تحلیلی بر وضعیت زیستپذیری اجتماعی در ابعاد ذهنی و عینی (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)
محورهای موضوعی : مطالعات جامعه شناختی شهریبرهان ویسی ناب 1 , فریدون بابایی اقدم 2
1 - پژوهشگر پسا دکتری گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران (نویسنده مسئول).
2 - دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
کلید واژه: کلانشهر تبریز, زیست پذیری شهری, زیست پذیری اجتماعی, بعد ذهنی و عینی,
چکیده مقاله :
اهمیت ارزیابی زیست پذیری ازآنجا ناشی می شود که با این کار ویژگی های کلی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی یک منطقه آشکار می شود و همچنین می تواند بهعنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامهریزی توسعه شهری و طراحی سیاست های آینده برای شهر بکار رود؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد – توصیفی تحلیل در پی آن بوده که وضعیت زیست پذیری اجتماعی کلانشهر تبریز را در دو بعد ذهنی و عینی بررسی نماید. جهت سنجش وضعیت ذهنی زیست پذیری اجتماعی (شامل 7 شاخص و 80 گویه) ابتدا پرسشنامه مربوطه طراحی، پس از تعین نمونه آماری در سطح مناطق 10 گانه تبریز با استفاده از روش کوکران (384 نمونه) و تائید روایی و پایایی پرسشنامه اطلاعات مربوط به بعد ذهنی جمع آوری شده، همچنین برای بررسی بعد عینی (شامل 25 گویه) از آخرین سالنامه آماری (سال 1398) تبریز استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوطه از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی شاخص ها و گویه های پژوهش و از روش موریس اصلاحی برای تعیین وضعیت زیست پذیری مناطق بر اساس ادبیات جهانی در 5 سطح استفاده شده است؛ در نهایت برای درک فضایی بهتر از وضعیت زیست پذیری اجتماعی در سطح مناطق نرم افزار GIS برای ترسیم نقشه ها به کارگرفته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که به لحاظ بعد ذهنی منطقه 2 با نمره زیست پذیری اجتماعی 2/89 در وضعیت قابلقبول و در رتبه یک قرار دارد. بیشترین تعداد مناطق (5 منطقه) در وضعیت نامطلوب و غیرقابلقبول قرار دارند. در بعد عینی هیچکدام از مناطق در وضعیت زیست پذیری مناسب قرار ندارند و 10 منطقه مورد مطالعه در وضعیت نامطلوب و غیرقابلقبول قرار دارند. در نهایت در بعد ترکیبی (هر دو بعد عینی و ذهنی) منطقه 2 در وضعیت قابلتحمل، منطقه 3 در وضعیت متوسط و سایر مناطق (8 منطقه) در وضعیت نامناسب قرار دارند؛ بنابراین نتایج گویایی آن است که تمام مناطق شهری تبریز نیازمند توجه ویژه مدیران شهری هستند.
The importance of assessing livability stems from the fact that it reveals the general economic, social and environmental characteristics of an area and it can also be used as a powerful tool for monitoring urban development planning and designing future policies for the city. Therefore, the present study with a descriptive-analytical approach has sought to examine the social livability condition of Tabriz metropolis in two Subjective and Objective dimensions. In order to measure the mental state of social livability (including 7 indicators and 80 items), first the relevant design questionnaire was designed, after determining the statistical sample in the 10 regions of Tabriz using Cochran's method (384 samples) and confirming the validity and reliability of the information questionnaire. Subjective dimension information collected; also, the last statistical yearbook (2018) of Tabriz has been used to examine the objective dimension (including 25 indicators). To analyze the relevant information, Shannon's entropy method has been used to weigh the indicators and research items and the corrective Morris method has been used to determine the social livability status of regions based on global literature at 5 levels. Finally, GIS software is used to draw maps to better understand the social livability at the regional level. The research findings indicate that in terms of Subjective dimension, region 2 with a social livability score of 89.2 is in an acceptable position and is ranked first. Most region (5 region) are in poor condition and unacceptable. In the objective dimension, none of the regions is in a suitable condition and the 10 studied regions are in an unfavorable and unacceptable situation. Finally, in the combined dimension (both objective and subjective dimensions), region 2 is in a tolerable state, region 3 is in the middle state and other regions (8 regions) are in an unfavorable state. Therefore, the results show that all urban areas of Tabriz need special attention of urban managers.
_||_
سال سیزدهم ـ شمارهی چهل و هشتم ـ پاییز 1402
صص108-74
تحلیلی بر وضعیت زیستپذیری اجتماعی در ابعاد ذهنی و عینی
(مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)1
برهان ویسی ناب2، فریدون بابایی اقدم3
چکيده
اهمیت ارزیابی زیستپذیری ازآنجا ناشی میشود که با این کار ویژگیهای کلی اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی یک منطقه آشکار میشود و همچنین میتواند بهعنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامهریزی توسعه شهری و طراحی سیاستهای آینده برای شهر بکار رود؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد – توصیفی تحلیل در پیآن بوده که وضعیت زیستپذیری اجتماعی کلانشهر تبریز را در دو بعد ذهنی و عینی بررسی نماید. جهت سنجش وضعیت ذهنی زیستپذیری اجتماعی (شامل 7 شاخص و 80 گویه) ابتدا پرسشنامه مربوطه طراحی، پس از تعین نمونه آماری در سطح مناطق 10 گانه تبریز با استفاده از روش کوکران (384 نمونه) و تائید روایی و پایایی پرسشنامه اطلاعات مربوط به بعد ذهنی جمعآوری شده، همچنین برای بررسی بعد عینی (شامل 25 گویه) از آخرین سالنامه آماری (سال 1398) تبریز استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوطه از روش آنتروپی شانون برای وزندهی شاخصها و گویههای پژوهش و از روش موریس اصلاحی برای تعیین وضعیت زیستپذیری مناطق بر اساس ادبیات جهانی در 5 سطح استفاده شده است؛ در نهایت برای درک فضایی بهتر از وضعیت زیستپذیری اجتماعی در سطح مناطق نرمافزار GIS برای ترسیم نقشهها بهکارگرفته شده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که به لحاظ بعد ذهنی منطقه 2 با نمره زیستپذیری اجتماعی 2/89 در وضعیت قابلقبول و در رتبه یک قرار دارد. بیشترین تعداد مناطق (5 منطقه) در وضعیت نامطلوب و غیرقابلقبول قرار دارند. در بعد عینی هیچکدام از مناطق در وضعیت زیستپذیری مناسب قرار ندارند و 10 منطقه مورد مطالعه در وضعیت نامطلوب و غیرقابلقبول قرار دارند. در نهایت در بعد ترکیبی (هر دو بعد عینی و ذهنی) منطقه 2 در وضعیت قابلتحمل، منطقه 3 در وضعیت متوسط و سایر مناطق (8 منطقه) در وضعیت نامناسب قرار دارند؛ بنابراین نتایج گویایی آن است که تمام مناطق شهری تبریز نیازمند توجه ویژه مدیران شهری هستند.
واژگان کلیدی: زیستپذیری شهری، زیستپذیری اجتماعی، بعد ذهنی و عینی، کلانشهر تبریز.
مقدمه و بیان مسأله
امروزه بیش از نیمی از جمعیت دنیا در نواحی شهری زندگی میکنند و انتظار میرود این روند افزایشی، همچنان ادامه داشته باشد (کوتوس و رزژوسکی4، 2013: 124)؛ بنابراین میتوان چنین بیان داشت که هزارۀ سوم میلادی هزارۀ شهرنشینی است؛ زیرا برای نخستین بار، جمعیت شهری دنیا از 50 درصد بیشتر شد. سهم عمده این افزایش جمعیت متعلق به کشورهای درحالتوسعه است. اندازه و سرعت شهرنشینی شتابان معاصر به حدی است که از آن بهعنوان موج دوم شهرنشینی یاد میشود، بنابراین، روند شهری شدن زودهنگام جهان، واقعیتی گریزناپذیر است. در این میان، شهرنشینی علیرغم دستاوردهای بزرگ برای بشر، مسائل و مشکلاتی را به همراه داشته که با وجود پیشرفتهای عظیم علمی و فنی، حل بسیاری از آنها با ناکامی همراه بوده است (ویسیناب و همکاران، 1398: 128)؛ بهعنوان مثال شهرهای آسیای و آفریقای در اغلب موارد با توجه به رشد روز افزون جمعیت با مشکلات عدیدهای در زمینههای محیطی، حملونقل، کمبود تأسیسات شهری و ... سر و کار دارند (مولر5 و همکاران، 2018: 182)، بهطوری کلی شهرنشینی شتابان، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، افت شدید کیفیت زندگی را به همراه داشته و گریبان گیر حکومتهای ملی، محلی و مدیریت شهری شده است (حاتمینژاد و همکاران، 1397: 514) و آنها را با چالشهای عمدهای در زمینه اقتصادی، محیطزیست و اجتماعی روبهرو کرده است. به احتمال بسیار زیاد در آینده، شهرها با شوک و تنشهای جدیدتری در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و محیطی روبهرو خواهند شد که قابلیت پیشبینی آنها بسیار دشوار میباشد (تاپسون6 و همکاران، 2018: 134). در این راستا برای یافتن راهکارها، برنامهریزان، نوآوران و محققان شهری بر روی مسائلی تحقیق میکنند که ابداعات را به ابعاد فیزیکی، فنّاورانه، اجتماعی و سیاسی زندگی همگون شهری پیوند دهند؛ زیرا که هدف آنها ایجاد شهرهایی با عملکردی مناسب، کارآمد، پایدار، تابآور و زیستپذیر است (ساسانپور و همکاران، 1396: 242). یکی از این راهکارها، «زیستپذیری7» است که با تکامل اولویتهای برنامهریزی و اهمیت پاسخ به نیازهای در حال افزایش جامعه پساصنعتی که در جستوجوی تسهیلات، امکانات و کیفیت زندگی بالاتر و بیشتر است، رونق گرفته است.
زیستپذیری زیرمجموعهای از پایداری است که مستقیماً بر ابعاد فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و روانی زندگی مردم تأثیر میگذارد و دربرگیرندۀ مجموعهای از ویژگیهای اکتسابی محیط است که آن را به مکانی مطلوب، مناسب و جذاب برای زندگی، کار و بازدید همۀ مردم تبدیل میکند. این ویژگیها به دو دستۀ عینی (دسترسی به زیرساختهای شهری، امنیت، گزینههای مختلف جابهجایی و حملونقل، مسکن، سلامت و امکانات بهداشتی و ...) و ذهنی روانی (حس تعلق به مکان، هویت محلی، سرمایۀ اجتماعی و ...) طبقهبندی میشود (سلیمانی مهرنجانی و همکاران، 1395: 38). زیستپذیری بیانگر کیفیت زندگی (بعد ذهنی) تجربه شده توسط افراد در فضاهای شهری (بعد عینی) میباشد.
طبق آمار رسمی کشور شهرنشینی از سال 1335 (31 درصد شهرنشین) تا 1395 (74 درصد شهرنشین) در ایران تحولات فراوانی را به خود دیده است. به موازات رشد شتابان میزان شهرنشینی، تعداد شهرها نیز از 199 شهر در سال 1335 به 1245 شهر در سال 1395 رسیده است (مرکز آمار ایران، 1395). این افزایش جمعیت در ایران در ابعاد مختلف (اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی) باعث اثرات نامطلوبی شده است. این روند رو به رشد شهرنشینی همچنان ادامه دارد، طوری که رشد جمعیت شهری و شهرنشینی در ایران، شهرها را بهشدت از معیارهای زیستپذیری، مؤلفههای آن و استانداردهای زیستمحیطی دور کرده است.
کلانشهر تبریز ششمین شهر پرجمعیت ایران با جمعیتی معادل 1567061 نفر میباشد (سازمان آمار ایران، 1395) شهر تبریز بهعنوان مرکز استان آذربایجان شرقی در دهههای اخیر تحولات و تغییرات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیستمحیطی بسیاری را تجربه کرده است. بهطوری که مشکلات حال حاضر تبریز در دو بعد عینی و ذهنی، از جمله رشد بالای جمعیت، آلودگی هوا (تبریز در میان 8 شهر آلوده ایران قرار دارد)، ناامنی، دسترسی ناعادلانه به زیرساختهای شهری، مشکلات مسکن و فضای سبز، کمبود فرصتهای اقتصادی مناسب، وجود پهنههای وسیع از بافتهای ناکارآمد (بعد عینی)، (2522 هکتار بافت فرسوده و 2000 هکتار سکونتگاههای غیررسمی) (اسماعیل نژاد و همکاران، 1394: 48) عدم رضایت از وضعیت دسترسی به فضاها و امکانات شهری، عدم رضایت از وضعیت امنیت، عدالت، مسکن و... (بعد ذهنی) کیفیت زندگی و زیستپذیری این شهر را با بحران جدی روبهرو ساخته است؛ بنابراین بدیهی است که شناسایی و درك نیازهاي ساکنین این کلانشهر (تقاضاي ذهنی) و زیستپذیرسازي (شرایط مناسب عینی) آن میتواند کیفیت زندگی (رضایت ذهنی) در مناطق شهری را ارتقاء بخشد و به تبع آن امکان دستیابی به اهداف کلی توسعه پایدار شهری را فراهم سازد. به همین دلیل پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی در پی آن است تا وضعیت کلانشهر تبریز را به لحاظ زیستپذیر بودن اجتماعی در ابعاد ذهنی و عینی مشخص نماید؛ زیرا ضرورت و اهمیت ارزیابی زیستپذیری از آنجا ناشی میشود که با این کار ویژگیهای کلی اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی یک منطقه آشکار میشود و همچنین میتواند بهعنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامهریزی توسعه شهری و طراحی سیاستهای آینده برای شهر بکار رود (طالشی انبوهی و همکاران، 1398: 60). دلیل تأکید بر بعد اجتماعی در پژوهش حاضر آن است که بیشک بعد اجتماعی یکی از ارکان قابلیت زیستپذیری شهری8 و یکی از اجزای اصلی منابع انسانی در شهرهاست. بعد اجتماعی زیستپذیری به دلیل آنکه خصلت جمعی، بستر تعالی حیات شهروندی و زمینهساز شکلگیری جامعه مدنی است، شناخت آن میتواند به درک تفاوتهای پنهان زیستپذیری در شهرها کمک کند.
پيشينهی پژوهش
در زمینه زیستپذیری شهری مطالعات ارزشمندی در داخل (با توجه به جدید بودن این موضوع در ایران؛ مربوط به سال 1389) و خارج از کشور انجام شده است که در زیر به مواردی از آنها اشاره شده است (جدول 1):
جدول شماره 1: پیشینه مطالعاتی پژوهش
نویسنده(گان) | عنوان | نتیجهگیری |
بندر آباد (1390) | تدوین اصول الگوی توسعه فضایی و شکل شهر زیستپذیر ایرانی: مطالعه موردی مناطق 1، 15 و 22 شهر تهران | مؤلفههای تأثیرگذار بر تغییر شکل شهر شامل سیاستهای مدیریت شهری، بستر طبیعی، الگوهای تاریخی، فعالیت اقتصاد شهری و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی هستند که به عنوان بنیانهای پشتیبان کننده از یک شکل زیستپذیر شناسایی شدهاند |
حاتمینژاد و همکاران (1393) |
سنجش میزان زیستپذیری منطقهی دو شهر سنندج | بین ابعاد زیستپذیری محلات تفاوت چندانی وجود ندارد. همچنین رتبهبندی محلات بر اساس شاخص کل زیستپذیری (از طریق تحلیل لکههای داغ) نشاندهندهی آن است که محله خسروآباد در رتبه اول و محله شریفآباد با در رتبه آخر قرار گرفتهاند |
پریزادی و بیگدلی (1395) |
سنجش زیست پذیری محلات منطقه 17 شهرداری تهران
| وضعیت زیستپذیری و ابعاد آن در سطح منطقه مناسب نمیباشد و میان محلات تفاوت اساسی به لحاظ زیستپذیری وجود دارد همچنین مهمترین بعد تأثیرگذار بر وضعیت زیستپذیری منطقه بعد اقتصادی میباشد. |
ساسان پور و همکاران (1396) | تحلیل قابلیت زیست پذیری در مناطق کلانشهر اهواز | وضعیت کلی زیست پذیری کلانشهر اهواز مناسب نمیباشد. همچنین از بین مناطق هشتگانه اهواز منطقه 7 بدترین و منطقه 2 دارای بهترین وضعیت زیستپذیری هستند |
موذنی و همکاران (1399) | مدلسازی ساختاری زیست پذیری شهری با تأکید بر مؤلفههای اجتماعی (مطالعه موردی شهر اردبیل) | رابطه معناداری بین مؤلفههای تحت بررسی (ابعاد اجتماعی زیستپذیری شهری) در شهر اردبیل وجود دارد و آزمونهای مدلیابی و برازندگی معادلات ساختاری نشان داد که تمامی آزمونهای محاسباتی پژوهش با استاندارد آزمونهای برازندگی معادلات ساختاری همانندی را نشان میدهد و این امر معناداری مؤلفهها و برازش مدل را تائید مینماید. |
حیدری و همکاران (1399) |
پایش زیستپذیری اجتماعی در مناطق فرسوده شهر با رویکرد آیندهپژوهی (بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان) | بر اساس مدل معادلات ساختاری مؤلفههای امنیت با ضریب استاندارد 0.08 و آموزشی با ضریب استاندارد 0.42 وضعیت نامطلوب و مؤلفه سرمایه اجتماعی با ضریب استاندارد 1.09 وضعیت مطلوب در بافت دارد. |
حسینآبادی و یاپنگ غراوی (1400) | ارزیابی مؤلفههای زیستپذیری اجتماعی و مدلسازی ساختاری تفسیری آنها (موردمطالعه: شهر قاین) | میانگین شاخصهای امنیت و تعلق مکانی، بالاتر از حد متوسط؛ شاخص آگاهی و آموزش در حد متوسط؛ و شاخصهای تعاملات اجتماعی، اعتماد، همبستگی و مشارکت اجتماعی در حد پایینی قرار دارند. درمجموع، میانگین زیستپذیری اجتماعی نیز در این شهر در حد متوسط ارزیابی میشود. |
زاهدی یگانه و همکاران (1401) | تحلیل زیستپذیری شهری در کلانشهر اصفهان با تأکید بر شاخصهای اجتماعی – فرهنگی | زیستپذیری اجتماعی - فرهنگی اصفهان در حد مطلوبی قرار ندارد و فقط منطقه یک شهرداری اصفهان از سطح متوسط بالاتر و بهترین منطقه از نظر زیستپذیری اجتماعی – فرهنگی میباشد. |
ثاقبی و همکاران (1401) | ارزیابی و سنجش زیستپذیری شهری و عوامل مؤثر برآن (مورد مطالعه شهر بجنورد) | وضعیت زیستپذیری شهری، بجنورد در ابعاد سهگانه زیستپذیری (اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی) بیانگر وضعیت نامناسب این شهر است. |
نیتون9 | زیست پذیری و پایداری: چالشهای اجتماعی و فنی برای شهرهای قرن بیست و یکم | به لحاظ بینالمللی بسیاری از شهرهای استرالیا از نظر شاخصهای زیستپذیری رتبه مناسبی دارند همچنین بسیاری از دولتهای ایلاتی و شهری زیستپذیر کردن شهر خود را راهحل و یک سیاست برای جذب سرمایه، نیروی انسانی ماهر و گردشگر میدانند. |
والکاسر آگیرار10 و همکاران (2019) | ارزیابی و مدیریت زیست پذیری شهری: یک برنامهریزی هدف مبتنی بر شاخص ترکیبی |
نتایج نشاندهنده تفاوتهای قابلتوجهی در میزان زیستپذیری بر اساس موقعیت جغرافیایی، جمعیت و سلسلهمراتب عملکردی در اسپانیا است |
تان11 و همکاران (2020) | ارزیابی آلایندههای سمی و زیستپذیری شهری در یک شهر وابسته بر منابع، چین | سطح زیست پذیری محدوده مورد مطالعه در حد متوسط و قسمتهای شرقی شهر، نسبت به قسمتهای غربی محدوده مورد مطالعه از زیست پذیری پایینی برخوردار میباشند. |
باسو12 و همکاران (2021) | ارزیابی شاخص زیستپذیری شهری بر اساس تغییرات کاربری زمین در یک شهر میان اندام هند (رایگانج) | بخش مرکزی و شرقی شهر با امتیاز زیست پذیری بالای 0.75 (مساحت 5.31 کیلومترمربع) به عنوان زیستپذیرترین قسمت شهر شناسایی شدهاند. همچنین قسمت جنوب غربی شهر دارای وضعیت نامطلوبی به لحاظ شاخص زیست پذیری است. |
به طور کلی این پژوهشهای انجامگرفته راهنمای بسیار مناسبی جهت انتخاب ابعاد و شاخصهای مربوط به زیستپذیری به صورت کلی بودهاند و شاخصهای مورد نیاز از این پژوهشها استخراج شده است. همچنین از مهمترین تفاوت پژوهش حاضر با سایر مطالعات انجام گرفته میتوان به موارد زیر اشاره نمود: 1. استفاده از دو بعد عینی و ذهنی جهت ارزیابی زیستپذیری اجتماعی. 2. استفاده از ادبیات جهانی زیستپذیری برای مشخص کردن وضعیت زیستپذیری اجتماعی مناطق (در اکثریت مطالعات صورت گرفته بر اساس روشهای آماری ارزیابی زیستپذیری صورت گرفته است). 3. در این پژوهش علاوه بر بومیسازی شاخصهای مربوط به زیستپذیری اجتماعی13 از روش موریس اصلاحی با روش وزندهی آنتروپی شانون انجام گرفته است که در این مقاله برای اولین بار این روش استفاده شده است 4. همچنین در این پژوهش به طور خاص زیستپذیری اجتماعی کلانشهر تبریز مدنظر میباشد.
مبانی نظری پژوهش
یکی از این نظریات که در مواجهه با مشکلات شهرهای مدرن، مطرح شد، نظریۀ شهر انسان14 است که ایدهای انسان دوستانه برای شهرهای آینده در نظر دارد. طراحان این شهرها، نه فقط معمار و شهرساز، بلکه مجموع ای از متفکران علوم اجتماعی، روانشناسی، تاریخ، اقتصاد و حقوقاند که عمدتاً به کشورهای آنگلوساکسون تعلق دارند. شهر انسان، حاصل این ایده و اندیشه است که شهر، صرفاً پروژه فنی و مهندسی برای ساختن سرپناه نیست، بلکه باید همۀ جنبههای تمدن یک جامعه را پوشش دهد. ریشههای این تفکر را میتوان در اندیشههای آرمانگرایان یافت که با بهرهگیری از روششناسی کلنگر، بر نقد جوامع صنعتی تأکید میکردند. آون، فوریه، بنجامین وارد ریچاردسون و هانری دوسن سیمون از این دستاند. صورت ملموتر، سازمانیافتهتر و اجرایتر نظریات آرمانگرایان را میتوان در نظریۀ باغشهرهای هاوارد جستوجو کرد که تلاشی در جهت بهبود شرایط و وضعیت زندگی ساکنان شهرهای بزرگ بود. ادامۀ این تفکرات در دوران معاصر را میتوان در اندیشههای جین جیکوبز یافت که از تغییر و ساماندهی فضای شهری با در نظر گرفتن مفهوم سلامت روان دفاع میکند و شکل کالبدی شهر را عاملی مؤثر بر مسائل و معضلات اجتماعی چون بزهکاری و ... میداند. جیکوبز مدعی بود که شهرهای سالم و بانشاط، شهرهایی ارگانی، خودجوش و خوش اقبالاند که بر پایۀ تنوع اقتصادی، انسانی و معماری، جمعیتهای متراکم و اختلاط کاربریها میبالند (جین جکوبز، 1961: 17). در همین زمان، نظریه هرم احتیاجات بشر که توسط روانشناس نامی آمریکایی، آبراهام مازلو مطرح شد، بیتأثیر بر تغییر نگرش و تأکید بر تأمین نیازهای گوناگون انسان در شهرها نبوده است. به باور وی، نیازهای انسان در چهار لایه قابل بررسی است که عبارتاند از: لایه اول- نیازهای اساسی انسان؛ لایه دوم- امنیت که تأمین کننده نیازهای مهمی چون مسکن، شغل و امنیت و غیره است. همچنین مازلو در لایههای سوم و چهارم به نیازهایی چون تعلقات روحی، ارتباط با دیگران، اعتقادات، فقدان تبعیض و غیره توجه کرده است(خراسانی، 1391: 31). این نظریه در حوزه مباحث کیفیت زندگی بهطور کلی توسط رووت وینهوون15 بسط یافته است. او معتقد است احساس عمومی مردم منجر به زندگی بهتری برای آنها میشود، زمانی که در اجتماعات بهتر و زیست پذیری زندگی کنند. اینکه دقیقاً چه اجتماعی زیستپذیرتر است کاملاً روشن نیست، اما مردم در اجتماعاتی که نیازهایشان بهتر برآورده شود شادتر و راضیتر هستند (احدنژاد روشتی و همکاران، 1398: 133). از اینرو میتوان گفت زیست پذیری پیشینه تاریخی طولانی در اندیشههای شهر و برنامهریزی شهری دارد هر چند که تا اواخر قرن بیستم به این نام خوانده نشده است. شاید بتوان عنوان نمود اولین مفهوم زیستپذیری تحت عنوان خیابانهای زیستپذیر توسط «دانلد اپلیارد» به سال 1981 ارائه شد (ماجدی و بندرآباد، 1393: 66).
زیستپذیری به سه بعد وابسته به هم تقسیم میشود: اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی:
اقتصاد: دسترسی به اشتغال مناسب و توسعه اقتصادی شهری یک مسئله اصلی برای زیست پذیری یک شهر است. تعادل اقتصادی در شهر عاملی است که در صورت وجود اختلال در آن، حس سرزندگی و احساس ناشی از برابری اجتماعی را دچار تحول اساسی میکند. قیمت زمین و مسکن در مناطق مختلف شهری باعث فراهم آمدن امکانات ویژه برای برخی مناطق در تغییر سطح کیفیت زندگی در آنها شده و این رابطه بهصورت معکوس نیز صدق میکند. بدین ترتیب که بالا رفتن خصوصیات زیست پذیری و کیفیتهای زندگی اجتماعی و محیطی باعث افزایش قیمتهای زمین و مسکن در مناطق شهری خواهد شد. میزان سرمایهگذاری (دولت، مدیریت شهری، بخش خصوصی) در فعالیتها و بخشهای مختلف شهری، باعث دگرگونی شکل و ساختاربخشی از شهر شده و میتواند در ارتقاء میزان زیست پذیری مؤثر باشد. نمونه بارز این مورد را میتوان در احداث مراکز توریستی، تجاری و تفریحی، در بخشهایی از شهر دید. عامل دیگر، میزان مشارکت مالی شهروندان در تغییر خدمات و محیط کالبدی و سیما و منظر شهری از طریق پرداخت عوارض صحیح یا مشارکت در پروژههای عامالمنفعه است (صفوی، 1392: 133).
محیطزیست علاوه بر قابلیت مناطق در فراهم آوردن هوا، آب و غذای سالم برای ساکنان، قابلیت دسترسی به فضای سبز و پارکها جهت تفرج یکی از جنبههای مهم زیستپذیری در یک منطقه است. محیطزیست زیرساختی است که تأمینکننده منابع طبیعی، ظرفیت دفع زباله و ارتباط بین انسان و محیط طبیعی است. اگر کارکرد هر یک از این سه با اختلال مواجه گردد، سکونتگاههای انسانی میتوانند به سرعت دچار اضمحلال شده و در نتیجه کاهش جمعیت، فقر، تضاد اجتماعی و بالا رفتن میزان مسائل بهداشتی، زیستمحیطی از عواقب آن خواهد بود. این ابعاد «سهگانه طلایی» اهدافی مانند بهرهوری اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفاظت محیطی را دنبال میکند. این اهداف تاکنون و به صورت سنتی به صورت جداگانه دنبال میشدند، اما با این تفکر جایگزین شدند که میتوانند بدون اینکه در تضاد با هم دیده شوند، دارای قابلیت و اهمیت برابر در نظر گرفته شده تا از این طریق به اهدافی مانند بهداشت، عدالت و کارآیی در جوامع نائل گردند. این رویکرد شاید رایجترین رویکرد به ابعاد بهزیستی باشد (خراسانی، 1391: ۴۵). ويلر16 بیان میدارد سه عنصر محیطی، اقتصادی و عدالت اجتماعی اساس زیست پذیر بودن یک شهر را نشان میدهند (سونگ17، 2011: 5).
اجتماعی: در سال ۱۹۸۷ کتابی با عنوان «شهرهای زیستپذیر» توسط سوزان و هنرى لنارد به نگارش درآمد که اصول اجتماعی شهرهای موفق اروپایی را مورد بررسی قرار داده است که به شرح زیر میباشد:
فراهم آوردن دسترسی آسان و ایمن به فضاهای شهری برای همه اعضای جامعه بهویژه کودکان، سالمندان و معلولین؛ فراهم آوردن امکان استفاده مکرر و منظم از فضا توسط ساکنان محل؛ به وجود آوردن احساس مهم بودن و احترام به نفس در افراد؛ تقویت حس تعلق به یک اجتماع با هویت؛ افزایش آگاهی و لذت از زمان حال؛ تشویق به کنجکاوی و جستجو؛ به وجود آوردن تجارت معنیدار و خاطرهانگیز؛ تسهیل فعالیتهای متفاوت و جهتدهی به فعالیت مردم؛ امکانپذیر کردن حس بودن در خانه برای افراد مختلف؛ تقویت کانالهای مستقیم بین افراد (تماس چشمی، صدا، تشخیص اصوات) (صفوی، 1392: 109).
بنابراین شهر زیستپذیر باید یک نوع حس اجتماعی قوی و محیطی دوستداشتنی برای همه ایجاد کند تا برای زندگی نیز مناسب باشد، یعنی افرادی که در یک محله زندگی میکنند باید احساس تعلق به محیط زندگی خود داشته باشند. احساس تعلق به شهر نشانگر وجود ذهنیت مثبت افراد نسبت به محل سکونت و سایر شهروندان است (فیضاللهی، 1400: 95). باید احساس توسعه مهارت و استقلال و هویت به افراد در یک شهر دست دهد. این شهر زیست پذیر، باید بدگمانی را از طریق محیطزیست مطلوب از بین ببرد. جوهره زیست پذیری یک شهر در فضای عمومی آن شکل میگیرد، یعنی شهر باید بهگونهای باشد که بیشترین تعداد گروهها، برخوردها و چالشها در محیط بیرونی شکل گیرد و میدانها و خیابانهای شهر باید حیاط اجتماعی را تقویت کند. بسیاری از اتفاقات باید در خیابان و میدانها روی دهد، برای دستیابی به این روند باید بسیاری از پدیدههای اجتماعی مانند همایشها و جشنوارهها و مناسبتهای مذهبی و ملی در داخل یک محله شکل گیرد و فضاهای عمومی برای افراد یک محله احساس مالكيت به وجود آورد. شهر زیستپذیر، شهری است که همه طبقات اجتماعی و اقتصادی را در درون خود جای میدهد و همه به یک اندازه احساس مالکیت برای یک شهر میکنند و سهم برابر میخواهند. در نهایت قابل ذکر است که بهزیستی اجتماعی وابسته به عدالت است: توزیع اجتماعی و فضایی منابع اقتصادی و زیستمحیطی به نفع عادلانه، همچنین سیستمهای حکومتی که همه شهروندان را محسوب مینماید. آزادی فردی و فرصتهای برابر از اجزای مهم تشکیل دهنده بهزیستی اجتماعی هستند (خراسانی، 1391: 45). مشارکت اجتماعی و ایفای نقش توسط شهروندان در جامعه مدنی باعث افزایش مهارت، توانایی، دانش، اعتماد به نفس و ایجاد حس انگیزش شهروندان نسبت به مداخله در سرنوشتشان میگردد (ملکی و همکاران، 1399: 98).
سه بعد اصلی ذکر شده برای زیستپذیری کاملاً به یکدیگر وابسته بوده و از هم مستقل نیستند. برای مثال سلامتی محیط نمیتواند در خوشبختی جامعه مورد معامله قرار گیرد و برعکس. ابعاد سهگانه طلایی زیست پذیری در شکل 1 نشان داده شده است:
شکل 1. نگرش سنتی به ابعاد زیستپذیری و تعامل ابعاد زیست پذیری
در زمینه تحقیق و پژوهش در رابطه به زیستپذیری با در نظر گرفتن بعد زمانی (از قدیم به جدید) میتوان 3 رویکرد مختلف را بداین شرح نام برد: الف- رویکرد تجربی به شهر زیستپذیر: دانالد اپلیارد18 نخستین کسی بود که اصطلاح زیستپذیری را در قلمروهای منحصراً فضایی مورد استفاده قرار داد و بر روی این نکته تأکید داشت که خصوصیات فیزیکی هستند که به صورت مداوم باعث بهبود وضعیت زیستپذیری مکانها میشوند. وی معتقد بود که مکانهای زیستپذیر، مکانهایی هستند که مناسب و فراهم کننده موقعیتی امن و خصوصی هستند و کودکان میتوانند در آنها فارغ از آلودگی، سروصدا، ازدحام و دیگر عناصر مزاحم، رشد و نمو داشته باشند و مردم در آن، خواب، خوراک و استراحت مطلوبی داشته باشند (بندرآباد، 1390: 36). از نظر «لنارد19»، شهرهای زیست پذیر مکانهایی برای زندگی اجتماعی و ارتباط و گفتگو هستند. این شهرها به خلق معماری و منظر خیابان و طراحی فضاهای عمومی توجه دارند که این مسئله حضور ساکنین شهر را در قلمرو عمومی و در قلب شهر میسر میکند چنین شهرهایی متعهد به کاهش ترافیک و آلودگی و بکارگیری مکانیزمها هستند. سالزانو20 معتقد است شهر زیستپذیر شهری است که در آن ارتباط بین گذشته و آینده وجود دارد زیرا به گذشتگان و آیندگان احترام میگذارد، با اتلاف منابع طبیعی مبارزه و برای حفظ آنها برای نسل بشر تلاش میکند. ابعاد فیزیکی و اجتماعی آن برای رفاه و پیشرفت اجتماع با هم همکاری کنند و فضاهای عمومی در آن کانون زندگی اجتماعی جامعه است. از یک دیدگاه، شهر زیستپذیر طیف کاملی از فعالیتها با ترکیبی از فضاهای اجتماعی در شهرها و نواحی مسکونی به صورت جذاب و پرمعنا ایجاد میکند (احدنژاد روشتی و همکاران، 1398: 134). ری اولدنبرگ (1991)21 معتقد است که یکی از اجزای کلیدی زیستپذیری اجتماعات، «مکان سوم22» آنها است، جایی که به عنوان یک فضای عمومی، زندگی در مکان اول (منزل) و مکان دوم (محل کار) را تکمیل مینماید. مکان سوم مکانهایی غیررسمی، داوطلبانه، شاد که افراد را گرد هم میآورند مانند قهوهخانهها، فروشگاهها، رستورانها هستند. یکی دیگر از اساتید دانشگاه برکلی، در یک رویکرد تئوریک به مطالعات تجربی انجام شده، نوعی از زیستپذیری را که در قالب آن، فرایندهای زندگی که در تعامل بین انسان و مکان و در جهت تأمین رضایت بیشتر انسان شکل میگیرند، ارائه میدهند (پریزادی و همکاران، 1398: 5). کریستوفر الکساندر23 (2005) به دنبال ایجاد مکانهای زیستپذیر فارغ از شرایط زمانی و مکانی از طریق بهبود شرایط فیزیکی محیط است. وی معتقد بود که زیستپذیری یک مفهوم شخصی و روانی است. وی طرفدار جبر محیطی بود و معتقد بود که مکانها دارای تأثیر مستقیم بر روی رضایت شخصی افراد هستند. نقطه شروع دیدگاه وی، نارضایتی عمیق نسبت به مکانهایی است که در اثر الگوهای توسعه مدرن موجب تهیشدن رابطه انسانها با مکانها از معنا و مفهوم شدهاند. وی طرفدار الگوهای سنتی و طبیعتگرایی است که معتقدند که طراحی مکانها باید بر مبنای سنجش نیازهای انسانی و در جهت مرتفع نمودن آنها صورت گیرد. مکانهایی که احساس تعلق را در فرد برمیانگیزند (حیدری، 1395: 71).
ب- رویکرد ادراکات افراد و مطالعات بهزیستی ذهنی: رویکرد ادراکی (فردی) به تحقیق در حوزه زیستپذیری مبتنی است بر رضایت و ارجحیت افراد جهت تعیین این موضوع که آیا یک مکان خاص، قادر به تأمین انتظارات، نیازهای فردی و رضایت نسبی افراد میباشد (پیری و همکاران، 1400: 68).
پ: رویکرد کیفیت زندگی (عینی -ذهنی): رویکرد کیفیت زندگی بر مبنای بستر جغرافیایی شکل میگیرند و زیستپذیری را بر مبنای شرایط محلی میسنجند. از نظر سوزان کاتر24 زیست پذیری عبارت است از «اندازهگیری شرایط مکان و این که این شرایط چگونه به وسیله افراد، تجربه و ارزیابی میشوند و اهمیت نسبی هر یک از این شرایط برای افراد به چه میزان است». این رویکرد، مشاهده عینی مکانهای فیزیکی را با سطوح رفتار و فعالیت که قابل دیدن و ارزیابی هستند، پیوند میدهد. این رویکرد به زیستپذیری در بین برنامهریزان و طراحان از جایگاه ویژهای برخوردار است، زیرا منجر به سیاستهای اجرایی میگردد. «روش گرایش محلی25» که به وسیله داول مایرز26 (1989) توسعه پیدا کرد، یک نمونه از تحقیقات زیست پذیری مکان محور است که دادههای عینی و ذهنی را برای نمایش تصویر دقیقتری از موضوعات کیفیت زندگی محلی مورد استفاده قرار داد. در این رویکرد به جای آن که انتخاب معیارها از قبل انجام شده باشد، این بستر در تحقیق وجود دارد که از واقعیتهای محلی بهره گرفته شود و بنابراین نتایج آن قابلیت زیادی برای اقدامات سیاسی و برنامهریزی دارند. در این روش، محققان باید به گفتگو با ذینفعان محلی بپردازند تا بتوانند آن دسته از ویژگیهایی را که باید نهایتاً به منظور فهم گرایشهای محلی موجود مورد نیاز هستند را شناسایی نماید (خراسانی، 1391: 81). در این پژوهش، رویکرد سوم یعنی رویکرد کیفیت زندگی به عنوان مبنای تحقیق قرار گرفته است. دلایل این انتخاب به شرح زیر است: رویکرد کیفیت زندگی تلفیقی از نگرش عینی موجود در رویکرد شهر زیستپذیر و نگرش ذهنی موجود در رویکرد مطالعات ذهنی است و در واقع دارای نوعی جامعیت در نگرش به مفهوم زیستپذیری است.
روش پژوهش
روش تحقیق پژوهش توصیفی - پیمایشی و ازلحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. روش جمعآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانهای و میدانی است. در روش کتابخانهای با مطالعه تحقیقات و نظریات مرتب ابعاد و شاخصهای متعدد به کاررفته در تحقیقات در ارتباط با بعد زیست پذیری اجتماعی استخراج شده است (جدول 2). سپس برای جمعآوری اطلاعات ذهنی از پرسشنامه و برای اطلاعات عینی از سالنامه آماری سال 1398 کلانشهر تبریز استفاده شده است. با توجه به ماهیت پژوهش و کسب شاخصهای مرتبط با زیستپذیری اجتماعی و وجود اطلاعات عینی و ذهنی در روند پژوهش، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار و تکنیکهای مختلفی به شرح زیر استفاده گردید:
الف) تکنیک کوکران برای مشخص کردن حجم نمونه: روشهای مختلفی برای برآورد حجم نمونه وجود دارد که از مهمترین این روشها برآورد حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و فرمول کوکران است. در پژوهش حاضر هم از روش کوکران برای برآورد حجم نمونه استفاده شده است (حافظ نیا، 1398: 144). وضعیت حجم نمونه و تعداد نمونههای مربوط به مناطق دهگانه کلانشهر تبریز در جدول 2 آمده است.
جدول شماره 2. وضعیت جمعیت و تعداد نمونههای مربوط به مناطق دهگانه تبریز
منطقه | جمعیت | مرد | زن | تعداد خانوار | بعد خانوار | تعداد نمونه |
1 | 218647 | 112628 | 106019 | 68898 | 17/3 | 53 |
2 | 196507 | 96588 | 99919 | 62348 | 15/3 | 48 |
3 | 229474 | 115934 | 113540 | 74267 | 08/3 | 56 |
4 | 315183 | 158698 | 156485 | 102481 | 07/3 | 77 |
5 | 126124 | 63484 | 62640 | 40273 | 13/3 | 31 |
6 | 98910 | 50346 | 48564 | 31917 | 10/3 | 24 |
7 | 155872 | 78930 | 76942 | 49419 | 15/3 | 38 |
8 | 29384 | 14201 | 15183 | 10191 | 88/2 | 20 |
9 | 9002 | 4722 | 4280 | 2821 | 14/3 | 20 |
10 | 187958 | 95530 | 92428 | 57902 | 24/3 | 46 |
کل تبریز | 1567061 | 791061 | 776000 | 500517 | 13/3 | 413 |
در اینجا لازم به ذکر است که تعداد نمونه اولیه پژوهش 384 نفر بوده است؛ که با توجه به تعداد خانوارهای هر منطقه، نسبتی از این حجم نمونه به آن منطقه تعلق گرفت ولی برای اطمینان بیشتر با توجه به حجم کم برخی نمونهها در برخی مناطق، تعداد کل نمونهها به 413 نفر افزایش یافت. همچنین روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان و اساتید (صوری) مورد تائید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه هم بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برابر با 89/0 درصد بود که نشانگر پایایی بالای پرسشنامه است.
ب- تکنیک آنتروپی شانون: تکنيک وزن دهی آنتروپی شانون هر چند که يک تکنيک تعیینکننده وزن است، ولی میتواند راهحلهاي بسيار مناسب و سريعی را فراهم آورد و اين همان چيزي است که تحليلگران و مديران عملياتی در زمينهي کاري خود به آن نياز دارند. مدل آنتروپی شانون که بر گرفته از تئوری اطلاعات است اولین بار توسط کلود ال وود شانون ارائه شد (صادقی روش، 1395: 115). در پژوهش حاضر با توجه به اینکه هر کدام از شاخصها و گویههای ممکن است دارای درجه اهمیت (وزن) یکسانی نبوده و برخی از عوامل اهمیت بیشتری نسبت به سایرین داشته باشند، از تکنیک آنتروپی شانون جهت وزن دهی و تعیین درجهی اهمیت هريک از عوامل استفاده شده است.
پ) تکنیک موریس اصلاح شده: روش موريس جزء روشهاي است كه برنامه عمران سازمان ملل آن را براي درجهبندی نواحي از لحاظ برخورداری (كالبدي- انساني) به كار برده است (حسین زاده دلیر، 1390: 152). براي محاسبه شاخص موريس از رابطه زير استفاده میشود:
YIJ =
که در آن Yij شاخص ناموزون موریس Xji متغیر J ام از هر i ام Xjimin حداقل مقدار j ام از هر i ام Xjimax حداکثر مقدار j ام از هر i ام. در نهايت براي پيدا كردن شاخص نهايي مطلوبیت براي هر واحد از رابطه زير استفاده میشود:
D.I =
که D.I شاخص نهایی مطلوبیت، مجموع شاخصهای ناموزون موریس و N تعداد شاخص میباشد.
ضریب شاخص اصلاح شده موریس بین صفر تا 100 نوسان دارد (بر اساس شیوه امتیازدهی گویهها بر اساس ادبیات جهانی زیست پذیری) که هر چقدر به 100 نزدیکتر باشد نشان دهنده مطلوبیت بیشتر است (جدول 3).
جدول 3- درجه مطلوبیت زیستپذیری بر اساس ادبیات جهانی زیستپذیری و خصوصیات آن
وضعیت | امتیاز | خصوصیات |
قابل قبول | 100 – 80 | عدم وجود چالش و مشکلات مربوط به یک زندگی مطلوب و استانداردهای آن. |
قابل تحمل | 80-70 | روز به روز روند زندگی در حال بهبود است ولی احتمال وجود مشکل وجود دارد. |
متوسط | 70-60 | روز به روز فاکتورهای منفی بر زندگی اثر میگذارد. |
نامطلوب | 60-50 | بهطور قابل ملاحظهای وجود زیستپذیری در زندگی محدود است. |
غیر قابل تحمل | کمتر از 50 | اکثریت جنبههای زندگی محدود و با چالشهای جدی روبهرو است. |
(EIU, 2018: 7)
بسیاری از پژوهشهای انجام گرفته با استفاده از تکنیک موریس؛ مهمترین محدودیت و نقطه ضعف مربوط به این تکنیک را، ارزش یکسان دادن به عوامل (شاخصها) مورد مطالعه ذکر کردهاند، در این پژوهش ضمن برطرف کردن این محدودیت با استفاده از روش آنتروپی شانون، با توجه به اینکه بسیاری از عوامل پژوهش در مقیاسهای مختلفی هستند، جهت یکسانسازی و قابل مقایسه نمودن این عوامل با هم دیگر، عوامل مورد مطالعه استانداردسازی شدهاند. همچنین استانداردسازی مربوط به متغیرهای منفی به گونهای بوده است که در ابتدا معکوس شدهاند (عدد یک بر آنها تقسیم شده است) تا اثر منفی بودن آنها از بین برود. در این پژوهش از رابطه زیر جهت استانداردسازی عوامل استفاده شده است.
Z =
که Z شاخص استاندارد شده، اعداد مربوط به هر درایه، مجموع اعداد مربوط به هر ستون.
شاخصهای پژوهش
اصلیترین هدف پژوهش حاضر مشخص کردن وضعیت زیستپذیری اجتماعی کلانشهر تبریز در ابعاد ذهنی – عینی و ترکیب این دو بعد (ذهنی و عینی) میباشد. شناسایی وضعیت زیستپذیری مناطق کلانشهر تبریز در سه بخش مورد بررسی قرار گرفته است که در بخش اول وضعیت مناطق کلانشهر تبریز بر اساس شاخصهای ذهنی حاصل از پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفته است. در بخش دوم وضعیت زیستپذیری اجتماعی بر اساس گویههای عینی برگرفته از سالنامه آماری سال 1398 تبریز مشخص شده و در بخش سوم نتایج حاصل از بعد ذهنی و عینی با هم ترکیب شده و یک نتیجه نهایی از وضعیت زیستپذیری اجتماعی کلانشهر تبریز ارائه شده است. در بخش پرسشنامه پاسخهای شهروندان به سؤالات موردنظر گردآوری و وارد نرمافزار SPSS21 شده و میانگین هر شاخص در منطقه محاسبه شده است. در هر کدام از این سه بخش پژوهش در ابتدا بعد از جمعآوری اطلاعات، شاخصها و گویههای پژوهش با استفاده از تکنیک برنامهریزی آنتروپی شانون وزن دهی شده و با استفاده از تکنیک موریس اصلاحی و بر اساس ادبیات جهانی وضعیت زیستپذیری مناطق مورد بررسی قرار گرفته است، در نهایت نقشههای وضعیت زیستپذیری مناطق با استفاده از نرمافزار آرک GIS ترسیم شده است؛ بنابراین متناسب با هدف مطرح شده پژوهش سؤال و فرضیه به شرح زیر میباشد:
سؤال پژوهش: وضعیت زیستپذیری اجتماعی کلانشهر تبریز در دو بعد عینی و ذهنی (ترکیب دو بعد) چگونه میباشد؟
فرضیه پژوهش: وضعیت زیستپذیری اجتماعی کلانشهر تبریز در دو بعد عینی و ذهنی (ترکیب دو بعد) مناسب نمیباشد.
در این پژوهش شاخصهای اجتماعی ذهنی و عینی زیست پذیری کلانشهر تبریز در قالب 7 شاخص و 80 گویه در جدول شماره 4 آمده است.
جدول 4 - شاخصهای و گویههای اجتماعی (ذهنی) مربوط به زیستپذیری کلانشهر تبریز
بعد | شاخص | گویه |
اجتماعی | آموزش و آگاهی عمومی | 1- کافی و مناسب بودن تعداد مدارس و مراکز آموزشی. 2- کیفیت کادر آموزشی مدارس. 3- کیفیت امکانات آموزشی و رفاهی مدارس. 4- وضعیت فرسودگی ساختمان مدارس و مراکز آموزشی. 5- کیفیت دسترسی سالم (ایمن) دانشآموزان به مدارس. 6- مناسب و کافی بودن امکانات آموزشی موجود در مدارس. 7- دسترسی دانش آموزان به کلاسهای فوقالعاده (کنکوری، تقویتی و...). 8- دسترسی به کتابخانه در منطقه و منطقههای مجاور. 9- میزان آگاهی نسبت به حقوق شهروندی. 10- میزان علاقه به انجام تکالیف شهروندی. 11- کیفیت آموزشها شهروندی در حوزههای مختلف. 12- میزان استفاده از رسانههای مکتوب. 13- میزان استفاده از رسانههای دیداری و شنیداری. 14- میزان استفاده از اینترنت و رسانههای مجازی. 15- میزان آشنایی با استارت آپها (کسبوکار اینترنتی) و خرید از آنها. |
بهداشت عمومی | 1- دسترسی به بیمارستان، درمانگاه و مراکز بهداشتی و درمانی. 2- کیفیت بیمارستان و درمانگاه. 3- دسترسی به مراکز ترک اعتیاد، ایدز و مشاوره. 4- کیفیت خدمات تخصصی – درمانی (آزمایشگاه، سونوگرافی و ...). 5- در دسترس و به اندازه بودن پزشک متخصص. 6- کیفیت بهداشت فردی و عمومی. 7- دسترسی به داروخانه در طول شبانهروز. 8- میزان برخورداری از بیمههای حمایتی و درمانی. 9- کیفیت عملکرد اورژانس 115. | |
سرمایه اجتماعی | 1- اعتماد به اهالی ساکن در منطقه. 2- اعتماد به شهرداری. 3- اعتماد به شورای شهر. 4- اعتماد به نهادهای محلهای (بسیج، مسجد و ...). 5- اعتماد به نهادهای حکومتی و حاکمیتی. 6- ارتباط با همسایگان. 7- احترام مردم منطقه نسبت به همدیگر. 8- تمایل به کمک به خانواده، دوستان و هم محلهایها در صورت نیاز به کمک. 9- عضویت در نهادهای اجتماعمحور. 10- استقبال شهرداری و شورای شهر از مشارکت مردم. 11- تمایل به مشارکت در حین انجام طرحهای عمرانی. 12- روحیه کار گروهی در بین اهالی. 13- میزان اثرگذاری زنان در تصمیمات و امور مربوط به منطقه. | |
پیوستگی و تعلق مکانی | 1- آشنایی با تاریخچه منطقه. 2- تمایل به زندگی در منطقه. 2- میزان حس دلتنگی در صورت دوری از منطقه. 4- میزان تمایل به رفتن در صورت بهبود وضعیت مالی. 5- میزان تمایل به اشتغال و سرمایهگذاری در منطقه. 6- اعتقاد به منطقه بهعنوان مناسبترین مکان برای زندگی. 7- از اینکه به دیگران بگویم در کجا (کدام منطقه و محله) زندگی میکنم افتخار میکنم. 8- دیگران برایم ارزش قائلاند. 9- امیدواری به بهبود وضعیت و شرایط زندگی در منطقه. 10- میزان تمایل به گذراندن اوقات فراغت در منطقه. 11- میزان برگزاری جشن و عزاداریها پرشور در منطقه. | |
امنیت فردی و اجتماعی | 1- میزان وقوع جرائم خشن. 2- میزان وقوع جرائم غیر خشن. 3- میزان امنیت تردد زنان در طول شبانهروز. 4- میزان امنیت تردد پیاده در شب. 5- میزان امنیت عبور از جاده و خیابانها از نظر سرعت اتومبیلها. 6- میزان امنیت تردد سواره در شبهنگام عبور از خیابان. 7- کیفیت آزادیهای فردی در منطقه. 8- وضعیت فساد اجتماعی در منطقه. 9- وجود ساکنان با سابقه کیفری در منطقه. 10- وضعیت روشنایی منطقه در شب. 11- وجود فضاهای خالی و متروکه (پاتوقهای ناامن). 12- میزان رضایت از عملکرد نیروی انتظامی در منطقه. | |
تفریحات و اوقات فراغت | 1- وجود فضای بازی مناسب برای کودکان. 2- وجود سالن و مراکز ورزشی مناسب و با کیفیت. 3- دسترسی به سالن و مراکز ورزشی. 4- وجود مکانهای مناسب برای پیادهروی و ورزش صبحگاهی. 5- وجود رستورانها و کافیشاپهای خوب و با کیفیت. 6- دسترسی به موزها. 7- کیفیت سینماها و مکانهای اجرای تئاتر. 8- کیفیت اماکن فرهنگی، تاریخی و مذهبی. | |
پویایی و سرزندگی | 1- دسترسی به مراکز خرید با پای پیاده. 2- وجود مکانهای خاص برای تجمعات و مراسمات خاص. 3- وجود فضاهای جمعی و چهره به چهره وجود. 4- وجود مغازهها و کاربریهای فعال در شب. 5- برگزاری مراسمات، جشنهای و سرگرمیهای خیابانی. 6- تنوع رنگ در فضای خیابانها. 7- وجود فضای کافی و مناسب در بازار برای حرکت و نشستن عابرین. 8- دسترسی همه افراد ساکن منطقه به یک اندازه به کاربریهای شهری. 9- امکان گذراندن اوقات فراغت در شب. 10- رضایت از شرایط زندگی در حال حاضر. 11- وجود انواع مختلف کاربریها (تجاری، تفریحی و ...). 12- وضعیت مبلمان شهری (نیمکتها، صندوق پست و ...). |
(خراسانی، 1391؛ حاتمی نژاد و همکاران، 1393؛ ساسان پور و همکاران، 1396؛ موذنی و همکاران، 1399؛ حسینآبادی و یاپنگ غراوی، 1400؛ سرگلزایی و همکارن، 1400؛ زاهدی یگانه و همکاران، 1401)
در پژوهش حاضر تعداد 25 گویه در قالب شاخص اجتماعی برای ارزیابی وضعیت زیستپذیری اجتماعی (عینی) کلانشهر تبریز بر اساس جدول شماره 5 شناسایی شدهاند
جدول 5- گویههای اجتماعی در بعد عینی مربوط به زیستپذیری کلانشهر تبریز
اجتماعی | 1- تراکم جمعیتی. 2- میزان باسوادی. 3- باسوادی زنان. 4- سرانه آموزش و تحقیقات فناوری. 5- سرانه آموزشی. 6- سرانه فرهنگی - هنری. 7- تعداد کتابخانه و قرائتخانه. 8- تعداد مراکز فرهنگی. 9- سرانه معبر. 10- سهم نسبی سفرهای پیاده (از سفرهای شهری). 11- سهم نسبی سواری شخصی (از سفرهای شهری). 12- سهم نسبی اتوبوس و تاکسی (از سفرهای شهری). 13- سرانه بهداشتی – درمانی. 14- سرانه کاربری مذهبی. 15- سرانه کاربری ورزشی. 16- سهم منطقه از مراکز آتشنشانی. 17- نسبت جایگاه سوخت به مناطق. 18- نسبت بیمارستان به مناطق. 19- سرانه کاربری مسکونی. 20- تراکم نفر در واحد مسکونی. 21- متوسط خانوار در واحد مسکونی. 22- نسبت ساختمانهای مسکونی 4 طبقه به بالا. 23- سرانه کاربری نظامی. 24- نسبت اماکن ورزشی به مناطق. 25- میزان وقوع جرم. |
(یاری قلی و همکاران، 1398؛ آسیابانی پور و همکاران، 1400)
معرفی محدوده مورد مطالعه
کلانشهر تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی، ششمین شهر پرجمعیت ایران با جمعیتی معادل 1,773,033 نفر میباشد (سازمان آمار ایران، 1395). ارتفاع این شهر از سطح دریا بیش از ۱۳۰۰ متر میباشد. شهر تبریز به جز در سمت غربی کاملاً در میان سلسله کوههای مرتفع منطقه محصور شده و به صورت مثلثگونه در امتداد شرقی و غربی شکل گرفته است؛ به این ترتیب شهر در بستر ملایم دره سرخ رود از تمامی جهان به جز در غرب به شیبهای تند کوههای پیرامون محدود میشود. این شهر 10 منطقه شهرداری دارد که بزرگترین آن از لحاظ وسعت منطقه 6 و کوچکترین آن منطقه ۸ میباشد از لحاظ جمعیتی نیز منطقه ۴ بیشترین جمعیت و منطقه ۲ کمترین جمعیت را دارد (پورمحمدی و درویشی، 1395: 9) (شکل 1).
شکل شمارهی 2- موقعیت جغرافیایی کلانشهر تبریز
یافتههای پژوهش
بررسی وضعیت بنیانهای اجتماعی کلانشهر تبریز (اطلاعات توصیفی)
چنانچه قبلاً ذکر شد جهت مطالعه وضعیت زیستپذیری کلانشهر تبریز در بعد ذهنی، با توجه به اینکه امکان مطالعه تکتک افراد جامعه وجود نداشت، از طریق روش کوکران و با توجه به جمعیت کلانشهر تبریز تعداد 413 پرسشنامه (حداقل تعداد پرسشنامهها بر هر منطقه 20 مورد بوده است) طراحی و متناسب با جمعیت هر منطقه توزیع شد. 63 درصد پاسخدهندگان به پرسشنامه مرد و 37 درصد زن بودهاند، بیشترین تعداد افراد یعنی 213 نفر (معادل 6/51 درصد) در گروه سنی 39-29 سال قرار داشتهاند، همچنین 15/49 درصد افراد (معادل 203 نفر) دارای شغل دولتی بودهاند. 151 نفر معادل 6/36 درصد دارای تحصیلات لیسانس بودهاند و بیشترین زمان مدت سکونت در مناطق تبریز مربوط به گروه بین 5 تا 9 سال بوده است (113 نفر معادل 4/27 درصد).
یافتههای استنباطی پژوهش
پس از شناسایی مهمترین شاخصها و گویههای مرتبط با زیست پذیری اجتماعی کلانشهر تبریز در بعد ذهنی، وضعیت کلی زیست پذیری اجتماعی در بعد ذهنی با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون (وزن دهی) و موریس اصلاحی مورد بررسی قرار گرفته است، سپس وضعیت زیستپذیری مناطق کلانشهر تبریز به لحاظ بعد اجتماعی (ذهنی) زیستپذیری بر اساس ادبیات جهانی زیستپذیری مشخص شده است که نتایج در جدول 6 نشان داده شده است.
جدول 6- وضعیت زیستپذیری اجتماعی (ذهنی) مناطق کلانشهر تبریز و اوزان شاخصها
منطقه | آموزش | بهداشت | اعتماد | تعلق مکانی | امنیت | اوقات فراغت | سرزندگی | نمره موریس | وضعیت |
یک | 7/75 | 6/97 | 2/37 | 6/58 | 2/55 | 3/47 | 8/18 | 8/55 | نامطلوب |
دو | 100 | 100 | 4/39 | 100 | 100 | 100 | 2/85 | 2/89 | قابل قبول |
سه | 79 | 5/77 | 7/99 | 4/93 | 6/56 | 54/3 | 3/68 | 6/75 | قابل تحمل |
چهار | 5/75 | 9/87 | 100 | 1/62 | 4/55 | 46/5 | 3/58 | 4/69 | متوسط |
پنج | 93 | 1/50 | 0 | 6/51 | 2/70 | 64/4 | 2/78 | 2/58 | نامطلوب |
شش | 4/44 | 49 | 3/82 | 7/57 | 6/53 | 6/25 | 3/33 | 4/49 | غیرقابلقبول |
هفت | 2/42 | 3/21 | 4/56 | 0 | 7/11 | 0 | 9/0 | 2/19 | غیرقابلقبول |
هشت | 3/33 | 7/90 | 4/81 | 2/67 | 5/54 | 6/26 | 100 | 8/64 | متوسط |
نه | 0 | 0 | 5/42 | 6/57 | 3/11 | 3/18 | 0 | 5/18 | غیرقابلقبول |
ده | 49 | 1/69 | 9/64 | 4/27 | 0 | 5/23 | 4 | 34 | غیرقابلقبول |
وزن | 192/0 | 165/0 | 139/0 | 119/0 | 111/0 | 132/0 | 142/0 |
|
|
تحلیل جدول 6 بیانگر آن است که از میان 7 شاخص مورد بررسی مهمترین شاخصها بر اساس اوزان به دست آمده در نتیجه تکنیک آنتروپی شانون به ترتیب عبارتاند از آموزش و بهداشت عمومی با اوزان 192/0 و 165/0. همچنین تحلیل وضعیت زیستپذیری اجتماعی در بعد ذهنی بر اساس تکنیک موریس نشان دهنده آن است که منطقه 2 با نمره موریس 24/89 در وضعیت قابل قبول (مطلوبیت) و چهار منطقه 6، 7، 9 و 10 در رتبههای آخر و وضعیت غیرقابلقبول به لحاظ زیستپذیری اجتماعی قرار میگیرند (شکل 3).
شکل شماره 3- وضعیت زیست پذیری اجتماعی در بعد ذهنی مناطق دهگانه کلانشهر تبریز
در بخش دوم، وضعیت کلانشهر تبریز به لحاظ گویههای عینی مورد ارزیابی قرار گرفته است. جهت بررسی وضعیت زیستپذیری اجتماعی تبریز بر اساس بعد عینی پس از شناسایی گویههای مربوطه وزن دهی گویهها و استانداردسازی آن وضعیت زیستپذیری بر اساس ادبیات جهانی زیستپذیری و تکنیک موریس مشخص شده است (جدول 7).
جدول شماره 7- وضعیت زیست پذیری اجتماعی (عینی) مناطق کلانشهر تبریز
منطقه | نمره نهایی موریس | وضعیت زیستپذیری |
1 | 10/33 | غیرقابلقبول |
2 | 61/59 | نامطلوب |
3 | 61/50 | نامطلوب |
4 | 61/40 | غیرقابلقبول |
5 | 27/45 | غیرقابلقبول |
6 | 78/38 | غیرقابلقبول |
7 | 29/33 | غیرقابلقبول |
8 | 82/32 | غیرقابلقبول |
9 | 54/29 | غیرقابلقبول |
10 | 94/29 | غیرقابلقبول |
بر اساس تحلیل آنتروپی شانون با اهمیتترین گویههای مرتبط با بعد اجتماعی زیستپذیری (عینی): میزان باسوادی، نسبت بیمارستان به مناطق، سرانه فرهنگی – هنری و میزان وقوع جرم با اوزان به ترتیب 066/0، 063/0، 061/0 و 057/0 میباشند. همچنین وضعیت زیستپذیری اجتماعی (عینی) کلانشهر تبریز بر اساس 25 گویه مورد بررسی مناسب نمیباشد. طوری که 10 منطقه مورد مطالعه در وضعیت نامطلوب و غیرقابلقبول قرار دارند (شکل 4)، منطقه 2 در رتبه اول و منطقه 9 در رتبه دهم قرار میگیرند.
شکل شماره 4- وضعیت زیست پذیری اجتماعی (عینی) مناطق دهگانه کلانشهر تبریز
توافقی عمومی میان محققان زیستپذیری وجود دارد که از طریق یکپارچه کردن ابعاد عینی و ذهنی زیستپذیری، امکان به دست آوردن تصویر کاملتر و مفیدتری از آن در مقیاسهای گوناگون مکانی و زمانی ایجاد میشود، بنابراین، هر ارزیابی جامعی از زیستپذیری باید دربرگیرنده جنبههای عینی و ذهنی باشد. در واقع، بهتر است که شاخصهای عینی و ذهنی با هم ترکیب شوند، زیرا شاخصهای ذهنی این اجازه را میدهند که بینشی از رضایت فرد و هرآنچه برای مردم رضایتبخش است، به دست آید و شاخصهای عینی نیز برای سنجش ابعادی از محیط که سنجش آن دشوار است، مناسب به نظر میرسند (قائدی رحمتی و جمشیدی، 1394: 67).
بررسی وضعیت زیستپذیری کلانشهر تبریز به لحاظ بعد ترکیبی اجتماعی نشان میدهد که منطقه 2 کلانشهر تبریز با نمره موریس 42/74 در وضعیت زیستپذیری قابلتحملی قرار دارد. منطقه 3 با نمره موریس 08/63 در وضعیت زیستپذیری متوسط، دو منطقه 4 و 5 به ترتیب با نمرات موریس 55 و 7/51 در وضعیت نامطلوب قرار دارند و در نهایت مناطق 8، 1، 6، 10، 7 و 9 در وضعیت زیستپذیری اجتماعی غیرقابلقبولی قرار دارند (جدول 8، شکل 5).
جدول 8- وضعیت زیستپذیری مناطق کلانشهر تبریز به لحاظ بعد اجتماعی (ذهنی و عینی)
منطقه | موریس ذهنی | موریس عینی | موریس ترکیبی | وضعیت زیست پذیری |
1 | 77/55 | 11/33 | 43/44 | غیرقابلقبول |
2 | 23/89 | 61/59 | 42/74 | قابل تحمل |
3 | 55/75 | 62/50 | 08/63 | متوسط |
4 | 38/69 | 62/40 | 55 | نامطلوب |
5 | 20/58 | 28/45 | 74/51 | نامطلوب |
6 | 41/49 | 78/38 | 09/44 | غیرقابلقبول |
7 | 20/19 | 30/33 | 24/26 | غیرقابلقبول |
8 | 81/64 | 82/32 | 81/48 | غیرقابلقبول |
9 | 53/18 | 54/29 | 03/24 | غیرقابلقبول |
10 | 98/33 | 95/29 | 96/31 | غیرقابلقبول |
شکل 5- وضعیت زیست پذیری اجتماعی (ترکیبی ذهنی و عینی) مناطق دهگانه کلانشهر تبریز
نتیجهگیری
ازآنجاییکه ایجاد یک شهر زیستپذیر یک تعهد بزرگ و پیچیده برای مدیران و برنامهریزان شهری بهحساب میآید لذا درک و شناسایی نیاز شهروندان و زیستپذیر سازی این سکونتگاهها که از چرخه رشد و توسعه شهری بازماندهاند ضروری میباشد بنابراین پژوهش حاضر با توجه به نیاز به مطالعه در زمینه زیستپذیری شهری در کلانشهر تبریز در بعد اجتماعی انجام شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که به لحاظ بعد ذهنی از 10 منطقه مورد مطالعه منطقه 2 در وضعیت قابلقبول (مطلوبیت کامل)، منطقه 3 در وضعیت مطلوبیت نسبی (قابلتحمل)، دو منطقه 4 و 8 در وضعیت متوسط و 60 درصد مناطق (شش منطقه 9، 7، 6، 10، 1 و 5) در وضعیت زیستپذیری غیرقابلتحمل و نامطلوب قرار دارند. در زمینه شاخصهای عینی زیستپذیری اجتماعی بررسی وضعیت مناطق نشانگر آن است که در سطح کلانشهر تبریز هیچ کدام از مناطق حتی در وضعیت متوسط قرار ندارند و وضعیت زیستپذیری اجتماعی این کلانشهر در بعد عینی نامطلوب میباشد. در نهایت با توجه به اینکه از 10 منطقه مورد مطالعه به لحاظ بعد ترکیبی زیستپذیری اجتماعی (دو بعد ذهنی و عینی) تنها منطقه 2 با نمره زیستپذیری 42/74 در وضعیت نسبتاً مطلوب (قابلتحمل) قرار دارد و 9 منطقه دیگر در وضعیت متوسط به پایین قرار دارند؛ میتوان چنین نتیجه گرفت که وضعیت کلی زیستپذیری اجتماعی در کلانشهر تبریز مطلوب نمیباشد که این مورد با پژوهشهای، ثاقبی و همکاران، 1401؛ زاهدی یگانه و همکاران، 1401، ساسان پور و همکاران، 1396 و پریزادی و بیگدلی، 1395 همسو میباشد؛ بنابراین فرضیه پژوهش رد میشود. از مهمترین دلایل مطلوبیت نسبی منطقه 2 کلانشهر تبریز به لحاظ زیستپذیر اجتماعی را میتوان وجود محلات بسیار با کیفیت همانند کویدانشکاه، زعفرانیه و میرداماد، به لحاظ ساختوساز ساختمانی و وجود امکانات شهر فراوان دانست همچنین میزان بودجه و درآمد شهرداری منطقه 2 نسبت به سایر مناطق بیشتر است و در کل دارای بافت منسجمتری نسبت به کل تبریز است. همچنین علت قرارگیری منطقه 4 در وضعیت نامطلوب و غیرقابلتحمل را میتوان وجود 40 درصد از بافت فرسوده شهر تبریز در این محدوده دانست، در منطقه 1 نیز به بدترین شکل ممکن پدیده حاشیهنشینی وجود دارد. لازم به ذکر است که این سطحبندی (بسیار مطلوب، مطلوب، متوسط، نامطلوب و بسیار نامطلوب) بر اساس امتیازهای نهایی کسب شده شاخصهای زیستپذیری اجتماعی در بین مناطق کلانشهر تبریز میباشد و نمیتوان وضعیت مطلوب زیستپذیری اجتماعی منطقه 2 را به صورت مطلق دانست و این رتبهبندی و امتیازهای کسب شده نسبت به وضعیت سایر مناطق کلانشهر تبریز میباشد. نتایج یافتههای این پژوهش برای سازمانهای مختلف خصوصاً شهرداریها در صورت برنامهریزی در زمینه ارتقای زیستپذیری مناطق میتواند بسیار کاربردی باشد.
از جمله محدودیتهای پژوهش حاضر با توجه به اینکه دادههای پژوهش به دو صورت پرسشنامهای و مراجعه به سازمانهای مربوطه جمعآوری شده است میتوان؛ عدم همکاری برخی از شهروندان در تکمیل پرسشنامه، عدم همکاری برخی از سازمانها و وجود بوروکراسی اداری، زمانبر بودن تکمیل پرسشنامهها با توجه به تعداد زیاد سؤالات را نام برد. نهایتاً با توجه به یافتههای پژوهش و جهت ارتقای زیستپذیری اجتماعی کلانشهر تبریز با توجه به شاخصهای و ابعاد بررسی شده پیشنهادهای زیر بیان میشود:
ü توجه ویژه به شاخص آموزش و بهداشت عمومی و ارتقاء گویههای آن خصوصاً در مناطق 8 و 9.
ü توجه ویژه در زمینه کاهش میزان جرم و ارتقاء امنیت خصوصاٌ در مناطق 7، 9 و 10.
ü برنامهریزی در جهت ایجاد و افزایش فضاهای سبز و فراهم کردن شرایط مناسب جهت گذران اوقات فراغت و سرزندگی در مناطق 7، 9 و 10.
ü تلاش در جهت بالا بردن سرانههای آموزشی، بهداشتی و ورزشی در سطح کل کلانشهر تبریز.
تقدیر و تشکر
این مقاله از طرح پسادکتری دانشگاه تبریز با شماره قرارداد 1157/ص استخراج گردیده است.
منابع:
- احدنژاد روشتی، محسن، سجادی، ژیلا و وحید یاری قلی، (1398). تحلیل و ارزیابی شاخصهای زیست پذیری در نواحی شهری مطالعه موردی: نواحی 23 گانه شهر زنجان، فصلنامه برنامهریزی منطقهای، دوره 9، شماره 34، صص 148-132.
- اسماعیل نژاد، مرتضی، اسکندری ثانی، محمد و سپیده بارزمان (1394). ارزیابی و پهنهبندی آلودگی هوای کلانشهر تبریز. فصلنامه برنامهریزی منطقهای، دوره 5، شماره 19، صص 186-173.
- آسیابانی پور، الهام، پناهی، علی، احمد زاده، حسن. (1400). سنجش و ارزیابی بعد عینی زیستپذیری شهری در مناطق دهگانۀ کلانشهر تبریز، پژوهشهای جغرافیای انسانی، دوره 53، شماره 2، 565-545.
- بندرآباد، علیرضا (1390). تدوین اصول و الگوی توسعه فضایی و شکل شهر زیستپذیر ایرانی (مورد مناطق 1، 15 و 22 شهر تهران)، رساله دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران.
- پریزادی، طاهر، بیگدلی، لیلا. (1395). سنجش زیستپذیری محلات منطقه ۱۷ شهرداری تهران، تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، 3 (1)، صص 90-65.
- پریزادی، طاهر، مرادی، مهدی، ساکی، معصومه. (1398). تحلیل زیستپذیری در محلههای بخش مرکزی شهر بروجرد، فصلنامه مطالعات شهری، دوره 8، شماره 31، صص 16-3.
- پور احمد، احمد، دربان آستانه، علیرضا، زنگنه شهرکی، سعید و شیوا پور قربان (1399). ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر زیستپذیری شهری جزیرۀ کیش، پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری، دوره 22، شماره 1، صص 22-1.
- پیری، فاطمه، ملکی، سعید، عابدی، زهرا. (1400). شناسایی عوامل مؤثر بر زیستپذیری شهری با رویکرد مدلسازی ساختاری - تفسیری (ISM). نمونه موردی: شهر ایلام، جغرافیا و توسعه ناحیهای، دوره 19، شماره 1، صص 87-53.
- ثاقبی، محمد، مافی، عزت اله، وطن پرست، مهدی. (1401). ارزیابی و سنجش زیست پذیری شهری و عوامل موثر برآن (مورد مطالعه شهر بجنورد)، تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، دوره 22، شماره 67، صص 350-335.
- جیکوبز، جین. (1961). مرگ و زندگی شهرهای بزرگ امریکایی، ترجمۀ حمیدرضا پارسی و آرزو افلاطونی، انتشارات دانشگاه تهران، تهران.
- حاتمینژاد، حسین، رضوانی، محمدرضا و فریبا خسروی کردستانی (1393). سنجش میزان زیست پذیری منطقهی دو شهر سنندج، نشریه تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، دوره 1، شماره 4، صص 37-23.
- حاتمینژاد، حسین، مدانلو جویباری، مسعود و کورش اخوان حیدری (1397). تحلیل فضایی زیست پذیری کالبدی کلانشهر اهواز، فصلنامه علمی ـ پژوهشی برنامهریزی توسعه کالبدی، دوره 4، شماره پیاپی 13، صص 23-11.
- حافظنیا، محمد رضا (1398). مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی، انتشارات سمت، تهران
- حسین زاده، دلیر (1390). برنامهریزی ناحیهای، انتشارات سمت، تهران.
- حسینآبادی، سعید، یاپنگ غراوی، محمد. (1401). ارزیابی مؤلفههای زیستپذیری اجتماعی و مدلسازی ساختاری تفسیری آنها (موردمطالعه: شهر قاین)، مطالعات جغرافیایی مناطق خشک، دوره 12، شماره 45، صص 35-14.
- حیدری، تقی (1395). ارزیابی زیست پذیری بافتهای فرسوده شهری مطالعه موردی: شهر زنجان، رساله دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهر، رساله دکتری رشته جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکده جغرافیا دانشگاه خوارزمی.
- حیدری، محمد تقی، انبارلو، علیرضا، رحمانی، مریم، طهماسبی مقدم، حسین. (1399). پایش زیستپذیری اجتماعی در مناطق فرسوده شهر با رویکرد آیندهپژوهی (مطالعه موردی؛ بافت فرسودة بخش مرکزی شهر زنجان). نشریه علمی جغرافیا و برنامهریزی، دوره 24، شماره 73، 155-121.
- خراسانی، محمدامین (1391). تبیین زیستپذیری روستاهای پیرامون شهری با رویکرد کیفیت زندگی (مطالعه موردی شهرستان ورامین)، رساله دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تهران.
- زاهدی یگانه، امیر، شمس، مجید، خادم الحسینی، احمد. (1401). تحلیل زیستپذیری شهری در کلانشهر اصفهان با تأکید بر شاخصهای اجتماعی – فرهنگی، مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی، دوره 17، شماره 4، صص 946-933.
- ساسان پور، فرزانه، سارا و حوریه اعرابی مقدم (1396). قابلیت سنجی زیست پذیری مناطق شهری ارومیه با مدل RALSPI، نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، دوره 18، شماره 48، صص 241-258.
- سرشماری نفوس و مسکن عمومی (1395). مرکز آمار ایران، تهران.
- سلیمانی مهرنجانی، محمد، تولایی، سیمین، رفیعیان، مجتبی، زنگانه، احمد و فروغ خزاعی نژاد (1395)، زیستپذیری شهری: مفهوم، اصول، ابعاد و شاخصها ، پژوهشهای جغرافیای و برنامهریزی شهری، دوره 4، شماره 1، صص 50-27.
- شماعی، علی و لیلا بیگدلی (1395). بررسی ابعاد زیستپذیری در منطقه 17 تهران، فصلنامه جغرافیا، دوره 14، شماره 60، صص 191 -171.
- صادقی روش، محمدحسن (1395). کاربرد مدل آنتروپی شانون در پهنهبندی توسعهیافتگی شهرستانهای استان یزد از دیدگاه بیابانزدایی، فضای جغرافیایی، سال 16، شماره 54. صص 133-113.
- صفوی، مریم (1392). سنجش و ارزیابی قابلیت زیست پذیری در شهر تهران و ارائه راهکارهایی جهت ارتقا آن (نمونه موردی: منطقه 2 تهران، محله درکه)، پایاننامه ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع).
- طالشی انبوهی، مرضیه، آقائی زاده، اسماعیل، جعفری و مریم مهرآبادی (1398). ارزیابی زیست پذیری در بافتهای فرسوده شهری مطالعه موردی: منطقه یک شهر قزوین، فصلنامه شهر پایدار، دوره 2، شماره 3، صص 78-59.
- فیضاللهی، علی (1400). رابطهی احساس تعلق به شهر و مشارکت اجتماعی در مدیریت شهری، مطالعات جامعه شناختی شهری، دوره 11، شماره 40، صص: 123-95.
- قائدرحمتی، صفر، جمشیدی، صدیقه. (1394). ارزیابی رابطة بین شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر (مطالعة موردی: محله های خیرآباد و عیش آباد شهر یزد)، پژوهشهای جغرافیای انسانی، دوره 47، شماره 1، صص 80-63.
- ماجدی، حمید، بندرآباد، علیرضا. (1393). بررسی معیارهای جهانی و بومی شهر زیستپذیر، هویت شهر، دوره 8، شماره 17، صص 76-65.
- ملکی، مریم، نوابخش، مهرداد، موسایی، میثم و بقایی سرابی، علی. (1399). مطالعه جامعه شناختی مشارکت پایدار مردمی در نوسازی و بازسازی بافت های فرسوده شهری (مورد مطالعه بافت فرسوده شهر تهران)، مطالعات جامعهشناختی شهری، دوره 10، شماره 34، صص 122-89.
- موذنی، مهدی، سلامتی، شهرام، آقایی، واحد. (1399). مدلسازی ساختاری زیست پذیری شهری با تأکید بر مؤلفههای اجتماعی (مطالعه موردی شهر اردبیل، فصلنامه چشمانداز شهرهای آینده، دوره 1، شماره 4، صص 100-87.
- ویسیناب، برهان، بابایی اقدم، فریدون و رسول قربانی (1398). شناسایی و اولویتبندی عوامل مرتبط با بعد اقتصادی زیستپذیری شهری (مطالعۀ موردی: کلانشهر تبریز)، پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری، دوره 7، شماره 1، صص 149-127.
- یاریقلی، وحید، احدنژادروشتی، محسن، سجادی، ژیلا. (1398). تحلیل و ارزیابی شاخصهای زیستپذیری در نواحی شهری مطالعه موردی: نواحی 23 گانه شهر زنجان، فصلنامه علمی برنامهریزی منطقهای، دوره 9، شماره 34، صص 148-132.
- Badland, H., et al., (2014), Urban liveability: Emerging lessons from Australia for exploring the potential for indicators to measure the social determinants of health, Social Science & Medicine, No. 111, PP. 64-73.
- Basu, T., Das, A., & Pereira, P. (2021). Urban livability index assessment based on land-use changes in an Indian medium-sized city (Raiganj), Geocarto International, 11 (3), 1-28.
- Economist Intelligence Unit., (2018), A summary of the livability ranking and overview, EIU.
- Kotus, J., and Rzeszewski, M., (2013), Between disorder and livability. Case of one street in post-socialist city, Cities,Vol. 32, PP. 123-134.
- Mueller, J., Lu, H., Chirkin, A., Klein, B., & Schmitt, G (2018), Citizen Design Science: A strategy for crowd-creative urban design, Cities, Vol. 72, PP. 181–188.
- Newton, P. W., (2012), Liveable and Sustainable? Socio-Technical Challenges for Twenty-First- Century Cities, Journal of Urban Technology, Vol. 19, No. 1, PP. 81-102.
- Shamaei, A., and Bigdeli, L., (2016), Study of Dimensibility of Living in District 17 of Tehran, Geography, Vol. 14, No. 60, PP. 191-171.
- Song, Y., 2011, A livable city study in china: using structural Equation models, thesis submitted in statistics, department of statistics Uppsala university.
- Stein , E .Kathleen., (2002), Communityand Quality of Life, National Ational, Washington, D.C.
- Tan, M., & Zhao, H., & Li, G., & Qu, J. (2020). Assessment of potentially toxic pollutants and urban livability in a typical resource-based city, China. Environmental Science and Pollution Research, 27, 18640–18649.
- Valcárcel-Aguiar, B., Murias, P., Rodríguez-González, D. (2019). Sustainable Urban Liveability: A Practical Proposal Based on a Composite Indicator, Sustainability, 11(1), 62- 86
- Zhan, D., et al., (2018), Assessment and determinants of satisfaction with urban livability in China, Cities, Vol. 79, PP. 92–101.
[1] * - این مقاله از طرح پسادکتری دانشگاه تبریز با شماره قرارداد 1157/ص استخراج گردیده است.
[2] - پژوهشگر پسا دکتری گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران (نویسنده مسئول).
borhanveysi@gmail.com
[3] - دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران f.babayi.ag@gmail.com
تاریخ وصول 6/2/1402 تاریخ پذیرش 16/5/1402
[4] . Kotus & Rzeszewski
[5] . Mueller
[6] . Tapsuwan
[7] . Livability
[8] . Urban Livability
[9] . Newton
[10] . Valcárcel-Aguiar
[11] . Tan
[12] . Basu
[13] . Social Livability
[14] . Anthropopolis
[15] . Rout Veenhoven
[16] . Wheeler
[17] . Song
[18] .Donald Appleyard
[19] . Lenard
[20] . Salzano
[21] .Ray Oldenberg
5.Third Places
[23] 1.Christopher Alexander
[24] 2.Susan Cutter
[25] .Community Trend Method
[26] .Dowell Myers