طرحهای بازآفرینی شهری، به خصوص در بافتهای ناکارآمد، با تنگناهای متعددی روبرو بوده و یکی از مهمترین دلایل آن، کمبود اعتبارات و کندی روند اجرا میباشد. معدود طرحهای موفق، نشانگر آن است که تعامل سازنده مردم و دولت، میتواند این مشکل را مرتفع کند. به این منظور، بر مشارکت چکیده کامل
طرحهای بازآفرینی شهری، به خصوص در بافتهای ناکارآمد، با تنگناهای متعددی روبرو بوده و یکی از مهمترین دلایل آن، کمبود اعتبارات و کندی روند اجرا میباشد. معدود طرحهای موفق، نشانگر آن است که تعامل سازنده مردم و دولت، میتواند این مشکل را مرتفع کند. به این منظور، بر مشارکت مردم تاکید زیادی میشود. اما تلاش برای متقاعد ساختن مردم برای این حضور، چندان موفق نبودهاست. به همین دلیل، ضرورت دارد تا دلایل این مشکل و زمینههای ترغیب مردم به مشارکت پیگیری شود. به این منظور، تحقیق کنونی برای عوامل موثر بر مشارکت مردم در بازآفرینی بافتهای ناکارآمد مشهد به انجام رسید. چارچوب نظری تحقیق برگرفته از رهیافت مشارکتی با تاکید خاص بر دو نظریه ساختارگرایی و ساختاری-کارکردی است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی بود و برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته(با روایی 79/0)، بهره برداری به عمل آمد. دادههای مورد نیاز از 900 نفر از شهروندان ساکن در بافتهای ناکارآمدی شهری گردآوری شد. نمونه تعیین شده به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی، آزمون تی تک نمونهای، آزمون فریدمن، معادلات ساختاری و تحلیل مسیر، ارزیابی شد. نتایج نشان داد که مشارکت اجتماعی و تمامی ابعاد چهارگانه آن(گرایش به نظم اجتماعی(r=0/261)، حس مسئولیت(r=0/290)، احساس امنیت(r=0/278) و بسیج گروهها(r=0/270) بر روی حضور و مشارکت ساکنین در بازآفرینی(r=0/449) اثرگذار بوده و مدل طراحی شده دارای برازش مناسب میباشد. با توجه به مدل طراحی شده و تعیین میزان اثر هر عامل در ابعاد مختلف بازآفرینی، میتوان این روند را با سرعت بیشتری پیگیری نمود.
پرونده مقاله
در حوزه شهروندی زیستمحیطی، هر شهروند بایستی وظایف و مسئولیتهای خود را پذیرا باشد. بیتوجهی به این امر، نمونه روشنی از ناهنجاری اجتماعی است. یکی از مسئولیتهای اساسی شهروندان، تفکیک و تحویل به موقع زبالهها است. چرا که اگر شهروندان به این وظیفه خود عمل نکنند، مشکلات زی چکیده کامل
در حوزه شهروندی زیستمحیطی، هر شهروند بایستی وظایف و مسئولیتهای خود را پذیرا باشد. بیتوجهی به این امر، نمونه روشنی از ناهنجاری اجتماعی است. یکی از مسئولیتهای اساسی شهروندان، تفکیک و تحویل به موقع زبالهها است. چرا که اگر شهروندان به این وظیفه خود عمل نکنند، مشکلات زیستمحیطی و اجتماعی فراوانی ایجاد خواهدشد که یکی از مهمترین آنها، آلودگی محیط و حضور زبالهگردها در سطح شهر میباشد. برای بررسی وضعیت شهروندی زیست محیطی، در حوزه مشارکت در مدیریت پسماندهای شهری بر اساس معیار میزان تفکیک زباله در شهر مشهد، این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی و در قالب رویکرد تلفیقی ارزش، باور و هنجار استرن به انجام رسید. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه تهیه شده توسط محقق بهرهبرداری به عمل آمد. جامعه آماری ساکنین شهر مشهد(3 میلیون و 600 هزار نفر) بودند. بر این اساس، حجم نمونه آماری 385 نفر برآورد شد. نتایج تحقیق نشان داد که شهروندی زیست محیطی در این شهر حداقل بر اساس معیار تفکیک زباله و تحویل به موقع آن، شکل نگرفته و این عامل با متغیرهایی چون نگرش منفی نسبت به زباله، اعتقاد به برتری انسان، ضعف آگاهی و شناخت، نظارتهای جمعی اندک، مسئولیتگریزی، خودخواهی، منش فردی نامناسب، مسکن ویلایی، دسترسی نامناسب به امکانات و زیرساختهای شهری و حاشیهنشینی، رابطه معناداری دارد. تحلیل نهایی نشان داد که متغیرهای وارد شده به مدل، تقریبا نیمی از تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکنند.
پرونده مقاله