تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد2,السنة
12
,
تابستان
1399
بیهقی در تاریخش به نکته های ارزشمندی در رابطه با رفتار و کردار اشخاص و علل وقوع حوادث اشاره کرده است. مخاطب به سبب توصیفات جزئی و متوالی، مسحور سخن او می شود و تاریخ را به بهانه شکل داستانی آن می خواند و می پذیرد. این تاریخ مانند تواریخ دیگر تابع ساخت کلیشه ای نیس أکثر
بیهقی در تاریخش به نکته های ارزشمندی در رابطه با رفتار و کردار اشخاص و علل وقوع حوادث اشاره کرده است. مخاطب به سبب توصیفات جزئی و متوالی، مسحور سخن او می شود و تاریخ را به بهانه شکل داستانی آن می خواند و می پذیرد. این تاریخ مانند تواریخ دیگر تابع ساخت کلیشه ای نیست و بیهقی با برجای گذاشتن برخی نشانگان زبانی، تناقضی در ذهن مخاطب ایجاد کرده و او را به تفکر برای تحلیل و بازیابی نکات و گره های کور تاریخ، فرا می خواند. زبان که پیکره ای از بازی ها و کارکردهای زبانی است، وسیله ای برای دریافت این تناقضات است، اما فهم یک بازی زبانی مستلزمِ شرکت در آن شکلی از زندگی است که بازیِ زبانیِ موردِ نظر در بسترِ آن واقع م ی شود. این مقاله بر آن است با توجه به شکل روایی و رمان گونگی تاریخ بیهقی، توجه مخاطب را به تلاش بیهقی برای کنار هم چیدن تمام گفتمان ها و دیالوگ ها، و تبیین زوایای آن جلب نماید و در مراتب بعد به تحلیل فراتابی ها و بازی های زبانی این گفتمان و اشخاص آن تاکید ورزد. با بررسی آواهای برخاسته از متن، مخاطب به شاکلۀ ذهنی گوینده نزدیک تر می شود و معنای حقیقی حاصل می شود. بنابراین باید با بهره گیری از اطلاعات و نشانه های زبانی برای پر کردن جاهای خالی متن، گام برداشت و با تحلیل لایه های نهانی متن، از گفتگو به زیرگفتگو رسیده و معانی متن را فعال کرد. ضمن اینکه توجه به عناصر فعال در زمینۀ متن، سبک نوشتاری و پیش فرض ها و دلالت های ضمنی و داستان های موازی، ما را با بازی های زبانی و کاربرد موقعیت های درون و برون زبانی به جای یکدیگر برای اغوا و ایجاد توهم، آشنا می کند.
تفاصيل المقالة
ادبیات و زبان های محلی ایران زمین
,
العدد1,السنة
10
,
بهار
1399
کردها همچون سایر اقوام ایرانی، ادبیات شفاهی غنی، پربار و دیرینه‎ای دارند. لالایی ها به عنوان بخشی از ترانه های عامیانه در ادبیات شفاهی کردها سهم قابل توجهی دارند. این لالایی ها همچون آینه ، گوشه‎هایی از فرهنگ، تاریخ و واقعیت های اجتماعی را منعکس می‎کنند. أکثر
کردها همچون سایر اقوام ایرانی، ادبیات شفاهی غنی، پربار و دیرینه‎ای دارند. لالایی ها به عنوان بخشی از ترانه های عامیانه در ادبیات شفاهی کردها سهم قابل توجهی دارند. این لالایی ها همچون آینه ، گوشه‎هایی از فرهنگ، تاریخ و واقعیت های اجتماعی را منعکس می‎کنند. با واکاوی این بخش از فرهنگ عامّه، موادّ جامعهشناختیِ بسیاری از قبیلِ مسائل اعتقادی، تربیتی، اخلاقی، سیاسی، فرهنگی، آداب و سنن و... به دست می آید که در شناخت فرهنگ و مردم و آشنایی با روحیّات و دلبستگی‎های قومی کردها نقش مهمی خواهد داشت. این تحقیق بر آن است که به شیوۀ تحلیل محتوایی، سیمای جامعه و فرهنگ مردم کردزبان را از لابه‎لای لالایی های کردیِ گردآمده در کتاب ژانه ژین بررسی کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که پژواکِ صدای زنان، معتقدات مذهبی، عقاید خرافی، مسائل سیاسی، وضعیت معیشتی و مراودات و ارتباطات، بازی‎ها ، داستان ها و حکایت ها و ویژگی‎های اقلیمی را می توان در این لالایی ها شنید و از طریق آن‎ها با یکی از قدیم‎ترین اقوام ایرانی، آشناییِ عمیق‎تری حاصل کرد.
تفاصيل المقالة
مناظره، گفتوگویی مبتنی بر ادب بیاضطراب است و آنگاه که درصدد اقناع و اثبات بربیاید، خود را با پوششی از کنایه و ایهام و ابهام و تحقیر و طنز بر حریف میآراید. طرفین مناظره و بیشتر طرف غالب آن، سخن خود را در لفافهای از الفاظ مؤدبانه میآرایند، حال آنکه ظرایف و لطایف و تع أکثر
مناظره، گفتوگویی مبتنی بر ادب بیاضطراب است و آنگاه که درصدد اقناع و اثبات بربیاید، خود را با پوششی از کنایه و ایهام و ابهام و تحقیر و طنز بر حریف میآراید. طرفین مناظره و بیشتر طرف غالب آن، سخن خود را در لفافهای از الفاظ مؤدبانه میآرایند، حال آنکه ظرایف و لطایف و تعریضهایی در پشت آن سخن برای تنبیه و تعلیم نهفته است. این مقاله بر آن است مناظره را با توجه به ظرفیت گفتمانی آن، از نظر نقش کارکردی آن در اجتماع بررسی کند و در انواع مختلف ادبی که ذهن انسان، آمال و خواستهها و وسعت نظر او را آینگی میکنند، نشان دهد. حاصل آنکه مناظره طبق بافتار و ساختار روایی خاص در جهت عینی کردن مسائل فلسفی و فکری و اجتماعی در انواع ادبی تجلی دارد و بر اصل رعایت بافت موقعیت و رندی در کنایه و ادب بیاضطراب استوار است. با تحلیل ژرفساختی مناظره، نگاشتی تازه از موضوع مبدأ برای شخص سؤالگر آشکار میشود که با کارکردهای کنایه و استعاره همخوانی دارد. موضوع غالب مناظرات عرفانی، عادتزدایی و حقیقتجویی، مناظرات حماسی، مفاخره و نبرد داد و بیداد، مناظرات تعلیمی، طرحوارههای تعلیمی برای ایجاد سؤالهایی در ذهن مخاطب و مناظرات غنایی، بافت موقعیتی و آموزش آداب است. با رعایت این آداب ظریف، شاه و نوکر، غنی و فقیر و... ضمن گفتاری مؤدبانه، موقّرانه، بیاضطراب سخن خود را بیان داشته از مزیت گفتوگویی راهگشا بهره میبرند.
تفاصيل المقالة
شمس تبریزی همچنان یکی از چهرههای ناشناخته تاریخ عرفان و ادب ایرانی- اسلامی است. بخش مهم شناختی که از او داریم، مدیون مولانا جلالالدین محمد بلخی است که شعر و عرفان خود را ارمغان او میداند و معانی آثارش را عطایا و افاضات وی. امّا شمس خود سخنانی دارد که در مقالات او گر أکثر
شمس تبریزی همچنان یکی از چهرههای ناشناخته تاریخ عرفان و ادب ایرانی- اسلامی است. بخش مهم شناختی که از او داریم، مدیون مولانا جلالالدین محمد بلخی است که شعر و عرفان خود را ارمغان او میداند و معانی آثارش را عطایا و افاضات وی. امّا شمس خود سخنانی دارد که در مقالات او گرد آمده است و دسترسی بدان را مدیون محمّد علی موحّد هستیم. این یادداشتها با مطالعه تحلیلی از همان مقالات فراهم آمده و گفتههای بیواسطه خود اوست. سعی شدهاست مهمترین دیدگاههای او در موضوعات اساسی از جمله خدا، وحدت ادیان و رسالت انبیا، شریعت و متابعت، خودشناسی، جمع ظاهر و باطن، استقلال رأی و نفی تقلید، استعداد و اهلیت لازمه هدایت و تربیت، خوشخویی و فراخ روحی، حقیقت را از پنجرههای متعدّد نگریستن و آینه مرگ، به صورتی نسبتاً مدوّن ارائه شود. شمس به دلیل تأکیدی که به استقلال رأی و دوری از تقلید دارد، به همه این موضوعات با دیدی متفاوت و کاملاً شخصی مینگرد؛ بدین سبب امروزه میتوان هم نوع تفکّر را از شمس آموخت و هم تعالیم او را که حاصلِ نگرشی مثبت به زندگی است.
تفاصيل المقالة
شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی و نیز سایر منظومه های پهلوانی ایران‌زمین، پیوسته مورد توجّه سرایندگان کُردزبان بوده است. یکی از این داستان های پهلوانی که در شاهنامۀ فرزانۀ توس باختصار آمده و بعدها در ادبیات فارسی و نیز کُردی به‌صورت منظومه ای مستقل سروده شده، م أکثر
شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی و نیز سایر منظومه های پهلوانی ایران‌زمین، پیوسته مورد توجّه سرایندگان کُردزبان بوده است. یکی از این داستان های پهلوانی که در شاهنامۀ فرزانۀ توس باختصار آمده و بعدها در ادبیات فارسی و نیز کُردی به‌صورت منظومه ای مستقل سروده شده، ماجرای به تخت نشستن بهمن و نبرد و درگیری او با خاندان رستم است. شاعر توانای کُرد، سیّد نوشاد ابوالوفایی نیز نبرد بهمن و فرامرز را به فارسی (بحر متقارب) منظوم ساخته است. نگارندگان در این جستار می‌کوشند ابتدا داستان به تخت نشستن بهمن و حمله به سیستان در شاهنامۀ فردوسی را بیان کنند، سپس منظومۀ بهمن و فرامرز سرودۀ سیّد نوشاد ابوالوفایی را از جهت روایت، محتوا و وقایع داستان بررسی کنند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications