ارزیابی اجمالی دیدگاه فارابی و ابنسینا راجع به «عقل عملی» با نگاهی گذرا به برخی آراءِ ملاصدرا
محورهای موضوعی : کاوش های عقلی"
وحید رئوف مقدم
1
*
,
سید احمد فاضلی
2
1 - دانشجوی دکتری فلسفه فلسفة اخلاق دانشگاه قم، قم، ایران
2 - دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه قم، قم، ایران
کلید واژه: عقل عملی, الزامات جزئی, عقل فعال, حکمت عملی, ادراک کلی, قانون الواحد, ابنسینا,
چکیده مقاله :
چکیده: نوشتار پیشرو با روشِ تحلیلی به ارزیابی اجمالی آرای ابنسینا و فارابی دربارة «عقلعملی» و کارکردهای آن با التفات به آراء ملاصدرا میپردازد.فارابی و ابنسینا اغلب از تقارب تحلیل خوبی برخوردارند، اما دربارة عقلعملی و کارکردهای آن مبنای متفاوتی دارند. فارابی حکمتِعملی را در ادراکاتِکلی و جزئی، محصولِ خالصِ عقلِعملی میداند. اتصالِ عقلِعملی به عقلِفعال را برای دریافتِ بایدهایکلی اخلاقی میپذیرد و آنرا مختصِ عقلِنظری نمیداند.اما ابنسینا کارکردِ ادراکیِاصطلاحی را برای عقلِعملی نمیپذیرد و صرفاً محصولِ نهائیِ عقلعملی را الزاماتِجزئیِ میداند و ادراککلی بایدها را کارکردِ عقلِنظری و ادراک ِ شواهدِجزئی را از ورودیهای خیالی میپندارد.قوایِ نفس و کارکردهایش را با الواحد اثبات نموده و برای قوایِنفس، وظیفة انحصاری میپذیرد و بر همین اساس، اتصال به عقلِفعال را از کارکردهای انحصاری عقلنظری میداند.ملاصدرا همسو با سهروردی، الواحد را مختص بسائطِحقیقی میداند و قوایِنفس را با الواحد اثبات نمینماید،نظیرِ فارابی عقلعملی را مُدرکِ الزاماتکلی میداند.به نظر میرسد ابنسینا در آثار مختلفِ خود از عباراتِ متهافتی استفاده نموده است، اما بیان وی روشن است و فقط بایدهای جزئی را خروجیِ کار عقلِعملی میداند. فارابی و ملاصدرا ادراکاتِ کلی را هم کارکرد عقلعملی میدانند، اما نهایتاً هر سه اندیشمند، احکامِ اخلاقی را با یک ثبات و عمومیتی اثبات مینمایند.
This study, adopting an analytical approach, offers a concise evaluation of the perspectives of Avicenna (Ibn Sīnā) and al-Fārābī on practical reason (al-ʿaql al-ʿamalī) and its functions, with particular attention to the views of Mullā Ṣadrā. While al-Fārābī and Avicenna often share considerable analytical proximity, they diverge significantly in their understanding of practical reason and its role. Al-Fārābī regards practical wisdom in both universal and particular perceptions as the genuine product of practical reason. He also accepts the connection between practical reason and the Active Intellect for the reception of universal moral imperatives, and does not restrict this function exclusively to theoretical reason. Avicenna, by contrast, denies a cognitive function in the technical sense for practical reason, considering its ultimate product to be only particular obligations. For him, the perception of universal imperatives belongs to theoretical reason, while particular representations stem from imaginative faculties. He grounds the faculties of the soul and their functions in the Law of the One (qānūn al-wāḥid), attributing to each faculty an exclusive role, and thus regards the connection with the Active Intellect as limited to theoretical reason. Mullā Ṣadrā, in alignment with Suhrawardī, confines the Law of the One to simple realities, thereby refraining from establishing the faculties of the soul on its basis. Similar to al-Fārābī, however, he considers practical reason capable of apprehending universal obligations. Although Avicenna employs somewhat inconsistent expressions across his writings, his position remains clear in limiting the output of practical reason to particular obligations. By contrast, al-Fārābī and Mullā Ṣadrā extend its scope to include universal perceptions. Ultimately, despite their differing foundations, all three philosophers affirm ethical judgments with a degree of stability and universality.
1. ابن سینا، حسین بن عبدالله(1404ق)، الاهیات من کتاب الشفاء،.
2. ابن سینا، حسین بن عبدالله ( 1375)، الاشارات . تهران: دانشگاه تهران
3. ابن سینا، حسین بن عبدالله (1326)، الطبیعیات من کتاب الشفاء ، قم: نشر مکتب الاعلام الاسلامی.
4. ابن سینا، حسین بن عبدالله (1379)، النجاة من الغرق فی بحر الضلالات . تهران: دانشگاه تهران
5. ابن سینا، حسین بن عبدالله (1326)، الحدود. تهران: انجمن فلسفه ایران
6. ابن سینا، حسین بن عبدالله (1371)، المباحثات. تهران : موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
7. ابن سینا، حسین بن عبدالله (1363)، المبدا و المعادو تهران: دانشگاه تهران
8. ابن سینا، حسین بن عبدالله (1375)، النفس من کتاب الشفاء، قم: نشر مکتب الاعلام الاسلامی.
9. ارسطو، اخلاق نیکوماخوس. قم: نشر مکت الاعلم الاسلامی
10. بهمنیار بن مرزبان(1375)، التحصیل. تهران: دانشگاه تهران
11. حسنزاده حسن(1385)، دروس معرفت نفس، قم: نشر الف.لام.میم.
12. رازی محمد(بیتا)، المباحث المشرقیة، قم: انتشارات بیدار.
13. سهروردی شهابالدین(1373)، حکمت الاشراق، تهران: نشر موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
14 . شهابی محمود(1355)، النظرة الدقیقه فی قاعدة بسیط الحقیقه، قم: نشر انجمن فلسفة ایران.
15. شیرازی محمد(ملاصدرا)(1368) ، الحکمت المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة ، قم: نشر مصطفوی.
16. شیرازی محمد(ملاصدرا) ( (بیتا)، تفسیرالقرآن،. قم: بیدار
17 . فارابی، محمد بن محمد (1416ق.)، الفصول المنتزعه. تهران: سروش
18. فارابی، محمد بن محمد (1361)، اندیشههای اهل مدینة فاضله؛ ترجمة جعفر سجادی. تهران: طهوری
19. نراقی، احمد بن محمد مهدی (1381). محمد، معراج السعاده. تهران: وصال اندیشه
20. نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد (1378). اخلاق ناصری. تهران: بهزاد