روابط ایران و ایالات متحده بعد از وقوع انقلاب اسلامی دچار تنش ها و واگرایی هایی شد؛ به گونه ای که دیدگاه هر یک از دو کشور در خصوص مسائل بین المللی در تعارض با یک دیگر قرار گرفت. اگرچه هر یک از دو کشور در برهه هایی تلاش کردند که پیرامون برخی مسائل که امنیت و منافع دوجانب چکیده کامل
روابط ایران و ایالات متحده بعد از وقوع انقلاب اسلامی دچار تنش ها و واگرایی هایی شد؛ به گونه ای که دیدگاه هر یک از دو کشور در خصوص مسائل بین المللی در تعارض با یک دیگر قرار گرفت. اگرچه هر یک از دو کشور در برهه هایی تلاش کردند که پیرامون برخی مسائل که امنیت و منافع دوجانبه آن ها را تضمین می نمود، به گفت وگو بپردازند، اما عوامل متعددی دست به دست هم داده و مانع تنش زدایی در روابط دوجانبه شده است. بر این اساس، سؤالی که مطرح می شود، این است که چرا بهرغم تماس ها و مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم، دو کشور ایران و آمریکا کماکان روابط رسمی دوجانبه خود را برقرار نکرده اند؟بر اساس نظریه امنیت هستیشناختی، این فرضیه مطرح می شود که دشمنی ایران و آمریکا به دلیل تعارضات مبنایی برای طرفین به امری عادی تبدیل شده است و هیچ یک از این دو کشور نمی خواهند با برقراری روابط رسمی این روند عادی را بر هم زده و امنیت هستیشناختی خود را به مخاطره اندازند.یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که با توجه به تداوم فقدان روابط رسمی و چند دهه خصومت پایدار میان ایران و امریکا و هویتی شدن منازعات مبنایی، امنیت هستی شناختیِ مبتنی بر منازعه، برای این دو کشور اهمیت فراوانی پیدا کرده است.
پرونده مقاله