شهرها بهدنبال تقویت مسائل اجتماعی-فرهنگی خود رویکردهای متنوعی ازجمله توسعۀ پایدار و تابآوری و... را اتخاذ میکنند. هدف پژوهش حاضر گزینش بهترین رویکرد توسعۀ اجتماعی-فرهنگی در شهر اصفهان است که ازنظر هدف توسعهای-کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی –تحلیلی و علی-پیمایش چکیده کامل
شهرها بهدنبال تقویت مسائل اجتماعی-فرهنگی خود رویکردهای متنوعی ازجمله توسعۀ پایدار و تابآوری و... را اتخاذ میکنند. هدف پژوهش حاضر گزینش بهترین رویکرد توسعۀ اجتماعی-فرهنگی در شهر اصفهان است که ازنظر هدف توسعهای-کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی –تحلیلی و علی-پیمایشی است. بدین منظور پیمایشی در شهر اصفهان انجام شد. دادهها با استفاده از روش اسنادی-کتابخانهای و پرسشنامه گردآوری شد. جامعۀ آماری کارشناسان و متولیان برنامهریزی و توسعۀ امور شهری در شهر اصفهان هستند که از بین آنها، 62 نفر از مسئولان برنامهریزی و توسعۀ امور شهری و 50 نفر از کارشناسان به روش گلوله برفی انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع گردید. با استفاده از تکنیکهای تاپسیس، کوپراسفازی، آرآس فازی مناطق پانزدهگانه اصفهان اولویتبندی شدند و با تکنیک SWOT نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید پیش روی توسعۀ اجتماعی-فرهنگی شناسایی شد. یافتههای حاصل از تکنیکهای تاپسیس، کوپراسفازی و آرآسفازی نشان میدهد که باید مناطق 2، 7، 9، 11، 13، 14 و 15 در اولویت برنامهریزی قرار گیرد و در تکنیک سوات راهبردهای گسترش فعالیتهای بشردوستانه و حس انساندوستی، حمایت از اقشار آسیبپذیر، ایجاد اشتغال پایدار، تأمین زیرساختهای موردنیاز در مناطق شهری، بهکارگیری سیاستهای تشویقی مسکن و بازنگری در طرحها و برنامههای توسعۀ شهری تأثیرگذارترین راهبردها هستند.
پرونده مقاله
سکونتگاههای غیررسمی اغلب در مکانهای تجمع مهاجرین روستایی و فقرای شهری، در اثر توسعه روزافزون شهر و ناتوانی مدیریتشهری در تأمین بهموقع نیاز به مسکن شکل میگیرند. این مناطق خارج از برنامهریزی رسمی و قانونی توسعه و پیشرفت شهری قرار دارند و افراد بدون اجازه در درون یا چکیده کامل
سکونتگاههای غیررسمی اغلب در مکانهای تجمع مهاجرین روستایی و فقرای شهری، در اثر توسعه روزافزون شهر و ناتوانی مدیریتشهری در تأمین بهموقع نیاز به مسکن شکل میگیرند. این مناطق خارج از برنامهریزی رسمی و قانونی توسعه و پیشرفت شهری قرار دارند و افراد بدون اجازه در درون یا بیرون از محوطهی قانونی شهرها اقدام به ساخت سکونتگاه میکنند این سکونتگاهها عموماً سند مالکیت رسمی ندارند و از خدمات و زیرساختهای شهری بیبهره هستند. عدم برخورداری از امکانات و خدماتشهری و عدم توجه مسئولینشهری به این محلات منجر به جداییگزینی محلی ساکنین و پیدایش انواع ناهنجاریهای اجتماعی میشود. امروزه در کنار پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، لزوم توجه به توانمندسازی ساکنین چنین محلاتی در راستای افزایش تاب‍آوری محلهای باعث شده است تا ساماندهی محلاتی ازایندست در کانونتوجه برنامهریزان شهری قرار گیرد، پژوهش حاضر با عنایت به اینامر و با هدف کمک به مدیران شهری و بهبود وضعیت محلات شهر قزوین به بررسی و سنجش میزان گرایش ساکنین اسکان غیررسمی محله باغنشاط به توانمندسازی و سنجش عوامل مؤثر بر گرایش بهتوانمندسازی ساکنین اینمحله بر اساس نظریههای توانمندسازی پرداخته است. جامعهآماری پژوهش ساکنین اسکان غیررسمی محله باغنشاط قزوین بودند که 341 نفر از آنها بهعنوان نمونهآماری با روش نمونهگیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد؛ میانگین گرایش به توانمندسازی در بین ساکنین اسکان غیررسمی محله باغنشاط بالاتر از حد متوسط است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان دادند؛ عوامل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و حقوقی به ترتیب بیشترین اثر را بر گرایش بهتوانمندسازی ساکنین بر عهدهدارند و درمجموع این چهار عامل 27 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق را تبیین نمودند.
پرونده مقاله
اهمیت ارزیابی زیست پذیری ازآنجا ناشی می شود که با این کار ویژگی های کلی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی یک منطقه آشکار می شود و همچنین می تواند بهعنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامهریزی توسعه شهری و طراحی سیاست های آینده برای شهر بکار رود؛ بنابراین پژوهش حاضر با ر چکیده کامل
اهمیت ارزیابی زیست پذیری ازآنجا ناشی می شود که با این کار ویژگی های کلی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی یک منطقه آشکار می شود و همچنین می تواند بهعنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامهریزی توسعه شهری و طراحی سیاست های آینده برای شهر بکار رود؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد – توصیفی تحلیل در پی آن بوده که وضعیت زیست پذیری اجتماعی کلانشهر تبریز را در دو بعد ذهنی و عینی بررسی نماید. جهت سنجش وضعیت ذهنی زیست پذیری اجتماعی (شامل 7 شاخص و 80 گویه) ابتدا پرسشنامه مربوطه طراحی، پس از تعین نمونه آماری در سطح مناطق 10 گانه تبریز با استفاده از روش کوکران (384 نمونه) و تائید روایی و پایایی پرسشنامه اطلاعات مربوط به بعد ذهنی جمع آوری شده، همچنین برای بررسی بعد عینی (شامل 25 گویه) از آخرین سالنامه آماری (سال 1398) تبریز استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوطه از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی شاخص ها و گویه های پژوهش و از روش موریس اصلاحی برای تعیین وضعیت زیست پذیری مناطق بر اساس ادبیات جهانی در 5 سطح استفاده شده است؛ در نهایت برای درک فضایی بهتر از وضعیت زیست پذیری اجتماعی در سطح مناطق نرم افزار GIS برای ترسیم نقشه ها به کارگرفته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که به لحاظ بعد ذهنی منطقه 2 با نمره زیست پذیری اجتماعی 2/89 در وضعیت قابلقبول و در رتبه یک قرار دارد. بیشترین تعداد مناطق (5 منطقه) در وضعیت نامطلوب و غیرقابلقبول قرار دارند. در بعد عینی هیچکدام از مناطق در وضعیت زیست پذیری مناسب قرار ندارند و 10 منطقه مورد مطالعه در وضعیت نامطلوب و غیرقابلقبول قرار دارند. در نهایت در بعد ترکیبی (هر دو بعد عینی و ذهنی) منطقه 2 در وضعیت قابلتحمل، منطقه 3 در وضعیت متوسط و سایر مناطق (8 منطقه) در وضعیت نامناسب قرار دارند؛ بنابراین نتایج گویایی آن است که تمام مناطق شهری تبریز نیازمند توجه ویژه مدیران شهری هستند.
پرونده مقاله
تولید فضای شهری، یک مسئله پیچیده و چندبعدی است که در آن فضا بهعنوان یک محصول اجتماعی و یک عامل سیاسی بهحساب می آید. در این پژوهش، با استفاده از نظریه کنشگر-شبکه (ANT) که یک رویکرد جامعهشناختی برای تحلیل روابط میان کنشگران انسانی و غیرانسانی است، رابطه بین فضا و قدرت چکیده کامل
تولید فضای شهری، یک مسئله پیچیده و چندبعدی است که در آن فضا بهعنوان یک محصول اجتماعی و یک عامل سیاسی بهحساب می آید. در این پژوهش، با استفاده از نظریه کنشگر-شبکه (ANT) که یک رویکرد جامعهشناختی برای تحلیل روابط میان کنشگران انسانی و غیرانسانی است، رابطه بین فضا و قدرت در شهر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل شبکههای قدرتی (کنشگران) که در تولید فضاهای شهری نقش دارند، است. روش پژوهش، مطالعه موردی است و مورد مطالعاتی آن، اراضی عباسآباد تهران است که یکی از بزرگترین پروژههای توسعه شهری در ایران به شمار میآید. دادههای پژوهش از طریق روشهای مصاحبه نیمهساختاریافته و مشاهده میدانی جمعآوری شده و با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج نشان میدهد که در اراضی عباسآباد، دولت و سازمانهای وابسته به آن، با استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی خود، شبکههای قدرت را تشکیل داده و سایر کنشگران را از مشارکت در تولید فضا محروم کردهاند. همچنین مشخص شده است که شبکه کنشگران و قدرت در این منطقه، بههیچوجه متناسب با نیازها و خواستههای شهروندان نبوده و حتی نقش متخصصان و بخش خصوصی در تولید فضا نیز تحت تأثیر امر سیاسی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
شهرها دارای نظامی هستند که آهنگ سریع تغییرات موجب عدم تعادل ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و فضایی در آنها شده است و نمود بیرونی این گسستها در فضاهای همگانی به چشم میخورد. فضاهای همگانی بهعنوان شاخصی برای تنوع زیستی شهر عمل میکنند که برنامهریزی برای توسعه پای چکیده کامل
شهرها دارای نظامی هستند که آهنگ سریع تغییرات موجب عدم تعادل ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و فضایی در آنها شده است و نمود بیرونی این گسستها در فضاهای همگانی به چشم میخورد. فضاهای همگانی بهعنوان شاخصی برای تنوع زیستی شهر عمل میکنند که برنامهریزی برای توسعه پایدار در آنها میتواند نقطۀ عطفی در پیشرفت و حل مسائل گستردۀ شهری به شمار آیند. هدف پژوهش حاضر بررسی فضای همگانی اجتماعمحور در اندیشۀ آرمانشهری طالبوف و تطبیق دیدگاه او با صاحبنظران حوزههای جامعهشناسی و شهری جهت دستیابی به راهبردی مؤثر برای داشتن فضاهای همگانی پایدار است. روش تحقیق این مطالعه توصیفی-تحلیلی با رویکرد کیفی و هدف آن بنیادی، با استراتژی پسکاوی است که در پارادایم تفسیرگرایی قرار دارد. جمعآوری اطلاعات به شیوۀ کتابخانهای و نظری صورت پذیرفت و درنهایت به تحلیل محتوای پژوهش با استفاده از نرمافزار اطلستی، پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که اندیشههای طالبوف آرمانگرا و نظریهپردازهای واقعگرا در ابعاد مدیریتی، اجتماعی و اقتصادی، بسیار مشابه است. در بعد بصری، طالبوف نگاهی دقیقتر به مسائل زیباییشناسی دارد. او دین و مذهب را از اصلیترین اصول پایداری یک ملت و شهر میداند که دیگران تنها به وجود این بعد اشاره نمودهاند. طالبوف و دیگر نظریهپردازها معتقد هستند اگر این ابعاد پنجگانه، بهطور هماهنگ با یکدیگر، در فضاهای همگانی اجرا شوند، موجب موفقیت و پایداری آنها و در پی آن پیشرفت و بهبود شهرهای امروزی خواهد شد.
پرونده مقاله
فضاهای شهری را نمیتوان تنها برساختهای طبیعی در بستر فرایند رشد و تکامل تاریخی شهرها در نظر گرفت؛ بلکه این فضاها همواره از طریق عوامل متعدد و چندگانهای همچون سرمایه، سیاست و جامعه سازماندهی مجدد و بازتولید میشوند. این در حالی است که امروزه با توجه به تسلط سیاستهای چکیده کامل
فضاهای شهری را نمیتوان تنها برساختهای طبیعی در بستر فرایند رشد و تکامل تاریخی شهرها در نظر گرفت؛ بلکه این فضاها همواره از طریق عوامل متعدد و چندگانهای همچون سرمایه، سیاست و جامعه سازماندهی مجدد و بازتولید میشوند. این در حالی است که امروزه با توجه به تسلط سیاستهای نئولیبرالیستی و سرمایه محور بر فضاهای شهری، ابعاد اجتماعی تولید فضا نادیده گرفته شده است. ازاینرو این مقاله با ماهیت بنیادی مبتنی بر نظریه انتقادی شهری و با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی کوشش کرده است تا با تبیین دیالکتیک فضایی در رابطه با نقش سیاست، سرمایه و اجتماع در تولید فضا، اثرات آنها را بر فضا و جامعه شهری آشکار سازد. شیوه گردآوری دادههای پژوهش از طریقه مطالعات کتابخانهای و اسنادی است و تجزیهوتحلیل موضوعات با بهکارگیری تحلیلهای کیفی– انتقادی بر پایه نظریه انتقادی شهری صورت پذیرفته است. یافتههای این تحقیق آشکار میسازد که سیاستهای اقتصادی مسلط بر فضاهای اجتماعی شهرها، معضلاتی همچون بحران مسکن و کالایی شدن آن در بازار آزاد، سوداگری در بخش مستغلات شهری، تضعیف نقش دولت در برنامهریزی فضایی و اجتماعی شهر، تشدید پدیده زاغهنشینی، حکمرانی محلی سرمایه محور، طبقاتی شدن جامعه، قطبی شدن فضای شهری و نیز نادیده انگاری مفهوم حق به شهر را در پی داشته است. در ادامه این پژوهش با بهکارگیری نظریه حق به شهر لوفور و پیوند آن با مفهوم پراکسیس شهری بهعنوان یک کنش اجتماعی به دنبال ارائه یکسری از راهبردهای اجتماعمحور است و در پایان نتیجه میگیرد که کنشها و مطالبه گری شهروندان در غالب یک سازمانیافتگی اجتماعی میتواند در مقابل این سیاستهای اقتصادی سرمایه محور و مسلط بر فضاهای شهری یک راهبردی مؤثر و جایگزین باشد.
پرونده مقاله
هدف تحقیق تحلیل رابطه محل سکونت، سرمایۀ اجتماعی شبکهای با آسیبهای اجتماعی بود که در بین جوانان 29-18 ساله محله خزانه تهران به اجرا درآمد. چارچوب نظری با تلفیق نظریههای کلمن، پاتنام، بوردیو، لین، فوکویاما، ساترلند و نیومن شکل گرفت. روش پیمایش، تکنیک پرسشنامۀ محقق ساخت چکیده کامل
هدف تحقیق تحلیل رابطه محل سکونت، سرمایۀ اجتماعی شبکهای با آسیبهای اجتماعی بود که در بین جوانان 29-18 ساله محله خزانه تهران به اجرا درآمد. چارچوب نظری با تلفیق نظریههای کلمن، پاتنام، بوردیو، لین، فوکویاما، ساترلند و نیومن شکل گرفت. روش پیمایش، تکنیک پرسشنامۀ محقق ساخته، جامعۀ آماری کلیۀ جوانان (29-18 سال) بودند که از آخرین سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران استخراج شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران (384) تعیین شد. نمونهگیری طبقهای مبتنی بر جنس بود. واحد مطالعه نیز دختر یا پسر جوان ساکن در محلۀ خزانه بود. برای پایایی یک نمونۀ 30 تایی از پرسشنامهها در بین جامعه اجرا شد و مقدار آلفای کرونباخ آن بالاتر از 0.70 به دست آمد. فرضیات با استفاده از آزمون تحلیل مسیر و با استفاده از نرمافزار LESREL8.8 و آزمون مقایسۀ میانگین و تحلیل واریانس با استفاده از نرمافزار spss26 انجام شد. نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد سازۀ محل سکونت در بعد محیط کالبدی، آموزشی و بهداشتی و سازۀ محل سکونت در بعد گذراندن اوقات فراغت و امکانات رفاهی با سرمایۀ اجتماعی شبکهای دارای ارتباط معنادار است و با احتمال 99 درصد سازۀ سرمایۀ اجتماعی شبکهای با آسیب اجتماعی در بین جوانان ساکن در محلۀ خزانۀ شهر تهران ارتباط معنادار دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نیز رابطۀ تعداد سالهای سکونت در محل، مساحت منزل مسکونی، تعداد اتاقها، امکانات آموزشی- بهداشتی و رفاهی را با آسیب اجتماعی را تأیید کرد.
پرونده مقاله