زن در عرصه فرهنگ و ادب پارسی ، سمبلها و نمادهای گوناگون و بعضا متضادی را به خود دیده است. دگرگونی این عنصر با توجه به دیدگاههای چامه سرایان و نویسندگان، سبب دگردیسی باورها و متون ادبی و در پاره ای جهات منجر به روابط بینامتنی با آثار و عقاید دیگران گردیده است. هدف این بر چکیده کامل
زن در عرصه فرهنگ و ادب پارسی ، سمبلها و نمادهای گوناگون و بعضا متضادی را به خود دیده است. دگرگونی این عنصر با توجه به دیدگاههای چامه سرایان و نویسندگان، سبب دگردیسی باورها و متون ادبی و در پاره ای جهات منجر به روابط بینامتنی با آثار و عقاید دیگران گردیده است. هدف این بررسی نمایان ساختن نقش های تمثیلی زن در مثنوی معنوی است.این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی نقش های تمثیلی زن در مثنوی معنوی صورت گرفته است.بر پایة این پژوهش مشخص می شود افزون بر نقش های مثبت زن، عناصر سمبلیک دیگری مانند: مکر، شهوت، عقل و ... در آشکار کردن تمثیل های منفی ذهنی بسیار سهم داشته که مولانا به صورت تمثیلی از این موضوع جهت بیان مقاصد خود و تفهیم نقطه نظرات خود استفاده می کرده است.نویسنده این پژوهش، تمثیل های مثنوی در مورد زنان را در دو جایگاه متفاوت و برپایة منسجم تری از مفاهیم یافته است.
پرونده مقاله
روایت شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه طبیعت، شکل و نقش روایت میپردازد و میکوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. مثنوی معنوی، از شاهکارهای تمثیلی زبان فارسی در عین دیرینگی ساختار، تازگی و طراوت خود را در روایتهای تمثیلی حفظ کرده است. هدف این بررسی نمایان س چکیده کامل
روایت شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه طبیعت، شکل و نقش روایت میپردازد و میکوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. مثنوی معنوی، از شاهکارهای تمثیلی زبان فارسی در عین دیرینگی ساختار، تازگی و طراوت خود را در روایتهای تمثیلی حفظ کرده است. هدف این بررسی نمایان ساختن دلایل برجستگی روایتهای تمثیلی در آثار مولاناست. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی شماری از روایتهای تمثیلی آثار مولانا صورت گرفته است. بر پایة این پژوهش مشخص میشود افزون بر ابهام آفرینیِ تمثیل، عوامل دیگری نیز مانند: بسط لحظه از طریق داستان درونی، ایجاد داستانهای موازی، الگوی حادثه در روایتهای تمثیلی و دوگانگی ساختاری، در ماندگارکردن ساختار روایتهای تمثیلی به عنوان نوع ادبی محبوب مولانا بسیار سهم داشته استنویسندگان این پژوهش، تمثیلهای مثنوی را در جایگاه گونهای از انواع روایت، برپایة منسجمتری از قواعد و قوانین ساختاری روایت شناسی یافتهاند.
پرونده مقاله