رمانتیسم، مکتب ادبی، هنری و فلسفی است که در اواخر قرن هجدهم میلادی و اوایل قرن نوزدهم در حوزۀ ادبیّات، در غرب به وجود آمد؛ سپس سایر جوامع را تحت تأثیر خود قرار داد و آثار تأثیرگذار و ارزندهای در حوزۀ نثر و نظم به وجود آورد. مهمترین ویژگیهای این مکتب، بهرهگیری از مکا چکیده کامل
رمانتیسم، مکتب ادبی، هنری و فلسفی است که در اواخر قرن هجدهم میلادی و اوایل قرن نوزدهم در حوزۀ ادبیّات، در غرب به وجود آمد؛ سپس سایر جوامع را تحت تأثیر خود قرار داد و آثار تأثیرگذار و ارزندهای در حوزۀ نثر و نظم به وجود آورد. مهمترین ویژگیهای این مکتب، بهرهگیری از مکان های دور افتاده و ناشناخته، تصویر موقعیّتهای اسرارآمیز، بازتاب اندوه و افسردگی درونی نویسنده، بیان احساسات و عواطف فردی، عدم توجّه به عقلانیّت و استفاده از نیروی تخیّل است. بسیاری از شاعران در دورۀ معاصر از مکتب رمانتیسم به گونههای مختلف، تأثیر پذیرفتند. واصف باختری یکی از شعرای معاصر افغانی است که میتوان او را بهعنوان سمبل شعر معاصر افغانستان بهحساب آورد. واصف با احاطۀ بینظیر بر ادبیّات کهن فارسی و تسلّط بر ادبیّات فارسی معاصر و شعر نو، دارای جایگاهی دستنیافتنی در شعر معاصر افغانستان است. این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با ابزار کتابخانهای، درصدد آن است تا میزان بهرهگیری واصف از مکتب رمانتیسم فردی را شرح و تبیین کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میتوان در سرودههای واصف، مؤلفههای مکتب رمانتیسم فردی را مشاهده نمود. از بین ویژگیهای متعدد رمانتیسم فردی، واصف بیشتر به طبیعتگرایی گرایش داشته است. پس از آن، بنمایه های تغزلی همچون عشق، تخیّل و تصویر، نوستالژی، غم و اندوه، تنهایی و یأس و ناامیدی، نمود آشکارتری دارد.
پرونده مقاله
بررسی تطبیقی آثار ادبی، همواره، راز و رمزهایی را آشکار میسازد و این امکان را فراهم میآورد که وجوه مشترک و متفاوت، به ویژه اندیشههای گوناگون آثار با یکدیگر شناخته شوند. در بارة شاهنامۀ فردوسی و حماسههای قوم بلوچ، تاکنون پژوهشهای انجام شده، اما در زمینۀ بررسی تطبیقی چکیده کامل
بررسی تطبیقی آثار ادبی، همواره، راز و رمزهایی را آشکار میسازد و این امکان را فراهم میآورد که وجوه مشترک و متفاوت، به ویژه اندیشههای گوناگون آثار با یکدیگر شناخته شوند. در بارة شاهنامۀ فردوسی و حماسههای قوم بلوچ، تاکنون پژوهشهای انجام شده، اما در زمینۀ بررسی تطبیقی مضامین مشترک گردآفرید از شاهنامه با داستان حماسة بلوچی به نام بانری و فتح دهلی پژوهش مستقلی صورت نگرفته است. در این جستار، بهشیوۀ توصیفی، تحلیلی، استنادی و مقایسهای کوشش شده تا با رویکردی تطبیقی، مهمترین بنمایهها و مضامین مشترک میان این دو داستان واکاوی و بررسی شود. ابتدا بهطورکوتاه به جایگاه حماسههای بلوچی اشاره و خلاصه ای از داستان گردآفرید و حماسۀ بانری و...آورده شده و سپس مضامین مشترک دو داستان، همچون: حضور فعال زنان، انتقامجویی، سرنوشت و تقدیر، صلح جویی، وجود اسب، جنگافزارها، تحقیر و طعنه و رجز خوانی تحلیل، مقایسه و بررسی شده است. بخشهای زیادی از ساختار موجود دو داستان به گونهای شگفت انگیز با یکدیگر شباهت دارند. شجاعت زنانه، انتقامجویی، کاربرد طنز و طعنه و تأثیر سرنوشت از مهمترین وجوه تشابه و نیز شیوههای رجزخوانی، مقاومت و مبارزه و سرانجام صلحجویی در حماسۀ بانری و حیلهجستن و ادامۀ نبرد تا پیروزی در داستان گردآفرید از مهمترین وجوه تفاوت دو داستان به شمار میرود.
پرونده مقاله
بوستان آیینۀ تمامنمای جامعه اخلاقی، انسانی و آرمانی سعدیست که در آن به توصیف رفتارهای اجتماعی انسان میپردازد. او با ارائۀ راهکارهایی عملی برای بهبود رفتار و روابط انسانی، پاسخگوی بسیاری از معضلات وتعارضات روحی و روانی افراد جامعه آن زمان و حتی اکنون است. وی برای رسان چکیده کامل
بوستان آیینۀ تمامنمای جامعه اخلاقی، انسانی و آرمانی سعدیست که در آن به توصیف رفتارهای اجتماعی انسان میپردازد. او با ارائۀ راهکارهایی عملی برای بهبود رفتار و روابط انسانی، پاسخگوی بسیاری از معضلات وتعارضات روحی و روانی افراد جامعه آن زمان و حتی اکنون است. وی برای رسانیدن پیامهای اخلاقی و انسانی خود از ابزار پر تاثیر حکایت بهره برده و از شخصیتها به عنوان محوریترین عامل در شکلگیری حکایات استفاده کرده است. هدف روان شناسی نیز شناخت ابعاد شخصیت انسان و ارائه راهکارهایی برای رشد و خود آگاهی بیشتر اوست. دراین پژوهش به شیوۀ توصیفی، تحلیلی و کمی به نقد رفتارهای شخصیتهای حکایات بوستان براساس نظریۀ روانشناسی شخصیت یونگ پرداخته شده است. ابتدا حکایتهایی که بر مبنای دیدگاه روانشناسی شخصیت یونگ قابل انطباق و بررسی بود، شناسایی و سپس مولفههای روانشناسی شخصیتهای اصلی در آن حکایات به ترتیب بابها، تحلیل، بررسی و ارزیابی و نتایج به صورت جدول و نمودار مشخص شده است. با توجه به بررسیهای انجام شده، در بین نوزده حکایتی که براساس دیدگاههای یونگ در مورد روانشناسی شخصیت قابل بررسی بود، مولفههای نوع شخصیتی درونگرا با هشت حکایت و حدود 42 درصد، بیشتر از سایر دیدگاههای یونگ بسامد داشت.
پرونده مقاله
شعر غنایی از مهمترین انواع ادبی در تاریخ نقد ادبی است. در تاریخ ادبیّات هر سرزمینی، اشعاری وجود دارد که به همراه موسیقی و یا برای همراهی با آن سروده میشده و از سوی دیگر، اشعاری ساده، عاطفی و موسیقایی وجود دارد که از دل جامعۀ عوام به وجود آمده و منشأ اشعار غنایی رسمی ش چکیده کامل
شعر غنایی از مهمترین انواع ادبی در تاریخ نقد ادبی است. در تاریخ ادبیّات هر سرزمینی، اشعاری وجود دارد که به همراه موسیقی و یا برای همراهی با آن سروده میشده و از سوی دیگر، اشعاری ساده، عاطفی و موسیقایی وجود دارد که از دل جامعۀ عوام به وجود آمده و منشأ اشعار غنایی رسمی شده است. محققان ایرانی تحت تأثیر تعریف رمانتیک شعر غنایی، اغلب این نوع شعر را اشعاری دانستهاند که بیانگر احساسات و عواطف شخصی است و من شخصی گوینده را بازگو میکند. در شعر غنایی، مضامین عاشقانه با پوششی از آرایهها و بر مبنای احساس فردی شاعر مطرح میشود. تصاویر شعری، حاصل پیوند تجربههای عاطفی شاعر با پدیدهها و وقایع پیرامون او است. در اینگونۀ ادبی، ساختار تصاویر شعری به طور ویژهای با تعریف تصویر در زبان ادبی قرابت دارد. این پژوهش کوشیده است تا به شیوۀ توصیفی – تحلیلی، جلوه های اصیل ادبیّات غنایی را در منظومههای عاشقانۀ بلوچی بازگو کند. شعر کهن بلوچی بیشتر روایی است و آثار بهجا مانده از آن، داستانهای حماسی و عاشقانه یا رخدادهای مهم تاریخی است که شاعران آنها را در منظومههای کوتاه و نیمه بلند سرودهاند.
پرونده مقاله
نقش سازندۀ اساطیر در شکل گیری بنیادهای فکری جوامع بشری و نیز ضرورت تعمق انسان در هریک از جلوههای آن در طول زندگی بهویژه عصر معاصر بر همگان مبرهن و روشن است. اگرچه عصر حاضر بهظاهر عاری از اسطورههاست، آنها در ذهن انسان امروزی نیز جایگاه خود را یافتهاند. شاعران در طر چکیده کامل
نقش سازندۀ اساطیر در شکل گیری بنیادهای فکری جوامع بشری و نیز ضرورت تعمق انسان در هریک از جلوههای آن در طول زندگی بهویژه عصر معاصر بر همگان مبرهن و روشن است. اگرچه عصر حاضر بهظاهر عاری از اسطورههاست، آنها در ذهن انسان امروزی نیز جایگاه خود را یافتهاند. شاعران در طرح و برجستهسازی اسطورهها، نقش پررنگتری نسبت به سایرین دارند. اسطوره و اسطورهسازی در شعر رمانتیک، جایگاه خاصی دارد، از میان مکاتب ادبی، مکتب رمانتیسیسم، اهمّیّت بیشتری به اسطورهها می دهد. تأثیر نگاه رمانتیک بر نوع و میزان توجه شاعران معاصر به اسطوره و چگونگی بهرهگیری آنها از روایتهای اسطورهای، از مسائل مهمی است که باید دربارة آن پژوهش شود. هدف این پژوهش تبیین نحوۀ بهکارگیری مبتکرانۀ اسطوره و اسطوره پردازی، بر محور اندیشۀ رمانتیک در شعر ژاله قائممقامی به روش توصیفی- تحلیلی است و نشان میدهد، کاربرد اسطورهها در شعر ژاله براساس مبانی نظری مکتب رمانتیسـم، قابل توجیه است. نتیجۀ پژوهش ناظر بر این است که ژاله، شاعر رمانتیک معاصر، در اشعارش بهرۀ زیادی از گونههای اسطورهای برده است؛ چنانکه اسطورهها به سه شکل بازآفرینی تغییر و تکرار، در اشعار وی نمود یافته است.
پرونده مقاله
گاتاها، سروده های اشو زرتشت، نوشته ی کهن و گنجینه ی ارجمندی است که از روزگاران پیشین برای ایرانیان بهجامانده است. در این نوشتار، کلماتِ هفت فصل ِنخستین (هات 28-34) از هفده هاتِ یسنا (گاثاها)، در چارچوب فرآیند واجی (ابدال) و در پاره ای از موارد جنبه ی اتیمولوژی، دستور چکیده کامل
گاتاها، سروده های اشو زرتشت، نوشته ی کهن و گنجینه ی ارجمندی است که از روزگاران پیشین برای ایرانیان بهجامانده است. در این نوشتار، کلماتِ هفت فصل ِنخستین (هات 28-34) از هفده هاتِ یسنا (گاثاها)، در چارچوب فرآیند واجی (ابدال) و در پاره ای از موارد جنبه ی اتیمولوژی، دستوری و آوایی کلمات ازنظر واجگاه به شیوه ی توصیفی، تحلیلی، اسنادی و تطبیقی بررسی می شود. در این پژوهش با باریک نگری روی همخوان ها، نشان دادهشده که شکل ناب و ثابت همخوان های باستانی چگونه بوده و درگذر زمان چگونه به همخوان های دیگری دگرگونشدهاند. ضمناً نکات صرفی و ریخت راستین همخوان های کهن و دگرگونی های بعدی را در سیر تاریخی، در سه گامه ی باستان، میانه و جدید بررسی و واکاوی شده است. در برخی موارد، به پایداری و دگرگونی همخوان های باستانی در گویش ایرانیانِ مسلمان و زرتشتیان یزد اشارهشده و تطبیقی گذرا در این زمینه انجامگرفته است. درنتیجه، دگرگونی واک های همخوان از دوره ی باستان به میانه و جدید، به سمت قاعده و فرآیند کم کوشیدن است. در گویش ایرانیان مسلمان یزدی و گویش معیار، همخوان ها از دگرگونی بیشتری نسبت به گویشوران زرتشتی یزدی برخوردار است. در متن گات ها و دوره ی باستان، تحول واجی ت به د، پ به ف، و به ب در نوشته های کهن و در گامه ی باستان به دوره ی جدید و گویش معیار از بسامد بالایی برخوردار است.
پرونده مقاله
رابیندرانات تاگور، برندهی جایزهی نوبل،شاعر، عارف، فیلسوف و نویسندهی هندی است که شهرتی جهانی دارد. اشعار تاگور از ابعاد گوناگون ادبی، بهویژه از لحاظ مکتبهای ادبی قابل بررسیاست .تاگور بیشتر از مکتب رمانتیسم متاثر شده است؛ با اینحال به مکتب سمبولیسم هم در اشعارش توج چکیده کامل
رابیندرانات تاگور، برندهی جایزهی نوبل،شاعر، عارف، فیلسوف و نویسندهی هندی است که شهرتی جهانی دارد. اشعار تاگور از ابعاد گوناگون ادبی، بهویژه از لحاظ مکتبهای ادبی قابل بررسیاست .تاگور بیشتر از مکتب رمانتیسم متاثر شده است؛ با اینحال به مکتب سمبولیسم هم در اشعارش توجه داشتهاست. در این جستار به شیوهی توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی واژههای نمادین در دستههای طبیعت، گیاه، پرنده، شی، انسان و اسطورهی انسانی، مکان، حیوان، حشره و غیره در اشعار ترجمه شدهی تاگور پرداخته شدهاست. بهطورکلی، از میان 820 شعر ترجمه شدهی او در 155 شعر واژههای نمادین دیده میشود، (90/18)درصد. تاگور به طبیعت علاقهی زیادی داشت؛ ازاینرو، نمادهای طبیعت(58درصد)، گیاه(35/22درصد) و اشیاء(25/22درصد) پربسامدترین نمادها در اشعار تاگور هستند. نمادهای شعر تاگور بیشتر بار معنایی مثبت دارند، برای تجسم و توصیف اندیشهها و پیامهای انسانی، عرفانی، فلسفی و تصویرهای شاعرانه به کار رفتهاند و با مفاهیم نمادهای جهانی نزدیکند. دریافت معنای نمادهای شعر تاگور اغلب آسان است و او بهندرت نماد ابداعی و شخصی دارد.
پرونده مقاله
بر اساس نظریۀ تبادلی پیتر بلاو، هر یک از افراد جامعه، در جریان تبادلات و پیوندهای اجتماعی خود با دانش اندوزی در گروههایی قرار میگیرند که پاداش نصیب آنها شود و به واسطۀ این پاداش، پیوند اجتماعی آنها با علم و خردورزی محکم میشود؛ اما اگر این افراد بهعنوان اعضای جامعه چکیده کامل
بر اساس نظریۀ تبادلی پیتر بلاو، هر یک از افراد جامعه، در جریان تبادلات و پیوندهای اجتماعی خود با دانش اندوزی در گروههایی قرار میگیرند که پاداش نصیب آنها شود و به واسطۀ این پاداش، پیوند اجتماعی آنها با علم و خردورزی محکم میشود؛ اما اگر این افراد بهعنوان اعضای جامعه، در فرایند همین معاملات تبادلی، هیچگونه پاداشی در مقابل کنش خود دریافت نکنند، رشتۀ پیوند و تعاملات آنها با علم و دانشاندوزی، سست و از هم گسیخته خواهد شد و در نتیجه در همان جهالت باقی خواهند ماند. در این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با مراجعه به منابع نظری تحقیق، تلاش شده است تا محورهای جامعهشناسانۀ نظریۀ پیتر بلاو در سرودههای سنایی، مورد کنکاش قرار گیرد تا واکنش افراد جامعۀ به تصویر کشیده شده، در اشعار وی، در برابر کنش های موجود در محیط، تحلیل و بررسی شود. نتایج بررسی حاکی از آن است که وقتی قوۀ خردورزی انسان بسته باشد در مقابل با ورود هرگونه اطلاعات تازه، قادر به بررسی آنها با دید عقلانی نیست و سنایی در قصایدش، مفاهیم پیرامون جهل و خردورزی را در جلوههای تقابلی آن در کنار هم قرار داده و از این راه مخاطبان را نسبت به مسائل تعلیمی بیدار کرده است.
پرونده مقاله
در نوشته حاضر که حاصل پژوهشی از نوع تاریخی، توصیفی و تحلیلی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، کتابخانهای است، پس از نگاهی گذرا به ادبیات مشروطه در برخورد با تمدّن غرب، مشخصههای شعر فارسی در شکل و محتوا در دهههای سی و چهل خورشیدی برشمرده شده است. شکستن قالبها و اوزان که چکیده کامل
در نوشته حاضر که حاصل پژوهشی از نوع تاریخی، توصیفی و تحلیلی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، کتابخانهای است، پس از نگاهی گذرا به ادبیات مشروطه در برخورد با تمدّن غرب، مشخصههای شعر فارسی در شکل و محتوا در دهههای سی و چهل خورشیدی برشمرده شده است. شکستن قالبها و اوزان کهن در عین رعایت یا عدم رعایت وزن و قافیه، به کار بردن مضامین و پیامهای سیاسی و اجتماعی تحت تأثیر ادبیات مشروطه و نیز سمبولیسم فرانسه، تأکید بر ابهامگویی، بهرهگیری از هر پدیده طبیعی و اجتماعی بهصورت نمادین برای نقد سیاسی و اجتماعی و ظهور شعر سپید و شعر موج نو، از مشخصات مهمتر شعر این دوره شناختهشده است. علاوه بر این، پیدایش شعر مقاومت و شعر چریکی و بعضاً پریشانگویی و نامفهومسرایی و ظهور تصنّعی جریانهای شعری و ظهور پیام بازگشت به خویشتن اسلامی بهویژه در دهه چهل را میتـوان از مشخصههای دیگر شعـر در ایـن دهه دانست. مدرنیتـه به دو صـورت مستقیم (آشنایی با ادبیات و شعر غرب) و غیرمستقیم (شکلدادن به گروهبندیهای اجتماعی، جریانهای فرهنگی، دگرگونیهای سیاسی و درهمتنیده شدن آنها) بر شعر این دوره تأثیر گذاشته است. ستیز قلمی بین حامیان قالبهای سنّتی شعر و شعر نو، اختلافنظر بین شاعران موج نو و شعر نو و چند شاخه شدن شعر و شاعران، همه انعکاس همین گروهبندیهای اجتماعی و جریانهای فرهنگی بوده که یا تحت تأثیر مدرنیته شکلگرفته و یا بر اثر نفوذ مدرنیته از حالت خفته به حالت فعّال درآمده است
پرونده مقاله
امروزه پیوند ادبیّات تطبیقی و بینامتنیت دستاوردی جدید است که می توان در چارچوب الگوها و روشهای آن، به تحلیل اثر پرداخت. از مهمترین عوامل تحلیل در حوزة ادبیّات تطبیقی، بررسی شباهتها و تأثیرگذاری آثار بر یکدیگر و چگونگی تحقق یا انتقال یک موضوع و درونمایه است؛ ولی خوان چکیده کامل
امروزه پیوند ادبیّات تطبیقی و بینامتنیت دستاوردی جدید است که می توان در چارچوب الگوها و روشهای آن، به تحلیل اثر پرداخت. از مهمترین عوامل تحلیل در حوزة ادبیّات تطبیقی، بررسی شباهتها و تأثیرگذاری آثار بر یکدیگر و چگونگی تحقق یا انتقال یک موضوع و درونمایه است؛ ولی خوانش بینامتنی دغدغة فرارفتن از بررسی منابع مشابه و تأثیر و تأثر را دارد؛ یک متن بر پایة گفتمانی از پیش موجود، بنا میشود و سپس آن گفتمان را از آن خود میکند و حتّی موجب دگرگونی معنای متن محوری میشود. در جستار پیش رو، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی تطبیقی وجوه بینامتنی ژنت با نظریۀ بلاغت اسلامی در اصول الفصول میپردازیم. بر این اساس انواع بینامتنی آشکار ـ تعمدی، پنهان ـ تعمدی و ضمنی و وجوه تطبیقی آنها در بلاغت اسلامی از جمله تضمین، تمثیل، ارسالالمثل، اقتباس، عقد، اشاره، حل و انتحال و تلمیح، در این اثر بررسی میشود. بررسی میزان استفاده از متون پیشین بر اساس نظریة ژنت و تطبیق آنها با نظریۀ بلاغت اسلامی از اهداف این پژوهش به شمار میرود. بر اساس پژوهش حاضر، بیشترین گونة بینامتنی، بینامتنیت ضمنی و در تطبیق با بلاغت اسلامی از گونۀ اقتباس است. پس از آن به ترتیب بینامتنیت آشکار ـ تعمدی، بیشترین فراوانی را دارند. خلاقیّت هدایت در چگونگی به کار بردن متون پیشین و استفاده از عنصر بینامتنی و ایجاد پیوند بدیع و مبتکرانه بین متون پیشین و متن حاضر به گونة هنرمندانه باعث جذب و اقناع مخاطب میشود.
پرونده مقاله
شاملو سردمدار شعرسپید، نویسنده و مترجم ایرانیست. شعر شاملو از ابعاد گوناگون به ویژه مکتبهای ادبی قابل تحلیل و بررسی است. هرچند در زمینهی مولفههای مکتب رمانتیسم در شعر شاملو بررسیهای زیادی انجام شده اما مکتب رمانتیسم اجتماعی در شعر شاملو تحلیل و بررسی نشده است.در چکیده کامل
شاملو سردمدار شعرسپید، نویسنده و مترجم ایرانیست. شعر شاملو از ابعاد گوناگون به ویژه مکتبهای ادبی قابل تحلیل و بررسی است. هرچند در زمینهی مولفههای مکتب رمانتیسم در شعر شاملو بررسیهای زیادی انجام شده اما مکتب رمانتیسم اجتماعی در شعر شاملو تحلیل و بررسی نشده است.در این جستار به شیوهی توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی مهمترین مشخصههای مکتب رمانتیسم اجتماعی، همچون: اومانیسم، ذهنیت غنایی و پرداختن به مسائل اجتماعی، ناسیونالیسم، طبیعت نمادین در مفهوم سیاسی و اجتماعی پرداخته شده است. بسامد ذهنیت غنایی و پرداختن به مسائل اجتماعی و طبیعت نمادین در شعر شاملو نمود زیادی دارد. اومانیسم نیز در شاملو قابل توجه است. ناسیونالیسم در شعر او جایگاه چندانی ندارد، زیرا که شاملو خود را به سرزمین مادری محدود نکرده بود او به همه دنیا تعلق داشت. بهطورکلی از میان اشعار رمانتیسم شاملو، ۱۷۴ شعر(86/40 درصد) رمانتیسم اجتماعی و در این میان، ۵۹ مورد(۹۰/۳۳ درصد) نگرش اومانیستی و۱۱ مورد (۳۲/۶ درصد) نیز نگرش ناسیونالیستی مشاهده شد.
پرونده مقاله
در جامعه شناسی ادبیات که دانشی میان رشته ای است، به ادبیات به عنوان مقوله ای نگریسته میشود که تحولات زندگی اجتماعی برآن تأثیر میگذارد. صاحب نظران در این حوزه هرگونه آثار هنری و متون متعددی را که بازتاب دهندۀ جامعه باشد، مورد بررسی قرار می دهند. نظریۀ منش و میدان چکیده کامل
در جامعه شناسی ادبیات که دانشی میان رشته ای است، به ادبیات به عنوان مقوله ای نگریسته میشود که تحولات زندگی اجتماعی برآن تأثیر میگذارد. صاحب نظران در این حوزه هرگونه آثار هنری و متون متعددی را که بازتاب دهندۀ جامعه باشد، مورد بررسی قرار می دهند. نظریۀ منش و میدان از پی یر بوردیو یکی از رویکردهای جامعه شناسی است که در آن، ابعاد مختلف جامعه به عنوان میدان و نهادینه شدن اموری به تبعیت از میدان، به عنوان منش در ابعاد گسترده ای مورد توجه قرار می گیرد. این رویکرد جامعه شناسانه می تواند به کمک مطالعات میان رشته ای در متون ادبی بازتاب داده شود. در پژوهش حاضر، سعی بر آن است تا به روش توصیفی- تحلیلی میدانهای موجود در سروده های مدهوش گلپایگانی و منش هایی که در میدان های اجتماعی از خود نشان میدهد، کاویده شود تا به این پرسش ها پاسخ داده شود که این شاعر با توجه به شرایط جامعه اش تحت تأثیر چه میدان هایی قرار می گیرد و بر اساس آن، چه منش هایی را در سروده های خود منعکس می کند؟. نتایج حاکی از آن است که مدهوش گلپایگانی با توجه به میدان های اجتماعی رونق امور فرهنگی، هنری و ادبی، نفوذ روحانیت و پیشرفت جامعه، منش های متعدد معناداری را بروز میدهد که در سروده هایش در قالب مضامین و سبک شخصی وی به چشم می آید.
پرونده مقاله
اگزیستانسیالیسم، فلسفۀ نو پا است که از اواخر قرن نوزدهم به وجود آمد و یالوم، معنادرمان این مکتب است. موضوع تنهایی یکی از مبانی انسانشناختی یالوم در خصوص معنای زندگی است. تنهایی از مضامینی است که انسان در طول تاریخ با آن مواجه بوده و در حوزه های گوناگونی همچون عرفان و ت چکیده کامل
اگزیستانسیالیسم، فلسفۀ نو پا است که از اواخر قرن نوزدهم به وجود آمد و یالوم، معنادرمان این مکتب است. موضوع تنهایی یکی از مبانی انسانشناختی یالوم در خصوص معنای زندگی است. تنهایی از مضامینی است که انسان در طول تاریخ با آن مواجه بوده و در حوزه های گوناگونی همچون عرفان و تصوّف، روانشناسی، فلسفه و عشق، دارای معنی و مفهوم است. به نظر یالوم، چهار اضطراب آزادی، تنهایی، مرگ و بیمعنایی، در حقیقت هستی و وجود انسان ریشه دارد. یالوم معتقد است، انسان برای رهایی از این چهار نگرانی، باید به ابداع معنا بپردازد و به حقیقت زندگی که در واقع خدمت به خلق، آفرینش و خودشکوفایی است، پی ببرد. همچنین در شعر سیمین، تنهایی یکی از نمودهای پر رنگ است که بر فضای غزل های او حاکم شده است. سیمین و یالوم هر دو در آثار و نوشتههای خود، معتقد بهتنهایی بنیادین هستند و درصدد رفع اینگونه تنهایی بوده و هرکدام راهکارهای خاصی را ارائه نمودهاند. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای به بررسی و مقایسۀ مبانی انسانشناختی معنای تنهایی از نظر سیمین بهبهانی و اروین یالوم بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که آیا مضمون تنهایی در شعر سیمین با تنهایی بنیادین یالوم یکسان است؟ و راهکار این دو برای رفع تنهایی و رهایی از اضطراب و دلواپسی در زندگی چیست؟
پرونده مقاله
شاعران و نویسندگان کهن همواره از حکایت برای گسترش اندیشههای خود استفاده میکردند. عنصری بلخی شاعر قرن چهارم هجری، داستان عاشقانۀ وامق و عذرا را به شعر درآورده است. در این مقاله، برای دریافت شیوۀ شاعری عنصری در وامق و عذرا و تحلیل این حکایت، از روش ساختارگرایی تودوروف ب چکیده کامل
شاعران و نویسندگان کهن همواره از حکایت برای گسترش اندیشههای خود استفاده میکردند. عنصری بلخی شاعر قرن چهارم هجری، داستان عاشقانۀ وامق و عذرا را به شعر درآورده است. در این مقاله، برای دریافت شیوۀ شاعری عنصری در وامق و عذرا و تحلیل این حکایت، از روش ساختارگرایی تودوروف بهره برده شده است. یکی از عمدهترین اجزای نقد یک داستان در الگوی روایتی تودوروف، پیرفتهای آن و یکی از کارکردیترین عوامل مؤثّرْ انسجام نظاممندی این شبکه است. مسئلة بنیادی این پژوهش بررسی و تحلیل میزان و چگونگی کاربست عنصر پیرفت در ساختار این حکایت است. در این راستا بازشناسی اجمالی الگوی روایتی تودوروف با تکیه بر شناخت پیرفت و همچنین تحلیل و بررسی این عنصر مؤثّر در طرح منظومۀ وامق و عذرا بدنة اصلی مقاله را تشکیل میدهد. روش کار در این پژوهش خوانش این حکایت و تحلیل ساختاری طرح آنها بر مبنای الگوی یادشده است. نتایج کلی بهدستآمده نشان میدهند بر مبنای کنشها، گزارهها و خطّ سیر منطقی حوادث، پیرنگ و شبکة پیرفتها در این حکایت بهطور ساده و متناسب با شخصیت حکایات طراحی شده است و با توجه به ساختار سادۀ این روایت قدیمی، میتوان چنین تعریف ثابتی را برای گونۀ کلاسیک برشمرد که گزاره های تکراری در آن زیاد است، بسیار کم پیش میآید که در پی رفت هایش ساختارشکنی رخ دهد و علیتِ متن آن به سوی روایات اسطورهای (علیت آشکار) گرایش دارد.
پرونده مقاله