اثربخشی شناخت درمانی گروهی و رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی بر سلامت عمومی دانشجویان
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیسعید نجارپور استادی 1 , جواد خلعتبری 2
1 - دپارتمان روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، رشت، ایران
2 - دپارتمان روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، تنکابن، ایران
کلید واژه: شناخت درمانی, رفتار درمانی دیالکتیکی, سلامت عمومی,
چکیده مقاله :
از آنجا که احساس سلامت در افراد، بهبود عملکرد روانی، اجتماعی، شغلی و خانوادگی را فراهم می آورد؛ هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی اثر بخشی شناخت درمانی گروهی و رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی بر سلامت عمومی دانشجویان بود. بدین منظور، طی یک مطالعه ی نیمه آزمایشی، 250 دانشجو به صورت در دسترس از نظر سلامت عمومی بررسی و از بین آنها 45 نفر که بالاترین نمره را اخذ کرده بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل کاربندی شدند. گروه اول به مدت هشت جلسه ی دو ساعته تحت رفتار درمانی دیالکتیکی و گروه دوم به همان نحو تحت شناخت درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. آزمودنی ها در آخرین جلسه ی آموزش مجدد از نظر سلامت عمومی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، بین میانگین نمرات سه گروه در پس آزمون، تفاوت معناداری وجود دارد. بررسی میانگین های تعدیل شده نیز نشان از اثر بخشی آموزش مهارت های شناخت درمانی در مقایسه با آموزش مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی داشت. بنابراین می توان گفت که روش شناخت درمانی بر افزایش سلامت عمومی دانشجویان تاثیر داشته است اما، روش رفتار درمانی دیالکتیکی، بهبودی معناداری در سلامت آزمودنیها ایجاد نکرده است.
Mental health effects general health, psychological well-being, , network of social support and interpersonal relationships and skills. Since feeling of being healthy improve psychological, social, occupational and family performances, this study aims to investigate the effectiveness of group cognitive therapy and dialectical behavior therapy on students’ general health. Therefore, in a quasi-experimental study, 250 students were selected through availability method and evaluated for general health. From this, 45 people who had the highest scores were selected and randomly assigned to one control and two experimental groups (n=15). The first experimental group received eight two-hour sessions of dialectical behavior therapy and second experimental group received eight two-session of cognitive therapy. The control group received no therapy. In the last session, participants were evaluated again for general health. Analysis of covariance showed that after scores adjustment of pre-test, there are significant differences between the means of three groups’ post-test scores. Additionally, examination of adjusted means demonstrated the effectiveness of teaching the cognitive therapy skills in comparison to dialectical behavioral therapy skills. It can be conclude that cognitive therapy is effective in increasing the general health of students; however, dialectical behavior therapy has not made a significant improvement in participants’ general health.