حاکمیت شرکتی و عملکرد سرمایه فکری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
محورهای موضوعی : حسابداری مدیریت
1 - مسئول مکاتبات
2 - ندارد
کلید واژه: سرمایه فکری, سرمایه فیزیکی, سرمایه انسانی, سرمایه ساختاری, حاکمیت شرکتی, سرمایه
, 
, گذاران نهادی,
چکیده مقاله :
هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و عملکرد سرمایه فکری در شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران است. متغیر وابسته تحقیق، میزان سرمایه فکری می باشد که توسط ضریب ارزش افزودهسرمایه فکری(VAIC)مدل پالیک (2000،1998) اندازه گیری شده است. متغیرهای مس تقل تحقیق شامل نسبت(درصد)سهام شرکت که توسط نهادهای سرمایه گذاری عمده نگهداری می شود به کل سهام منتشره و در دستسهامداران، نسبت (درصد) مدیران غیرموظف (غیر اجرایی) هیأت مدیره به کل اعضای هیأت مدیره، وجود (عدموجود) مدیرعامل به عنوان رئیس یا نایب رئیس هیأت مدیره و وجود (عدم وجود) حسابرسان داخلی در شرکتمی باشند.به منظور آزمون فرضیه ها از تکنیک های آماری رگرسیون چندمتغیره، پانل دیتا، آزمون مقایسه دو میانگین،تحلیل واریانس و آزمون های فرعی دیگر برای اطمینان بیشتر بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن استکه بین وجود مدیران غیرموظف در ترکیب هیات مدیره و سرمایه ساختاری رابطه معناداری مشاهده گردید. همچنینرابطه معناداری بین عدم وجود مدیرعامل شرکت به عنوان رییس یا نایب رییس هیأت مدیره و سرمایه انسانی ورابطه معناداری بین وجود حسابرسی داخلی در شرکت و سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری از اجزای سرمایهفکری نیز مشاهده گردید
The main objective of this article is to investigate the relationship betweencorporate governance and intellectual capital performance of the firms. The dependentvariable is the amount of intellectual capital -measured by Value Added IntellectualCapital Coefficient (VAIC), which based on Pulic model (1998,2000). On the otherhand the independent variables are: the percentage of the firms stocks which isretained by major financial institutes to the total stocks, the ratio of nonexecutivemanagers to the total members of board of directors, the existence of CEO and/or vicepresident, and the existence of internal auditing.To test the hypothesizes, the Multi Variables Regression, Panel Data, Two AverageComparison, and Variance Analysis were exploited.The results of the study showed that: There is a meaningful relation betweennonexecutive managers and structural capital variable.A meaningful relation exists between existence of CEO and/or vice president andhuman capital. There is also a meaningful relation between internal auditing, on onehand, and human capital and structural capital on the other hand.