بینش و بیان چارچوب مسیر در نظام جزایی اسلام، شکلگیری جامعه سالم بر اساس ایجاد فضای زندگی سالم و جلوگیری از وقوع جرم است، تا بشر در پی آشنایی به وظایف فردی و اجتماعیاش، از هرگونه انحراف خودداری ورزد و در صورت عدم تأثیر این راهکارها، مجازات دنیوی (حدود و تعزیرات) در نظر چکیده کامل
بینش و بیان چارچوب مسیر در نظام جزایی اسلام، شکلگیری جامعه سالم بر اساس ایجاد فضای زندگی سالم و جلوگیری از وقوع جرم است، تا بشر در پی آشنایی به وظایف فردی و اجتماعیاش، از هرگونه انحراف خودداری ورزد و در صورت عدم تأثیر این راهکارها، مجازات دنیوی (حدود و تعزیرات) در نظر گرفته شده است؛ تا با برپایی حدود، مصالح بنیادین جامعه پاسداری شود و با اجرای تعزیرات بزهکاران تأدیب و اصلاح شوند. در این مقاله آنچه مورد نظر است نقش زمان و مکان در قلمرو حدود (کیفرهای منصوص شرعی) است که زمان و مکان تنها در اجرای آن نقش دارند. نقش زمان و مکان در تعزیرات (که تعیین و اجرای آن بر عهدة حاکم شرع است) بیشتر محسوس میباشد به طوری که در ملاک اصلی تعزیر که کمتر بودن آن نسبت به حد است، بر حسب مقتضیات، عدول از آن در مواردی به دلایلی خاص به چشم میخورد. زمان و مکان در اجرای حدود نقش تعیین کنندهای دارند، بنابراین در صورت تزاحم مصلحت اجرای حدّ با مصلحت مهمتر، ممکن است حدّ موقتاً تعطیل یا به کیفیّت دیگری اجرا شود. آنچه در این مقاله در پی آن هستیم بررسی مؤلفههای زمانی و مکانی در اجرای حدود و رویکرد قانون مجازات اسلامی در تعلیق و تبدیل آن است. یافتهها نشاندهنده آن است که تبدیل و جایگزینی مجازاتهای شرعی منصوص و غیرمنصوص با سایر مجازاتهای متعارف یا روشهای اصلاحگرایانه، از نظر قواعد و ساختارهای درون دینی امکانپذیر و از نگاه متناسب با مقتضیات زمان یک ضرورت تاریخی است.
پرونده مقاله
یکی از مسائل مهم و معتنابه در مباحث فقهی ما نقش تعدد جرم و تکرار آن در تغییر و تشدید مجازات‎ها می‎باشد، که نه بهطور مستقل و عام، بلکه در تک‎تک برخی از حدود بدان توجه شده، ولی در متون حقوقی جدید بهطور مستقل و در مباحث عام حقوق جزاء، در قالب عوامل‎مشدده چکیده کامل
یکی از مسائل مهم و معتنابه در مباحث فقهی ما نقش تعدد جرم و تکرار آن در تغییر و تشدید مجازات‎ها می‎باشد، که نه بهطور مستقل و عام، بلکه در تک‎تک برخی از حدود بدان توجه شده، ولی در متون حقوقی جدید بهطور مستقل و در مباحث عام حقوق جزاء، در قالب عوامل‎مشدده مطرح گردیده است. عموم فقها این بحث را در مورد هر یک از حدود بهطور جداگانه آورده‎اند، هرچند که برخی قائل به نقش مشابه تأثیر تکرار در نحوه مجازات برخی از حدود شده‎اند. موضوع اصلی مورد بحث در این مقاله بررسی نقش تکرار اعمال مستوجب حد در تبدیل حد تعیینشده به مجازات مرگ می‎باشد که عموم فقها با تفاوت‎هایی، قائل به آن شده‎اند و همانگونه که می‎دانیم واکاوی سیر تحولات نگاه به این موضوع در آرای فقهای متقدم تا زمان معاصر و درنهایت تطبیق آرای فقهای متقدم و متأخر با آرای یکی از فقهای نواندیش سده یازده هجری یعنی ملامحسن فیض‎کاشانی در مفاتیح ‎الشرایع، می‎‎تواند روشنگر دیدگاه ویژه و دقیق موجود در تاریخ فقه شیعه و سیر تطورات آن باشد که به خاطر اهمیت آن تبدیل به یک موضوع مهم و مستقل در حقوق معاصر گردیده است، مخصوصاً آنکه درنهایت مشخص می‎شود که نگاه ایشان با لحاظ تک‎تک موارد حدود به آرای برخی از فقهای معاصر نظیر آیت اللّه خویی و با لحاظ نگاه کلی به حدود (البته با استثناء کردن زنا) به آخرین تحولات حقوق جزای وضعی نزدیک می‎باشد.
پرونده مقاله