قصه حضرت یوسف، در دیوان نزاری قهستانی، مورد توجه خاص قرار گرفته است. مساله تحقیق این است که اجزا و شخصیت های این قصه چگونه به صورت تمثیلی در اشعار نزاری پردازش شده و از آن ها برای بیان اندیشه های عرفانی، دینی، فلسفی و اخلاقی شاعر استفاده گردیده است. مهمترین سوال تحقیق ا چکیده کامل
قصه حضرت یوسف، در دیوان نزاری قهستانی، مورد توجه خاص قرار گرفته است. مساله تحقیق این است که اجزا و شخصیت های این قصه چگونه به صورت تمثیلی در اشعار نزاری پردازش شده و از آن ها برای بیان اندیشه های عرفانی، دینی، فلسفی و اخلاقی شاعر استفاده گردیده است. مهمترین سوال تحقیق این است که نزاری چگونه و از چه تمثیل هایی برای تبیین قصه حضرت یوسف استفاده کرده و سیر این قصه در دیوان او چگونه تبیین شده است. کتاب کشف الاسرار و عدة الابرار اثر ابوالفضل میبدی و مقاله اشارات عرفانی در داستان حضرت یوسف(ع) پیشینه تحقیق می باشد. با توجه به این که داستان یوسف پیامبر که سرآمد تمام داستان ها میباشد و از زاویه عرفانی و تمثیلی مورد توجه خاص نزاری قرار گرفته، ضرورت انجام کار احساس می شود. هدف از این تحقیق شناخت جایگاه تمثیلیِ قصه حضرت یوسف در اشعار نزاری و تبیین اجزای این قصه در چهارچوب ادب عرفانی می باشد. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانهای به انجام رسید، شیوه گردآوری بدین صورت است که تمام اجزا و شخصیت های قصه یوسف در غزلیات نزاری یادداشت برداری شد، سپس طبقه بندی گردید و در نهایت با توجه به مختصات رویکردِ تمثیلی، تجلی این قصه در چهارچوب ادب عرفانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این مقاله نشان می دهد که نگاه نزاری به داستان یوسف، عرفانی بوده و تمام اجزا و شخصیت های داستان به طور تمثیلی مورد استفاده قرار گرفته اند.
پرونده مقاله
اندیشه و دغدغههای اجتماعی ابتهاج در پیوند با ذوق زیباگرایانهی ادبی و دلبستگی وی به غزل کلاسیک به ویژه غزلهای حافظ، و نیز عرصهی پرالتهاب سیاسی دههی سی شمسی، رنگ و بوی کلام و شعر وی را جلوهای بخشیده که او را از سایر شاعران همعصر خویش همچون فریدون توللی، رهی معیری، چکیده کامل
اندیشه و دغدغههای اجتماعی ابتهاج در پیوند با ذوق زیباگرایانهی ادبی و دلبستگی وی به غزل کلاسیک به ویژه غزلهای حافظ، و نیز عرصهی پرالتهاب سیاسی دههی سی شمسی، رنگ و بوی کلام و شعر وی را جلوهای بخشیده که او را از سایر شاعران همعصر خویش همچون فریدون توللی، رهی معیری، متمایز میسازد. ابتهاج که شاعری غزلسراست و توانایی خود را در شعر نو نیز نشان داده از حیث استخدام واژگان و تعابیر، و ساخت نحوی اشعارش و نمادها و تمثیلات و مضامین فکری، متاثر از شیوه حافظ است. روش تحقیق تمثیلی حاضر، کیفی و توصیفی است. در این تحقیق، غزلهای دفتر شعر سیاه مشق مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد: از ویژگیهای بارز اشعارش، تصویرسازی نمادین و تمثیل گرایانه و تا حدی بازآفرینی نمادهای حافظانه برای بیان موضوعات اجتماعی نظیر نبودن آزادی و وجود استبداد، دردمندی ها و جو اختناقی است که بر جامعهی روزگار خویش حاکم بوده است. این شیوه و فضای سیاسی دههی سی شمسی، او را به جریان سمبولیسم اجتماعی سوق داده و شگردهای زبانی و هنری حافظ ، الهامبخش سایه بوده است. این نوع بازآفرینی و پیروی از حافظ، وجه تشخص و امتیاز غزلیات سایه قلمداد شده است. با این هدف ابتهاج توانسته تصاویر و تمثیل های مرسوم عرفانی و تغزلی را در پاسخ به ضرورت و سوالات تحقیق تبدیل به نمادهایی کند که پیامرسان موضوعات اجتماعی باشد
پرونده مقاله
شاعران و نویسندگان ایرانی، در طول تاریخ ادب فارسی، همواره از انواع تمثیل برای بیان مفاهیم عرفانی و اخلاقی خود استفاده کردهاند. تمثیل، یکی از ابزارهایی است که علاوه بر التذاذ ادبی که در خواننده ایجاد میکند،حسّ عاطفی هم در او برمیانگیزاند و مفاهیم شعری را چنان بر دل و چکیده کامل
شاعران و نویسندگان ایرانی، در طول تاریخ ادب فارسی، همواره از انواع تمثیل برای بیان مفاهیم عرفانی و اخلاقی خود استفاده کردهاند. تمثیل، یکی از ابزارهایی است که علاوه بر التذاذ ادبی که در خواننده ایجاد میکند،حسّ عاطفی هم در او برمیانگیزاند و مفاهیم شعری را چنان بر دل و جان او مینشاند که گویی نقش بر سنگ است. حافظ و مولوی برای بیان مفاهیم اخلاقی و عرقانی از انواع تمثیل استفاده کردهاند؛ مولوی بیشتر از تمثیلهای داستانی؛ اسلوب معادله و ارسال مثل؛ و حافظ از تمثیلهای ارسال مثل و اسلوب معادله برای بیان تفاوت زیبایی درون با بیرون استفاده کردهاند.حافظ زیبایی درون را به آن و لطیفهی غیبی تعبیر میکند و مولوی با آوردن حکایت تمثیلی، زیبایی درون را که از پاکی دل و معرفت سرچشمه میگیرد بر زیبایی ظاهری که صفا و پاکی دل در آن هیچ دخالتی ندارد، ترجیح میدهد.
پرونده مقاله