اثربخشی دیپلماسی رسانهای با رویکرد توسعه گردشگری خارجی
محورهای موضوعی : مدیریت رسانهعلیرضا قرائتی 1 , محمد سلطانی فر 2
1 - مدیریت رسانه، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
2 - مدیر گروه و دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه ازاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران/دپارتمان ارتباطات و روزنامه نگاری
کلید واژه: گردشگری, صنعت گردشگری, دیپلماسی رسانهای, دیپلماسی, قدرت نرم,
چکیده مقاله :
گردشگری در سال 2019 اقتصادی مبنی بر ده درصد تولید ناخالص جهان، یک دهم مشاغل در جهان، هفت درصد از کل صادرات و چهار درصد از کل سرمایهگذاری جهانی را به خود اختصاص داده است. لذا با توجه به سیاستهای اقتصاد بدون نفت که اهمیت صنعت گردشگری خارجی را چند برابر میکند ضروری دیده شد که عوامل توسعه صنعت گردشگری مورد بررسی قرار گیرد که در این مطالعه به نقش دیپلماسی رسانهای بر صنعت گردشگری پرداخته شده است. لذا هدف در این مطالعه بررسی رابطه بین دیپلماسی رسانهای و صنعت گردشگری است که از روش توصیف با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با آلفای کرونباخ 0.9 و با نمونه 250 نفری بر اساس فرمول کوکران در بین متخصصان رسانه و گردشگری اجرا شده است. در ارزیابی توصیفی پاسخگویان رونق دیپلماسی رسانهای و صنعت گردشگری را پایین در کشور ارزیابی کردهاند و در نتایج استباطی در خصوص ارتباط بین این دو متغییر از رگرسیون استفاده شده که در پنج شاخص اول صنعت گردشگری [سرمایهگذاری خارجی، تولید محتوای گردشگری سلامت، برند نمادهای شهری، قدرت نرم]، داری ضرایب تعیین قوی بودهاند و فقط نقش دیپلماسی رسانهای در هویت بخشی به شهرها با ضریب تعیین 0.04 ضعیف ارزیابی شده است.
Tourism in 2019 accounts for ten percent of the world's gross domestic product, one-tenth of the world's jobs, seven percent of total exports and four percent of total global investment. Therefore, considering the policies of the economy without increasing the importance of the foreign tourism industry, it was necessary to examine the factors of development of the tourism industry. In this study, the role of media diplomacy on the tourism industry is discussed. Therefore, the aim of this study was to investigate the relationship between media diplomacy and tourism industry, which was performed by cross-sectional descriptive method using a researcher-made questionnaire with Cronbach's alpha of 0.9 and a sample of 250 people based on Cochran's formula among media and tourism professionals. In the descriptive evaluation, the respondents rated the prosperity of media diplomacy and the tourism industry as low in the country, and in the inferential results, regression was used regarding the relationship between these two variables, which in the first five indicators of the tourism industry: “Soft power” have strong determinants and only the role of media diplomacy in identifying cities with a coefficient of determination of 0.04 has been assessed as weak.
اکرمینیا، محمد. و فهیم دانش، شهاب. (1397). "نقش دیپلماسی رسانهای برون مرزی در تحکیم جایگاه منطقهای ایران"، پژوهشنامه رسانه بینالملل، سال 3، شماره 3، صص. 254-276.
حیدری چیانه، رحیم. و قاسمی، وحید. (1395). "بررسی تطبیقی خطمشیهای توسعه گردشگری با تأکید بر روابط اجتماعی بین میزبان و مهمان؛ مطالعه موردی: ایران و ترکیه"، فصلنامه برنامهریزی و توسعه گردشگری، شماره 16.
رضایی، ناصر. (1393). "تحلیل جایگاه دیپلماسی عمومی در گردشگری ایران"، فصلنامه زئوپلیتیک- سال 10، شماره 2، صص. 160-188.
زاهدی، شمسالسادات. (1385). "مبانی توریسم و اکوتوریسم پایدار: با تأکید بر محیط زیست، انتشارات علامه طباطبایی.
سلطانیفر، محمد.، هاشمی، شهناز. و خانزاده، لیلا. (1391). "نقش دیپلماسی رسانهای در حفظ منافع ملی کشور"، فصلنامه راهبرد اجتماعی فرهنگی، شماره 4.
طاهری، مهدی. (1398). "نقش رسانههای برون مرزی در پیشبرد دیپلماسی گردشگری ج ا ا"، پژوهشنامه رسانه بینالملل، سال 4، صص. 257-276.
عربشاهی، احمد. و آریانفر، مرتضی. (1392). "گردشگری سلامت و قابلیتهای گردشگری پزشکی - درمانی ایران"، فصلنامه فضای گردشگری، سال 3، شماره 9، صص. 133-153.
کرامتی، مهدی. (1385). "بررسی میزان احساس امنیت در شهروندان کشور"، فصلنامه مطالعات امنیت اجتماعی، سال 2، شماره 6 و 7.
مشبکی اصفهانی، محمدرضا. (1392). "نقش محله محوری در ارتقاء هویت شهری، مطالعه مـوردی ناحیـه 7 منطقـه دو تهـران"، پایاننامه، به راهنمایی رضا تاجفر، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
نصوحیان، رضا. و توسلی نائینی، منوچهر. (1399). "محدودیتها و مشکلات قانونی سرمایهگذاری خارجی در صنعت گردشگری"، فصلنامه علمی پژوهشی نگرشی نو در جغرافیای انسانی، سال 12، شماره 2.
ویسی، هادی. (1396). "بررسی سیاستگذاری صنعت گردشگری در قوانین بالادستی جمهوری اسلامی ایران"، فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، دوره 7، شماره 25، صص. 93-112.
Arsenault, Amelia. (2009). “Public Diplomacy 2.0”, Toward a New Public Diplomacy: Redirecting U.S. Foreign Policy, edited by Phillip M. Seib (New York: Palgrave Macmillan), PP. 132-153.
Cowan, Geoff. & Cull, Nicholas. (2008). “Public Diplomacy in a Changing World Preface”, Annals of the American Academy of Political and Social Science, 616 (2008), PP. 6-8.
Cull, Nicholas. (2010). “Public Diplomacy: Seven Lessons for its Future from its Past”, Place Branding and Public Diplomacy, Vol. 6(1).
Eytan, Gilboa. (2001). “Diplomacy in the media age: Three models of uses and effects”, Diplomacy & Statecraft, Vol. 12(2), PP. 1-28, https://doi.org/10.1080/ 09592290108406201
Gilboa, Eytan. (2008). “Searching for a Theory of Public Diplomacy,” The American Annals of Political Science, Vol. 616, PP. 55-77.
Gilboa, Eytan. (2005a). “The CNN effect: The search for a communication theory of international relations”, Political Communication, Vol. 22, PP. 27-44.
Gilboa, Eytan. (2005b). “Media-broker diplomacy: When journalists become mediators”, Critical Studies in Media Communication, Vol. 22, PP. 99-120.
Jovic, Marija. (2015). “Croatian Diplomacy Assisted Position of the Tourism Product”, Corpus ID: 127487126, DOI:10.18048/2015.49-50.225.
Lirong, MA. (2010). “China’s Cultural and Public Diplomacy to Countries’ in the Middle East”, Journal of Middle Eastern and Islamic Studies (in Asia), Vol. 4(2), PP. 32-43, DOI:10.1080/19370679.2010.12023154.
Melissen, Jan. (Ed.), (2005). “The New Public Diplomacy: Soft Power in International Relations”, (Basingstoke, England; New York: Palgrave Macmillan, 2005).
Mullen Michael, G. (2009). “Strategic Communication: Getting Back to Basics”, FP: Foreign Policy (August 28, 2009). http://www. foreignpolicy.com/articles/ 2009/08/28/strategic_communication_ getting_ back_to_ basics? page=0,1.
Nicolson G, Harold. (1963). “Diplomacy (London: Oxford University Press”, 3rd edn 1963).
Nye, Joseph. (2008). “Public Diplomacy and Soft Power”, The Annals of the American Academy of Political and Social Science, Vol. 616(1), P. 94.
Riley, Patricia. & Hollihan Thomas, A. (2012). “Strategic Communication: How Governments Frame Arguments in the Media”, Exploring Argumentative Contexts, edited by Frans H. van Eemeren and Bart Garssen (Amsterdam: John Benjamins, 2012), PP. 59-78.
Shammri Alaa, Al. (2019). “The Role of Tourism Media in Promoting the city of Sharjah”, October 2019; DOI: 10.36394/ jhss/16/2A/13.
Tse S.M, Tony. (2013). “Chinese Outbound Tourism as a Form of Diplomacy”, Published 2013, Corpus ID: 154284736’ DOI:10.1080/21568316.2013.783738.
Vasko, S. & Sopova, M. (2018). “Cultural Diplomacy and Development of Cultural Tourism”, Corpus ID: 158611881, DOI:10.15308/SITCON-2018-101-105.
Vasko, Shutarov., Magdincheva-Shopova, Marija., Petroska-Angelovska, Neda. & Takovska, Marija. (2018). “CULTURAL DIPLOMACY AND DEVELOPMENT OF CULTURAL TOURISM”, Basis of cultural tourism development / Osnove razvoja kulturnog turizma, DOI: 10.15308/Sitcon-2018-101-105.
Young, Kim Dae., Hwang, Yeong-Hyeon. & Fesenmaier, Daniel R. (2005). “Modeling Tourism Advertising”, Journal of Travel Research, Vol. 44, P. 42, DOI: 10.1177/ 0047287505276590.
Zaharna, Rhonda S., Battles to, Bridges. (2010). “U.S. Strategic Communication and Public Diplomacy after 9/11”, (Basingstoke, England; New York: Palgrave Macmillan.
_||_
اکرمینیا، محمد. و فهیم دانش، شهاب. (1397). "نقش دیپلماسی رسانهای برون مرزی در تحکیم جایگاه منطقهای ایران"، پژوهشنامه رسانه بینالملل، سال 3، شماره 3، صص. 254-276.
حیدری چیانه، رحیم. و قاسمی، وحید. (1395). "بررسی تطبیقی خطمشیهای توسعه گردشگری با تأکید بر روابط اجتماعی بین میزبان و مهمان؛ مطالعه موردی: ایران و ترکیه"، فصلنامه برنامهریزی و توسعه گردشگری، شماره 16.
رضایی، ناصر. (1393). "تحلیل جایگاه دیپلماسی عمومی در گردشگری ایران"، فصلنامه زئوپلیتیک- سال 10، شماره 2، صص. 160-188.
زاهدی، شمسالسادات. (1385). "مبانی توریسم و اکوتوریسم پایدار: با تأکید بر محیط زیست، انتشارات علامه طباطبایی.
سلطانیفر، محمد.، هاشمی، شهناز. و خانزاده، لیلا. (1391). "نقش دیپلماسی رسانهای در حفظ منافع ملی کشور"، فصلنامه راهبرد اجتماعی فرهنگی، شماره 4.
طاهری، مهدی. (1398). "نقش رسانههای برون مرزی در پیشبرد دیپلماسی گردشگری ج ا ا"، پژوهشنامه رسانه بینالملل، سال 4، صص. 257-276.
عربشاهی، احمد. و آریانفر، مرتضی. (1392). "گردشگری سلامت و قابلیتهای گردشگری پزشکی - درمانی ایران"، فصلنامه فضای گردشگری، سال 3، شماره 9، صص. 133-153.
کرامتی، مهدی. (1385). "بررسی میزان احساس امنیت در شهروندان کشور"، فصلنامه مطالعات امنیت اجتماعی، سال 2، شماره 6 و 7.
مشبکی اصفهانی، محمدرضا. (1392). "نقش محله محوری در ارتقاء هویت شهری، مطالعه مـوردی ناحیـه 7 منطقـه دو تهـران"، پایاننامه، به راهنمایی رضا تاجفر، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
نصوحیان، رضا. و توسلی نائینی، منوچهر. (1399). "محدودیتها و مشکلات قانونی سرمایهگذاری خارجی در صنعت گردشگری"، فصلنامه علمی پژوهشی نگرشی نو در جغرافیای انسانی، سال 12، شماره 2.
ویسی، هادی. (1396). "بررسی سیاستگذاری صنعت گردشگری در قوانین بالادستی جمهوری اسلامی ایران"، فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، دوره 7، شماره 25، صص. 93-112.
Arsenault, Amelia. (2009). “Public Diplomacy 2.0”, Toward a New Public Diplomacy: Redirecting U.S. Foreign Policy, edited by Phillip M. Seib (New York: Palgrave Macmillan), PP. 132-153.
Cowan, Geoff. & Cull, Nicholas. (2008). “Public Diplomacy in a Changing World Preface”, Annals of the American Academy of Political and Social Science, 616 (2008), PP. 6-8.
Cull, Nicholas. (2010). “Public Diplomacy: Seven Lessons for its Future from its Past”, Place Branding and Public Diplomacy, Vol. 6(1).
Eytan, Gilboa. (2001). “Diplomacy in the media age: Three models of uses and effects”, Diplomacy & Statecraft, Vol. 12(2), PP. 1-28, https://doi.org/10.1080/ 09592290108406201
Gilboa, Eytan. (2008). “Searching for a Theory of Public Diplomacy,” The American Annals of Political Science, Vol. 616, PP. 55-77.
Gilboa, Eytan. (2005a). “The CNN effect: The search for a communication theory of international relations”, Political Communication, Vol. 22, PP. 27-44.
Gilboa, Eytan. (2005b). “Media-broker diplomacy: When journalists become mediators”, Critical Studies in Media Communication, Vol. 22, PP. 99-120.
Jovic, Marija. (2015). “Croatian Diplomacy Assisted Position of the Tourism Product”, Corpus ID: 127487126, DOI:10.18048/2015.49-50.225.
Lirong, MA. (2010). “China’s Cultural and Public Diplomacy to Countries’ in the Middle East”, Journal of Middle Eastern and Islamic Studies (in Asia), Vol. 4(2), PP. 32-43, DOI:10.1080/19370679.2010.12023154.
Melissen, Jan. (Ed.), (2005). “The New Public Diplomacy: Soft Power in International Relations”, (Basingstoke, England; New York: Palgrave Macmillan, 2005).
Mullen Michael, G. (2009). “Strategic Communication: Getting Back to Basics”, FP: Foreign Policy (August 28, 2009). http://www. foreignpolicy.com/articles/ 2009/08/28/strategic_communication_ getting_ back_to_ basics? page=0,1.
Nicolson G, Harold. (1963). “Diplomacy (London: Oxford University Press”, 3rd edn 1963).
Nye, Joseph. (2008). “Public Diplomacy and Soft Power”, The Annals of the American Academy of Political and Social Science, Vol. 616(1), P. 94.
Riley, Patricia. & Hollihan Thomas, A. (2012). “Strategic Communication: How Governments Frame Arguments in the Media”, Exploring Argumentative Contexts, edited by Frans H. van Eemeren and Bart Garssen (Amsterdam: John Benjamins, 2012), PP. 59-78.
Shammri Alaa, Al. (2019). “The Role of Tourism Media in Promoting the city of Sharjah”, October 2019; DOI: 10.36394/ jhss/16/2A/13.
Tse S.M, Tony. (2013). “Chinese Outbound Tourism as a Form of Diplomacy”, Published 2013, Corpus ID: 154284736’ DOI:10.1080/21568316.2013.783738.
Vasko, S. & Sopova, M. (2018). “Cultural Diplomacy and Development of Cultural Tourism”, Corpus ID: 158611881, DOI:10.15308/SITCON-2018-101-105.
Vasko, Shutarov., Magdincheva-Shopova, Marija., Petroska-Angelovska, Neda. & Takovska, Marija. (2018). “CULTURAL DIPLOMACY AND DEVELOPMENT OF CULTURAL TOURISM”, Basis of cultural tourism development / Osnove razvoja kulturnog turizma, DOI: 10.15308/Sitcon-2018-101-105.
Young, Kim Dae., Hwang, Yeong-Hyeon. & Fesenmaier, Daniel R. (2005). “Modeling Tourism Advertising”, Journal of Travel Research, Vol. 44, P. 42, DOI: 10.1177/ 0047287505276590.
Zaharna, Rhonda S., Battles to, Bridges. (2010). “U.S. Strategic Communication and Public Diplomacy after 9/11”, (Basingstoke, England; New York: Palgrave Macmillan.
اثربخشی دیپلماسی رسانهای با رویکرد توسعه گردشگری خارجی
چکیده فارسی
گردشگری در سال 2019 اقتصادی مبنی بر ده درصد تولید ناخالص جهان، یک دهم مشاغل در جهان، هفت درصد از کل صادرات و چهار درصد از کل سرمایه گذاری جهانی را به خود اختصاص داده است. لذا با توجه به سیاستهای اقتصاد بدون نفت که اهمیت صنعت گردشگری خارجی را چند برابر میکند ضروری دیده شد که عوامل توسعه صنعت گردشگری مورد بررسی قرار گیرد که در این مطالعه به نقش دیپلماسی رسانهای بر صنعت گردشگری پرداخته شده است.
لذا هدف در این مطالعه بررسی رابطه بین دیپلماسی رسانهای و صنعت گردشگری است که از روش توصیف با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با آلفای کرونباخ 0.9 و با نمونه 250 نفری بر اساس فرمول کوکران در بین متخصصان رسانه و گردشگری اجرا شده است. در ارزیابی توصیفی پاسخگویان رونق دیپلماسی رسانهای و صنعت گردشگری را پایین در کشور ارزیابی کردهاند و در نتایج استباطی در خصوص ارتباط بین این دو متغییر از رگرسیون استفاده شده که در پنج شاخص اول صنعت گردشگری[سرمایهگذاری خارجی، تولید محتوای گردشگری سلامت، برند نمادهای شهری، قدرت نرم]، داری ضرایب تعیین قوی بودهاند و فقط نقش دیپلماسی رسانهای در هویت بخشی به شهرها با ضریب تعیین 0.04 ضعیف ارزیابی شده است.
کلید واژهها:
دیپلماسی، دیپلماسی رسانهای، گردشگری، صنعت گردشگری، قدرت نرم
چکیده انگلیسی
Tourism in 2019 accounts for ten percent of the world's gross domestic product, one-tenth of the world's jobs, seven percent of total exports and four percent of total global investment. Therefore, considering the policies of the economy without increasing the importance of the foreign tourism industry, it was necessary to examine the factors of development of the tourism industry. In this study, the role of media diplomacy on the tourism industry is discussed.
Therefore, the aim of this study was to investigate the relationship between media diplomacy and tourism industry, which was performed by cross-sectional descriptive method using a researcher-made questionnaire with Cronbach's alpha of 0.9 and a sample of 250 people based on Cochran's formula among media and tourism professionals. In the descriptive evaluation, the respondents rated the prosperity of media diplomacy and the tourism industry as low in the country, and in the inferential results, regression was used regarding the relationship between these two variables, which in the first five indicators of the tourism industry: "Soft power] have strong determinants and only the role of media diplomacy in identifying cities with a coefficient of determination of 0.04 has been assessed as weak.
مقدمه
صنعت گردشگری مهمترین استراتژی اقتصاد بدون نفت در ایران شده است به عبارت دیگر پس از تحریمهای اقتصادی و متزلزل شدن درآمدهای نفتی، سیاستگذاران در پی جایگزینی گردشگری با درآمد حاصل از نفت بر آمدند که در قوانین بالادستی مقام معظم رهبری در «سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه» ماده 50 تاکید بر «توسعه پایدار صنعت ایرانگردی به گونهای که ایرانگردهای خارجی تا پایان برنامه ششم به حداقل پنج برابر افزایش یابد» دارند که اگر این سند در کنار اقتصاد گردشگری جهانی که در سال 2019 اقتصادی مبنی بر 8.9 تریلیون دلار یا 10.3٪ در تولید ناخالص داخلی جهان، 330 میلیون شغل که از هر 10 شغل 1 در سراسر جهان، بازدید کنندگان 1.7 تریلیون دلار (6.8٪ از کل صادرات ، 28.3٪ از صادرات خدمات جهانی) و 948 میلیارد دلار یا 4.3٪ از کل سرمایه گذاری جهانی1 را به خود اختصاص داده گذاشته شود اهمیت صنعت گردشگری بهتر درک خواهد شد.
برای توسعه صنعت گردشگری دو رویکرد وجود دارد عوامل زمینهای و سیاستگذاری گردشگری (ویسی 1396، 100) که عوامل زمینهای مربوط به جاذبههای گردشگری، امکانات رفاهی، امنیت، فرهنگ، تبلیغات و غیره است که جنبه زیرساختی در هر کشوری را دارند که در این مطالعه برای توسعه گردشگری بر روی دیپلماسی رسانهای به عنوان بخشی ناشناخته از تبلیغات جذب گردشگری متمرکز شده است به مفهوم دیگر برای تبلیغات گردشگری ابزارهای متفاوتی وجود دارد که با توجه به شرایط و نیازها از هریک از آنها استفاده میشود اما تاکنون به موضوع دیپلماسی رسانهای در گردشگری پرداخته نشده در صورتی که دیپلماسی رسانهای ظرفیت گستردهای را در توسعه صنعت گردشگری دارد.
هدف در این مطالعه بررسی نقش و تاثیر دیپلماسی رسانهای بر صنعت گردشگری است تا در صورت اثبات این تاثیر، در سیاستگذاریها و برنامه ریزیهای توسعه صنعت گردشگری، دیپلماسی رسانهای نیز به عنوان یک متغییر تاثیرگذار آورده شود به عبارت دیگر در کشورهایی که بیشترین گردشگران خارجی را داند رسانهها خودجوش وظایف دیپلماسی رسانهای را در جذب گردشگران خارجی ایفا مینمایند و نیاز به سیاستگذاری و دستورالعملها نیست در صوری که با توجه به دولتی بودن رسانهها در ایران، باید به مانند کشور چین، در تمامی ابعاد برنامه ریزی دولتی برای رسانهها وجود داشته باشد که این مطالعه ضرورت موضوع را برای دستاندرکاران مشخص خواهد ساخت.
این مطالعه از نوع میان رشتهای است که در صدد بهرهگیری از دانش دیپلماسی رسانهای برای توسعه صنعت گردشگری است به عبارت دیگر موضوع این بررسی، یک مطالعه در صدد پیوند میان رسانه، امور بینالملل و گردشگری است. لذا ابتدا به مبانی نظری در حوزه دیپلماسی رسانهای و عمومی خواهد پرداخت، چرا که بر خلاف تصور در حوزه گردشگری، دیپلماسی رسانهای کمتر مورد توجه قرار گرفته است و حتی در تحقیقات به زبان انگلیسی نیز این موضوع دیده نمیشود. برای تکراری نشدن مطلب، تعاریف شاخصهای صنعت گردشگری در این مطالعه که شامل شش شاخص سرمایهگذاری خارجی، تولید محتوای گردشگری سلامت، برند نمادهای شهری، قدرت نرم، احساس امنیت و هویت بخشی شهری احصا شده است در بخش تحلیل آورده میشود.
تغییر پارادیامهای دیپلماسی
رفتار دیپلماسی در غرب طی چند دهه گذشته به طرز چشمگیری تغییر کرده است. در طول جنگ سرد، دیپلماتها بیشتر به طور مخفیانه مذاکره میکردند و اگر اهداف و اهداف استراتژیک آنها با مردم در میان گذاشته میشد، رسماً توسط رهبران یا نمایندگان آنها اعلام میشدند. رسانهها از این بحثهای دیپلماتیک و جنجالهای سیاست خارجی در داستانهایی که با ارزشهای ملی، سیاسی و فرهنگی کشورشان همسو بود، گزارش میدادند و روایتهای عمدتاً دلسوزانهای را ارائه میدادند که از ابتکارات دیپلماتیک کشورشان پشتیبانی میکرد، نه اینکه آنها را مورد تردید قرار دهند.
امروزه دیپلماسی خارجی به طور فزایندهای در حوزه جهانی انجام میشود و سیاست خارجی نه تنها توسط رهبران و دیپلماتها بلکه توسط اتاقهای فکر، جنبشهای مردمی، دانشگاهیان، شرکتهای چند ملیتی و سازمانهای غیردولتی شکل میگیرد، هر یک دیدگاهها و استدلالهای خود را با ترکیبی از اطلاعات و نظرات که به گفتگوهای عمومی گستردهتر منجر میشود شکل میدهند.
در دنیایی که شبکههای ارتباطی کاملاً متصل به هم هستند، سیاست خارجی اکنون نه تنها از طریق بحث و گفتگوهای چهره به چهره و دفاتر سیاسی و دیپلماتها بلکه از طریق روایتها نیز انجام میشود. که در یک سیستم رسانهای در دسترس جهانی تکامل مییابند. این فصل ظهور استدلالهای عمومی واسطهای را که بخشی از آنها دیپلماسی عمومی، بخشی تفسیر و اختلاف نظر فردی و بخشی دیگر روزنامه نگاری صلح و درگیری در فضای پیچیده رسانهای جهانی است را تشکیل میدهد (Riley 2014, 231). به این ترتیب دیپلماسی نوین دیگر وابسته به مقامات رسمی نبوده بلکه تمامی شهروندان و ابزارهای ارتباطی نیز بخش عمدهای از آن شده است. که در این میان حاکمیتهایی که حکمرانی خوب داشته باشند میتوانند از این امکان به دست آمده در راستای منافع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود استفاده کامل را ببرند و به طور مثال امروزه دیپلماسی گردشگری هم در مبدأ [چین] و هم در مقصد [فرانسه] میتوانند در راستای قدرت نرم منافع دیپلماتیک خود عمل نمایند. دیپلماسی نوین در راستای تامین منافع اقتصادی نیز موثر است که در حوزه گردشگری جذب گردشگر و منافع اقتصادی آن برای هر کشور از اهمیت شایان توجهای برخوردار است. در ادامه دو دیپلماسی رسانهای و عمومی به عنوان پارادایمهای نوین توضیح داده میشوند.
دیپلماسی رسانهای
دیپلماسی رسانهای به یکی از ابزارهای اصلی سیاست خارجی تبدیل شده است و ژورنالیستها بیشتر و با شدت بیشتری درگیر وقایع و فرایندهای دیپلماتیک هستند. حتی گاهی اوقات آنها فرایندهای دیپلماتیک را آغاز میکنند. روشهای مختلفی وجود دارد که رسانهها میتوانند به دیپلماسی کمک کنند یا مانع آن شوند. رسانهها هم به عنوان یک بازیگر مستقل و هم به عنوان ابزاری در دست سیاستگذاران و ژورنالیستها عمل میکنند.
پوشش رسانهای مذاکرات و نشستهای اجلاس سران بین المللی، عمدتاً مخفی، رسمی و دیپلماسی حرفهای را متحول کرد. دیپلماسی جدید به دلیل سه تغییر انقلابی به هم پیوسته در ارتباطات جمعی، سیاست و روابط بین الملل، به عنصری غالب در روابط بین الملل معاصر تغییر کرده است. اولاً، انقلاب در فن آوریهای ارتباطی باعث ایجاد اخبار جدید در شبکههای جهانی مانند اینترنشنال، بی بی سی جهانی، اسکای نیوز و الجزیره (اخبار تلویزیون ماهواره ای عربی؛ بیبیسی، سیانان ، اخبار 24 ساعته) شد که اغلب قادر به پخش زنده میباشند، تقریباً پیشرفت قابل توجهی در انعکاس لحظهای حوادث در هر مکان از جهان وجود دارد ("ارتباطات بین المللی ؛ تلویزیون بین المللی"). به این موضوع باید اینترنت را اضافه کرد که انقلابی در ارتباطات بین مردم، جوامع و سازمانها در سراسر جهان ایجاد کرده است. دوم، انقلاب «سیاست مشارکت» تغییر فزایندهای در روندهای سیاسی ایجاد کرده و بسیاری از جوامع را از خودکامگی به دموکراسی تبدیل کرده است. سوم، انقلاب در روابط بین الملل اهداف و ابزار سیاست خارجی را دگرگون کرده است. چهره و شهرت مطلوب در سراسر جهان که از طریق جاذبه و اقناع حاصل میشود (قدرت نرم) اهمیت بیشتری نسبت به سرزمین، دسترسی و مواد اولیه به دست آمده از طریق اقدامات نظامی و اقتصادی (قدرت سخت) پیدا کرد. امروزه تصویر و شهرت بیش از قدرت نظامی و هستهای وضعیت و نفوذ دولتها، رهبران و بازیگران غیر دولتی را تعیین میکند(Gilboa 2005b, 105).
سیاستمداران، دیپلماتها و دانشمندان اظهار داشتند که همگرایی این انقلابها ایجاد انواع جدیدی از تعاملات بین رسانهها و دیپلماسی و اصطلاحات جدیدی برای توصیف آنها است مانند "دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانهای، دیپلماسی تلویزیونی، دیپلماسی پوپولیستی، دیپلماسی فوری، تیتر دیپلماسی، دورکاری، فتوپلوماسی و تله پلوماسی. چندین متخصص استدلال کردهاند که اخبار تلویزیونی جهانی اکنون خارج از کشور است و حتی یک فرضیه، "اثر CNN" ، برای توصیف و تجزیه و تحلیل این پدیده ایجاد کردهاند (Gilboa 2005a). چندین مورد از این اصطلاحات چیزی بیش از حقههای زبانی نیستند، اما همه آنها نمایانگر تلاشی برای به دست آوردن جایگاه رو به رشد رسانهها در دیپلماسی است.
اولین تلاشهای علمی برای تعریف و توضیح دیپلماسی رسانهای مبهم و گیج کننده بود. کارل2 (1982) دیپلماسی رسانهای را برابر با دیپلماسی آشکار - صرف قرار گرفتن دیپلماسی در برابر رسانهها و افکار عمومی و استفاده از رسانه های جمعی مانند "صدای آمریکا" برای تأثیرگذاری بر "افکار عمومی" در یک جامعه خارجی دانسته است. دیپلماسی رسانهای فقط نقشی است که رسانه در دیپلماسی و سیاست خارجی بازی میکند.
آمون3 (2001) دیپلماسی رسانهای را به جایگاه «الگوی جدید» دیپلماسی ارتقا داد. وی ادعا کرد که تغییرات پارادایمی هم در ارتباطات و هم در دیپلماسی الگوی جدیدی از سیاستهای جهانی را بوجود آورد، که وی آن را "تلهدیپلماسی4" نامید. وی توضیح داد که ظهور و گسترش پوشش خبری اخبار جهانی در زمان واقعی باعث تغییر در ارتباطات شده است، در حالی که "دیپلماسی جدید" که عمدتا با گشودگی مشخص میشود، باعث تغییر در سیاستگذاری خارجی میشود. نتیجه ، تله دیپلماسی، روشهای دیپلماتیک موجود را جابجا کرده است و برای اولین بار در تاریخ بشر، تحت شرایط خاص، سیاست را نیز پیش میبرد و نتایج دیپلماتیک را تعیین میکند. آمون بیش از حد پیش رفت زیرا شواهد و مطالعات موردی او ادعاهای پارادایمی او را تأیید نمیکند.
چندین محقق تعاریف و رویکردهای بسیار دقیق تر و پیچیده تری ارائه داده اند. کوهن5 (1986 ، 7) پیشنهاد کرد که دیپلماسی رسانهای سه وظیفه سیاست گذاری را انجام میدهد: انجام دیپلماسی عمومی، ارسال سیگنال به سایر دولتها و کسب اطلاعات در مورد وقایع جهان. با این حال، این روش میخواهد دیپلماسی رسانهای را به عنوان بخشی از دیپلماسی عمومی و به نوعی متمایز از آن توصیف کند. راونسلی6 (1995) بین دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسانهای تفاوت قائل شد: در اولی، سیاستگذاران از رسانهها برای مخاطب قرار دادن مردم خارجی استفاده میکنند و در دومی آنها مقامات دولتی را مورد خطاب قرار میدهند. گیلبوا 7(2000) بین سه کاربرد رسانه در دیپلماسی تمایز قائل شد: دیپلماسی عمومی، جایی که بازیگران دولتی و غیر دولتی از رسانهها و کانالهای ارتباطی دیگر برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی در جوامع خارجی استفاده میکنند. دیپلماسی رسانهای، جایی که مقامات از رسانهها برای تحقیق و ترویج منافع متقابل، از جمله حل تعارض استفاده میکنند و دیپلماسی دلال رسانه، جایی که روزنامه نگاران به طور موقت نقش دیپلماتها را بر عهده میگیرند و به عنوان میانجی در مذاکرات بین المللی فعالیت میکنند. در این طرح مفهومی، دیپلماسی رسانهای به استفاده رهبران از رسانهها برای ابراز علاقه به مذاکره، ایجاد اعتماد به نفس و بسیج حمایت عمومی از توافقات اشاره دارد. (Gilboa 2005a, 31)
دیپلماسی عمومی
اصطلاح "دیپلماسی عمومی" از سال 1965 وقتی ادموند گالیون، دیپلمات سابق آمریكا و سپس رئیس دانشگاه تافتز، روندی را توصیف كرد كه از طریق آن دولتها سعی میكنند افكار عمومی را در سایر كشورها تحت تأثیر قرار دهند (Cowan and Cull 2008,8). از دیدگاه گالیون، این فرایند شامل همه فعالیتهای ارتباطی که این هدف را احاطه کرده میباشد از جمله فعالیتهای گستردهتر مانند تعامل با خبرنگاران خارجی و آموزش ارتباطات بین فرهنگی.
محور اصلی دیپلماسی عمومی اولیه "دیپلماسی اطلاعاتی" بود - توسعه و انتقال اطلاعات از یک کشور- ملت به کشور دیگر برای دستیابی به نتایج خاص(Zaharna 2010, 138). دیپلماسی عمومی اطلاعاتی از یک مدل ارتباطی پخش8 و یک طرفه استفاده میکرد که در ایالات متحده با پروژههای طولانی مدت مانند صدای آمریکا و رادیو ماری متولد شد. این روش بسیار کنترل شده و با استفاده از نظرسنجی افکار عمومی و تحقیقات مخاطبان با هدف مهندسی و طراحی کمپینهای اطلاعاتی تشکیل میشود (Ibid.,13).
با این حال اخیراً، تمایزات بین سیاست خارجی، دیپلماسی و دیپلماسی عمومی کمرنگ شده است، زیرا رهبران و کارشناسان ارتباطات شروع به درک این موضوع کردند که تعاملات یک ملت با مردم خارجی و پیش بینی اعتبار آن به بخشی ضروری از یک کشور تبدیل شده است. ایتان گیلبوا استدلال میکند که انقلاب ارتباطی که رادیو، تلویزیون و اینترنت را به خانه مردم آورد و باعث ایجاد شبکههای خبری جهانی مانند CNN International ، BBC World و الجزیره شد، حوزه عمومی محدود را به میلیونها نفر تعمیم داد و محیطی را ایجاد کرد که «اعتبار9 و وجهه» یک ملت ممکن است به اندازه تسلیحات، اقتصاد، مواد خام، زمین و دسترسی آبراهها و قلمرو با ارزش یا مهمتر باشد(Gilboa 2008,55).
با این وجود ایجاد اعتبار از طریق پیام رسانی ساده و تبلیغات شخصی امکان پذیر نیست - این امر مستلزم ایجاد روابط و ایجاد شبکههایی با مردم خارجی و بازیگران جامعه مدنی است(Melissen,2005.32). جوزف نای10 از استراتژی ابزاری دیپلماتیکی به نام "قدرت نرم" در مقابل قدرت سخت نظامی نام میبرد. قدرت نرم شامل بسیاری از تاکتیکهای ارتباطی مانند نفوذ، اقناع، فریب و جذب میشود این دیپلماسی عمومی جدید ذاتاً مبتنی بر «رابطه11» است، هرچند گاهی اغوا کننده است اما در درجه اول بر گفتمان و گفت و گو متمرکز است که "دیگران را به دنبال همان نتایج خواهند کشاند(Nye2008, 94).
زاهارنا12 دیپلماسی عمومی فعلی را " تئوری رابطهای" تعریف میکند. این طرح "تمرکز بر ایجاد روابط و حفظ ساختارهای اجتماعی برای حل مشکلات ارتباطی برای پیشبرد اهداف سیاسی است" را شامل میشود. به گفته نیکلاس کول13، دستیابی به رابطه حیاتی است، زیرا دیپلماسی عمومی با عملکرد بالا کمتر به تبلیغات یک طرفه متقاعد میشود تا تأثیر متقابل و تسهیل تعامل بین مردم(Cull,2010,12).
آملیا آرسنول14 اعتقاد دارد که آخرین تغییر در دیپلماسی عمومی، مبتنی بر اینترنت است. فعالیتهای دیپلماسی به دلیل افزایش جهانی استفاده از اینترنت، موانع کمی برای جریان اطلاعاتی ایجاد شده است. ارتباطات چند جهته هستند و توسط منابع مختلف تولید و منتشر میشوند و نه اینکه فقط توسط یک دولت یا منبع خبری تولید شده باشند. در این بوم شناسی رسانهای؛ مخاطب منفعل، هم با تولید و هم با مصرف محتوای مرتبط، و هم به طور قابل توجهی از قابلیت زنده ماندن مدلهای اطلاعاتی "یک به بسیاری"، به یک مخاطب فعال تبدیل میشود. در این دوره از دیپلماسی، برخی اوقات ذینفعان به عنوان همکاری شناخته میشوند و ارتباطات یکی از اهداف دیپلماسی شده است (Arsenault, 2009, 135).
جیمز پامنت15 خاطرنشان میکند که اگرچه دیپلماسی عمومی پیچیده تر شده است، اما رویکردهای سنتی ارتباطات رسانهای همچنان باقی مانده است. پیام رسانهای به عنوان ارتباط یک طرفه مورد استفاده قرار نمیگیرند بلکه اکنون از دریچه ارتباطات استراتژیک ساخته میشوند. پیامهای سیاست خارجی، اغلب به عنوان دیپلماسی رسانهای یاد میشود، دیپلماسی باید با دانش رابطه ساخته شود که احتمالاً توسط بسیاری از مخاطبان دیده یا شنیده میشود، که هر یک از آنها درک فرهنگی، جهان بینی و اهداف خاص خود را اعمال میکنند. بنابراین آنچه در واشنگتن یا توکیو گفته می شود در قاهره و شانگهای شنیده میشود و البته اغلب کاملاً متفاوت شنیده میشود. (Riley, 2012, 59 )
محققان ارتباطات استراتژیک خاطرنشان میکنند که فرایند سیاستگذاری و فرایندهای دیپلماسی رسانهای باید با یکدیگر همخوانی داشته باشند. همیشه برای رهبران آشکار بوده است که کمپینهای ارتباطی خلاقانه و پول زیادی قادر به نجات انتخاب سیاستهای ضعیفی نیستند که توسط دولت تجویز میشود. فرآیند ارتباطات یکپارچه باید با پیش بینی پاسخهای احتمالی ذینفعان متعدد، متحدان، احزاب بی طرف و دشمنان طراحی شود و باید شامل تجزیه و تحلیل هایی باشد که به رهبران و کارکنان آنها کمک میکند تا تأثیر پیامها و سیاستها را مرتب کنند (Mullen, 2009; 67).
نشانگرهای دیپلماسی عمومی و گرشگری
در دنیای مدرن، فرهنگ یکی از ارزشمندترین گنجینههای یک ملت است. محتوای فرهنگی راه و ابزاری است که فرهنگ و دیپلماسی عمومی با آن مأموریت خود را انجام میدهند. این فرهنگ مشخصه هر ملتی است، یعنی اثر انگشت قابل شناسایی یا همان DNA در سطح بین المللی است. به این ترتیب هر شخص یا جمع، فرهنگ خاص خود، سیستم ارزشها، ایده آلهای خاص خود، سبک و شیوه زندگی خود را دارند.
فرهنگ سادهترین، سریعترین و موثرترین راه در تبادل اطلاعات دو طرفه، برای نیازهای مخاطبان در زمینههای مختلف فرهنگی است. دیپلماسی عمومی میتواند آگاهی مردم را از یک کشور افزایش دهد (برای تشویق آنها به فکر کردن در مورد آن، بازسازی تصاویر برای آن، تغییر نگرشهای منفی)، افزایش احترام به یک کشور (ایجاد برداشتهای مثبت)، علاقه مردم به یک کشور (برای تقویت پیوندها، از برنامههای آموزشی تا همکاری علمی، برای تشویق مردم برای دیدن کشور به عنوان یک مقصد جذاب برای گردشگری، برای مطالعه، یادگیری آنلاین، تشویق خرید محصولات، تشویق و جستجوی ارزشهای خاص) و تأثیرگذاری بر مردم (تشویق شرکتها به سرمایه گذاری، یعنی مردم از مواضع ما یا سیاستمداران ما حمایت کنید و به عنوان یک شریک به ما مراجعه کنید) (Vasko, 2018, 102).
بسیاری از موسسات، آژانسها و رسانههای مشهور جهان حداقل سالانه لیستی از جذابترین یا ارجحترین مقصد سفر یا مکانهای زندگی در جهان را منتشر میکنند و بخشی از لیستهای ایجاد شده با پارامترهای کاملاً دقیق و یک روش شناخته شده بین المللی منتشر میکنند. مکانها، مناطق یا کشورهایی که به طور منظم در این لیستها قرار دارند معمولاً مقصد مورد نظر برای بازدید هستند و دلایلی که برای چنین رتبه بندی انجام میشود معمولاً ماهیت فرهنگی دارد.
میراث فرهنگی ارزشمند، سنتها و آداب و رسوم اصیل حفظ شده، غذاهای محلی یا ملی محبوب، معماری مقدس و شهری قابل شناسایی، متداولترین ارزشهایی هستند که نیازهای گردشگران را در جهان پیوند میدهند. تحقیقات سازمان جهانی جهانگردی سازمان ملل (UNWTO)، و به ویژه از طریق نشریه "اولویتهای جهانگردی" (که هر سال سه بار برای بازدیدهای بین المللی و درآمد حاصل از آنها منتشر میشود)، و همچنین نظرسنجیهای یورو، همیشه اهمیت خود را دارند ارتباط با کلیه کشورها و همچنین افراد مرتبط با جهانگردی ایجادمیکنند (www.unwto org).
با تجزیه و تحلیل ده سایت تخصصی آژانسهای تحقیقاتی (Travellers Choice ، US News and World Report ، Monocle ، My Destination ، Trip Advisor)، میتوان فهمید که برنامه کشورهای پر بازدید در جهان تقریباً یکسان است، جایی که فرانسه در رأس آن قرار دارد سالها مقام اول را دارد (با بیش از 80 میلیون گردشگر سالانه)، و این رتبه بندی به طور منظم در ایالات متحده، چین، ایتالیا، اسپانیا، ترکیه، انگلیس، مکزیک، آلمان و روسیه قرار دارد. همه این کشورها علاوه بر منابع طبیعی استثنایی که دارند، جذابیت خود را مدیون برند کاملاً منظمی طراحی شده و نمایه فرهنگی قابل تشخیص هستند که باعث میشود آنها در میخانههای خارجی در تمام نصف النهارهای جهان متفاوت، اما قابل شناسایی و توصیه باشند. اینها کشورهایی نادر با یک سنت دیپلماتیک قوی، اما همچنین با بسیاری از دیپلماسی فرهنگی معاصر و گسترده هستند،. اهداف مطالعه و کاملاً طراحی شده دیپلماسی فرهنگی آنها توسط صدها مرکز فرهنگی و موسسه مستقر در سراسر جهان انجام میشود ((شورای انگلیس، مراکز فرهنگی فرانسه، مراکز سروانتس، موسسات گوته، مراکز دانت آلیگیری، مراکز تکا، مراکز اطلاعات فرهنگی روسیه، مراکز کنفوسیوس، کتابخانههای آمریکا))16 و همچنین ارتش عظیمی از دیپلماتهای آموزش دیده حرفهای، با حمایت مداوم مالی دولت و همچنین مشاركتهای خصوصی و بنیادهای خصوصی آنها را پشتیبانی میکنند. (Wyszomirski and Schneider, 2006). مأموریت، چشم انداز و اهداف این مراکز فرهنگی کاملاً منطبق با اهداف گردشگری فرهنگی است، یعنی از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و جامع زمینه فرهنگی اقدام، و از طریق تشخیص نیازهای واقعی فرهنگی مخاطبان خارجی، برای ترویج و جذابیت ارزشهای فرهنگی و ایجاد مطلوبترین تصویر از فرهنگ خود انجام می دهند(Vasko, 2018, 103).
پیشینه دیپلماسی رسانهای و گردشگری
دیپلماسی رسانهای و گردشگری موضوع جدیدی است که با بررسی تحقیقات داخلی و خارجی، تا کنون به آن پرداخته نشده است و این مطالعه در صدد بررسی آن از زوایای مختلف میباشد که در ادامه به تحقیقات موجود اشارهای مختصر میشود.
طاهری (1398) در مقاله «نقش رسانههای برون مرزی در پیشبرد دیپلماسی گردشگری ج ا ام» به نقش توریسم به عنوان قدرت نرم17 اشاره دارد که در مقابل قدرت سخت [نظامی] قرار داده است و معتقد است که دیپلماسی فرهنگی هم میتواند تصویر مثبت از ایرانیان در گردشگران ایجاد نماید و هم کلیشههای ایرانیان نسبت به خارجیها را واقعی نماید که در این راستا به سند چشم انداز 20 ساله به عنوان سند قوانین بالادستی اشاره کردهاند. مشکل این تحقیق این است که وارد دیپلماسی رسانهای و کارکردهای دیپلماتیک گردشگری نشده است. «تحلیل جایگاه دیپلماسی عمومی در گردشگری ایران» (رضایی 1393) دومین مطلب مرتبط است که پس از تعاریف به دو سوال بی پاسخ یکم آیا عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور در ورود گردشگر درست بوده است و دوم پیامدهای دیپلماسی گردشگری جه چیزهایی هستند؟ بسنده کرده است.
در مطالعات خارجی ماریا جوویچ در مقاله «دیپلماسی کرواسی به جایگاه محصول گردشگری کمک می کند» پس از بیان اهمیت گردشگری به سیاست گذاری دیپلماسی کرواسی برای جذب گردشگران خارجی تا سال 2020 اشاره دارد که به عنوان سرفصلی مجزا در قوانین کرواسی قرار گرفته است(Jovic 2015). «دیپلماسی فرهنگی و توسعه گردشگری فرهنگی» مقاله واسکو و سوا است که معتقد است فرصتهای توسعه گردشگری فرهنگی میتواند به راحتی و در اسرع وقت؛ باعث جذب گردشگران خارجی شود و به نسبت روشهای دیگر جذب گردشگر، سهل و سادهتر میباشد (Vasko & Sopova 2018). الشمری در مطالب «نقش رسانههای گردشگری در ترویج شهر شارجه» میآورد: سازمانهای رسانهای این کشور، مسئولیت تأمین گردشگری رسانهای را به عنوان بخشی از مأموریت خود پذیرفتهاند و این رسانهها دیدگاههای منتقدین در خصوص ضعفها و یا ابتکارات جدید را میپذیرند که در این راستا از تحقیق پیماشی نیز استفاده کرده است(Shammri 2019). که نتیجه فرایند جذب گردشگر در این کشور است. اما دو نمونه تحقیق در مورد چین به عنوان موفقترین کشور در دیپلماسی رسانهایی آورده میشود. تونی تسه در مطلب «دیپلماسی گردشگری: روند جدیدی که صنعت گردشگری چین در پیش گرفته است» میگوید: در چین، گردشگری خارج از کشور مظهر قدرت نرم است و با سیاست پیوندی ناگسستنی دارد. دولت چین در شکل گیری توسعه گردشگری خروجی خود از کنترل و نفوذ خود استفاده میکند تا گردشگری متناسب با دستور کار سیاسی این کشور توسعه یابد. برای درک جهانگردی خارج از کشور چین، نه تنها شناخت نیازها و خواسته های مصرف کننده ، بلکه درک سیاست نیز مهم است. در سیاست گردشگری خارج از کشور چین این مسئله نه تنها در حوزه مصرف کننده بلکه در سیاست و نحوه برخورد با جهانگردی به عنوان نوعی دیپلماسی نهفته است. سیاستها اغلب برای مواقعی که میخواهند بازار چین را توسعه دهند بکار میرود. نویسنده با استفاده از مواردی از هنگ کنگ، ماکائو، تایوان، ژاپن، کره، تایلند، فیلیپین، اندونزی و سریلانکا، نقشهای سیاسی گردشگری خارج از کشور چین و تأثیر سیاست بر گردشگری، مشخص میکند که چین از گردشگری خارج از کشور برای افزودن نفوذ به قدرت نرم خود در برخورد با مسائل دیپلماتیک در کشورها و مناطق مربوطه استفاده میکند(Tse 2013). لایرونگ در مقاله «دیپلماسی فرهنگی و عمومی چین برای کشورهای خاورمیانه» مینویسد: اخیراً، دیپلماسی فرهنگی و عمومی چین توجه روزافزون جامعه جهانی را برانگیخته است. چین به عنوان یک قدرت سیاسی، حالت دیپلماسی فرهنگی و عمومی آن تأثیرات مثبتی در بسیاری از کشورهای جهان داشته است. این مقاله از طریق سه موج اصلی مبادلات فرهنگی بین خاورمیانه و چین، خلاصه ای از تجربه موفقیت آمیز مدل دیپلماسی عمومی و فرهنگی جدید چین در آسیا ، آفریقا و آمریکای لاتین را بیان میکند. در سطح نظری و عملی، مدل اساسی دیپلماسی فرهنگی و عمومی را توضیح میدهد: در سطح نظری طرفدار این مفهوم است که دولت و مردم به طور همزمان در آن شرکت کنند و کشورها در هماهنگی و صلح با یکدیگر همزیستی نمایند. در سطح عملی نیز تبادل و همکاری فرهنگی و عمومی از "چند سطح، چند مسیر و چند زمینه" تکمیل میشود، بنابراین موجب پیشرفت دیپلماسی فرهنگی و عمومی چین پس از المپیک شده است(Lirong 2018,32). سرانجام در جلسهای در آگوست 2009، رئیس جمهور چین، هو اظهار داشت که ماموریت کار دیپلماتیک چین "تلاش برای تأثیرگذاری بیشتر کشور ما در سیاست، رقابت بیشتر در اقتصاد، سازگاری بیشتر بر روی تصویر سازی از چین و جذابیت بیشتر در زمینه اخلاق است." این یک فضای مطلوب بین المللی و شرایط خارجی برای ایجاد یک جامعه متوسط مرفه و تسریع در نوسازی سوسیالیستی ایجاد میکند." در میان این عوامل، دیپلماسی فرهنگی و عمومی به اوج بی سابقهای رسید: اولویت سیاست فرهنگی و عمومی چین ایجاد "تصویر سازگار" و "اخلاق جذاب" است. در حالی که در طی فرآیند ایجاد، چگونگی گسترش "نفوذ" سیاسی و "رقابت پذیری" اقتصادی نیز برای دیپلماسی فرهنگی و عمومی چین کار دشواری است. بنابراین، چین باید فرصتها را غنیمت شمرده و برای تعمیق مبادلات فرهنگی بین چین و خاورمیانه با چالشهایی روبرو شود. توصیههای خاص به شرح زیر است:
نخست، تعاملات فرهنگی و عمومی بین چین و کشورهای عربی (آفریقایی) سابقه طولانی داشته است. روابط چین و ایران، اسرائیل، ترکیه و سایر کشورها زود آغاز شد اما متناوب بود. در حال حاضر، دیپلماسی فرهنگی و عمومی بین چین و کشورهای عربی همچنان مرحله تعمیق همکاریها است در حالی که روابط با دیگر کشورهای خاورمیانه هنوز در مرحله تعمیق ارتباطات است.
دوم، دیپلماسی چین در خاورمیانه با عوامل دخالت کننده بسیاری روبرو شد (مانند عوامل قدرت، عوامل مذهبی، عامل تایوان، نیروهای تروریسم، افراط گرایی و تجزیه طلبی و نقاط گرم خاورمیانه، که منجر به ارتباط فرهنگی با اثرات مختلف شرایط میشود). بنابراین، چگونه میتوان خواستههای مختلف قومی کشورهای عربی و اسرائیل را در روابط چین و اسرائیل متعادل کرد. چگونه از منافع چین در خارج از کشور در برخورد با ایران هستهای محافظت کنیم و چگونه از هسته اصلی نگرانیهای در رسیدگی به مشکلات جدایی طلبان آذربایجان و مسئله کردها با ترکیه محافظت کنیم. تا حدی، این تعداد از عوامل تداخل، دشواری حل این مشکلات را افزایش میدهد.
سوم، جدا از موضوع تایوان و تبت که همچنان در حال گسترش است، قدرت نرم چین را تخریب میکند و بر فضای مطلوب خارجی چین برای افکار عمومی تأثیر میگذارد. بنابراین، چگونگی برخورد با مسائل مذهبی، قومی، حقوق بشر و سایر موارد حساس و جلوگیری از تکرار چنین حوادثی و تغییر مناسب شرایط نامساعد نه تنها بازتاب واقعی فقدان یا ضعف دیپلماسی فرهنگی و عمومی است، بلکه تمرکز کارهای دیپلماتیک آینده نیز است.
چهارم، در برابر چالش های بزرگ انسانی مانند حفاظت از محیط زیست جهانی، بلایای زیست محیطی و انسانی، راه تقویت بیشتر مبادلات بین المللی و همکاریهای بین المللی به منظور شکل گیری "چین هماهنگ" و "قدرت بزرگ مسئول" دشوار خواهد بود. لذا دیپلماسی فرهنگی و عمومی، تنها راه، ساخت نظری دیپلماسی فرهنگی و عمومی چین در روابط بین این کشور و خاورمیانه در آینده است(Lirong 2018,41).
روش
برای بررسی نقش دیپلماسی رسانهای بر صنعت گردشگری از روش تحقیق کاربردی توصیفی استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر بررسی تمامی متون فارسی و انگلیسی در موتورهای جستوجوگر عمومی و تخصصی18 و ایرانداک برای ادبیات و پیشینه تحقیق، از پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل کمی وتعیین روابط بین متغییرمستقل دیپلماسی رسانهای بر متغییر وابسته صنعت گردشگری رگرسیون بکار رفته است. با عنایت به محقق ساخته بودن پرسشنامه برای روایی از آلفای کرونباخ بهره گرفته شده که عدد 0.9 برای مجموع سوالات به دست آمده است این رقم به نسبت میانگین 0.7 بیشتر بوده و نشان از پایایی قوی پرسشنامه را نشان داده است.
با توجه به تخصصی بودن موضوع دیپلماسی رسانهای، لذا جامعه آماری اساتید، دست اندرکارن و کارشناسان رسانه و گردشگری انتخاب شده است که با توجه به جامعه آماری 715 نفری و استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 250 نفر میباشد که به شرح زیر میباشد:
=250
بدین ترتیب که تعداد جامعه یا N= 715 و میزان دلتا یا t2=(1/96) وواریانس یا S2=0/25 و میزان دلتا d2= (0/05) میباشد که با جایگزینی در فرمول فوق، رقم 250 نفر بدست آمده است و نشاندهنده حجم نمونه مکفی است.
با توجه به تخصصی بودن موضوع و نوع سوالات، از نمونه گیری غیر احتمالی و هدفمند استفاده شد. در نهایت اطلاعات گردآوری شده در نرم افزار SPSS تحلیل و رگرسیون مربوطه استخراج شده است.
یافتههای توصیفی دیپلماسی رسانهای و صنعت گردشگری
اولین موضوعی که در هر مطالعهای باید به آن توجه شود توصیف دادههای به دست آمده است به عبارت دیگر دادهها چه شرایطی دارند که بتوان در مورد روابط دادهها بحث و بررسی انجام داد. با توجه به اینکه در این مطالعه مشخصات جامعهشناختی از اهمیتی در تحلیل نهایی برخوردار نیست لذا به صورت خلاصه باید گفت که حجم نمونه در این مطالعه 250 نفر از اساتید، متخصصان و دستاندرکارن رسانه و گردشگری بوده است که 73% مرد و 27% را نیز زن تشکیل دادهاند. میزان تحصیلات 18% دکترا، 75% کارشناسی ارشد و 7% نیز کارشناسی بودهاند. تخصص 26% گردشگری و 74% نیز رسانهای بوده است.
مهمترین بخش توصیفی در این مطالعه نگرش پاسخگویان نسبت به شرایط و وضعیت دیپلماسی رسانهای و صنعت گردشگری است و آیا این دو متغییر از شرایط ایدهآل و مطلوب بر خوردار هستند یا خیر. این امر کمک مینماید تا در تحلیل نهایی به روابط آماری بسنده نشود و بتوان علاوه بر روابط به دست آمده تحلیل واقع بینانهای نیز داشت. بطور مثال میتوان گفت که دیپلماسی رسانهای تاثیر زیادی میتواند بر گردشگری داشتهباشد اما آیا شرایط رسانهای کشور توان این کار را دارد؟ آیا با رسانههای ضعیف و یا دولتی میتوان به این مهم دست یافت؟ در خصوص گردشگری در میان سهم ثابت از گردشگران خارجی جهانی برای هر کشور شرایط گردشگران خارجی در ایران چگونه است؟ آیا با توجه به حجم گردشگران موجود، تاثیر رسانهها اهمیت دارد؟
اولین موضوع توصیفی، اظهار نظر پاسخگویان در خصوص دیپلماسی رسانهای است به این مفهوم که آیا سیاستهای رسانهای ایران در خصوص دیپلماسی رسانهای به خوبی عمل مینماید و میتواند تاثیرگذار باشد یا خیر به تعبیر دیگر عملکرد رسانهها در دیپلماسی رسانهای چیست؟ در ایران رسانههای برون مرزی به شرح ذیل میباشند.
جدول شماره 1: رسانههای برون مرزی ج ا ا19
نام شبکه برونمرزی | حوزه فعالیت |
سحر | شامل سیمای اردو، آذری، بالکان و کردی. این شبکه با هدف تأثیرگذاری بر وقایع منطقه بالکان، قفقاز، شبه قاره و مناطق کردنشین در غرب آسیا فعالیت میکنند. |
الکوثر | شبکه 24 ساعته به زبان عربی شامل برنامههای فرهنگی، مذهبی و خبری که موقعیت تاثیرگذاری در کشورهای عربی دارد. |
العالم | شبکه خبری 24 ساعته به زبان عربی. در کنداکتور آن اخبار و برنامههای سیاسی جایگاه ویژهای دارند دو شبکه الکوثر و العالم مکمل یکدیگر در پوشش مباحث مختلف هستند. |
پرس تیوی | شبکه خبری 24 ساعته به زبان انگلیسی. این شبکه، یک رسانه بینالمللی خبری میباشد و محوریت برنامههای آن پوشش وقایع و رویدادهای جاری جهان و ترسیم سیمایی صحیح از ایران است. |
آیفیلم 1 و 2 | آیفیلم 1 به زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی برای ارائه برنامهها، فیلمها و سریالهای متنوع بر پایه رعایت اخلاق و با تأکید بر تحکیم نهاد مقدس خانواده و با هدف آشنا کردن مخاطبان با تاریخ و فرهنگ غنی ایران فعالیت میکند. در سال 1396 آیفیلم 2 ویژه افغانستان و تاجیکستان نیز راه اندازی شده است. |
هیسپان تیوی | شبکه اسپانیایی زبان 24 ساعته برونمرزی است که به پخش برنامههای مختلف خبری، سیاسی و فرهنگی به زبان اسپانیولی اقدام مینماید و جامعه هدف آن امریکای لاتین است. |
هوساتیوی | در حال حاضر وبسایت شبکه تلویزیونی هوساتیوی به زبان انگلیسی و هوسا و همچنین دو بخش تصویری و صوتی برای مخاطبان آفریقایی فعالیت میکند که مقدمه راه اندازی تلویزیون هوسا تی وی میباشد. |
منبع: (اکرمینیا و فهیمدانش 1397: 260)
برای بررسی نظرات پاسخگویان، میانگین سوالات شاخص دیپلماسی رسانهای محاسبه شده است که با میانگین 2.28 در طیف لیکرت از عدد میانگین 3 کمتر بوده و لذا از نظر پاسخگویان سیاستهای دیپلماسی رسانهای شرایط مطلوب و عملکرد مثبتی در ایران ندارد. این موضع را میتوان در فعالیتهای رسانهای برون مرزی مشاهده کرد به تعبیر دیگر نگاهی به کنداکتور شبکههای موجود، سیاستزدگی برنامههای رسانهها، بجای رویکرد فرهنگی به وضوح قابل مشاهده است که فقط شبکه آی فیلم با رویکرد فرهنگی از لحاظ علمی قابل قبول است.
متغییر وابسته در این مطالعه صنعت گردشگری است بر اساس تعریف سازمان جهانی گردشگری، گردشگری بـه كلیـه فعالیتهای افرادی اطلاق میشود كه به مكانهایی خارج از محیط عادی خود به منظور گذراندن ایام فراغت، انجـام كار و سایر هدفها، برای مدت كمتر از یك سال میروند. عوامل عمده در این صنعت عبارتند از 1: گردشگرانی كه در صدد كسب تجارب فیزیكی و روانی و رضایت و راحتی از سفرند 2: سازمانهای فعال در زمینه تهیه و تدارك كالاها و خدمات مورد نیاز گردشگران 3: دولت كشور میزبان، شامل سیاستمدارانی كه به گردشگری به عنوان وسیلهای برای ایجاد درآمد شـهروندان و افزایش درآمدهای مالیاتی مستقیم و غیر مستقیم مینگرند 4: جامعه میزبان، مردمانی كه به توریسم به عنوان پدیدهای فراهم میآورد كه این تعامل میتواند اثرات مثبت و یا منفی داشته باشد(زاهدی،1385: 4). بنابراین صنعت گردشگری مجموعه تعاملهایی است كه در فرایند جذب و میهمانداری، بین توریستهـا، سـازمانهـای مسافرتی، دولتهای مبدأ، دولتهای میزبان و مردم محلی برقرار میشود(همان منبع: 5).
در مجموع شاخصهای شش گانه سرمایهگذاری خارجی، تولید محتوای گردشگری سلامت، برند نمادهای شهری، قدرت نرم، احساس امنیت و هویت بخشی شهری که برای صنعت گردشگری احصاء و به عنوان متغییر وابسته مورد سوال قرار گرفته است و دارای میانگین 2.49 در طیف پنج درجهای لیکرت میباشند که کمتر از میانگین 3 در طیف لیکرت است به این ترتیب پاسخگویان تصویر مطلوبی از صنعت گردشگری در ایران نداشتهاند و انتظارات بیشتری از این صنعت در کشور دارند. در ادامه شش شاخص صنعت گردشگری نیز توضیح داده میشود.
اولین شاخص در صنعت گردشگری در این مطالعه، سرمایهگذاری خارجی در صنعت گردشگری است. گردشگری نیازمند انواع خدمات مانند تبلیغات و اطلاع رسانی، جاده،، وسیله ایاب و ذهاب، شرایط رفاهی، اسکان، امنیت، آموزش و غیره است که نیازمند سرمایه کلانی برای تحقق دارد. برای کشورهای در حال توسعه امتناع از پذیرش حضور سرمایه گذاریهای خارجی به منزله محکومیت به توسعه نیافتگی و حداقل توسعه کمتر در این حوزه است(نصوحیان و توسلی 1399: 278). آیا خارجیها در صنعت گردشگری ایران سرمایه گذاری لازم را انجام میدهند یا خیر که در این راستا نظر پاسخگویان با میانگین کل 2.22 به نسبت میانگین 3 در طیف لیکرت، چولگی منفی، عملکرد ضعیف و ناکارآمدی را نشان میدهد. به این ترتیب از نظر پاسخگویان صنعت گردشگری در جذب سرمایه خارجی ناموفق بوده است.
شاخص دوم تولید محتوای گردشگری سلامت است گردشگری سلامت شامل افراد و گروههایی هستند که برای استفاده از تغییر آب و هوا (با هدف پزشکی و درمانی) استفاده از آبهای معدنی، گذراندن دوران نقاهت، معالجه و نظایر آن اقدام به مسافرت میکنند(عرب شاهی و آریان فر، 1387: 2).آیا محتوایی برای اطلاع و تبلیغات در این خصوص وجود دارد؟ رضایت پاسخگویان از تولید محتوای گردشگری سلامت با میانگین 2.28 که نشان دهنده چولگی منفی است بیان کننده عملکرد ضعیف در حوزه تولید محتوا است به عبارت دیگر شاید پاسخگویان نیز به مانند دیگران از منابع و فرصتهای گردشگری سلامت در ایران بی خبر باشند و چه برسد به شهروندان جهانی.
برندهای نمادهای شهری، لبه بُرنده یک شهر در رقابتهای اقتصادی و اجتماعی برای توسعه گردشگری است (حیدری پیانه و همکاران، 1395: 5). یکی از عناصری که شهرهای مختلف از آن طریق به خلق برند مبادرت میورزند، نمادهای شهری هستند که بناها، ساختارهای شهری، معابر، فضای سبز و غیره نیز از آن دست هستند. تعامل گردشگران با نمادها، درک عمیقتری را بین گردشگران و جاذبهها، در نحوه شکل دهی تجارب سفر و تفسیر آن از نمادهای شهری فراهم میآورد(همان منبع،7) در این مطالعه برندهای نمادهای شهری با میانگین 2.31 کمتر از میانگین 3 در طیف لیکرت است که نشان دهنده چولگی منفی در این حوزه از دید پاسخگویان است و نشان میدهد که پاسخگویان نمادهای شهری در گردشگری را مطلوب نمیدانند.
قدرت نرم به توان اقناعی یک کشور یا سازمان برای تأثیرگذاری بر ذهنیت افکار عمومی گفته میشود؛ بنابراین قدرت نرم به مفهوم تغییر شکل قدرت از «قدرت آمرانه» به «قدرت متقاعدکننده» است و امروزه دیپلماسی فرهنگی و گردشگری نیز جزو ابزار مهم قدرت نرم هستند (سلطانیفر، 1391: 97). گردشگری به عنوان قدرت نرم با میانگین 2 به نسبت میانگین 3 در مقیاس لیکرت یکی از ضعیفترین گزینههای انتخاب شده توسط پاسخگویان بوده است و پاسخگویان در خصوص نقش قدرت نرم گردشگری نظر مساعدی نداشتهاند.
احساس امنیت پدیده روان شناختی – اجتماعی است و در گردشگری عنصر لازم میباشد که دارای ابعاد گوناگونی است. این احساس ناشی از تجربههای مستقیم و غیر مستقیم افراد از شرایط اوضاع و محیط پیرامونی گردشگری است و گردشگران گوناگون به صورتهای گوناگونی آن را تجربه میکنند (کرامتی، 1385: 151). در این مطالعه به عنوان یکی از شاخصهای صنعت گردشگری با میانگین 2.5 بوده که به نسبت میانگین 3 در مقیاس لیکرت، چولگی منفی احساس امنیت در گردشگری را نشان میدهد و عملکرد ضعیفی را وصف کرده است.
در ارتباط با هویت شهر باید گفت زندگی شهری امروزه با رشد روزافزون تكنولوژی، مـدیون تحـولات گذشـته میباشد كه خود منشأ شكل گیری شهرهای امروزی و هویت بخشی به شهرهایی گشته است كه ما در آنها ساكن ولی با آن بیگانه هستیم (مشبكی اصفهانی، 1392: 5). لذا هویت شهری یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری محسوب میشود مانند تفاوت شهرهای یزد با رشت که هر کدام هویت خاص خود را دارند که در خصوص هویت بخش شهرها پاسخها با میانگین 3.63 از میانگین طیف پنج درجهای لیکرت بیشتر بوده و لذا میتوان گفت که به نسبت مابقی شاخصهای احصا شده شرایط بهتری را دارد.
یافتههای استباطی دیپلماسی رسانهای و صنعت گردشگری
پس از توصیف نظر پاسخگویان در خصوص دیپلماسی رسانهای و صنعت گردشگری نوبت به رابطه این دو متغییر میرسد. باید توجه داشت که بیشترین تحقیقات مربوط به این دو متغییر مربوط به کشور چین میباشد که در پیشینه نیز با آن اشاره شد به عبارت دیگر در کشورهای دارای رسانههای آزاد رسانهها به دو شکل در صنعت گردشگری موثر هستند یکم بازاریابی گردشگری و دوم دیپلماسی عمومی و قدرت نرم. در مورد اول رسانهها برای جذب و نگهداری گردشگران خارجی برنامه ریزی و هزینه میکنند و لذا بدیهی است که در ازاء پرداخت هزینه، ارزیابی در راستای موثر بودن نیز انجام میشود(Young Kim, 2005, 42). اما رسانههایی که اقدام به دیپلماسی عمومی میکنند با دستور العمل و سیاستهای دولتهایشان نیست بلکه در چهارچوب منافع ملی این روند معمول انجام میشود. اما در کشور چین به علت اینکه تمامی رسانهها دولتی هستند لذا با برنامه ریزی و سیاستگذاری، دیپلماسی رسانهای در راستای گردشگری انجام میشود.
رسانههای برون مرزی ایران همانطور که در جدول یک نیز آورده شد تماماً در انحصار صداوسیما و دولت است لذا نیازمند سیاستگذاری و برنامه ریزی مدون در راستای توسعه صنعت گردشگری میباشد که باید ارزیابی عملکرد نیز انجام شود. اما تاکنون اسناد و مدارکی دال بر برنامه ریزی گردشگری خارجی یافت نشده و به تبع نیز تحقیقات ارزیابی عملکرد تبلیغات رسانهای گردشگری خارجی نیز وجود ندارد و لذا بدیهی است که این امر مورد ارزیابی از دید پاسخگویان مسلط به رسانه و گردشگری در این مطالعه قرار گرفته است.
فرضیه اصلی این تحقیق عبارت است از «دیپلماسی رسانهای بر صنعت گردشگری تاثیر دارد» در این قسمت با توجه به اینکه استخراج رگرسیون دیپلماسی رسانهای و صنعت گردشگری عدد واحدی خواهد بود و نشان دهنده اجزاء صنعت گردشگری محسوب نمیشود لذا برخلاف رویه مطالعات دیگر این ضریب رگرسون در جدول خلاصه رگرسیون مستخرج از SPSS آورده شده است تا بتوان با دید کاربردیتری به موضوع نگریست.
جدول شماره 2 خلاصه جدول رگرسیون رابطه دیپلماسی رسانهای بر صنعت گردشگری
ردیف | صنعت گردشگری | ضریب همبستگی | ضریب تعیین | ضریب تعیین تعدیل شده | خطای استاندارد برآورد | ضریب معناداری |
1 | جذب سرمایهگذاری خارجی | .873 | .763 | .762 | 1.82517 | .000 |
2 | تولید محتوای گردشگری سلامت | .704 | .496 | .494 | 3.11917 | .000 |
3 | تقویت برندهای نمادهای شهری | .757 | .572 | .571 | 3.05115 | .000 |
4 | قدرت نرم | .738 | .544 | .543 | 3.20738 | .000 |
5 | احساس امنیت | .806 | .649 | .648 | 2.98186 | .000 |
6 | هویتبخشی شهرها | .220 | .048 | .044 | 6.32713 | .000 |
برای تحلیل مقادیر ضریب تعیین چین (۱۹۹۸) سه مقدار 0.19 ، 0.33 و 0.67 را به عنوان مقدار ملاک برای مقادیر ضعیف، متوسط و قوی بودن ضریب تعیین تعریف کرده است به این ترتیب به استثنای هویت بخش شهرها که کمتر از 0.19 میباشد و دارای ضریب تبیین ضعیف میباشد مابقی نشان از آن دارد که دیپلماسی رسانهای میتواند تاثیر گذار باشد. به این ترتیب میتوان گفت که فرضیه اصلی این تحقیق تایید شده است.
دیپلماسی رسانهای بر جذب سرمایهگذاری خارجی در صنعت گردشگری با ضریب تعیین 76/0، تولید محتوای مناسب گردشگری سلامت و دیپلماسی رسانهای با ضریب تعیین 49/0، دیپلماسی رسانهای بر تقویت برندهای نمادهای شهری در صنعت گردشگری با ضریب تعیین 57/0، دیپلماسی رسانهای بر ایجاد و افزایش قدرت نرم در صنعت گردشگری با ضریب تعیین 54/0، دیپلماسی رسانهای بر افزایش احساس امنیت گردشگران شهری در صنعت گردشگری با ضریب تعیین 65/0، نشان میدهد که به ازاء هر یک واحد افزایش دیپلماسی رسانهای چه مقدار تاثیر در صنعت گردشگری داشته است و تنها فرضیه دیپلماسی رسانهای بر حفظ و گسترش هویتبخشی شهرها در صنعت گردشگری با ضریب تعیین برابر 05/0 می باشد که فاقد تاثیر محسوب میشود.
به این ترتیب تمامی فرضیات فرعی شش گانه تحقیق نیز تایید شده است که در نگاره ذیل نیز به تصویر کشیده شدهاند.
شکل شماره 1 ضرایب تعیین دیپلماسی رسانهای و شاخصهای صنعت گردشگری
لذا به ترتیب؛ سرمایه گذاری، احساس امنیت، برندهای شهری، قدرت نرم، تولید محتوای سلامت و در نهایت هویت شهری اثر پذیر از دیپلماسی رسانهای شناخته شدهاند.
نتیجهگیری
صنعت گردشگری خارجی میبایست از اول برنامه پنج ساله ششم، پنج برابر توسعه یابد که آمار و ارقام هیچ نشانی از رشد در این حوزه را نشان نمیدهد لذا ضروت بر آن شد که به عوامل توسعه گردشگری توجه تخصصی و بین رشتهای شود که در این مطالعه با رویکرد رسانهای به نقش دیپلماسی رسانهای در توسعه صنعت گردشگری پرداخته شده است. یافتههای توصیفی حکایت از آن دارد که پاسخگویان هم دیپلماسی رسانهای و هم صنعت گردشگری را نامطلوب ارزیابی کردهاند و در خصوص تاثیر دیپلماسی رسانهای بر توسعه صنعت گردشگری نیز در پنج شاخص سرمایهگذاری خارجی، تولید محتوای گردشگری سلامت، برند نمادهای شهری، قدرت نرم، احساس امنیت، رابطه معناداری وجود داشته است و فقط در شاخص تاثیر دیپلماسی رسانهای بر هویت بخشی شهری دارای ضریب تعیین پایین و عدم رابطه معنادار بوده است.
مهمترین عنصر گسترش گردشگری خارجی، سرمایه گذاری خارجی در صنعت گردشگری با ضریب همبستگی 87/0 است بر خلاف تصور غیر تخصصی، صنعت گردشگری از فنیترین امور است که هر کشوری سهمی مشخص و ثابت از گردشگران خارجی را در اختیار دارد و برای سهیم شدن در آن، تنها مشارکت با صنعت جهانی گردشگری است که میتوان بخشی از گردشگران خارجی را جذب کرد که دیپلماسی رسانهای برای ایجاد این ارتباط بهترین روش محسوب میشود. تولید محتوای گردشگری برای ایجاد توجه و آگاهی بخشی به گردشگران خارجی با ضریب همبستگی 7/0 نیز تنها از عهده دیپلماسی رسانهای بر میآید به تعبیر دیگر هم تولید کننده محتوا و هم بازتاب دهنده محتوای گردشگری در حیطه دیپلماسی رسانهای است. گردشگری سلامت در سطح منطقهای که دیپلماسی رسانهای ایران نیز حضور موثری دارند با برنامه ریزی مناسب میتوانند در حوزه مرتبط با سلامت با قدرت بیشتری عمل نمایند که با ضریب همبستگی 7/0 از ارتباط قوی حکایت می نماید. تبلیغ برندهای نمادهای شهری به خصوص زیارتی و سیاحتی توسط دیپلماسی رسانهای با ضریب همبستگی 76/0 باعث جلب بیشترین گردشگر در منطقه میتواند باشد که این امر در حال حاضر نیز تا حدودی به خصوص در مورد نمادهای شهری مذهبی در حال انجام است. قدرت نرم امروزه به خصوص در کشوری مانند چین به عنوان یک ابزار مهم در جلب گردشگران خارجی شده است و به قدرت نرم به یک نقطه اتکا تا تهدید در گردشگری نگریسته میشود که ابزار این قدرت نرم تنها دیپلاسی عمومی و رسانهای با ضریب همبستگی 74/0 است که در ایران نیز باید در عمل به این سمت حرکت کرد.
نهایت آنکه استفاده از دیپلماسی رسانهای در صنعت گردشگری باید با مشخص سازی رویکرد سیاستگذاران کشور به رسانه در نظر گرفته شود. به این مفهوم که اگر روی یک سر طیف رسانههای آزاد و در سوی دیگر رسانههای کمونیستی با برنامه ریزی کامل دولتی در نظر گرفته شود، باید مشخص شود که رسانههای ایران میخواهند در چه بخشی از این طیف قرار گیرند و چه نوع برنامه ریزی میتوان برای آنها جهت جذب گردشگر خارجی انجام داد و نمیتوان یک برنامه واحد هم برای رسانههای دولتی و هم رسانههای بخش خصوصی در دیپلماسی رسانهای گردشگری تجویز نمود.
منابع
اکرمینیا محمد و فهیمدانش شهاب (1397) نقش دیپلماسی رسانهای برونمرزی در تحکیم جایگاه منطقهای ایران، پژوهشنامه رسانه بینالملل، سال سوم، شماره سوم، پاییز، صص 254-276
حیدری چیانه، رحیم؛ قاسمی، وحید (1395) بررسی تطبیقی خط مشیهای توسعه گردشگری با تأکید بر روابط اجتماعی بین میزبان و مهمان؛ مطالعه موردی: ایران و ترکیه، فصلنامه برنامه ریزی و توسعه گردشگری، شماره16
رضایی ناصر (1393) تحلیل جایگاه دیپلماسی عمومی در گردشگری ایران، فصلنامه زئوپلیتیک- سال دهم، شماره دوم، تابستان، 160-188
زاهدی شمس السادات (1385) مبانی توریسم و اکوتوریسم پایدار: با تاکید بر محیط زیست، انتشارات علامه طباطبایی
سلطانی فر، محمد؛ هاشمی، شهناز؛ خانزاده، لیلا (1391) نقش دیپلماسی رسانهای در حفظ منافع ملی کشور، فصلنامه راهبرد اجتماعی فرهنگی، شماره4
طاهری مهدی (1398) نقش رسانههای برون مرزی در پیشبرد دیپلماسی گردشگری ج ا ا ، پژوهشنامه رسانه بین الملل، سال چهارم، زمستان 1398، 257-276
عربشاهی, احمد، آریان فر، مرتضی (1392) گردشگری سلامت و قابلیتهای گردشگری پزشکی - درمانی ایران، فصلنامه فضای گردشگری، سال سوم، شماره 9, 133-153.
کرامتی، مهدی (1385). بررسی میزان احساس امنیت در شهروندان کشور. فصلنامه مطالعات امنیت اجتماعی، سال دوم، شماره 6 و7.
مشبكی اصفهانی، محمدرضا (1392) نقش محله محوری در ارتقاء هویت شهری، مطالعه مـوردی ناحیـه 7 منطقـه دو تهـران، پایان نامه، به راهنمایی رضا تاجفر، دانشكده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مركزی
نصوحیان، رضا، توسلی نائینی، منوچهر (1399) محدودیتها و مشکلات قانونی سرمایه گذاری خارجی در صنعت گردشگری، فصلنامه علمی پژوهشی نگرشی نو در جغرافیای انسانی، سال دوازدهم، شماره دوم بهار
ویسی هادی (1396) بررسی سیاست گذاری صنعت گردشگری در قوانین بالادستی جمهوری اسلامی ایران، فصلنامۀ مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، دورۀ 7، شمارۀ 25 ، زمستان، صص 93-112
Arsenault Amelia (2009) “Public Diplomacy 2.0” Toward a New Public Diplomacy: Redirecting U.S. Foreign Policy, edited by Phillip M. Seib (New York: Palgrave Macmillan):132–153.
Cowan Geoff and Cull Nicholas,(2008) “Public Diplomacy in a Changing World—Preface.” Annals of the American Academy of Political and Social Science 616 (2008): 6–8.
Cull Nicholas,(2010) “Public Diplomacy: Seven Lessons for its Future from its Past,” Place Branding and Public Diplomacy 6, no. 1 (2010)
Eytan Gilboa (2001) Diplomacy in the media age: Three models of uses and effects, Diplomacy & Statecraft, Vol.12, No.2 (June 2001), pp.1-28, https://doi.org/10.1080/09592290108406201
Gilboa Eytan,(2008) “Searching for a Theory of Public Diplomacy,” The American Annals of Political Science 616 (2008): 55–77
Gilboa, Eytan. (2005a). The CNN effect: The search for a communication theory of international relations. Political Communication, 22, 27–44.
Gilboa, Eytan. (2005b). Media-broker diplomacy: When journalists become mediators. Critical Studies in Media Communication, 22, 99–120.
Jovic Marija (2015), Croatian Diplomacy Assisted Position of the Tourism Product, Corpus ID: 127487126, DOI:10.18048/2015.49-50.225
Lirong MA (2010) China’s Cultural and Public Diplomacy to Countries’ in the Middle East, Journal of Middle Eastern and Islamic Studies (in Asia), 4:2, 32-43, DOI:10.1080/19370679.2010.12023154
Melissen Jan (Ed.),(2005) The New Public Diplomacy: Soft Power in International Relations (Basingstoke, England; New York: Palgrave Macmillan, 2005).
Mullen Michael G.,(2009) “Strategic Communication: Getting Back to Basics,” FP: Foreign Policy (August 28, 2009). http://www. foreignpolicy.com/articles/2009/08/28/strategic_communication _getting_back_to_basics?page=0,1.
Nicolson G, Harold (1963), Diplomacy (London: Oxford University Press, 3rd edn 1963).
Nye Joseph,(2008) “Public Diplomacy and Soft Power,” The Annals of the American Academy of Political and Social Science 616, no. 1 (2008): 94.
Riley Patricia and Hollihan Thomas A.,(2012) “Strategic Communication: How Governments Frame Arguments in the Media,” Exploring Argumentative Contexts, edited by Frans H. van Eemeren and Bart Garssen (Amsterdam: John Benjamins, 2012): 59–78.
Shammri Alaa Al (2019) The Role of Tourism Media in Promoting the city of Sharjah, October 2019; DOI: 10.36394/jhss/16/2A/13
Tse S.M Tony (2013) Chinese Outbound Tourism as a Form of Diplomacy, Published 2013, Corpus ID: 154284736’ DOI:10.1080/21568316.2013.783738
Vasko S., Sopova M.,(2018) Cultural Diplomacy and Development of Cultural Tourism, Corpus ID: 158611881, DOI:10.15308/SITCON-2018-101-105
Vasko Shutarov, Magdincheva-Shopova Marija, Petroska-Angelovska Neda, Takovska Marija (2018) CULTURAL DIPLOMACY AND DEVELOPMENT OF CULTURAL TOURISM, Basis of cultural tourism development / Osnove razvoja kulturnog turizma, DOI: 10.15308/Sitcon-2018-101-105
Young Kim Dae-, Hwang Yeong-Hyeon and Fesenmaier Daniel R. (2005), Modeling Tourism Advertising, Journal of Travel Research 2005; 44; 42, DOI: 10.1177/0047287505276590
Zaharna Rhonda S., Battles to Bridges(2010) U.S. Strategic Communication and Public Diplomacy after 9/11 (Basingstoke, England; New York: Palgrave Macmillan, 2010):.
[1] wttc.org/Research/Economic-Impact
[2] Karl
[3] Ammon
[4] telediplomacy
[5] Cohen
[6] Rawnsley
[7] Gilboa
[8] Broadcast
[9] Cerdibility
[10] Joseph Nye
[11] Relation
[12] Rhonda Zaharna
[13] Nicholas Cull
[14] Amelia Arsenault
[15] Pamment
[16] (British Council, French Cultural Centers, Cervantes Centers, Goethe Institutes, Dante Alighieri Centers, Teka Centers, Russian Cultural Information Centers, Confucius Centers, American libraries and corners
[17] Soft Power
[18] scholar.google.com
[19] https://sepehr.irib.ir/