تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد1,السنة
15
,
بهار
1402
شاخصه های سبکی ادبیات ملل در گونه های مختلف ادبی با زیرساخت های ویژه، پیکره های اصلی فرهنگ و ادبیات آ ن ها را بازتاب می دهد. در این میان،گونه های غنایی و حماسی در کنار دیگر انواع، جایگاهی خاص برای بازتاب احساسات و افکار نویسنده باز نگه داشته است.از آن جا که پدید أکثر
شاخصه های سبکی ادبیات ملل در گونه های مختلف ادبی با زیرساخت های ویژه، پیکره های اصلی فرهنگ و ادبیات آ ن ها را بازتاب می دهد. در این میان،گونه های غنایی و حماسی در کنار دیگر انواع، جایگاهی خاص برای بازتاب احساسات و افکار نویسنده باز نگه داشته است.از آن جا که پدیدآورندگان این گونه از متن نوشته ها و حساسیت حضور نشست مؤلفان آن ها را در متن نمی توان انکار کرد، بررسی جایگاه مؤلف و تاثیر زاویۀ نشست او در متن می تواند نقطه های مبهم نوشته ها را آشکارکند. من غنایی یا ابراز شخصیت عاطفی نویسنده در متون غنا، بازنمودی از رمزواره هایی بی بدیل نگاه درونی مؤلف به موضوعات مختلف اطراف را به نمایش می گذارد. زیرساخت های من فردی و عاشقانه، من اجتماعی، من اخلاقی و ... هرکدام الگوبندی ذهن نویسنده را به مخاطب اعلام می کند و با روش غیرارادی، ذهنیت مؤلف را در جهت اقناع خواننده هدایت می کند. در متن های حماسی، مؤلف و حضور من فردی و خویشتن شاعرانۀ او هر چند به ظاهر چشمگیر نمی نمایاند، اما در ساخت های زیرین روایت پهلوانی و تاریخی متن، نقب زدن نویسنده به احساسات و هنجارهای درونی خویش را به صورت ارادی می توان دید. به گونه ای که اندیشه برترمنشانه و منگرایانۀ پهلوانان، جبهه گیری های ایشان در مقابله با قطب پلیدی ها و ناهنجاری ها، نازش به افتخارات ملی و نژادی در مقابل بیگانگان و... اعتبار اندیشه های ناسیونالیستی یک حماسه سرا را در پیوند با عواطف درونی او نشان می دهد. از آن جا که شاهنامۀ فردوسی و دیوان حافظ شیرازی، نمونۀ بکمال دو نوع گونۀ حماسی و غنایی ما محسوب می شوند، محقق سنجش حضورمن شاعرانه با بازنمود من ارادی حماسی را به گونۀ مقایسه ای در این دو نشان داده است.
تفاصيل المقالة
مطالعات زبان و ادبیات غنایی
,
العدد1,السنة
5
,
بهار
1394
انسان به تناسب محیطی که در آن زندگی میکند و بر اساس فرهنگی که بر آن جامعه حاکم است صاحب بینشی متفاوت و افکاری متنوع است. نگاه انسان به زن در جوامع متعدد، دیدی متفاوت است؛ گاهی این بینش، سلیم و عادلانه و گاهی سقیم و سلطه جویانه بوده است. خاقانی در جایگاه شاعری فرهیخته أکثر
انسان به تناسب محیطی که در آن زندگی میکند و بر اساس فرهنگی که بر آن جامعه حاکم است صاحب بینشی متفاوت و افکاری متنوع است. نگاه انسان به زن در جوامع متعدد، دیدی متفاوت است؛ گاهی این بینش، سلیم و عادلانه و گاهی سقیم و سلطه جویانه بوده است. خاقانی در جایگاه شاعری فرهیخته و اندیشمند همانند همعصر خویش، سنایی، نگاهی منفی و گاهی توأم با تحقیر و استهزا به این عنصر لطیف هستی دارد. او در جای جای دیوان خود زن را موجودی میپندارد که برای صاحب خویش چیزی جز سرافکندگی، محنت، بدبختی و بلا ودیعهای به همراه ندارد. با اینکه هنرمند شروانی در بعضی ابیات از زنان برجسته تاریخی و مذهبی صحبت به میان آورده و آنها را ستوده است ولی در مجموع میتوان اذعان داشت به خاطر دلایل اجتماعی یا فرهنگی حاکم بر دوران او و یا شاید بنا به دلایل روانشناختی، تصویر این منظر منفی بر ابیاتش سایه انداخته است. در این جستار سعی شده است این اظهار نظرها در دیوان شعری او تحلیل گردد.
تفاصيل المقالة
مطالعات زبان و ادبیات غنایی
,
العدد2,السنة
5
,
تابستان
1394
زبان نگاه، زبانی رمزی و اشارهای میان انسانهاست که در شرایط مختلف، با حرکات و سکنات چشم، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. چشمها، بهترین دریچۀ قلب افراد هستند؛ چون به کمک آنها، میتوان بسیاری از مفاهیم و احساساتی را که هیچگاه نمیتوان با زبان، آنها را به درستی منتقل أکثر
زبان نگاه، زبانی رمزی و اشارهای میان انسانهاست که در شرایط مختلف، با حرکات و سکنات چشم، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. چشمها، بهترین دریچۀ قلب افراد هستند؛ چون به کمک آنها، میتوان بسیاری از مفاهیم و احساساتی را که هیچگاه نمیتوان با زبان، آنها را به درستی منتقل کرد، به طرف مقابل انتقال داد. در دنیای شاعران، ارتباط عاشقان واقعی در بیشتر مواقع با همین زبان صورت میگیرد. در واقع، با اشتعال شعلۀ عشق در دل آنها، زبان گفتار، قدرت خود را در گویایی، به چشمها میدهد. ارتباط عمیق والدین با فرزندان نیز اغلب از طریق ارتباط چشمی صورت میگیرد. همچنین افراد ناشنوا که از نعمت زبان گفتار محروم هستند، میتوانند در کنار استفاده از انگشتان برای تفهیم منظور خود به دیگران، از زبان نگاه نیز یاری بگیرند. در واقع، زبان نگاه میتواند زبان بیزبانی آنها باشد و موجب تسهیل ارتباط با افراد عادی جامعه گردد. این مقاله به بررسی و تبیین اهمّیّت زبان نگاه، در روابط مختلف اجتماعی و همچنین دلایل برتری آن بر زبان گفتار میپردازد. گفتنی است که این بررسی، بیشتر بر مبنای متون نظم فارسی صورت گرفته است.
تفاصيل المقالة
پژوهشنامه نسخه شناسی متون نظم و نثر فارسی
,
العدد1,السنة
2
,
بهار
1396
تحلیل هنرشناختی و ارزیابی زیباییشناسی نسخههای ادب پارسی باتوجهبه ریشهداربودن عنصر زیبایی در آن، کار دشواری است. به همین سبب تصحیحکنندگان متون ادبی با در نظر گرفتن روشهای علمی که پایۀ اصلی در تصحیح متون است، به رعایت معیارهای زیباییشناسانه نیز توجه دارند؛ زیرا بی أکثر
تحلیل هنرشناختی و ارزیابی زیباییشناسی نسخههای ادب پارسی باتوجهبه ریشهداربودن عنصر زیبایی در آن، کار دشواری است. به همین سبب تصحیحکنندگان متون ادبی با در نظر گرفتن روشهای علمی که پایۀ اصلی در تصحیح متون است، به رعایت معیارهای زیباییشناسانه نیز توجه دارند؛ زیرا بیتردید پدیدآورندگان متون ادبی نیز در خلق آثار خود به جنبههای زیباییآفرینی اهمیت دادهاند. ازاینرو بررسی این متون نیازمند ذوق و دانش و بینش گستردهای بهویژه در زمینۀ علوم بلاغی است؛ تجربۀ تصحیحکنندگانی مانند جلال خالقی مطلق در تصحیح شاهنامۀ فرودسی تأییدکنندة همین موضوع است. نگارندگان در این پژوهش میکوشند تا نقش زیباییشناسی را در گزینش نسخهبدلهای شاهنامه در تصحیح استاد جلال خالقی مطلق بررسی کنند. این بررسی باتوجهبه علوم بلاغی بهویژه صنایعی مانند صدامعنایی، همآیی، تکرار، جادوی مجاورت، آشناییزدایی در ساختار واژهها و ترکیبات این اثر باشکوه به انجام میرسد.
تفاصيل المقالة
ادبیات تعلیمی یکی از انواع کهن ادب فارسی است که علاوه بر ارتباط گستردهای که با دیگر انواع ادبی از جمله حماسه، غنا، عرفان و طنز دارد، با دانشهایی چون علوم سیاسی، اجتماعی و علم کلام نیز پیوند مستمر و گاه مستقیم دارد؛ ازاینرو با توجه به اهمیت گفتمانهای مختلف اجتماعی در أکثر
ادبیات تعلیمی یکی از انواع کهن ادب فارسی است که علاوه بر ارتباط گستردهای که با دیگر انواع ادبی از جمله حماسه، غنا، عرفان و طنز دارد، با دانشهایی چون علوم سیاسی، اجتماعی و علم کلام نیز پیوند مستمر و گاه مستقیم دارد؛ ازاینرو با توجه به اهمیت گفتمانهای مختلف اجتماعی در شکلگیری ایدئولوژی حاکم بر جوامع و تجلی آن در نحوۀ تفکر اقشار گوناگون جامعه، در این تحقیق، قصد بر آن است که با واکاوی ریشههای اجتماعی، سیاسی و کلامیِ مضامین اندرزی از دورۀ سلجوقی تا تیموری، درک روشنتری از چگونگی شکلگیری مضمونهای تعلیمی در شعر این دوره، که برخی از آنها تا دورۀ مورد بحث سابقه نداشته‎اند، ارائه شود و علل شکلگیری آنها تبیین گردد. البته در پژوهش حاضر از مضامین عام تعلیمی، که در تمام ادوار ادب فارسی نمونههای زیادی دارند، صرفنظر شده و تنها به بیان تعالیمی پرداخته شده است که ارتباط مستقیمی با شرایط اجتماعی و اندیشههای کلامی دارند.
تفاصيل المقالة
یکی از مهمترین موضوعاتی که در اکثر آثار اخلاقی، حکمی و ادبی گذشتۀ ما بدان پرداخته شده، بحث حکمت عملی یا بهطور عام اخلاق و ملکات انسانی است. از دیرباز شاعران و نویسندگان، مسئولیت حساس ترسیم چهرۀ زیبای فضایل اخلاقی و نیز تصویر زشتی رذایل اخلاقی را برای نشان دادن مرز بی أکثر
یکی از مهمترین موضوعاتی که در اکثر آثار اخلاقی، حکمی و ادبی گذشتۀ ما بدان پرداخته شده، بحث حکمت عملی یا بهطور عام اخلاق و ملکات انسانی است. از دیرباز شاعران و نویسندگان، مسئولیت حساس ترسیم چهرۀ زیبای فضایل اخلاقی و نیز تصویر زشتی رذایل اخلاقی را برای نشان دادن مرز بین ارزشها و ضد ارزشها، بر عهده داشتهاند. یکی از آثار حماسی زبان فارسی که در اواخر سدۀ پنجم سروده شده، بهمننامه، اثر حکیم ایرانشاه ابن ابوالخیر میباشد که به موضوع زندگی بهمن پسر اسفندیار و نبردهای او با خاندان رستم پرداخته است. حکیم ایرانشاه توانسته است، آموزههای دینی، اخلاقی، اجتماعی، آموزههای تدبیرمنزل و سیاست مدن را بهگونهای شیوا در سراسر این اثر بازتاب دهد؛ نوشتار حاضر جنبههای مختلف تدبیر منزل در منظومۀ بهمننامه را بررسی کرده است. یافتهها نشانگر این است که ایرانشاه ابن ابوالخیر، علاوه بر آشنایی با آثار حکمی ایران باستان، آشنایی کامل به اعتقادات و معارف اسلامی داشته و آن را به طرز زیبا در این اثر، به رشتۀ نظم کشیده است.
تفاصيل المقالة
ضربالمثلها آینة فرهنگعامه هستند که سینهبهسینه از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابند و میتوان با بررسی آنها به شیوة تفکر و روح عامة یک سرزمین دست یافت. مضامین تعلیمی ضربالمثلها بر عوام و خواص جامعه تأثیری بسزا دارد و شاید همین یکی از عوامل مهم ماندگاری آن طی قرون أکثر
ضربالمثلها آینة فرهنگعامه هستند که سینهبهسینه از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابند و میتوان با بررسی آنها به شیوة تفکر و روح عامة یک سرزمین دست یافت. مضامین تعلیمی ضربالمثلها بر عوام و خواص جامعه تأثیری بسزا دارد و شاید همین یکی از عوامل مهم ماندگاری آن طی قرون متمادی باشد. غزلیات حافظ سرشار از تمثیلات است. ایجاز زبان اشعار او سبب شده است مقبول طبع مردم صاحبنظر شود و هفت سده، در اذهان و زبان این مرزوبوم باقی بماند. در شعر معاصر چه از نوع نیمایی باشد یا غزل معاصر، الگوبرداری از زبان و اندیشة حافظ دیده میشود. در این پژوهش با مطالعة آثار هجده شاعر معاصر، انواع تأثیرپذیری و اقتباس از ضربالمثلهای غزلیات حافظ در اشعار آنان، کشف و استخراج شده است؛ نیز وامگیری صریح و غیرصریح از 110 ضربالمثل غزلیات حافظ در اشعار آنان دیده میشود. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که مضامین اندرزگونه، توصیههای شاعرانه، تشویق، نهی و تحذیر ضربالمثلهای دیوان حافظ در شعر معاصر بازآفرینی شده است. شاعر معاصر چه در محور فرم و صورت و چه از جنبة مضمون و محتوا، گاه بهصورت نقلقولی شاعرانه برای بیان تأثرات و گاه بهمنظور نقد شرایط روزگار، از آموزههای نهفته در محتوای ضربالمثلهای اشعار خواجه وام میگیرد و میکوشد با افزودن و یا اندک تغییراتی در واژگان، تمثیلات اشعار او را بازآفرینی کند.
تفاصيل المقالة
شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی و نیز سایر منظومه های پهلوانی ایران‌زمین، پیوسته مورد توجّه سرایندگان کُردزبان بوده است. یکی از این داستان های پهلوانی که در شاهنامۀ فرزانۀ توس باختصار آمده و بعدها در ادبیات فارسی و نیز کُردی به‌صورت منظومه ای مستقل سروده شده، م أکثر
شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی و نیز سایر منظومه های پهلوانی ایران‌زمین، پیوسته مورد توجّه سرایندگان کُردزبان بوده است. یکی از این داستان های پهلوانی که در شاهنامۀ فرزانۀ توس باختصار آمده و بعدها در ادبیات فارسی و نیز کُردی به‌صورت منظومه ای مستقل سروده شده، ماجرای به تخت نشستن بهمن و نبرد و درگیری او با خاندان رستم است. شاعر توانای کُرد، سیّد نوشاد ابوالوفایی نیز نبرد بهمن و فرامرز را به فارسی (بحر متقارب) منظوم ساخته است. نگارندگان در این جستار می‌کوشند ابتدا داستان به تخت نشستن بهمن و حمله به سیستان در شاهنامۀ فردوسی را بیان کنند، سپس منظومۀ بهمن و فرامرز سرودۀ سیّد نوشاد ابوالوفایی را از جهت روایت، محتوا و وقایع داستان بررسی کنند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications