• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - رابطه ی کارکرد خانواده و اختلال اضطراب اجتماعی با میانجگری کمرویی و دشواری در تنظیم هیجانی
        فرهاد محمدی مصیری نادر حاجلو عباس ابولقاسمی
        اضطراب اجتماعی، یکی از انواع اختلالات اضطرابی است. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از موقعیت های اجتماعی که فکر می کنند ممکن است در آن رفتاری خجالت آور داشته باشند یا وضعیتی که فکر می کنند در آن مورد ارزیابی منفی دیگران قرار گیرند، می ترسند و سعی می کنند از آنها اج چکیده کامل
        اضطراب اجتماعی، یکی از انواع اختلالات اضطرابی است. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از موقعیت های اجتماعی که فکر می کنند ممکن است در آن رفتاری خجالت آور داشته باشند یا وضعیتی که فکر می کنند در آن مورد ارزیابی منفی دیگران قرار گیرند، می ترسند و سعی می کنند از آنها اجتناب کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین کارکرد خانواده و اختلال اضطراب اجتماعی با میانجگری کمرویی و دشواری در تنظیم هیجانی بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 500 دانش آموز دختر پایه اول دبیرستان های شهرکرد با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و از نظر کارکرد خانواده، تنظیم هیجانی، اضطراب اجتماعی و کمرویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل مسیر نمرات نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش نسبتا خوبی برخوردار است و مسیر کارکرد خانواده به کمرویی، کارکرد خانواده به دشواری در تنظیم هیجانی، کارکرد خانواده به اضطراب اجتماعی، کمرویی به اضطراب اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجانی به اضطراب اجتماعی معنادار است. با در نظر گرفتن اثرات غیرمستقیم کارکرد خانواده بر اضطراب اجتماعی از طریق کمرویی و دشواری در تنظیم هیجانی، می توان گفت که ضریب اثر کارکرد خانواده از طریق کمرویی و دشواری در تنظیم هیجانی بر اضطراب اجتماعی معنادار است. با توجه به نتایج بدست آمده، می‌توان کمرویی و دشواری در تنظیم هیجانی را به عنوان یک میانجی مناسب در رابطه ی بین کارکرد خانواده و اضطراب اجتماعی در نظر گرفت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - اثربخشی شناخت درمانی گروهی و رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی بر سلامت عمومی دانشجویان
        سعید نجارپور استادی جواد خلعتبری
        از آنجا که احساس سلامت در افراد، بهبود عملکرد روانی، اجتماعی، شغلی و خانوادگی را فراهم می آورد؛ هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی اثر بخشی شناخت درمانی گروهی و رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی بر سلامت عمومی دانشجویان بود. بدین منظور، طی یک مطالعه ی نیمه آزمایشی، 250 دانشجو به صورت چکیده کامل
        از آنجا که احساس سلامت در افراد، بهبود عملکرد روانی، اجتماعی، شغلی و خانوادگی را فراهم می آورد؛ هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی اثر بخشی شناخت درمانی گروهی و رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی بر سلامت عمومی دانشجویان بود. بدین منظور، طی یک مطالعه ی نیمه آزمایشی، 250 دانشجو به صورت در دسترس از نظر سلامت عمومی بررسی و از بین آنها 45 نفر که بالاترین نمره را اخذ کرده بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل کاربندی شدند. گروه اول به مدت هشت جلسه ی دو ساعته تحت رفتار درمانی دیالکتیکی و گروه دوم به همان نحو تحت شناخت درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. آزمودنی ها در آخرین جلسه ی آموزش مجدد از نظر سلامت عمومی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، بین میانگین نمرات سه گروه در پس آزمون، تفاوت معناداری وجود دارد. بررسی میانگین های تعدیل شده نیز نشان از اثر بخشی آموزش مهارت های شناخت درمانی در مقایسه با آموزش مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی داشت. بنابراین می توان گفت که روش شناخت درمانی بر افزایش سلامت عمومی دانشجویان تاثیر داشته است اما، روش رفتار درمانی دیالکتیکی، بهبودی معناداری در سلامت آزمودنیها ایجاد نکرده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مقایسه ی دلبستگی اجتنابی و نقصان همدلی در آزارگران جنسی و افراد عادی
        مرتضی بهادر محمد مهدی طالبی مجرد عباس ذبیح زاده
        وسعت خشونت جنسی به گستردگی تاریخ بشر و از جمله معضلاتی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده است و می توان آن را یکی از انحرافات جدی روانی- اجتماعی به شمار آورد. آزارگری جنسی یکی از نابهنجاری‌هاست که در آن فرد مبتلا، با آزاردادن فرد دیگر خود را به لذت جنسی می رسان چکیده کامل
        وسعت خشونت جنسی به گستردگی تاریخ بشر و از جمله معضلاتی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده است و می توان آن را یکی از انحرافات جدی روانی- اجتماعی به شمار آورد. آزارگری جنسی یکی از نابهنجاری‌هاست که در آن فرد مبتلا، با آزاردادن فرد دیگر خود را به لذت جنسی می رساند. در ادبیات پژوهشی مرتبط با آسیب شناسی روانی شخصیت های آزارگر جنسی، ارتباط بین مشکلات دلبستگی آن ها با رفتار آزارگرانه ، مورد توجه خاص محققین و روان شناسان بالینی بوده است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی سبک های دلبستگی و توانایی همدلی در نمونه ای از آزارگران جنسی کودک و افراد عادی بود. بدین منظور، طی یک پژوهش مقایسه ای، 33 آزارگر جنسی و 33 فرد عادی به عنوان نمونه ی در دسترس از نظر سبک دلبستگی، واکنش های بین فردی و توانایی همدلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، سبک غالب دلبستگی در افراد عادی و سبک دلبستگی اجتنابی، سبک غالب دلبستگی در متجاوزین جنسی است. علاوه بر این، نتایج حاکی از توانایی بالاتر افراد عادی در شاخص توجه همدلانه و نمره ی بالاتر آزارگران جنسی در شاخص پریشانی فردی است. به نظر می رسد، ناایمنی در سبک دلبستگی با ایجاد تداخل در فرایند همدلی، می تواند با آزارگری جنسی مرتبط باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - اثربخشی درمان فراشناختی، نوروفیدبک و فلووکسامین بر میزان اضطراب، افسردگی و نشانه‌های افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری
        محجوبه پور ابراهیمی رضا امیرتیموری حسن بنی اسدی
        اختلال وسواسی- جبری یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات اضطرابی با ماهیت چندبعدی و پیچیده ای است که بررسی و به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی اثربخشی درمان فراشناختی، نوروفیدبک و درمان با فلووکسامین بر میزان اضطراب، افسردگی و نشانه های اف چکیده کامل
        اختلال وسواسی- جبری یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات اضطرابی با ماهیت چندبعدی و پیچیده ای است که بررسی و به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی اثربخشی درمان فراشناختی، نوروفیدبک و درمان با فلووکسامین بر میزان اضطراب، افسردگی و نشانه های افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری بود. بدین منظور، طی یکپژوهش نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل، 40 بیمار مبتلا به OCD از بین مراجعه کنندگان دو مرکز روانپزشکی و روان شناسی در شهر کرمان، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل، کاربندی شدند. هر یک از گروه های آزمایشی 10 هفته درمان را تجربه کردند. آزمودنی ها قبل و بعد از اتمام درمان از نظر نشانه های اختلال وسواسی- جبری اضطراب و افسردگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اثربخشی هر سه مدل درمانی بر کاهش علایم وسواسی- جبری، اضطراب و افسردگی تایید شد. مقایسه ی نتایج نشان داد که درمان فراشناختی نسبت به دو مدل درمانی دیگر موفق تر و نوروفیدبک در بهبود اضطراب موثرتر از دارودرمانی است. به نظر می رسد درمان فراشناختی و نوروفیدبک در بهبود اضطراب افسردگی و نشانه های وسواسی- جبری افراد مبتلا به OCD موثر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - توجه متمرکز بر خود، دیگران و سوگیری قضاوت در افراد مبتلا به نشانگان اختلال هراس اجتماعی و افراد عادی
        منصور بیرامی یزدان موحدی مرتضی پورمحمدی عبدالخالق میناشیری
        هراس اجتماعی از اختلالات مهم روان شناختی است. توجه متمرکز بر خود و سوگیری های انتخابی در توجه، تعبیر، حافظه و قضاوت اجتماعی از مولفه های اصلی شناختی مطرح در زمینه ی هراس اجتماعی است و به نظر می رسد هرگاه افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در موقعیت های اجتماعی گرایش د چکیده کامل
        هراس اجتماعی از اختلالات مهم روان شناختی است. توجه متمرکز بر خود و سوگیری های انتخابی در توجه، تعبیر، حافظه و قضاوت اجتماعی از مولفه های اصلی شناختی مطرح در زمینه ی هراس اجتماعی است و به نظر می رسد هرگاه افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در موقعیت های اجتماعی گرایش دارند، توجه خود را به سمت جنبه های درونی از جمله برانگیختگی، رفتار، افکار، هیجانات یا ظاهر خود انتقال می دهند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی توجه متمرکز بر خود، دیگران و سوگیری قضاوت در افراد مبتلا به علایم اختلال هراس اجتماعی و افراد عادی بود. بدین منظور، طی یک پژوهش مقایسه ای 50 فرد مبتلا به هراس اجتماعی و 50 نفر از افراد عادی به روش غربال گری از بین دانشجویان دانشگاه تبریز انتخاب و از نظر هراس اجتماعی، کانون توجه و سوگیری قضاوت مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین دو گروه مبتلا به هراس اجتماعی و افراد عادی در توجه متمرکز بر خود و دیگران و سوگیری قضاوت، تفاوت معناداری وجود دارد. افراد مبتلا به هراس اجتماعی در توجه متمرکز بر خود و سوگیری قضاوت، نمره ی بیشتر و در توجه متمرکز بر دیگران، نمره ی کمتری از افراد عادی کسب کردند. به نظر می رسد افراد مبتلا به هراس اجتماعی در موقعیت های اجتماعی، توجه را بر خودشان متمرکز می کنند و موقعیت های اجتماعی را به شکل منفی تعبیر کرده و قضاوت سوگیرانه دارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسی مدل پیش بینی افکار خودکشی بر اساس رویدادهای استرس زای زندگی و نشخوار فکری با واسطه گری افسردگی
        مینا وصال محمد علی گودرزی
        رویدادهای استرس زای زندگی، رویدادهایی مشکل زاست که با بروز اختلالات هیجانی همراه است و به نظر می رسد یکی از عواملی که موجب درگیری افراد با افسردگی و نشخوار فکری می شود، تجربیات استرس آمیزی است که به طور مداوم در طی زمان رخ می دهد و می تواند نقش مهمی در پدیدآیی افکار خود چکیده کامل
        رویدادهای استرس زای زندگی، رویدادهایی مشکل زاست که با بروز اختلالات هیجانی همراه است و به نظر می رسد یکی از عواملی که موجب درگیری افراد با افسردگی و نشخوار فکری می شود، تجربیات استرس آمیزی است که به طور مداوم در طی زمان رخ می دهد و می تواند نقش مهمی در پدیدآیی افکار خودکشی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، ارایه ی مدلی به منظور پیش بینی افکار خودکشی بر اساس رویدادهای استرس زا و نشخوار فکری در دانشجویان با واسطه گری افسردگی بود. بدین منظور، طی یک پژوهش از نوع همبستگی، 155 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز به شیوه ی تصادفی انتخاب و از نظر افسردگی، افکار خودکشی، پاسخ های نشخواری و رویدادهای زندگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل همبستگی نمرات نشان داد که رویدادهای استرس زا و نشخوار فکری می توانند به طور معناداری افسردگی و افکار خودکشی را به طور مستقیم پیش بینی کنند. با توجه به مدل پیشنهادی، مشخص شد که رویدادهای استرس زا و نشخوار فکری با واسطه گری افسردگی، می توانند به طور معناداری افکار خودکشی را پیش بینی کنند. به نظر می رسد، احتمال بروز افسردگی و افکار خودکشی در دانشجویانی که رویدادهای استرس زای بیش تری را تجربه کرده اند و از سبک پاسخ نشخواری استفاده می کنند، بیش تر است. با توجه به این که دانشجویان نقش مهمی در پیشرفت جامعه دارند؛ به کارگیری روش هایی که موجب پیشگیری و درمان افسردگی و افکار خودکشی می شود، ضروری است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - پیش بینى احتمال ابتلا به افسردگى بر اساس سبک هاى دلبستگى و پایگاه هویت
        ویدا دهقانپور اصغر فروع الدین عدل
        اغلب افراد با سبک های دلبستگی اضطرابی، از راهبردهای منفی نظم جویی هیجانی و نارسایی در تنظیم هیجان ها استفاده می کنند. استفاده از راهبردهای ناکارآمد از سوی افراد دارای دلبستگی اضطرابی، باعث می شود که از توان آنها در مقابله با موقعیت های استرس زا کاسته شود و آنها را در بر چکیده کامل
        اغلب افراد با سبک های دلبستگی اضطرابی، از راهبردهای منفی نظم جویی هیجانی و نارسایی در تنظیم هیجان ها استفاده می کنند. استفاده از راهبردهای ناکارآمد از سوی افراد دارای دلبستگی اضطرابی، باعث می شود که از توان آنها در مقابله با موقعیت های استرس زا کاسته شود و آنها را در برابر مشکلات آسیب پذیرتر سازد. هدف پژوهش حاضر، پیش بینى احتمال ابتلا به افسردگى بر اساس سبک هاى دلبستگى و پایگاه هویت در افراد مبتلا به اختلال افسردگی و افراد عادی بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 75 بیمار افسرده (پس از غربال گری) و 74 فرد عادی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از نظر سلامت عمومی، افسردگی، سبک های دلبستگی و سبک های هویت مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که سبک دلبستگی ایمن به صورت منفی و سبک دلبستگی اضطرابی به صورت مثبت، احتمال افسرده بودن را پیش بینی می کند. همچنین با افزایش نمره های فرد در سبک های اطلاعاتی و هنجاری، احتمال افسرده بودن کاهش و با افزایش نمره های فرد در بعد سردرگم- اجتنابی هویت، احتمال افسرده بودن افزایش می یابد. به نظر می رسد در پیش بینی افسردگی افراد، سبک های دلبستگی و حس هویت فرد باید مورد توجه قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
        منصور علی مهدی پروین احتشام زاده فرح نادری زهرا افتخار صعادی رضا پاشا
        اختلال اضطراب فراگیر، یکی از اختلالات اضطرابی در دوره ی کودکی و نوجوانی است و مشکلات زیادی در حوزه ی سلامت به همراه داشته است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمو چکیده کامل
        اختلال اضطراب فراگیر، یکی از اختلالات اضطرابی در دوره ی کودکی و نوجوانی است و مشکلات زیادی در حوزه ی سلامت به همراه داشته است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل از بین دبیرستانهای شهرستان رباط کریم، 30 دانش آموز با تشخیص اختلال اضطراب فراگیر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 دانش آموز) و کنترل(15 دانش آموز) کاربندی شدند. گروه آزمایش در 9 جلسه تحت مداخلات شناختی- رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. گروهها قبل و بعد از درمان از نظر اضطراب فراگیر، حساسیت اضطرابی و عدم تحمل بلاتکلیفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخلات شناختی- رفتاری بطور معناداری در کاهش علایم اختلال اضطراب فراگیر، حساسیت اضطرابی و عدم تحمل بلاتکلیفی موثر است و به نظر می رسد که درمان شناختی- رفتاری با کاهش سطح عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی در اختلال اضطراب فراگیر روش مناسبی در درمان اختلال اضطراب فراگیر محسوب می شود. پرونده مقاله