین مقدار اندک، گواه بر استادی و مهارت شاعر آن در عرصۀ ادبیات تعلیمی است. در جستار پیش رو، ابتدا ناظر به دلالتها و نشانههای زبانی و تصویری، آموزههای تربیتی آفریننامه با بسیاری از کتابهای اخلاقی پیش از اسلام تطبیق داده شد؛ حاصل کار حاکی از آن است که توصیههای حکمی آفریننامه، متأثر از اندرزهای پیش از اسلام، بهویژه آموزههای اخلاقی دورۀ ساسانیان است. پس از ابوشکور، نویسندگان و شعرای بسیاری آفریننامه را سرمشق کار خود قرار دادهاند؛ از جملۀ این نویسندگان میتوان عنصرالمعالی کیکاوس را نام برد که در نگارش اثر ارزشمند خود، قابوسنامه، به آفریننامۀ ابوشکور نظر داشته است. گام دیگر پژوهش حاضر، نقد و بررسی آموزههای اخلاقی مشترک آفریننامه و قابوسنامه از حیث محتوایی، زبانی و بلاغی است. مؤلفههای تربیتی آفریننامه به سه شکل در قابوسنامه نمود یافته است: بخشی از ابیات آفریننامه عیناً در قابوسنامه تضمین شده است، قسمتی دیگر شامل مضامین و پیام اخلاقی مشترکی است که از حیث زبانی وبیانی و تصویری نیز بهسبب تشابهات بسیار، خواننده را به اقتباس عنصرالمعالی از بوشکور و یا بهرهگیری آن دو از آبشخوری واحد راهنمایی میکند؛ افزون بر موارد یادشده، بخشی از آموزههای این دو اثر، فقط بهلحاظ محتوایی مشترکاند.
تفاصيل المقالة
جامع الاسرار رسالهای عرفانیتعلیمی است که محمدعلی اصفهانی ملقب به نورعلیشاه (وفات 1212ق)، عارف مشهور اوایل قرن سیزدهم هجری، آن را به تقلید از گلستان سعدی، به نظم و نثر مسجع نوشته است. نورعلیشاه سرآمد عارفان دورۀ قاجار است که آثار عرفانی متعددی به نظم و نثر، از وی ب أکثر
جامع الاسرار رسالهای عرفانیتعلیمی است که محمدعلی اصفهانی ملقب به نورعلیشاه (وفات 1212ق)، عارف مشهور اوایل قرن سیزدهم هجری، آن را به تقلید از گلستان سعدی، به نظم و نثر مسجع نوشته است. نورعلیشاه سرآمد عارفان دورۀ قاجار است که آثار عرفانی متعددی به نظم و نثر، از وی به جا مانده است. بررسی آثار وی به شناخت متون ادب عرفانی دورۀ قاجار کمک خواهد کرد. مقالۀ حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسشهاست: جامع الاسرار دارای چه آموزههای تعلیمی است و نورعلیشاه از چه شگردهایی برای آموزش آنها استفاده کرده است؟ در این پژوهش، آموزههای تعلیمی جامع الاسرار با شیوۀ توصیفیتحلیلی مورد بررسی قرار گرفت و آموزههای بارز آن در سه عنوان عرفان نظری، اخلاقیتربیتی و عرفانیصوفیانه دستهبندی شد. با وجود آنکه نورعلیشاه همچون شیخ اجل، سعدی، به آموزههای اخلاقیتربیتی توجه زیادی داشته و بهدلیل اقبال عموم به گلستان سعدی مایل بوده است، همچون بسیاری دیگر، نظیرهای بر این شاهکار ادب فارسی بنویسد اما آموزههای عرفانیصوفیانه که علت غایی نگارش این رساله بوده، از دو آموزۀ دیگر در جامع الاسرار بیشتر است. همچنین مؤلف برای آموزش مفاهیم مورد نظر از دو روش مستقیم و غیرمستقیم و از شگردهایی نظیر قصهگویی، آموزش از طریق گفتوگو بین شخصیتها، آموزش از طریق مناجات، آموزش از طریق پند و اندرز و آموزش از طریق پرسش و پاسخ استفاده کرده و در نگارش این اثر، به تمام اقشار جامعه از افراد عامی تا خواص عارفان، بهعنوان مخاطب توجه داشته است.
تفاصيل المقالة
منتقدان در هر جامعه، از حقوقی برخوردارند که گاه این مهم نادیده گرفته میشود. شیوۀ مواجهۀ حاکمان با این گروه، سرشار از آموزههای اخلاقی و تعلیمی است که در احیاء علومالدین مورد مطالعه قرار گرفت. غزالی در این اثر، ضمن بررسی زندگی حاکمان و برشمردن فضایل و رذایل اخلاقی حاکم أکثر
منتقدان در هر جامعه، از حقوقی برخوردارند که گاه این مهم نادیده گرفته میشود. شیوۀ مواجهۀ حاکمان با این گروه، سرشار از آموزههای اخلاقی و تعلیمی است که در احیاء علومالدین مورد مطالعه قرار گرفت. غزالی در این اثر، ضمن بررسی زندگی حاکمان و برشمردن فضایل و رذایل اخلاقی حاکمان دینی و غیردینی و منش و بینش آنها در مواجهه با منتقدان، به تبیین آموزههای تعلیمی پرداخته است. حاکمان دینی در این پژوهش شامل پیامبر اکرم(ص)، برخی معصومین(ع) و خلفای راشدین و حاکمان غیردینی، شامل برخی خلفای اموی و عباسی است. در این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیل محتوا تدوین شده، ضمن بررسی چهار ربع کتاب احیاء علومالدین، شاهد صفات نیکو و نکوهیدۀ حاکمان در مواجهه با منتقدان هستیم که واکنش حاکمان دینی و غیردینی و آموزههای اخلاقی از این مواجههها، جداگانه بررسی شده است. صفات اخلاقی نیکو شامل رعایت ادب، عفو و بخشش، صبر و بردباری، طلب هدایت، مدارا و انتقادپذیری است و صفات اخلاقی نکوهیده شامل خشم، ناشکیبایی، آزار، شکنجه و قتل میشود. موضوع این پژوهش، بهخاطر تازگی و بهروز بودن، امروزه هم میتواند مورد اقبال واقع شود و برای جامعه، کاربردی ارزنده و آموزنده داشته باشد.
تفاصيل المقالة
امروزه بینامتنیت اصطلاحی رایج در نظریههای ادبی و زبانشناسی است. بینامتنیت بر این اصل مبتنی است که هیچ اثری مستقل و خود ساخته مؤلف نیست بلکه از متون گذشته و از اندیشه فراروی ادبیات بهره برده است. بینامتنیت رابطه یک متن با سایر متون را بررسی میکند. هدف این مقاله آن ا أکثر
امروزه بینامتنیت اصطلاحی رایج در نظریههای ادبی و زبانشناسی است. بینامتنیت بر این اصل مبتنی است که هیچ اثری مستقل و خود ساخته مؤلف نیست بلکه از متون گذشته و از اندیشه فراروی ادبیات بهره برده است. بینامتنیت رابطه یک متن با سایر متون را بررسی میکند. هدف این مقاله آن است که با استفاده از این نظریه آموزههای اخلاقی و اجتماعی پروین اعتصامی و انوری را ارزیابی کند. برای نیل به این هدف قطعه اشک یتیم از پروین اعتصامی با قطعه والی شهر ما گدایی بی حیاست از انوری بررسی و تجزیه و تحلیل شده است و تشابه و افتراق آن نمایانده شده است.
تفاصيل المقالة
بوداق اظهری شیرازی، شاعر ناشناختة قرن دهم و یازدهم هجری، مجموعهاشعاری 10385 بیتی دارد که آن را رسالۀ کمال نامیده است. نگارندگان این پژوهش مؤلفههای تعلیمی اظهری را در اشعار وی بررسی میکنند؛ نیز با شیوۀ توصیفیـتحلیلی مبتنی بر اشعار اظهری درپی پاسخگویی به این پرسش هستند أکثر
بوداق اظهری شیرازی، شاعر ناشناختة قرن دهم و یازدهم هجری، مجموعهاشعاری 10385 بیتی دارد که آن را رسالۀ کمال نامیده است. نگارندگان این پژوهش مؤلفههای تعلیمی اظهری را در اشعار وی بررسی میکنند؛ نیز با شیوۀ توصیفیـتحلیلی مبتنی بر اشعار اظهری درپی پاسخگویی به این پرسش هستند: در رسالۀ کمال اظهری کدام آموزههای تعلیمی وجود دارد و شاعر از چه شگردها و شیوههایی برای تبیین آنها استفاده کرده است؟. با پاسخ به این پرسش استدلال میکنند که نعت و منقبت خاندان نبوت و امامت(ع)، مدح سلاطین صفوی، عشق مجازی، توصیف حوادث زندگی و هجو و هزل از مضامین اصلی شعر اظهری است؛ اما شاعر، مانند بسیاری از شاعران پیشین، در قالبها و مضامین متنوع شعریِ خود گاهی بهشکل مستقل و گاهی در لابهلای مضامین و انواع ادبی دیگر به تعلیم خیر و نیکی (روش ایجابی) به مخاطبان خاص و عام خویش یا بازداشتن آنها از زشتیها و بدیها (شیوۀ سلبی) پرداخته است. اظهری تعالیم خود را به دو شیوۀ مستقیم و غیرمستقیم به مخاطب آموزش داده است؛ همچنین از شگردهای قصهگویی، خطابالنفس (تجرید)، استشهاد به آیات و داستانهای قرآنی، بهکارگیری تمثیل و ارسالالمثل، مناجات، سوگندنامه، شکوه و گلایه، زشتنگاری (هزل و هجو) و قصه از زبان حیوانات استفاده کرده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications