از جملۀ دیدگاهها در تبیین رابطۀ میان امر خدا و فعل انسان، نظریۀ تکلیف است. بر پایۀ این دیدگاه، مشخصۀ بارز آموزههای دینی تکلیفی بودن آنهاست؛ این که انسانها به خاطر برخورداری از عقل، از جانب خداوند ملزم به انجام دادن یا ترک مجموعهای از افعال شدهاند. نظریۀ تکلیف تا بدان چکیده کامل
از جملۀ دیدگاهها در تبیین رابطۀ میان امر خدا و فعل انسان، نظریۀ تکلیف است. بر پایۀ این دیدگاه، مشخصۀ بارز آموزههای دینی تکلیفی بودن آنهاست؛ این که انسانها به خاطر برخورداری از عقل، از جانب خداوند ملزم به انجام دادن یا ترک مجموعهای از افعال شدهاند. نظریۀ تکلیف تا بدانجا در فرهنگ اسلامی پذیرفته شده که مکلف بودن بندگان از اصول موضوعۀ علم فقه به شمار آمده است؛ چنان که حتی در تعریف علم فقه، موضوع آن را افعال مکلفان بیان میدارند. متکلمان مسلمان در تفکیکی کلی و کلان، تکالیف را از دو سنخ عقلی و شرعی دانستهاند. رابطۀ میان این دو سنخ تکلیف، شیوۀ عمل در فرض تعارض این دو با یکدیگر، و مسائلی دیگر از این دست، به پدید آمدن اختلاف نظرهای گستردهای در میان عالمان مسلمان انجامیده است. این میان، عالمان مکتب شیعی فقیهان متکلم بغداد، خوانشی خاص خویش از نظریۀ تکلیف ارائه کردهاند. بناست که در این مطالعه بعد بازشناسی ارکان نظریۀ تکلیف، خوانش خاص دو فقیه و متکلم برجستۀ مکتب فقهی متکلمان بغدادـشیخ مفید و سید مرتضی ـ را از نظریۀ تکلیف، و هم، تمایز نگرشهای آن دو را به مسئله بازکاویم.
پرونده مقاله
میقات موسی (ع) با خدا از جملۀ حکایات یاد شده در قرآن کریم در بارۀ قوم بنیاسرائیل است؛ حکایتی که از یک سو در عهد عتیق نیز با قدری تفاوت بازتاب یافته، و از دیگر سو، در ادبیات تفسیری جهان اسلام بهتفصیل مورد توجه واقع شده است. مقایسۀ تحلیلیِ میقات موسی (ع) در قرآن، عهد عت چکیده کامل
میقات موسی (ع) با خدا از جملۀ حکایات یاد شده در قرآن کریم در بارۀ قوم بنیاسرائیل است؛ حکایتی که از یک سو در عهد عتیق نیز با قدری تفاوت بازتاب یافته، و از دیگر سو، در ادبیات تفسیری جهان اسلام بهتفصیل مورد توجه واقع شده است. مقایسۀ تحلیلیِ میقات موسی (ع) در قرآن، عهد عتیق، و تفاسیر اسلامی، موضوع این مطالعه است. مباحثی چون شیوۀ طرح بحث قرآن و عهد عتیق در بارۀ دو میقات موسی و تفاوت رویکردهای بازتابیده در این دو متن مقدس، رویدادهای خاص میقات، از جمله مدت زمان اعتکاف، تکلم خدا با موسی، تقاضای رؤیت، اعطای الواح و گزینش هفتاد تن از مشایخ بنیاسرائیل، بافت اصلی این مطالعه را تشکیل میدهد. بناست که از رهگذر این مقایسۀ تحلیلی، میزان تأثیر منقولات توراتی را بر برخی از اهم مفسران مسلمان بررسی کنیم.
پرونده مقاله
سنت، مفهومی به قِدْمَتِ تاریخ اسلام است و همچون همۀ مفاهیم کهن دیگر، جا دارد پرسیده شود گذشت زمان چه اثری بر تغییر معنای آن داشته است. به نظر میرسد عمدۀ تحولات احتمالی معنای آن در دو سدۀ نخست هجری و بهویژه، سدۀ دوم ـ عصر شکلگیری علوم اسلامی ـ روی داده، و بعدها معنای چکیده کامل
سنت، مفهومی به قِدْمَتِ تاریخ اسلام است و همچون همۀ مفاهیم کهن دیگر، جا دارد پرسیده شود گذشت زمان چه اثری بر تغییر معنای آن داشته است. به نظر میرسد عمدۀ تحولات احتمالی معنای آن در دو سدۀ نخست هجری و بهویژه، سدۀ دوم ـ عصر شکلگیری علوم اسلامی ـ روی داده، و بعدها معنای این اصطلاح کلیدی در علوم اسلامی مختلف، از پایداری بیشتری برخوردار گردیده است. برای درک بهینۀ این مفهوم لازم است که تحولات آن در دو سدۀ نخست هجری، و هم، رابطۀ میان مفهوم متأخر اصطلاح با مفاهیم پیشین آن کاویده شود؛ همچنان که باید جریانهای اجتماعی مختلفی را شناسایی کرد که چنین تحولاتی را پدید آوردند، یا از آنها حمایت کردند. بدین منظور، بناست که در این مطالعه مفهوم و جایگاه سنت نبوی را در نظام فکری اصحاب اثر، اصحاب حدیث متقدم، اصحاب رأی، و مکتب فکری امام صادق(ع) از رویکرد تاریخ انگارهها[1] بازشناسیم. اثر این مکاتب فکری بر تحول مفهوم سنت از آن رو شایان توجه است که همۀ این مکاتب در سدۀ 2ق و عصر پایهگذاری علوم مختلف اسلامی ظهور کردند و مفهوم تثبیت شدۀ سنت که در عصرهای بعد رواج کامل یافت، از کوششهای فکری و تعاملات آنها اثر پذیرفت.
[1]. History of Ideas
پرونده مقاله
از دیرباز قرآن پژوهان به مسئلۀ اختلاف قرائات عطف نظر کرده و با کاربرد شیوههای گوناگون برای سنجش قرائات مختلف و بازنمودن قرائات اصیل و پذیرفته از قرائات شاذ، کوشیدهاند. آنان هر یک از رویکردی متفاوت به بحث نگریسته، و مکتبها و نظریههای مختلفی را در این باره پدید آوردها چکیده کامل
از دیرباز قرآن پژوهان به مسئلۀ اختلاف قرائات عطف نظر کرده و با کاربرد شیوههای گوناگون برای سنجش قرائات مختلف و بازنمودن قرائات اصیل و پذیرفته از قرائات شاذ، کوشیدهاند. آنان هر یک از رویکردی متفاوت به بحث نگریسته، و مکتبها و نظریههای مختلفی را در این باره پدید آوردهاند. بسیاری از این رویکردها به دانش زبانشناسی نیز پیوند خوردهاند. از همین رو، نمیتوان دیدگاه برخی زبانشناسان کهن را که در حوزۀ علوم قرآن هم اشخاصی خبره بودهاند نادید انگاشت. حمزۀ اصفهانی یکی از این شخصیتها به شمار میآید که در کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف خویش، قرائتهایی شاذ را بازنموده است؛ قرائتهایی که به نظر میرسد نمیتوانشان در هیچ یک از گزارشهای تاریخی در بارۀ روایات شاذ قرائت قرآن کریم، بازجست. در این مطالعه کوشش میشود با مطالعۀ گزارشهای حمزه و دیگر شواهد کهن تاریخی از دوران زندگی و حیات علمی وی، مبانی او در سنجش قرائات قرآن کریم در قیاس با قاریان بزرگ عصرش تبیین گردد.
پرونده مقاله
در پیجویی نگرش بازتابیده در قرآن کریم به موضوع ادراک و فهم، با حوزۀ معنایی گستردهای روبهرو میشویم که در آن مفاهیم متعددی به یکدیگر پیوند خوردهاند. از مفاهیم بنیادین این حوزه، تدبّر است. افزون بر آیات متعدد قرآن که با کاربرد تعابیر مختلف از لزوم تدبّر گفتهاند، در چ چکیده کامل
در پیجویی نگرش بازتابیده در قرآن کریم به موضوع ادراک و فهم، با حوزۀ معنایی گستردهای روبهرو میشویم که در آن مفاهیم متعددی به یکدیگر پیوند خوردهاند. از مفاهیم بنیادین این حوزه، تدبّر است. افزون بر آیات متعدد قرآن که با کاربرد تعابیر مختلف از لزوم تدبّر گفتهاند، در چهار آیه از قرآن کریم نیز با کاربرد همریشههای واژۀ تدبر، از این عمل همچون یک تکلیف، یا حتی غایت نزول قرآن یاد میشود. بناست که در این مطالعه، با کاربرد روشهای معناشناسانه این مفهوم قرآنی را بازشناسیم؛ مفهومی که از دیرباز مفسران مختلف به بحث در بارهاش پرداختهاند و البته، میزان توجهات بدان در سدۀ اخیر افزایشی چشمگیر دارد. بدین منظور، نخست با مروری بر آیات تدبّر و سنت تفسیری، تصویری اجمالی از جایگاه این مفهوم در قرآن کریم بازخواهیم نمود. آن گاه از رویکرد معناشناسی ساختگرا و با تحلیل واژگان همنشین و جانشین تدبّر در قرآن کریم، برای شناخت مؤلفههای معنایی بنیادین این واژۀ قرآنی کوشش خواهیم کرد.
پرونده مقاله
شیعیان از دیرباز در بومهای مختلف جهان اسلام زندگی میکرده، و حلقههای درس و بحث علمی هم داشتهاند. گاه این حلقههای درس در امتداد زمان توسعه مییافته، و به پایگیری زنجیرههای استاد و شاگردی میانجامیده، و تعالیمی را پدید میآورده که نسل اندر نسل منتقل میشده است. بدین س چکیده کامل
شیعیان از دیرباز در بومهای مختلف جهان اسلام زندگی میکرده، و حلقههای درس و بحث علمی هم داشتهاند. گاه این حلقههای درس در امتداد زمان توسعه مییافته، و به پایگیری زنجیرههای استاد و شاگردی میانجامیده، و تعالیمی را پدید میآورده که نسل اندر نسل منتقل میشده است. بدین سان، حوزههایی علمی پدید میآمده که گاه مدتی طولانی استمرار داشته، و مکاتبی متمایز و شاخص را در خود جای میداده است؛ مکاتبی که بسیارشان هم اکنون کمتر شناخته شدهاند. برخی از این حوزههای علمی مشهور، و بر جریانهای فرهنگی جهان تشیع بسی اثرگذار بودهاند؛ آن سان که در بارۀ کوفه و قم چنین میتوان گفت. به نظر میرسد جایگاه برجستۀ این قبیل حوزهها سبب شده است عالمان نسلهای بعد و نیز، محققان معاصر در تحلیلهای خویش از تاریخ علوم و معارف شیعی، کمتر به حوزههای دیگر توجه کنند و کارکرد آنها را بجویند. بناست که در این مطالعه، با مروری بر مهمترین بومهای شیعهنشین در جهان اسلام، حوزههای فرعی و کم شناختۀ فرهنگ شیعی، گرایشهای فکری غالب در هر یک، و شخصیتهای اثرگذار در هر بوم را بازشناسیم. این کوشش، مدخلی خواهد بود برای شناخت مکاتب فکری کم شناختۀ شیعی، امتداد تاریخی هر یک، و البته آموزههای متمایزی که هر یک داشتهاند.
پرونده مقاله