زمینه و هدف: ضرورت پرداختن به محیط زیست در صنعت نفت و صنایع وابسته هنگامی روشن تر می شود که دریابیم حرکت در مسیر بهبود مستمر صنعتی بدون توجه به محیط زیست غیرممکن است. مسایل زیست محیطی یک امر کاملاً فرابخشی می باشد و می بایست کلیه آحاد جامعه علی الخصوص سازمانها و دستگاه چکیده کامل
زمینه و هدف: ضرورت پرداختن به محیط زیست در صنعت نفت و صنایع وابسته هنگامی روشن تر می شود که دریابیم حرکت در مسیر بهبود مستمر صنعتی بدون توجه به محیط زیست غیرممکن است. مسایل زیست محیطی یک امر کاملاً فرابخشی می باشد و می بایست کلیه آحاد جامعه علی الخصوص سازمانها و دستگاه ها هر یک به فراخور توان و کارایی تشکیلات خود در حفظ و نگهداری از محیط زیست به عنوان یک وظیفه عمومی از هر فعالیتی که با آلودگی و یا تخریب غیرقابل جبران محیط زیست همراه باشد جلوگیری کنند. هدف این پژوهش طراحی الگوی مدیریتی یکپارچه بخش انرژی کشور با تأکید بر سیاست¬های زیستمحیطی می باشد.
روش بررسی: مقاله حاضر از نوع تحقیقات کیفی است. نمونه آماری تحقیق (نخبگان) بهصورت خوشهای از بین اعضای جامعه آماری انتخاب شده اند. بدین صورت که ابتدا جامعه آماری به خوشههای مختلفی تقسیم شده (خوشه اعضای هیئتعلمی، خوشه مدیران بخش نفتی، متخصصان حوزه صنعت نفت در سال 1400) سپس برحسب رسیدن به اشباع دادهها، در مجموع با 25 نفر از خبرگان مصاحبه بهعملآمده است. برای تحلیل و آنالیز دادهها در بخش مصاحبهها، سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادهها مطابق با روش نظریهپردازی زمینهبنیان پس از انجام مصاحبه، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده است. برای انجام این موضوع از نرم افزار مكس كيودا استفاده شده است.
یافته ها: بر اساس یافته های این تحقیق، از 101 مفهوم اولیه، در کدگذاری محوری18 مولفه استخراج و در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی(گزینشی) 5مقوله اصلی تحت عناوین، بُعد اجتماعي، بُعد فنی، بُعد اقتصادی، بُعد محیط زیستی و بُعد حقوقی، سیاسی و قانونی به عنوان ابعاد الگوی مدیریتی یکپارچه بخش انرژی کشور در مدل نهایی انتخاب شدند.
بحث و نتیجه گیری: سیاست های زیست محیطی و بین المللی می تواند باعث کاهش آلودگی بخش انرژی از جمله نفت شود و اقدامات قانونی که در سطوح بین المللی انجام می شود باعث کنترل و نظارت بر محیط زیست شود. عوامل نهادی و سیاسی نقش کلیدی در ترویج گذار به انرژیهای تجدیدپذیر دارند و بهبود این عوامل میتواند منجر به کربنزدایی بخش انرژی در بلندمدت شود. توسعه مالی جهانی در درازمدت تأثیر قابلتوجهی بر فرآیند گذار ندارد، به این معنی که کل سیستم مالی به یک تغییر ساختاری اساسی نیاز دارد تا جایگزینی بین انرژیهای آلاینده و پاک را تسریع بخشد. با این حال، در کوتاه مدت، تأثیر منفی و قابل توجهی به نظر می رسد و ناکافی بودن مؤسسات مالی و بازارهای مالی در ارتقای مسیر پایدار منطقه را برجسته می کند.
پرونده مقاله