این پژوهش به طراحی الگوی مطلوب مدیریت استعداد و ارزیابی وضع موجود مدیریت استعداد سازمان پرداخته است. مطالعه حاضر با توجه به هدف آن از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده نمود. جامعه تحقیق در بخش کیفی، مدیران سازمان تامین اجتماعی بودند و جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحب چکیده کامل
این پژوهش به طراحی الگوی مطلوب مدیریت استعداد و ارزیابی وضع موجود مدیریت استعداد سازمان پرداخته است. مطالعه حاضر با توجه به هدف آن از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده نمود. جامعه تحقیق در بخش کیفی، مدیران سازمان تامین اجتماعی بودند و جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و نمونه گیری هدفمند با مشارکت تعداد 20 مدیر عالی و میانی سازمان انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای استقرایی در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. به منظور برآورد الگو و شناسایی وضع موجود فعالیت ها و فرآیندها در سازمان تامین اجتماعی، پرسشنامه حاصل از تحلیل مصاحبه های کیفی با 28 گویه در بین 245 نفر از مدیران سازمان تامین اجتماعی به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع شد. در بخش کیفی این پژوهش، الگوی مدیریت استعداد در چهاربعد جذب (استعدادخواهی) با تعداد 12 مولفه، انتخاب (استعداد یابی) با تعداد 7 مولفه، توسعه (استعدادپروری) با تعداد 10مولفه و حفظ (استعدادگماری) با تعداد 8 مولفه جمعا 37 مولفه بدست آمد. نتایج حاصل از اجرای آزمون تی تک نمونه بر روی داده های بدست آمده نشان داد که در چرخه مدیریت استعداد در سازمان تامین اجتماعی بعد استعدادخواهی کمترین میانگین را به خود جلب کرده است در حالیکه بعد استعدادپروری با بیشترین میانگین در وضع موجود است. نظر می رسد سازمان تامین اجتماعی باید توجه بیشتری را به فرایند جذب (استعداد خواهی) معطوف دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش مؤلفه های آموزشی بر برنامه های توسعۀ آموزش کارآفرینی دانشگاهی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 1391-1392 انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل چکیده کامل
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش مؤلفه های آموزشی بر برنامه های توسعۀ آموزش کارآفرینی دانشگاهی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 1391-1392 انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان مقاطع تحصیلی (دکتری، کارشناسی ارشد و کارشناسی) بوده که 220 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد که روایی آن با مطالعۀ منابع و اخذ نظرات استادان با تجربه و صاحب نظر در زمینه آموزش کارآفرینی به دست آمد و برای محاسبه پایایی، از آزمون آلفای کرانباخ استفاده که میزان آن 93/0a= ارزیابی شد. برای تحلیل داده ها، از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که سیاست های تعیین شده بر توسعۀ آموزش کارآفرینی در دانشگاه تأثیر دارد. و بین مؤلفههای آموزشی اجرای برنامه، محتوای دوره و ارزشیابی در توسعۀ آموزش کارآفرینی در دانشگاه رابطه ی مستقیم و مثبت به دست آمد. همچنین یافته ها بیانگر آن است که شاخصهای برازندگی اولیه در تأیید الگوی سیاستگذاری و مؤلفههای آموزشی اثر گذار بر توسعۀ برنامههای آموزش کارآفرینی دانشگاهی تناسب داشتن الگو را تأیید می کند.
پرونده مقاله