معرفي نشريه
علمی پژوهشی
اخذ DOI " شناسه دیجیتال مقاله" از موسسه بین المللی MEDRA
کلیه مقالاتی که از زمستان سال 1400 در این مجله منتشر میشوند، دارای شناسه DOI خواهند بود.
این نشریه با احترام به قوانین اخلاق در نشریات تابع قوانین کمیته اخلاق در انتشار (COPE) میباشد و از آییننامه اجرایی قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در آثار علمی پیروی مینماید.
این مجله برای جلوگیری از سرقت علمی از سامانه ایرانداک (کلیک کنید) برای ارسال گزارش مشابهتیابی به فصلنامه استفاده کنند. نویسندگان محترم دقت کنند که حتما باید گزارش مشابهتیابی را که مستقیما از مشابهتیاب دریافت میکند به فصلنامه ارسال نمایند.
به استناد مصوبات کمیسیون بررسى و تأیید نشریات علمى دانشگاه آزاد اسلامى و براساس رأى هجدهمین جلسه مورخ 22/2/84 کمسیون مذکور مجله جستارهای فلسفی دانشگاه آزاد اسلامى واحد علوم و تحقیقات حائز شرایط دریافت درجه علمى پژوهشى شناخته شد.
پژوهشگر گرامی
براساس آییننامه تعیین هزینه پردازش مقاله در نشریات علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به شماره 3112 مورخ 1400/1/23 مقرر گردید 500 هزار تومان بابت ارسال هر مقاله جهت داوری مبلغ 150/000 تومان و پس از تایید نهایی مبلغ 350/000 تومان جهت پذیرش و چاپ مقاله از مولفان محترم دریافت گردد. (لازم به ذکر است در صورتی که مقاله از طرف داوران محترم مردود اعلام شود مبلغ 150/000 تومان اولیه قابل بازگشت به مولفان نمیباشد.) همچنین هزینه ویراستاری و صفحهآرایی مقالات جداگانه محاسبه و قبل از انتشار دریافت خواهد شد.
توجه: پرداخت به صورت آنلاین و از طریق لینک (درگاه بانکی) فعال شده در صفحه شخصی نویسنده مسئول مقاله با شناسه واریز 41920300000000371 بانک صادرات انجام می شود.
لطفا از مرورگر فایرفاکس جهت پرداخت استفاده نمائید.
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - تبیین و بررسی وجوه تمایز مشاوره فلسفی با مشاوره روان شناختی
سید حسام حسینی سید سالار حسینی اکبر رهنماشماره 43 , دوره 20 , بهار-تابستان 1402بهبود مشکلات زندگی در دوران باستان نقشی منحصر به فلسفه بود. این نقش محوری به واسطه سلطه علم در عصر مدرن به فراموشی سپرده شد. امّا در دوران معاصر فلسفه به خود آمده و درصدد احیای دوباره جایگاه خود در زندگی به واسطه فعالیتهایی عملی همچون مشاوره فلسفی است. تحقق این مهم مست چکیده کاملبهبود مشکلات زندگی در دوران باستان نقشی منحصر به فلسفه بود. این نقش محوری به واسطه سلطه علم در عصر مدرن به فراموشی سپرده شد. امّا در دوران معاصر فلسفه به خود آمده و درصدد احیای دوباره جایگاه خود در زندگی به واسطه فعالیتهایی عملی همچون مشاوره فلسفی است. تحقق این مهم مستلزم تبیین مرزهای تمایز این رویکرد نوظهور با سایر اشکال مشاوره روانشناختی است. لذا این پژوهش با هدف تبیین وجوه تمایز مشاوره فلسفی با مشاوره روان شناختی صورت گرفت. نوع پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی میباشد و جهت تبیین هدف از روش تحلیل مفهومی و از نوع تفسیری بهره گرفته شد. براساس یافتههای پژوهش، وجوه تمایز این دو حوزه را میتوان از حیث تفاوت در تعریف، نقش درمانی، موضوع، وظیفه و نقش، مهارتها، اهداف و رابطه میان مراجع و مشاور تبیین نمود. نتایج پژوهش نشان داد این دو حوزه میتوانند به عنوان مکمل، همدیگر را پشتیبانی نموده و جهان بینی و وضعیت روانی مراجعان را توأمان مد نظر قرار دهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی دیدگاه آوروم استرول در باب دو برداشت متفاوتِ ویتگنشتاین از مبانی باورهای یقینی
محمد سعید عبداللهی محمدعلی عبداللهیشماره 43 , دوره 20 , بهار-تابستان 1402از زمان ارسطو به بعد عدهای از فیلسوفان بر این نکته اصرار ورزیدهاند که بخشی از معرفت مبناییتر از بخشهای دیگر آن است. شکلهای مختلفی از مبناگرایی در معرفتشناسی، اخلاق و منطق وجود داشته است و هرکدام امر خاصی را به عنوان مبنا در نظر گرفتهاند. آوروم استرول بر این باور چکیده کاملاز زمان ارسطو به بعد عدهای از فیلسوفان بر این نکته اصرار ورزیدهاند که بخشی از معرفت مبناییتر از بخشهای دیگر آن است. شکلهای مختلفی از مبناگرایی در معرفتشناسی، اخلاق و منطق وجود داشته است و هرکدام امر خاصی را به عنوان مبنا در نظر گرفتهاند. آوروم استرول بر این باور است که ویتگنشتاین یک مبناگرا است اما مبناگراییِ او یکسره با رویکردِ مبناگرایانِ سنتی تفاوت دارد و تمایزِ هوشمندانهی ویتگنشتاین میان معرفت و مبانیِ آن، دامنِ مبناگراییاش را از مشکلاتی که گریبان گیر مبناگرایانِ سنتی است دور میدارد. استرول نُه شرط برای مبناگرایی بر شمرده و معتقد است این شرایط در نظامِ معرفتیِ ویتگنشتاین وجود دارد. به باورِ استرول، ویتگنشتاین دو برداشتِ متفاوت از مبنایِ باورهایِ یقینی به دست میدهد: مبناگراییِ نسبی(گزارهای) و مبناگراییمطلق(غیرگزارهای) و به مرور از مبناگراییِ نسبی فاصله و به سمت مبناگرایی مطلق متمایل میشود. در این مقاله پس از روشن ساختن استدلال استرول در باب مبناگرا بودن ویتگنشتاین و تفاوت این مبناگرایی با تقریرهای سنتیِ آن، به بررسی تمایز استرول میان دو برداشتِ ویتگنشتاین از مبناگرایی میپردازیم و نشان میدهیم هرکدام از این دو برداشت چه ویژگیهایی دارد و چگونه ویتگنشتاین مبناگراییمطلق را ترجیح داده و بسط و توسعه میدهد. پرونده مقاله
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - بررسی تطبیقی معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی و فردریش نیچه
مرجان عسگری بابادی فرج اله براتی گودرز شاطری صادق خوشخوشماره 41 , دوره 19 , تابستان 1401یکی از دغدغه های مشترک علامه طباطبایی و فریدریش نیچه معنای زندگی است؛ مراد علامه از معنای زندگی هدف داشتن زندگی بوده ولی نیچه معنای زندگی را معادل ارزش می دانست؛ هر دو فیلسوف با توجه به مبانی فکری خود به این سؤال که آیا زندگی دارای معنا است پاسخ داده اند، رویکرد علامه د چکیده کاملیکی از دغدغه های مشترک علامه طباطبایی و فریدریش نیچه معنای زندگی است؛ مراد علامه از معنای زندگی هدف داشتن زندگی بوده ولی نیچه معنای زندگی را معادل ارزش می دانست؛ هر دو فیلسوف با توجه به مبانی فکری خود به این سؤال که آیا زندگی دارای معنا است پاسخ داده اند، رویکرد علامه در رویارویی با معنای زندگی فراطبیعی و نیچه رویکرد طبیعت باور دارد. علامه از طریق صفت حکیم بودن خدا، هدفدار بودن جهان خلقت از جمله انسان را اثبات می کند وی معتقد است زندگی در پرتو اعتقاد به خدا و پایبندی به اخلاق و رفتار انسانی معنا پیدا می کند ولی نیچه خدا را انکار می کند و دین را عامل بدبختی انسان می داند و معتقد است انسان هرچه دیندارتر باشد ضعیف تر و ناتوان تر است. او نتیجه بی معنایی زندگی را در قالب نیستانگاری بیان می کند و آن را به نیستانگاری فعال و نیستانگاری منفعل تقسیم کرده است. هر دو فیلسوف به لزوم معناداری زندگی معتقدند با این تفاوت که علامه معتقد است انسان معنای زندگی را کشف می کند اما نیچه می گوید انسان معنای زندگی را جعل می کند. هدف این پژوهش ارائهی تصویری مبیَن از معنای زندگی بر اساس تبیین دیدگاه دو فیلسوف مطرح الهی و به ظاهر غیر الهی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای بوده و در تطبیق دیدگاه دو فیلسوف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - فلسفه ی طبیعتِ هگل
مجید اکبریشماره 8 , دوره 3 , تابستان 1385طبیعیات بخش مهمی از اندیش ه ی فلسفی است . کوشش شده است با درآمدی کوتاه به دوران باستان،نوزایی، روشنگری و ایده باوری به فلسفه ی طبیعت هگل پرداخته شود . راه ورود به فلسف ه ی طبیعتِ هگلبازخوانی و بررسی ایده باوران بزرگ آ لمان همچون کانت، فیشته و، به ویژه، شلینگ است؛ نزدِ ه چکیده کاملطبیعیات بخش مهمی از اندیش ه ی فلسفی است . کوشش شده است با درآمدی کوتاه به دوران باستان،نوزایی، روشنگری و ایده باوری به فلسفه ی طبیعت هگل پرداخته شود . راه ورود به فلسف ه ی طبیعتِ هگلبازخوانی و بررسی ایده باوران بزرگ آ لمان همچون کانت، فیشته و، به ویژه، شلینگ است؛ نزدِ هگل،بخش های فلسفه ی طبیعت عبارت اند از : ( 1) مکانیک: طبیعت در شکلِ انتزاعی، ساده و مبه م ترین صورتِ”ایده“ لحاظ می شود . بنابراین مکانیک با ماده، اما ماده ی بی شکل، سروکار دارد . ( 2) فیزیک : درقلمروهای طبیعت مکانیکی تنها و تنها کمیت وجود دارد و همه ی نسبت ها و مشخصه ها کمّی هستند .ماده ای که فیزیک با آن سروکار دارد تک یا کیفی است . ( 3) اُرگانیک: طبیعت ویژگیِ موضوع را به دستمی آورد، همراه با آن قدرتی را نیز کسب م ی کند که به واسطه ی آن همه ی جزءهای ناهمگونش را زیر کنترلِخود گرد می آورد و نگه می دارد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - فرضیهی همه پیمانهای ذهن، الگوی راهنماگر و سوداری شناختی: رقیب یا مکمل؟
آیدا رضائیشماره 99 , دوره 17 , زمستان 1399در علوم شناختی، دو نظریهی متمایز درباره ی ساختار ذهن انسان مطرح شده است که هر دو تکاملی اند اما تفاوت هایی نیز دارند. یکی از آنها، نظریهی روانشناسی تکاملی و ادعای مرتبطش با فرضیه ی همه پیمانهایست که ذهن رامجموعهای از پیمانهها درنظر می گیرد. دیگری، الگوی راهنماگر چکیده کاملدر علوم شناختی، دو نظریهی متمایز درباره ی ساختار ذهن انسان مطرح شده است که هر دو تکاملی اند اما تفاوت هایی نیز دارند. یکی از آنها، نظریهی روانشناسی تکاملی و ادعای مرتبطش با فرضیه ی همه پیمانهایست که ذهن رامجموعهای از پیمانهها درنظر می گیرد. دیگری، الگوی راهنماگر ساده و ادعای مرتبطش بر وجود یک جعبهابزار سازگارپذیر در روش های شناختی است که هدایت ذهن را به وجوددستهای از الگوهای راهنماگر نسبت می دهد. هر دو نظریه خواهان توضیح تنوع فرهنگی با به کارگیری این پیمانهها/الگوهای راهنماگر هستند. با اینکه طرفداران هریک بهطور معمول بوجود نظریهی دیگر اشاره نمیکنند، هر دو نظریه، هم فرضیه ی همه پیمانه ای و هم ایده ی وجود الگوی راهنماگر ذهن، در تلاشند توضیحاتی ارائه دهند که نه فقط از دیدگاه تکاملی، بلکه در روانشناسی تطبیقی (که به مقایسه ی رفتار گونه های غیرانسانی می پردازد) نیز، قابلقبول باشند. همچنین هردو میخواهند توضیح دهند که فرآیندهای شناختی در ذهن ما به چه شکل پردازش می شوند. با این حال، در بدو امر دلایلی وجود دارند که فکر کنیم این نظریهها توضیحاتی از شناخت انسان ارائه میدهند که با دیگری ناسازگار است یا یکدیگر را تضعیف میکنند. آنچه در این مقاله به چالش کشیده می شود این است که چگونه انسانی که در طی فرآیند تکامل همواره تحت تأثیر انواع الگوهای راهنماگر، سوداریهای شناختی و ناعقلانیت در استدلال، قضاوت و تصمیمگیری بوده است، میتواند در ذهن خود دارای یک ساختار شناختی همه پیمانهای و سازماندهی شده باشد که عملکردی منطقی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - انتخاب مصنوعی به مثابهی تمثیلی برای انتخاب طبیعی در آراء داروین: تحلیلی از منظر علومِ شناختی
محمود مژده خشکنودهانیشماره 41 , دوره 19 , تابستان 1401چگونگی برقراری تمثیل بین دو نوع انتخاب طبیعی و مصنوعی مورد پژوهش و مطالعهی بسیاری از مورخین و فلاسفهی علم، زیستشناسی و تکامل بوده است. از جمله منابع مهم در این راستا، دستنوشتههای داروین است که نشان میدهد در فرآیند مطالعات پژوهشی داروین، چگونه تمثیلِ بین انتخاب ط چکیده کاملچگونگی برقراری تمثیل بین دو نوع انتخاب طبیعی و مصنوعی مورد پژوهش و مطالعهی بسیاری از مورخین و فلاسفهی علم، زیستشناسی و تکامل بوده است. از جمله منابع مهم در این راستا، دستنوشتههای داروین است که نشان میدهد در فرآیند مطالعات پژوهشی داروین، چگونه تمثیلِ بین انتخاب طبیعی و مصنوعی در ذهن او شکل گرفته بود. رویکرد او به تمثیل رویکردی طبیعتگرایانه است. در تاریخ علم و معرفت نمونههای بسیاری از تمثیل وجود دارند که هم در مقام کشف و هم در مقام استدلال کاربرد داشتهاند. مطابق یافتههای جدید علوم شناختی ذهن آدمی بر اساس استدلال تمثیلی عمل میکند بهگونهای که تعدادی از دانشمندان علومِ شناختی بر این باورند که تمثیل در هستهی شناخت آدمی قرار دارد. مدلهای مختلفی در علوم شناختی برای اقامهی تمثیل پیشنهاد شده است. پژوهشها نشان میدهند که استدلالهای تمثیلی بهکارگرفته شده توسط داروین بر اساس مدلهای علوم شناختی، مدل تمثیل تناسبی است با این فرق که برای برقراری تمثیل بین انتخاب طبیعی و مصنوعی داروین از تعدادی تمثیلهای پلزننده و متقابلی استفاده کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی مفهوم جوهر در تفکر سه فیلسوف: ارسطو، ابن سینا، اسپینوزا
مهدی اسعدی سید مرتضی طباطباییشماره 17 , دوره 7 , بهار 1389ارسطو و اسپینوزا، دو فیلسوف جریان ساز در تاریخ فلسف هاند و موضوع فلسف ه ی هردویشان جوهراست، با مقایسه ی ویژگی های جوهر از دیدگاه ایشان، ریشه ی بسیاری اختلافات در بخش سترگی ازفلسفه ی غرب به چنگ می آید. درخور توجه آنکه این دو فیلسوف در تعریف جوهر، همانندی هایی باهم دارند؛ چکیده کاملارسطو و اسپینوزا، دو فیلسوف جریان ساز در تاریخ فلسف هاند و موضوع فلسف ه ی هردویشان جوهراست، با مقایسه ی ویژگی های جوهر از دیدگاه ایشان، ریشه ی بسیاری اختلافات در بخش سترگی ازفلسفه ی غرب به چنگ می آید. درخور توجه آنکه این دو فیلسوف در تعریف جوهر، همانندی هایی باهم دارند؛ اما درباره ی ویژگی ها و مصادیق آن بسیار از یکدیگر دور می شوند. بررسی آرای ارسطو دردو کتاب ارگانون و متافیزیک، و تبیین نگرش اسپینوزا در کتاب اخلاق، گام نخست این مقاله است .البته نگاهی به جوهر در عرف و اصطلاح اب نسینا و نوآوری های او می تواند کمکی برای درک بهت رجوهر از منظر مشائیان باشد. سنجه ی پژوهشگر برای ارزیابی، میزان سازگاری تعریف جوهر با دیگربخش های نظام فلسفی است. با بررسی های پیش رو، نتیجه آن است که تعریف اسپینوزا استواریمنطقی بیشتری دارد و نظام منسجم تری را فراهم آورده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - اثبات نظریه کانت مبنی بر تبدیل همۀ اشکال قیاس به شکل اول
علی اکبر پیمانشماره 4 , دوره 2 , تابستان 1384در آغاز ، قیاس ، دیدگاه کانت دربارۀ قیاس صوری و شکل های چهارگانه آن می آید؛ و اینکه تنهاشکل شکل اول قیاس صوری اهمیت دارد و شک ل های دیگر به شکل اول م ی توانند برگرداندهشوند. پس از آن شکل های گوناگون و قاعده های منطق کلاسیک - ارسطویی معرفی می گردند؛در پایان کوشش می شود ب چکیده کاملدر آغاز ، قیاس ، دیدگاه کانت دربارۀ قیاس صوری و شکل های چهارگانه آن می آید؛ و اینکه تنهاشکل شکل اول قیاس صوری اهمیت دارد و شک ل های دیگر به شکل اول م ی توانند برگرداندهشوند. پس از آن شکل های گوناگون و قاعده های منطق کلاسیک - ارسطویی معرفی می گردند؛در پایان کوشش می شود با الگو گرفتن از زبان صوری منطق جدید، نظریۀ مجموع ه ها، به ویژهنمودار وِن، ثابت شود که چطور همۀ شکل های گوناگون قیاس ب ه شکل اول و آن هم به ضرب اولمی تواند بازگردد . در هر مورد، نیز، مثالی از زبان طبیعی برای درک بهتر موضوع ارائه (Barbara)می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - هویت و خیر از نظر چارلز تیلور
شهلا اسلامیشماره 42 , دوره 19 , پاییز-زمستان 1401چارلز تیلور جایگاه ویژهای در میان فلاسفۀ معاصر دارد. دغدغۀ او، هویّت انسان مدرن و فقدان معناست. تیلور فلسفۀ اخلاق مدرن را واجد ارزشهای قوی برای هویّت انسان نمیداند. به عقیدة او، در دورۀ مدرن، دیدگاه طبیعتگرایانه حاکم شده است و از بین رفتن معنا در زندگی بش چکیده کاملچارلز تیلور جایگاه ویژهای در میان فلاسفۀ معاصر دارد. دغدغۀ او، هویّت انسان مدرن و فقدان معناست. تیلور فلسفۀ اخلاق مدرن را واجد ارزشهای قوی برای هویّت انسان نمیداند. به عقیدة او، در دورۀ مدرن، دیدگاه طبیعتگرایانه حاکم شده است و از بین رفتن معنا در زندگی بشر، محصول آن است؛ فردگرایی و عقل ابزاری هم، از تبعات چنین دیدگاهی است. تيلور با بررسي سيری تاريخي، بر آن است فردگرایی، آرمان اصالت را شکل میدهد و به نسبیگرایی میانجامد. به زعم او، هویّت شخص، همان فهم اوست از اینکه کیست و خصوصیّاتی است که از او یک انسان متمایز میسازد. همچنین، آنچه هویّت ما را شکل میدهد، ویژگی گفتگویی و اجتماعی ماست؛ مفاهیمی مانند خیر نیز، در گفتگو و تعامل با دیگران شکل میگیرد. یکی از دغدغههای تیلور، بازگرداندن معنا به زندگی انسان است؛ به این منظور، او از چارچوبهایی نام میبرد که معنا را به زندگی انسان باز میگرداند. اینکه آیا میتوان با توجّه به بنیادهای تفکر تیلور، میان هویّت و خیر نسبت برقرار کرد، از موضوعات مطرح در این مقاله است. نقد اساسی به تیلور این است که شان گفتگویی مورد ادعای تیلور با آنچه او خیر مینامد همخوانی ندارد. به عبارت دیگر نمیتوان هم به دیدگاه دیدگاه تیلور درباره شکلگیری هویت قایل بود و هم از شهودهای اخلاقی یکسان سخن گفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - حقیقت جسم در فلسفه ی شیخ اشراق و صدرالمتألهین
مریم عاطفی محمد سعیدی مهرشماره 13 , دوره 5 , بهار 1387فیلسوفان مسلمان عموماً در باب چیستی جسم و احکام کلی اجسام سخن راند هاند که در نتیجه یآن ادبیات فلسفی گسترد های در باب تعریف جسم، بساطت یا ترکیب ذهنی و خارجی آن، تما یزاتاساسی اجسام با موجودات غیرمادی، ویژگ یهای مشترک اجسام و ... شکل گرفته است. در این میاندو فیلسوف نامی چکیده کاملفیلسوفان مسلمان عموماً در باب چیستی جسم و احکام کلی اجسام سخن راند هاند که در نتیجه یآن ادبیات فلسفی گسترد های در باب تعریف جسم، بساطت یا ترکیب ذهنی و خارجی آن، تما یزاتاساسی اجسام با موجودات غیرمادی، ویژگ یهای مشترک اجسام و ... شکل گرفته است. در این میاندو فیلسوف نامی ایران، شیخ اشراق و صدرالدین شیرازی، از آن رو که هر یک مؤسس مکتب فلسفینوظهوری بودند، دست به نوآوری زدند و دیدگاه های جدیدی را در این باب که از جهات مختلفیبا دیدگاه اسلاف مشائی آنان تفاوت داشت - ارائه کردند. در این مقاله، از انبوه مسایل قابل طرح بهتبیین و مقایسه ی دو مسأله ی اساسی یعنی چیستیِ (ماهیت و حقیقت) جسم و کمال اجسام (بهویژه از جهت علم و حیات) در دیدگاه این دو فیلسوف پرداخته م یشود. ضمن بررسیِ مراحلِ مختلفِارائه ی دیدگاه های این دو فیلسوف، نتیجه می گیریم که تفاوت های بنیادین میان این دو دیدگاهوجود دارد به گونه ای که در حکمت اشراقی به مرزبندی جدی عالم اجسام با عوالم بالاتر م یانجامد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - جایگاه حرکت در مراتب ادراکی فضاهای معماری، مبتنی بر نظریه حرکت جوهری ملاصدرا
مهدی بنیاسدی باغمیرانی سید بهشید حسینی آزاده شاهچراغیشماره 41 , دوره 19 , تابستان 1401ادراک در فلسفه و معماری، عجین با مفهوم حرکت است. مخاطب با حضور و حرکت در فضا، هم راستا با نظریه حرکتجوهری ملاصدرا، شامل مراتبی از حرکت میشود که سطح ادراک مخاطب را از سطح مادی به سطح معنوی ارتقاء میدهد. این سیر ادراک مبتنی بر حرکت در فضاهای معماری، قابل انطباق با مر چکیده کاملادراک در فلسفه و معماری، عجین با مفهوم حرکت است. مخاطب با حضور و حرکت در فضا، هم راستا با نظریه حرکتجوهری ملاصدرا، شامل مراتبی از حرکت میشود که سطح ادراک مخاطب را از سطح مادی به سطح معنوی ارتقاء میدهد. این سیر ادراک مبتنی بر حرکت در فضاهای معماری، قابل انطباق با مراتب ادراکی ملاصدرا میباشد. فلذا پژوهش حاضر، بین رشتهای و از نوع کیفی با رویکرد تطبیقی-تحلیلی است. هدف این پژوهش، واکاوی مراتب حرکتی در فضاهای معماری، و سپس انطباق سیر ارتقاء ادراک از سطح مادی به معنوی در فضاهای معماری، با مراتب ادراکی ملاصدرا است. سئوالات کلیدی این است که: حرکت در فضاهای معماری چگونه زمینه ارتقاء ادراک از سطح مادی به معنوی را فراهم میکند؟ و مراتب حرکتی در فضاهای معماری، چگونه با مراتب ادراکی ملاصدرا قابل انطباق است؟ نتایج نشان میدهد که در بازخوانش مباحث ادراکی ملاصدرا در فضاهای معماری، ایجاد درک حضوری، مستلزم اتحاد عاقل و معقول بهواسطه حرکت ناظر در فضاست. فرد با حرکت در فضا، مراتبی حرکتی را تجربه میکند، که در ابتدا ادراک را مشمول لایهی حسی میکند؛ اما با حرکت در مراتب بالاتر، ادراک به لایهی معنوی تعلق میگیرد، که با مراتب ادراکی ملاصدرا هم خوانی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - مسئولیت اخلاقی از دیدگاه اخوان الصفا
مریم عباس آباد عربی محمود فریمانهشماره 42 , دوره 19 , پاییز-زمستان 1401مسئولیت اخلاقی یکی از مباحث دامنه دار علم اخلاق محسوب میشود. گروهی از جبرگرایان طبیعی معتقدند که قوانینی در طبیعت وجود دارد که مسئولیت اخلاقی شخص را زیر سؤال میبرد. کشفیات حوزه ژنتیک نیز در سالیان اخیر به این دیدگاه دامنزده است.هدف اصلی در این پژوهش این است که دید چکیده کاملمسئولیت اخلاقی یکی از مباحث دامنه دار علم اخلاق محسوب میشود. گروهی از جبرگرایان طبیعی معتقدند که قوانینی در طبیعت وجود دارد که مسئولیت اخلاقی شخص را زیر سؤال میبرد. کشفیات حوزه ژنتیک نیز در سالیان اخیر به این دیدگاه دامنزده است.هدف اصلی در این پژوهش این است که دیدگاه اخوان الصفا را درباره جبر طبیعی استخراج کند.در قرون گذشته و سالها پیش از کشفیات جدید، اخوانالصفا در ابتدای رساله اخلاق خود تأثیرعوامل زیستی را بر اخلاق تایید میکنند، اما در ادامه با طرح تقسیم بندی اخلاق به اخلاق مرکوزه و مکتسبه، نشان میدهند که این عوامل منجر به جبر و بیاختیاری نمیشود و مسئولیت اخلاقی همچنان برقرار است. پرداختن به نقش عوامل زیستی از طرف اخوانالصفا ما را به چند نکته مهم رهنمون میسازد از جمله اینکه مسئولیت اخلاقی امری تشکیکی است و شرایط جسمانی (مزاجی یا ژنتیکی) هرفرد میتواند شدت مسئولیت اخلاقی را افزایش یا کاهش دهد.نکته بعد این است که در مباحث اخلاقی و به هنگام ارائه راهکار جهت رشد اخلاقی نباید تنها به بعد روحانی وجود انسان متوجه بود بلکه تدبیر صحیح بدن نیز باید درنظرگرفته شود. روش گرداوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانهای بوده و در بررسی دیدگاه اخوان الصفا ازروش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. پرونده مقاله