پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعهشناختی صور مختلف مشارکت(اجتماعی، سیاسی، روانی، فرهنگی و اقتصادی) در بین شهروندان شهر خلخال و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. در این پژوهش آنچه مورد توجه است، ضرورت اهمیت دادن به ابعاد مشارکت است. چارچوب نظری و مدل نظری با استفاده از نظریه ی چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعهشناختی صور مختلف مشارکت(اجتماعی، سیاسی، روانی، فرهنگی و اقتصادی) در بین شهروندان شهر خلخال و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. در این پژوهش آنچه مورد توجه است، ضرورت اهمیت دادن به ابعاد مشارکت است. چارچوب نظری و مدل نظری با استفاده از نظریه ی نظریهپردازانی همچون تالکوت پارسونز، لیپست، هابرماس، دوتوکویل، لرنر، روستو و... ارائه شد. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد، از اعتبار صوری و سازه ای استفاده شد و قابلیت اعتماد نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. جامعه ی آماری پژوهش شامل شهروندان 18 سال به بالای شهر خلخال هستند که تعدادشان طبق آمار اداره ی ثبت احوال 36000 نفر است. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 380 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای به عنوان نمونه انتخاب گردید. در تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از دو شیوه ی آمار توصیفی و استنباطی و با بهرهگیری از نرمافزار spss، پس از تهیه ی جدول ماتریس، اطلاعات در قالب جداول یکبعدی و دوبعدی تنظیم شد. یافتههای پژوهش نشانگر این بودند که متغیرهای مستقل اعتماد اجتماعی، پیوند گروهی، رسانه های جمعی و پایگاه اجتماعی و اقتصادی با متغیر وابسته مشارکت رابطه ی معناداری دارد.
پرونده مقاله
هدف این تحقیق شناسایی مهمترین عوامل اجتماعی مؤثر بر روابط پیش از ازدواج است که منجر به کاهش رغبت جوانان به ازدواج است. پژوهش حاضر مبتنی بر رهیافت کمیت گرا و روش پیمایش است. جامعهی آماری این تحقیق، شامل تمامی افراد در محدودهی سنی 20 تا 24 سال 45-49 سالهی ساکن شهر تهر چکیده کامل
هدف این تحقیق شناسایی مهمترین عوامل اجتماعی مؤثر بر روابط پیش از ازدواج است که منجر به کاهش رغبت جوانان به ازدواج است. پژوهش حاضر مبتنی بر رهیافت کمیت گرا و روش پیمایش است. جامعهی آماری این تحقیق، شامل تمامی افراد در محدودهی سنی 20 تا 24 سال 45-49 سالهی ساکن شهر تهران هستند و حجم نمونه برمبنای فرمول کوکران 384 مشخص گردید. بنابراین تعداد 384 پرسشنامه به شیوهی نمونهگیری تصادفی خوشهای توزیع شده است. مدل نظری این تحقیق تلفیقی از رویکرد نظری اینگلهارت، عادت واره و میدان بوردیو، فضاهای ارتباطی هابرماس، کاشت باور گربنر و رویکرد نوگرایانه ی گیدنز و اولریش بک است. فرضیههای این تحقیق عبارتند از اینکه بین متغیرهای مستقل پژوهش: نگرش مادی فرد، نگرش برابری جنسیتی، نگرش خانوادهی فرد به روابط پیش از ازدواج، نگرش دوستان فرد به روابط پیش از ازدواج، میزان فردگرایی، میزان تجددگرایی، میزان بیاعتمادی اجتماعی، میزان پایبندی به اعتقادات و ارزشهای مذهبی، میزان حضور در فضاهای مجازی، میزان ارتباط با جنس مخالف در فضای مجازی، میزان کاربرد رسانههای جمعی و بی رغبتی جوانان به ازدواج متغیر وابستهی پژوهش رابطه وجود دارد. به این ترتیب پژوهش حاضر ده فرضیه دارد که بر مبنای یافتههای توصیفی و استنباطی متغیرهای فوق قادر به تبیین54 درصد از واریانس متغیر بیرغبتی به ازدواج میباشند.
پرونده مقاله
سبکهای زندگی به عنوان محصول اجتماعی، اقتصادی، نهادی و سیاسی با توجه به تغییرات فرهنگی، دارای نوعی آسیبپذیری هستند. بنابراین ارتقاء تاب آوری اجتماعات، با استفاده از ظرفیت آنها به شکل سازگاری، به عنوان اصلی برای کاهش آسیبها دارای اهمیت است. این پژوهش با هدف سنجش میزان چکیده کامل
سبکهای زندگی به عنوان محصول اجتماعی، اقتصادی، نهادی و سیاسی با توجه به تغییرات فرهنگی، دارای نوعی آسیبپذیری هستند. بنابراین ارتقاء تاب آوری اجتماعات، با استفاده از ظرفیت آنها به شکل سازگاری، به عنوان اصلی برای کاهش آسیبها دارای اهمیت است. این پژوهش با هدف سنجش میزان تابآوری و ارتباط آن با سبک زندگی، با روش پیمایشی- تحلیلی و مطالعات میدانی و کتابخانهای اقدام به جمعآوری اطلاعات از ساکنان محلههای قیطریه و شکوفه ی شمالی کرده است. در سنجش دادهها و تحلیل نظرات ساکنان در زمینه ی سبک زندگی و ارتباط آن با ابعاد تابآوری از نرمافزار SPSS استفاده شده است. همچنین برای تعیین حجم جامعه ی نمونه از جدول مورگان استفاده کردهاند. در محله ی قیطریه 377 و در محله ی شکوفه ی شمالی 379 پرسشنامه توزیع شده است. ابتدا سبک زندگی از ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی و سپس ابعاد تاب آوری در سطح محلات مطالعه و مشخص شده است. برای تحلیل میزان ارتباط سبک زندگی و تاب آوری از آزمون پیرسون و در سنجش تأثیرگذاری متغیرهای پژوهش از آزمون رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که در کل، به لحاظ سبک زندگی متفاوت در دو محله، تاب آوری یا میزان سازگاری اجتماع محلی در محله ی قیطریه نسبت به محله ی شکوفه ی شمالی بیشتر است. در محله ی قیطریه تابآوری در بعد اقتصادی و نهادی و در محله ی شکوفه ی شمالی تابآوری از بعد اجتماعی بیشتر است. در نهایت میتوان گفت با توجه به سطح پایینتر تابآوری در محله ی شکوفه ی شمالی، این محله آسیب پذیرتر از محله ی قیطریه است.
پرونده مقاله
نوعدوستی را میتوان مسألهای شهری قلمداد نمود؛ زیرا گمنامی و غریبهگی در شهرها بیشتر پدیدار میشود. از این رو، پژوهش حاضر، درصدد بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به رفتارهای نوعدوستانه درهنگام بروز موقعیتهای غالباً اضطراری و نیازمند یاریرسانی در بین شهرنشینان است. چکیده کامل
نوعدوستی را میتوان مسألهای شهری قلمداد نمود؛ زیرا گمنامی و غریبهگی در شهرها بیشتر پدیدار میشود. از این رو، پژوهش حاضر، درصدد بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به رفتارهای نوعدوستانه درهنگام بروز موقعیتهای غالباً اضطراری و نیازمند یاریرسانی در بین شهرنشینان است. اینکه چه عواملی نقش تسهیلکننده یا مانعشونده در مداخله و ارائه ی رفتار یاریگرانه دارند. در این راستا، پس از انجام مصاحبههای مقدماتی با تعدادی از شهروندان و دستهبندی و استخراج عوامل اثرگذار، به نظریهها و مطالبی که به نسبت مفاهیم استخراج شده یعنی دینداری، اعتماد اجتماعی، احساس آنومی، شهرگرایی، فردگرایی، خوشایندی یا ناخوشایندی تجربههای گذشته، مسؤولیتپذیری اجتماعی و همدلی با نوعدوستی و رفتارهای دگرخواهانه میپرداختند، مراجعه و فرضیههای تحقیق پیریزی شد.
روش تحقیق، پیمایش و تکنیک مورد استفاده، مصاحبه به کمک پرسشنامه ی محقق ساخته با سؤالهای بسته بر اساس پیگیری نظری مفاهیم به دست آمده از مصاحبه است. جامعه ی آماری تحقیق را شهروندان 18سال و بالاتر شهر همدان تشکیل میدهند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 384 نفر تعیین گردید.
نتایج تحقیق نشان داد که با افزایش میزان احساس آنومی شهروندان و افزایش در شهرگرایی و فردگرایی، میزان گرایش به رفتارهای نوعدوستانه کاهش مییابد. در مقابل، هرچه میزان دینداری، اعتماد اجتماعی، خوشایندی تجربههای گذشته ی افراد از یاریرسانی، مسؤولیتپذیری اجتماعی و همدلی شهروندان بیشتر باشد، گرایش به انجام رفتارهای نوعدوستانه نیز بالاتر خواهد بود. این یافتهها مؤید نظرات ذکر شده در مصاحبه‎های مقدماتی و ادبیات نظری موجود در این حوزه است.
پرونده مقاله
مطالعات نشان دادند که مسؤولیتپذیری اجتماعی شهروندان برای توسعهی پایدار و افزایش کیفیت زندگی شهروندان ضروری است. از این رو مطالعهی مسؤولیتپذیری اجتماعی شهروندان در فضاهای شهری و عوامل و ساز و کارهای مؤثر در آن به سنت جا افتادهای در جامعهشناسی تبدیل شده است. در این چکیده کامل
مطالعات نشان دادند که مسؤولیتپذیری اجتماعی شهروندان برای توسعهی پایدار و افزایش کیفیت زندگی شهروندان ضروری است. از این رو مطالعهی مسؤولیتپذیری اجتماعی شهروندان در فضاهای شهری و عوامل و ساز و کارهای مؤثر در آن به سنت جا افتادهای در جامعهشناسی تبدیل شده است. در این مقاله عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر مسؤولیتپذیری اجتماعی شهروندان منطقهی 4 تهران بررسی شده است. روش بکار رفته در این مقاله پیمایش بوده و دادهها به وسیلهی پرسشنامهی محققساخته از 400 نفر شهروند جمعآوری شدهاند. یافتهها حاکی از آن هستند که میانگین مسؤولیتپذیری در بین پاسخگویان 57 از 100 است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که متغیرهای رضایتمندی اجتماعی (بتا= 281/0)، وضعیت شغلی (بتا= 270/0)، آگاهی شهروندی (بتا=240/0)، دینداری (بتا=212/0)، سن (بتا=194/0)، و میزان استفاده از رسانهی فراملی (بتا= 110/0-) به ترتیب بر مسؤولیتپذیری اجتماعی اثر معنادار داشته و با توجه به مقدار ضریب تعیین تعدیل شده قادرند تا 38 درصد از تغییرات آن را برآورد نمایند. در این تحقیق از نظریههای مختلف جامعهشناسی مثل نظریهی دین دورکیم، تعهد اجتماعی پاسونز، نظریهی تبادل، نظریهی شهروندی هابرماس و نظریههای رسانه برای تبیین یافتههای تحقیق استفاده به عمل آمد.
پرونده مقاله
اهمیت گونههای مختلف گردشگری در سطوح بینالمللی، ملی و منطقهای از نظر تعداد گردشگران و درآمدزایی در حال افزایش است. توسعهی گردشگری اجتماعی فرهنگی با تأکید بر قومیت از گزارههایی است که در پایداری آداب و رسوم اقوام اثرگذار است. در جوامع چند قومی، گردشگری میتواند همبست چکیده کامل
اهمیت گونههای مختلف گردشگری در سطوح بینالمللی، ملی و منطقهای از نظر تعداد گردشگران و درآمدزایی در حال افزایش است. توسعهی گردشگری اجتماعی فرهنگی با تأکید بر قومیت از گزارههایی است که در پایداری آداب و رسوم اقوام اثرگذار است. در جوامع چند قومی، گردشگری میتواند همبستگی، انسجام و ارائهی فرصتهایی برای تلفیق مرزهای قومی را حمایت کند و رقابت و همکاری میان اقوام را ترغیب نماید. قومیتگرایی به عنوان جاذبهی گردشگری و استراتژی مناسب برای ایجاد روابط دوستانه و صمیمانهتر، درآمدزایی و بهبود تبادلات بینالمللی با جوامع دیگر است. در این عرصه شناخت مردم از خود، دیگران و از سرزمینهای مختلف بیشتر خواهد شد. پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی کاربردی در صدد بررسی نقش گردشگری قومی در توسعهی گردشگری شهری کرمانشاه است. حجم نمونه 384 نفر از گردشگرانی است که در سال 1394 از شهر کرمانشاه دیدن کردهاند. به منظور سنجش نقش جاذبههای قومی در توسعهی گردشگری شهری، متغیرهای آگاهی، جاذبههای قومیت، کیفیت زندگی، رضایتمندی گردشگران، تصویر ذهنی از مقصد، مدیریت شهری و مشارکت جامعه بررسی و دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS پردازش شده است. نتایج حاکی است مؤلفهی جاذبههای قومی با بتای (594/0) در حالت مستقیم بیشترین تأثیر و مؤلفهی مشارکت جامعه با بتای (079/0) کمترین تأثیر را بر توسعه گردشگری قومی داشتهاند. سایر مؤلفهها با توجه به میزان بتای محاسبه شده؛ مدیریت شهری (388/0)، تصویر ذهنی (238/0)، کیفیت زندگی (190/0)، رضایت گردشگران (115/0) و آگاهی (199/0)؛ در توسعهی گردشگری قومی شهر اثرگذار بودهاند. شهر کرمانشاه با وجود برخوردار بودن از نمایههای فرهنگی بسیار قوی و ریشهدار در فرهنگ قومی از جمله: زبان کردی، پوشش و لباس خاص زنان و مردان، موسیقی محلی، آوازها و رقصهای محلی، صنایع دستی و ...، نیازمند برنامهریزی و مدیریت کارآمد برای تأمین زیرساختهای مورد نیاز برای جذب گردشگران داخلی و بینالمللی است.
پرونده مقاله
فرهنگ شهروندی هنجارهای جامعه را رقم میزند و پایههای ارتباط میان شهروندان را شکل میدهد، شهری که از فرهنگ غنی شهروندان لبریز است، امنیت و آرامش در آن هویداست و مشارکت شهروندان در فعالیتهای مختلف به چشم میخورد؛ مشارکتی سازنده که هزینههای اداره شهر را کاهش داده و لبخن چکیده کامل
فرهنگ شهروندی هنجارهای جامعه را رقم میزند و پایههای ارتباط میان شهروندان را شکل میدهد، شهری که از فرهنگ غنی شهروندان لبریز است، امنیت و آرامش در آن هویداست و مشارکت شهروندان در فعالیتهای مختلف به چشم میخورد؛ مشارکتی سازنده که هزینههای اداره شهر را کاهش داده و لبخند را جایگزین دغدغهها و نا آرامیها مینماید. فرهنگ شهروندی هویتی تحصیل شده در مدتی کوتاه نیست و در یک دورهی زمانی طولانی و در تعاملات اجتماعی ساکنان شهر ایجاد میگردد و از هویت افراد تأثیرپذیر است. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS، به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که آیا بین گرایش به هویت ملی و هویت دینی و پایبندی به فرهنگ شهروندی در بین شهروندان شهر کرمانشاه ارتباطی وجود دارد؟ جامعهی آماری پژوهش حاضر تمامی شهروندان 18 سال به بالای شهر کرمانشاه هستند که تعداد 384 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. برای پاسخگویی به سؤال اصلی این پژوهش، به بررسی و تحلیل ارتباط بین گرایش به هویت ملی (با ابعاد هویت سیاسی، هویت جغرافیایی، هویت تاریخی و هویت فرهنگی) و هویت دینی با ابعاد (تعلق به دینداری مناسکی، پیامدی و اعتقادی) با پایبندی به فرهنگ شهروندی پرداخته شد. یافتهها حاکی از ارتباط بین تمامی متغیرهای مستقل و وابسته میباشد. بدین صورت که بین گرایش به هویت ملی و گرایش به هویت دینی در ابعاد مختلف با پایبندی به فرهنگ شهروندی ارتباط معنادار وجود دارد.
پرونده مقاله