شبکه اجتماعی اینستاگرام با آزادی فراوان و تعاملی بودن، به مهمترین شبکه اجتماعی در مشارکت سیاسی در انتخابات ایران تبدیل شده است. در این مقاله با رویکرد به کنش گفتاری اقناعی مطالب انتخاباتی و مرتبط با آن در این پلتفورم، به ارزیابی میزان تأثیرگذاری مشارکت انتخاباتی آن پردا چکیده کامل
شبکه اجتماعی اینستاگرام با آزادی فراوان و تعاملی بودن، به مهمترین شبکه اجتماعی در مشارکت سیاسی در انتخابات ایران تبدیل شده است. در این مقاله با رویکرد به کنش گفتاری اقناعی مطالب انتخاباتی و مرتبط با آن در این پلتفورم، به ارزیابی میزان تأثیرگذاری مشارکت انتخاباتی آن پرداخته شده است. برای این منظور از روش کیفی با بررسی مطالب اینستاگرامی انتخاباتی سال 1398 مجلس در دو طیف سیاسی اصولگرا [خبرگزاری فارس، رسایی، دولت بهار و یامینپور] و جریان مقابل [علینژاد، زیباکلام و تاجزاده] با نرمافزار اطلس تی آی انجام شده است. جان سرل برای کنش گفتاری اقناع، پنج کنش تأییدی، درخواستی، بیانی، اعلانی و تعهدی بکار میبرد که در مشارکت انتخاباتی کنش تعهدی یا برنامههای آینده، مهمترین ابزار اقناعی محسوب میشود. طیف اصولگرا علاوه بر عدم ورود به مباحث انتخابات در اینستاگرام، فقط از سه کنش درخواستی، اعلانی و بیانی استفاده کرده است و کنش تعهدی که نشان از ورود جدی به انتخابات برای بهبود زندگی رأیدهندگان باشد دیده نمیشود. در حوزه مشارکت منفی اینفلوئنسرهای جریان مقابل از چهار کنش اقناعی بیانی، اعلانی، تأییدی و درخواستی استفاده کردهاند که منطبق با اهداف مشارکت منفی است. نتیجه اول آنکه در مطالب اینستاگرام مورد بررسی دو طیف سیاسی، هیچ اثری از مشارکت مثبت انتخاباتی [کنش گفتاری اقناعی تعهدی] وجود ندارد. نتیجه دوم مشارکت سیاسی در این مقاله به دو دسته منفی و مثبت تقسیم شده است که لایه خاکستری یا منفعلین که ملاک، رأی ندادن آنها است در این اثر به عنوان مشارکت منفی سیاسی با ویژگی رأی ندادن آگاهانه شناخته شده است.
پرونده مقاله
این پژوهش بر اساس نظریه گفتمان لاکلائو و موفه، نظامهای معنایی دو گفتمان رسمی/دولتی و محافظهکاری و پیکارهای گفتمانی آنها پیرامون برجام و فرآیندهای حاشیهرانی و برجستهسازی گفتمان رسانهای آنها را از طریق دو قطبیسازی آشکار ساخته است. محتواهای شش رسانه برای هر گفتمان چکیده کامل
این پژوهش بر اساس نظریه گفتمان لاکلائو و موفه، نظامهای معنایی دو گفتمان رسمی/دولتی و محافظهکاری و پیکارهای گفتمانی آنها پیرامون برجام و فرآیندهای حاشیهرانی و برجستهسازی گفتمان رسانهای آنها را از طریق دو قطبیسازی آشکار ساخته است. محتواهای شش رسانه برای هر گفتمان در دورهی 1394 لغایت 14 آبان 1397 در دو سطح خرد و کلان بررسی شد. در سطوح کلان، بر مبنای نظریهی گفتمان و در سطوح خرد تحلیل متن بر اساس دو قطبیها به مثابهی سامانهی نشانگانی مجزا صورت گرفت. تعداد 7 دوگانه (دو قطبی) در دو گفتمان رسانهای این پژوهش شناسایی شد. مفصلبندی گفتمانها در متون رسانهای معطوف به بازنمایی دو قطبی از برجستهسازی خود و حاشیهرانی دیگری همراه است. گفتمان رسمی/دولتی وقتهی رفع تحریمها و دوگانههای توافق خوب/توافق بد و شفافیت/رانت را به میدان میآورد. گفتمان محافظهکاری نیز وقتههای ایدئولوژیک تعریف کرده و دالهای مرکزی خود را معطوف غیریتسازی میکند تا سیطرهی هژمونیک دوگانههای گفتمان رقیب در قالب تعامل سازنده و دوگانهی تعامل/تقابل را بشکند. گفتمان رسمی/دولتی از طریق دالهای تهی قصد دارد نظام معنایی گفتمان خود را مفصلبندی کند. هر دو گفتمان دالهای موجود حوزهی گفتمانگونگی رقیب را با هدف ایجاد دو قطبی استخدام کردهاند. بعد از تهدید برجام، هر دو گفتمان دالهای شناور را به خدمت گرفتهاند.
پرونده مقاله
نیاز روزافزون بشر به استفاده از رایانه و به دنبال آن تولد یک میان رشته جدید تحت عنوان زبانشناسی رایانشی که در یک دهه اخیر با تلفیق دو رشته زبانشناسی و علوم رایانهای جایگاهی مجزا در دانشگاههای کشور به خود اختصاص داده است از یک سو و نیاز دانشجویان و علاقهمندان به آشن چکیده کامل
نیاز روزافزون بشر به استفاده از رایانه و به دنبال آن تولد یک میان رشته جدید تحت عنوان زبانشناسی رایانشی که در یک دهه اخیر با تلفیق دو رشته زبانشناسی و علوم رایانهای جایگاهی مجزا در دانشگاههای کشور به خود اختصاص داده است از یک سو و نیاز دانشجویان و علاقهمندان به آشنایی با و آگاهی از کارکرد زبانشناسی رایانشی و کمبود منابع فارسی در راستای توصیف این رشته از سوی دیگر، نگارنده را بر آن داشت تا ماحصل مطالعه و پژوهش خود پیرامون این رشته را در قالب مقاله پیش رو که به معرفی زبانشناسی رایانشی، عملکرد و تکنیکهای موجود در آن پرداخته، به رشته تحریر در آورد و آن را در اختیار دانشجویان بالأخص پژوهشگران زبانشناسی همگانی و محققان حوزههای مرتبط با آن قرار دهد. یافتههای پژوهش توصیفی پیش رو مشتمل بر 2 بخش در حوزه زبانشناسی رایانشی و نظریه معناشناسی قالبی میباشد که با تکیه بر منابع دست اولی که در بر گیرنده شرح مفصلی از دو رویکرد زبانشناسی رایانشی، اصول تکنیکها و چگونگی به کارگیری این میان رشته و همچنین نظریه معناشناسی قالبی است، گردآوری، مطالعه و ترجمه شده و اهم مطالب آن به شیوهای تدوین گشته که مخاطب را با سیمای کلی این میان رشتهی جدید که در حال حاضر رشتهای مستقل به شمار میرود آشنا نماید.
پرونده مقاله
هدف این تحقیق ارائه الگوی مطلوب مدیریت ارتباط رسانه ملی با اقوام ایرانی است؛ روش انجام این تحقیق، کیفی از نوع گراندد تئوری میباشند. جامعه آماری این تحقیق اساتید و خبرگان حوزه مدیریت رسانه، علوم ارتباطات اجتماعی و مدیران و معاونین ارشد سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی چکیده کامل
هدف این تحقیق ارائه الگوی مطلوب مدیریت ارتباط رسانه ملی با اقوام ایرانی است؛ روش انجام این تحقیق، کیفی از نوع گراندد تئوری میباشند. جامعه آماری این تحقیق اساتید و خبرگان حوزه مدیریت رسانه، علوم ارتباطات اجتماعی و مدیران و معاونین ارشد سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. برای مصاحبه با خبرگان برای تحلیل کامل و جامع در زمینه مدیریت ارتباط رسانه ملی با اقوام ایرانی با 30 نفر مصاحبه باز و عمیق انجام شد. نتایج نشان میدهد افزایش مشارکت قومی با تمرکز بر نیازسنجی و افکارسنجی مخاطبان قومی امکانپذیر است که راهکار ایجاد یک واحد مستقل برای پژوهش در مورد مباحث مرتبط با اقوام و راهکارهای اجرایی شدن سیاستهای رسانه ملی در زمینه اقوام ارائه شد. همچنین تولیدات رسانهای باید برگرفته از فرهنگ اقوام، استفاده از زبان محلی در برنامههای قومی، عدالت، برجستهسازی، امیدافزایی، تنوع و تکثر قومی، گفتوگو و هماندیشی اقوام، همدلی و همزبانی، معرفی الگوهای قومی، اتاق فکر، نظارت و مطالبهگری از نهادهای مسئول، بازنمایی مطلوب از اقوام در شبکههای استانی و تعامل برونسازمانی باشد.
پرونده مقاله
گردشگری در سال 2019 اقتصادی مبنی بر ده درصد تولید ناخالص جهان، یک دهم مشاغل در جهان، هفت درصد از کل صادرات و چهار درصد از کل سرمایهگذاری جهانی را به خود اختصاص داده است. لذا با توجه به سیاستهای اقتصاد بدون نفت که اهمیت صنعت گردشگری خارجی را چند برابر میکند ضروری دیده چکیده کامل
گردشگری در سال 2019 اقتصادی مبنی بر ده درصد تولید ناخالص جهان، یک دهم مشاغل در جهان، هفت درصد از کل صادرات و چهار درصد از کل سرمایهگذاری جهانی را به خود اختصاص داده است. لذا با توجه به سیاستهای اقتصاد بدون نفت که اهمیت صنعت گردشگری خارجی را چند برابر میکند ضروری دیده شد که عوامل توسعه صنعت گردشگری مورد بررسی قرار گیرد که در این مطالعه به نقش دیپلماسی رسانهای بر صنعت گردشگری پرداخته شده است. لذا هدف در این مطالعه بررسی رابطه بین دیپلماسی رسانهای و صنعت گردشگری است که از روش توصیف با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با آلفای کرونباخ 0.9 و با نمونه 250 نفری بر اساس فرمول کوکران در بین متخصصان رسانه و گردشگری اجرا شده است. در ارزیابی توصیفی پاسخگویان رونق دیپلماسی رسانهای و صنعت گردشگری را پایین در کشور ارزیابی کردهاند و در نتایج استباطی در خصوص ارتباط بین این دو متغییر از رگرسیون استفاده شده که در پنج شاخص اول صنعت گردشگری [سرمایهگذاری خارجی، تولید محتوای گردشگری سلامت، برند نمادهای شهری، قدرت نرم]، داری ضرایب تعیین قوی بودهاند و فقط نقش دیپلماسی رسانهای در هویت بخشی به شهرها با ضریب تعیین 0.04 ضعیف ارزیابی شده است.
پرونده مقاله
رسانههای نوین ارتباطی به طور فزایندهای بر بسیاری از جنبههای زندگی اجتماعی انسانها رسوخ کرده و بر نحوه کسبوکار آنها نیز تأثیر میگذارد. در واقع رسانههای اجتماعی راههای زیادی برای کارآفرینی فراهم کرده است. از سویی دیگر نقش رسانههای نوین در امر توسعه موضوعی قابل ب چکیده کامل
رسانههای نوین ارتباطی به طور فزایندهای بر بسیاری از جنبههای زندگی اجتماعی انسانها رسوخ کرده و بر نحوه کسبوکار آنها نیز تأثیر میگذارد. در واقع رسانههای اجتماعی راههای زیادی برای کارآفرینی فراهم کرده است. از سویی دیگر نقش رسانههای نوین در امر توسعه موضوعی قابل بحث است که در صورت شناخت مناسب آثار آن، میتوان در بهبود روند توسعه از آن استفاده نمود. لذا توجه به بهرهگیری از تمامی فرصتها به منظور توسعه امری پراهمیت است. به همین علت پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر رسانههای نوین ارتباطی در مهارتهای کارآفرینی و توسعه ملی با تأکید بر نقش استارت آپها صورت میگیرد. این تحقیق یک پژوهش کمی و از نوعی توصیفی - همبستگی است. بر اساس پژوهش کیفی (اعتمادی نسب، 1399)، شاخصهای مهمی که برای نقش رسانههای نوین در کارآفرینی و توسعه شناسایی شده بود، در قالب یک پرسشنامه در اختیار نمونه آماری تحقیق قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران استارت آپهای فعال در کشور است. با توجه به محدود بودن جامعه آماری (754 شرکت استارت آپی)، حجم نمونه در این تحقیق از فرمول کوکران برای جامعه محدود به دست آمده است که با توجه به نتایج فرمول، حجم نمونه 255 نفر تخمین زده شده است. دادهها با کمک نرمافزار لیزرل تجزیه و تحلیل شد و مشخص شد که هر چهار ویژگی شبکههای اجتماعی بر توسعه ملی و مهارتهای کارآفرینی تأثیر مستقیم و معناداری دارد.
پرونده مقاله
در سده اخیر کما بیش بین ایران و غرب چالشی فرهنگی وجود داشته است و پس از انقلاب اسلامی این مسأله در قالب نوعی غیریتسازی، به وضوح، زمینهساز نوعی تنش گفتمانی بوده است؛ به نحوی که در امتداد این چالش، در درون ایران نیز گفتمان سکولار در برابر گفتمان اسلامی، قرارگرفته ا چکیده کامل
در سده اخیر کما بیش بین ایران و غرب چالشی فرهنگی وجود داشته است و پس از انقلاب اسلامی این مسأله در قالب نوعی غیریتسازی، به وضوح، زمینهساز نوعی تنش گفتمانی بوده است؛ به نحوی که در امتداد این چالش، در درون ایران نیز گفتمان سکولار در برابر گفتمان اسلامی، قرارگرفته است. متأثر از این تقابل، عرصه هنر و به ویژه سینما نیز شاهد صفآرایی دو گفتمان فوق بوده است. تفکر تکخطی رویکرد سکولار به جهان، زمینهساز شکلگیری گفتمان روشن فکری در امتداد جریان فیلم فارسی میشود. این گفتمان با توجه به مبانی جهان سکولار، تلاش دارد تعریف و عناصر جدیدی را ارائه کند. در این مقاله تلاش میشود عناصر مرکزی و پیرامونی سینمای روشن فکری، تبیین شود. سپس با روش جدید نشانهشناسی گفتمانی که تلفیقی از روش تحلیل گفتمان فرکلاف و روش نشانهشناسی است، به تحلیل فیلم سینمایی خانهای روی آب که نمایندهای مناسب برای گفتمان سینمای روشن فکری است پرداخته شود. طبق یافتههای این تحقیق، عنصر مرکزی این گفتمان، اصالت دادن به غرب است و عناصر پیرامونی آن، شامل اصالت فرم، سیاهنمایی و ناامیدی، سوبژکتویسم، عدم توجه به احساسات فطری مخاطب، نگاه کارکردی به دین، عدم توجه به مذهب و نسبیگرایی میباشد.
پرونده مقاله
با گسترش شبکههای مجازی تولید و خوانش متون دچار تغییرات بنیادین گشته بطوریکه نظریات پیشین قادر به تبیین تمام واقعیت موجود نیستند. این پژوهش با استفاده از مطالعه قومنگاری شبکههای اجتماعی به دنبال تلفیق نظریه رمزگذاری-رمزگشایی و نیز مفصلبندی استوارت هال برای ترسیم مدل چکیده کامل
با گسترش شبکههای مجازی تولید و خوانش متون دچار تغییرات بنیادین گشته بطوریکه نظریات پیشین قادر به تبیین تمام واقعیت موجود نیستند. این پژوهش با استفاده از مطالعه قومنگاری شبکههای اجتماعی به دنبال تلفیق نظریه رمزگذاری-رمزگشایی و نیز مفصلبندی استوارت هال برای ترسیم مدل معناسازی کاربران ایرانی در شبکههای مجازی است. بر طبق یافتهها این فضا ویژگیهایی همچون پراکندهسازی افکار، پر و بال پیدا کردن موضوعات، حضور همزمان و یا متناوب نیروهای استراتژی و تاکتیک و مصادره و مصادره شدن دوباره فضا را دارد. علاوه بر این وجود مکانیزمهای خنثی و مکانیزمهای نفی دیگری قدرتمند شامل تروماسازی، همسانسازی امور، واکنش نسبت به سیاستگذاریهای مقدسساز، خاصیت نمایشی و تکمیل پازل خبر و مکانیزمهای مربوط به ایجاد خود جمعی بر مبنای نیروهای تاکتیک شامل آیکونسازی، اسلنگسازی و تشکیل جماعتوارهها به دنبال میدان بخشیدن به نیروهای مبتنی بر تاکتیک و به عبارتی تمام عاملانی است که در فضای رسمی قدرتی ندارند. فضای خوانشگری ایرانی با کنشگری فعال/ منفعل، مقطعی/ مداوم و کنشگریهای محدود، بینابینی و کلان نیز همراه است. در نهایت با توجه به ویژگیهای فضا و مکانیزمهای ذکر شده سه بعد شامل تولید و تفسیر جمعی متون، نادیده گرفتن خبر و گفتگوی تخالفی بر ابعاد خوانشهای هال نیز افزوده شدند که نشاندهنده توان بخشیدن فضا به تمامی عاملان برای معناسازی هستند.
پرونده مقاله