فهرس المقالات هایده صابری


  • المقاله

    1 - مدیریت منابع آب کشاورزی استان کرمان با تأکید بر سیاست‌های طرف عرضه
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 5 , السنة 13 , زمستان 1400
    چکیده مقدمه و هدف: در این تحقیق، ابتدا یک الگوی برنامه­ریزی اقتصادی مناسب برای مدیریت منابع آب کشاورزی در استان کرمان ارائه گردید و در ادامه آثار بالقوه اعمال برنامه­های سیاستی طرف عرضه منابع آب بر زیربخش کشاورزی ارزیابی شد. < أکثر
    چکیده مقدمه و هدف: در این تحقیق، ابتدا یک الگوی برنامه­ریزی اقتصادی مناسب برای مدیریت منابع آب کشاورزی در استان کرمان ارائه گردید و در ادامه آثار بالقوه اعمال برنامه­های سیاستی طرف عرضه منابع آب بر زیربخش کشاورزی ارزیابی شد. مواد و روش­ها: در بخش اجرا، از کالیبراسیون سه مرحله­ای مدل اقتصادی جامع مبتنی بر روش برنامه­ریزی ریاضی اثباتی (PMP) و رویکرد ماکزیمم بی‌نظمی (ME) بهره گرفته شد. اطلاعات موردنیاز مربوط به سال 97-1396 هستند که به‌صورت اسنادی و با رویکرد مطالعات منطقه­ای (مناطق A، B و C در طرح جامع الگوی کشت استانی) از طریق سازمان­های بخش کشاورزی و مدیریت منابع آب استان کرمان گردآوری شدند. یافته­ها: یافته­ها حاکی از آن است که با اجرایی شدن برنامه­های سیاستی طرف عرضه، الگوهای زراعی در مناطق مختلف استان کرمان به سمت توسعه سطح زیرکشت محصولات غله­ای و کم­آب پیش می­روند و محصولاتی مانند پیاز، پنبه و سبزیجات بیشترین کاهش سطح زیرکشت را به خود اختصاص می­دهند. در چنین شرایطی زارعین کرمانی حدود یک‌سوم از ارزش واقعی نهاده آب کشاورزی را در قالب هزینه­های استحصال و انتقال آب پرداخت می­کنند و زارعین مناطق جنوبی استان کرمان پایین­ترین سطح کشش قیمتی تقاضای آب (175/0) را به خود اختصاص می­دهند. محصولات ذرت دانه­ای و سیب‌زمینی به ترتیب با حفظ و تداوم کشت در مناطق A (کشاورزی در شرایط خشک) و C (کشاورزی در شرایط گرمسیری) الگوهای بهینه­­ای را جهت تأمین نیاز موجود در این مناطق و مناطق هم‌جوار ایجاد می­کنند. همچنین، نتایج نشان داد که الگوهای بهینه کشت تدوین‌شده در شرایط اعمال سیاست کاهش عرضه منابع آب، بیشترین تغییرات بازده ناخالص کشاورزان کرمانی را در منطقه B (کاهش 29/1- تا 31/4- درصدی) و کمترین این تغییرات را در منطقه A (کاهش 67/0- تا 08/2-) ایجاد می­کنند. بحث و نتیجه­گیری: از این­رو، الگوهای تداعی شده در مناطق شمالی استان کرمان (A) در شرایط سیاست­گذاری طرف عرضه منابع آب بهینه­تر از الگوهای دیگر مناطق (B و C) هستند.     تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مدلسازی هیدرولوژی- اقتصادی جامع کشاورزی و منابع آب استان تهران جهت ارزیابی آثار بالقوه گرمایش جهانی
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 2 , السنة 15 , تابستان 1402
    در مطالعه حاضر یکپارچه‌سازی سیستم مدل‌سازی هیدرولوژیکی- اقتصادی جامع کشاورزی و منابع آب در استان تهران جهت ارزیابی آثار بالقوه گرمایش جهانی مورد کنکاش و بررسی قرار گرفت. برای این منظور، ابتدا با استفاده از مدل‌های گردش عمومی (GCM) میزان اثرات گازهای گلخانه‌ای برمیانگین أکثر
    در مطالعه حاضر یکپارچه‌سازی سیستم مدل‌سازی هیدرولوژیکی- اقتصادی جامع کشاورزی و منابع آب در استان تهران جهت ارزیابی آثار بالقوه گرمایش جهانی مورد کنکاش و بررسی قرار گرفت. برای این منظور، ابتدا با استفاده از مدل‌های گردش عمومی (GCM) میزان اثرات گازهای گلخانه‌ای برمیانگین متغیرهای اقلیمی دما و بارش تحت سناریوهای انتشار A1B، A2 و B1 بررسی شد. این کار به کمک سامانه دیتایی GCM/RCM و مدل ریزمقیاس LARS-WG صورت گرفت. در ادامه، با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی و تحلیل رگرسیون اثرات متغیرهای اقلیمی دما و بارش برمیانگین عملکرد محصولات منتخب زراعی ارزیابی شد. جهت بررسی تغییرات عملکرد محصولات بر الگوهای زراعی از مدل برنامه‌ریزی ریاضی اثباتی (PMP) استفاده شد. نتایج نشان دادکه رفتار متغیرهای اقلیمی دما و بارش طی دوره‌های آتی در سطح حوضه‌های مطالعاتی استان تهران نسبت به دوره پایه به ترتیب افزایشی (26/0 تا 75/3 درجه سانتی‌گراد) و کاهشی (78/0 تا 1/41 میلی‌متر) خواهد بود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - ایجاد نهاد ساختاری بازار آب محلی در شبکه آبیاری استان تهران با رویکرد مدل تولیدات کشاورزی منطقه‌ای
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 5 , السنة 15 , زمستان 1402
    مقدمه و هدف: بازار آب ابزاری مؤثر و کارآمد جهت تخصیص آب کشاورزی بین فعالیت­های مختلف زراعی است. نبود نهاد ساختاری تعدیل­کننده آب آبیاری و عدم مشارکت کشاورزان جهت استقرار آن از جمله مهم­ترین مسائل پیش­روی بخش کشاورزی در استان تهران می­ أکثر
    مقدمه و هدف: بازار آب ابزاری مؤثر و کارآمد جهت تخصیص آب کشاورزی بین فعالیت­های مختلف زراعی است. نبود نهاد ساختاری تعدیل­کننده آب آبیاری و عدم مشارکت کشاورزان جهت استقرار آن از جمله مهم­ترین مسائل پیش­روی بخش کشاورزی در استان تهران می­باشد. بررسی آثار بالقوه این رویداد که بیش از پیش مورد توجه جوامع بین­المللی قرار گرفته­ است، گامی مهم در زمینه توسعه فعالیت­های کشاورزی استان تهران به شمار می­رود. مواد و روش ها: در مطالعه حاضر با بهره­مندی از رویکرد مدل تولیدات کشاورزی ایالتی یا منطقه­ای (SWAP) رفتار اقتصادی کشاورزان تهرانی پس از ایجاد نهاد ساختاری بازار آب محلی مدلسازی شد. برای تحقق این هدف از داده­های آماری مربوط به سال­های زراعی 1397-1392 استفاده شد. واسنجی سیستم مدل­سازی هیدرولوژی- اقتصادی ارائه شده نیز در محیط نرم­افزاری GAMS صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که با استقرار بازار آب محلی در استان تهران، افزون بر تعادل‌بخشی پایدار منابع آب، امکان توسعه سطح زیرکشت محصولات آب‌بر و سودده در الگوی زراعی مناطق کم­آب­تر (دشت شهرری و ورامین) فراهم می­شود و با متعادل شدن بازده ناخالص کشاورزان، پیامدهای منفی پدیده خشکسالی هیدرولوژیکی تا حدود 35/3 درصد نسبت به دوره پایه کاهش می­یابد. بحث و نتیجه گیری: ایجاد بازار آب محلی در سطح استان تهران می­تواند علی­رغم دارا بودن قابلیت انتقال منابع آبی مازاد در سطح مناطق مطالعاتی جنوب غرب استان تهران، سبب افزایش ضریب اطمینان دسترسی کشاورزان به آب آبیاری و کاهش ریسک تولید در الگوهای زراعی شود و همچنین، به نحو مطلوبی مسأله تخصیص و مدیریت بهینه منابع آب را بین فعالیت مختلف زراعی منعکس نماید. طبقه­بندی JEL:Q25, L22, C61. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - ارزیابی رقابت پذیری و مزیت نسبی تولید محصولات زراعی با استفاده از ماتریس تحلیل سیاستی در استان اصفهان
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 2 , السنة 6 , تابستان 1393
    در این پژوهش مزیت نسبی و شاخص های حمایتی محصولات اساسی زراعی در سطح استان اصفهان برای سال زراعی 1389-1388 با استفاده از ماتریس تحلیل سیاستی(Pam)محاسبه شد. محصولات مورد مطالعه عبارت از گندم آبی و دیم، جو آبی و دیم، عدس آبی و دیم، نخود آبی و دیم،ذرت دانه ای، آفتابگردان، پ أکثر
    در این پژوهش مزیت نسبی و شاخص های حمایتی محصولات اساسی زراعی در سطح استان اصفهان برای سال زراعی 1389-1388 با استفاده از ماتریس تحلیل سیاستی(Pam)محاسبه شد. محصولات مورد مطالعه عبارت از گندم آبی و دیم، جو آبی و دیم، عدس آبی و دیم، نخود آبی و دیم،ذرت دانه ای، آفتابگردان، پنبه، چغندر قند و هندوانه آبی می­باشند. نتایج مطالعه­ی حاضردر خصوص شاخص مزیت نسبی(DRC) محصولات زراعی نشان داد که استان اصفهان در تولید محصولات گندم آبی و دیم، جو آبی، ذرت دانه­ای آبی، نخود دیم، عدس آبی، آفتابگردان آبی، چغندر قند و هندوانه آبی دارای مزیت نسبی است و سایر محصولات فاقد مزیت نسبی هستند. بررسی شاخص حمایت اسمی محصول(NPC) که گویای نسبت درآمد در قیمت بازاری بر قیمت سایه­ای     می­باشد، برای محصولات گندم آبی و دیم، جو آبی و دیم، ذرت دانه ای، نخود دیم، آفتابگردان آبی کوچک­تر از یک و برای بقیه بزرگ­تر از یک می­باشد. اگر NPC کوچکتر از یک باشد، نشان­دهنده­ی این موضوع است که قیمت بازاری محصول کمتر از قیمت سایه­ای آن است. به عبارت دیگر سیاست­های دولت باعث شده قیمت این محصولات در داخل کشور کمتر از قیمت مرزی در نرخ سایه ای ارز باشد که نشان از اعمال مالیات ضمنی بر تولیدکنندگان این محصولات دارد. شاخص حمایت اسمی از نهاده که نشان­دهنده­ی نسبت هزینه­ی نهاده­های قابل تجارت در قیمت بازاری به هزینه­ی نهاده­های قابل تجارت در قیمت سایه­ای می­باشد. در مورد محصولات گندم آبی، جو آبی و دیم، ذرت دانه­ای، نخود آبی، پنبه و چغندر قند کمتر از یک محاسبه شده که حاکی از آن است که زارعین در خصوص نهاده­های قابل تجارت مورد حمایت قرار گرفته­اند. به­طورکلی نرخ حمایت مؤثر که نشان­دهنده­ی ارزش افزوده در قیمت بازاری به ارزش افزوده به قیمت سایه­ای می­باشد، نیز برای گندم دیم، جو آبی، جو دیم، نخود دیم، آفتابگردان کوچک­تر از یک محاسبه شده که نشان­دهنده­ی عدم حمایت مؤثر دولت از تولیدکنندگان این محصولات و اخذ مالیات می­باشد.   طبقه­بندیJEL:C22، D51، D81، Q14 تفاصيل المقالة