هدف این پژوهش مقایسۀ هموابستگی و رضایت زناشویی زنان متأهل عادی و در شرف طلاق بود. این پژوهش توصیفی از نوع علّی ـ مقایسهای است. جامعۀ آماری را همۀ زنان در شرف طلاق و زنان متأهل عادی ساکن شهر اصفهان تشکیل میداد. شرکتکنندگان شامل50 زن متأهل در شرف طلاق و 50 زن متأهل بو چکیده کامل
هدف این پژوهش مقایسۀ هموابستگی و رضایت زناشویی زنان متأهل عادی و در شرف طلاق بود. این پژوهش توصیفی از نوع علّی ـ مقایسهای است. جامعۀ آماری را همۀ زنان در شرف طلاق و زنان متأهل عادی ساکن شهر اصفهان تشکیل میداد. شرکتکنندگان شامل50 زن متأهل در شرف طلاق و 50 زن متأهل بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامۀ رضایت زناشویی (اینریچ، 1989) و پرسشنامۀ هموابستگی (هالیوک، 2000) بودند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که بین دو گروه در تمرکز بر خارج (01/0P < )، واکنشگری (05/0P < )، هموابستگی (01/0P < ) و رضایت زناشویی (01/0P < ) تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که میزان هم وابستگی و ابعاد آن شامل تمرکز بر خارج و واکنش گری زنان در شرف طلاق بیشتر از زنان متاهل عادی است و رضایت زناشویی زنان در شرف طلاق از زنان متاهل عادی کمتر است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف مقایسه والدین از نظر نشانگان (سندرم) آشیانۀ خالی، قبل و بعد از
اینکه فرزند(ان) خانه را ترک کنند، اجرا شد. این پژوهش از نوع تحقیقات علی ـ
مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه خانوادههای شهر شیراز بود که حداقل یک
فرزند آنها در سال 92ـ1391 خانه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مقایسه والدین از نظر نشانگان (سندرم) آشیانۀ خالی، قبل و بعد از
اینکه فرزند(ان) خانه را ترک کنند، اجرا شد. این پژوهش از نوع تحقیقات علی ـ
مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه خانوادههای شهر شیراز بود که حداقل یک
فرزند آنها در سال 92ـ1391 خانه را ترک کرده بودند. نمونهای به تعداد 75 خانواده شهری با روش نمونهگیری
تصادفی ساده انتخاب شدند. دادههای
پژوهش با استفاده از پرسشنامۀ احساس تنهایی (راسل، 1980) و پرسشنامۀ سلامت عمومی (گلدبرگ، 1972) جمعآوری گردید.
دادهها با استفاده از آزمون t گروههای وابسته و مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که میزان اضطراب، افسردگی و احساس تنهایی والدین،
پس از ترک خانه توسط فرزند(ان)، به شکل معناداری بیشتر بوده است (05/0≥P ). همچنین، مادران پس از ترک خانه توسط فرزندان، اضطراب، افسردگی
و احساس تنهایی بیشتری، نسبت به پدران داشتهاند (05/0≥P ). والدینی که تحصیلات
بیشتری داشتند، اضطراب،
افسردگی و احساس تنهایی کمتری را تجربه میکردند (05/0≥P ). به طور کلی، رابطه مثبت معناداری بین تعداد فرزندانی که خانه را ترک میکنند و میزان
افسردگی، اضطراب، و احساس تنهایی در مادران وجود داشت (01/0 P < ).
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی ترازنامۀ شایستگیها بر
خودشناسی و خودکارآمدی اجتماعی کارکنان شرکت ایران خودرو انجام
شد. این مطالعه یک پژوهش نیمهآزمایشی بوده که از طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با
گروه گواه استفاده میکرد. نمونۀ 62 کارگر خط مونتاژ، 32 نفر گروه آزمایش و 30 چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی ترازنامۀ شایستگیها بر
خودشناسی و خودکارآمدی اجتماعی کارکنان شرکت ایران خودرو انجام
شد. این مطالعه یک پژوهش نیمهآزمایشی بوده که از طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با
گروه گواه استفاده میکرد. نمونۀ 62 کارگر خط مونتاژ، 32 نفر گروه آزمایش و 30 نفر
گروه گواه ـ از کارکنان کارخانۀ ایران خودرو بود که با شیوۀ نمونهگیری تصادفی انتخاب
شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خودشناسی (گودرون، برنود و لوموان، 2001)، مقیاس خودکارآمدی اجتماعی (اسمیت و بتز، 2000) و ترازنامۀ شایستگیها (قانون کار فرانسه، 1991) بود. پس
از اجرای هر دو مقیاس در مرحله پیشآزمون، برنامه مداخله انجام شد و متعاقب آن
همان مقیاسها مجدداً در مرحله پسآزمون اجرا شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از
تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشاندهندۀ
افزایش معنیدار خودشناسی و خردهمقیاسهای آن و خودکارآمدی اجتماعی در پسآزمون
بود (01/0>P ). با توجه به نتایج پژوهش میتوان
گفت که ترازنامۀ شایستگیها با وجود تفاوتهای فرهنگی ـ اجتماعی و اقتصادی بین
کشورها در ایران نیز اثربخش است. از اینرو، به سازمانها و مراکز صنعتی پیشنهاد
میشود از این برنامه برای افزایش خودشناسی و خودکارآمدی اجتماعی کارکنان خود
استفاده کنند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش
حاضر پیشبینی سلامت عمومی در دانشجویان براساس تصویر بدنی، استرس و ویژگیهای
شخصیتی بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود. 200 نفر از دانشجویان رشتههای مختلف
دانشگاه تبریز بهصورت نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. در این پژوهش
از مقیاس رویدادهای زند چکیده کامل
هدف پژوهش
حاضر پیشبینی سلامت عمومی در دانشجویان براساس تصویر بدنی، استرس و ویژگیهای
شخصیتی بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود. 200 نفر از دانشجویان رشتههای مختلف
دانشگاه تبریز بهصورت نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. در این پژوهش
از مقیاس رویدادهای زندگی (پیکل و همکاران، 1975)، پرسشنامۀ چندبعدی روابط بدن ـ
خود (کش، 1994)، آزمون شخصیتی (آیزنگ، 1985) و پرسشنامۀ سلامت عمومی (گلدبرگ و
هیلر، 1979) استفاده شد. دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و روش رگرسیون
چندگانه به شیوۀ گام بهگام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن بود که همبستگی معناداری بین
فشارهای روانشناختی و سلامت روانی و عمومی دانشجویان وجود دارد، ولی بین فشارهای
روانشناختی و تصویر بدنی و سه عامل شخصیتی همبستگی معناداری وجود نداشت. همچنین،
همبستگی منفی معناداری بین سلامت عمومی و نوروزگرایی و همبستگی مثبت معناداری بین
سلامت عمومی و برونگرایی وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون گام بهگام نشان داد فقط
سه متغیر نورزگرایی، تصویر بدنی و استرس روانی قادر به پیشبینی سلامت روانی و
جسمی دانشجویان هستند (001/0>P ). همچنین،
برونگرایی و روانپریشی پیشبین سلامت روانی دانشجویان نبودند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف
پیشبینی خشنودی شغلی معلمان با استفاده از ابعاد کمالگرایی شغلی صورت پذیرفت. پژوهش
از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعۀ آماری همۀ معلمان دورۀ راهنمایی (2400 نفر) شهر اصفهان و گروه
نمونۀ مورد مطالعه 331 معلم دورۀ راهنمایی (183 زن و 148 مرد) بودند که ب چکیده کامل
این پژوهش با هدف
پیشبینی خشنودی شغلی معلمان با استفاده از ابعاد کمالگرایی شغلی صورت پذیرفت. پژوهش
از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعۀ آماری همۀ معلمان دورۀ راهنمایی (2400 نفر) شهر اصفهان و گروه
نمونۀ مورد مطالعه 331 معلم دورۀ راهنمایی (183 زن و 148 مرد) بودند که با استفاده
از روش تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. پرسشنامههای پژوهش شامل مقیاس چندبعدی
کمالگرایی شغلی (هویت و فلت، 1988) و شاخص توصیفی شعل (اسمیت و همکاران، 1969) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از
ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین کمالگرایی
مبتنی بر خود و خشنودی شغلی رابطۀ منفی و معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل
رگرسیون نشان داد که فقط کمالگرایی مبتنی بر خود قادر به پیشبینی خشنودی شغلی
است (05/0>P ).
پرونده مقاله
خلاقیت یکی از عوامل بسیار مهم
تأثیرگذار بر عملکرد کارکنان است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر سه ویژگی فردی
نیاز به شناخت، انگیزه خودافزایی و گرایش به یادگیری بر خلاقیت کارکنان فروش بود.
طرح پژوهش از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعۀ آماری این پژوهش کارکنان فروش شرکتها چکیده کامل
خلاقیت یکی از عوامل بسیار مهم
تأثیرگذار بر عملکرد کارکنان است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر سه ویژگی فردی
نیاز به شناخت، انگیزه خودافزایی و گرایش به یادگیری بر خلاقیت کارکنان فروش بود.
طرح پژوهش از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعۀ آماری این پژوهش کارکنان فروش شرکتهای
صنایع غذایی مستقر در شهرکهای صنعتی استان مازندران بودند. نمونه شامل کلیه اعضای
جامعه به تعداد 269 کارمند فروش بود. ابزار مورد استفاده جهت گردآوری دادهها، پرسشنامههای نیاز به شناخت (کاسیوپو و همکاران، 1996)،
میل به خودافزایی (یون و همکاران، 2007)، گرایش به یادگیری (الیوت و چرچ، 1997)
و (خلاقیت ژو و جرج، 2001) بود. تحلیل دادهها از طریق
ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزارهای SPSSS و LISPERL انجام شد. یافتههای پژوهش
بیانگر تأثیر مثبت و معنادار نیاز به شناخت بر خلاقیت فردی (01/0P < )، انگیزه خودافزایی بر خلاقیت
فردی (01/0P < ) بود. بالاخره، گرایش به
یادگیری بر خلاقیت فردی تأثیر مثبت دارد (01/0P < ). براساس یافتههای این پژوهش میتوان چنین نتیجهگیری کرد آن
دسته از کارمندان فروش که نیاز به شناخت، میل به خودافزایی و گرایش به یادگیری
بیشتری دارند خلاقیت بیشتری نسبت به سایر کارمندان فروش خواهند داشت.
پرونده مقاله
هدف از
پژوهش حاضر، مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و درک هیجانات در اختلال وسواسی
ـ اجباری، اختلال اضطراب منتشر، اختلال اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار بود. روش
این پژوهش از نوع علّی ـ مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش را
کلیه بیماران زن و مرد مبتلا به این سه اختل چکیده کامل
هدف از
پژوهش حاضر، مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و درک هیجانات در اختلال وسواسی
ـ اجباری، اختلال اضطراب منتشر، اختلال اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار بود. روش
این پژوهش از نوع علّی ـ مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش را
کلیه بیماران زن و مرد مبتلا به این سه اختلال در
مراکز
روانپزشکی خصوصی شهر شیراز (سال 1391 و 1392) تشکیل دادند
که از میان آنان 300 بیمار (در هر گروه اختلال، 100 بیمار)
با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند.آزمودنیهای بهنجار نیز شامل 100 نفر از
همراهان بیماران بودند. شرکت کنندگان پرسشنامههای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و
همکاران، 2001)، نارسایی هیجانی تورنتوـ20 مقولهای
(بگبی و همکاران، 1994) و سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) را تکمیل کردند. نتایج
تحلیل
واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که سه گروه بیمار در مقایسه با
گروه بهنجار راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان بیشتر، راهبردهای انطباقی
کمتر و درک ضعیفتری از هیجانها را گزارش دادند (001/0>P ). در
استفاده از راهبردهای انطباقی و درک ضعیف هیجانات بین سه گروه بیمار تفاوت
معناداری وجود داشت (001/0>P ). بهطور کلی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و درک هیجانها در این اختلالات بهصورت
متفاوتی بروز میکند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی نقش رضایت زناشویی
مادران در پیشبینی خودپنداره و اضطراب دختران نوجوان آنان بود. این پژوهش توصیفی و از نوع
همبستگی بود. جامعه آماری آن را همۀ دانشآموزان دختر پایۀ سوم مدارس راهنمایی شهر
تهران در سال تحصیلی 91ـ1390 تشکیل میدادند. به شیوۀ نمونهگی چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی نقش رضایت زناشویی
مادران در پیشبینی خودپنداره و اضطراب دختران نوجوان آنان بود. این پژوهش توصیفی و از نوع
همبستگی بود. جامعه آماری آن را همۀ دانشآموزان دختر پایۀ سوم مدارس راهنمایی شهر
تهران در سال تحصیلی 91ـ1390 تشکیل میدادند. به شیوۀ نمونهگیری تصادفی خوشهای،
144 نفر از دانشآموز دختر منطقۀ 4 آموزش و پرورش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامۀ
اضطراب (کتل، 1960) و پرسشنامه خودپنداره (راجرز، 1957) و پرسشنامۀ کوتاه مقیاس
رضایت زناشویی انریچ (اولسون، 1989) بود. تحلیل دادهها با روش آماری همبستگی
پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی، ارتباطات، حل
تعارض و تحریف آرمانی در مادران، اضطراب دختران را پیشبینی میکند (05/0>P ). همچنین، رضایت زناشویی (01/0>P )، ارتباطات (05/0>P )، حل تعارض (05/0>P ) و تحریف آرمانی (01/0>P ) در مادران، میتوانند خودپندارۀ دختران
نوجوان را پیشبینی کنند افزون بر این، زیرمقیاسهای رضایت زناشویی میتوانند 25
درصد تغییرات در اضطراب و33 درصد تغییرات در خودپندارۀ دختران نوجوان را پیشبینی
کنند (01/0>P ). بهطور کلی،
نتایج پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی مادران در پیشبینی اضطراب و خودپندارۀ
دختران نوجوان نقش دارد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، بررسی اثر استرس بر میزان خطای حافظه فعال دیداری محرکهای هیجانی و غیرهیجانی بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پسآزمون ـ گروه کنترل بود. 60 دانشجو با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و براساس گمارش تصادفی در یکی ازگروههای آزمایش یا کنترل قرار گرفتن چکیده کامل
هدف این پژوهش، بررسی اثر استرس بر میزان خطای حافظه فعال دیداری محرکهای هیجانی و غیرهیجانی بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پسآزمون ـ گروه کنترل بود. 60 دانشجو با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و براساس گمارش تصادفی در یکی ازگروههای آزمایش یا کنترل قرار گرفتند. فرایند القای استرس به کمک آزمون ارزیابی اجتماعی فشارزای آب سرد (SCPT) صورت پذیرفت و بلافاصله میزان فشارادراک شده براساس یک مقیاس 100 درجهای اندازهگیری وشاخصهای فیزیولوژیک آزمودنی ثبت گردید. سپس ازآزمون (n-back) (کریشنر، 1958) برای ارزیابی حافظه فعال دیداری استفاده شد. در نهایت میزان تلاش ذهنی در مقیاسی دیگر (زیجلسترا، 1993) ثبت گردید. شرکتکنندگان به شیوه درونگروهی مراحل فوق را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از آزمون t همبسته و تحلیل واریانس دوراهه مختلط تحلیل شد. براساس یافتهها، میزان خطای حذف برای محرکهای هیجانی بیشتر از محرکهای غیرهیجانی و انتخاب اشتباه محرکهای منفی (01/0P= ) بیشتر از انتخاب اشتباه محرکهای مثبت (001/0P= ) بود. میزان خطای حذف در مردان (10M=) بیشتر از زنان (23/9M=) بود. به نظر میرسد که عملکرد حافظه فعال دیداری تحت استرس بهویژه در محرکهای منفی همانند حالت عادی نیست. بهطور کلی، استرس با ایجاد اختلال در عملکرد حافظه فعال دیداری منجر به افزایش میزان خطا در تکلیف یادآوری محرک ارایه شده میگردد.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش مقایسۀ
نظامهای مغزی ـ رفتاری، سرسختی روانشناختی و تحمل ابهام در افراد سوء مصرفکنندۀ
مواد و افراد عادی بود. روش پژوهش از نوع تحقیقات علّی مقایسهای، و
جامعۀ آماری آن همۀ معتادان شهرستان ارومیه در سال 1391 بود. 50 نفر با استفاده از
روش نمونهگیری خ چکیده کامل
هدف از این پژوهش مقایسۀ
نظامهای مغزی ـ رفتاری، سرسختی روانشناختی و تحمل ابهام در افراد سوء مصرفکنندۀ
مواد و افراد عادی بود. روش پژوهش از نوع تحقیقات علّی مقایسهای، و
جامعۀ آماری آن همۀ معتادان شهرستان ارومیه در سال 1391 بود. 50 نفر با استفاده از
روش نمونهگیری خوشهای از پنج مرکز ترک اعتیاد ارومیه انتخاب و 50 نفر از افراد
عادی نیز با آنان همتاسازی شدند. دادههای پژوهشی به کمک پرسشنامه شخصیتی گری ویلسون (GWPQ، 1989)، پرسشنامۀ زمینهیابی دیدگاههای شخصی
(کوباسا، 1970)، و مقیاس
تحمل ابهام (لین، 1993) جمعآوری گردید. دادههای آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) تجزیه و
تحلیل شدند. تحلیل دادهها نشان داد که بین افراد سوءِ مصرفکنندۀ مواد و افراد
عادی در نظامهای مغزی ـ رفتاری، سرسختی روانشناختی و تحمل ابهام تفاوت معنیداری
وجود دارد (001/0P < ). در خرده مقیاس نظام بازداری
رفتاری، سرسختی روانشناختی و تحمل ابهام، نمرات افراد سوءِ مصرفکنندۀ مواد بهطور
معناداری کمتر از افراد عادی، اما در نظام گرایش رفتاری نمرات آنان بهطور
معناداری بیشتر از افراد عادی بود. نتایج نشان داد که برخی از صفات شخصیتی مانند
نظامهای مغزی ـ رفتاری، سرسختی روانشناختی و تحمل ابهام نقش مهمی در گرایش به
سوء مصرف مواد دارند.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی
هیجان و درک هیجانات در اختلال وسواسی ـ اجباری، اختلال اضطراب منتشر، اختلال
اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار بود. روش این پژوهش از نوع علّی ـ مقایسهای بود. جامعۀ
آماری پژوهش را کلیه بیماران زن و مرد مبتلا به
این سه اختلا چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی
هیجان و درک هیجانات در اختلال وسواسی ـ اجباری، اختلال اضطراب منتشر، اختلال
اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار بود. روش این پژوهش از نوع علّی ـ مقایسهای بود. جامعۀ
آماری پژوهش را کلیه بیماران زن و مرد مبتلا به
این سه اختلال در مراکز روانپزشکی خصوصی شهر شیراز (سال 1391 و 1392) تشکیل
دادند که از میان آنان 300 بیمار (در هر گروه اختلال، 100 بیمار) با روش نمونهگیری
در دسترس انتخاب شدند.آزمودنیهای بهنجار نیز شامل 100 نفر از همراهان بیماران
بودند. شرکتکنندگان پرسشنامههای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001)،
نارسایی هیجانی تورنتوـ20 مقولهای (بگبی و همکاران، 1994) و سلامت عمومی (گلدبرگ و
هیلیر، 1979) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل
واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که سه گروه بیمار در مقایسه با
گروه بهنجار راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان بیشتر، راهبردهای انطباقی
کمتر و درک ضعیفتری از هیجانها را گزارش دادند (001/0>P ). در استفاده از راهبردهای انطباقی و درک ضعیف هیجانات
بین سه گروه بیمار تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P ). بهطور کلی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و درک
هیجانها در این اختلالات بهصورت متفاوتی بروز میکند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی
دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان یزد بود. این پژوهش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون
و پسآزمون و گروه گواه بود. جامعۀ آماری پژوهش تمامی دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی
شهر یزد در سا چکیده کامل
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی
دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان یزد بود. این پژوهش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون
و پسآزمون و گروه گواه بود. جامعۀ آماری پژوهش تمامی دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی
شهر یزد در سال تحصیلی 91ـ1390 بودند. نمونۀ پژوهش 30 دانشآموز دختر پایۀ دوم راهنمایی
بودند که به شیوه نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای، انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه
آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامۀ شخصیت کالیفرنیا (ثورپ، کلارک و تیکز، 1953) و معدل دانشآموزان در نیم سال اول و دوم سال تحصیلی 91ـ1390
بود. برنامۀ آموزش مهارتهای زندگی در 12 جلسۀ 90 دقیقهای بهصورت هفتگی بر روی گروه
آزمایش اجرا گردید. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری
اجتماعی و همچنین عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر نوجوان مؤثر است (01/0>P ). بنابراین نتیجهگیری میشود
که آموزش مهارتهای زندگی به مثابۀ مهارتهای زیربنایی سلامت روان رویکردی مؤثر در
سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر نوجوان میباشد.
پرونده مقاله