برآورد تقاضای تقریباً ایدهآل انرژی الکتریکی ایران در بخش صنعت
محورهای موضوعی : پژوهشنامه اقتصاد و کسب و کارزینب مصوری نظام آباد 1 , سید عبدالمجید جلائی اسفندآبادی 2
1 - دانشگاه آزاد کرمان
2 - استاد اقتصاد ، گروه اقتصاد ، دانشکدهی اقتصاد و مدیریت ،دانشگاه باهنر ، کرمان ،ایران.
کلید واژه: ایران, بخش صنعتی, سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل(AIDS), رگرسیون ظاهراً نامرتبط(SUR), انرژی الکتریکی,
چکیده مقاله :
صنعت برق به عنوان صنعت زیربنایی نقش مهمی در توسعه اقتصادی و رفاه جوامع دارد. با توجه به اهمیت انرژی الکتریکی در بخش صنعت به لحاظ به کار گیری تکنولوژیهای مدرنتر و همچنین ملاحظات زیست محیطی، این مقاله به برآورد تقاضای تقریباً ایدهآل انرژی الکتریکی ایران در بخش صنعت میپردازد. در این مطالعه با استفاده از دادههای سری زمانی (1350-1390) و روش رگرسیون ظاهراً نامرتبط (SUR) کششهای قیمتی، درآمدی و متقاطع برای تقاضای انرژی الکتریکی بخش صنعت استخراج شدهاند. نتایج حاکی از آن است که انرژی الکتریکی به عنوان یک کالای ضروری برای بخش صنعتی محسوب میشود. از طرفی انرژیهای جانشین نمیتوانند به عنوان جانشین مناسبی برای انرژی الکتریکی در بخش صنعتی لحاظ شوند و مهمتر آنکه به دلیل کم کشش بودن انرژی الکتریکی در بخش صنعتی سیاستهای افزایش قیمت برق نمیتواند راهکار مناسبی برای کاهش مصرف برق توسط بخش صنعتی باشند. بر مبنای نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود سیاستگذاری انرژی الکتریکی در بخش صنعت اولاً غیر قیمتی و درآمدی باشند و ثانیاٌ با دقت خاصی انجام شوند، که باعث تغییرات ساختاری در مصرف این کالای استراتژیک نگردد.
AbstractThe power industry as one of the fundamental industries plays an important role in economic development and welfare of society. With respect to the importance of electrical energy in application of modern technology and environmental issues, this paper aimed at estimating the almost ideal demand of electrical energy of Iran in industrial section. To do so, the data were gathered during a period of time 1350 to 1390 and regression model SUR was employed to identify price, income, an cross elasticity concerning demand of electrical energy in industrial section. The results demonstrated that electrical energy is taken into account as an essential commodity in industrial section. On the other hand, other energies cannot substitute the electrical energy in industry. Interestingly, due to the low elasticity of electrical energy, the policy of price increasing cannot be a good solution for reduction of electrical energy. Therefore, policies in the electric energy sector must first be non-price and income-based, and secondly, they must be done with special care, so as not to cause structural changes in the consumption of this strategic commodity. Based on the obtained results, it is suggested that the energy policy in the industry should first be non-price and have an income, and secondly, it should be done carefully, which will cause a structural change in the consumption of this strategic commodity.
_||_