فهرس المقالات نیاز محمدزاده هنرور


  • المقاله

    1 - ارزیابی اثرات نابهنگامی تغییر اقلیم بر تولیدات کشاورزی و وضعیت درآمدی کشاورزان اراضی پایین‌دست سد طالقان
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 5 , السنة 9 , زمستان 1396
        تغییر اقلیم پدیده­ای است که از راه اثرات مستقیم تغییر دما و بارش بر بخش کشاورزی تأثیرگذار است. به همین منظور، در این پژوهش اثرات نابهنگامی تغییر اقلیم بر تولیدات بخش کشاورزی و وضعیت درآ أکثر
        تغییر اقلیم پدیده­ای است که از راه اثرات مستقیم تغییر دما و بارش بر بخش کشاورزی تأثیرگذار است. به همین منظور، در این پژوهش اثرات نابهنگامی تغییر اقلیم بر تولیدات بخش کشاورزی و وضعیت درآمدی کشاورزان در سطح منطقه­ای و در محدوده مطالعاتی اراضی پایین‌دست سد طالقان ارزیابی شد. ابتدا الگوی رفتاری متغیرهای اقلیمی دما و بارش طی دوره 1395-1370 بررسی شد و سپس با استفاده از روش­های اقتصادسنجیاثر متغیرهای بالا بر عملکرد محصولات منتخب اراضی پایین‌دست سد طالقان بررسی شد. در ادامه، با لحاظ کردن نتایج تحلیل‌های رگرسیونی در مدل برنامه­ریزی ریاضی اثباتی چند دوره­ای (MP-PMP) با رهیافت تابع هزینه ترانسندنتال، اثر سناریوی تلفیقی دو درجه افزایش دما و پانزده میلی­متر کاهش بارش بر تولیدات کشاورزی و وضعیت درآمدی کشاورزان اراضی پایین‌دست سد طالقان تحلیل شد. نتایج نشان دادند کهبا اعمال سناریوی تلفیقی بالا، عملکرد جو آبی، ذرت دانه­ای، چغندر قند و یونجه به ترتیب 9/14، 1/19، 4/17 و 0/13 درصد افزایش و عملکرد گندم آبی، گوجه فرنگی و کلزا به ترتیب 4/21، 5/16 و 2/26 درصد کاهش می‌یابد. مجموع بازده ناخالص کشاورزان نیز نسبت به سال پایه 16/5 درصد کاهش می­یابد و از 9208 به 8733 میلیون ریال می­رسد. در پایان، با توجه به نابهنگامی تغییرات اقلیمی دربرنامه‌ریزی منطقه­ای، برای افزایش مقدارتولیدمحصولات کشاورزی در اراضی پایین‌دست سد طالقانپیشنهاد می‌شود که ابتدا به عامل بهبودعملکرد در واحد سطح (با توجه به اثرات مثبت تغییر اقلیم بر عملکرد محصولات منتخب) پرداخته شود و توسعه سطح زیرکشت  محصولاتی چون ذرت، چغندر و یونجه در اولویت بعدی قرار­گیرد تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تحلیل اقتصادی اثرات مشارکت کشاورزان منطقه الموت در طرح سلیبیت برنج
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 2 , السنة 9 , تابستان 1396
        همه‌ساله بخشی گسترده از اراضی شالیزاری منطقه الموت به دلیل حمله آفت کرم ساقه­خوار نواری برنج دچار خسارت‎هایی شدید می­شود. بکارگیری طرح سلیبیت ازجمله روش‌های مبارزه با این آفت است که تأثیر بالقوه آن قبل از هر چیز نیاز به مشارکت برنج­کار أکثر
        همه‌ساله بخشی گسترده از اراضی شالیزاری منطقه الموت به دلیل حمله آفت کرم ساقه­خوار نواری برنج دچار خسارت‎هایی شدید می­شود. بکارگیری طرح سلیبیت ازجمله روش‌های مبارزه با این آفت است که تأثیر بالقوه آن قبل از هر چیز نیاز به مشارکت برنج­کاران منطقه دارد. این پژوهش الگوسازی مشارکت کشاورزان منطقه الموت در طرح سلیبیت برنج و اثرهای آن بر الگوی کشت و سود ناخالص کشاورزان را مدنظر قرار داد. در این راستا، از الگوی برنامه‌ریزی ریاضی مثبت (PMP) و رهیافت بیش‌ترین آنتروپی (ML) استفاده شد. داده­های مورد استفاده مربوط به سال­های زراعی 1392-1391 است که با تکمیل پرسش‌نامه از 136 کشاورز نمونه که بر مبنای روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه­ایانتخاب شدند، گرد­آوری شد. نتایج نشان دادند که در هر دو بخش رودبارالموت شرقی و غربی با مشارکت کشاورز در طرح سلیبیت، سطح زیر کشت برنج در مزارع نماینده نسبت به سال پایه افزایش می­یابد و این مقدار افزایش برای گروههای بهره­بردار کوچک، متوسط و بزرگ متفاوت می­باشد. کاهش سطح زیر کشت گندم آبی، جو آبی و لوبیا، افزایش سطح زیر کشت خللر و ماشک و سیر و هم‌چنین، افزایش میانگین بازده ناخالص مزارع نماینده به مقدار 78/4 تا 09/13 درصد نسبت به سال پایه، از دیگر پیامدهای مشارکت کشاورزان منطقه الموت در طرح سلیبیت برنج است.  تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - زیرکشت ارزیابی پیامدهای اقتصادی اثرات توسعه سطح زعفران در الگوی زراعی دشت قزوین
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1400
    طی سال‌های اخیر، درآمد نسبتاً خوب، دوره کوتاه‌مدت کشت و نیازآبی محدود زعفران، کشاورزان دشت قزوین را بر آن داشته تا در اراضی مستعد خود به کشت این محصول روی آورند. بدین منظور، در این تحقیق اثرات افزایش سطح زیرکشت زعفران بر الگوی کشت، میزان مصرف نهاده‌ها و سود ناخالص کشاور أکثر
    طی سال‌های اخیر، درآمد نسبتاً خوب، دوره کوتاه‌مدت کشت و نیازآبی محدود زعفران، کشاورزان دشت قزوین را بر آن داشته تا در اراضی مستعد خود به کشت این محصول روی آورند. بدین منظور، در این تحقیق اثرات افزایش سطح زیرکشت زعفران بر الگوی کشت، میزان مصرف نهاده‌ها و سود ناخالص کشاورزان دشت قزوین تحلیل و ارزیابی شد. برای تحقق این هدف، از مدل برنامه‌ریزی ریاضی مثبت (PMP) و رهیافت تابع تولید با کشش جانشینی ثابت (CES) استفاده شد. داده‌های موردنیاز مربوط به سال 93-1392 بود که با تکمیل پرسشنامه‌ از 127 کشاورز نمونه جمع‌آوری شد. نتایج نشان داد که با ورود زعفران به الگوی فعلی مزارع نماینده، الگوی زراعی در جهت کاهش سطح زیرکشت محصولات با هزینه تولید بیشتر و نیازآبی بالاتر مانند ذرت دانه‌ای، چغندرقند و کلزا در سطح مزارع کوچک (از 78/-1 تا 9/13- درصد)، متوسط (از 92/4- تا 1/14- درصد) و بزرگ (از 05/7- تا 4/16- درصد) تغییر می‌کند. در این بین، کشاورزان با مزارع بزرگ بیشترین تغییرات را در الگوی کشت فعلی تجربه می‌کنند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - مدلسازی هیدرولوژی- اقتصادی جامع کشاورزی و منابع آب استان تهران جهت ارزیابی آثار بالقوه گرمایش جهانی
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 2 , السنة 15 , تابستان 1402
    در مطالعه حاضر یکپارچه‌سازی سیستم مدل‌سازی هیدرولوژیکی- اقتصادی جامع کشاورزی و منابع آب در استان تهران جهت ارزیابی آثار بالقوه گرمایش جهانی مورد کنکاش و بررسی قرار گرفت. برای این منظور، ابتدا با استفاده از مدل‌های گردش عمومی (GCM) میزان اثرات گازهای گلخانه‌ای برمیانگین أکثر
    در مطالعه حاضر یکپارچه‌سازی سیستم مدل‌سازی هیدرولوژیکی- اقتصادی جامع کشاورزی و منابع آب در استان تهران جهت ارزیابی آثار بالقوه گرمایش جهانی مورد کنکاش و بررسی قرار گرفت. برای این منظور، ابتدا با استفاده از مدل‌های گردش عمومی (GCM) میزان اثرات گازهای گلخانه‌ای برمیانگین متغیرهای اقلیمی دما و بارش تحت سناریوهای انتشار A1B، A2 و B1 بررسی شد. این کار به کمک سامانه دیتایی GCM/RCM و مدل ریزمقیاس LARS-WG صورت گرفت. در ادامه، با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی و تحلیل رگرسیون اثرات متغیرهای اقلیمی دما و بارش برمیانگین عملکرد محصولات منتخب زراعی ارزیابی شد. جهت بررسی تغییرات عملکرد محصولات بر الگوهای زراعی از مدل برنامه‌ریزی ریاضی اثباتی (PMP) استفاده شد. نتایج نشان دادکه رفتار متغیرهای اقلیمی دما و بارش طی دوره‌های آتی در سطح حوضه‌های مطالعاتی استان تهران نسبت به دوره پایه به ترتیب افزایشی (26/0 تا 75/3 درجه سانتی‌گراد) و کاهشی (78/0 تا 1/41 میلی‌متر) خواهد بود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - ایجاد نهاد ساختاری بازار آب محلی در شبکه آبیاری استان تهران با رویکرد مدل تولیدات کشاورزی منطقه‌ای
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 5 , السنة 15 , زمستان 1402
    مقدمه و هدف: بازار آب ابزاری مؤثر و کارآمد جهت تخصیص آب کشاورزی بین فعالیت­های مختلف زراعی است. نبود نهاد ساختاری تعدیل­کننده آب آبیاری و عدم مشارکت کشاورزان جهت استقرار آن از جمله مهم­ترین مسائل پیش­روی بخش کشاورزی در استان تهران می­ أکثر
    مقدمه و هدف: بازار آب ابزاری مؤثر و کارآمد جهت تخصیص آب کشاورزی بین فعالیت­های مختلف زراعی است. نبود نهاد ساختاری تعدیل­کننده آب آبیاری و عدم مشارکت کشاورزان جهت استقرار آن از جمله مهم­ترین مسائل پیش­روی بخش کشاورزی در استان تهران می­باشد. بررسی آثار بالقوه این رویداد که بیش از پیش مورد توجه جوامع بین­المللی قرار گرفته­ است، گامی مهم در زمینه توسعه فعالیت­های کشاورزی استان تهران به شمار می­رود. مواد و روش ها: در مطالعه حاضر با بهره­مندی از رویکرد مدل تولیدات کشاورزی ایالتی یا منطقه­ای (SWAP) رفتار اقتصادی کشاورزان تهرانی پس از ایجاد نهاد ساختاری بازار آب محلی مدلسازی شد. برای تحقق این هدف از داده­های آماری مربوط به سال­های زراعی 1397-1392 استفاده شد. واسنجی سیستم مدل­سازی هیدرولوژی- اقتصادی ارائه شده نیز در محیط نرم­افزاری GAMS صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که با استقرار بازار آب محلی در استان تهران، افزون بر تعادل‌بخشی پایدار منابع آب، امکان توسعه سطح زیرکشت محصولات آب‌بر و سودده در الگوی زراعی مناطق کم­آب­تر (دشت شهرری و ورامین) فراهم می­شود و با متعادل شدن بازده ناخالص کشاورزان، پیامدهای منفی پدیده خشکسالی هیدرولوژیکی تا حدود 35/3 درصد نسبت به دوره پایه کاهش می­یابد. بحث و نتیجه گیری: ایجاد بازار آب محلی در سطح استان تهران می­تواند علی­رغم دارا بودن قابلیت انتقال منابع آبی مازاد در سطح مناطق مطالعاتی جنوب غرب استان تهران، سبب افزایش ضریب اطمینان دسترسی کشاورزان به آب آبیاری و کاهش ریسک تولید در الگوهای زراعی شود و همچنین، به نحو مطلوبی مسأله تخصیص و مدیریت بهینه منابع آب را بین فعالیت مختلف زراعی منعکس نماید. طبقه­بندی JEL:Q25, L22, C61. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - تحلیل اقتصادی اثرات توسعه تکنولوژی و مکانیزاسیون بر تولید بخش کشاورزی استان قزوین
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 5 , السنة 5 , زمستان 1392
    در مطالعه حاضر، به­منظور بررسی اثرات توسعه تکنولوژی و مکانیزاسیون بر تولید بخش کشاورزی استان قزوین، ابتدا روند تغییرات مصرف کود و سموم شیمیایی و به­کارگیری ماشین­آلات طی دوره­ی زمانی 1390-1370 مورد بررسی قرارگرفت. سپس با استفاده از تحلیل­های رگرسیونی أکثر
    در مطالعه حاضر، به­منظور بررسی اثرات توسعه تکنولوژی و مکانیزاسیون بر تولید بخش کشاورزی استان قزوین، ابتدا روند تغییرات مصرف کود و سموم شیمیایی و به­کارگیری ماشین­آلات طی دوره­ی زمانی 1390-1370 مورد بررسی قرارگرفت. سپس با استفاده از تحلیل­های رگرسیونی تاثیر تکنولوژی و مکانیزاسیون بر عملکرد محصولات عمده استان قزوین بررسی شد. در مرحله­ی بعد، با لحاظ نمودن نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون در مدل برنامه­ریزی ریاضی مثبت[1](PMP)، اثر سناریوی تلفیقی افزایش 10% کود شیمیایی، کاهش 15% سموم دفع آفات و افزایش 20% ساعت کار ماشین­آلات بر میزان عملکرد محصولات و سود ناخالص کشاورزان استان قزوین تجزیه و تحلیل شد. سناریوی تلفیقی فوق، با توجه به شرایط منطقه و حداکثر میزان تغییر نهاده­ها در جهت افزایش سود ناخالص کشاورزان تعبیه شد. برای تخمین توابع و حل مدل PMP از نرم­افزارهای Eviews و GAMS استفاده شد. نتایج نشان داد که به­کارگیری مکانیزاسیون بر عملکرد کلیه­ی محصولات منتخب استان قزوین اثر مثبت و معنی­داری دارد. با اعمال سناریوی پیشنهادی نیز، سطح زیر کشت محصولات گندم و جو به میزان 5/3 و 6/1% نسبت به سال پایه کاهش یافت، اما سطح زیرکشت سایر محصولات الگو از 5/2% برای ذرت دانه­ای تا 8/12% برای چغندر افزایش یافت. سود ناخالص کشاورزان نیز 7/29% نسبت به سال پایه افزایش یافت. در پایان با توجه به اثرات مثبت توسعه­ی مکانیزاسیون و خرده­پا بودن اغلب کشاورزان استان قزوین، حمایت دولت در قالب ارائه­ی تسهیلات بانکی و وام­های با نرخ بهره­ی کم به کشاورزان، برای خرید و به­کارگیری ماشین‌آلات و ادوات مکانیزه در بخش کشاورزی این استان پیشنهاد شد. طبقه­ بندیJEL:C61, Q16, Q33
    2. Positive Mathematical Programing تفاصيل المقالة

  • المقاله

    7 - ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر منابع آب در دسترس و تولیدات کشاورزی در حوضه آبخیز شاهرود
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 1 , السنة 9 , بهار 1396
        در این مطالعه ابتدا الگوی رفتاری متغیر اقلیمی بارش طی دوره 1392-1365 در حوضه‌ آبخیز شاهرود بررسی شد. سپس، از یک سیستم مدل­سازی بیوفیزیکی- اقتصادی برای تحلیل اثرات تغییر اقلیم ناشی از کاهش بارش بر منابع آب در دسترس، تولیدات کشاورزی و شاخص‌های اقتصا أکثر
        در این مطالعه ابتدا الگوی رفتاری متغیر اقلیمی بارش طی دوره 1392-1365 در حوضه‌ آبخیز شاهرود بررسی شد. سپس، از یک سیستم مدل­سازی بیوفیزیکی- اقتصادی برای تحلیل اثرات تغییر اقلیم ناشی از کاهش بارش بر منابع آب در دسترس، تولیدات کشاورزی و شاخص‌های اقتصادی سود ناخالص و ارزش آب تحت سناریوهای گوناگون (تغییر اقلیم ملایم، متوسط و شدید) استفاده شد. سیستم مدل­سازی بالا، شامل تابع عملکرد محصولات مبتنی بر میزان بارش (جزء بیوفیزیکی مدل) و رهیافت برنامه‌ریزی ریاضی مثبت (جزء اقتصادی مدل) بود که طی سه مرحله پیاپی در محیط نرم­افزاری GAMS حل شد. الگوی رفتاری بارش نشان داد که این متغیر اقلیمی پس از سال 1385 در حوضه­ آبخیز شاهرود روندی کاهشی را داشته است. نتایج مدل ارایه‌شده نیز نشان دادند که تغییر اقلیم ناشی از کاهش بارش منجر به کاهش منابع آب در دسترس، افزایش ارزش اقتصادی آب آبیاری، کاهش مجموع سطح زیر کشت محصولات آبی و کاهش سود ناخالص کشاورزان در حوضه­ آبخیز شاهرود شده است. بیش‌ترین کاهش منابع آب در دسترس نیز در سناریوی تغییر اقلیم شدید و به مقدار 03/30 میلیون مترمکعب بدست آمد. در پایان، برای رویارویی با اثرات تغییر اقلیم و حفاظت از منابع آب استان قزوین بکارگیری روش­های کم‌آبیاری، تعیین نرخ آب­بها برای کشاورزان بر اساس ملاحظه برابری، آیش­گذاری اراضی و ارایه تسهیلات به کشاورزان برای تجهیز مزارع به سیستم­های نوین آبیاری پیشنهاد شد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    8 - بررسی وضعیت اقتصادی صنعت زنبورداری توام با تحلیل اثرات افزایش قیمت نهاده‌های تولیدی(مطالعه موردی: زنبورداران مراتع الموت)
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 2 , السنة 8 , تابستان 1395
    در مطالعه حاضر وضعیت اقتصادی صنعت زنبورداری در منطقه الموت و اثرات افزایش قیمت نهاده­های تولیدی شکر و موم تحت سناریوهای مختلف بر میزان تولید عسل قابی، عسل شهد، بچه کندو و بازده ناخالص زنبورداران بررسی و تحلیل شد. برای این منظور از مدل برنامه­ریزی ریاضی مثبت أکثر
    در مطالعه حاضر وضعیت اقتصادی صنعت زنبورداری در منطقه الموت و اثرات افزایش قیمت نهاده­های تولیدی شکر و موم تحت سناریوهای مختلف بر میزان تولید عسل قابی، عسل شهد، بچه کندو و بازده ناخالص زنبورداران بررسی و تحلیل شد. برای این منظور از مدل برنامه­ریزی ریاضی مثبت[1] (PMP) و رهیافت حداکثر آنتروپی[2] (ME) استفاده شد. داده­های موردنیاز مربوط به سال 91-1390 بود که با تکمیل پرسشنامه به­وسیله 108 زنبوردار منطقه که با روش نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای[3] انتخاب شدند، جمع­آوری شد. تحلیل آماری داده­های استخراجی از پرسشنامه­ها در محیط نرم­افزاری SPSS و حل مدل ارائه شده در نرم­افزار GAMS صورت گرفت. نتایج تحلیل آماری نشان داد که 43 درصد از زنبورداران نمونه دارای کمتر از 40 کلنی زنبور عسل می­باشند و در سطح غیرحرفه­ای فعالیت می­کنند. بیشتر زنبورداران این منطقه نیز دارای سنی بالاتر از 50 سال، سابقه 10 تا 20 سال و سطح سواد پایین­تر از دیپلم هستند. نتایج حاصل از تغییرات قیمتی نهاده‌های مصرفی نیز نشان داد که با افزایش قیمت نهاده­های شکر و موم از 5 تا 30 درصد، میزان تولید عسل قابی و بچه کندو در سطوح مختلف بهره‌برداری(غیرحرفه­ای، نیمه حرفه­ای و حرفه­ای) کاهش، میزان تولید عسل شهد افزایش و بازده ناخالص زنبورداران مراتع الموت نسبت به سال پایه کاهش می‌یابد. در پایان نیز جهت توسعه صنعت زنبورداری، افزایش میزان تولید و بازده ناخالص زنبورداران، فروش محصولات و رفع مشکلات بازاریابی در منطقه الموت پیشنهاداتی ارائه شد.



    3- Positive Mathematical Programming (PMP)


    4- Maximum Entropy (ME)  


    5- Stratified Random Sampling تفاصيل المقالة

  • المقاله

    9 - بررسی اثرات بی‌ثباتی نرخ ارز بر ارزش افزوده بخش کشاورزی در ایران
    فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , العدد 2 , السنة 6 , تابستان 1393
    در این تحقیق اثر نوسانات ناشی از نا­اطمینانی نرخ واقعی ارز بر ارزش افزوده­ی بخش کشاورزی طی دوره­ی 1390-1357 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، ابتدا نوسانات ناشی از نا­اطمینانی نرخ ارز با استفاده از روش GARCH محاسبه شده و سپس ماهیت متغیرهای توضیحی مدل أکثر
    در این تحقیق اثر نوسانات ناشی از نا­اطمینانی نرخ واقعی ارز بر ارزش افزوده­ی بخش کشاورزی طی دوره­ی 1390-1357 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، ابتدا نوسانات ناشی از نا­اطمینانی نرخ ارز با استفاده از روش GARCH محاسبه شده و سپس ماهیت متغیرهای توضیحی مدل پیشنهادی(پایا یا ناپایا بودن متغیرها) با استفاده از آزمون­های ریشه واحد تعیین شد. در آخر نیز با استفاده از مدل خود‌توضیح با وقفه­های توزیعی گسترده[1](ARDL)، تاثیر نوسانات نرخ واقعی ارز و انحراف آن از مسیر تعادلی بر ارزش افزوده­ی بخش کشاورزی مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که اثر نرخ ارز واقعی با وقفه بر نرخ ارز واقعی جاری، مثبت و در سطح اطمینان 95% معنی‌دار می­باشد. همچنین متغیر با وقفه­ی ارزش افزوده و شاخص قیمت تولیدات کشاورزی اثر مثبت و معنی­دار و متغیرهای نوسان نرخ ارز و وقفه­ی صادرات کشاورزی اثر منفی و معکوس بر ارزش افزوده­ی بخش کشاورزی دارند. متغیر موهومی جنگ تحمیلی نیز بر متغیر وابسته بی­اثر می‌باشد. افزون بر این نتایج نشان داد که متغیرهای الگوی ارائه شده 36% انحرافات ارزش افزوده از مسیر تعادلی آن را تصحیح می­کنند. بازگشت به شرایط تعادل نیز در یک دوره­ی کوتاه‌مدت سه ساله و نسبتا با سرعت صورت می‌گیرد. در پایان نیز پیشنهاد شد که نظام ارزی مناسبی توام با سیاست‌های کلان اقتصادی در بخش کشاورزی و در جهت اصلاح انحرافات نرخ واقعی ارز به­کار گرفته شود. طبقه­بندیJEL:C22، D51، D81، Q14
    1- Auto-Regressive Distributed Lag Model تفاصيل المقالة