بطالت در سازمان یک رفتار عامدانه و نوعی تقلب شایع است که ممکن است همه کارکنان سازمان در همه سطوح به نوعی مرتکب آن شوند. این پژوهش با هدف بررسی علل و زمینه های بوجود آورنده بطالت، در میان کارمندان دانشگاه صنعتی شریف، انجام شده است. روش پژوهش نظریه داده بنیاد می باشد که د چکیده کامل
بطالت در سازمان یک رفتار عامدانه و نوعی تقلب شایع است که ممکن است همه کارکنان سازمان در همه سطوح به نوعی مرتکب آن شوند. این پژوهش با هدف بررسی علل و زمینه های بوجود آورنده بطالت، در میان کارمندان دانشگاه صنعتی شریف، انجام شده است. روش پژوهش نظریه داده بنیاد می باشد که داده های مورد نیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 35 نفر از کارمندان انجام شده است. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آنها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص گردید. از مجموع 665 داده خام، 385 مفهوم، 35 خرده مقوله و 14 مقوله اصلی از داده های اولیه استخراج گردید. در نهایت مفهوم محوری نارضایتی مقایسه ای، به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش می داد، انتخاب گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مهم ترین عامل بوجود آوردن حس بطالت و فرسودگی شغلی در مشارکت کنندگان، "نارضایتی مقایسه ای"، می باشد. این نارضایتی در نتیجه احساس تبعیض یا عدم شایسته سالاری و نیز نارضایتی از میزان حقوق یا مزایا به نسبت میزان کار، بوجود می آید که پیامدهایی مانند؛ بطالت زدگی، ناهمدلی سازمانی و درجا زدن سازمان را در پی دارد.
پرونده مقاله
هدف اصلی مقاله حاضر مطالعه ادراک زنان پیرامون فضای شهری تهران است. از همین رو این مقاله با اتخاذ رویکرد کیفی مبتنی بر پدیدارشناسی به مطالعه پدیده طرد اجتماعی زنان در فضای شهری تهران پرداخته است و بدین منظور 29 نفر از زنان بین 20 تا 45 سال ساکن تهران بر اساس منطق نمونه چکیده کامل
هدف اصلی مقاله حاضر مطالعه ادراک زنان پیرامون فضای شهری تهران است. از همین رو این مقاله با اتخاذ رویکرد کیفی مبتنی بر پدیدارشناسی به مطالعه پدیده طرد اجتماعی زنان در فضای شهری تهران پرداخته است و بدین منظور 29 نفر از زنان بین 20 تا 45 سال ساکن تهران بر اساس منطق نمونهگیری هدفمند انتخاب و با آنان مصاحبه صورت گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زنان در عرصههای مختلف در جامعه با کمبود حمایتگری مواجه هستند. درواقع با مسائلی نظیر کمبود امنیت در فضای شهر، کمبود کارآمدی در امکانات و تجهیزات شهری، فقدان حمایتگری قانونی، فقدان حمایت در مقابل آسیبهای اجتماعی، فقدان سازکار حمایتی در فضای اشتغال، ضعف اعتماد به نفس و عدم حمایت خانواده مواجه گریدهاند. این موارد موجب تضعیف و محرومیت زنان از حقوقشان گردیده است. از سوی دیگر با طرد زنان از جامعه، محرومیت و طرد اجتماعی به گروههای اجتماعی دیگر تسری پیدا میکند و ظرفیت زنان در بهبود وضعیت اجتماعی جامعه از دست میرود.
پرونده مقاله