معنای حقیقی عدد و نقش هنری و نمادین آن در زندگی انسان نمود چشمگیری دارد. در مقوله بندی ایده ها و طبقه بندی موضوعات دینی، عرفانی، اخلاقی، علمی، هنری، ادبی، اساطیری، سیاسی، اجتماعی و در شمارش اشیا و سنجش پدیده ها، از اعداد نمادین و مقدس استفاده فراوانی می شود. نقش شماره3 چکیده کامل
معنای حقیقی عدد و نقش هنری و نمادین آن در زندگی انسان نمود چشمگیری دارد. در مقوله بندی ایده ها و طبقه بندی موضوعات دینی، عرفانی، اخلاقی، علمی، هنری، ادبی، اساطیری، سیاسی، اجتماعی و در شمارش اشیا و سنجش پدیده ها، از اعداد نمادین و مقدس استفاده فراوانی می شود. نقش شماره3 در این میان – پس از عدد هفت- بیش از سایر اعداد است. به نظر می رسد این نکته پشتوانة فکری ویژه ای داشته باشد. از این رو شناخت آبشخور و دلایل این مسأله می تواند رمز بسامد بالای تقسیمات مبتنی بر عدد سه را تا حدی روشن کند و درک برخی ظرایف مربوط به آن را در متون عرفانی تسهیل نماید. بدین منظور در این مقاله نخست به سابقه و زمینه های کاربرد عدد سه پرداخته شده است. سپس موارد و روش های کاربرد سه در اثر عرفانی-ادبی کشف الاسرار و عده الابرار میبدی تحقیق و بررسی شده است. در نتیجة این مطالعة تحلیلی، مقام نمادین، مقدس، اساطیری و کهن الگویی عدد سه و توجه و تمایل به آن، بیشتر نمود می یابد. ساختار کلی و اجزای درونی تفسیر عرفانی کشف الاسرار بر اصل سه گانگی قرار دارد. توجه نویسندة آن به نماد سه در مقوله ها و مفاهیم سه گانه و تقسیم و تفریع موضوعات اصل اساسی این متن است. در کشف الاسرار شیوة خاصی از کاربرد عدد سه دیده می شود که ویژگی انحصاری دارد.
پرونده مقاله
از روزگاران گذشته نماد و نمادپردازی شیوه ای در بیان داستان ها و اسطوره ها بوده است. زبان به عنوان بستری برای این نمادپردازی به شمار می رفته است. حرکت اجتماعی- فرهنگی عرفان و تصوف نوعی زبان خاص را می طلبید تا فهم معانی عمیق آن برای کسانی که با این مفاهیم بیگانه ان چکیده کامل
از روزگاران گذشته نماد و نمادپردازی شیوه ای در بیان داستان ها و اسطوره ها بوده است. زبان به عنوان بستری برای این نمادپردازی به شمار می رفته است. حرکت اجتماعی- فرهنگی عرفان و تصوف نوعی زبان خاص را می طلبید تا فهم معانی عمیق آن برای کسانی که با این مفاهیم بیگانه اند، به آسانی میسّر نگردد. ابن سینا در رسالةالطیر خود و عطار در منطق الطیر از نمادهایی برای بیان مفاهیم ثانویه که خاص حوزۀ عرفان است بهره برده اند. مقالۀ حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی مقایسه ای انواع نمادها در دو متن یاد شده می پردازد. نتیجه پژوهش حاضر بیانگر این است که ابن سینا و عطار هر دو از نماد برای بیان مفاهیم عرفانی بهره برده اند؛ به گونه ای که می توان این دو اثر را داستان هایی نمادین (سمبولیک) با رنگ عرفانی دانست. بیشتر نمادهای این دو اثر بویژه منطق الطیر از جمله نمادهای وضعی (قراردادی) است. به این معنا که حاصل ابتکار و خلاقیت ابن سینا و عطار می باشد. جدای از این، می توان نمادهای سنتی (عمومی) را نیز در این دو اثر یافت.
پرونده مقاله
نسخۀ خطی حدائق الانوار، رسالۀ مفصّلی در عرفان و توحید، با نثری ساده و مرسل اثر محمدصادق بن محمدباقر قومشمی است که در دورة قاجار می زیسته و اثرش جزو آثار دورة بازگشت ادبی می باشد. مؤلف در فصل اول مقدمه، شرححال خودش را ذکر نموده و کتابش را در هشت حدیقه و هر حدیقه را در چکیده کامل
نسخۀ خطی حدائق الانوار، رسالۀ مفصّلی در عرفان و توحید، با نثری ساده و مرسل اثر محمدصادق بن محمدباقر قومشمی است که در دورة قاجار می زیسته و اثرش جزو آثار دورة بازگشت ادبی می باشد. مؤلف در فصل اول مقدمه، شرححال خودش را ذکر نموده و کتابش را در هشت حدیقه و هر حدیقه را در چند گلزار و شجره تنظیم نموده است. در این نسخه، مؤلف اشعار و حکایات زیادی از شاعران و نویسندگان دیگر آورده است. حکایتهای حدائق الانوار، نمونهای از ادبیّات داستانی در متون نثر عرفانی فارسی است. نویسنده، در این کتاب مضامین تعلیمی، اخلاقی و عرفانی را به بهترین شکل بیان نموده و از مضامین مشترک با اندیشههای امام علی(ع) در نهجالبلاغه برخوردار است. با توجه به اهمیت تاریخی و ادبی این اثر، نگارنده در این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی – مقایسهای میزان اثرپذیری مفهومی و محتوایی محمدصادق قومشمی را از نهجالبلاغه در آفرینش کتاب حدائق الانوار نمایان سازد و با محوریت مضامین و اندیشههای دینی و اخلاقی به عمدهترین مضامین مشترک این دو کتاب، از جمله تقوا و پرهیزکاری، عدالت و دادورزی، پرهیز از ظلم و ستم و احسان و نیکوکاری بپردازد.
پرونده مقاله